کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
قسمت اول
قسمت دوم
ادامه سفرنامه - قسمت 3:
مصاحبه
ما روز شنبه آزمایش ها و معاینه رو انجام دادیم (کل هزینه مدیکال برای دو نفر (واکسن کزاز برای هر دونفر) شد 335 دلار) و دوشنبه ساعت 16:30 رفتیم برای جواب ها. (قرار بود ساعت 2-3 بریم) وقتی رفتیم مطب دکتر خیلی شلوغ بود. منشی تا ما رو دید جواب ها رو به ما داد و گفتش که همه چیز خوب بوده. تاکید کرد که CD رو باز نمیکنید تا زمان ورود به آمریکا.
بعد از دریافت جوابهای مدیکال سر راهمون یک سر رفتیم تا سفارت. سفارت درتقاطع خیابان جی.اف.کندی-پاریس و بلوار آتاتورک قرار گرفته. در حالیکه لابراتوار دوزن (دکتر اونگان) بالاتر (یا دقیقتر بگم در جنوب این تقاطع و نزدیک به خیابان های Polonya و Kavaklidereh) قرار گرفته است.
دورتادور سفارت آمریکا با دیوار فلزی تیره رنگی پوشیده شده و تابلوهایی با سه زبان انگلیسی ترکی و فارسی اعلام می کنند: "اکیدا ممنوع است هرگونه عکسبرداری و فیلمبرداری”
سفارت دوتا درب دارد. از بلوار اتاتورک که وارد خیابان Nevzat tandogan می شوید ابتدا یک درب ماشین رو را می بینید که روش نوشته: MAIN GATE. بعد از این درب و بعد از یک پیچ 70-80 درجه به سمت چپ درب کنسولی را میبینید که یک کیوسک پلیس هم کنار آن قرار دارد.
مصاحبه ما ساعت 8:30 دقیقه بود. ما ساعت 8:00 از هتل پیاده رفتیم و 8:10 رسیدیم سفارت. صف بلندی پشت درب کنسولی تشکیل شده بود که مربوط به ویزاهای دانشجویی و توریستی (اکثرا ترک ها) بود. صف سمت راست کوتاه اما، و گرین بود! همه هم ایرانی. من و همسرم آخرین نفر بودیم. تقریبا 5 دقیقه توی صف بیرون ماندیم بعد نوبت ما شد وارد سفارت بشویم. با نشان دادن پاسپورت وارد شدیم. (اون دربی که معروف هست به تق تق کردن، رو دیدیم و هر دو درب برای ما تق تق کردند!) بعد از تق تق دوم وارد محوطه کوچک شدیم که صف اصلی و بلند مدت انجا بود. به ازای هر گرین کارتی 8-9 نفر توریستی وارد میشد.
نکته جالبی که اینجا بود این بود که تقریبا همه افراد توریستی زمانی که می خواستند وارد سفارت بشوند، درب خروج و ورود را اشتباه می گرفتند. در همه موارد ایرانی ها راهنماییشون می کردند که درب ورود اونیه که روش نوشته ورود! و باید بکشی درب رو به سمت بیرون!
یک توصیه هم بکنم: کلا توی صف، توی سالن از گفتگو با افراد دیگر پرهیز کنید. تا ذهن آرامی برای مصاحبه داشته باشید. و بخصوص از افرادی که امواج منفی از خود بروز می دهند دوری کنید. (کسانی که روی لب لبخند ندارند!)
بعد از این درب وارد که شدیم اون خانم هندی رو زیارت کردیم. ایشون به فارسی از شما مدارک رو می خواد. اگر قبلا مدارکی رو ارسال کرده اید و از شما مجددا خواست (مثل مدارک مالی و ترجمه ها) بهشون بگید که قبلا ارسال کرده اید. بعد از شما می پرسه مصاحبه به چه زبانی باشه. و شماره رو به شما میده.
دقیقا روبروی این خانم یک میز کوچک قرار داره که به احتمال زیاد سروکارتون به این میز همون روز مصاحبه میافته. مگر اینکه برگ آبی دریافت کنید. میز UPS
بعد از دریافت شماره وارد سالن می شوید. سالنی که گنجایش 87 نفر دارد. شماره شما سه بار روی تابلو اعلام می شود. بار اول برای اثرانگشت. یک خانم خیلی باحال و مهربان که قشنگ هم انگلیسی صحبت می کنه. فراموش نکنید وقتی شماره هاتون میافته و میرید برای اثر انگشت/پرداخت پول/ مصاحبه، بهشون لبخند بزنید و همون لحظه تاثیرش رو ببینید. بعد از اثر انگشت دوباره می نشینید تا شماره برای پرداخت پول بیافته. از قبل پول رو آماده داشته باشید. 819 دلار برای هر نفر. بعد دوباره می نشینید تا بار سوم که برای مصاحبه می روید.
مصاحبه رو حتما با سلام و احوالپرسی و خوش بش کردن شروع کنید. (به هر زبانی. فارسی یا انگلیسی) سوال هایی که در مصاحبه پرسیده می شه بسته به کیس فرق می کنه. هر قدر اطلاعاتی که قبلا در فرمها و در فرم آنکارا اعلام کرده اید، روشن تر و دقیق تر باشد، ابهامات کمتری باقی می مونه برای مصاحبه. اما به طور معمول این سوال ها رو می پرسند:
کجا کار می کنید؟ دولتی است یا خصوصی؟
دقیقا چه کاری انجام می دهید؟
سوال هایی که از ما پرسیدند همین دو بود. به اضافه اینکه در خوش و بش کردن اولیه هم ازمون پرسید فامیل در امریکا دارید یا نه.
(اگر بخوام جزیی تر بگم:
بعد از سلام و احوالپرسی /چون مصاحبه ما به زبان انگلیسی بود/ خانم آفیسر از ما خواست دست راستمان را بالا ببریم. سپس پرسید: آیا قسم می خورید که هرچه که در فرم ها اعلام کرده اید درست و بر مبنای واقعیت است. ما هم گفتیم بله. دوباره پرسید: آیا قسم می خورید هرچه که در طول مصاحبه اعلام می کنید درست و بر مبنای واقعیت است؟ "بله"
این از قسم خوردن ما. کسانی که به فارسی مصاحبه خواسته بودند قسم خوردن آنها به این شکل بود:آفیسر از آنها خواست دست راست را بالا ببرند و هرچه او می گوید آنها تکرار کنند. آفیسر می گفت: من قسم می خورم که هرچه که در فرم ها اعلام کرده ام راست و بر مبنای واقعیت است... "تکرار از سوی مصاحبه شونده" .. و هرچه در طول این مصاحبه می گویم راست و بر مبنای واقعیت است. "تکرار از سوی مصاحبه شونده”
بعد از قسم خوردن آفیسر از ما خواست فرم 230 رو (قسمتی رو که قبلا امضا نکرده بودیم) امضا کنیم. بعد پرسید فامیل توی آمریکا دارید؟ جواب از هر دوی ما. بعد از من پرسید کجا کار می کنید؟ حواب از من. دوباره پرسید دقیقا چه کاری انجام می دهید؟ من هم به طور مختصر اما دقیق پاسخ دادم و دیگه سوالی از من نپرسید.
بعد از خانمم پرسید: این جایی که کار می کنید دولتی است یا خصوصی؟ جواب از خانم. دوباره پرسید اما شما یک جای دیگه هم کار می کنید؟ جواب از خانم. بله اما اون به صورت پاره وقت است. بعد پرسید چه کار می کنید؟ جواب از خانم. اینجا رسما مصاحبه ما تمام شد. بعد که همزمان داشت توی کامپیوترش مطالبی رو وارد می کرد آفیسر پرسید زبان فرانسه بیشتر محبوبیت داره یا اسپانیایی؟ که من و خانمم هم که انگار چراغ سبز به ما نشان داده بودند، از جو مصاحبه اومدیم بیرون و کمی خودمانی تر گپ زدیم و جو رو کاملا برگردوندیم. خانم آفیسر چون قبلش داشت با یک خانم مسن ایرانی مصاحبه می کرد(و اون خانم کلی اذیتش کرد. سر سند خونه و سند ازدواج و قسم خوردن. آفیسر داشت جمله اول قسم رو می گفت که ایشون تکرار کنه، بعد ایشون یهو وسط قسم خوردن گفت کدوم فرم؟ چه فرمی" آفیسر گفت همون فرمهایی که قبلا فرستاده بودید؟... آفیسر بنده خدا کلافه شده بود) یک خورده عصبی شده بود، اما ما حالش رو سرجاش آوردیم!
در طول مصاحبه من برگه آبی رنگ را در پرونده خودم دیدم و فهمیدم که کلیرنس در انتظار هر دوی ماست. اما علاوه بر اون افیسر مصاحبه کننده فرم 9 سوالی را هم به من داد و توضیح داد که چه شکلی باید جواب و CVها رو ارسال کنم.در آخر هم گفت که همه چیز پرونده شما خوب است و هیچ مشکلی ندارد.
به نظر من تصمیم در مورد اینکه کلیرنس شامل یک کیس بشود یا نه قبلا توسط کی سی سی (یا سفارت؟ مطمئن نیستم) گرفته شده است. در زمان مصاحبه آفیسر تنها شدت (اگر واژه مناسبی باشد) کلیرنس را تعیین می کند. اینکه چه زمینه هایی مورد بررسی قرار بگیرند توسط آفیسر تعیین می شود. بنابراین با یک مصاحبه بدون استرس و با دادن کامل اطلاعات شاید بتوان روی این موضوع تاثیر مثبت گذاشت. البته اینها نتیجه گیری و نظر شخصی بنده است.
مصاحبه ما با خوش و بش کردن با آفیسر تمام شد و ما رو با فرم 9 سوال و برگه آبی راهی کرد.
بعد از مصاحبه اطلاعات لازم برای جواب به 9 سوال رو آماده کردم. جواب ها رو نوشتم. CV ها رو آماده کردم و به آدرس ایمیلی که نوشته شده بود فرستادم. و کمتر از 45 دقیقه بعد جواب آمد که اطلاعات دریافت شد اقدام لازم انجام می شود.
سه شنبه مصاحبه ما بود. پرواز برگشت ما 5 شنبه است. ما از هتل تا فرودگاه رو با تاکسی اومدیم 35 لیر. البته به پذیرش هتل گفتیم تاکسی، 60 و با تخفیف 555 و با چونه 50 تا قبول کرد. اما باز هم قبول نکردم. بعد از چک اوت اومدیم بیرون از هتل بلافاصله تاکسی اومد و با 35 لیر اومدیم تا هاوالانی/فرودگاه.
اگر پرواز داخلی دارید، فراموش نکنید نام شهر مقصد را به راننده بگویید تا شما را به سالن پروازهای داخلی ببرد. در غیر این صورت به صورت پیش فرض شما را به سالن بین المللی خواهند برد.

اما توصیه های من برای مصاحبه:
خیلی فرقی نمی کنه خیلی زود برید دم در سفارت یا به موقع. چون شماره ی شما بر اساس زمان مصاحبه شما تعیین میشه. (ما ساعت 8:10 رسیدیم دم در سفارت ساعت 8:30 وقت داشتیم و آخرین نفر بودیم شماره ما 200 بود).
شماره هایی که اعلام میشه به ترتیب نیست. بنابراین باید همیشه یک نگاهی به تابلو داشته باشید.
وقتی در سالن انتظار نشسته اید، می توانید جزوه هایی که در سالن هستند رو مطالعه کنید (هم فارسی و هم انگلیسی) یا با خودتون مطالبی برای مظالعه بیارید. سرتون رو با کتاب یا مطالعه گرم کنید و از افرادی که بلند بلند حرف می زنند و خودشون رو همه کاره نشون می دهند دوری کنید. تلاش کنید برای مصاحبه ذهنی آرام داشته باشید.
نوع پوشش شما تاثیری بر مصاحبه شما ندارد. بنابراین زیاد به نوع پوشش فکر نکنید. اما مرتب باشید.
وسایل اضافی مانند کیف یا موبایل با خود نیاورید.
روز قبل یک بار تا سفارت بروید تا مسیر را یاد بگیرید. تا با خیلی آسوده و بدون نگرانی وارد شوید.
قبل از مصاحبه یک نگاه اجمالی به فرم 230 و 122 که قبلا ارسال کرده اید و همینطور فرم آنکارا بیندازید. تا اطلاعات داده شده فبلی را برای خودتان یادآوری کنید.
کسانی که شغل دولتی دارند: پیش از مصاحبه جواب این دو سوال را پیش خود تمرین کنید: کجا کار می کنید؟ دقیقا چه کاری انجام می دهید. اگر به انگلسیس است تلاش کنید شفاف و با جزییات و خلاصه در کمتر از 30 ثانیه جواب بدهید. اگر زبان فارسی بخواهید، تلاش کنید خلاصه و دقیق و با جمله و کلماتی استاندارد و کمی هم کتابی جواب دهید. ممکن است آفیسر متوجه بعضی از جمله ها و کلمات ما نشود!
از ما هیـــچ سوالی در باره سربازی، تمکن مالی /اسپانسر، چه ایالتی؟ چه هدفی؟ و سایر سوال های روتین نپرسید. تمام مکالمات ما همان بود که بالاتر نوشتم!
با توجه به اینکه 4 ماه پیش برای مهاجرت به کانادا در سفارت کانادا در سوریه حاضر شده بودم و این رو دقیقا در فرم آنکارا نوشته بودم، اما هیـــچ سوالی در این باره نپرسید و اطلاعاتی هم نخواستند. بنابراین کیس های مشابه من که دو پرونده در جریان دارند، در فرم آنکارا بنویسید که برای سفارت کانادا رفتید سوریه. مشکلی پیش نمی آید.
متاسفانه قسمتی از سالن که هموطنان عزیز نشسته بودند با همهمه و سروصدا همراه بود (دو سه تا از خانم ها فقط دو سه کیلو سبزی کم داشتند که بشینند پاک کنند و صحبت هاشون رو ادامه بدهند!). اما بقیه سالن ساکت بودند. خود را قاطی مسائل دیگران نکنید تا بعد از مصاحبه.
عکس هایی که سفارت به عنوان نمونه روی شیشه درب گذاشته بود (در مورد خانم ها) حتا خانم هایی که حجاب داشتند هم دوتا گوش مشخص بود. بقیه هم موها رو پشت گوش انداخته بودند تا دوتا گوش معلوم باشه.
در حال حاضر هوای آنکارا سرد و بارانی است. دوستانی که از این به بعد مصاحبه دارند، لباس گرم و چتر فراموش نشود.
در مورد دکتر اونگان:
دکتر اونگان اول معاینه و پیش از واکسن ها شغل را می پرسد تا بسته به اینکه چقدر با آزمایش های پزشکی آشنا هستید به شما واکسن بزند. بد نیست یکی از دوستان در جواب بگه که یک دو سه ماهی در آزمیشگاه تشخیص طبی کار می کرده و با واکسن ها آشناست. ببینیم تاثیر داره یا نه! چون وقتی من تخصصم رو بهش گفتم واکسن تحمیلی به من نزد به خانمم هم همینطور!
من دقت کردم زمانی که دکتر می خواست واکسن کزاز رو بزنه دقیقا نگاه کردم (طوری که دکتر متوجه بشه من دارم کارش رو دقیقا نگاه می کنم) دکتر واکسن رو با سرنگ کشید و و بعد تزریق کرد. من نمی تونم بگم چیزی تزریق نکرد. چون واکسن رو جلوی چشم خودم کشید و زد.
بعد از اینکه عکسبرداری قفسه سینه تمام شد منتظر نمانید و بلافاصله دوباره برید طبقه 4 تا منشی دکتر وقت معاینه به شما بدهد.

غذا:
چون ذائقه افراد با هم فرق می کند، نمی تونم یک نوع غذا یا یک رستوران را حتما توصیه کنم. اما غذاهایی که ما خوشمون اومد:
اسکندر کباب (در طبقه زیرزمین آنکامال) که خوشمزه بود (برای رفتن به انکامال: بروید به کیزیلای متروی قرمز رنگ را سوار شوید ایستگاه Akkupro پیاد شید)
دونار در منقل کباب (در خیابان Konur موازی با بلوار آتاتورک)
کباب 49 روبروی هتل اوزیلهان که صاحبش هم خیلی خوب انگلیسی صحبت می کنه و مشکلی نخواهید داشت. (در خیابان Akay)
مک دونالد و کینگ برگر فست فودهای استاندارد هستند اما برای ما که حجم خوراکی هم کمی اهمیت دارد ممکن است کافی به نظر نرسند! (اشتباه نکنید یوزر اصلا شکمو نیست! بلکه یک موجود اولیگوتروف است!) (هر دو در خیابان های مختلف، نزدیکترینشان هم در خ تونالی هم در خیابانKaranfil موازی با بلوار اتاتورک)
متاسفانه رستوران شب های تهران رو بد موقعی ما رفتیم و اون موقع ما نتونستیم قورمه سبزی خوشمزه ای نوش جان کنیم! (شاید هم انتظارمان واقعا قورمه سبزی ایرانی بود! ) کمی هم گران بود!

خریـــــــد!
آنکامال جای خوبیه برای خرید، بخصوص برای خرید کفش (فروشگاه DEICHMANN سبزرنگ طبقه همکف قیمت های ارزان دارد).
بعضی از فروشگاه ها هدیه می دهند: مثلا به ازای هر 100 لیر خرید 20 لیر هدیه!
موقع خرید حتما واژه جادویی ایندیریم رو ذکر کنید! Indirim یعنی تخفیف!
غیر از آنکامال LCWAKKII هم قیمت های مناسبی دارد. در بلوار آتاتورک و در میدان کیزیلای.
جای دیدنی:
NA
مکان های تاریخی:
تاریخی که نیست، اما تاریخ استقلال کشور ترکیه را می توانید در موزه مقبره اتاتورک مشاهده کنید. از کسانی که در موزه هستند بخواهید برایتان درباره جنگ استقلال ترکیه توضیح بدهد. بد نیست بدانید مردم ترکیه با چه مشقتی مستقل شدند! و حق دارند قدر اتاتورک را بدانند. هنگام بازدید از موزه به قسمت هدایا دقت کنید. همینطور عکس پادشاهان آن زمان که برای آتاتورک فرستاده شده! آشناست!
امنیت:
قبلا در باره ناامنی در ترکیه شنیده بودم. اما باید خوتان تجربه کنید. آنکارا شهری امن، با مردمی آرام و مهمان دوست است. روز اول پیگیر safety box بودیم، اما کم کم متوجه شدیم جای نگرانی نیست. (با اینحال توجه به این ضرب المثل مفید است: پای مرغتو ببند، همسایه رو دزد نکن!) مردم خوبی هم داره ما که از هرکسی کمک خواستیم با روی باز کمکمون کردند.(وقتی می خواستیم بریم مقبره آتاتورک از یک نفر آدرس رو پرسیدیم گفت همراه من بیایید. قسمتی پیاده رفتیم بعد برامون توضیح داد. دید ما ترکی متوجه نشدیم ما رو با ماشین خودش رسوند تا مقصد. همینطور برگشتنی یک بنده خدایی ما رو تا کیزیلای همراهی کرد.)
اصولا تاکسی ها در همه جا بدنام هستند! (خوب وقتی یک تاکسی بیشتر دور خودش بچرخه، تاکسیمتر عدد بالاتری نشون میده!) اگر خواستید تاکسی بگیرید، از قبل مسیر را از گوگل مپ، یا هر جای دیگری مرور کنید، نام خیابان ها را بدانید و ترجیحا روی کاغذ بنویسید بعد تاکسی بگیرید. پیش از سوار شدن هم از راننده بپرسید: کاچ؟ یعنی چند؟ هر چی که گفت شما دست کم 10 درصد بیایید پایینتتر! اینجوری ارزونتر حساب میشه براتون! فقط یادتون باشه هر چه از ایندیریم و کاچ؟ در تاکسی تخفیف گرفتین، 50 50 شریکم! دونقطه دی!

آسیا کارت برای تلفن به ایران به مدت 19 دقیقه و با قیمت 5 لیر مناسب است.
مردم آنکارا حتا نمی توانند سمت چپ یا راست را به شما به انگلیسی بگویند. حتا در گفتن اعداد هم مشکل دارند. بنابراین قبل از سفر کروکی تمامی نقاطی که به انها نیاز دارید را چاپ کنید. (اگر موبایل دارای GPS و نقشه نوکیا دارید آنرا قبل از سفر به روز کنید تا نقشه آنکارا را روی GPS داشته باشید. با GPS قسمت عمده ی (نه همه) مشکلات برطرف می شود).

شب اخر رو ما با Has55 و خانم گرامی شون رفتیم بیرون و کمی گشتیم و شام خوردیم.اما من هنوز دلیل اصرار دخترکان گل به دست برای فروختن گل به من رو پیدا نکردم! Has55 یادش به خیر!
از ایران لیر نخرید! فقط به اندازه نیازی که شما رو تا هتل برسونه کافیست! از صرافی های ترکیه (دوویز=صرافی) با هر 100 دلار می توانید 141 لیر بخرید. اما در ایران با هر 100 هزار تومان 130 لیر!
-----
ببخشید که این سفرنامه من سرو ته نداره! دلیلش اینه که همه اش رو یکباره ننوشتم و به مرور نکات رو بهش اضافه کردم.
این هم دین من هرچند ناچیز به انجمن مهاجرسرا که می باید ادا می کردم.


پیام‌های این موضوع
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط sasaj58 - 2008-05-18 ساعت 16:26
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط samad - 2008-05-18 ساعت 18:10
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط good - 2008-05-18 ساعت 18:24
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط mre - 2008-10-13 ساعت 20:58
RE: سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا - توسط User - 2010-10-29 ساعت 11:35



کاربران در حال بازدید این موضوع: