2013-01-09 ساعت 20:09
(2013-01-09 ساعت 17:30)mercedeh2011 نوشته: اگه واسه این میترسی که دختر این حرفها چیه میزنی ... بلند شو بلند شو همین الان زنگ بزن بگو بریم .... حالا کو تا اون موقع ... یه دور هم بعدها با همسرت برو
ای بابا من فکر کردم حالا نه اینکه منتظر ایمیل و اینجور چیزا باشی
بچه ها منم مادرشوهرم خیلی خوبه ؛ پدر شوهرم هم که طفلکی عاشق منه![]()
بچه ها یه چیزی بگم بخندید؛ این پدرشوهر من خیلی شوخه
بهش گفتم برای ... (نامزدم) چی بخرم گفت کارد
گفتم چی ؟ کارت ؟
گفت نه ؛ کارد ؛ یه موقعها به دردت میخوره بزنی تو شکمش .... طفلکی رو (حالا خوبه غلام حلقه به گوش پدرشه ها)
عاشق نــــــــــــــــــامــــــــــــــــزدم هستم
حالا بگید من سوغاتی برای این 2 تا فرشته , پدر شوهر و مادر شوهر چی بخرم ؛ (برای آقای نامزد یه کت چرمی خریدم)
راستش یه بار از "فردا" پرسیدم بهم گفت که صنایع دستی و چیزای سنگین نیار که اینجا بهترینها هست مثلا براش گوشواره فیروزه بیار (راستش منم گفتم شاید برم تهران یه انگشتر یا گوشواره بخرم؛ هرچند که الان خیلی گرونه؛ تقریبا یک هفته قبل از اومدنم برای خودم یه انگشتر فسقلی خریدم 800 تومن)
حالا شماها بگید ...
گفتم برای پدرشوهرم یه ساعت و شال گردن بخرم (که اونم چون مطمئن تر هستم از تهران میخرم)
ولی به نظرتون چیزی اینجا تو ترکیه هست که من بخوام برای اونا سوغاتی بخرم ؛ اصلا شاید شماها پیشنهادهای بهترین بدین (عصر شاید برم بیرون یه چرخی بزنم؛ تقریبا آفتاب شده)
مرسده جون منم فکر میکنم صنایع دستی بخری بهتر باشه. این چیزا رو هم دوست دارن اونطرف. من خودم هم تو فکر همچین چیزی هستم. از ترکیه گرونه خرید کنی. هرچی میخوای تهران هم خوبش پیدا میشه عزیزم
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...