شهر دبي كه در ادبيات سياسي ميتوان از آن به عنوان دولت شهر ( دبي بدون ديگر متحدانش ابوظبي و شارجه و ...) نام برد را تنها ميتوان يك پديده دانست!
دبي از لحاظ جغرافيايي بر گردن مهمترين آبراهه دنيا قرار گرفته البته اين درست است كه دبي نفت ندارد اما تقريبا 40% نفت جهان در زير آبهاي بين المللي خليج فارس قرار گرفته كه دبي اكنون مهمترين پايانه و بندر آن محسوب ميشود و نيز بزرگترين شركتهاي نفتي دنيا هم اكنون در دبي مشغول به رهبري و هدايت عمليات اقتصادي براي تصاحب بازارهاي نفتي در دنيا هستند كه اين اگر اين دليل كافي براي رشد و حركت دبي نباشد بي شك يكي از اصلي ترين گزينه هاست و همين باعث رشد سريع اقتصادي و همچنين گسترش پروژه هاي عمراني شد كه در طي اين دو دهه دبي را به يكي از مهمترين اقطاب اقتصادي در خاورميانه و جهان تبديل كرد تا جائي كه بزرگترين بانكها و تراستهاي اقتصادي غرب و همچنين شرقي از كشورهاي پيشرفته و روبه رشدي نظير چين و ژاپن و كره (جنوبي )و سنگاپور و ... براي تصاحب و مالكيت در منافع اقتصادي دراز مدت آن بيشترين سرمايه گذاري را در اين منطقه بسيار گرم و خشك خليج فارس به اهتمام رساندند .
اما در پي آغاز بحران اقتصادي در غرب و گسترش آن به ساير بازاراهاي اقتصادي تجاري جهان منطقه خاورميانه مخصوصا دبي نيز از آفات آن در امان نماند و بسياري از پروژه هاي عمراني و ساختماني و شهرسازي دبي به دليل فرار يا بيرون كشيده شدن سرمايه ها با وقفه و حتي مشكل جدي روبرو شدند و بالطبع بسياري از افراد و نه بنگاهها و موسسات بزرگ ! كه در پي سود هاي آني و كوتاه مدت و نه دراز مدت ! و بدست آوردن منافع از اين گذار بودند يا متضرر شده و يا حتي كل منافع خود را از دست داده و از ميدان رقابت خارج شدند.
اما دبي و افسانه هاي آن را آيا ميتوان به يك خواب خوش و گذرا تعبير كرد ! پاسخ اينست دبي يك پديده تنها نيست بلكه يك پاسخ بزرگ تاريخي به يك ضرورت غير قابل اجتناب است.
بعد از اشغال كويت توسط صدام در 1990 تمام پولهاي سرمايه گذاري شده در كويت و عربستان به ديگر بازارهاي جهان سرازير شد اما در طي سالهاي اخير با محدود كردن قدرت صدام و سپس از ميان برداشتنش توسط آمريكا بار ديگر خليج فارس محل اصلي براي تمركز شركتها و موسسات و بانكهاي بين المللي شد و همين امنيت تضمين شده باعث شد كه ساخت و سازهاي دبي حتي از نوع آمريكائي اش سبقت بگيرد و در اين بين پولهاي سرگردان كشورهاي منطقه نظير ايران و عربستان و نيز بسياري از كشورهاي صنعتي_ سرمايه داري بزرگ جهان به اين منطقه سرازير شد كه همين بازار ساخت و ساز را از چنان شتابي برخوردار كرد كه سكونت در دبي در ميان بيشتر ثروتمندان جهان به نوعي امتياز براي تعيين توانمندي اقتصادي آنان تبديل گشت و افرادي چون مايكل جكسون و مايكل اوون و بسياري از ستارگان موسيقي و صاحبان سرمايه و ديگران براي شركت در اين رقابت از ديگري پيش ميجستند و البته همين افراد جزو اولين گروه بازندگان ( و نه برندگان كه همان شركتهاي بزرگ چند مليتي در بازارهاي سرمايه گذاري) در دبي شدند .
اما دبي را تنها نميتوان يك بازار ترانزيت كالا يا محلي براي پول شوئي و ساخت برج هاي بزرگ و كوچك دانست بلكه دبي را ميتوان اينگونه ناميد : شهري كه بخاطر قرار گرفتن در مهمترين آبراهه جهان و نزديكي اش به بزرگترين منابع نفتي و گازي در جهان در خلا قدرتي كه در اثر از دور خارج شدن قدرتهاي اقتصادي منطقه نظير ايران و عراق و كويت بوجود آمده نقش يك شهر فرصت طلب و بسيار خوش شانس را بازي نموده و در آن هم موفق شده است هر چند كه هم اكنون بدلائل بحران اقتصاد جهان قدري دچار افت شده اما كماكان نقش اقتصادي _ استراتژيكي در منطقه بسيار مهم خليج فارس را كه در اين گذار بدست آورده در دهه هاي آينده همچنان حفظ كرده در دست خواهد داشت .
دبي از لحاظ جغرافيايي بر گردن مهمترين آبراهه دنيا قرار گرفته البته اين درست است كه دبي نفت ندارد اما تقريبا 40% نفت جهان در زير آبهاي بين المللي خليج فارس قرار گرفته كه دبي اكنون مهمترين پايانه و بندر آن محسوب ميشود و نيز بزرگترين شركتهاي نفتي دنيا هم اكنون در دبي مشغول به رهبري و هدايت عمليات اقتصادي براي تصاحب بازارهاي نفتي در دنيا هستند كه اين اگر اين دليل كافي براي رشد و حركت دبي نباشد بي شك يكي از اصلي ترين گزينه هاست و همين باعث رشد سريع اقتصادي و همچنين گسترش پروژه هاي عمراني شد كه در طي اين دو دهه دبي را به يكي از مهمترين اقطاب اقتصادي در خاورميانه و جهان تبديل كرد تا جائي كه بزرگترين بانكها و تراستهاي اقتصادي غرب و همچنين شرقي از كشورهاي پيشرفته و روبه رشدي نظير چين و ژاپن و كره (جنوبي )و سنگاپور و ... براي تصاحب و مالكيت در منافع اقتصادي دراز مدت آن بيشترين سرمايه گذاري را در اين منطقه بسيار گرم و خشك خليج فارس به اهتمام رساندند .
اما در پي آغاز بحران اقتصادي در غرب و گسترش آن به ساير بازاراهاي اقتصادي تجاري جهان منطقه خاورميانه مخصوصا دبي نيز از آفات آن در امان نماند و بسياري از پروژه هاي عمراني و ساختماني و شهرسازي دبي به دليل فرار يا بيرون كشيده شدن سرمايه ها با وقفه و حتي مشكل جدي روبرو شدند و بالطبع بسياري از افراد و نه بنگاهها و موسسات بزرگ ! كه در پي سود هاي آني و كوتاه مدت و نه دراز مدت ! و بدست آوردن منافع از اين گذار بودند يا متضرر شده و يا حتي كل منافع خود را از دست داده و از ميدان رقابت خارج شدند.
اما دبي و افسانه هاي آن را آيا ميتوان به يك خواب خوش و گذرا تعبير كرد ! پاسخ اينست دبي يك پديده تنها نيست بلكه يك پاسخ بزرگ تاريخي به يك ضرورت غير قابل اجتناب است.
بعد از اشغال كويت توسط صدام در 1990 تمام پولهاي سرمايه گذاري شده در كويت و عربستان به ديگر بازارهاي جهان سرازير شد اما در طي سالهاي اخير با محدود كردن قدرت صدام و سپس از ميان برداشتنش توسط آمريكا بار ديگر خليج فارس محل اصلي براي تمركز شركتها و موسسات و بانكهاي بين المللي شد و همين امنيت تضمين شده باعث شد كه ساخت و سازهاي دبي حتي از نوع آمريكائي اش سبقت بگيرد و در اين بين پولهاي سرگردان كشورهاي منطقه نظير ايران و عربستان و نيز بسياري از كشورهاي صنعتي_ سرمايه داري بزرگ جهان به اين منطقه سرازير شد كه همين بازار ساخت و ساز را از چنان شتابي برخوردار كرد كه سكونت در دبي در ميان بيشتر ثروتمندان جهان به نوعي امتياز براي تعيين توانمندي اقتصادي آنان تبديل گشت و افرادي چون مايكل جكسون و مايكل اوون و بسياري از ستارگان موسيقي و صاحبان سرمايه و ديگران براي شركت در اين رقابت از ديگري پيش ميجستند و البته همين افراد جزو اولين گروه بازندگان ( و نه برندگان كه همان شركتهاي بزرگ چند مليتي در بازارهاي سرمايه گذاري) در دبي شدند .
اما دبي را تنها نميتوان يك بازار ترانزيت كالا يا محلي براي پول شوئي و ساخت برج هاي بزرگ و كوچك دانست بلكه دبي را ميتوان اينگونه ناميد : شهري كه بخاطر قرار گرفتن در مهمترين آبراهه جهان و نزديكي اش به بزرگترين منابع نفتي و گازي در جهان در خلا قدرتي كه در اثر از دور خارج شدن قدرتهاي اقتصادي منطقه نظير ايران و عراق و كويت بوجود آمده نقش يك شهر فرصت طلب و بسيار خوش شانس را بازي نموده و در آن هم موفق شده است هر چند كه هم اكنون بدلائل بحران اقتصاد جهان قدري دچار افت شده اما كماكان نقش اقتصادي _ استراتژيكي در منطقه بسيار مهم خليج فارس را كه در اين گذار بدست آورده در دهه هاي آينده همچنان حفظ كرده در دست خواهد داشت .