سفر به ارمنستان برای مصاحبه: تور، هتل، بلیط و ...

[مانترا]

سلام دوستان من امروز رفتن براي مديكال همجي خوب بود
در باره اتوبوس كسي خبر داره از حالشون

اوضاع هیچ خوب نیست. چن روز مونده به رفتن ما برای مصاحبه خبر اتوبوس حسابی ناراحتمون کرد و حالمونو گرفت که امروز هم متوجه شدم عموی مادرم هم توی اون اتوبوس بوده . ایشون مقیم ارمنستان هستن وهر از گاهی به ایران میامدن. دیشب به بیمارستانی در تبریز منتقل شدن و هنوز در کما هستن. برای همه مصدومان این حادثه دعا می کنیم.

بعضی حرفا یا خبرا لایک نداره، درد داره! اگه لایکی زیرش خورده فقط محض همراهی و همدلی بوده. منقلب شدم خبر فوت اون بنده خدا تو این حادثه رو شنیدم! همه چیه زندگی انگاری یه دفعیه ایه!انگاری یکی از بیرون هلت میده به اتفاقات خوب یا بد...

---

سلام به همگی!
امروز دوشنبه 27 آذر رسیدم ایروان. از دو هفته پیش استرس" پیش بینی همه چی" منو کشته! ولی از وقتی رسیدم فرودگاه زیبا و منظم ایروان ، همه استرسم تموم شد. از خودپرداز براحتی پول ارمنی گرفتم درحالیکه همه جلوی صرافی صف کشیده بودند. فرم ویزا تایپ شده و آماده بود. مسافر همراه من از این آمادگی شاخ دراورده بود!! فقط چون تاریخ برگشت رو خالی زده بودم بهم گیر دادند. لهجه طرف راهم نمی فهمیدم. شایدم انگلیسیم آب رفته! بهر حال به خانم همکار کناریش گفت بامن حرف بزنه اونم به فارسی گفت باید تاریخ برگشت بزنی. گفتم آخه من تاریخ دقیق برگشتو نمیدونم هنوز ولی مطمئنا زودتر از 20 روزه. آخرش تاریخ دوشنبه هفته بعد رو وارد کردم ولی بهش گفتم از این تاریخ ممکنه 2 روز بیشتر بمونم. فهمید یا نه نمی دونم ولی گفت اشکال نداره.
تاکسی از طرف هتل منتظرم بود. قبلا از هتل پرسیده بودم هزینه تاکسیو. 3000 درام. داشت برف میومد و بیرون شهر بسیار ابتدایی بود. تاکسی بسیار اروم اومد و منم غرق تو فکرام. بعضی ماشینا تو برف مونده بودن. واسه هرکدوم 6-7 تا پلیس وایساده بود واسه کمک!!! اندازه ایروانم نیستیم. لباس پلیسا آبرومند و شیک و گرم بود.
GRAMMY HOSTEL رو رزرو کرده بودم از آونجایی که بچه ها ازش راضی بودند. قبل از اون هتل شیراک رو رزرو کرده بودم که دقیقا قیمت دوبرابر بود. به GERAMMY گفته بودم یه اتاق خصوصی میخوام که کسی توش نیاد . اونم با EMAIL قبول کرد و تازه 1000 درام هم تخفیف داد. یعنی یه اتاق دوتخته خصوصی شبی 6000 درام. اینجا که اومدم پسره دبه دراورذ. بهش گفتم ولی ما باهم قبلا صحبت کردیم و من بر اساس جواب شما اومدم اینجا. رفت صحبت کرد و اومد گفت قبول. با اینحال بسیار پسر خوبیه. اسمش دوباره یادم رفت. اتاق معروف شماره 6 رو بهم داد که کنار آشپزخونست و به نظر اوکازیونه!!
گفت اینجا رو کی بهت معرفی کرده؟ گفتم خیلیا ولی من USER NAME اونا رو میدونم نه نام اصلیشونو!!!
به نظرم میاد اتاقا همگی خالین. آدما بسیار مهربونن. زنها شبیه روسها هستند . شاید الان زوده واسه قضاوت کردن. شاید من هنوز هیجان زدم. ولی اینجا اتمسفر منفی نداره.
فردا با دکتر انوش ساعت 10:50 قرار دارم. باید اینجا از تمام دوستانی که با سفر نامه خودشون منو راهنمایی کردند، افشین، MOHAJER13،ACARO و بقیه دوستان و واقعا بهم کمک کردند از صمیم قلب تشکر کنم. امیدوارم روزهای بسیار شادی در پیش داشته باشند . امیدوارم باز هم در آینده بتونیم راه همو روشن کنیم.
چیزی که یادم رفته بیارم ملافه است. هرچند که اینجا بسیار تمیزه و لی بهرحال از همه جای دنیا میان اینجا.
فردا بقیه شو واستون میگم. اگه کسی اینجاست خبر بده.

---

یادم رفت بگم. داخل شهر به نظرم بسیار زیبا بود. ساختمانهای بلند مثل شهر وین و درختهای بلند و قدیمی زیر برف. مجسمه های بزرگ. ترافیک در حد نرمال و آدم وار. البته آذمهای زیادی منتظر تاکسی تو برف بودند. شهر کاملا حال و هوای نوئل رو داره.

سحر جان! مطمئنا روزای خوبی اونجا خواهی داشت! ما تازه از اونجا اومدیم و کلی دلمون واسشون تنگ شده. سلام ما رو برسونین یه آرمان، آلیک،آنوش،اناهیت و هاسمیک جان
به آرمان بگو بایکار،بایکار مینچف ورچ . بگو علی گفته