2009-12-17 ساعت 01:32
یه چیز خنده دار (شاید هم گریه دار )در ایران بی توجهی کارمندان ادارات به ارباب رجوع است
مثلا برای کاری میروید شهرداری
سیستم شهرداری ایران هم مثل آمریکا تماما کامپیوتری است اما اپراتورهایش فرق دارند
میری قسمت تشکیل پرونده تا درخواست خودت را به خانم مسئول آن قسمت بدهی اما خانم تشریف ندارند
میپرسی کجا هستند میگویند رفته است صبحانه بخورد
نیم ساعت می ایستی تا سرکار خانم بیایند
درخواستت را میدهی ثبت میکند و میگوید بفرمائید طبقه بالا پیش معاونت فنی تا پاراف کنند
میروی طبقه بالا اما درب اتاق بسته است
_آقای رئیس کجا هستند ؟
_جلسه دارند صبر کنید
4 ساعت می ایستی و مینشینی تا جلسه تمام شود اما نمیشود
باید بروی و فردا مراجعه کنی
فردا قصه تکرار میشود منتها این بار کارشناس مسئول رفته بازدید و باز باید روز دیگر مراجعه کنی
خلاصه کاری را که میشود یک روزه تمام کرد شاید 2 ماه طول میکشد و باز هم تمام نمیشود
یه روز شانس میآوری و یه رفیق توی شهرداری پیدا میکنی و اون میره ظرف چند دقیقه کارت رو انجام میده و نجاتت میده
توی این مدت که تو توی شهرداری علاف بودی ارباب رجوع های خودت هم توی اداره شما سرگردان بوده اند و شما هم هر روز جیم شده ای و رفته ای شهرداری تا کارت رو انجام بدی
اون مسئول شهرداری هم که تو را معطل کرده بوده خودش توی این مدت توی یه اداره دیگه منتظر بوده
این دور باطل همه را سرگردان کرده و همه در انتها سر جای اول خود هستند و باز روز از نو روزی از نو
به این میگویند سیستم شرقی
مثلا برای کاری میروید شهرداری
سیستم شهرداری ایران هم مثل آمریکا تماما کامپیوتری است اما اپراتورهایش فرق دارند
میری قسمت تشکیل پرونده تا درخواست خودت را به خانم مسئول آن قسمت بدهی اما خانم تشریف ندارند
میپرسی کجا هستند میگویند رفته است صبحانه بخورد
نیم ساعت می ایستی تا سرکار خانم بیایند
درخواستت را میدهی ثبت میکند و میگوید بفرمائید طبقه بالا پیش معاونت فنی تا پاراف کنند
میروی طبقه بالا اما درب اتاق بسته است
_آقای رئیس کجا هستند ؟
_جلسه دارند صبر کنید
4 ساعت می ایستی و مینشینی تا جلسه تمام شود اما نمیشود
باید بروی و فردا مراجعه کنی
فردا قصه تکرار میشود منتها این بار کارشناس مسئول رفته بازدید و باز باید روز دیگر مراجعه کنی
خلاصه کاری را که میشود یک روزه تمام کرد شاید 2 ماه طول میکشد و باز هم تمام نمیشود
یه روز شانس میآوری و یه رفیق توی شهرداری پیدا میکنی و اون میره ظرف چند دقیقه کارت رو انجام میده و نجاتت میده
توی این مدت که تو توی شهرداری علاف بودی ارباب رجوع های خودت هم توی اداره شما سرگردان بوده اند و شما هم هر روز جیم شده ای و رفته ای شهرداری تا کارت رو انجام بدی
اون مسئول شهرداری هم که تو را معطل کرده بوده خودش توی این مدت توی یه اداره دیگه منتظر بوده
این دور باطل همه را سرگردان کرده و همه در انتها سر جای اول خود هستند و باز روز از نو روزی از نو
به این میگویند سیستم شرقی
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید