ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2009
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
شما حرفاتون خيلى رويايى است به جرات ميتونم بگم شايد از ايرانيهايى كه امدن امريكا شايد 2%موقعيت كارى خوب و شرايط بهترى مثل شما در شهر گرون و زيبايSAN FRANCISCO كه هستيد تونستن پيدا كنن. من خواهرم دندانپزشك است و سالى 130000$ را راحت ميسازه عاشق آنجا ست ولى همشه ميگه من انجا نميتونم يك زندگى راحت مثل واشيگتون براى خودم بزارم. البته هم خونه خوب ميخواد و هم مطب. ولى شما خيلى خوش شانس هستيد. با 3 سال آمدن همه اينها را بدست آورديد. هميشه موفق باشيد. من اينجا نتونستم كارى در رشته آم پيدا كنم و 5 سال با كارهاى مختلف مثل پيتزا دليوورى و كار در پتكو گذشت. با اينكه فوق ليسانس الكتريكال دارم چند جا هم براى مصاحبه رفتم موفق نبوددم. الان هم كه دانشجو هستم همون شهر شما( BAY AREA). آلبته زندگى خيلى گرون است اينجا. من با ماهى 3500$ واقعا خيلى به سختى زندگى ميكنم. فقط كرايه آ پارتمانم يك خوابم 1700$ است. و بقيه خرجها اينجا 2 برابر تگزاس است. بيمه ماشين اينجا گرون است. وCOST OF LIVING به نظر من 2 برابر تگزاس و خيلى از جاهاى ديگه است. اينجا با هر كسى حرف ميزنى فقط از گرونى مييناله. الان من امتحان ميد ترم دارم برام دعا كنيد
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2009
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من منظورم ايرانى هاى است كه در اين چند سال اخير آمدند امريكا .مثل من و شما ايرانهاى كه سالهاست اينجا هستن جزئ موفقترين افراد اينجا هستن
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
سرنا جان. خوب زندگی کردن فقط به درآمد هم بستگی ندارد بلکه به وضعیت و میزان توقع هم بستگی دارد. من در تهران متاهل بودم, خانواده کم بضاعتی داشتم, با دانشگاه بعد از 5 سال و نیم مشکل پیدا کردم و مدرکم را نگرفتم, خانه نداشتم و مجبور بودم اجاره بدهم. یک ماشین غراضه داشتم که همیشه هم خراب بود, مشکل س.ی.ا.س.ی داشتم و ممنوع القلم شده بودم. قبل از آن گهگاهی چرت و پرت مینوشتم و پولی گیرم میامد. حقوقم به زحمت اجاره خانه را تامین میکرد چه برسد به سایر مخارجمان و مجبور بودم دو شیفت کار کنم. خوب در واقع چیزی برای از دست دادن نداشتم. در حالیکه اینجا مجرد هستم! یک اطاق و حمام و دستشویی از یک خانواده امریکایی اجاره کرده ام ماهی 850 دلار میدهم و راحت زندگی میکنم, 300 دلار برای ماشین میدهم و حدود 300 دلار هم برای تلفن و بیمه ماشین. بقیه مخارجم هم که زیاد نیست و میتوانم نصف حقوقم را پس انداز کنم. یعنی من با دویست یا سیصد دلار بیشتر از پولی که شما برای اجاره میدهید در ماه زندگی میکنم. البته مطمئنم که شرایط شما طوری است که مجبورید یک خانه یک خوابه داشته باشید و مخارجتان هم زیاد است. بهرحال امیدوارم که شما هم هرچه زودتر در درس و کارتان موفق شوید و دفعه بعد خبرهای خیلی خوب از شما بشنویم.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2009
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
حرف شما كاملا درست است. من هم چون الان زندگيم را خواهرام تامين ميكنن مجبورم كردن نزديك دانشگاه خونه بگيرم كه زياد وقتم در رفت و آمد تلف نشه. خيلى كرايه خونه و چيز هاى ديگه اينجا از تگزاس گرونتره. حس ميكنم اينجا پول خوره گرفتم آخر ماه خيلى كم ميارم. خلاصه كه براى من كه هيوستن بودم اينجا حس ميكنم همه چيز 2 تا 3 برابر است. هميشه موفق و سربلند باشى
ارسالها: 558
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
55
تشکر: 2
0 تشکر در 0 ارسال
2009-10-10 ساعت 22:10
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-10-10 ساعت 22:16 توسط hassan1358arab.)
rs232عزیز
اگر من که مدرک تحصیلی دیپلم دارم بیام اونجا چه کارهایی برام گیر میاد تا بیکار نباشم
در ضمن من پول زیادی ندارم حدود 15000 دولار با این سرمایه امیدی هست که در مریلند زندگی کنم و در واشینگتن کار
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
من واقعا نمیدونم. سوال سختیه. ولی تا آنجا که تجربه کم من توی امریکا بهم میگه اینجا به مدرک زیاد اهمیت نمیدهند و کار برایشان مهمتر است. شما باید قابلیت پول سازی داشته باشید تا به شما حقوق بدهند. کمپانی که من در آن کار میکنم در چند ماهه اخیر یک بخش از فعالیتهاش رو تعطیل کرد و از مجموع کارکنان حدود 80 نفر بیکار شدند که اکثر آنها تحصیلکرده دانشگاههای امریکا بودند فقط کسانی را نگه داشتند که کارشان بدرد آنها میخورد و شاید زمانی دیگر اگر کار آنها ارزش حقوقشان را نداشته باشد آنها را هم بیکار کنند و کسان دیگری را بگیرند.من هم هر وقت که کارم بدردشان نخورد و یا اینکه فرد بهتری پیدا شود کارم را از دست خواهم داد. اینجا رقابت برای کار زیاد است و ملاک اصلی تسلط شما به حرفه ای است که در آن مشغول به کار هستید. البته کمی هم شانس نیاز دارید تا در زمان و مکان مناسب گذارتان به کسی بیفتد که به حرفه شما نیاز دارد. آنچه که من قطعا و صد درصد میتوانم به شما بگویم این است که اینجا به هیچ وجه داشتن مدرک دلیلی برای کار پیدا کردن نیست. حتی اگر مدرک شما پروفسوری باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 32
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2009
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من يه مطلب به نوشته آرش عزيز اضافه كنم اونم اينه كه انسان كه آرزويي داشته باشه و واقعاً براش انرژي بذاره مطمئن باشيد بهش ميرسه . به شرطي كه به انرژي خودش شك نكنه . من خودم از بچگي آرزو داشتم وقتي بزرگ ميشم يك شركت كامپيوتري داشته باشم و الان حدود 8 ساله كه خودم يك شركت دارم . يكي ديگه از آرزو هام هم رفتن به آمريكا بود و نميدونم چرا از امسال انرژيم نسبت به اين مساله مثبت شده كه حتماً ميرم . من فكر مي كنم در كنار اينكه انسان بايد واقعيت گرا باشه براي آرزوهاش هم ارزش قايل بشه . شما مطمئن باشيد اين آرزو هاي انسان هاست كه باعث پيشرفت اونها ميشه چون بهشون انگيزه ميده كه براي بدست آوردنش تلاش كنن . من پيشنهاد ميدم حتماً فيلم راز رو نگاه كنيد SECRET . حتماً بهتون كمك ميكنه
ارسالها: 578
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
34
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
والله من انقدر آرزو دارم که هیچوقت تموم نمیشن .
یعنی حتی به تمام آرزو هام برسم فردا آرزوهای جدیدی برام تراشیده میشود واسه همین خیلی امیدوارم ....
ارسالها: 407
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خدا زیاد کنه آرزوهای همگی مون رو! که هی بهشون برسیم و بازم آرزوهای جدید داشته باشیم !!!
ارسالها: 871
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Oct 2009
رتبه:
45
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
من آرزوهای دست نیافتنی ندارم
دوست دارم به اندازه ای که زحمت میکشم از زندگیم بهره ببرم
دوست ندارم بهم توهین بشه
دوست ندارم بخاطر مسائلی که من موجبش نبوده ام مواخذه بشم
دوست ندارم وقتی سر چهارراه ایستاده ام و هنوز چراغ قرمز هست ماشین پشتی با چراغ و بوق بهم دستور بده که راه بیوفتم
دوست ندارم وقتی توی پیاده رو راه میروم کسی با موتور سیکلت روبرویم درآید
دوست ندارم وقتی به کسی پول قرض میدهم و روز موعد بهش مراجعه میکنم جواب بشنوم که مگه نمیبینی پول ندارم
دوست ندارم وقتی یه دانشجو درسش رو نخوانده و همیشه سر کلاس غیبت کرده و آخر سر نمره 2 آورده و رد شده با هزار تا تلفن و واسطه از من تقاضای نمره کنه و وقتی پاسخ منفی میده تهدیدم کنه
دوست ندارم صاحب خانه هر سال اجاره را دوبرابر کنه
دوست ندارم برای هر چیزی نیاز به پارتی داشته باشم و بدون اون امکان رسیدن به حق خودم رو نداشته باشم
نمیدونم اسم اینها جای دیگه ای چیست اما برای من در حکم آرزو محسوب میشه
برای شما چطور؟
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
ارسالها: 407
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2009-11-17 ساعت 00:24
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-11-17 ساعت 00:26 توسط honareirani.)
حرف دل ما رو هم زدی . . . !
ما هم آرزوهای دست نیافتنی نداریم. فقط دنبال زندگی کردن هستیم. همین.
آسودگی و آرامش و خنده و خوشحالی و خیال راحت و تفریحات عادی که آرزوهای محالی نیستند. هستند؟