بازماندگان لاتاري (F2A)

[bobo_ir]

تمام قرعه کشی هایی که نتیجه ی آن بر اساس شانس و اقبال (اتفاقی) منافعی را نصیب برنده های قرعه کشی می کند بعنوان لاتاری تعریف میشوند. در اینچنین قرعه کشی هایی برگزار کنندگان نیز بی منفعت نمی مانند! میزان جوایز اعطا شده طوری مدیریت و بر اساس علم آمار برنامه ریزی میشود که مجموع منافع اکتسابی از شرکت کنندگان نه تنها پاسخگوی جوایز ارائه شده به برندگان باشد، بلکه در انتهای کار سودی نیز عاید برگزار کننده گردد. دی وی لاتاری را ویزای گوناگونی می نامند. علت طراحی چنین برنامه ای از سوی مجلس امریکا خارج از تعاریف فوق نیست و فواید زیر را نصیب برگزار کنندگان و برندگان می کند:
1- دولت امریکا احتمال خصومت ملت ها را با حضور خویشاوندان آن ملت ها در خاک خود کاهش میدهد
2- گوناگونی اقوام حاضر در امریکا دنیایی محدود تر و کنترل شده تر اما با همان ویژگیهای دنیای برتر (کل کشورها) ایجاد می کند. استقلال از تمامی کشورها یکی از دستاوردهای این طرح است.
3- جدا سازی افراد مختلف از ملیت های مختلف توسط قرعه کشی ناخود آگاه برتری امریکا را در ذهن اقوام سایر کشورها تداعی میکند!
4- حضور همه نوع قشر متخصص در زمینه های کاری و مشاغل روند صعودی صنعت و تو لید و تکنولوژی و ... را در امریکا تضمین میکند.
5- حضور تنوع کامل از سلیقه و نظر و اعتقاد و رسوم و نگرش و ... می تواند در همه پرسی ها ، خرد جمعی ، نظر سنجی ها و همه نوع کار گروهی امریکا را نسبت به سایر ملل خلاق تر و پویا تر سازد (همان شرطی که در جلسات طوفان فکری رعایت می شود)
.... تا همینجا ذکر منافع دولتی کافی است
اما در خصوص منافع برندگان:
اجازه زندگی در کشوری با همه ی شرایط فوق!
به نظر شما کدام طرف ترازو سنگین تر است؟

در تعریف لاتاری آمده است : در صورتیکه فرد برنده جمیع شرایط را دارا باشد می تواند اجازه اقامت امریکا را کسب کند! اما کدام شرایط؟
1- حداقل دیپلم
2- بدون سابقه ی کیفری و جنایی
3- دارای توان اولیه زندگی
4- سن قانونی
مورد 1، 3 و 4 که با ارائه گواهی معتبر ثابت میشود ، اما در مورد ملت ایران مورد 2 قابل تایید توسط دولت ایران نیست! چرا؟ مگر نه اینکه دولت امریکا دم از دموکراسی و حقوق بشر میزند؟ اما چرا به اینجا که میرسد حساب ملت ایران را با دولت ایران قاطی می کند؟ مگر نه اینکه آنها حامی دموکراسی هستند؟ اگر حساب ملت ایران با دولت یکی باشد که دیگر چه نیازی به فضولی ؟ دموکراسی حکم میکند که ملت و دولت را به خودشان واگذارند و در امور داخلی یک ملت و دولت متحد دخالت نکنند. پس چرا دائم دم از تضییع حقوق بشر در ایران می زنند؟ و همچنین اگر اینطور نیست و واقعا به گفته ها و ادعاهایشان ایمان دارند پس چرا در برخورد با ایران حساب دولت و ملت را از هم جدا نمی کنند؟ سربازی که بدون اختیار به سربازی رفته چه گناهی کرده که در خدمت سپاه بوده ؟ کارمندی که بر اساس شانس و اقبال در شرکت نفت یا وزارت کشور استخدام شده چه انتخاب دیگری برای امرار معاش داشته؟ چرا هر وقت با دولت ایران به مشکل بر میخورند تلافی را سر ملت در میاورند؟ یا مدرک دانشگاه ایرانی را رد می کنند یا فارق التحصیل ایرانی را قبول نمی کنند یا سیستم صدور ویزا ختص ایرانیانشان خراب می شود، یا پنج ماه قبل از اتمام مهلت لاتاری ویزایشان تمام میشود؟ اینها مسائلی است که به حقوق بشر بر میگردد و به بهانه ی اینکه عدم سوء پیشینه صادر شده توسط ایران قابل قبول نیست دومین شرط از شرایط فوق را دستاویز قرار داده و عده ی کثیری را سر کار میگذارند! اصلا مگر میشود هدیه ای را به کسی داد ولی با شرایط داد؟! و تحت شرایط خاص آن هذیه را پس گرفت؟ اگر هدیه است فرض بر آن است که برای کل اعضاء یک خانواده است نه برای جدا سازی و مصیبت سازی در خانواده ها! تا حالا دیده اید کسی در بسته ی هدیه عقرب هدیه دهد؟ این بسته ی آنان عقرب بود؟ وقتی تا میانه راه آمدیم راه بازگشتی نبود! شاید اگر از ابتدا میگفتند لاتاری اینگونه است که شاید خانواده ها از هم جدا شوند و ... از ابتدا بنده به شخصه نمی آمدم! اما پس از کلی اتلاف عمر و انرژی و پول و لطمات روحی و روانی و ... دیگر چه انتخابی؟ استدلال دکترکاملی به درد عمه جونش میخوره که دکون باز کرده و ... از 4 شرط بالا من همه را داشتم به من چه مربوط که دولت امریکا با دولت ایران مشکل داره و ... که ممکنه به من ویزا نرسه و به همسرم برسه و ما از هم دور بمونیم و ... تصور اولیه و خواسته ی به حق من و امثال من اینه که وقتی می دونیم که شرایط بالا را داریم انتظار اخذ ویزا داشته باشیم! اگر دولت امریکا شرط گذاشته اصلا برای کیس اصلی گذاشته نه خانوادش!!! این چه بساطیه که برای ما درست کردن ؟
اگر من میگم دور هم جمع بشیم دلیلش اینه که شاید با کمک هم بتونیم حق حقوق بشری خودمون را با همفکری و کار گروهی به گوش ملت امریکا برسونیم. شاید قبل از انتخابات امریکا بتونه دستاویز جذب رای کاندیداها بشه و ما هم منتفع بشیم یا شاید بتونیم با کمک هم صد هزار رای جمع کنیم تا در سنای امریکا موضوع مطرح بشه یا شاید بتونیم با کمک هم موضوع را به صورت رسانه ای مطرح کنیم تا مدافعان حقوق بشر به کمک مان بیایند یا ... موضوع سر کار گذاشتن عده ی زیادی از مردم و در نهایت اینکه ادعا شود دولت امریکا حق داشته و ... به همین سادگی نیست!! مثل این است که بنده به شما قول بدهم که اگر چک معتبر داشته باشید و بتوانید تا آخر ماه بعد ارائه دهید من به شما صد میلیون پول قرض میدم، شما هم به واسطه اینکه چکتان واقعا معتبر است همه ی برنامه زندگی خود را برای فردایی که پول را میگیرید تغییر دهید و کلی خرید اعتباری کنید و بدهکار شوید و ... و روزی که برای دریافت پول قرضی مراجعه میکنید بنده بگویم که بانک شما چون مورد پذیرش نیست باید من تحقیق کنم و چون نمی توانم تا آخر ماه تحقیق کنم پس موعد شرط من به سر آمده و می توانم به شما پول ندهم!! از دید من این نوعی شیادی است که بین کلاه برداران رواج دارد. اگر حتی ظاهرا همه ی این موضوع مطابق با قرارداد بین ما باشد، اما در واقع من حق و حقوق انسانی شما را ضایع کرده ام . امریکا چون عرضه نداشته از پس تحقیق راجع به ما بر بیاید به ما ویزا نداده!!! ویزای همسر بنده 5 ماه قبل از فرا رسیدن سپتامبر آماده شد و تا یک ماه مانده به سپتامبر میدیدیم که ویزا در سفارتخانه ها صادر میشود. این یعنی چه ؟ من چوب چه چیز را باید بخورم که مجبورم از همسر و فرزندم دور بمانم؟