کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
اروپـا يا آمريكا؟
(2013-06-05 ساعت 12:28)barvos نوشته:  در مورد آب و هوا باید بگم آمریکا شرایط بهتری داره

به طور کلی قاره اروپا رو در نظر بگیریم بله کاملا درسته.اب و هوای اروپا یکی از اون چیزایی ست که من اصلا دوست ندارم هرچند الان دیگه به سرما عادت کردم

ولی باز بسته به اینکه کجای اروپا باشین فرق داره.جنوب المان و کل کشور سوئیس خوش اب و هواست هرچند مهاجرت به سوئیس رو به کسی توصیه نمی کنمBig Grin

جنوب اروپا هواش عالیه حیف که برای زندگی مناسب نیستSad

در مورد کار هم اونچه من در مهاجرت ایرانی ها دیدم پروسه رشد و ترقی شون در زمینه کاری در اروپا و امریکا فرق چندانی با هم نداره و در کل من فکر میکنم کسی که جدی دنبال کار باشه حتی تو ایران هم با اون نرخ بالای بیکاری میتونه کار پیدا کنه.حالا وسواس روی دو کشور که یه دهم درصد با هم اختلاف اماری دارن در مورد نرخ بیکاری از نظر من منطقی نیست و من باشم کشوری رو انتخاب میکنم که بیشتر دوست دارم (البته شاید چون من همیشه از نظر شغلی خیالم راحته که کار برام هست بنابراین شرایط ادما فرق داره)
پاسخ
تشکر کنندگان: barvos ، 327 ، ParsTrader ، Saeedv13
(2013-06-03 ساعت 18:20)یه مهاجر نوشته:  بیزنس همه چیز نیست.به نظر میاد شما همه تمرکزتون رو روی مسئله تجارت گذاشتین که اگرچه معیار مهمی برای مهاجرته ولی خیلی قطعی نمیشه روش نظر داد منظورم اینه شما به طور حتم نمیتونی اینده اقتصادی کشورا رو ارزیابی کنی.برای مهاجرت خیلی مسایل دیگه رو هم باید لحاظ کرد.مطمئن باشین اگه تو یه کشور بهترین سود در بیزنس تون رو داشته باشین ولی اون کشور موردعلاقه شما نباشه از انتخابتون راضی نخواهید بود

قیاس اقتصادی اروپا و آمریکا به هیچ وجه منطقی نیست.آمریکا یه کشور کپیتالیسمه اما اروپا سوسیال.سبک زندگی مردم این دو قاره زمین تا اسمون با هم فرق داره همین طور میزان دستمزد و مالیات و......معلومه که در اروپا با درامد بیشتر باید مخارج زندگی هم بالاتر باشه.یکی از دلایلی که ایرانی ها آمریکا رو می پسندن همینه.مدیریت اروپا بر اساس مالیات مردم بنا شده و هر کس هم درامد بیشتری داشته باشه مالیات بیشتری میده.برعکس آمریکا هر کی پولدارتر زورش بیشتر درست مثل اونچه در ایران در جریانه و ما بهش عادت داریم.برای ما سخته با مالیات سنگین و زندگی های ساده کنار بیایم.در اروپا تجملگرایی در مقایسه با آمریکا و همین طور اختلافات طبقاتی خیلی کمتره.

شما ببین روحیاتت با کدوم یکی از این دو سیستم بیشتر جوره اونقد فکر درامدت نباش هر جایی بری به همون اندازه ای خرج میکنی که داری در میاری

دوست عزيز ممنون از راهنمايي ارزنده شما
ولي اولويت اصلي من در درجه اول امنيت ، امنيت و باز هم امنيت و آينده بچه هام در اون جامعه و سپس بيزنس هست
اين طبيعيه كه اول بايد امنيت اجتماعي در تمام زمينه ها رو داشته باشم ، آينده روشن براي خانواده و مخصوصا بچه هام و سپس سرمايه گذاري رو بررسي كنم
اروپا وضعيتش از نظر نرخ كرايم خيلي بهتر هست از آمريكا ،
انديكس كرايم ( جرم و جنايت ) چند كشور رو به عنوان مثال براتون ميزارم :
انديكس بالا نشان دهنده پائين بودن ضريب امنيت ( امنيت كلي ) در آن كشور است :

United States 64.93
Russia 50.57
United Kingdom 46.04
Denmark 45.31
France 44.76
Austria 44.08
Canada 39.82
Sweden 36.24
Switzerland 25.78
Germany 21.2
Norway 19.07
Finland 17.58
Japan 5.75

خوب آمار و جداول كارشناسي نشون ميده آمريكا از نظر امنيت زياد وضعيت خوبي نداره ولي با انتخاب اروپا ممكنه بچه هاي من در آينده براي جذب در جامعه اروپا به يك سري مشكلات اساسي برخورد كنن همون مشكلاتي كه الان جامعه مهاجرين براي پذيرفته شدن در جوامعي مثل آلمان يا كم و بيش در ساير كشورهاي اروپايي با اون مواجه هستند.
به مثال زير دقت فرمائيد :

ناهيد کشاورز - مشاور امور مهاجران در آلمان مي گويد :
نکاتي که به عنوان عامل نارضايتي کرارا از سوي بسياري از ايراني ها عنوان مي شود، رفتار سرد آلماني ها و عدم آمادگي آنها براي پذيرش خارجيان در جمع خود است

يكي مي گويد :'من اگر قرار باشد يکبار ديگر به مهاجرت بيايم، به هر جايي ممکن است بروم غير از آلمان. ديگر ذله شدم، هوايش هميشه باراني و گرفته است و حسرت يک آفتاب را به دل آدم مي گذارد. مردمش هيچ رابطه اي با آدم برقرار نمي کنند. همه شان ضد خارجي هستند. قوانينشان سخت است.اگر صد سال هم اينجا بماني بازهم خارجي حساب مي شوي. هيچ چيزي در اينجا نيست که دل آدم را خوش کند...'
در يک مرکز فرهنگي، در زير آفتاب کمرنگي که تا چند دقيقه ديگر ابرهاي سياه آن را از همه دريغ مي دارد، گروه هاي مختلف آلماني و خارجي در کنار هم چاي و آبجو مي نوشند.
زني آلماني و زني ايراني در فضايي صميمي گفتگو مي کنند. وقتي از زن ايراني علت آمدن و ماندنش در اينجا را مي پرسم در جواب مي گويد: "من براي آمدن به آلمان تصميم نگرفتم. براي من مهم بيرون آمدن از ايران بود. ده سال قبل يک قاچاقچي مرا به اينجا رساند. اوايل دلم مي خواست به آمريکا يا کانادا بروم ولي حالا از ماندنم در آلمان راضي هستم. در اينجا احساس امنيت مي کنم. به عنوان يک زن، حق و حقوقي دارم. از نظم آلماني ها خوشم مي آيد و توانسته ام در ميان آنها دوستان خوبي پيدا کنم."
بسياري از ايراني هاي آلمان ترجيح مي دادند به آمريکا مهاجرت کرده بودند.
ما بدون اينکه خودمان متوجه باشيم عوض شده بوديم. سالها زندگي دور از اقوام ما را به سکوت و زندگي آرام عادت داده بود. بعد همه آنچه ما در ابتدا از آن لذت مي برديم به مشکل تبديل شد. دخالت خانواده ها و اطرافيان و فشارهاي اجتماعي عرصه را به ما تنگ کرد. جوري که فکر کرديم تا ويزاي اقامت خود را از دست نداده ايم، بازگرديم
مهران و فرانک، زوج ايراني در آلمان
زن آلماني، که مددکار اجتماعي است و صحبتمان به حرمت او به زبان آلماني انجام مي شود، از اين اشتياق متعجب است: "من فکر مي کنم ما چوب گذشته مان را مي خوريم. هنوز در مورد ما يک پيش داوري وجود دارد. رفتار ما را نشان خصلت فرهنگي ما نمي دانند بلکه دليلي براي ضديت ما با خارجي ها قلمداد مي کنند. بطور مثال من در ميان ايراني ها، که به دليل شغلم زياد با آنها سر و کار پيدا کرده ام، مي بينم ميل عجيبي به رفتن به آمريکا دارند. به نوعي آنجا را تحسين مي کنند. در حاليکه در آمريکا وقتي يک خارجي وارد مي شود، کاري به کارش ندارند و اين معنايش اين است که امکاناتي هم در اختيارش نمي گذارند. ولي بعد از مدتي همه خارجي ها سرود ملي آمريکا را از حفظ هستند و خودشان را آمريکايي مي دانند. در حاليکه در آلمان با وجود همه فشارها و صرفه جويي ها هنوز هم يک سيستم تامين اجتماعي وجود دارد که خارجي ها از آن استفاده مي کنند و در عين حال بسياري از آنها به آلماني ها ناسزا مي گويند."
نگاهي به "رفتار سرد" آلماني ها
نارضايتي بسياري ايراني ها از زندگي در آلمان در سطوح مختلف خود را نشان مي دهد؛ چه آنهايي که سالهاي طولاني است در آلمان زندگي مي کنند و به نوعي در جامعه جا افتاده اند و چه ايراني هايي که مدت کوتاهي است در آلمان هستند و از نظر اقامتي وضع نامشخصي دارند.
نکاتي که به عنوان عامل نارضايتي کرارا از سوي بسياري از ايراني ها عنوان مي شود، رفتار سرد آلماني ها و عدم آمادگي آنها براي پذيرش خارجيان در جمع خود و به قولي نداشتن حس تعلق بسياري از ايراني ها در اين جامعه است.
يک شهروند آلماني: 'در آمريکا وقتي يک خارجي وارد مي شود، کاري به کارش ندارند و اين معنايش اين است که امکاناتي هم در اختيارش نمي گذارند. ولي بعد از مدتي همه خارجي ها سرود ملي آمريکا را از حفظ هستند و خودشان را آمريکايي مي دانند"
نارضايتي در عين حال معنايش اين نيست که اين گروه از ايراني ها خواهان بازگشت به ايران هستند.

مطلب بعدي :
موقعيت خارجي‌ها و مهاجران در آلمان
هلموت کوهل صدراعظم آلمان روزي گفته بود:«ما کشوري مهاجرنشين نيستيم.»و مقامات دولت او نيز بارها و بارها اين جمله را تکرار کرده‌اند،اما اين جمله با واقعيت وجودي«خارجيها»در آلمان تضاد بسيار دارد.
سالها است که خارجيها به آلمان سرازير مي‌شوند اما حتي گروهي از قديمي‌ترين آنها جذب جامعه آلماني‌ نشده‌اند و فرهنگ آن ديار را نپذيرفته‌اند.برخي از آنها که‌ سالهاي طولاني است در ساختن و رشد اقتصاد آلمان‌ نقشي مؤثر داشته‌اند و خود و فرزندان و نواده‌هايشان‌ آلماني به حساب مي‌آيند همچنان خارجي و غريبه‌اند. اينان در آلمان کار مي‌کنند،دستمزد مي‌گيرند،از مزاياي‌ تأمين اجتماعي بهره‌مند مي‌شوند ولي به دليل فقدان يک‌ سياست روشن مهاجرت در اين کشور در جامعه آلمان به‌ عنوان آلماني پذيرفته نمي‌شوند.به عنوان مثال آدام‌ دوپيرلا ده سال قبل از لهستان وارد آلمان شد.او که قبلا در انستيتو تحقيقاتي ورشو روابط آلمان-لهستان را تدريس مي‌کرد پس از ورود،به مشاغل متعدد دست زد و پس از سقوط ديوار برلين در يک شرکت ساختماني در شهر برلين مشغول به کار شد.او اينک ضمن آنکه داراي‌ يک تعميرگاه اتومبيل و يک کارواش است،در حال‌ مذاکره براي خريد يک رستوران نيز هست،با اين حال‌ پس از دهسال،ماه گذشته موفق شد گذرنامه آلماني‌ دريافت کند و تبعه آلمان شود.و مثالي ديگر؛انوربکتاش‌ در سن شش سالگي با والدينش که دولت آلمان به آنها عنوان کارگر ميهمان داده بود وارد آلمان شد.پدرش پس‌ از گذشت سالها کارگري موفق به راه‌انداختن يک نانوائي‌ و چند اغذيه فروشي در محله ترک‌نشين کروزبرگ در برلين شد.انور روز و شب به اتفاق همسرش براي اداره‌ اين مغازه‌ها زحمت مي‌کشد و اميدوار است روزي فرزند چهار ساله‌اش شغل او را ادامه دهد،با اينحال هنوز پس از گذشت چند دهه اين خانواده جذب جامعه آلمان‌ نشده‌اند و محله،زبان،سنت و تربيت سنتي فرزندان خود را حفظ کرده‌اند.
گرچه آلمان کشوري مهاجرپذير است،امّا تعداد کمي از مردمان نسلهاي ترک و جنوب اروپا که در گذشته‌هاي دور به آلمان آمده‌اند و در آنجا رشد و زاد و ولد کرده‌اند مليت آلماني را پذيرفته‌اند،و يا موفق به‌ دريافت آن نشده‌اند.
پس از فروپاشي امپراتوري شوروي موج مهاجران‌ اروپاي شرقي که در جستجوي وضع اقتصادي بهتر به‌ اين در و آن در مي‌زدند به آلمان سرازير شدند.
جامعه آلمان اينان را جذب کرد،بطوري که جمعيت‌ خارجي‌ها در آلمان از چهار ميليون و نيم نفر در سال‌ 1988 به هفت ميليون و دويست هزار نفر در حال حاضر بالغ شده که تقريبا 9 درصد جمعيت آلمان است.اين رقم‌ شامل دو ميليون و نيم‌آلماني الاصل که در سال 1981 از روسيه و کشورهاي اروپاي شرقي به آلمان سرازير شدند نمي‌شود.به آنها به دليل داشتن خون آلماني بلافاصله‌ تابعيت آلمان داده شد.با آنکه اخيرا آلمان دست به کنترل‌ شديد مرزهاي خود براي جلوگيري از ورود مهاجران‌ جديد زده،و حتي بعضي مهاجران را از کشور اخراج‌ کرده(اخراج اخير عده‌اي بوسنيائي)باز هم تعادل‌ جمعيت به سود افزايش مهاجران و خارجيها در حرکت‌ است و آلمان دارد به تدريج به کشوري مختلط از نژادهاي‌ گوناگون تبديل مي‌شود و مقامات آلماني نيز که خود را با اين واقعيت روبرو مي‌بينند ناچارند قوانين مهاجرت‌ خود را براساس اين واقعيات تنظيم و تدوين کنند.
مشکلات آلمان با خارجي‌ها موضوع تازه‌اي‌ نيست.بنيادگرائي و تعصب نژادي نازيسم که نخست به‌ برخورد با قوميت‌ها و سرانجام به ايجاد اردوگاههاي‌ هولناک مرگ منجر شد از اين دسته مشکلات به شمار مي‌رفت.از آن زمان آلمان که در چشم جهانيان تحقير شده بود در مورد رفتار با خارجيان بسيار حساس شده‌ بود و اين حساسيت تا سال 1993 که به آوارگاني از اروپاي شرقي،آفريقا و کردستان‌[عراق‌]اجازه ورود به‌ آلمان داده شد ادامه داشت.تا آن سال آلمان داراي يکي از پيشرفته‌ترين سيستمهاي دادن پناهندگي سياسي بود ولي‌ همچنان در دادن تابعيت آلماني به پناهندگان روش‌ سخت و غيرقابل انعطافي را ادامه مي‌داد.در آن سالها تنها به سيصد و بيست و پنج هزار بوسنيائي پناهندگي سياسي‌ داده شد ولي در مورد دادن تابعيت مسئله خون همچنان‌ حاکم بر قوانين و مقررات مهاجرت بود و هست،مثلا به‌ لودميلا گراتچو که اعقاب او در قرن هيجدهم به روسيه‌ مهاجرت کرده بودند اطلاع داده شده بود که هر زمان که‌ مايل باشد مي‌تواند تابعيت آلمان را به دست آورد و او اين تابعيت را در سال 1992 و بلافاصله پس از درخواست،تحصيل کرد و براي بدست آوردن شغل نيز هيچ مشکلي نداشت.خودش مي‌گويد جز اينکه در آلمان دوستاني پيدا نکرده تجارب بدي از داشتن‌ تابعيت آلمان ندارد.تجارب بد را معمولا کساني دارند که آلماني نيستند ولي مقيم آلمان هستند،بسياري از ترکهاي مقيم آلمان مي‌گويند فرزندان آنها که در آلمان به‌ دنيا آمده‌اند جائي در ميان جامعه آلمانيها ندارند.


خوب از اين گونه موارد و مشكلات مثالهاي متعدد ديگري هم ميشه بيان كرد البته در مورد آمريكا هم همينطور

اينجاست كه دودلي هميشه با من بوده و بحث انتخاب آمريكا يا اروپا يك مشكل اساسي براي من و خيلي از هموطناني مثل من بوده و خواهد بود

اميدوارم مطلب من مفيد بوده باشد
اي خداي مهربون ------------------ خالق هفت آسمون
تو منو رها نكن --------------------Green رو حواله كن
پاسخ
تشکر کنندگان: وحیدشهریور
(2013-06-04 ساعت 01:41)masih sh نوشته:  ..... نکته دیگه اینکه شما گفتید هزینه های زندگی در اروپا بالاست و به همون نسبت درآمد ها هم بالاست در صورتی که وقتی از یک سایت معتبر درآمد چند شغل(شغل هایی که در تمام دنیا بازار گرمی دارن)دیدم متوجه شدم نه تنها درآمد ها در اروپا از آمریکا بیشتر نیست بلکه کمتر هم هست.این نشون میده قدت خرید مردم اروپا کمتر از آمریکایی هاست. به خصوص در مواردی که قیمت جهانی دارند مثل سوخت و انرژی .در صورت نیاز سایت منبع رو نشونتون میدم...

دوست گرامي براي استفاده ساير عزيران قدرت خريد چند شهر در اروپا و آمريكا و ساير قاره ها رو براتون ميزارم :

Local Purchasing Power Index
Consumer Price Index
Ottawa, Canada 101.8 165.33
Milwaukee, WI, United States 74.77 159.56
Kansas City, MO, United States 79.52 153.78
Dresden, Germany 83.03 148.68
Cincinnati, OH, United States 82.93 147.55
Doha, Qatar 84.37 147.53
Atlanta, GA, United States 77.77 145.5
Indianapolis, IN, United States 78.92 145.29
Las Vegas, NV, United States 87.97 144.83
Saint Louis, MO, United States 79.51 144.72
Zurich, Switzerland 166.51 143.24
Baltimore, MD, United States 84.36 141.81
Seattle, WA, United States 91.79 141.22
Madison, WI, United States 86.72 140.91
Luxembourg, Luxembourg 124.37 137.59
Dallas, TX, United States 78.61 137.12
Buffalo, NY, United States 88.35 135.14
San Antonio, TX, United States 78.55 134.61
Detroit, MI, United States 83.38 132.86
Dusseldorf, Germany 103.12 130.54
Columbus, OH, United States 81.64 130.22
Adelaide, Australia 124.35 129.65
Houston, TX, United States 79.58 129.52
Leicester, United Kingdom 87.26 129.39
San Diego, CA, United States 83.77 128.47
Orlando, FL, United States 82.21 127.93
San Jose, CA, United States 87.42 126.65
Minneapolis, MN, United States 91.62 125.84
Dubai, United Arab Emirates 76.94 125.36
Austin, TX, United States 85.47 124.6
Richmond, VA, United States 95.13 123.8
Philadelphia, PA, United States 94.37 123.79
Berlin, Germany 86.65 123.7
Abu Dhabi, United Arab Emirates 67.36 122.46
Nuremberg, Germany 87.87 121.41
Edmonton, Canada 105.24 120.95
Montreal, Canada 91.57 120.58
Chicago, IL, United States 81.35 120.19
Stuttgart, Germany 100.97 118.48
Halifax, Canada 101.31 115.08
Calgary, Canada 110.15 115.02
Leeds, United Kingdom 102.63 114.99
San Francisco, CA, United States 96.46 114.38
Munich, Germany 105.01 113.9
Riyadh, Saudi Arabia 73.88 113.8
Los Angeles, CA, United States 83.07 112.95
Frankfurt, Germany 100.13 112.68
Toronto, Canada 103.74 110.6
Geneva, Switzerland 156.17 110.19
Hamburg, Germany 100.33 110.04
Regina, Canada 108.26 109.44
Kowloon, Hong Kong 71.64 106.99
Boston, MA, United States 100.1 106.7
Cologne, Germany 94.98 106.52
Edinburgh, United Kingdom 114.58 105.79
Honolulu, HI, United States 99.62 105.37
Miami, FL, United States 93.42 104.03
Washington, DC, United States 105.57 101.89
Hamilton, Canada 96.29 101.74
Winnipeg, Canada 93.84 100.17
New York, NY, United States 100 100
Sydney, Australia 139.25 98.68
Cambridge, United Kingdom 110.84 98.57
Quebec City, Canada 95.97 98.24
Helsinki, Finland 111.76 97.93
Seoul, South Korea 84.37 97.74
Madrid, Spain 88.27 97.33
Liverpool, United Kingdom 103.52 96.81
Nottingham, United Kingdom 100.17 96.43
Jeddah (Jiddah), Saudi Arabia 82.36 96.08
Belfast, United Kingdom 98.06 95.04
Oslo, Norway 170.04 94.51
Vienna, Austria 99.5 92.17
Stockholm, Sweden 126.96 91.85
Brighton, United Kingdom 101.88 91
Oxford, United Kingdom 109.15 90.59
Hong Kong, Hong Kong 84.37 90.13
Aberdeen, United Kingdom 115.42 89.46
Copenhagen, Denmark 124.9 88.8
Vancouver, Canada 107.75 86.51
Newcastle Upon Tyne, United Kingdom 101.46 85.8
Tokyo, Japan 121.7 85.6
Amsterdam, Netherlands 107.61 84.92
Paris, France 125.02 84.74
Birmingham, United Kingdom 103.55 83.54
Barcelona, Spain 92.82 82.23
London, United Kingdom 116.06 78.82
Southampton, United Kingdom 116.21 76.4
Manama, Bahrain 90.54 72.47
Tel Aviv-yafo, Israel 96.94 72.21
Saskatoon, Canada 103.14 72.16
Bristol, United Kingdom 118.05 71.57
Nicosia, Cyprus 104.62 70.25
Kuala Lumpur, Malaysia 57.96 66.76
Warsaw, Poland 61.53 64.39
Glasgow, United Kingdom 111.13 64.37
Manchester, United Kingdom 111.54 62.3
Petaling Jaya, Malaysia 61.81 61.96
Istanbul, Turkey 72.24 61.95
Delhi, India 35.07 61.9
Singapore, Singapore 106.31 59.66
Rome, Italy 102.65 58.9
Lisbon, Portugal 78.7 58.46
Izmir, Turkey 67.48 57.81
Kuwait City, Kuwait 90.52 57.43
Porto, Portugal 72.82 56.3
Ankara, Turkey 63.17 55.57
Buenos Aires, Argentina 74.69 52.73
Mumbai, India 36.23 51.9
Kolkata, India 30 51.84
Shanghai, China 73.56 48.13
Zagreb, Croatia 75.35 48.07
Athens, Greece 96.05 46.89
Moscow, Russia 83.78 44.9
Saint Petersburg, Russia 69.92 44.67
Mexico City, Mexico 58.01 43.71
Vilnius, Lithuania 65.75 43.5
Brasilia, Brazil 79.29 43.04
Beirut, Lebanon 79.27 42.19
Sarajevo, Bosnia And Herzegovina 57.09 42.16
Sofia, Bulgaria 53.51 41.46
Beijing, China 80.07 41.35
Antalya, Turkey 59.91 41.24
Rio De Janeiro, Brazil 86.1 39.83
Dhaka, Bangladesh 48.49 38.37
Amman, Jordan 67.87 38.19
Bangkok, Thailand 60.7 37.48
Almaty, Kazakhstan 65.76 36.35
Colombo, Sri Lanka 50.19 36.33
Islamabad, Pakistan 37.15 35.55
Esfahan, Iran 49.37 35.37
Kiev, Ukraine 53.2 33.99
Ho Chi Minh City, Vietnam 48.63 33.74
Tehran, Iran 61.82 32.57
Jakarta, Indonesia 57.55 31.28
Minsk, Belarus 51.41 29.06
Guangzhou, China 62.98 28.14
Tbilisi, Georgia 55.46 28.13
Manila, Philippines 48.27 26.64
Hanoi, Vietnam 47.31 22
Yerevan, Armenia 51.27 21.69
Cairo, Egypt 45.88 21.42
Baku, Azerbaijan 78.25 20.48
Caracas, Venezuela 115.71 20.25
Damascus, Syria 49.13 18.6

ستون اول از سمت راست مربوط به Local Purchasing Power Index يا قدرت خريد هست
اي خداي مهربون ------------------ خالق هفت آسمون
تو منو رها نكن --------------------Green رو حواله كن
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh
(2010-01-19 ساعت 15:16)OverLord نوشته:  چه اطلاعاتي بدم؟
من به هر دوی اینها علاقه دارم.
كلا كدام اینها بهتر است.
از لحاظ اقتصادي . اجتماعي . فرهنگي و ...؟
رشته من مهندسي نرم افزار است. بازار كار اين رشته تو كدوم يكي از اينها بهتر است و درآمدش بيشتر؟
از چه راه هايی اقدام كنم بهتر است؟
ممنون از پاسختون.
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2013-06-05 ساعت 19:54)مسافر تنها نوشته:  
(2013-06-04 ساعت 01:41)masih sh نوشته:  ..... نکته دیگه اینکه شما گفتید هزینه های زندگی در اروپا بالاست و به همون نسبت درآمد ها هم بالاست در صورتی که وقتی از یک سایت معتبر درآمد چند شغل(شغل هایی که در تمام دنیا بازار گرمی دارن)دیدم متوجه شدم نه تنها درآمد ها در اروپا از آمریکا بیشتر نیست بلکه کمتر هم هست.این نشون میده قدت خرید مردم اروپا کمتر از آمریکایی هاست. به خصوص در مواردی که قیمت جهانی دارند مثل سوخت و انرژی .در صورت نیاز سایت منبع رو نشونتون میدم...

دوست گرامي براي استفاده ساير عزيران قدرت خريد چند شهر در اروپا و آمريكا و ساير قاره ها رو براتون ميزارم :
......

همون جور که در آمار دوست عزیز میبینید بیشترین قدر خرید مربوط به شهر های امریکا وکانادا هست که نشون میده درآمد ها بالاتر ار اروپا هست یا هزینه ها کم تر است . ولی درمورد امنیت و خدمات اجتماعی فراگیر مثل بیمه اروپا بسیار بهتره و عملکرد خوبی نسبت به امریکا داره .
پاسخ
تشکر کنندگان: مسافر تنها
eoropa behtare faghat ab o hawash azyat mikoneShy
'

ببینید من الان سوئد زندگی میکنم واقعا رفاه و در آمدش عالیه، فقط دو موردش رو من اصلا نمیپسندم ۱ مالیات ۲ آب و هواش
پاسخ
تشکر کنندگان: مسافر تنها ، یه مهاجر ، barvos
(2013-06-04 ساعت 13:11)یه مهاجر نوشته:  [quote='masih sh' pid='351955' dateline='1370293898']


[quote='barvos' pid='351927' dateline='1370290548']
من متوجه منظورتون نشدم!
طرف صحبت من فقط دوست عزیزی بود که سوال کرده بودن آمریکا یا انگلیس. منم فقط گفتم که نباید بیزنس رو معیار قرار داد و به خیلی چیزای دیگه هم باید فکر کرد نمی دونستم همه به خودشون می گیرن

ولی دقیقا نکته همینه که شما گفتی وقتی بحث انتخاب میشه میگن اروپا یا آمریکا.کسی مشخص نمیکنه کجای اروپا Big Grin

دوست عزيز من قبلا روي كشورهايي مثل آلمان ، سوئد و بريتانيا از اروپا و كانادا تحقيقات گسترده اي كرده بودم كشورهاي سوئد و آلمان رو در درجه اول بيخيال شدم چون نرخ ماليات بر شركتها ( به دليل هدفي كه داشتم ) در سوئد و آلمان بالا بود و همينطور مشكل زبان ( گرچه زبان انگليسي در آلمان و مخصوصا در سوئد مي توانست مشكلات مرا كم كند ولي زبان رسمي ، ارتباطي با مردم عادي و مكاتبه اي نهايتا با زبان محلي بايد انجام مي شد و اين مشكل بالاخره منو دلسرد كرد ضمنا آب و هواي سوئد كه مزيد بر علت بود ) بريتانيا وضعيت بهتري داشت براي من ضمنا مزيت بزرگ اون نسبت به كانادا و آمريكا نزديكي به ايران و امكان ارتباط تجاري با خاورميانه و بازار اروپا بود
پس نهايتا از اروپا بريتانيا رو انتخاب كردم
بين آمريكا و كانادا هم مردد بودم و همچنان هم هستم !!!
مزاياي كانادا :
سيستم مهاجر پسند كانادا كه به مهاجرين نسبت به آمريكا ارزش بيشتري قائل مي شود و فرهنگ مهاجرين رو بيشتر قبول داره
سيستم حمايت از خانواده و بيمه
كمك هزينه پرداختي به خانوار قابل قياس با آمريكا نيست ( اصلا آمريكا همچين چيزي نداره )
سطح كرايم از بريتانيا و مخصوصا آمريكا به مراتب بهتر است ( مخصوصا كرايم منجر به قتل و آدمكشي در كانادا داري نرخ به مراتب پائين تري نسبت به بريتانيا و آمريكا هست )
كيفيت زندگي و آلودگي هوا در كانادا بسيار بهتر از بريتانيا و آمريكا هست

ولي معايب كانادا : آب و هواي كانادا از شمالي ترين شهرهاي آمريكا هم بدتر هست به طوري كه در استاني مثل مانيتوبا كه بزرگتر از نصف ايران است فقط 1 ميليون و دويست هزار نفر زندگي مي كنن و در ايالتهاي بهتر مثل آنتاريو يا كبك ( هم مساحت با ايران ) از 7 ميليون تا 12 ميليون نفر زندگي ميكنن و عمده تمدن كانادا در حاشيه مرزهاي مشترك با آمريكا قرار دارد
مسكن در شهرهاي بزرگ مثل تورونتو گرانتر از آمريكا هست ( دوبرابر شهري مثل شيكاگو و حدوداً سه برابر دالاس و البته حدوداً هم قيمت با نيويورك و واشينگتن - نصف قيمت در لندن ( البته در تقريبا حومه لندن ) و حدود يك و نيم برابر شهرهايي مثل بيرمنگام و يا منچستر بريتانيا

خوب از آمريكا كه ديگه همه دوستان مطلع هستند و زياد گفته شده

ببخشين كه هميشه نوشته هاي من خيلي طولاني ميشه
اي خداي مهربون ------------------ خالق هفت آسمون
تو منو رها نكن --------------------Green رو حواله كن
پاسخ
تشکر کنندگان: sasbk ، Mehdi.Norway
(2013-06-05 ساعت 20:44)مسافر تنها نوشته:  دوست عزيز من قبلا روي كشورهايي مثل آلمان ، سوئد و بريتانيا از اروپا و كانادا تحقيقات گسترده اي كرده بودم كشورهاي سوئد و آلمان رو در درجه اول بيخيال شدم چون نرخ ماليات بر شركتها ( به دليل هدفي كه داشتم ) در سوئد و آلمان بالا بود و همينطور مشكل زبان

'من اگر قرار باشد يکبار ديگر به مهاجرت بيايم، به هر جايي ممکن است بروم غير از آلمان. ديگر ذله شدم، هوايش هميشه باراني و گرفته است و حسرت يک آفتاب را به دل آدم مي گذارد. مردمش هيچ رابطه اي با آدم برقرار نمي کنند. همه شان ضد خارجي هستند. قوانينشان سخت است.اگر صد سال هم اينجا بماني بازهم خارجي حساب مي شوي. هيچ چيزي در اينجا نيست که دل آدم را خوش کند

خب بحث اگه به اینده بچه هاتون رسید باید بپرسم شما واقعا میخواین تصمیم تون رو بر اساس چنین نظراتی بگیرین؟واقعا فکر می کنین کسی که این حرف رو زده ادم منطقی بوده؟کسی که بدون هیچ استثنا کل یه جامعه رو نژادپرست میدونه حرفش قابل استناده؟

من هم میتونم کلی نمونه بیارم از بچه های مهاجری که اینجا به دنیا اومدن و خیلی هم خوب پذیرفته شدن. این تا حد خیلی زیادی بستگی به خود مهاجرا داره.اونایی که چنین ناله هایی می کنن اکثرا افرادی هستن که بچه هاشون رو میخوان با فرهنگ کشور خودشون بزرگ کنن و این یه فاصله فاحش بین بچه شون با سایر بچه ها در مدرسه ایجاد میکنه و مشکل هم از همین جا شروع میشه.اینکه میگم با فرهنگ سرزمین مادری منظورم اجرای مو به موی عرف و شرع کشورای سنتی ست که در غرب حتی همون امریکای مهاجرپذیر هم پذیرفته نیست خب معلومه در یه جامعه غیرمذهبی و غیرسنتی چنین بچه ای احساس میکنه وصله ناجوره حتی اگه عملا کسی بهش هم چیزی نگه.مورد دیگه اینکه بله همه جا ادم ضدمهاحر پیدا میشه حتی تو همون امریکا که همه جمعیتش از مهاجرا تشکیل شده و هیچ کس در واقع نمیتونه ادعا کنه امریکاییه اصیله باز ادم نژادپرست هست...این موارد رو گفتم که بدونین اگه نگران پذیرفته نشدن بچه هاتون هستین بدونین چنین چیزی نیست

درباره شرکت هم خب بله حرف شما درسته و همون طور که گفتم شرایط هر کس فرق میکنه شاید برای کسی که میخواد تجاری مهاجرت کنه اروپا با توجه به مالیاتش گزینه سوداوری نباشه

به هر حال من کاملا درکتون میکنم دوراهی خیلی سختیه.من بعد از این همه گشتن تو دنیا و زندگی طولانی مدت در 6 تا کشور و با وجودیکه بچه هم ندارم بنابراین نگرانی از این بابت نخواهم داشت باز برای انتخاب یه کشور مردد هستم این در حالیه که من تو این کشورا زندگی کردم و اشراف کامل به شرایطش دارم ولی باز نمیتونم بهترین رو انتخاب کنم پس برای شما بدون شک سخت تره

امیدوارم که مناسب ترین گزینه رو در نهایت پیدا کنین و از انتخابتون هم راضی باشین
پاسخ
تشکر کنندگان: Saeedv13 ، مسافر تنها
(2013-06-05 ساعت 20:44)مسافر تنها نوشته:  
(2013-06-04 ساعت 13:11)یه مهاجر نوشته:  [quote='masih sh' pid='351955' dateline='1370293898']


[quote='barvos' pid='351927' dateline='1370290548']
من متوجه منظورتون نشدم!
طرف صحبت من فقط دوست عزیزی بود که سوال کرده بودن آمریکا یا انگلیس. منم فقط گفتم که نباید بیزنس رو معیار قرار داد و به خیلی چیزای دیگه هم باید فکر کرد نمی دونستم همه به خودشون می گیرن

ولی دقیقا نکته همینه که شما گفتی وقتی بحث انتخاب میشه میگن اروپا یا آمریکا.کسی مشخص نمیکنه کجای اروپا Big Grin

دوست عزيز من قبلا روي كشورهايي مثل آلمان ، سوئد و بريتانيا از اروپا و كانادا تحقيقات گسترده اي كرده بودم كشورهاي سوئد و آلمان رو در درجه اول بيخيال شدم چون نرخ ماليات بر شركتها ( به دليل هدفي كه داشتم ) در سوئد و آلمان بالا بود و همينطور مشكل زبان ( گرچه زبان انگليسي در آلمان و مخصوصا در سوئد مي توانست مشكلات مرا كم كند ولي زبان رسمي ، ارتباطي با مردم عادي و مكاتبه اي نهايتا با زبان محلي بايد انجام مي شد و اين مشكل بالاخره منو دلسرد كرد ضمنا آب و هواي سوئد كه مزيد بر علت بود ) بريتانيا وضعيت بهتري داشت براي من ضمنا مزيت بزرگ اون نسبت به كانادا و آمريكا نزديكي به ايران و امكان ارتباط تجاري با خاورميانه و بازار اروپا بود
پس نهايتا از اروپا بريتانيا رو انتخاب كردم
بين آمريكا و كانادا هم مردد بودم و همچنان هم هستم !!!
مزاياي كانادا :
سيستم مهاجر پسند كانادا كه به مهاجرين نسبت به آمريكا ارزش بيشتري قائل مي شود و فرهنگ مهاجرين رو بيشتر قبول داره
سيستم حمايت از خانواده و بيمه
كمك هزينه پرداختي به خانوار قابل قياس با آمريكا نيست ( اصلا آمريكا همچين چيزي نداره )
سطح كرايم از بريتانيا و مخصوصا آمريكا به مراتب بهتر است ( مخصوصا كرايم منجر به قتل و آدمكشي در كانادا داري نرخ به مراتب پائين تري نسبت به بريتانيا و آمريكا هست )
كيفيت زندگي و آلودگي هوا در كانادا بسيار بهتر از بريتانيا و آمريكا هست

ولي معايب كانادا : آب و هواي كانادا از شمالي ترين شهرهاي آمريكا هم بدتر هست به طوري كه در استاني مثل مانيتوبا كه بزرگتر از نصف ايران است فقط 1 ميليون و دويست هزار نفر زندگي مي كنن و در ايالتهاي بهتر مثل آنتاريو يا كبك ( هم مساحت با ايران ) از 7 ميليون تا 12 ميليون نفر زندگي ميكنن و عمده تمدن كانادا در حاشيه مرزهاي مشترك با آمريكا قرار دارد
مسكن در شهرهاي بزرگ مثل تورونتو گرانتر از آمريكا هست ( دوبرابر شهري مثل شيكاگو و حدوداً سه برابر دالاس و البته حدوداً هم قيمت با نيويورك و واشينگتن - نصف قيمت در لندن ( البته در تقريبا حومه لندن ) و حدود يك و نيم برابر شهرهايي مثل بيرمنگام و يا منچستر بريتانيا

خوب از آمريكا كه ديگه همه دوستان مطلع هستند و زياد گفته شده

ببخشين كه هميشه نوشته هاي من خيلي طولاني ميشه






نكات منفي و مثبت كانادا امريكا و كشور مورد نظرتون در اروپا را روي كاغذ بنويسيد و امتياز بديد. چرا كه فقط خود شماييد كه ميتونيد جواب سوال خودتون رو بديد.همه ما اينجا جمع شديم واسه كسب اطلاعات از مسائلي كه در موردشون مطمئن نيستيم . اما در نهايت تصميم گيرنده نهايي خود شماييد.
پاسخ
تشکر کنندگان: مسافر تنها
(2013-06-05 ساعت 20:19)Inaz نوشته:  eoropa behtare faghat ab o hawash azyat mikoneShy
'

ببینید من الان سوئد زندگی میکنم واقعا رفاه و در آمدش عالیه، فقط دو موردش رو من اصلا نمیپسندم ۱ مالیات ۲ آب و هواش

دوست عزيز اميدوارم اگه تو استكهلم هستين خونه مورد علاقه تونو پيدا كرده باشين و مشكل مسكن نداشته باشين
يه چيز جالب در مورد سوئد اينه كه شما حتي اگه 100 تا آپارتمان هم داشته باشين نميتونين اجاره شون بدين و اين شهرداريها يا كومون ها هستند كه به جاي شما خونه شما رو اجاره مي دن و مستاجرا بايد يه هزينه اي رو بپردازن و در ليست انتظار شهرداري ها نام نويسيي كرده و منتظر تماس مسئولين ذيربط باشن و مستاجراي بيچاره به دليل كمبود مسكن بسيار شديد در استكهلم اگه توقع بالايي نداشته باشن ظرف چند ماه و با توقع متوسط در حدود 5 تا 8 سال ميتونن خونه اجاره اي خودشونو پيدا كنن . ضمنا كسي بخواد مركز شهر و قسمت سنتي استكهلم مورد اجاره اي پيدا كنه حدود 20 سال بايد تو نوبت منتظر باشه تا بخواد به محله مورد علاقه خودش برسه !!!!!Sad
البته مسكن در استكهلم بسيار گران هست ولي موارد خريد هم فراوان هستند و شما اگه پولدار باشين به راحتي ظرف 1 روز خونه مورد علاقه تونو ميتونين بخرين و از اقامت در اين كشور زيباي اسكانديناوي لذت ببرين
يه چيز جالب ديگه :
تو زمستون ساعت حدود 3 بعد از ظهر غروب ميشه
و تو تابستون ميتونيد از آفتاب نيمه شب اون لذت ببريد !!!! حدود ساعت 2 تا 3 بامداد ديگه آفتاب مياد بالا و خونه شما بايد به پرده هاي سياه و ضخيم معروف سوئد مجهز باشه كه بتونين خونه رو با كشيدن اين پرده ها دوباره به صورت مصنوعي تاريك كنين تا بتونيد از ادامه خوابتون لذت ببرين!!
واقعا براي خيلي از ماها سخته ، سينك شدن با شرايط آب و هوايي اين كشور سرد و تاريك البته بسيار بسيار زيبا با سطح رفاه مثال زدني
اكثر ايرانيهاي مقيم سوئد هم بيشتر زمينه پناهندگي دارند تا مهاجرت خود خواسته
اي خداي مهربون ------------------ خالق هفت آسمون
تو منو رها نكن --------------------Green رو حواله كن
پاسخ
تشکر کنندگان: sasbk ، Saeedv13
(2013-06-06 ساعت 10:16)مسافر تنها نوشته:  دوست عزيز اميدوارم اگه تو استكهلم هستين خونه مورد علاقه تونو پيدا كرده باشين و مشكل مسكن نداشته باشين
يه چيز جالب در مورد سوئد اينه كه شما حتي اگه 100 تا آپارتمان هم داشته باشين نميتونين اجاره شون بدين و اين شهرداريها يا كومون ها هستند كه به جاي شما خونه شما رو اجاره مي دن و مستاجرا بايد يه هزينه اي رو بپردازن و در ليست انتظار شهرداري ها نام نويسيي كرده و منتظر تماس مسئولين ذيربط باشن و مستاجراي بيچاره به دليل كمبود مسكن بسيار شديد در استكهلم اگه توقع بالايي نداشته باشن ظرف چند ماه و با توقع متوسط در حدود 5 تا 8 سال ميتونن خونه اجاره اي خودشونو پيدا كنن . ضمنا كسي بخواد مركز شهر و قسمت سنتي استكهلم مورد اجاره اي پيدا كنه حدود 20 سال بايد تو نوبت منتظر باشه تا بخواد به محله مورد علاقه خودش برسه !!!!!Sad
البته مسكن در استكهلم بسيار گران هست ولي موارد خريد هم فراوان هستند و شما اگه پولدار باشين به راحتي ظرف 1 روز خونه مورد علاقه تونو ميتونين بخرين و از اقامت در اين كشور زيباي اسكانديناوي لذت ببرين
يه چيز جالب ديگه :
تو زمستون ساعت حدود 3 بعد از ظهر غروب ميشه
و تو تابستون ميتونيد از آفتاب نيمه شب اون لذت ببريد !!!! حدود ساعت 2 تا 3 بامداد ديگه آفتاب مياد بالا و خونه شما بايد به پرده هاي سياه و ضخيم معروف سوئد مجهز باشه كه بتونين خونه رو با كشيدن اين پرده ها دوباره به صورت مصنوعي تاريك كنين تا بتونيد از ادامه خوابتون لذت ببرين!!
واقعا براي خيلي از ماها سخته ، سينك شدن با شرايط آب و هوايي اين كشور سرد و تاريك البته بسيار بسيار زيبا با سطح رفاه مثال زدني
اكثر ايرانيهاي مقيم سوئد هم بيشتر زمينه پناهندگي دارند تا مهاجرت خود خواسته

اتفاقا این مورد خیلی خوبه که مردم نمی تونن تعداد زیاد خونه بخرن و اجاره بدن.این به مشکل مسکن بیشتر دامن میزنه و بازار سیاه هم درست میکنه.طبق قانون شما در سوئد می تونین یه خونه تون رو اجاره بدین ولی اگه چند تا خونه دیگه داشته باشین بله رو درستتون میمونه.در سوئد اینجور کاسبی کردن جواب نمیده که یه بار یه سرمایه ثابت رو بذاریم و یه عمر بخوای ازش کسب درامد کنیم
ما سال گذشته تا استانه خرید مسکن در سوئد پیش رفتیم و همه این مسایل رو من پرسیدم.با توجه به اینکه جایی که ما در نظر داشتیم برج بود به ما گفتن برای اجاره باید از هیئت مدیره اجازه بگیریم و چون شرایط ما جوریه که مرتب در سفر هستیم و خونه مدت طولانی خالی می موند گفتن مشکلی نداره.که البته بعد از اومدن به نروژ دو دل شدیم.الان منم مثل شما بر سر دوراهی هستم.با این تفاوت

سوئد یا نروژ؟ Wink حالا یکی به داد من برسه و سوال منو جواب بده

مشکل مسکن فقط در سوئد نیست همه کشورای شمال و غرب اروپا همین مسئله رو داره .من حتی در سوئیس هم یه ماه در هتل زندگی کردم تا خونه گیرم اومد.تازه قبل از رفتن هم کلی دنبال خونه بودم وگرنه باید چند ماهی تو هتل می موندم.به دلایل متعدد پیدا کردن خونه زمان بره.یکی به دلیل اینکه محیط زیست ساخت و ساز خیلی محدود و حساب شده ست. دیگه اینکه در اینجا باید بررسی شه که مستاجر توان مالی پرداخت کرایه خونه رو داره .در یه سری کشورا مستاجر باید تا سقف معینی خونه کرایه کنه مثلا بیشتر از یک سوم کل دستمزد ماهیانه اش نباشه.بعضی جاها خانوارهای بزرگ متراژ کوچیک نمی تونن داشته باشن و.....که همه اینا باید چک شه و زمان میبره.در عوض همه اینا به ارامش بعدش می ارزه چون حقوق مستاجر خیلی مهمه و حمایت ها از مستاجر به مراتب بیشتر از صاحبخونه ست.طوری که اگه صاحبخونه ای خونه اش رو گرون اجاره داده باشه مستاجر میتونه شکایت کنه و در کشورای مختلف با توجه به قانون صاحبخونه محکومه.یه سری جاها مجبورش می کنن کرایه رو کم کنه یه سری جاها حتی باید همه پول اضافی رو هم به مستاجر پس بده...در کشورایی که مردم در نوبت خونه از طریق شهرداری می مونن مستاجر تا مادامی که میتونه کرایه رو بده حق مالکیت داره و نمی تونن بیرونش کنن و ...........
پاسخ
تشکر کنندگان: مسافر تنها ، ParsTrader ، 327 ، barvos ، Saeedv13 ، nora ، Behdad Peimani
برای منی که الان دانشجوی پزشکیم و میخام روان پزشک بشم(ایشالا)
برای کار آلمان/سوییس بهتره یا آمریکا؟؟؟
پاسخ
تشکر کنندگان:
بستگی داره بهتر بودن رو در چی ببینید . اگه فقط و فقط هدف درآمد هست هستن روانپزشکانی که تو همین ایران برای 45 دقیقه مشاوره و 15 دقیقه تکمیل مدارک بیمار!!! 80000 تومان طلب میکنن . شما 5 روز در هفته و روزانه 8 ساعت کار کنی میشه 14 میلیون در ماه تازه بدون اینکه مالیات بپردازید !!! البته اشتباه برداشت نشه من منظورم این نیست اینجا بهتره . بلکه باید خودتون ببینید صرف پول در آوردن مهمه براتون یا حقوق شهروندی و اجتماعی . قانون مهمه براتون یا دور زدن قانون . این شمایید که بین ایران اروپا و یا امریکا با شناختی که از خودتون و خواسته هاتون دارین یکی رو انتخاب میکنید . اگه امنیت و قانون مداری میخواین اروپا اگه حقوق شهروندی بالا میخواین اروپا و کانادا اگه درآمد میخواین ایران و امریکا اگه دوس دارین مالیاتای بالا بپردازین و در ازاش از خدمات اجتماعی خوب بهره مند شید اروپا و ... . تصمیم گیرنده شمایید مهاجرسرایی عزیز .
پاسخ
تشکر کنندگان: gbtm ، ParsTrader ، Dr Sara ، Saeedv13 ، soheilbadami ، Behdad Peimani ، lighter
مرسی از راهنماییتون
منظور من شرایط کار برای یه روان پزشک خارجیه
برای من اصلا درآمد مهم نیست
از اونجا که آمریکا از نظر روان پزشکی تو دنیآ اوله من دلم میخاد اونجا تحصیل کنم
ولی برای زندگی و کار اروپا شرایط بهتری خاهم داشت یا آمریکا؟!؟!
اروپا منظورم آلمان یا سوییس هست
آمریکا هم کالیفرنیا
ممنون میشم راهنمایی کنید
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2013-08-25 ساعت 01:54)Dr Sara نوشته:  مرسی از راهنماییتون
منظور من شرایط کار برای یه روان پزشک خارجیه
برای من اصلا درآمد مهم نیست
از اونجا که آمریکا از نظر روان پزشکی تو دنیآ اوله من دلم میخاد اونجا تحصیل کنم
ولی برای زندگی و کار اروپا شرایط بهتری خاهم داشت یا آمریکا؟!؟!
اروپا منظورم آلمان یا سوییس هست
آمریکا هم کالیفرنیا
ممنون میشم راهنمایی کنید



اونور آبها بودند پزشکانی مثل دکتر سمیعی که همه دنیا ایشون رو بعنوان پدر جراحی اگه اشتباه نکنم مغز و اعصاب میشناسن و پزشکانی که اندر خم یک کوچه اند . اونجا نیاز نیس کسی لابی کنه . اونجا سواد مقالات تحقیقهای علمی تشخیصهای درست و ... باعث پیشرفت میشه و کمی هم شانس و اقبال. ولی تو ایران تبلیغ و ... . کافیه اسم در کنی !!! در کل تصمیم گیرنده شمایید . برای تحصیل امریکا جای مناسبیه علی الخصوص در رشته های پزشکی . ابتدا درستون رو به اتمام برسونید تا اون موقع ممکنه شرایط جهانی هم متحول شه . بعد بسته به شرایط اون موقع تصمیم بگیرید. امیدوارم به خواسته هاتون برسین و روز به روز شاهد پیشرفت تمامی مهاجرسراییهای عزیز باشیم .
پاسخ
تشکر کنندگان: Dr Sara ، markopolos




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان