2010-06-23 ساعت 11:13
پادشاهي جايزه بزرگي براي هنرمندي گذاشت که بتواند به بهترين شکل ، آرامش را تصوير کند.
نقاشان بسياري آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاويري بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهاي آرام ، کودکاني که در خاک مي دويدند ، رنگين کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
پادشاه تمام تابلو ها را بررسي کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولي ، تصوير درياچه ي آرامي بود که کوههاي عظيم و آسمان آبي را در خود منعکس کرده بود. در جاي جايش مي شد ابرهاي کوچک و سفيد را ديد، و اگر دقيق نگاه مي کردند، در گوشه ي چپ درياچه، خانه ي کوچکي قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر مي خواست، که نشان مي داد شام گرم و نرمي آماده است.
تصوير دوم هم کوهها را نمايش مي داد. اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تيز و دندانه اي بود. آسمان بالاي کوهها بطور بيرحمانه اي تاريک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سيل آسا بود. اين تابلو با تابلو هاي ديگري که براي مسابقه فرستاده بودند، هيچ هماهنگي نداشت.اما وقتي آدم با دقت به تابلو نگاه مي کرد، در بريدگي صخره اي شوم، جوجه پرنده اي را مي ديد.آنجا، در ميان غرش وحشيانه ي طوفان ، جوجه گنجشکي ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباريان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ي جايزه ي بهترين تصوير آرامش، تابلو دوم است.بعد توضيح داد :
آرامش چيزي نيست که در مکاني بي سر و صدا ، بي مشکل ، بي کار سخت يافت مي شود ، بلكه معناي حقيقي آرامش اين است كه هنگاميكه شرايط سختي بر ما مي گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود .
سلام کتایون خانم
خیلی مشتاقم بازم از خاطراتتون برامون بنویسید
متن بالا را هم به خاطر تحمل تمام مشکلات مهاجرت برای شما پیدا کردم
به نظر بنده تغییرات بزرگ پیش زمینه موفقیتهای بزرگ است هر چند مشکلاتش هم بزرگتر خواهد بود
نقاشان بسياري آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاويري بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهاي آرام ، کودکاني که در خاک مي دويدند ، رنگين کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
پادشاه تمام تابلو ها را بررسي کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولي ، تصوير درياچه ي آرامي بود که کوههاي عظيم و آسمان آبي را در خود منعکس کرده بود. در جاي جايش مي شد ابرهاي کوچک و سفيد را ديد، و اگر دقيق نگاه مي کردند، در گوشه ي چپ درياچه، خانه ي کوچکي قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر مي خواست، که نشان مي داد شام گرم و نرمي آماده است.
تصوير دوم هم کوهها را نمايش مي داد. اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تيز و دندانه اي بود. آسمان بالاي کوهها بطور بيرحمانه اي تاريک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سيل آسا بود. اين تابلو با تابلو هاي ديگري که براي مسابقه فرستاده بودند، هيچ هماهنگي نداشت.اما وقتي آدم با دقت به تابلو نگاه مي کرد، در بريدگي صخره اي شوم، جوجه پرنده اي را مي ديد.آنجا، در ميان غرش وحشيانه ي طوفان ، جوجه گنجشکي ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباريان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ي جايزه ي بهترين تصوير آرامش، تابلو دوم است.بعد توضيح داد :
آرامش چيزي نيست که در مکاني بي سر و صدا ، بي مشکل ، بي کار سخت يافت مي شود ، بلكه معناي حقيقي آرامش اين است كه هنگاميكه شرايط سختي بر ما مي گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود .
سلام کتایون خانم
خیلی مشتاقم بازم از خاطراتتون برامون بنویسید
متن بالا را هم به خاطر تحمل تمام مشکلات مهاجرت برای شما پیدا کردم
به نظر بنده تغییرات بزرگ پیش زمینه موفقیتهای بزرگ است هر چند مشکلاتش هم بزرگتر خواهد بود