ارسالها: 305
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-03-01 ساعت 09:18)armanbala نوشته: من در خصوص ecfmg سوالي داشتم اينكه براي اينكه مدارك را و فرم هايي كه ياشار عزيز با حوصله تمام توضيح داده را كامل كنيم حتما بايد فرم ١٨٦ را توليد كنيم؟ يعني حتما بايد ثبت نام كنيم. يا اينكه حالا كه ايران هستيم ميتوانيم اون سه تاي ديگه را به همراه فرم دوازده آماده كرده و كارهاي مربوط به تاييديه را اينجا انجام دهيم؟
سؤال ما رو زمين موند
کیس نامبر: 2012as2xxxx
کنسولگری:انکارا
مصاحبه: فبريوري ٢٠١٢
کلیرنس: مارچ ٢٠١٢
دريافت ويزا: آپريل ٢٠١٢
تاریخ ورود به آمريكا: جون ٢٠١٢
تعداد افراد در این کیس نامبر: 3 نفر
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2012-03-03 ساعت 22:28
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-03 ساعت 22:29 توسط یاشار و ماری.)
(2012-03-03 ساعت 10:04)armanbala نوشته: (2012-03-01 ساعت 09:18)armanbala نوشته: من در خصوص ecfmg سوالي داشتم اينكه براي اينكه مدارك را و فرم هايي كه ياشار عزيز با حوصله تمام توضيح داده را كامل كنيم حتما بايد فرم ١٨٦ را توليد كنيم؟ يعني حتما بايد ثبت نام كنيم. يا اينكه حالا كه ايران هستيم ميتوانيم اون سه تاي ديگه را به همراه فرم دوازده آماده كرده و كارهاي مربوط به تاييديه را اينجا انجام دهيم؟
سؤال ما رو زمين موند
سلام آرمان خان. نترس بابا رو زمین نمونده. به زودی دوباره بر می گردم. فقط در مورد فرم 186 یه چیزی بگم و برم. شما می تونین نمونه فرم رو از تاپیک راهنمای قدم به قدم صفحه دوم دانلود کنین. یه بابایی نمونه فرمش رو اونجا گذاشته دستش درد نکنه فرم 186 حتماً لازمه، چون اگه فرم رو نگاه کنین متوجه می شین که فرم 186 در واقع برای اثبات این مطلبه که صاحب عکس روی فرم دقیقاً همون کسی هستش که روی فرم نوشته. ECFMG از طریق این فرم می فهمه که مثلاً یاشار و ماری همونی هستش که عکسش رو چسبونده و نیومده عکس یکی دیگه رو بچسبونه روی فرم. این فرم در حقیقت یک فرم احراز هویته. حالا این که بشه این فرم رو بدون ثبت نام در یکی از مراحل USMLE تولید کرد خودش یه مسئله است. من که جایی پیدا نکردم که نوشته باشه شما می تونین بدون ثبت نام در یکی از مراحل USMLE فرم 186 رو بگیرین. خیلی هم گشتم ولی فایده ای نداشت. اگه شما راهی پیدا کنین که بدون ثبت نام در USMLE بشه فرم 186 رو از ECFMG گرفت با بقیه هم به اشتراک بذارین. کلی ثواب داره، خداوند شما رو با سلبریتی ها محشور فرمایند.
ارادتمند
یاشار و ماری
پ.ن رضا خان (رضا خان همون رضا1390 هستش رضا جدیده رو رضا جان می نویسم) به زودی میام با هم یه گپی بزنیم. هر روز دو بار این صفحه رو چک می کنم فقط فرصت نمی کنم جواب بنویسم. آخه می دونین پیچ فک من شله، وقتی راه می افته نمی شه جلوشو گرفت. مثل الان
شماره کیس :2011AS35XXX
دریافت نامه: 9 خرداد -- 30 می
ارسال فرمها: 11 خرداد-- 1 ژوئن
کنسولگری:آنکارا
مصاحبه: 10 مرداد-- 1 آگوست
دریافت ویزا:23 شهریور-- 14 سپتامبر
ورود به آمریکا: ۱۴ مهر--۶ اکتبر
دریافت سوشال:۱۵ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت: ۲۱ روز بعد از ورود
ارسالها: 305
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-03-04 ساعت 10:03
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-04 ساعت 11:06 توسط armanbala.)
ياشار جان و آقا رضا خيلي ممنون
من منظورم اين بود كه فرمهاي ٣٤٤-٣٤٥-١٨٧و ١٢ كاري دارند كه ما بايد ايران انجام بديم؟ مثل تاييديه دانشگاه و اينا
منظورم ١٨٦ نبود
يك سوال ديگر در مورد شغل physician assistant هست كمي مطالعه كه كردم ظاهرا با دوره يا بي دوره البته كوتاه مدت ميشه كار كرد حالا اگه ما نخوايم اونجا به شغل شريف طبابت اقدام كنيم و همين پانزده سالي كه اينجا كار كرديم رو كفايت بدونيم براي خدمت به خلق الله و بخوايم كمكي بشيم كه فشار بگيريم و نبض چك كنيم و به چندر قاضي راضي باشيم نظر شما چيست
مرسي از پاسخ هاي هميشه گرمت
در ضمن من املاي چندر غاز رو نميدونم قاض هست يا غاز يا گاز
کیس نامبر: 2012as2xxxx
کنسولگری:انکارا
مصاحبه: فبريوري ٢٠١٢
کلیرنس: مارچ ٢٠١٢
دريافت ويزا: آپريل ٢٠١٢
تاریخ ورود به آمريكا: جون ٢٠١٢
تعداد افراد در این کیس نامبر: 3 نفر
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
اومدم باز اومدم. سلام به همگی. خوب شروع کنیم
یک-خاطره امروز: امروز جاتون خالی بود. زن داییم اومد دنبالمون، ناهار باهم رفتیم یه جایی به اسم Green field steak house در Long Beach. این رستوران یه بوفه داره که شامل انواع سالاد (از جمله سالاد میگو و خرچنگ)، انواع سوپ و یه سری خرت و پرت دیگه (از قبیل ماکارونی و برنج و ماهی سوخاری و ...) است. اما قسمت هیجان انگیزش اینجاست: روی میز شما یه چوبی هست که یه طرفش سبز و یه طرفش قرمزه. تا وقتی که اون طرف سبز بالا باشه گارسون ها هی میان و انواع و اقسام مواد گوشتی رو براتون می یارن. از استیک و گوشت کبابی خوابونده شده تو سیر گرفته تا دل مرغ کبابی (البته بین این دو سر طیف تقریباً ده جور غذای گوشتی دیگه هست). خلاصه جونم براتون بگه که الان ساعت 12:40 نصفه شبه و من بعد از کلی زحمت تونستم یه کم خودم رو تکون بدم تا مسیر لارینکس برای عبور هوا باز شه و بتونم نفس بکشم. راستی تو رستوران بودیم و من داشتم می رفتم تا بشقابم رو برای بار چندم پر کنم که یه هو دیدم مدیر رستوران اومد و شروع کرد باهام صحبت کردن. من هم کلی ترسیده بودم (آخه مدیره همچین یه کم تو پر بود و کله اش هم سه تیغ) با خودم گفتم الان میگه مرد حسابی این چه وضع غذا خوردنه. ولی قضیه چیز دیگه ای بود. مدیر رستوران به هم گفت که: "بغل دست شما یه خانمی نشسته که یه کم مشکل داره. اون می یاد اینجا غذاش رو می خوره و بعدش داد و بیداد راه میندازه که غذا خوب نبود و بدون اینکه پول بده می ذاره می ره. اگه سر و صدای این خانم باعث اذیت شما شد من پیشاپیش از شما عذر می خوام" من دو سه تا ok و یه چند تا هم you're welcome تحویلش دادم و برای اینکه کلی استرس به هم وارد شد رفتم یه دو تا بشقاب دیگه هم کشیدم.
خوب گشنه شدین نه؟ حالا برای اینکه اشتهاتون کور بشه بریم سراغ مسایل جدی
دو-این مدت کجا بودم: من یه خواهر دارم که تازه بخش هاش تموم شده. خواهرم تزش رو فرستاده بود که من تصحیحش کنم و گرفتار اون بودم. حتماً خودتون می دونین که تز نوشتن (مخصوصاً برای دخترها) همیشه فورس ماژوره. در ضمن اگه می خواین بدونین که ما چندتاییم باید بگم یه داداش هم دارم که پاتولوژیسته. این قسمت رو همینطوری نوشتم.
سه- شایرای عزیز و آرمان خان: متاسفانه من این دوست مشترکمون رو حتی تا حالا ندیدم. در حقیقت من ایشون رو با واسطه می شناسم و تلفنی باهاشون صحبت کردم. البته امیدوارم به زودی برم ایشون رو ببینم. آرمان، دکتر مورد نظر ما همونی هستش که فوق رتین داره. هیییییی ببینین دنیا چقدر کوچیکه.
چهار-آرمان خان مرسی: از پیشنهاد شما در زمینه کمک در مورد وبلاگ ممنونم. به محض اینکه با مشکلی مواجه شدم حتماً مزاحم می شم. در ضمن من به جز قسمت ادامه تحصیل در آمریکا (زیر گروه فارغ التحصیلان پزشکی) به بقیه قسمت های مهاجرسرا به طور منظم سر نمی زنم. پس اگه در جاهای دیگه پیامی مربوط به من گذاشتین ممکنه پیامتون رو نبینم و شرمنده بشم. پیشاپیش معذرت می خوام
پنج- همراهی در خوندن USMLE: رضا جان، دوستان عزیز، من دارم برای step 1 آماده می شم. اگه دنبال همراه برای این step می گردین شاید بتونیم با هم هماهنگ بشیم. اگه تصمیم دارین از step دیگه ای شروع کنین من مسئولیت قبول نمی کنم
شش- نظر من در مورد سوالات رضا خان: رضا خان با فرض اینکه اجازه شما رو گرفتم، نظر خودم در مورد مشکلاتی که مطرح کردین رو تو تاپیک راهنمای قدم به قدم می نویسم، چون فکر می کنم به موضوعات اون تاپیک بیشتر مربوط باشه.
هفت- مسایل مربوط به کار: دوستان عزیز کلی مطلب در مورد پیدا کردن کار در US به ذهنم می رسه ولی اگه اجازه بدین این مطالب رو به زودی در وبلاگم بذارم، چون شرایط پزشک ها یه کم خاصه و اگه مطالبم رو در مهاجرسرا بذارم می ترسم لا به لای مطالب بقیه دوستان گم بشه و برای بقیه دوستان که بعداً می خوان بیان و در این مورد اطلاعات کسب کنن غیر قابل استفاده بشه. ولی بازهم می گم اگر امر کنید من اطاعت می کنم.
هشت-نظر من در مورد سوال آرمان خان: آرمان خان با فرض کسب اجازه از مظهر آن مقام، نظر خودم در مورد سوال مربوط به فرم ها رو به همون دلیلی که در بند شش عرض کردم در تاپیک راهنمای قدم به قدم می ذارم.
نه- به من بگین یاشار: در راستای اینکه من از اولش هم خیلی با کلماتی همچون جان، جون، خان، فدات شم، قربونت برم، عزیز، ماه، گل و ... ارتباط خوبی نداشتم از این پس فقط اسم کوچیک افراد رو در پست هام ذکر می کنم (مگر اونجایی که قلیان احساسات باعث بروز خبطی از طرف اینجانب بشه). شما می تونین خودتون با سلیقه خودتون یکی از این کلمات رو در ابتدا یا انتهای اسمتون تایپ شده در نظر بگیرین. البته در همین راستا هم از کسی انتظار ندارم به اسم من پسوند یا پیشوند اضافه کنه. البته اگه نوشتین هم اشکالی نداره. من که کلی کیفور می شم
این اساسنامه در نه بند و بدون تبصره تنظیم گردید.
ارادتمند همه بچه های گل و بلبل مهاجرسرای عزیز
فدای همه، قربونتون برم
یاشار و ماری
شماره کیس :2011AS35XXX
دریافت نامه: 9 خرداد -- 30 می
ارسال فرمها: 11 خرداد-- 1 ژوئن
کنسولگری:آنکارا
مصاحبه: 10 مرداد-- 1 آگوست
دریافت ویزا:23 شهریور-- 14 سپتامبر
ورود به آمریکا: ۱۴ مهر--۶ اکتبر
دریافت سوشال:۱۵ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت: ۲۱ روز بعد از ورود
ارسالها: 58
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2011
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آخ جون مث اینکه تنبلای کلاس داره آمارشون میره بالا
راستش اولش فک کردم که فقط منم که بعد از ده دوازده سال طبابت در این مملکت دیگه حس و حال دوباره درس خوندن و طبابت در ممالک غریبه رو ندارم
امیدوارم بزودی حس و حال درس خوندن به همگی ما دست دهد به امید آنروز!
ولی راستشو بخوایین اگه خرج و مخارج نبود و میشد دوازده سیزده چهارده ساعت رفت بست نشست تو کتابخونه درس خوند من یکی که حسابی پایه بودم تازه کلی هم کیف میکردم ولی چه کنم که خرج و مخارج عهد و عیال و زن و بچه نیمیذاره!!
البته کماکان در حال جمع آوی رفرانس برای امتحان یو اس ام ال ای هستم ها!
شاد و تندرست باشید
شماره کیس: *****ANK20058
کنسولگری: آنکارا
نوع ویزا: خانوادگی F3
تاریخ مصاحبه: January 2012
تاریخ دریافت کلیرنس: March 2012
تاریخ دریافت ویزا:
تاریخ ورود به امریکا:
تعداد افراد: 3
در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک، بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است !!!
ارسالها: 79
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-03-25 ساعت 00:48
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-25 ساعت 00:55 توسط ali_kuchulu.)
عجب بابا... دوستان و همكاران گرامى همه دارن دنبال شغل كم دردسرتر از طبابت ميگردن حتى به قيمت كمتر بودن عايدى مادى! اين به نظر من فقط دوتا دليل ميتونه داشته باشه: يا چپ دوستان تو مدتى كه طبابت كردن اونقدر پر شده و اونقدربارشونو خوب بستن كه ديگه چندان به افزايش داراييها نياز ندارن، و يا زندگى تو آمريكا اونقدرراحته كه با همون حقوق بخورنمير اسيستانى ميشه آسوده و بى دغدغه زندگى كرد.
حالا كدوم ايناس الله اعلم!
اما از اينا كه بگذريم، ياشار ته دل مارو خالى نكن ديگه ! اين كه گقتى گرفتن ويزاى تحصيلى واسه پزشكا سخته منظورت بعد از دادن امتحان usmle بود؟ يعنى match شدن سخته يا ويزا براى استپهاى بعدى كه تو آمريكا برگزار ميشه يا چيز ديگه؟!
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2012-03-27 ساعت 22:15
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-27 ساعت 22:19 توسط یاشار و ماری.)
(2012-03-25 ساعت 00:48)ali_kuchulu نوشته: عجب بابا... دوستان و همكاران گرامى همه دارن دنبال شغل كم دردسرتر از طبابت ميگردن حتى به قيمت كمتر بودن عايدى مادى! اين به نظر من فقط دوتا دليل ميتونه داشته باشه: يا چپ دوستان تو مدتى كه طبابت كردن اونقدر پر شده و اونقدربارشونو خوب بستن كه ديگه چندان به افزايش داراييها نياز ندارن، و يا زندگى تو آمريكا اونقدرراحته كه با همون حقوق بخورنمير اسيستانى ميشه آسوده و بى دغدغه زندگى كرد.
حالا كدوم ايناس الله اعلم!
اما از اينا كه بگذريم، ياشار ته دل مارو خالى نكن ديگه ! اين كه گقتى گرفتن ويزاى تحصيلى واسه پزشكا سخته منظورت بعد از دادن امتحان usmle بود؟ يعنى match شدن سخته يا ويزا براى استپهاى بعدى كه تو آمريكا برگزار ميشه يا چيز ديگه؟!
سلام به همگی.
ببخشید که زیاد پست نمی ذارم. این قضیه کار گیر آوردن برام مشکل شده. دیگه درس خوندن رو هم ول کردم دارم دنبال کار می گردم. یه چندتا نکته:
1- حقوق Physician assistant اصلاً کم نیست و معمولاً حدود 100 هزار دلار در سال هست. باید بگم هزینه های زندگی تو آمریکا نسبت به ایران خیلی کمتره (البته به غیر از اجاره خونه) بعداً می یام دلایلش رو می گم. شما با حقوق ساعتی 20 دلار فول تایم، که می شه ماهی حدود 3000 دلار (بعد از کم کردن مالیات) خیلی راحت می تونین زندگی کنین. بنابراین با 100 هزار دلار سالی شما می تونین زندگی شاهانه ای برای خودتون تدارک ببینین. در ضمن من اخیراً دیدم که روانپزشک رو با ساعتی 90 دلار استخدام می کنن که می شه ماهی بیشتر از 14000 دلار.
2- در مورد پذیرش گرفتن هم باید بگم که خوب سخته. شما فرض کنین برای گرفتن PhD تو ایران چقدر باید پارتی داشته باشین، پذیرش گرفتن از دانشگاههای ایالات متحده هم مثل همون پذیرش گرفتن PhD در ایران سخته. البته اینجا پارتی بازی مثل ایران ندارن بلکه اینجا Connection مهمه (همون چیزی که من ندارم و کار گیر آوردن برای من رو مشکل کرده). این مطلب خودش کلی بحث داره. فرصت کردم می یام می نویسم. اما اینکه گفتم در مورد پذیرش گرفتن یه کم بیشتر فکر کنین در جواب اون دوستمون بود که فوق تخصص قبول شده بود ولی می خواست ول کنه و برای پذیرش گرفتن اقدام کنه. پذیرش گرفتن از دانشگاههای اینجا در بهترین شرایط حداقل یک سال طول می کشه. با توجه به قضایای اخیر ایران هم اوضاع یه کم فرق کرده. استادهای اینجا وقتی می شنون طرف ایرانی هستش یه کم دست و پاشون رو جمع می کنن. حالا در مورد این هم بعداً توضیح می دم. ولی در مجموع به نظر من پزشک عمومی یا متخصصی که از شرایط ایران راضی نیست (در مجموع) بهتره که اقدام کنه برای اومدن. فقط باید یه کارهایی رو انجام بده که احتمال پذیرش گرفتنش رو ببره بالا. یه مقدارش رو در تاپیک چگونه رزومه خود را برای مچ کردن تقویت کنیم نوشتم ولی توضیحات بیشتری لازم داره که بعداً می ذارم.
3- وبلاگم رو ثبت کردم ولی هنوز هیچ پستی توش نذاشتم. دعا کنین کار گیر بیارم یه کم خیالم راحت شه می یام کلی مطلب می ذارم. کار گیر آوردن برای افرادی مثل من هم گرفتاری بزرگی یه. هم کار پایین به من نمی دن (می گن Over qualified هستی) هم کار بالا (می گن تجربه سیستم آمریکا رو نداری) خودم که فعلاً گیر کردم. یارو تا می فهمه پزشکم می گه You're over qualified و به سلامت. اینهمه کار تحقیقاتی کردم هیچ کدومش به اسمم نیست. خدا خیرشون بده. اعصابم حسابی خورده. من رفتم تا کار به فحش و فحش کاری نکشیده
ارادتمند
یاشار اعصاب خورد و ماری
شماره کیس :2011AS35XXX
دریافت نامه: 9 خرداد -- 30 می
ارسال فرمها: 11 خرداد-- 1 ژوئن
کنسولگری:آنکارا
مصاحبه: 10 مرداد-- 1 آگوست
دریافت ویزا:23 شهریور-- 14 سپتامبر
ورود به آمریکا: ۱۴ مهر--۶ اکتبر
دریافت سوشال:۱۵ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت: ۲۱ روز بعد از ورود
ارسالها: 58
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2011
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
درود بر یاشار عزیز ( آقا ما دوس داریم بگیم یاشار عزیز کی رو باید ببینیم !)
این هم یکی از خصوصیات جالب مهاجرته که آدم را با شرایط جدید آشنا میکنه و باعث میشه که با بدست آوردن تجربیات جدید خودشو با محیط جدید آداپته کنه. و این سختی ها باعث آبدیده شدن و رشد شخصیتی و پختگی و تکامل انسان میشه و آدم میتونه خودشو و توانایی هاشو محک بزنه.
در مورد کار اتفاقا نظر منم همینه تا آدم خودشو از نظر شرایط زندگی، کار و مخارج ، به یه سطح استیبل حداقل، نرسونه نمیتونه شش دونگ حواسشو به درس خوندن بده و درس خوندن بجای لذت بخش بودن براش عذاب وجدان میاره! ( البته این نظر کاملا شخصی منه!)
با انگیزه و اعتماد بنفس و پشتوانه علمی و تجربی که داری مطمئن هستم که یه شغل درس حسابی پیدا میکنی ( بخصوص که دعای برو بچه های مهاجرسرا هم پشت سرته)
شاد، موفق و تندرست باشی
شماره کیس: *****ANK20058
کنسولگری: آنکارا
نوع ویزا: خانوادگی F3
تاریخ مصاحبه: January 2012
تاریخ دریافت کلیرنس: March 2012
تاریخ دریافت ویزا:
تاریخ ورود به امریکا:
تعداد افراد: 3
در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک، بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است !!!
ارسالها: 305
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-03-27 ساعت 22:15)یاشار و ماری نوشته: (2012-03-25 ساعت 00:48)ali_kuchulu نوشته: عجب بابا... دوستان و همكاران گرامى همه دارن دنبال شغل كم دردسرتر از طبابت ميگردن حتى به قيمت كمتر بودن عايدى مادى! اين به نظر من فقط دوتا دليل ميتونه داشته باشه: يا چپ دوستان تو مدتى كه طبابت كردن اونقدر پر شده و اونقدربارشونو خوب بستن كه ديگه چندان به افزايش داراييها نياز ندارن، و يا زندگى تو آمريكا اونقدرراحته كه با همون حقوق بخورنمير اسيستانى ميشه آسوده و بى دغدغه زندگى كرد.
حالا كدوم ايناس الله اعلم!
اما از اينا كه بگذريم، ياشار ته دل مارو خالى نكن ديگه ! اين كه گقتى گرفتن ويزاى تحصيلى واسه پزشكا سخته منظورت بعد از دادن امتحان usmle بود؟ يعنى match شدن سخته يا ويزا براى استپهاى بعدى كه تو آمريكا برگزار ميشه يا چيز ديگه؟!
سلام به همگی.
ببخشید که زیاد پست نمی ذارم. این قضیه کار گیر آوردن برام مشکل شده. دیگه درس خوندن رو هم ول کردم دارم دنبال کار می گردم. یه چندتا نکته:
1- حقوق Physician assistant اصلاً کم نیست و معمولاً حدود 100 هزار دلار در سال هست. باید بگم هزینه های زندگی تو آمریکا نسبت به ایران خیلی کمتره (البته به غیر از اجاره خونه) بعداً می یام دلایلش رو می گم. شما با حقوق ساعتی 20 دلار فول تایم، که می شه ماهی حدود 3000 دلار (بعد از کم کردن مالیات) خیلی راحت می تونین زندگی کنین. بنابراین با 100 هزار دلار سالی شما می تونین زندگی شاهانه ای برای خودتون تدارک ببینین. در ضمن من اخیراً دیدم که روانپزشک رو با ساعتی 90 دلار استخدام می کنن که می شه ماهی بیشتر از 14000 دلار.
2- در مورد پذیرش گرفتن هم باید بگم که خوب سخته. شما فرض کنین برای گرفتن PhD تو ایران چقدر باید پارتی داشته باشین، پذیرش گرفتن از دانشگاههای ایالات متحده هم مثل همون پذیرش گرفتن PhD در ایران سخته. البته اینجا پارتی بازی مثل ایران ندارن بلکه اینجا Connection مهمه (همون چیزی که من ندارم و کار گیر آوردن برای من رو مشکل کرده). این مطلب خودش کلی بحث داره. فرصت کردم می یام می نویسم. اما اینکه گفتم در مورد پذیرش گرفتن یه کم بیشتر فکر کنین در جواب اون دوستمون بود که فوق تخصص قبول شده بود ولی می خواست ول کنه و برای پذیرش گرفتن اقدام کنه. پذیرش گرفتن از دانشگاههای اینجا در بهترین شرایط حداقل یک سال طول می کشه. با توجه به قضایای اخیر ایران هم اوضاع یه کم فرق کرده. استادهای اینجا وقتی می شنون طرف ایرانی هستش یه کم دست و پاشون رو جمع می کنن. حالا در مورد این هم بعداً توضیح می دم. ولی در مجموع به نظر من پزشک عمومی یا متخصصی که از شرایط ایران راضی نیست (در مجموع) بهتره که اقدام کنه برای اومدن. فقط باید یه کارهایی رو انجام بده که احتمال پذیرش گرفتنش رو ببره بالا. یه مقدارش رو در تاپیک چگونه رزومه خود را برای مچ کردن تقویت کنیم نوشتم ولی توضیحات بیشتری لازم داره که بعداً می ذارم.
3- وبلاگم رو ثبت کردم ولی هنوز هیچ پستی توش نذاشتم. دعا کنین کار گیر بیارم یه کم خیالم راحت شه می یام کلی مطلب می ذارم. کار گیر آوردن برای افرادی مثل من هم گرفتاری بزرگی یه. هم کار پایین به من نمی دن (می گن Over qualified هستی) هم کار بالا (می گن تجربه سیستم آمریکا رو نداری) خودم که فعلاً گیر کردم. یارو تا می فهمه پزشکم می گه You're over qualified و به سلامت. اینهمه کار تحقیقاتی کردم هیچ کدومش به اسمم نیست. خدا خیرشون بده. اعصابم حسابی خورده. من رفتم تا کار به فحش و فحش کاری نکشیده
ارادتمند
یاشار اعصاب خورد و ماری
ياشار جان نداشتيم هااااا
بابا از توبعيده نا اميد شدن و خورد شدن اعصاب
اگر مدير بوده پنج نمره منفي بهت ميدادم( به جبران اون نمره مثبتي كه به من دادي!!!!!)
عزيزم يادته زمان طرحمون!!!
يادته هر روز چندتا تصادف ميديديم؟
چند نفر ازدوستانمون رو گاز بخاري !!!!! گرفت و در روستاها مردند؟
يادته با كي ها طرف بوديم؟
يادته اون يارو به شما گفته بود برو خودتو اصلاح كن و بيا استخدام شي!!!!
ميدوني من فكر ميكنم همين سال اول فقط بايد ياد بگيريم سيستم اونا چه جوريه
هر جا ايميل ميزنيم ميگن اپليكيشن رو آنلاين پر كن!!
اين هم براي ما اولش وقت گيره ولي بايد ياد بگيريم
آقا برو جلو محكم ما هم مياييم پشتت هستيم
رو يكي من همه جوره حساب كن غير از مسايل مالي!!!
منتظر لحن محكم و شيرينتم
آرمان آرمانگرا
کیس نامبر: 2012as2xxxx
کنسولگری:انکارا
مصاحبه: فبريوري ٢٠١٢
کلیرنس: مارچ ٢٠١٢
دريافت ويزا: آپريل ٢٠١٢
تاریخ ورود به آمريكا: جون ٢٠١٢
تعداد افراد در این کیس نامبر: 3 نفر
ارسالها: 432
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام.آرمان عزیز با تمام صحبتهات موافقم بجز یک قسمتش(کاش میشد که موافق باشم).اونم اینکه این فرم پر کردنهای اونلاین حداقل برای رشتهٔ ما اکثرا به هیچ دردی نمیخوره.همانطور که یاشار عزیز هم اشاره کرد داشتن کانکشن خیلی خیلی مهم است.خیلی خیلی مهم است.صد تا اپلیکیشن هم پر کنی اونا بالأخره کسی را میپذیرند که یا خودشان بشناسند و یا از طرف کسیکه اونا میشناسند رکمند شده باشه.یکی از دوستانم که در رشتهٔ رادیولوژی ییل متچ شده میگفت اگر پروفسری که من یک سال باهاش کار تحقیقاتی انجام میدادم من زنگ نزده بود و سفارش من را نکرده بود برای ییل متچ نمیشدم. متاسفانه اوضاع برای کار تحقیقاتی و کار در کمپانیهای دارویی هم همینطور است.این امکان است که همه اونلاین فرم پر کنند ولی حقیقت این است که اونا کسی را استخدام میکنند که بشناسند یا ریکامندیشن داشته باشد(در اکثر مورد)نتیجه گیری اخلاقی این که در این شش ماه اول دست رو دست نگذاریم و بطور مجانی جایی شروع به کار کنیم(ریسرچ اسیستنت مثلا) و تا جایی که میتونیم خودی نشون بدیم و اعتبار کسب کنیم.خوبیش این است که اگر کارت خوب باشه اونا هم حتما اینو میبینند و معمولان کمک میکنند که بالاخره دستت بند بشه به یک کاری.
***2012AS16
تاریخ دریافت ویزا:29 March
تاریخ ورود به آمریکا :June 1
تاریخ دریافت گرین کارت : 20 June,
تعداد افراد با این کیس:3
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
(2012-03-28 ساعت 09:35)kourosh2011 نوشته: درود بر یاشار عزیز ( آقا ما دوس داریم بگیم یاشار عزیز کی رو باید ببینیم !)
این هم یکی از خصوصیات جالب مهاجرته که آدم را با شرایط جدید آشنا میکنه و باعث میشه که با بدست آوردن تجربیات جدید خودشو با محیط جدید آداپته کنه. و این سختی ها باعث آبدیده شدن و رشد شخصیتی و پختگی و تکامل انسان میشه و آدم میتونه خودشو و توانایی هاشو محک بزنه.
در مورد کار اتفاقا نظر منم همینه تا آدم خودشو از نظر شرایط زندگی، کار و مخارج ، به یه سطح استیبل حداقل، نرسونه نمیتونه شش دونگ حواسشو به درس خوندن بده و درس خوندن بجای لذت بخش بودن براش عذاب وجدان میاره! ( البته این نظر کاملا شخصی منه!)
با انگیزه و اعتماد بنفس و پشتوانه علمی و تجربی که داری مطمئن هستم که یه شغل درس حسابی پیدا میکنی ( بخصوص که دعای برو بچه های مهاجرسرا هم پشت سرته)
شاد، موفق و تندرست باشی
کورش، آرمان و CMBT سلام
مرسی بابت دلگرمیتون. من چند تا مشکل دارم:
1- من از سال 3 دانشگاه به بعد همیشه کار کردم (البته بعد از کنکور هم یه دو ماه تو معدن کار کردم حتماً داستانش رو تو تاپیک راهنمای قدم به قدم خوندین) من وقتی کار نمی کنم عصبی می شم. کلاً وقتی کار می کنم اوضاعم خیلی بهتره.
2- من وقتی عصبی می شم یا وقتی خیلی عمیق فکر می کنم (البته اگه مغزی باقی مونده باشه) سرم رو می خارونم.
3- من در حال حاضر کار نمی کنم و خیلی هم فکر می کنم، در نتیجه کف کله ام کلاً زخم شده.
4- اون روز داده بودم ماری موهام رو کوتاه کنه که یه هو نمی دونم چه طور شده اندازه یه تخم مرغ کچل شد: نتیجه گیری دراماتیک - کل موهام رو (البته اون سه چهار تا شیوید رو می گم) از ته زدم.
5- حالا یه قیافه ای پیدا کردم که به زودی من رو می گیرن می گن جزام دارم.
6- همه این ها رو بذارین پهلوی هم، با این قیافه ی مهاجر من خوب معلومه به من کار نمی دن و من عصبی تر می شم و بیشتر شبیه جزامی ها می شم و ... معلوم نیست چی قراره این فیدبک مثبت رو قطع کنه.
به هر حال همچنان مقاومم. آدم 2 دلار می ده لاتاری (MEGA MILLION رو می گم) به اندازه 200 دلار از فکر و خیالش لذت می بره. جاتون خالی خیلی حال می ده. اومدین حتماً امتحان کنین.
تا هفته دیگه اگه به من کار ندن می رم خودم یه بیمارستان می زنم
ارادتمند
یاشار و ماری
شماره کیس :2011AS35XXX
دریافت نامه: 9 خرداد -- 30 می
ارسال فرمها: 11 خرداد-- 1 ژوئن
کنسولگری:آنکارا
مصاحبه: 10 مرداد-- 1 آگوست
دریافت ویزا:23 شهریور-- 14 سپتامبر
ورود به آمریکا: ۱۴ مهر--۶ اکتبر
دریافت سوشال:۱۵ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت: ۲۱ روز بعد از ورود