کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
حقیقتهای زندگی در لس آنجلس کالیفرنیا
(2015-05-16 ساعت 08:46)rahbar نوشته:  سلام افشین خان...ممنونم از پست بالا بلندتان...ولی چندتا توضیح شاید لازم باشه:
۱-بنده دنبال مدیریت و اینا نیستم...بدلیل عدم بنیه جسمی و تاحدی ارتروز توان کارهای وحشتناک سخت فیزیکی اینجا را ندارم...در حالت نرمال فشار خونم از هفت بالانمیره...چه برسد به اینکه هشت ساعت بخام کارکشیری سرپایی انجام بدم.
۲-کارم بازرگانی و مدرکم مترجمی هست..تو کارخودم بدک نبودم...ولی فقط بصورت آنکال و محدود برای سوشال سکوریتی و دیزبلیتی و... کارمیکنم. شاید توآگهیها دیدید خیلی شرکتها برامون هست که درنهایت به س آی ااااا ختم میشه. اما هرگز من وطنم را نمیفروشم...
البته همین کارهم تاحدزیادی باعث دید منفی من شده...وقتی جوان هموطنم را درآن اداره کذایی میبینم که ادیکت و هوملس شده... یا هموطنم با بیماری یا بیکاری و ندادن چهارتا قسط دولت دودمانش نابود شده...
۳-۴ به همان دلیل یک معذورم
۵- زیاد موافق نیستم..هنوزم پزشکان ایرانی جزو تاپهای دنیا هستند...هنوزم خیلیا برای دوادرمون میرن ایران... معتقدم سریال مدیری درراستای سیاستهای فردی بود که 40سال پیش گفت کشورتحصیلکرده نمیخاد... از طرفیم اینطورفکر نکنم باشه که بابت خدمات پزشکی آمریکاخیریه کار کنند... سوشال ملت را دارندباهاش تمام اطلاعات فرد میاد ... دیدم بابیماری یک عضو خانواده-خانواده ای هوملس میشن ... مگر اینکه دوز و کلکهای خاص سوار کنند...
۶-ایران را موافقم...ولی بنظرم اینجام ملت زیاد خیری نمی بینند از مالیاتهایی که میدن و غیره...بیشتر درآمداینا صرف جنگ افروزی سراسر دنیا میشه

بندآخر را کامل قبول دارم...جهت اطلاع خانم/ویزای ازدواج هستم... طالب هجرت هرگزنبودم بخاطر مشکلاتی که گفتم...درحالیکه شرایطش را همیشه داشتم... رابطه خوبی با همسرم دارم اما هرگز نتوانستم با این مملکت مچ بشم و چیزهایی که شما میفرمائید تجربه کنم...بهرحال کمتر از یکسال اینجا بودم...ولی واقعا اذیت شدم... من برای اینجا ساخته نشدم... شب عید برگشتم ایران... حقیقتش با یادآوری مشکلات اینجا نمیخاستم برگردم...رفتم شرکت آلمانی سرکار..درآمدش هم عالی بود..حتی آمریکاچنین دریافتی نخواهم داشت... بهرحال بافشار خانواده ها برام بلیط یکطرفه گرفتند و الان 48 ساعته برگشتم...ولی از شما چه پنهون بازم یواشکی چیپوایر دنبال بلیطم...
من آدم اینجایی نیستم ... از ابتدا همه چیز با سختی و مشکلات دراینجا برام پیش رفت... خرافاتی نیستم... ولی یکساعت قبل آمدن کیف و مدارک و موبایلم را گم کردم...تو مسیر فرودگاه ماشین برادرم مشکل پیدا کرد... رسیدم هم آفیسر ایمیگرشن اذیت کرد...راسش خدا خدا میکردم دیپورتم کنه دیگه خانواده ها حرفی نتونند بزنند!!

البته چیزی که هست ایالتهای شمالی خیلی اوضاع بهتری از کالیفرنیا دارند...شمارا به یک سفر اکتشافی به لس آنجلس دعوت میکنم تا حقایق این دیار را لمس کنید.دوستاتم در ایالات شمالی اکثرا راضی هستند ...ماههای اول مشغول شدند و مشکلات ایالات جنوبی خیلی خیلی آنجاها کمتر است.
بابت ضرب المثل شما هم خیلی لطف دارید... شرمنده کردید ما رو!!
دوست خوبم ،
حالا خوبه که از همان ابتدا عرض کردم که " در مثل مناقشه نیست " و اون ضرب و المثل رو هم به این دلیل گفتم که دیدگاهها قابل لمس بشه ! جهت اطلاع خدمت شما عرض کنم که بنده در ایالت شمالی آمریکا زندگی میکنم و اینجا نه تنها کار برای انجام وجود نداره بلکه بسیاری از مردم هم بخاطر محدودیت کاری و شغل کاملاً نژاد پرستی رو سرلوحه کار خودشون قرار دادن. در ضمن وقتی شخصی مثل شما کار بازرگانی انجام داده و با تجارت آشنایی داره و حتی تجربه کار با شرکتهای خارجی رو هم داره و زبان انگلیسی هم میدونه چرا کار سخت بدنی !!؟؟؟؟ کی گفته که شما کار سخت بدنی با این شرایط داشته باشید!! مگر اینکه همونطور که فرمودین مترجمی زبان انگلیسی خوندین ولی کار بازرگانی انجام دادین !! و اینجا اون کار مورد نظر رو پیدا نکردین به این دلیل میتونه باشه که این کار رو آکادمیکی یاد نگرفتین و تجربی بوده. آمریکا نیاز به مدارج آکادمیکی واسه هر مهارتی داره حالا چه به شکل Certification باشه چه به شکل Degree .
مطلب بعدی که عرض میکنم که البته هنوزم خدمتتون بگم که قصد بی ادبی و دخالت در زمینه زندگی شخصی شما رو ندارم ! ولی اگه زندگی در خارج از کشور خیلی سخته و غیر قابل تحمل ، پس چرا اصلاً ازدواج کردین با شخصی که دارای این شرایط هستش. چند سال پیش شخصی به خواستگاری خواهر من اومد که در آمریکا زندگی میکرد و خواهرم قبول نکردن چون معتقد بودن که زندگیش باید در کشور خودش باشه و اصلاً هم دیگه نه ایشون حرفی از اون آقا زد و نه اون آقا سراغی از خواهر من گرفتند چون هر دو متوجه شدن که چقدر اختلاف نظر دارن. به هر صورت از اول هم خدمتتون عرض کردم . ضمن اینکه لوس آنجلس از قدیم دارای یه همچین مشکلاتی بوده و در بسیاری از موارد با توجه به صحبتهای آدمای قدیمی و دوستان خودم بسیاری از ایرانیان اونجا غیر قابل تحمل هستن و اینو من باور دارم چون یکی دو نفر این حرف رو نزدن !! بیش از دهها نفر اینو به شخص خود من گفتن . اما مهم اینه که شما چطور باشید و چطور رفتار کنید! شما میتونید با این آدما سرو کار داشته باشید و میتونید بهترینها رو برای خودتون انتخاب کنید.
در ایران هم اگر بدهکار بانک باشی و اگه ورشکست باشی و ................ خلاصه کلی از این مشکلات دودمانت به باد میره !!
اگه شما در یک سازمانی این هموطنان رو میبینید که به مشکلات افتادن ، خب به اونا کمک میشه تا حدی که بتونن ، اما تووی ایران اگه شخصی به مفلسی بیفته هیچ سازمانی برای کمک وجود نداره که دستش رو بگیرن !! یه کمیته امداد هستش که خودش از همه وضعش خرابتره و کلی فعالیتهاشون زیر سوال هستش ! ضمن اینکه خیلی از ایرانیان هم راهش رو یاد گرفتن و مثل خیلی از سیاهپوستان که راهش رو بلدن ، تن به کار نمیدن و خیلی راحت یا گدایی میکنن و یا دائم آویزان این اداره و اون اداره هستن ! یعنی نمیخوان تن به کار بدن . وگرنه یه جوونی که باید از دست و پاش آتیش بباره چرا گدایی و مفلصی ؟؟!!! من 44 سالمه دارم درس میخونم ، کار هم میکنم !! وضع زیاد عالی هم ندارم اما چرا یه جوون بیست یا سی و چند ساله باید مفلسی کنه ؟؟!! یعنی از اون مکزیکی که کارگری میکنه کمتره ؟؟!! اگه تخصص هم داشته باشه که دیگه اصلاً قابل توجیه نیست . به قول بیل گیتس که میگه اگه فقیر به دنیا بیاید شما مقصر نیستید ، اما اگه فقیر از دنیا برید ، مقصرید !!! البته خیلی از مردم هم به دلیل از دست دادن شغل و کار به مشکلات زیادی برمیخورن و من منکر اون نیستم و خودم هم بارها و بارها اینو در اینجا تجربه کردم و سختی کشیدم . ضمن اینکه ایران هم چندین بار با این مشکل مواجه شدم که تازه وطن خودم بوده . به هر حال من قصد قانع کردن هیچ کسی رو ندارم. هرکس بتونه زندگی میکنه هرکس نتونه خب بر میگرده و به زندگی خودش در ایران یا کشور خودش ادامه میده . کسی برای ما دعوت نامه نداده که بخواد قانع به موندنمون کنه !
موضوع بعدی اینکه بنده تا حالا نشنیدم که این موسسات به سی آی ای ختم بشن !!!! چون لااقل دو تا از دوستان خودم ، یکی به عنوان وکیل و مترجم و دیگری بصورت نماینده دارن واسه اداره سوشال اینجا کار میکنن و همچین چیزی رو من ازشون نشنیدم و حتی منابع این مراکز خیریه رو هم ازشون پرسیدم و گفتن کلیساها هستن که این کمکها رو به مردم فقیر میکنن ! مثل رفیوجی ها و به قول شما بی خانمانان !! ولی کمکهای دولتی بسیار محدوده چون اینجا کشوری هستش که دولت در اقتصاد دخالتی نداره !! من متعجب هستم که یه همچین چیزی رو شنیدم !!!! ضمن اینکه خیانت چیه ؟؟؟؟!!!! کی گفته خیانت به وطن !!!؟؟؟ حالا فرض کنید که برای این سازمان هم کار کنید که البته هیچ ربطی هم به مسئله فقر ندارن ، کجای این خیانت محسوب میشه !!؟؟ کار میکنید ، پول میگیرید !! آدم که نمی کشید . جاسوسی که نمیکنید !!
دوست بنده در اینجا مبتلا به سرطان شد که البته خداوند رحمتش کنه سال گذشته فوت کرد و خیلی ناگهانی تمام وجودش تبدیل به سرطان شد ! 95% از مراحل درمانی ایشون با کمکهای مردم و کلیسا پوشش داده شد !! که البته فایده ای هم نداشت اما به قول معروف " ما نخوردیم نون گندم ، اما دیدیم دست مردم " کمی منصف باشید
موفق و بهروز باشید. Smile
پاسخ


پیام‌های این موضوع
pierce - توسط faranak pejmon - 2012-02-06 ساعت 14:59
RE: حقیقتهای زندگی در لس آنجلس کالیفرنیا - توسط afshin4749 - 2015-05-16 ساعت 19:42



کاربران در حال بازدید این موضوع: