با سلام
قصد داشتم این مطلب را بصورت جداگانه ارسال کنم؛ ولی با دیدن تاپیکی که لیلی خانم ایجاد کرده، بهتر دیدم در ادامه ی کلام ایشان و دیگر دوستان آن را ارسال کنم تا شاید مفید واقع بشود.... عنوان نوشته ی من «اهمیت ماه جولای در آمریکای شمالی» است که به نوعی اشاره ای هم به روز استقلال آمریکا=چهارم جولای دارد. شما عزیزان را دعوت به خواندن این مطلب میکنم:
ماه جولای که گاهی «ژوئیه» نیز نامیده میشود؛ در قاره ی آمریکای شمالی اهمیت به سزایی دارد. اولـّین روز آن معروف است به «روز کانادا» که به نوعی روز استقلال کاناداست و در این کشور بجز مراکز ضروری و اورژانس بیشتر مراکز شغلی و تجاری تعطیل می باشد.نامگذاری روز کانادا که به «روز قلمرو» نیز مشهور است در اصل برمیگردد به زمانی(1982) که بجای کاربرد «روز ایالتی» Dominion برای نشان دادن یک پارچه گی و استقلال نسبی کانادا از این نام استفاده شد.
گفتنی است که این کشور زمانی مستعمره ی فرانسه بود و به آن فرانسه ی جدید «New France » میگفتند. بعدها، این منطقه به دوبخش یعنی مستعمره ی بریتانیا که اصطلاحا Upper Canada (کانادای شمالی) ومستعمره ی فرانسه Lower Canada (کانادای جنوبی)، گفته میشد، تقسیم میشد. این جدایی تا زمانی که کل این مناطق به طور کامل مستعمره ی بریتانیا در سال ۱۸۴۱در آمد، ادامه داشت.
از سال ۱۸۶۷، این کشور نام جدید و رسمی «ایالات سلطنتی کانادا» را تا سالهای ۱۹۵۰ با خود یدک میکشید. با گذشت زمان که این کشور اقتدار سیاسی و خود مختا ری بیشتری از بریتانیا بدست میآورد؛ دولت فدرال از سال 1982 تنها نام « کانادا» را بر کشور گذاشت و از آن زمان اوّل ماه جولای به «روز کانادا» مشهور شد. اینکه چه برنامه ها و مراسمی دارند و یا این توضیجات جـَسته گریخته ی من صحیح است یا غلط، باید منتظر توضیحات خوانندگان عزیزی باشیم که در کانادا زندگی میکنند. لذا بریم سراغ اهمیت دوّم ماه جولای در قاره ی آمریکای شمالی:
مورد دوّم اهمیت این ماه بخاطر این است که روز استقلال ایالات متحده آمریکا Independence Day از پادشاهی بریتانیای بزرگ در روز ۴ ژوئیه(جولای) قرار دارد که یکی از تعطیلات رسمی و بسیار با اهمیت در ایالات متحده آمریکا است. «روز استقلال» در آمریکا همراه است با آتش بازی، انواع رژه ی افراد و ماشین ها و قایق ها و...، کنسرت موسیقی، بازیهای بیس بال و فوتبال خرکی آمریکایی، سخنرانی ها و جشن های سیاسی، و خیلی دیگر از برنامهها و مراسم شخصی و از همه مهمتر : گذران روز و شبی کنار دریاچه های مصنوعی و پارکها و از صبح تا خود آخر شب آبجو نوشیدن و کباب استیک خوردن و سرشب هم به آسمان فرستادن انواع و اقسام ترقه و فشفشه و آتش بازی.
تاریخ آمریکا بعنوان یک کشور به حدود چهارصد سال پیش باز میگردد؛ کما اینکه روز استقلال رسمی آمریکا در سال ۱۷۷۶ بود. اگرچه گفته میشود که مردمان شمال اروپا مانند« وایکینگها» بارها به سواحل شرقی آمریکا آمده بودند؛ ولی موج مهاجرت اروپاییها، پس از سفر« کریستف کلمب» از کشور پرتغال به این قاره آغاز شد. در سالهای ۱۶۰۰ به تدریج گروههای اروپاییان به قاره جدید آمده و زندگی تازهای را شروع کردند.
اسپانیاییها در منطقه« فلوریدا»ی امروزی ساکن شدند. بریتانیاییها شهر «جیمز تاون ویرجینیا» را آباد کردند. هلندیها«نیو آمستردام» را که اکنون نیویورک خوانده میشود؛ ساختند و فرانسویها نیز در ایالت جنوبی« لوئیزیانا» و اطراف رودخانه میسی سی پی ساکن شدند. از آنجاکه کشور پیر استعمار(انگلیس) سعی داشت در رقابت با دیگر استعمارگرانی همچون اسپانیا و فرانسه قدرت خود را در منطقه حفظ کند؛ ابتدا کانادا را از چنگ فرانسه درآورد و سپس شروع به سفت کردن جای پای خود در آمریکای کنونی نمود. همین سبب شد تا فرانسوی ها به حمایت از شورشهای داخلی مردم آمریکا علیه انگلیس بپردازند. بدین ترتیب جنگهای انقلاب آمریکا از آوریل ۱۷۷۵ آغاز و در سال ۱۷۸۳ در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا و عقب نشینی او پایان یافت.
استقلال ۱۳ مستعمره (در آنزمان فقط 13 ایالت وجود داشت) با صدور اعلامیه ی استقلال آمریکا که با عبارت«ما مردم آمریکا...»شروع میشود؛ در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ بدست آمد. این ۱۳ مستعمره سابق در حالی اعلام استقلال کردند که هیچ یک هنوز دارای ویژگیهای حقوقی یک دولت/ایالت نبودند و همانطور که ذکر شد جنگ و صلح نهایی آنان با انگلیس تا 7 سال بعد (1783) طول کشید. با رفع مسائل حقوقی در ۱۷۷۷ و امضای اولین پیمان اتحاد بین ایالتها در ۱۷۸۱، « ایالات متحده آمریکا» متشکل از ۱۳ ایالت به طور رسمی بنیان گذاشته شد.
از سالها بعد چنین رسم شد تا مردم آمریکا هرچه پول دارند بدهند و وسایل آتش بازی چینی بخرند و از چند روز مانده به چهارم جولای(ژوئیه) هی ترقه در کنند و سروصدا ایجاد کنند. من و خانواده ام هرساله عازم شهر برادرم(اوماها در ایالت نبراسکا) میشدیم و جای شما خالی صفایی میکردیم. امـّا امسال تصمیم گرفتیم که از دود باروت و صدای انفجار انواع ترقه در شهرهای بزرگ بگریزیم و توی همین شهر کوچکمان بمانیم. ولی مثل اینکه اشتباه میکردم. چراکه جوونهای شهرنیز از همین الان و دو سه شب مانده به روز یکشنبه شادمانی خود را شروع کرده اند.
ولی یک خوبی دارد که بخاطر ما پیرمرد و پیرزنها بیشتر از آتش بازی استفاده میکنند و بسیار بسیار جای همگی شما خالی است که دیدن انواع و اقسام گلها و شکلهای هندسی که توسط انفجار نوری در دل آسمان نقش میبندد؛ بسیار انرژی بخش است. بدینوسیله و پیشاپیش این حال و انرژی خوبم را با فرد فرد شما تقسیم میکنم..... همیشه ایامتان به کام....ارادتمند حمید....بدرود