کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
آز.ا.د.ی ب.ی.ان در امریکا
امروز صبح خیلی سرم شلوغ بود و توی اطاقم ترافیک شده بود. یکی می فت و آن یکی می آمد. هر زمانی که یک امکان جدید به سیستم اضافه می کنیم نفسمان در می آید تا آنها آن را یاد بگیرند و بتوانند از آن استفاده کنند. متاسفانه بخش آموزش و داکیومنتری ما هم خیلی ضعیف است و قرار است یک نفر استخدام کنند تا در کنار من قرار بگیرد و به اوضاع آن سر و سامان دهد. باید تا یک نفر موی دماغم نشده است از فرصت استفاده کنم و مطلب بنویسم. فکر کنم که سرعت مطلب نوشتن من از خواندن شما بیشتر شده باشد بنابراین هر موقعی که خسته شدید بگویید که کمی دست نگه دارم.


دیروز بعد از کار داشتم از گرسنگی می مردم و در خانه هم چیزی نداشتم. برای همین از همانجا به فروشگاه رفتم و صد و پنجاه دلار آشغال خریدم. به شما توصیه می کنم که هیچگاه در امریکا با شکم گرسنه خرید نکنید چون هر چیزی را که ببینید و به نظر خوشمزه بیاید می خرید. در واقع هر چی گند و گه بود جمع کردم و ریختم توی چرخ دستی ام. چندین جعبه بیسکوییت, شکلات های مختلف, ژله, بستنی, دو بسته آجیل, کرم کارامل, یک بسته بزرگ کیت کت, غذاهای آماده فریزری, میوه های کنسرو شده و سالاد میوه, کنسرو سوپ, نودل و هرچیزی که به نظر خوشمزه می آمد. فکر کنم که دست و پایم در آن زمان فقط از معده ام دستور می گرفته اند نه از مغزم.

الان هم که ساعات پایانی کار است, همه مشغول چرت بعداز ظهر هستند و کسی کاری به کارم ندارد. من هم از فرصت استفاده می کنم تا برایتان کمی از آز.اد.ی ب.ی.ان در امریکا بنویسم.

همه ما حرفهای کلیشه ای زیادی را شنیده ایم که مثلا در امریکا همه آ.زا.د هستند تا حرفشان را بزنند ولی در ایران آ.زا.د نیستند. من قصد ندارم که این چیزهای تکراری و خسته کننده را بگویم بلکه میخواهم با هم این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم چرا این گونه است و ریشه های اجتماعی آن کجا است.

1- چه کسی اجازه حرف زدن دارد؟

با یک مثال ساده حرفم را شروع میکنم. در امریکا وقتی یک نفر با یک معلول ذهنی به یک ساندویچ فروشی میرود, فرد سالم غذای خود را سفارش می دهد و کنار می ایستد تا آن فردی که معلول ذهنی است غذای خودش را سفارش دهد. طبیعتا سفارش غذا توسط فرد معلول بیشتر طول می کشد و شاید هم مجبور شود با دست و اشاره های مختلف منظور خود را بفهماند. مهم این است که در امریکا به یک فرد عقب افتاده ذهنی اجازه می دهند که حرف بزند و آنچه را که می خواهد خودش ب.ی.ان کند هر چند ناقص و دست و پا شکسته. این مسئله برای یک بچه سه ساله و یا چهارساله هم به همین شکل است و کسی به جای آنها حرف نمی زند.

حال فرض کنید در ایران یک فرد سالم با یک عقب افتاده ذهنی به یک ساندویچ فروشی بروند. آن مرد بدون اینکه حتی از تمایلات فرد معلول خبر داشته باشد به ساندویچ فروشی میگوید اکبر آقا بی زحمت یه دل و جیگر دو نونه هم برای این طفلک زبون بسته بپیچ. همچین پر و پیمونش کن که بخوره سیر شه. دستت درست عمو!
یا اینکه در ایران یک آقا با خانم و دو تا بچه هایش به رستوران می روند و آقا برای همه سفارش غذا می دهد و مثلا خانم وی یواشکی زیر گوش آقا می گوید که بگو برای من فلفل نریزد.

پس در امریکا هر کسی که می تواند حرف بزند و یا وسیله ای برای ب.یا.ن مقصود خود دارد, می تواند مستقیما با هر کسی که می خواهد حرف بزند ولی در ایران این امر صدق نمی کند.


در ایران چون یک فرد در یک جامعه تعریف می شود, بنابراین در آن جامعه فقط کسی می تواند حرف بزند که نسبت به بقیه افراد آن جامعه برتری داشته باشد. به زبان ساده تر, در ایران همیشه یک سخنگو برای جمع وجود دارد که به جای دیگران حرف می زند.

حتما شما هم شنیده اید که وقتی چهار تا بزرگتر هستند, یک بچه نباید حرف بزند و یا اینکه تو حرف نزن بگذار من با او حرف بزنم و یا اینکه اصلا تو چکاره حسنی که بیخودی حرف میزنی و یا اینکه دختره بی حیا صاف صاف تو چشمهای من نگاه کرد و گفت پسره رو دوست داره!

در ایران همه و در همه جا اجازه حرف زدن ندارند. عبارت هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد, یعنی اینکه شما آ.زا.د نیستید در هر زمان و در هر مکان, آنچه را که می خواهید ب.ی.ان کنید. در حالی که در امریکا شما آزا.دید هر حرفی را در هر جایی که می خواهید بزنید.

در جمع خانواده هم در ایران همواره به افراد مختلف می گویند که تو این را بگو و تو این را نگو و یا اینکه وقتی فلانی می آید تو اصلا حرف نزن و یا اینکه وقتی مهمان داریم تو حتما من را با آقا صدا کن و فقط از من تعریف کن.

پس در ایران حتی اگر هم یک نفر اجازه حرف زدن داشته باشد, محتویات آن باید توسط فردی که ممیز است بررسی و تایید شود و پس از گذشتن از صافی های مختلف به گوش شنونده برسد. این فرد میتواند پدر باشد, میتواند مدیر مدرسه باشد, میتواند صاحب یک وبلاگ باشد و میتواند شهردار و یا حتی رئیس جمهور باشد. ماهیت کار آنها در عمل هیچ فرقی با یکدیگر ندارد.

2- چه چیزی باید گفته شود؟


در امریکا فقط آن چیزی توسط افراد گفته میشود که از فکر و ذهن آنها بیرون می آید. یک بچه سه ساله به اندازه وسعت فکر و قدرت تحلیل خودش حرف می زند و نظرش را در مورد هر چیزی می گوید. بنابراین مثلا اگر شما یک بچه سه ساله امریکایی را ببوسید خیلی راحت به شما میگوید که دیگر این کار را نکن چون من خوشم نمی آید و یا اینکه می گوید به من دست نزن. ولی در ایران یک بچه ای را که از بوی سیر و سیگار شما قیافه اش مچاله شده است و گریه میکند را می گیرید, آبلمبویش می کنید و هی به صورتش تفاله می چسبانید. اگر هم اعتراضی بکند به او می گویید بی تربیت این چه طرز رفتار با بزرگتره؟

برای حرف زدن در ایران باید ها و نباید های بسیار زیادی وجود دارد و نکات ظریف نامحدودی در یک سخن ساده به چشم میخورد که فقط باید سخنور حرفه ای باشید تا بتوانید بر آنها تسلط پیدا کنید. ولی چون همه افراد نویسنده و یا سخنور نیستند, ترجیح میدهند که بسیاری از نیازها و تمایلاتشان را به زبان نیاورند. در ضمن خطوط ممنوعه فراوانی نیز به چشم میخورد که شما باید مواظب باشید تا پایتان را بر روی آنها نگذارید اگرنه مثل مین منفجر شده و دودمانتان را به باد می دهد.

نوجوانها در ایران نمیتوانند درباره مسائلی که برایشان بوجود می آید به راحتی صحبت کنند, دخترها اجازه ندارند در مورد تمایلاتشان با پدرهایشان صحبت کنند, پسرها اجازه ندارند روی حرف پدرشان حرف بزنند, شاگرد اجازه ندارد اشتباه معلمش را جلوی جمع گوشزد کند, خوانندگان وبلاگ اجازه ندارند چیزی بگویند که به قبای مبارک من بر بخورد. آنوقت شما انتظار دارید در چنین فضایی بروید بیرون و بگویید فلان بر فلانی و آب از آب تکان نخورد؟؟؟

3- چه ابزاری برای ب.یا.ن در اختیار ما است؟

در امریکا شما آ.زا.دید در هر جای عمومی در مورد هر مسئله ای صحبت کنید و میتوانید در مورد هر چیزی که میخوانید نظرتان را بگویید و یا بنویسید. گمان کنم "هیچ آداب و تدبیری مجوی, هر چه می خواهد دل تنگت بگوی" را برای امریکا سروده اند چون در جایی مثل ایران امکان چنین چیزی وجود ندارد.

ابزار ب.یا.ن می تواند حرف زدن, نوشتن, شعر گفتن, نقاشی کردن و یا عکس گرفتن باشد. البته تئاتر و سینما و موسیقی و دیگر هنرها هم میتواند ابزاری برای ب.ی.ان حرفها و یا احساسات باشند. شما در امریکا آ.زا.د هستید که از تمامی این ابزار برای ب.یا.ن نظرات و احساسات خود استفاده کنید.

گرچه ممکن است در وحله اول فکر کنیم که بیشتر ما ایرانیها نمیتوانیم بخوبی از ابزار ب.ی.ان استفاده کنیم ولی اگر بیشتر دقت کنیم در می یابیم که حتی ابزار ب.یا.ن ما هم ایراداتی دارد. اگر من بخواهم به کسی بگویم که بنشیند, میتوانم بگویم بتمرگ, بنشین و یا بفرمایید. ولی عملا برای استفاده از دو کلمه اول ممنوعیت و محدودیت وجود دارد پس من مجبورم فقط از کلمه بفرمایید استفاده کنم و تمامی حالات روحی خودم را فقط با همین یک کلمه ب.ی.ان کنم. بنابراین اگر دارم در موقع عصبانیت صحبت می کنم, بفرمایید را با لحنی می گویم که از ده تا بتمرگ هم بدتر است! یاد پلیس راهنمایی و رانندگی می افتم که در یک مقطعی به همه آنها دستور داده بودند که باید با احترام با مردم صحبت کنید و بعضی وقتها شما می شنیدید که یک پلیس پشت بلندگوی ماشینش و با عصبانیت میگوید راننده پیکان, بفرما آقا بفرما!

پس یک کلمه با لحنهای مختلف معانی متفاوت می دهد که در اکثر مواقع باعث بروز سوء تفاهمات و کج فهمی ها می شود. مثلا اگر شما به کسی بگویید آقای محترم یعنی اینکه می خواهید به او اعتراض کنید در حالی که این مسئله هیچ ربطی به کلمات استفاده شده ندارد و منظور شما این بوده است که بگویید آخه آدم عوضی!

در امریکا, کلمات معانی مشخص خودش را دارد و گوشه و کنایه کمتر به چشم می خورد. یعنی اینکه وقتی آ.زا.د هستید که مثلا به من بگویید آخه مردیکه عوضی این چرت و پرت ها چیه که مینویسی, دیگر نیازی ندارید که بگویید دوست محترم و گرامی آیا فکر نمیکنید که این حرفهای شما سنخیتی با موضوع ندارد؟!!! و شما فقط زمانی از کلمه دوست و یا گرامی استفاده می کنید که واقعا چنین احساسی به من داشته باشید و زمانی که واقعا از من عصبانی هستید آ.زا.دید که از الفاظ مناسب با احساس خودتان استفاده کنید.

پس ابزار ما برای ب.ی.ان احساساتمان بسیار محدود و ناقص است و از آنجایی که همه نمیتوانند در فن ب.ی.ان و گوشه و کنایه استاد باشند ناخودآگاه از جمع کسانی که می توانند حرفی بزنند حذف می شوند. یک پسر و یا دختر نوزده ساله وقتی نمی تواند حرفش را طوری بزند که به قبای صد نفر بر نخورد, به مرور حرفش را قورت می دهند و ترجیح می دهند که هیچ حرفی نزند. و من نره غول چهل ساله هم با افتخار از فن ب.یا.ن خود از روی آنها ویراژ می دهم و لهشان می کنم. در صورتی که در امریکا همه آنها می توانند براحتی حرفشان را بزنند بدون اینکه سرخورده و یا پشیمان شوند.


در امریکا حتی من که زبان انگلیسی را با لهجه بد و پر از غلط حرف میزنم, می توانم صحبت کنم و دیگران با دقت و صبر به حرفهای من گوش می دهند. ولی آیا در ایران و در یک جمع تهرانی, یک نفر با لهجه ترکی که زبان مادریش است میتواند براحتی صحبت کند بدون اینکه با پوزخند و نیشخند دیگران مواجه نشود؟ آیا یک نفر با لباس محلی کردی و یا لهجه افغانی می تواند در جایی که شهری ها حضور دارند, راحت صحبت کند و نظراتش را بگوید؟

پس همانگونه که می بینید آ.ز.ا.دی ب.ی.ان ریشه در فرهنگ و ساختار جامعه دارد و اینطور نیست که از فردا یکی بیاید در ایران و بگوید از فردا همه شما آ.ز.ا.دی ب.ی.ان خواهید داشت. مطمئن باشید همین آرش که الآن اجازه نمیدهد کسی به او بد و بیراه بگوید و او را حذف می کند, اگر رئیس مملکت شود, بد و بیراه گویان را از پا آویزان خواهد کرد و یا اینکه از صحنه روزگار محو می کند.

ولی در امریکا شما اجازه دارید که یک بلند گو به دستتان بگیرید و به سر خیابان بروید و هرچه خواستید به ا.وب.ام.ا بگویید. چرا؟ چونکه فرزند هم میتواند به پدرش هر چه خواست بگوید. چونکه شاگرد میتواند هرچه خواست به معلم بگوید. چونکه دختر می تواند احساسش را بدون ترس به پدر بگوید. و چونکه هیچ فردی منتقدان و مخالفان وحتی معاندان خودش را حذف نمی کند.

امیدوارم که این نوشته به دردتان بخورد.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
از دوستان عزیز خواهش میکنم با توجه به حساس بودن این تاپیک، مثل آرش عزیز کلمات حساس را تغییر بدن تا دچار مشکلات دائمی و ابدی نشیم.
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، homeless ، amirbakhshi ، Ali Sepehr ، ChairMan ، lexington ، seravin ، shahram1347 ، taherifar ، alirezanz
یک نکته ای را لازم می دانم اضافه کنم که این مطلب من ربطی به جو اخیر سایت ندارد. من اصولا آن گفتگوها را نمی خوانم و ترجیح میدهم وقتم را بهتر صرف کنم.
هدف اصلی این سایت کمک به کسانی است که میخواهند مهاجرت کنند و اکثر آنها هم در ایران هستند و ما باید سعی کنیم از هر چیزی که افکار آنها را منحرف کند و یا باعث م.س.د.و.د شدن سایت شود پرهیز کنیم. و همین جا از مدیران عزیز و یا دیگر دوستان خواهش می کنم که در صورتی که مشکلی در پستهای من وجود دارد آن را ویرایش و یا حذف کنند و یا اینکه به من تذکر دهند تا آن را اصلاح کنم.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
ارش جان ازادی پس از ب.ی.ا.ن اونجا چطوری هست ؟
مثل کشور خودمون هست؟
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، taherifar ، alirezanz
آرش جان اگه این آ.ز/ادی ب.ی.ا.ن موجب تعرض به حقوق دیگران بشه چی ؟ باز هم حق حرف زدن داریم ... منظورم اینه که من به فرض آزادم به کسی توهین کنم یا اینکه به دروغ در موردش حرف بزنم !؟
مثلا برم جلوی کاخ سفید داد بزنم اوباما تو تمام پول ملت رو می خوری [مثلا گفتم ها] یا هر مثال دیگه ...؟
از پاسخ به پیام خصوصی معذورم. Shy
شماره کیس:‌ 2011AS18XXX
دریافت نامه قبولی: May/2010/19
ارسال فرم : June 6
نامه دوم : 4 April 2011
مصاحبه: آنکارا- 25 April 2011
کلیرنس :‌ June 2011 9
دریافت ویزا :‌ 15 June 2011
تاریخ پرواز : 8 July 2011
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، سارا کوچولو ، taherifar ، alirezanz
علی جان سیستم امریکا طوری است که حرف زدن هیچوقت موجب تعرض به حقوق دیگران نخواهد شد. بنابراین شما می توانید بلند گو دستتان بگیرید و به هر کجا بروید و هر حرفی را بزنید.
فقط اگر نصف شب بروید ممکن است بخاطر شکایت همسایه ها از ایجاد صدای بلند و ایجاد مزاحمت برای دو ساعت بازداشت شوید.
علی جان, همانطوری که گفتم این آزادی بیان فعلا به درد ما نمیخورد و قابلیت پیاده شدن در ایران را ندارد ولی در امریکا این طور نیست و هر کس آزاد است حتی تهمت بزند. در واقع آنها اعتقاد دارند که شنونده باید عاقل باشد.
تا زمانی که شما در صحبتهایتان فقط ادعا می کنید هیچ مشکلی وجود ندارد ولی اگر بخواهید کسی را سو کنید باید مدرک داشته باشید و اگر موفق نشدید باید جریمه بدهید
یادتان نیست که در مورد کاندیداهای پرزیدنتی امریکا و معاونان آنها چه جوکهایی می گفتند و چه حرفهایی می زدند؟
در مثالی که شما زدید این مسئله هیچ اشکالی ندارد و همین جا هر روز کسانی می آیند و با بلندگو صحبت می کنند و می گویند که همه افراد دولت امریکا دزد هستند و پول من و شما را می خورند و ما باید در فقر زندگی کنیم! اتفاقا یکی از محلهایی که برای این کار سرقفلی دارد روبروی کاخ سفید است و هر روز عده ای از مردم بر علیه دولت شعار می دهند و سخنرانی می کنند.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
البته آرش یک نکته را از قلم انداختی و اون هم اینه که شخصی تا وقتی شاکی نداشته باشه میتونه هرچی میخواد بگه. مثلا اگر قلی پشت اصغر یه چرتی بگه، و اصغر ازش شکایت کنه، میتونه تا هفتاد جد قلی را بیاره جلو چشماش.
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، ChairMan ، honareirani ، taherifar
پیام جان, شکایت کردن در امریکا باید حتما دلیلی غیر از اظهار نظر داشته باشد. اگر شما یک بلند گو به دستتان بگیرید و همه جا بروید و بگویید مثلا آرش آدم مزخرفی است, من نمیتوانم از شما شکایت کنم. چون شما عقیده تان را گفته اید و ابراز عقیده کاملا آزاد است. ولی مثلا اگر عکس مرا در روزنامه خودتان و یا کانال تلویزیونی تان بدون رضایت من چاپ کنید می توانم از شما شکایت کنم. وقتی می گویند که ابراز عقیده در امریکا آزاد است, دیگر تبصره و اما و اگر ندارد. اگرنه بهرحال بخاطر هر حرفی ممکن است یک شاکی خصوصی پیدا شود و این می شود همین وضعیت فعلی که ما در ایران داریم.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: hvm ، Ali Sepehr ، honareirani ، سارا کوچولو ، shahram1347 ، taherifar ، alirezanz ، milade
خوب اینطوری که این حرف شما با اون مبحث دروغ گفتن در آمریکا کاملا متناقض میشه عزیز دل برادر؟

""""در حالی که در امریکا, دروغ گفتن از نظر قانونی جرم است و هر فردی در جامعه اگر دروغ بگوید, از نظر قانون مجرم شناخته میشود""""

ضمنا خیلی دوست دارم بدونم اگر شما بلندگو به دست بگیرید و ابراز عقیده کنید که مثلا هو..لو..کاست وجود نداشته چه اتفاقی برای شما میافته..... (البته من میدونم این موضوع حقیقت داره. خودم داخائو مونیخ را دیدم. برای مثال گفتم)
البته صحبت آرش 99 درصد صحیح و معتبره و من هم معتقدم به تقریب نزدیک به یقین همینطور هست که آرش میگه. اما صحبتهای ایشون نقایص کوچکی داره که بهتره برای اطلاعات کافی و کامل، به این لینکها مراجعه کنید:
http://www.america.gov/st/freepress-pers...1e-02.html
http://ir.mondediplo.com/article1084.html
پاسخ
تشکر کنندگان: WIKIMAN ، rs232 ، DEMAR001 ، taherifar ، alirezanz
"دادگاه عالى اعلام کرد که عقيده صرف – مطالبى که نه مى شود حقيقت و نه کذب آن را ثابت کرد – هرگز نمى تواند مبنائى براى شكايت تهمت باشد."
ممنون پیام جان, من اطلاعات خوبی از نوشته هایی که لینک دادی گرفتم. خط بالا را هم از همان لینک کپی کردم. ولی همانطوری که گفتی جزئیات زیادی وجود دارد که وکلا بهتر می دانند. در مجموع در جامعه امریکا این احساس عمومی وجود دارد که شما می توانید راحت عقیده تان را بگویید و کسی مزاحمتان نخواهد شد.
ممنون
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
باسلام .
فحش دادن و تو هین به یکی هم همون نقش عقیده طرف رو داره؟
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، taherifar
خوب دوست عزیز, همیشه آزادی عواقبی را هم به همراه دارد که خود مردم باید مسئولیت آن را بپذیرند. من چند وقت پیش داشتم توی خیابان مارکت سنفرانسیسکو راه می رفتم که دیدم یکی آمد جلو و بلند بلند شروع کرد به فحش دادن به من. من اول شوکه شدم ولی بعد دیدم که آن فرد سراغ همه می رود و آنها را هم بی نصیب نمی گذارد. گرچه آن مرد بالاخانه اش اجاره داده شده بود ولی پلیس نمیتواند به جرم فحش دادن او را دستگیر کند مگر اینکه به کسی دست بزند و یا اینکه مزاحمت فیزیکی ایجاد کند. اگر من بروم و مثلا توی بلند گو بگویم که پیام توی یخچال خانه اش کله بریده آدمیزاد نگهداری میکند و با آنها کله پاچه درست می کند و می خورد, هیچ کسی نمیتواند به من اعتراض کند. مگر اینکه من به اداره پلیس بروم و این مسئله را گزارش دهم. آنوقت آنها میپرسند که آیا خودم دیده ام و یا اینکه از کسی شنیده ام. بعد آنها تحقیقات می کنند و اگر دیدند که من سلامت عقلی دارم اجازه بازرسی خانه پیام را می گیرند. اگر در یخچال پیام کله آدمیزاد بود که هچ. اگر نبود پیام میتواند از من به جرم افترا شکایت کند. ولی تا زمانی که من فقط بلندگو دستم باشد هیچ احدی نمیتوانم از من شکایت کند حتی اگر به همه بد و بیراه بگویم.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
من فعلا با قوانین اینجا آشنائی ندارم ولی در مورد آلمان میدونم که اگه یه سری کلمات نژاد پرستانه و بعضی از کلمات رکیک رو به کار ببرید حتی در صورت رضایت طرف باز دولت از شما جریمه ی 40 یوروئی خواهد گرفت.....
من فکر کنم که برای گفتن بد و بیراه بی دلیل اونم به قول آرش با بلندگو میتونند ازت شکایت کنند یا حداقل زنگ بزنند و پلیس بیاد ببرتت..تازه دست به زنگشون هم خیلی خوبه... ولی منظور از آزادی همون انتقاد به روش نوینه.....اینها بیشتر آزادیهاشون شامل دولت و رسانه و غیره است ولی در مورد شخص باید خیلی با احتیاط رفتار بشه .....
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
نه لیلی جان. در امریکا هیچکس نمیتواند بخاطر توهین از کسی شکایت کند. من به خوبی و یا بدی آن کار ندارم ولی موضوع قانون است و اختیاراتی که به مردم واگذار شده است. در اروپا قوانین فرق می کند ولی در امریکا حتی گفتن حرفهای نژادپرستانه جرم نیست گرچه مردم از آن بیزار هستند و خود مردم در مقابل آن واکنش نشان می دهند ولی همچنان کسانی هستند که حتی بر علیه نژادهای خاصی سخنرانی می کنند و چون عقیده شان را می گویند کسی نمی تواند آنها را دستگیر کند. اگر شما در محیط کار این حرفها را بر زبان بیاورید بخاطر هرسمنت که میتواند نژادی و یا جنسیتی باشد می توانند بر طبق قوانین داخلی شما را از کار اخراج کنند که آن هم خودش ماجراهایی دارد ولی بهیچ وجه نمیتوانند شما را دستگیر کرده و یا سو کنند مگر اینکه هرسمنت فیزیکی باشد و شما مثلا بدن کسی را لمس کرده باشید.
وقتی می گویند آز.ا.دی ب.ی.ان, دیگر تبصره و اما و اگری در کار نیست. اگرنه هر کسی میتواند هر حرفی را توهین به خودش تلقی کند و شکایت کند. مثل ایران که وقتی مهران مدیری یک سریال طنز درست میکند, صنف پزشکان و بقالان و داروخانه چیها و همه و همه از او شکایت می کنند که ایشان به ما توهین کرده است.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
قانون اساسی ایالات متحده

اصلاحیه شماره 1
آزادی م.ذه.ب، ب.ی.ان، و مطبوعات: حق برگزاری اجتماعات و ارائه دادخواست
کنگره در خصوص استقرار مذهب، سلب پیروی آزادانه از آن، یا محدود ساختن آزادی ب.یا.ن یا مطبوعات،
یا حق افراد در برگزاری اجتماعات آرام، و دادخواهی مردم از حکومت برای جبران خسارات، حق
قانونگذاری ندارد.
تفسیر:
بسیاری از کشورها مذهب مشخصی را به عنوان مذهب رسمی خود اعلام کرده و با بودجه های دولتی
به حمایت از آن می پردازند. این اصلاحیه کنگره را از استقرار یک مذهب مشخص یا کمک به تشکیل یک
کلیسای رسمی منع می کند. از این متمم چنین بر می آید که دولت حق پشتیبانی و حمایت از عقاید م.ذه.بی
را دارا نیست. علاوه بر این، کنگره حق تصویب قوانینی را که به محدود کردن عبادت و نیز آزادی ب.یا.ن
و مطبوعات می انجامد و یا افراد را از برگزاری اجتماعات آرام باز می دارد ندارد. همچنین کنگره حق
بازداشتن مردم رااز طرح شکایت برای رهایی از رفتار ناعادلانه دولت و جبران زیانهای وارده به آنان
ندارد. دادگاه عالی متمم شماره 14 را به عنوان اولین اصلاحیه قانون اساسی برای ایالات و نیز دولت فدرال
لازم الاجرا می داند.
2010AS3xxx
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، rs232 ، WIKIMAN ، meqi ، ChairMan ، hvm ، saied-k ، taherifar ، alirezanz




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان