سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا

[صوفیا صوری]

دوستان گلم صبح روزی که ما میرفتیم مصاحبه هوا حسابی سرد بود و متاسفانه خیلی زود رسیدیم در سفارت که از سمت کوچه بود و کنارش نوشته بود Gate 4 نگهبان که دم در بود همش اصرار میکرد که هیچکی جلو در وای نایسته و به همه میگفت برین اونطرف خیابون واستین ساعت 7:30 که شد نگهبان گفت توریستی و واس اونا یه صف درست کرد و اونارو دونه دونه راه انداخت بعد تقریبا ساعت 8 بود که به ترکی گفت gochmenlik یعنی مهاجرتی همه دویدن جلو چه اونایی که مث ما نفر اول اومده بودن و چه اونا که تازه رسیده بودن هر کی میتونست زودتر بره اول صف قبل بقیه نگهبان راش مینداخت تو نگهبان پاسارو میگرفت و دونه دونه اسمارو چک میکرد ببینه اسمتون جزو نفراتی که وقت مصاحبه دارن هست یا نه .خلاصه بعد از انتظاری که دم در بیرون داشتیم وارد یه اتاقی شدیم که در واقع اتاق بازرسی بود موبایلامونو دادیم کیف کنترل شد و محض اطلاع بعضی دوستان با انگشترو گردنبندو اینجور چیزام کاری نداشتن بعد وارد حیاط شدیم اونجاهم صف ایستادیم یه دری بود که پشتش یه خانمی ایستاده بود ئ مدارک اصلی رو ازمون میگرفت راستی در هر وقت یه صدای تق میداد یعنی نفر بعدی میتونست بره تو بعد که از این مرحله هم گذشتیم و این خانم یه شماره به ما داد ازمون زبانی رو که دوست داریم به اون زبان مصاحبمون انجام بگیره ازمون پرسید و ما وارد سالن انتظار شدیم نشستیم تا شمارمون روی صفحه شماره ها اعلام شد جلو شمارتون باجه ای که واس کارتون بایستی برین ,هم نوشته میشه ما هم اول رفتیم انگشت نگاری که اون کار هم توسط یه خانم انجام شد بعد از 2 دقیقه صدامون زدن پرداخت پول که اون هم خانم بود دیگه بگم دوستان............................چون میدونستم بعد این مرحله دیگه مصاحبس یه جورایی هیجانم گرفت سریع یه شوکولات از تو کیفم در آوردم و خوردم تا یه موقع قند خونم نیافته چون صبحونه هم نخورده بودیم و همش به شوهرم تاکید میکردم که لبخند یادت نره کوچولو هم که تا سر هر باجه میرسیدیم یاد بیسکویتای کیفم میافتاد همش بیسکویت میخواس ...تو اتاق انتظار اسباب بازی واس بچه ها هست آب و لیوانم هست , سالن سرده لباس گرم بپوشین . آخرسر نوبت به مصاحبمون رسید و همینکه رسیدیم دم باجه دیدم آفیسر مصاحبه گر هم خانمه{ اون روز داخل سفارت پر از خانم بود } یه خانم خیلی مهربون که کلی خون گرم باهامون سلام و احوال پرسی کرد و ماهم همینطور اول مشخصاتمونو گرفت بعد از من پرسید واس چی میرم us بعد گفت که دلیل علاقت چیه؟کجا میخوای بری؟دوست داری اونجا چیکار کنی میخوای ادامه تحصیلم بدی؟در حال حاضر چیکار میکنی؟بار چندم شرکت در لاتاریته؟ از شوهرم هم سئوالاتی مشابه همینارو کرد و مصاحبمون چندان کوتاهم نبود چون تموم جوابامونو تایپ هم میکرد من کنار دستش 6 ,7 تا برگه فقط آبی دیدم اصلا سفید و خوشبختانه اصلا قرمزی وجود نداشت که یکی از اون آبی ها قسمت ما شد........ خانم آفیسر مهربون بهمون گفت که همه مدارکمون کامله و قراره یه فرم برامون ارسال کنه که در اسرع وقت بهشون جواب بدیم و براشون میل کنیم و در نهایت 4 الی 6 هفته بعد سایت رو چک کنیم تا به امید خدا کلیر بشیم قصم تموم شد بچه ها اینم از روز مصاحبه ما.......................در آخر هم میخوام از تموم دوستای گل مهاجرسرا علی الخصوص {عمو سعید گل} و افشین وامیر مهاجر عزیزو ماما سایه جونو همه و همتون یعنی دونه به دونه تون به خاطر کمکهایی که بهم کردین تشکر کنم و آرزو دارم که پای همگی به آ م ر ی ک ا برسه و خوش باشین