نکته های جادویی آمریکا

[kavoshgarnet]

اولین نکته جادویی:
اگر بعد از کلی تمرین زبان انگلیسی وارد آمریکا شدید و در روزهای اول از کسی سوالی پرسیدید و او شروع به حرف زدن کرد و شما بیش از 99 درصد صحبت های طرف را نفهمیدید و بعد از چند بار تلاش بالاخره موفق شدید که به طرف با لهجه خوب آمریکایی بگویید: "ببخشید من خوب متوجه نمی شم امکان دارد کمی آرامتر صحبت کنید" اما او همچنان با همان سرعت ادامه داد و شما باز هم متوجه نشدید که فرمایشهای ایشان چیست، لطفا در تصمیم به بازگشت به مام میهن عجله نکنید که "وای من با اینهمه تلاش هنوز در زبان صفرم و من موفق نخواهم شد" و از این حرفها چون ...
... چون طرف شما در حال صحبت کردن به زبان اسپانیش است و اصلا معنی صحبت های شما را هم نمی فهمد و البته شاید دارد داستان خنده دار خودش با نگهبان ساختمان را برای شما تعریف می کند.

یک نکته جادویی دیگر:
آیا می دانید اگر لهجه شما صد درصد آمریکایی باشد اما مثلا حدود 30 درصد صحبت کردن آمریکایی ها را بفهمید چه اتفاقی می افتد. اتفاقی که می افتد این است که اگر از کسی چیزی بپرسید یا درباره موضوعی با شخصی صحبت کنید او به سرعت شروع به صحبت سریع و با لهجه کامل آمریکایی کرده و آمریکاییها(ی شیکاگو) عادت به مکث ندارند و تا پایان صحبت یک نفس صحبت می کنند و این اصلا خوب نیست که بعد از ده دقیقه به آنها بگویید: "ببخشید من اصلا متوجه نشدم می شه از اول و آرامتر صحبت کنید!!"

نکات جادویی دیگر: اگر دیدید که یک پسر یا دختر مو طلائی با چشمان سبز دائما وقتی که شما را می بیند بلند می خندد سریع در لاک دفاعی نروید و گمان نکنید که دارد شما را مسخره می کند بلکه ایشان یک مهاجر تازه روسی یا اکراینی است و همانطور که شوروی سابق می خواست در تکنولوژی از آمریکا جلو بزند ولی از آن ور بام می افتاد اینها هم سعی می کنند از آمریکایی ها جلوتر بوده و به جای لبخند هر هر خنده تحویل بدهند و البته اگر دیدید که یک موطلایی دیگر صد مرتبه هم از روبروی شما رد شد و همیشه مستقیم رو به جلو نگاه می کرد و هیچگاه چشمش به سمت شما نچرخید تصور نکنید که ایشان از شما متنفر است بلکه ایشان نیز از کشورهای اقمار شوروی سابق است و قصد دارد در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی کرده و از فرهنگ چشم در چشم شدن و لبخند آمریکایی ها برحذر باشد.

نکته جادویی آخر امروز:
اگر دیدید که 1- همه چیز بی کیفیت و کهنه و قدیمی و 2- آدمها اهل سوء استفاده و اهل دروغ و چاپلوسی و دوز و کلک و 3- اگر دیدید که ماشین ها زیاد بوق می زنند و خیابان ها و پیاده رو ها خراب و پر از اشغال و 4- مردم از چراغ قرمز رد می شوند و وسط چهار راه یا جلوی پای شما تف می اندازند و یا احساس خطر می کنید و یا 5- اصلا فکر می کنید اینجا هم مثل ایران است؛ برای مورد شماره 1 شما در محله اسپانیش ها یا هندی ها و برای مورد 2 در محله عربها و برای مورد 3 در محله پاکستانی ها و برای مورد 4 شما در محله آفریقایی ها و برای مورد 5 در محله ایرانیها هستید. اگر می خواهید چیزهایی که درباره آمریکا شنیده اید را ببینید به محله ها و فروشگاههای آمریکایی بروید.

[humsun]

عاشق این تاپیکم. ما نمونه نداریم یعنی شرقیها تکن همه جای دنیا.....
از در خونم میام بیرون چشم تو چشم همسایه هر دو وایمیستیم اون یکی سلام کنه و تو دلم هزار بار فحشش می دم که .... نمیفهمه که باید سلام کنه. بعدشم سرمو بالاتر می گیرم که من باحال تر، تحصیلکرده تر، خوشگلتر و خیلی باکلاس ترم

[xbox]

با اجازه 1 نکته هم من اضافه کنم :
اگر دید در یک جا همه با چشم غره به هم نگاه می کنند و همدیگر را تحویل نمی گیرند! شک نکنید د ریک مکان پر تردد ایرانی عبور کردید!


چه جالب
نمیدونستم محله ایرانیها هم در امریکا وجود داشته باشه.

آخه من هر چی ایرانی دیدم تو خارج از کشور همه با هم بد بودند و با غضب به هم نگاه میکردند!
حتی وقتی تو یک مکان عمومی یکدیگر رو می بینند با چشم غره به هم نگاه می کنیم!

[kavoshgarnet]

من خصلتهای خوب یا بد ایرانی ها را در پست بالا مثال نزدم ولی به نظر من ایرانیها از آن چهارگروه که مثال زدم و از خیلی گروههای دیگر که مثال نزده ام رفتار بسیار بهتری دارند و من تا جایی که دیده ام نه تنها با هم بد نیستند بلکه در مقایسه با بیشتر گروههای نژادی و فرهنگی و حتی در قیاس با بسیاری از آمریکاییها رابطه بهتر و مناسب تری با همدیگر دارند.

[humsun]

یه چیزی هم من از اقوام دیدم و شنیدم که وقتی وارد می شن سلام نمی کنن و موقع خروج هم خداحافظی نمی کنن.

[kavoshgarnet]

یک نکته جادویی قشنگ در باره آمریکا:
گمان می کنید بعد از اینکه قراردادتان را با یک کمپانی که هزینه ها را به صورت مستقیم از حساب شما برداشت می کنند فسخ کنید چه اتفاقی می افتد؟
همانگونه که من تجربه داشته ام احتمال این وجود دارد که به صورت جادویی یک نوبت و یا حتی بیشتر از حساب شما برداشت شود. شرکت AT&T از همه اینها جادویی تر است و با هرگونه تلاشی ممکن است قادر به پس گرفتن پول خود نباشید.

من چند هفته پیش قرارداد بیمه اتومبیلم را با یک شرکت لغو کردم و برای اطمینان گفتم که من نمی خواهم پولی از حساب من برداشته شود اولش گفت من که برایت لغو کرده ام و من که به خاطر تجربه های زیاد شک زیادی داشتم گفتم آیا شما به من اطمینان می دهید که دیگر پولی از حساب من برداشته نشود که طرف نگاهی به تاریخها کرد و گفت نه چون شما آخر قرارداد لغو کرده اید و پروسه لغو یک هفته طول خواهد کشید پول از حساب شما برداشت می شود و شما باید با بانک صحبت کنید تا این پول برداشت نشود و اگر هم برداشت شد نگران نباشید به این شماره زنگ بزنید پول را کامل به شما برمی گردانند. من با شگفتی پرسیدم چطور ممکن است که بعد از لغو قرارداد، شما پول برداشت کنید که جواب داد:
It's Magic!

من هم که به بانک متوسل شدم کارمند بانک یک نکته جادویی به من یاد داد و گفت در اینگونه مواقع حسابی که به پرداخت اتوماتیک وصل است را ببند و همیشه خودت نقدا یا با چک پرداخت کن. و حسابم را بست که خوشبختانه این یکی نتوانست پول برداشت کند.

یک نکته جادویی دیگر در حد چشم بندی:
دولت آمریکا با روشهای مختلف مثل مالیات، مالیات مضاعف، جریمه و عوارض و ... از کمپانی های بزرگ پول گرفته و بخشی از آن را به روشهای مختلف در بین افراد کم درآمد جامعه توزیع می کند ولی به صورت شگفت انگیزی کمپانی های بزرگ دوباره این پول را به صورت چشم بندی از کف آدم های ساده ای مثل من در می آورند. اینها به قدری در این نوع چشم بندی مهارت دارند که با یک قرارداد یک دلاری پنجاه دلار از من گرفتند که البته اگر حسابم را نمی بستم ماهی شانزده دلار دیگر باید می پرداختم. و با یک قرار داد 59 دلاری تلفن الان ماهی 120 دلار و بعضی ماهها تا 185 دلار پرداخت می کنم. هر بار هم که صورت حساب را وارد اکسل می کنم که ببینم کجایش چشم بندیست همیشه می بینم که درست است!

نکته جادویی آخر امروز:
دولت اوباما که قصد مبارزه با کمپانی های بزرگ را با افزایش مالیات دارد، تصمیم گرفته است با کشیدن مردم به خیابان با نام "جنبش اشغال وال استریت"، مجلس را وادار به همسویی بکند و برای این کار حتی پلیس هم به صورت ظاهری خشونت به خرج می دهد تا مردم بیشتر تحریک شوند. این تحریک کاربرد دوگانه دارد؛ یک: برای کسانی که فکر می کنند موقعیت خوبی است که مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفته و صدها هزار تا میلیون ها دلار خسارت بگیرند و دو: افراد طبقه تحصیل کرده که به شدت از خشونت پلیس عصبانی می شوند.
اما نکته جادویی اینجاست که هیچکدام از اینها یا سایر گروهها، به گروههای اولیه سازماندهی شده اضافه نشده اند.

[soheilbadami]

کاوش جان ضمن تشکر از نکات جادویی خوشحال شدم که 1 نفر دیگه هم با من هم عقیده هست. یادم هست چند ماه پیش در یکی از تاپیکها که بحث هزینه های پنهان زندگی در امریکا و دور باطل جیب بری ! کورپوریشنها رو باز کردم با بمباران سنگین کاربران مواجه و به پناهگاه خزیدم ! امیدوارم شما در امان باشی چون این جادوییها رو اگه بخوای تو بحرش بری حالا حالا ادامه دارد و هرچی وضع اقتصادی بدتر بشه اینها بیشتر هستن
1 مورد هم من یواشکی اضافه کنم که قرار داد دیش رو با 25 شروع کردم . بعد از گذشت 1 سال کامل شده 65 ! و کاملا قانونی و طبق قرار داد. قرار داد هم 2 ساله هست. (از عوارض ندانم کاریهای روزهای اول مهاجرت!)

[kavoshgarnet]

یک نکته جادویی بسیار کاربردی:
شما هم می توانید جادوگر باشید. چگونه؟ خیلی ساده است در برابر هر گونه تقاضا برای گرفتن شماره حساب یا شماره تامین اجتماعی خود توسط شرکتهای حتی بسار بزرگ نیز مقاومت کنید. تا آنجایی که ممکن است پرداختها را با چک یا ترنسفر یا نقد انجام دهید. اگر خواستید پشت تلفن قراردادی ببندبد به آنها بگویید من هزینه ها را برای شما با چک خواهم فرستاد و اگر مواردی فوریتی مثل بیمه بود از ترنسفر الکترونیکی استفاده کنید. در صورت عدم امکان راههای بالا به سادگی خداحافظی کرده و با یک شرکت دیگر تماس بگیرید. من دیروز برای گرفتن بیمه از گایکو همین کار را کردم و تقریبا مطمئنم که طرف گمان کرده من جادوگرم که با هرگونه تلاش موفق به بستن قرارداد پشت تلفن با من نشد.

نکته جادویی اینجاست که از ده شرکت نه تا مطمئن هستند و معمولا افراد ساده مثل من گیر آن دهمی می افتند.

[humsun]

واقعا تو ایران این چیزا بهتره. به این راحتی کسی اجازه برداشت از حساب کسی دیگه رو نداره یعنی انقدر باید فرم و قرارداد امضا کنید که خودتون بی خیال می شین. البته بگم از دید من که بانکی هستم و می شنوم که چه چیزایی برای اشتباهات (ساده لوحی) می تونه پیش بیاد به نظرم وقتی بانک میروید لطفا اون قراردادها رو بخونید.

[kavoshgarnet]

یک نکته جادویی کوتاه:
به جای برقراری ارتباط با "خواب دیدن" بین سفر کرده و بازماندگان که قدیمها مرسوم بود، امروزه در آمریکا این ارتباط با تلفن و اینترنت برقرار می شود.
جمله را کمی روشنتر کنم. قدیمها کسی که دار فانی را وداع می گفت و به بهشت یا جهنم سفر می کرد برای ارتباط با دنیا به خواب افراد می آمد و معمولا بستگان افراد از فامیل درجه یک می خواستند که اگر از دنیا رفته را در خواب دیدند بپرسند که جایش خوب است یا بد و یا می خواستند که شفاعت آنها را بکند و یا آنها را حلال کند و غیره ولی امروزه سفر کرده با دنیای قبلی خودش از طریق تلفن و اینترنت ارتباط برقرار می کند ولی خواسته ها همان خواسته های قبلی است با این اختلاف که واژه ها بیشتر پارسی شده است. برای نمونه به جای "شفاعت ما را بکند" اصطلاح "هوای ما را داشته باشد" جایگزین شده است یا اصطلاح "حلال کند" به "پوزش مرا بپذیرد" تغییر پیدا کرده است.

(البته این اصلا نکته جادویی نداشت و فقط برای خنده نوشتم و بعدا شاید پاکش کنم)

[kavoshgarnet]

آیا می دانستید آمریکاییها زیاد به "سر وقت بودن" حساس نیستند و این حساسیت را به آلمانها نسبت می دهند؟ اگر در یک جلسه "عمومی" یا پارتی یا یک میتینگ "غیر مهم" یا یک قرار از پیش تعیین شده اداری یا جلسه امتحان کمی تاخیر داشتید اصلا نگران نباشید زیرا با عذرخواهی شما خواهند گفت:
That's ok
ولی اگر زیادی عذرخواهی کنید کمی به شما مشکوک خواهند شد.
اما هرگز در قرار ملاقاتهایی مثل مصاحبه شغلی, یا با افراد با مشغله خیلی زیاد تاخیر نکنید چون برای مورد اول به احتمال زیاد با هرگونه تلاشی موفق به گرفتن آن شغل نخواهید شد و در مورد دوم ممکن است هیچگاه دیگر آن فرد را نبینید یا تلفن شما را هرگز پاسخ ندهد.

[saied-k]

ساسان عزيز !

مي خواستم به نوبه خودم بابت ايجاد اين تاپيك ازت تشكر كنم ،
اميدوارم نوشته هاي خوبتون در مهاجر سرا ادامه پيدا كنه و علاوه بر نكته هاي جادويي نكته هاي غير جادويي شما هم ادامه داشته باشه !!


ببخشيد اگر دكمه تشكر جواب نداد و من تاپيك رو شلوغ كردم !

[kavoshgarnet]

یک نکته جادویی خوب در باره آمریکا وجود دارد این است که فرد در برابر کمپانی های قدرتمند و دولت و غیره به وسیله قانونهای صریح و روشن حمایت می شود. در برابر تجاوز به حقوق فردی افراد که ممکن است آسیب های جدی وارد کند قوانین سفت و سختی وجود دارد و با قدرت تمام هم اجرا می شود. روزنامه ها، گروهها و انجمن ها، پلیس و دولت و دادگاهها و وکلا به شدت پیگیر رعایت قوانین حمایتی هستند. مهمترین این قوانین قانون معروف به ماده چهار قانون مدنی است. ماده چهار قانونی بسیار سخت و محکم برای محافظت از مهاجرین و نژادهای غیر آمریکایی است. مجازات تخلف از این قانون به قدری سخت است که کمر هر شرکتی را می شکند. پیگیری این قانون یکی از اصول حیاتی آمریکاست و همه نهادهای مدنی و قانونی آمریکا به آن معتقدند. این قانون باعث می شود که نژادهای مختلف با دین های گوناگون ضمن برخورداری از حق هر گونه فعالیت مذهبی و فرهنگی خود از موقعیت های اجتماعی برابر با افراد آمریکایی برخوردار باشند.
بعضی از کمپانی ها با عناوین مختلف سعی می کنند این قانون را دور بزنند و با برچسبهایی مثل عدم قابلیت فنی و به ویژه با برچسب عدم توانایی برقرای ارتباط ، اشخاص بعضی از نژادها را کمتر استخدام می کنند. اما برای جلوگیری از این دور زدن، یک قانون مهم دیگر هم وجود دارد که باید ترکیب نژادها یا زبانهای مختلف یک کمپانی با ترکیب نژاد یا گروههای زبانی همان منطقه همخوانی داشته باشد. به این معنی که اگر برای نمونه دره سیلیکون دارای ده درصد ایرانی باشد و کمپانی گوگل یا هر کمپانی دیگری کمتر از ده درصد کارمند ایرانی داشته باشد شما اولویت بیشتری نسبت به گروههای دیگر که ترازشان مثبت است خواهید داشت و در صورت دارای شرایط بودن می توانید حتی کمپانی ها را تحت فشار بگذارید. البته این قانون جزئیات خاصی نیز دارد مانند اندازه شرکت که گویا شامل شرکتهای کوچک نمی شود.
نکته جادویی این موضوع این است که بر خلاف تصور بسیاری از دوستان، در شرایط مساوی و در صورت واجد شرایط بودن برای یک شغل، احتمال پذیرفته شدن در کمپانی های بزرگ بیشتر است و احتمال پذیرفته شدن یک ایرانی نیز بیشتر از یک آمریکایی است. پس در استخدام شرکتها حتما یادآوری کنید که ایرانی هستید و علاوه بر زبان انگلیسی زبان پارسی هم صحبت می کنید تا کمپانی امتیاز بیشتری برای شما در نظر بگیرد.

[humsun]

برای من یه سوالی پیش اومد: مثلا تو همون سیلیکون ولی باید اعلام کرده باشند که ایرانی هستند که مثلا یه سرشماری شده باشه دیگه؟ کجا اعلام می کنن؟

[kavoshgarnet]

برای من یه سوالی پیش اومد: مثلا تو همون سیلیکون ولی باید اعلام کرده باشند که ایرانی هستند که مثلا یه سرشماری شده باشه دیگه؟ کجا اعلام می کنن؟

آمار ایرانیان و سایر ملیت ها را دولت آمریکا بر اساس سرشماری ها دارد.

متاسفانه بعضی از ایرانی ها در سرشماری های عمومی شرکت نمی کنند و امکانات در نظر گرفته شده برای گروههای ایرانی هم در بودجه ایالتی و فدرال کمتر در نظر گرفته می شود و همین امتیاز شغلی هم که به ملیتها و گروههای نژادی و زبانی تعلق می گیرد نیز با عدم پر کردن پرسشنامه های سرشماری کم می شود.