(2013-03-10 ساعت 19:07)dinadino228 نوشته: من یه مادربزرگ داشتم که فکر کنم مهربونترین مادربزرگ دنیا بود....دینا جون مادربزرگای ما میرن پیش خدا میشن فرشته و همیشه کنارمون میمونن
خیلی وقته که از دستش دادیم ولی همیشه یادش هستیم... همیشه ...
خیلی دلم براش تنگ میشه ، یه وقتایی از دلتنگی احساس خفگی میکنم، دلم میخواست بود که باهاش حرف میزدیم....
ولی به خاطر مامانم هیچی نمیگم
پس قدر عزیزامون رو که هستن بدونیم...
مادربزرگم تیکه کلامش به من و خواهرم خوشبخت بشی بود حسرت اینکه 1بار دیگه ازش خوشبخت بشی میمونه تو دلم. شباهت زیادی که من بهش دارم روز مسجدش اشک همه رو درمیاورد باورتون نمیشه من چقدر شبیه مادربزرگم هستم مامانم همش نگاهم میکنه و گریه میکنه
من از مامانم بی طاقت تر بودم تو مراسمش


خدا همه رفتگان همه ماهارو بیامرزه و روحشون شاد
(2013-03-10 ساعت 21:15)سانازی نوشته: سلامسانازی جونم مرسی تو یکی از بچه ایی بودی که در جریان مریضی مادر بزرگ بودی میدونستی من چقدر غصه مریضیشو میخورم .مرسی عزیزم .تا از ایران نرفتی از کنار مادربزرگت لذت ببر بگو برات دعای خیر بکنه . مادربزرگا فرشته اند اما ما بهشون میگیم مادربزرگ
سیمی جون فدات شم از وقتی می دونستم مامان بزرگت رو همش به فکرشون بودم خدا رحمتشون کنه.عزیزم فکر کن که از درد راحت شدن واسش قران بخون اروم شی البته این مامان بزرگای ما جاشون بهشته.
فدات شم مواظب خودت باش
مرسی فدات بشم توام مواظب خودت باش
(2013-03-10 ساعت 21:28)nooshshahnar نوشته: simi جان تسلیت منم پذیرا باش امیدوارم روزهای خوش و خوبی در انتظارت باشه
مرسی دوست عزیز انشالا همیشه خنده به لبای شما باشه و غم نبینین
ازدواجی
ارسال مدارك٢٧ آگوست
اپروال٣٠ نوامبر
دريافت كيس نامبر ٣ ژانويه
تكميل مدراك در nvc ١١اپريل
گرفتن وقت مصاحبه ٢٩ اپريل
ابوظبي ٢٥ جون ويزاي يه ضرب ال اي
ارسال مدارك٢٧ آگوست
اپروال٣٠ نوامبر
دريافت كيس نامبر ٣ ژانويه
تكميل مدراك در nvc ١١اپريل
گرفتن وقت مصاحبه ٢٩ اپريل

ابوظبي ٢٥ جون ويزاي يه ضرب ال اي