2013-08-29 ساعت 08:26
(2013-08-29 ساعت 01:42)soli asali نوشته:(2013-08-28 ساعت 02:53)joody نوشته: سلام دوستاي عزيزم
من و دخترم ياسمين روز ١٣آگوست از فرودگاه امام با هواپيمايي امارات پرواز داشتيم . پرواز خوبي بود و ساعت ١ شب رسيديم دبي و چون پرواز بعدي ٩ صبح بود بعد از حدود ٢ ساعت معطلي رفتيم هتلي كه فرودگاه واسمون در نظر گرفته بود( بچه ها حتما اگه فاصله پروازهاتون از ٨ ساعت بيشتره تقاضاي هتل كنين از آژانس)
به هر حال ... ساعت ٩ صبح ١٤ آگوست با بويينگ ٧٧٧ به سمت سياتل پرواز كرديم ... پروازمون اكونومي بود و بازم يه توصيه و اون اينه كه لطفا واسه اين پرواز طولاني با بيزينس بياين چون واقعا خسته كننده ست ... كنار من و دخترم يه خانم هندي نشسته بود كه همش كركره ي پنجره رو ميداد پايين و باعث ميشد نتونيم زياد بيرون رو ببينيم...
بعد از ١٤ ساعت رسيديم فرودگاه تاكوما . يه ٢ ساعتي هم اونجا معطل شديم واسه كاراي مهاجرت و تو نوبت بوديم . به هر حال وقتي كارامون تموم شد رفتيم بارهامون رو تحويل گرفتيم كه واسه خودشون همچنان روي ريل بودن و تحويل گرفتن اونها خودش يه داستاني داشت ... ازمون توي فرودگاه راجع به پولي كه آورديم پرسيدن ما هم مبلغ رو گفتيم اما چون قايم كرده بوديم تو ساك ها نشد بهشون نشون بدم و اون ها هم پذيرفتن ... توي فرودگاه محمد آقا همسر مهتاب جان منتظر ما بودن و ما رو حسابي شرمنده كردن ...
واسمون براي رنت كردن يه آپارتمان صحبت كرده بودن كه صاحبخونه قبول نكردن و ما رفتيم هتلي كه مهتاب جان معرفي كردن
٢ شب هتل بوديم و توي اين مدت پسرم از ارمنستان اومد و رفتيم حساب بانكي باز كرديم و واسه سوشال رفتيم . روز ١٦ آگوست هم آپارتمان رو تحويل گرفتيم . با گواهينامه ي بين المللي و پاسپورتم بعد از صرف ٧ ساعت چونه زدن تونستيم يه نيسان آلتيماي مدل ٢٠٠٧ رو به ٧٨٥٠ دلار بخريم ...كه باز ماشين خريدنمون داستاني داشت ....اينجا توي حومه ي شهر كه ما هستيم ( ميل كريك ) اگه ماشين نباشه اصلا كارها پيش نميره و فقط بايد كرايه تاكسي بدي كه اونم خيلي زياد در مياد....
تا الان فقط سوشال پسر و دخترم اومده و نميدونم چرا مال من اين همه طول كشيده ! گويا اون هم واسه من بيچاره توي مرحله ي كليرنسه !؛)
واسه كار هم چند جا اپلاي دادم تا ببينم چي ميشه كه بعيد ميدونم بدون سوشال نامبر بهم كار بدن ...
بچه ها بازم واستون از اينجا كه ما هستيم و قيمت هاش و اتفاقايي كه واسمون توي اين مدت افتاد مطلب مينويسم
ضمنا ببخشيد كه نگارشم زياد خوب نيست؛)
فعلا...
دوست عزیز میشه این داستان هاشو وقت کردی برای ما تعریف کنی. چون فکر کنم فقط این داستان هایی که شما از کنارش با گفتن همین جمله گذشتی واسه ما ها مهمه. ممنون میشم کامل کنیمر30
راجع به تحويل گرفتن بارها چون من و دخترم بالا بوديم واسه كاراي مهاجرت ، همينطور بارهامون روي ريل ميچرخيدن و كار ما طول كشيده بود ! نهايتا يكي از پرسنل فرودگاه اومد بالا و پرسيد ساكهاي بزرگ مال كيه و با دست به پايين اشاره كرد . منم گفتم مال ماست و اون گفت باشه و رفت پايين . بعد بارها رو از روي ريل گذاشتن كنار و ما با كمك خدمه تحويل گرفتيم

$$Case num : 50
Interview date :14march2013
3people are cleared and 1 person is pending
Live in seattle
Interview date :14march2013
3people are cleared and 1 person is pending
Live in seattle