2013-05-21 ساعت 01:31
سیمی جوووونم ما هم همگی دلمون برات تنگ شده..انشاالاه باز همدیگرو میبینیم...والا من فقط دلم خوشه اگه ترکیه باشم خواهرم اینا و مادرم دایم میتونن بیان پیشم..همچنین مادر شوهرم که عین مادرم دوستش دارم...ولی امریکا باید چند وقت تنها باشم..اما میدونم چاره ای نیست..بالاخره باید برم....من به محض اینکه اسپانسر گیر اوردم میرم امریکا..امیدوارم اسپانسر جور بشه زود....ولی دلم میخاد ی 1ماهی برم ترکیه و فکر هیچی رو نکنم..خواهرم اینا رو هم میبرم....خیلی خستم بچه ها..فکرش رو بکنید 3 ماه دیگه میشه 4 سال که من دایم دارم شب و روز فکر اپرو و ان وی سی و جور کردن مدارک و وکیل و پست و اسپانسر و تکس و دعوا با وکیل....التماس به فامیل ها.......هزاااااااار چیز دیگه که نمیخان بهش فکر کنم رو میکنم..به خدا احساس میکنم مغزم سنگین شده...میخام فقط 1ماه خوش باشم و کلاااااا این پروسه رو از زندگیم بندازم بیرون و زندگی کنم....بالاخره درست میشه...هیچ کاری نشد نداره