کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
چرا امريكا؟
(2011-09-06 ساعت 21:20)rs232 نوشته:  یکی از علت های مهم امریکا زدگی ایرانی ها همین سخت بودن و یا شاید هم غیر ممکن بودن گرفتن ویزا برای جوانان است. مثلا چون رفتن به کانادا و یا برخی از کشورهای اروپایی آسان تر است کلاسش هم پایین است و چون همه می توانند به مالزی بروند تقریبا کلاس خاصی ندارد. مطمئن باشد اگر رفت و آمد و یا زندگی در امریکا برای ایرانیها آزاد بود اصلا هیچ کسی به فکر مهاجرت به امریکا نمی افتاد مگر اینکه شرایط اکازیونی در آنجا به انتظارش باشد. در حالی که در شرایط فعلی گرفتن ویزا و یا گرین کارت امریکا برای یک جوان ایرانی یعنی رسیدن به قله افتخار و یعنی انجام دادن یک کار شگفت انگیز. حالا اینکه بتواند در آنجا زندگی کند یا نه بحث دیگری است که کسی حتی به آن فکر هم نمی کند. خیلی از مردم در امریکا اعتقاد دارند که زندگی در کشورهای اروپایی بسیار ساده تر و بهتر است و دو تا از همکاران امریکایی من تا کنون با ویزای کاری به اروپا رفته اند. یکی از آنها لندن است و دیگری در مادرید زندگی می کنند و هر دوی آنها بسیار از زندگی در آن شهرها راضی هستند.
خود من امریکا را خیلی دوست دارم چون اولا به خاطر اینکه تا حالا در هیچ کشور دیگری زندگی نکرده ام تا بدانم چطور است و دوما اینکه کلاس امریکا در ایران بالاتر است و مثلا اگر در ایران به یک مهمانی بروم و اختر خانم پز داماد ایتالیایی خودش را به من بدهد من هم می توانم بگویم اتفاقا همه ایتالیایی ها دارند سر و دست می شکانند که به امریکا بروند! گرچه این حرف چرت باشد ولی در ایران جا افتاده و قابل باور است و به درد پز دادن می خورد!
با اینکه در کنار دیگر عوامل مهاجرت یکی از علت های مهاجرت من به امریکا همین پز دادن و چزوندن کسانی بود که از دماغ فیل افتاده بودند ولی در این پنج سال آرزو به دل ماندم که بتوانم یک سفر به ایران بروم و لااقل چهار جا بتوانم پز بدهم و عقده ام بخوابد. پز را هم باید تا از تنور در می آید و داغ است به پیشانی طرف مقابل چسباند اگرنه پز مانده و کهنه دیگر هیچ لطفی ندارد و اصلا ندادنش بهتر از دادنش است.
ولی از مسئله پز و کلاس که بگذریم خود من پس از اینکه پاسپورت امریکایی خودم را گرفتم می خواهم برای کار در یک کشور اروپایی اقدام کنم تا هم زندگی در آنجا را که خیلی تعریفش را شنیده ام تجربه کنم و هم اینکه یک مقداری به ایران نزدیک تر باشم.
بعد این مدت از امریکا خسته شدی ؟ دل تو زده ؟ که می خوای بری .به اون چیزایی که میخواستی نرسدی ؟ دلیلت چیه ؟
تشکر کنندگان: Iman-gta ، SH1A2R3 ، rs232 ، maaref
من واقعا فکر می کنم که بسیاری از افراد باید اون تغییراتی که می خوان تو آمریکا ببینن رو اول تو خودشون ایجاد کنن. شاید خیلی ها به این نتیجه برسن که بدون تغییر نگاه و طرز فکر و عوض کردن اون چیزایی که مانع خوشبختیمون میشه و عوض کردن فکر و دل خودمون صرف تغییر مکان کاری رو از پیش نمی بره.
(مثلا این زندگی کردن به خاطر نظر دیگران و اینکه هدف ما ملت به جای خوشحالی خودمون فخر فروختن هست. مثل یه سری از دخترای ایرانی که بین پنج تا خواستگار اونی رو انتخاب می کنن که باهاش راحت تر میتونن پز بدن نه اونی که باهاش تفاهم بیشتری دارن. بعد هم میگن چرا بدبخت شدیم!!!)
تا وقتی که این روحیه مخرب با ما باشه هر جا باشیم وضعمون عوض نمی شه.
تشکر کنندگان: ابی22 ، majidusa01 ، Iman-gta ، shahrzad_a ، amiry ، SH1A2R3 ، sohi ، rs232 ، aden ، maaref
آمریکا برای من مثل رویا شرینه... همین یکی برام یه دنیا حرفه آزادی رفاه آرامش هر چیزه خوبی که دوستشون دارم تو آمریکا میتونم بهشون برسم.
I have a dream
حالا!!!
تشکر کنندگان: majidusa01 ، SH1A2R3 ، hvm ، maaref
(2011-09-06 ساعت 21:20)rs232 نوشته:  یکی از علت های مهم امریکا زدگی ایرانی ها همین سخت بودن و یا شاید هم غیر ممکن بودن گرفتن ویزا برای جوانان است. مثلا چون رفتن به کانادا و یا برخی از کشورهای اروپایی آسان تر است کلاسش هم پایین است و چون همه می توانند به مالزی بروند تقریبا کلاس خاصی ندارد. مطمئن باشد اگر رفت و آمد و یا زندگی در امریکا برای ایرانیها آزاد بود اصلا هیچ کسی به فکر مهاجرت به امریکا نمی افتاد مگر اینکه شرایط اکازیونی در آنجا به انتظارش باشد. در حالی که در شرایط فعلی گرفتن ویزا و یا گرین کارت امریکا برای یک جوان ایرانی یعنی رسیدن به قله افتخار و یعنی انجام دادن یک کار شگفت انگیز. حالا اینکه بتواند در آنجا زندگی کند یا نه بحث دیگری است که کسی حتی به آن فکر هم نمی کند. خیلی از مردم در امریکا اعتقاد دارند که زندگی در کشورهای اروپایی بسیار ساده تر و بهتر است و دو تا از همکاران امریکایی من تا کنون با ویزای کاری به اروپا رفته اند. یکی از آنها لندن است و دیگری در مادرید زندگی می کنند و هر دوی آنها بسیار از زندگی در آن شهرها راضی هستند.
خود من امریکا را خیلی دوست دارم چون اولا به خاطر اینکه تا حالا در هیچ کشور دیگری زندگی نکرده ام تا بدانم چطور است و دوما اینکه کلاس امریکا در ایران بالاتر است و مثلا اگر در ایران به یک مهمانی بروم و اختر خانم پز داماد ایتالیایی خودش را به من بدهد من هم می توانم بگویم اتفاقا همه ایتالیایی ها دارند سر و دست می شکانند که به امریکا بروند! گرچه این حرف چرت باشد ولی در ایران جا افتاده و قابل باور است و به درد پز دادن می خورد!
با اینکه در کنار دیگر عوامل مهاجرت یکی از علت های مهاجرت من به امریکا همین پز دادن و چزوندن کسانی بود که از دماغ فیل افتاده بودند ولی در این پنج سال آرزو به دل ماندم که بتوانم یک سفر به ایران بروم و لااقل چهار جا بتوانم پز بدهم و عقده ام بخوابد. پز را هم باید تا از تنور در می آید و داغ است به پیشانی طرف مقابل چسباند اگرنه پز مانده و کهنه دیگر هیچ لطفی ندارد و اصلا ندادنش بهتر از دادنش است.
ولی از مسئله پز و کلاس که بگذریم خود من پس از اینکه پاسپورت امریکایی خودم را گرفتم می خواهم برای کار در یک کشور اروپایی اقدام کنم تا هم زندگی در آنجا را که خیلی تعریفش را شنیده ام تجربه کنم و هم اینکه یک مقداری به ایران نزدیک تر باشم.

آقای آرش خان طبق معمول زدید تو خال. Big Grin
منهم فکر میکنم دست نیافتنی بودن امریکاست که باعث شده همه سودای آنرا داشته باشند.
این آقای آرش جدای از مهندسی در جامعه شناسی هم استاد هستند. اگر سری به بقیه تاپیک ها زده باشید میفهمید که شم ژورنالیستی خوبی هم دارند و میتوانند به خوبی مسائل به ظاهر پیش پا افتاده را تبدیل به یک بحث داغ بکنند.Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
البته من یک قابلیت دیگه هم در آرش کشف کردم که......... بعدا میگمCool
موفق باشید.
2012AS58XXX
آنکارا
مصاحبه:June 13 - برگه آبی
کلیرنس:Sep. 25
ورود به امریکا: 15 نوامبر. ویرجینیا
سوشیال: 8 روز بعد- ویرجینیا
گرین کارت:12 روز بعد ایندیانا !
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، rs232 ، hvm ، maaref ، Rana rain
نيمار عزيز سلام،
من نميخوام از كشورم بد تعريف كنم. اما واقعا به نظرتون ايران و امريكا از نظر متعادل بودن در يه سطحن؟
اگه غير از نظره پزدادن دليله ديگه نباشه پس چرا بيشتره ايرانيا خودشونو به اب واتيش ميزنن تا برن امريكا؟واسه ي چي كشورو همزبون هاشونو ول ميكنن برن يه كشور غريب؟چرا افرادي كه سني ازشون گذشته اصلا فكره مهاجرت به امريكا به ذهنشون نميزنه اما اكثريت جوان ها شب ها با روياي رسيدن به امريكا جوابشون ميبره؟
بله مردم ايران بيشترشون انسان هاي متعادلي هستن اما فقط براي كشورشون.مثلا شما كار كردن ايرانيا رو با امريكايي ها مقايسه كرد؟
به خاطره همين چيزاست كه يه فردي كه سني ازش گذشته خيلي كمتر از يه جوون به فكره مهاجرت ميفته،چون به سيستم ايران مخصوصا از لحاظ كاريش عادت كرده و نميتونه خودشو با يه ادمي كه از همون جوونيش اونجا كار كرده يكسان كنه.و به خاطره همين نبود اعتداله بينه دو كشوره كه ميگن اگه ميخواين مهاجرت كنين هر چي بچه تر باشين بهتره تا راحتتر بتونين خودتونو با شرايط كشور ثالث وفق بدين.
اگه ايرانواز نظره اعتدال بااروپا مقايسه كنين يه چيزي اما به نظره من نميشه با امريكا مقايسش كرد. 
تونل ها نشان می دهند در دل سنگ ها هم میتوان راه ساخت.....

"اینجآ بجز دوری تــو چیزی به مــن نزدیک نیست"
تشکر کنندگان: rs232 ، nimar123 ، maaref ، alinet
هر چه که سن انسان بیشتر می شود در مقابل تغییر از خودش مقاومت بیشتری نشان می دهد. اگر نشستن یک فرد جوان و یک فرد مسن را بر روی مبل مقایسه کنیم متوجه می شویم که فرد جوان پیوسته در حالت تغییر وضعیت است و بدنش را کش و قوس می دهد و یا با شصت پایش به میز ضربه می زند و با دستش با موها و سر و صورتش ور می رود. چند بار هم از جایش می پرد و به جاهای مختلف سر می کشد و دوباره می نشیند. در واقع فرد جوان با تغییر وضعیت به دنبال لذت بیشتر از زندگی خود است. ولی یک فرد مسن بسیار آرام و بی حرکت در جای خود می نشیند و حتی گردنش را هم به آرامی می چرخاند تا مبادا رگ به رگ شود. علت این است که هر تغییری در فرد مسن ممکن است با درد و رنج همراه باشد و اگر شرایط موجود حتی با درد برایش قابل تحمل باشد کمتر تمایلی برای تغییر وضعیت خود دارد و ترجیح می دهد که از دردها و رنج های جدید و غیر قابل پیش بینی دوری کند.
با آرزوی موفقیت برای شما
تشکر کنندگان: storagemeter ، ARASH@MH ، nimar123 ، sohi ، saied-k ، hvm ، humsun ، amiry ، maaref ، nastaran86 ، alinet ، Hediyeh ، yaser60
بحث مدل يا نوع كار كردن نيست،بحث شرايط كاره.
بله پدر بزرگ شما كارشو براساس تجربه بلده،و اينكارشو ميتونه تو هر جايي از دنيا انجام بده چون اين تخصصشو از طريق سواد پيدا نكرده،از روي تجربه است.
اما اگه يه كسي سواد حداقل ليسانس داشته باشه و مثلا ١٠ در ايران كار كرده باشه براش سخته مهاجرت كنه مخصوصا به امريكا.اون فرد لااقل بايد چند سال در امريكا در سطح پايين تر از سواد و تخصص خودش كار كنه تا بتونه به جايگاه اوليش برگرده.اين واسه ي يه ادم كه تقريبا ميان ساله و همچنين تو ايران كار كرده سخته.
درسته تنهايي و دوري از وطن و يه مسايل مثل اينها هست.اما به نظر من بيشترش به خاطره اين مسايل كاريه.
الان اگه به يك كسي، حالا به هر دليلي بگين مهاجرت كن اولين حرفي كه ميزنه ايه كه،"من اگه مهاجرت كنم كارمو چكار كنم؟ايا اگه به اون كشور مهاجرت كنم ايا اونجا حداقل همين كاري رو كه اينجا دارم رو ميتونم انجام بدم؟"
كار كردن و همچنين كار خوب داشتن يكي از موارد مهميه كه باعث ميشه تو كشوري كه غريبي احساس ناراحتي نكني وهمچنين اگه كارتو دوست داشته باعث ميشه خيلي به مسايلي مثل دوري از غربت و تنهايي و ...فكر نكني.
الان دايي من گرين كارت داره و اينجا هم استاد دانشگاست و امسال هم بازنشست ميشه، با اينكه دوست نداره بمونه اما فكر اينو هم ميكنه اگه اونجا بره ديگه ارج و مقامي كه اينجا داره رو اونجا نداره
تونل ها نشان می دهند در دل سنگ ها هم میتوان راه ساخت.....

"اینجآ بجز دوری تــو چیزی به مــن نزدیک نیست"
تشکر کنندگان: nimar123 ، humsun ، ARASH@MH ، maaref
چرا امريكا ؟ چرا ؟

سلام به همه دوستان مهاجر سرايي خوبم چون چند روزي بود چيزي ننوشته بودم احساس دلتنگي كردم و سلام احوالپرسيم طولاني شد ؟!!Big Grin

.
.
.

با تشكر از نيماي عزيز ! بخاطر سوال خوبتون !!! چرا امريكا ؟ پس كجا ؟

كجا برم ، كه از سالهاي سال پيش ، از درون فيلمهاي وسترنش تاريخشو ياد گرفته باشم ، از فيلمهاي امروزي ترش حال و هوا و خيابوناي ايالتها و شهر هاي مهمشو بشناسم ؟ از بس GTA و DRIVER بازي كرده باشم تا تمام پيچ و خم هاي ميامي و LA و سرازيري هاي محله چيني هاي سان فرانسيسكو رو و ... رو اينقدر خوب بلد باشم ؟!
كجا برم كه مردمش متعلق به همه دنيا باشن و هر كسي بعد از 5 سال زندگي در اونجا بشه امريكن و فرقي با بقيه نداشته باشه ؟
كجا برم كه اينقدر ايروني خوب و همزبون باحال توش پيدا بشه ؟
كجا برم كه 4000 تا دانشگاه و مركز علمي معتبر داشته باشه ؟
كجا برم كه آب و هواش بجاي 4 فصل ، 6 فصل باشه و از بيابون تا قله و دريا و جنگل توش باشه ؟ كجا برم كه زبونش رو از بچگي سعي كردن بهمون ياد بدن و تازه ليسانسش رو هم دارم و ميتونم گليممو از اب بيرون بكشم؟ كجا برم بهتر از امريكا تا به روياي ايجاد يك شركت كامپيوتري يا راه انداختن كسب و كار مستقل جديد و با آتيه اينقدر اميدوار باشم ؟
كجا برم كه كسي با دين و مذهب ادم كاري نداشته باشه ؟
كجا برم كه بچم وقتي بزرگ شد بتونه تو مدرسه اينقدر شاد باشه ! و اينقدر امكانات درجه اول داشته باشه !
كجا برم كه اينقدر بچه هاي خوب مهاجر سرا مقيمش باشن و اينقدر اطلاعات خوب و بدش رو به روشني در اختيارم قرار داده باشن ؟
كجا برم كه عكس هوايي لاس وگاسش يا تصوير برج سيرز تو شيكاگوش هميشه بك گراند كامپيوتر و لب تاپمه ؟!
كجا بر م كه با 30 دقيقه وقت صرف پر كردن فرم لاتاريش بشه ( گفتم شايد بشه )تو صف گرفتن گرين كارتش قرار گرفت ؟
كجا برم كه اينقدر هنرمند و خواننده ايراني زياد داشته باشه ؟
كجا برم كه اينقدر كنسرت هاي خواننده هاي ايراني و جهاني توش برگزار بشه و بشه با ملت حال كرد ؟
كجا برم كه اينقدر ديسكو و بار زياد داشته باشه ؟!
كجا برم كه اينقدر پليس حامي مردم باشه و اجراي قانون براي ملت مهم باشه !
كجا برم كه اينقدر دموك . راسي باشه كه خيال ادم از دو.لت و حك . و . مت راحت باشه و بهش فكر نكنه ؟!!
كجا برم كه 100 ميليون پول نقد بشه 100 هزار دلارو و بشه باهاش خيلي كارا كرد ؟
كجا برم كه با 209 هزار دلار بتونم اون خونه رو كه تو دالاس نشون كردم بخرم كه 800 مترزمين داره بدون ديوار حصار و به جاش پرچين داره و 3 تا سرويس بهداشتي و 4 تا اطاق خواب ؟ تازه هم قيمت يه اپارتمان 60 متري تو تهرانه !!

كجا برم ؟ Big Grin
تشکر کنندگان: nimar123 ، soheilbadami ، humsun ، maaref ، alireza.nayyeri ، hasti4
دوستان یه موضوعی واسه من امروز پیش اومد خواستم به شما هم گفته باشم.

عزیزان من یکی رو میشناختم که کشته مرده آمریکا بود البته از استرالیا هم خوشش مییومد اما بیشتر میخواست بره یواس علاقه ی این فرد اونقدر زیاد بود که من جلوش کم می آوردم اما این فرد اخیراً خیلی حال و هواش عوض شده بود و کم کم داشت علاقش رو از دست میداد.منم پیگیر این قضیه شدم و بعدش فهمیدم یارو چند تا تظاهرات تو اخبار دیده فکر کرده که دیگه زبونم لال آمریکا نابود شده.و من از این یه چیزی یاد گرفتم و اون اینه که علاقه زیاد مهم نیست به نظر من مهم طرز فکر ماست.
دوستان این فقط یک خاطره نبود بلکه هدف من از بیان کردن این موضوع این بود که کسانی که واقعاً سر سری به قضییه مهاجرت نگاه میکنند. بدونید این بزرگترین تصمیم زندگیتون خواهد بود پس هیچ وقت از یک بعد به قضییه نگاه نکنید.
تشکر کنندگان: ParsTrader ، saied-k ، nimar123 ، maaref
(2011-10-18 ساعت 21:54)majidusa01 نوشته:  دوستان یه موضوعی واسه من امروز پیش اومد خواستم به شما هم گفته باشم.

عزیزان من یکی رو میشناختم که کشته مرده آمریکا بود البته از استرالیا هم خوشش مییومد اما بیشتر میخواست بره یواس علاقه ی این فرد اونقدر زیاد بود که من جلوش کم می آوردم اما این فرد اخیراً خیلی حال و هواش عوض شده بود و کم کم داشت علاقش رو از دست میداد.منم پیگیر این قضیه شدم و بعدش فهمیدم یارو چند تا تظاهرات تو اخبار دیده فکر کرده که دیگه زبونم لال آمریکا نابود شده.و من از این یه چیزی یاد گرفتم و اون اینه که علاقه زیاد مهم نیست به نظر من مهم طرز فکر ماست.
دوستان این فقط یک خاطره نبود بلکه هدف من از بیان کردن این موضوع این بود که کسانی که واقعاً سر سری به قضییه مهاجرت نگاه میکنند. بدونید این بزرگترین تصمیم زندگیتون خواهد بود پس هیچ وقت از یک بعد به قضییه نگاه نکنید.

سلام
امیدوارم این تظاهرات امریکایی ها باعث بشه نه فقط در ایران بلکه در کل اسیا افرادی که قصد جدی برای مهاجرت ندارند از ثبت نام کردن پشیمون بشن و شانس افرادی که واقعا قصد مهاجرت دارند بیشتر بشه
البته ممکنه عده ایی بگند که دوبرابر ظرفیت بر می دارند و ...
اما واقعیت اینه که افراد بسیار زیادی را چه سال قبل و چه سالهای قبل دیدم که ویزا گرفتن و رفتن امریکا و 2 3 بار دیگه هم رفتن بعد گفتن به درد ما که بچه داریم نمی خوره !!! خیلی ها رفتن و گفتن کار بدرد بخور برای تخصص انها نبود و .... کلا خیلی ها اصلا نمی دونند برای چی می خواهند مهاجرت کنند و همانطور که گفتم فقط برای ایرانی ها هم نیست .
البته خدا را شکر امسال بنگلادش جزو ثبت نامی ها نیست و همین باعث شده احتمال برنده شدن ایرانی ها بهتر بشه امیدوارم همه کسانی واقعا شرایطش را دارند و تحقیق مناسب برای مهاجرت کردند برنده لاتاری بشوند
با ارزوی موفقیت برای همه واجدین شرایط برای برنده شدن در لاتاری امسال

آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
تشکر کنندگان: majidusa01 ، Ali Sepehr ، laili ، soheilbadami ، saied-k ، nimar123 ، kavoshgarnet ، comrun ، ابی22 ، maaref ، nastaran86
saied-k@
با اکثر بندها موافقم ولی با اون 100 تا خیلی کاری از پیش نمیره. 300 تا دیگه روش بگذار ! (خیرشو ببینی)
موفق باشید.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
تشکر کنندگان: ParsTrader ، majidusa01 ، saied-k ، nimar123 ، maaref
(2011-10-19 ساعت 11:47)soheilbadami نوشته:  saied-k@
با اکثر بندها موافقم ولی با اون 100 تا خیلی کاری از پیش نمیره. 300 تا دیگه روش بگذار ! (خیرشو ببینی)
موفق باشید.

سهيل جان ! فراموش نكنيد براي ما كه در ايران هستيم ، اگر زمين و ملك پدري به ارث نبريده باشيم و كلا از داشتن شغل شريف باباپولداري ( به قول آرش خان ) محروم باشيم ، جمع و جور كردن 100 ميليون كار شاق و حاصل زحمات اين 5 - 6 سال سخت كار كردنمون است. شما چنان راحت فرموديد يه 300 تا ديگه بزار روش كه بنده دچار يه حالت روحاني و پر از شادي شدم. كاش صحبت از 300 هزار دلار به همين سادگي بود.
من اميدوارم حدود 100 هزار تا نقدي بيارم ، 50 تا بزارم براي سال اول اشنايي ، 50 تا بزارم مثلا براي اجاره يه RETAIL SHOP يا يه دفتر كوچك جهت كاراي كامپيوتري و وب و اين چيزا ... شايدم شد و با تجربه و مدارك خانمم زديم تو كار لباس و خياطي . ببينيد اينها گزينه هايي هستند كه اگر هركدوم بگيره ممكنه به ايجاد يه بيزنس مستقل تو امريكا بيانجامه. من اصلا قصد خريد يك بيزنس كامل رو در ابتداي كار ندارم تازه پولش رو هم ندارم. كه فكر مي كنم همون 400-500 هزار تا رو لازم داشته باشه كه شما فرمودين.
برنامه من اينه كه اگه ابتداي كار و جا افتادنمون درست سپري شد ، و ديدم ميشه يه بيزنس با پول كم ايجاد كرد بازم از ايران پول بيرون بكشم و بزارم رو سرمايه اوليه. اينها پلن كلي است و جزييات است كه آينده رو روشن ميكنه. كاش شما كه اونجا هستيد مي تونستيد بيشتر در مورد جزييات راهنمايي كنيد.
منتظر پاسخ شما و بقيه دوستان هستم.
تشکر کنندگان: sohi ، nimar123 ، soheilbadami ، SH1A2R3
يك سوال از همه دوستان ؟! لطفا نظر خودتون رو بگيد !

يكي از دوستانم ميگه: بهتره آدم 500 تومن بزاره تو بانك ايران و ماهي 5-6 هزار دلار رو يك جوري منتقل كنه امريكا . اينجوري هم سود خوبي مي گيري هم ديگه لازم نيست دغدغه كار و شغل در امريكا رو داشته باشيد.

به نظر شما آيا در صورت داشتن همچين پولي اين كار صحيح است ؟! ايا كسي تجربه اينچنيني داشته است ؟ شما كه در امريكا كسب و كار مستقلي داريد از نتيجه سرمايه گذاري خودتون راضي هستيد ؟ حدودا در يك شغل مستقل با 500 هزار دلار سرمايه ماهانه چه درامد خالصي ميشه بدست آورد ؟


اميدوارم هر چه زودتر جواب هاي خوبتون رو بخونيم !
.
.
.
تشکر کنندگان: sohi ، nimar123 ، SH1A2R3
من فقط به دوستان توصیه ای در حد تجربه و عقیده ام میکنم و اینکه حتما تشریف بیارید و 1 سال بمونید و قبل از اون چیزی رو به پول تبدیل نکنید و حتی الامکان از راه دور برنامه ریزی انجام ندید. چون همین رنامه ریزیها (البته جمعاوری اطلاعات منظورم نیست) ممکن هست که افق فکری رو محدود و مخدوش کنه.
در مورد اون 300 اضافه ! هم اصلا شوخی کردم ! یعنی منظورم به اشخاص زیر 3 سال سابقه نبود !
حتما لازمه که تفاوتها رو با زندگی در اینجا لمس کنین .من همیشه به دوستانم در ایران که با هم در تماس هستیم و ابراز تمایل میکنن که 1 جوری بیاین و اینجا بمونن و یا در استانه مهاجرت هستن میگم که اگه میاید هیچ تصوری رو با خودتون نیارید چه مثبت چه منفی و اصولا با هارد فرمت شده بیاید ! اگر چه که کار دشواری هست.
منظورم اینه که سعی کنین همه چیزو اینجا و تازه تازه جذب کنین و با مدل اینها. توضیحش شاید سخت باشه
ولی منظور همین بود که گفتم.
2سال پیش و همزمان با بردن گرین کارد وقتی با اشنایی در امریکا صحبت میکردم یادمه به طنز بمن گفت که عجله نکن اگر بعد از 6 ماه تونستی 1 ساندویچ برای خودت بدون دردسر سفارش بدی و به مامور پشت دخل حالی کنی چی دقیق میخوای و اونهم درست بهت داد تازه بفهم داری استارتو میزنی ! شاید این اغراق هست ولی حقیقت زیادی توش هست. یک مثلی اینجا هست (baby steps )یعنی قدمهای خیلی کوچک و اروم برداشتن مثل 1 نوپا و واقعا کاربرد داره .
با خودم عهد کردم که پستهایی نزنم که حتی مقداری بوی انرزی منفی از اون بیاد چون اکثر مخاطبهای سایت جوان و پر شور هستن و هر چند که مطالب واقعی باشن ولی بازخورد خوبی ندارن و با خرد جمع سازگار ممکن است نباشد. البته امیدوارم این پست اینطور نبوده باشه و جهت اگاهی بحساب بیاد.
برای همگی ارزوی توفیق دارم.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
تشکر کنندگان: tamanna ، ابی22 ، sohi ، saied-k ، ParsTrader ، shahrzad_a ، nimar123 ، laili ، comrun ، amiry ، SH1A2R3 ، alinet
سهيل جان !

من هميشه وقتي پستهاي شما رو مي خونم ، خصوصا وقتي طرف جوابتان خود بنده باشم ، چهره شما به صورت يك فرد ميانسال كمي تپل مثل خودم و داراي ريش پروفسوري با چهره اي جدي و مصمم ! جلوي چشمام ظاهر ميشه ؟! و يه كمي هم ازتون مي ترسم ! فكر ميكنم دليل اين مسئله اينه كه شما در پستهاتون تا جايي كه ميشه واقع گرايانه و بسيار جدي صحبت مي كنيد. نوشته هاي شما يكي از مرجع هاي هميشه خوب براي من است چون از روياپردازي هاي بي پشتوانه ما پرده بر مي داره و واقيتهايي رو كه شما لمس كرديد به رايگان در اختيار ما مي گذاره . پس نگران نباشيد و همچنان رك و بي پرده صحبت كنيد . من از 300 كه فرموديد خيلي خوشم اومد و بجاي اينكه خودم رو گول بزنم و بگم حالا اگه 300 نشد 200 هم كافيه ! سعي مي كنم تخقيق كنم و اگر ديدم 300 براي فلان كار كفايت ميكنه تا اينور هستم زور ميزنم كه بودجه خودم رو افزايش بدم و به مبلغ مورد نياز نزديك كنم. باز هم از طرف خودم و بچه هاي در وضع خودم از همه شما دوستان ايراني / امريكايي خودم تشكر مي كنم بخاطر اينكه هنوز تو اونور دنيا با ما در ارتباط هستيد و با وجود تمام مشكلاتتون براي ما وقت مي گذاريد.

...
تشکر کنندگان: tamanna ، nimar123 ، soheilbadami ، SH1A2R3




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان