کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX)

[dv2017]

آمریکا یا کانادا,کدام برای زندگی بهتر است؟
...

بسيار خوب ، همه چيز تو يه پست ،‌ با سپاس  از زحمتي كه كشيديد ممنون ميشم اگه منبع رو هم ذكر كنيد .

[mahdokht1]

درسته کانادا همه این چیزای خوب رو داره ولی استفاه از همه این امکانات منوط به اینه که اولا شغل مناسب پیدا کنی و تحمل سرمای شدید هوا رو هم داشته باشی درست میگم؟

[milspider]

چند مشکل عمده‌ای که مهاجران کانادا با آن روبه‌رو می‌شوند و راه حل آنها :

ساکن شدن در یک مکان جدید، جدا از پیشینه‌تان، چالش‌های زیادی به همراه دارد و بعضی از این چالش‌ها برای تمام مهاجران در سرتاسر دنیا مشترک است.
ممکن است مهاجران کانادا به مشکلی برخورد کنند، در این صورت این کشور شرایطی فراهم می‌کند تا این جابه‌جایی آسانتر انجام پذیرد.

1 . موانع زبانی :

جای تعجب نیست که زبان بزرگ‌ترین مشکل کسانی است که به هر کشوری مهاجرت می‌کنند.
توانایی برقراری ارتباط (یا ناتوانی در آن) تمام جنبه‌هایی از زندگی را که ما در آن باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم تحت تأثیر قرار می‌دهد.
از اشتغال تا تحصیل، برای ساده‌تر پیدا کردن راهتان یا خرید غذا، یاد گرفتن زبان مکان مورد‌ نظر حیاتی است.
آمریکا و کانادا، هر دو بیشتر از یک زبان غالب (اسپانیایی و فرانسوی) و چند زبان محدود دیگر که در اقلیت هستند، دارند.
در این مورد برای کانادا، فرانسوی توسط دولت به عنوان یک زبان رسمی پذیرفته شده است.
اگر در تکلم زبان انگلیسی مهارت نداشته باشید، اما فرانسوی را خوب صحبت کنید، کانادا گزینه‌ی بسیار مناسبی خواهد بود.
هر جایی که می‌خواهید بروید، حداقل یاد گرفتن یک زبان رسمی کشور جدیدتان حیاتی است و همچنین این امکان وجود دارد تا بتوانید به صورت محلی یا بین‌المللی از طریق موسسات مربوطه دوره‌های مرتبط با زبان و فرهنگ کشور مزبور را ببینید. گرچه نباید با زبان مادری خود خداحافظی کنید.
در بازار رو‌ به رشد جهانی کارفرمایان ممکن است برای توانایی‌ چند زبانه‌ بودن شما، بیشتر از کسان دیگری که یک یا دو زبان در رزومه‌ شان ثبت کرده‌اند ارزش قائل شوند.
از نظر بنده حقیر بهتره زبان جدید رو به ترتیب زیر یاد بگیرید :
برای کانادا - اول انگلیسی ، دوم فرانسوی ، سوم اسپانیایی.
برای آمریکا - اول انگلیسی ، دوم اسپانیایی ، سوم فرانسوی.
(برای یادگیری بهتره از نصرت و سایر آموزش مکالمات شروع و استفاده کنید ، چون زمانی که شما مکالمه قویی داشته باشید به راحتی از پس نوشتن و قواعد و فهمیدن بر میایید. بزرگواران این تجربه خودم از یادگیری مستقل و تنهایی هستش یعنی بدون هیچ کمکی).

2 . استخدام :

بعد از این مانع، مشکل بعدی که بسیاری از مهاجرانی که زندگی خود را در یک کشور جدید شروع کرده‌اند از آن سخن می‌گویند پیدا کردن شغلی مناسب است. فراموش نکنید مطلبی که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم، مهارت‌های زبانی، می‌تواند در انواع شرایط مفید واقع شود. از بخش‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری تا ادارات دولتی که مترجمان مناسب اندکی برای آنان یافت می‌شود.
در هر حال بسیاری از مهاجران جدید با دو مشکل عمده روبرو هستند؛ تبدیل سوابق‌شان و تجربه‌ی کار مربوط در حوزه‌ی محلی.
این موارد ممکن است فرد را در تنگنا قرار دهد. در بسیاری از حوزه‌های قضایی (همینطور کانادا) این امکان وجود دارد تا بتوانید سوابق خود را قبل از ورود به کشور جدیدتان تبدیل کرده تا وقتی وارد کشور می‌شوید بتوانید در شغل‌های مربوطه فعالیت و سابقه کاری مرتبط در حوزه‌ی محلی پیدا کنید.

3 . اسکان :

برای هر کس که به منطقه‌ای جدید نقل مکان می‌کند پیدا کردن خانه در اولویت قرار دارد.
مشکلات زبانی می‌توانند مشکل بزرگی برای مهاجران باشند، اما نداشتن اطلاعات راجع به بازار املاک در محل مورد نظرتان برای پیدا کردن خانه در کشور جدیدتان هم می‌تواند یک مشکل عمده باشد.
تحقیق کردن از پیش می‌تواند یکی از راه‌های برطرف کردن این مشکل باشد و اینترنت هم به شما اجازه می‌دهد تا با شرایط حال حاضر مکان مورد نظرتان بیشتر آشنا شوید.
دوباره باید خاطر نشان کنم که در هر کشوری، سازمان‌های ملی و دولتی به شما پیشنهاداتی ارائه می‌کنند و نیز ممکن است برنامه‌هایی مخصوص هم برای افراد تازه‌ وارد به کشور در نظر داشته باشند.
در مورد آمریکا و کانادا سازمان اسکان ملی ( CMHC ) یک بخش از خود را به مهاجران اختصاص داده تا بتوانند هم اطلاعات مربوطه را به‌ دست آورند و هم در جریان روند این امر قرار گیرند.

4 . دستیابی به خدمات :

نوع، ابعاد و کیفیت خدمات موجود در کشور جدیدتان معمولاً با کشور مادری‌ تان متفاوت است. اکثر مهاجران عنوان کرده‌‌اند که دانستن خدمات موجود برای آنان یک مشکل بزرگ است. خدماتی که موارد مهمی از جمله سلامتی، مشاوره‌های حقوقی و دسترسی به خدمات اجتماعی و روانی را شامل می‌شوند.
دوباره مقوله‌ی زبان می‌تواند در اینجا به صورت نامحسوس مشکل‌ساز شود و دوباره تحقیق کردن از پیش، می‌تواند دسترسی به انواع خدمات در کشور جدیدتان را امکان‌پذیر کند.
در اکثر کشور‌ها سازمان‌های خدمات اجتماعی اولین مکان برای دریافت کمک در این زمینه‌ هستند. اگر زبان کماکان از مشکلات شما است، امروزه اغلب مترجمانی در این مکان‌ها حضور دارند که حقوق شما را برایتان توضیح داده و به شما می‌گویند که از کجا و چگونه به کمک‌ها یا خدمات مربوطه دسترسی پیدا کنید.

5 . مسائل مربوط به رفت‌ و آمد :

دسترسی به وسائل نقلیه بسیار مهم است، چون آنها دسترسی به محل تحصیل و کارتان را بسیار ساده‌تر می‌کنند. در این مورد مهاجران اغلب با دو سطح از مشکلات مواجه می‌شوند.
ابتدا، ممکن است گواهینامه رانندگیتان در کشور جدید معتبر نباشد، ( اما حتمآ توسیه میکنم در ایران گواهینامه بین المللی بگیرید ) که در این صورت ممکن است برای معتبر کردن آن متحمل برخی هزینه‌ها شوید ، که به مرتب کمتر و آسان تر است.
سپس، دوباره، مشکل زبان، درک یا حتی پیدا کردن سرویس‌های حمل‌و‌نقل عمومی را برایتان سخت‌ می‌کند.
در کانادا گواهینامه‌های رانندگی توسط دولت منطقه‌ای یا استانی صادر می‌شود، نه دولت مرکزی، و شما باید قوانین مخصوص به منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنید را بررسی کنید.
معمولاً ابتدا رانندگی با گواهینامه‌ ی مربوط به کشور مادریتان ممکن است، همچنین در این مورد شما نیاز به یک اجازه‌ نامه‌ ی رانندگی بین‌المللی ( IDP ) دارید.
جدول زمانی حمل‌ و‌ نقل عمومی نه‌ تنها برای مهاجران، بلکه حتی برای مردم ساکن در آن منطقه نیز می‌تواند چالش‌ بر‌انگیز باشد.
خبر خوب این است که در اکثر شهرهای بزرگ شرکت‌ های حمل‌ و‌ نقل معمولاً اطلاعات را به صورت چند‌ زبانه در جداول زمانی و خدماتی مربوطه ارائه می‌دهند. این یک شروع خوب است.

6 . تفاوت‌های فرهنگی :

این مسأله لزوماً برای مهاجران در صدر موارد موجود قرار نمی‌گیرد ، بلکه طبیعتاً مواردی همچون مسکن، شغل، رفت‌ و آمد و خدمات از اولویت برخوردارند.
در هر حال بسیاری از مهاجران عنوان کرده‌اند که در بدو ورود تفاوت‌ های فرهنگی تأثیر بزرگی بر جای می‌گذارند.
این مقوله شامل مسائل اجتماعی تا مسائل مهم‌ تری از جمله رفتار‌ها در قبال موارد مربوط به جنسیت، تنوع مذهبی، اخلاق و مسائل جنسی است که در کشور جدیدتان ممکن است بسیار متفاوت باشند. این مسأله ممکن است مشکلاتی را هم برای مهاجران و هم مردمی که با آنان در ارتباط هستند بوجود بیاورد. این امر ممکن است حتی به تنهایی مهاجران منجر شده و مشکلات منفی روانی بوجود آورد.
( این مسأله بسیار مهم است که بپذیریم ارزش‌ها متفاوت هستند و این امر چیزی نیست که شما بتوانید آن را کنترل کنید. پذیرفتن تفاوت‌های ارزشی به این معنا نیست که آنان را جزئی از اعتقادات خودتان قلمداد کنید، بلکه شما باید با آنان آشنا شده و در قبال دیگران آنان را پذیرا باشید و یا آنها را نادیده بگیرید نه با آنها مقابله کنید ). (نمیدونم کلمه رو درست انتخاب کردم یا نه)

7 . دردسرهای مربوط به کودکان :

والدین با به همراه آوردن کودکان خود به کشور جدیدشان با دو مسأله عمده روبرو می‌شوند.
کودکان به سرعت از طریق مدرسه با فرهنگ جدیدشان خو می‌گیرند و ممکن است برای والدین خودشان "خارجی" به‌نظر برسند.
اولاً به یاد داشته باشید این مهم نیست که از کجا آمده باشید، نوجوانان همیشه با خانواده غریبه هستند.
دوماً بسیار مهم است که بتوانید تعادلی میان آموختن احترام به فرهنگ و استانداردهای خود به فرزندتان و درگیری‌ های مخصوص خودش ایجاد کنید.
اکثراً یکی از دلایل مهاجرت ، فراهم کردن زندگی بهتر برای فرزندانتان است و برای رسیدن به این منظور شما باید درگیری‌ های شخصی آنها را تا حدی درک کنید.
مسأله‌ ی دومی که اغلب والدین با آن درگیر هستند، به دلیل مشکلات زبانی ، مدارس و کمک به فرزندان در تکالیفشان است که دوباره مدارس ، خدمات اجتماعی و گروه‌های اجتماعی می‌توانند کمک مؤثری در این راستا باشند.

8 . پیش‌ داوری و نژاد پرستی :

این یکی از جنبه‌ های ناراحت‌ کننده‌ در امر مهاجرت در سرتاسر دنیا است. گرچه با قوانین پیشرو و تنوع فزاینده‌ ی اجتماعی کانادا تقریباً این مورد برطرف شده است.
خدمات حمایت، از جمله خدمات اجتماعی، گروه‌ های اجتماعی و خصوصی‌ تر به همراه نیروهای پلیس‌ امروزه که تنوع نژادی بالا و قوانین ضد نژاد پرستانه‌ ی شدیدی دارند، همه و همه به کسانی که با مسأله‌ ی نژاد پرستی درگیر هستند، کمک می‌کنند.
در کانادا گروه‌های محلی و ملی وجود دارند که با مقوله‌ ی نژاد پرستی در جنگ هستند و همچنین منشور حقوق و آزادی کانادایی نیز تمایزگذاری بر اساس قومیت را غیر قانونی می‌شمارد.

9 . تنهایی :

از دست دادن حمایت دوستان، خانواده و حلقه‌ های اجتماعی بزرگتر عامل تأثیرگذاری برای اکثر مهاجران است.
افرادی که از جوامعی که در آنان ساختارهای حمایتی سنتی در جامعه قوی بوده‌اند به کشورهای غربی که در آن عمدتاً فردگرایی بر مسأله خانواده غلبه می‌کند می‌آیند ، احساس گم‌شدگی ، غریبگی و عدم پذیرش می‌کنند.
در حقیقت در کانادا جمعیت‌ های متنوعی از همه لحاظ وجود دارند (مثل فرقه هایی که فقط تو فیلمها دیدیم !) و در شهر‌های بزرگ اجتماعاتی از کشورهای مختلف یافت می‌شوند. این گروه‌های اجتماعی که راهنما و حامی کسانی هستند که زندگی خود را در یک محیط خیلی متفاوت شروع می‌کنند ، کانادا را به مکانی ایده‌ آل بدل می‌سازد.

10 . آب‌ و هوا :

! اما نه کم‌ اهمیت‌ ترین مورد !
این امر یکی دیگر از موضوعاتی است که مردم هنگام مهاجرت با آن روبرو می‌شوند.
اقلیم کانادا در ذهن بسیاری از مردم با هوای سرد و برف گره خورده ، اما این یک سوء برداشت است.
کانادا کشوری است پهناور که بخش بزرگی از قاره آمریکا را پوشانده و اقلیم آن نیز همانند مردمش بسیار متنوع است.
بسته به جایی که برای زندگی انتخاب می‌کنید ، از چمن‌ زارهای خشک تا آب‌ و هوای قطبی در شمالی‌ ترین نقاط ، این کشور بالاترین دما را در تابستان با ۳۵ درجه سانتیگراد و تا -۲۵ درجه در زمستان تجربه می‌کند.
پرجمعیت‌ ترین نقاط ، مناطق جنوبی کانادا در کنار مرز آمریکا هستند که مخصوصاً در مناطق ساحلی آب‌ و‌ هوای معتدلی دارند.
در غرب، استان بریتیش کلمبیا دما و آب‌ و‌ هوایی همانند بریتانیا و اروپای غربی دارد.
برای اکثر مهاجران ، هر‌کجا که ساکن شوند ، تطبیق با آب‌ و‌ هوا یک امر ضروری است و کانادا هم گزینه‌ های فراوانی در این زمینه ارائه می‌دهد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بزرگواران اگه مشکلی تو متن دیدید یا قانونی عوض شده و یا هر دلیل دیگه خوشحال میشم با هم این متن رو کامل تر و بروز نگهش داریم.

[milspider]

از بعضی ایرانیان ناراحتم ....چرا؟؟؟میگم...
دوست خودم تو ساختمان... راکهیل... زندگی میکنه .
ساختمانی گرون و بیخاصیت و از همه مهمتر فقط میگرده دنبال کوچکترین لغزش که مشتریاشو بچزونه . برای مثال نامه میده که سال بعد ۷۰ دلار اضافه میکنیم ..ایا میل دارید با مبلغ جدید قرارداد ببندید . و دو تا جواب داره ..۱بله و ۲ خیر با مبلغ جدید مخالفم . اونا که گزینه دومو میزنن خوشحال سال بعد میمونن ..بعد شش ما از دادگاه شکایت نامه میاد که راکهیل اون ماهی ۷۰ دلارشو میخواد و ..... درد سر ...بخاطر همین رفتار این شرکت به شدت مشتریاش کم شده ..بنابرین به مشتریاش گفته هر کدومتون یه مشتری بیارین ۷۵۰دلار بهتون میدیم ...
اما متاسفانه هموطنان غیور ساکن راکهیل، میشن فروشنده راکهیل و با هزار تعریف و تمجید بقیه هموطنانو تو دام راکهیل میندازن .... متاسفانه .....

توصیه من راکهیل هرگز ...و در بقیه موارد سعی کنید با صاحب خونه قرارداد ببندید .هر جا دیدی که صاحب خونه نداره و طرفتون شرکته ،دوتا پا قرض کنین و آرامشتونو نجات بدید
.
شاد باشین

[خداداد]

درود بر شما اطلاعات خوب ومفیدی هستند....شرایط خوب زندگی رو به زبان طنز بیان کردید.(البته من اینگونه فکر کردم)
اگر بازهم اطلاعات بگذارید ممنون می شوم


[quote='MORFIN' pid='151104' dateline='1325808249']
وبلاگ کانادا از دید یک مهاجر می نویسد :

کانادا کشور خیلی بدیه. من از این کشور متنفرم. دلایل من هم واضح و مبرهنه. برای اینکه مطمئنتون کنم که نظرم کاملا درسته بعضی از دلایلم رو اینجا می نویسم تا خودتون قضاوت کنین. فقط یادتون باشه که فکر مهاجرت به این کشور عوضی رو نکنین. به همون ایران خودمون بچسبین و از زندگی پر صلح و صفا در کنار خانواده تون لذت ببرین. این هم دلایل من:


اینجا یک نظام پزشکی احمقانه داره که آدمها رو همین طور بی دلیل مجانی معالجه می کنه. مثلا اگر برین بیمارستان هزینه ویزیت دکتر، معالجات، عمل جراحی، اتاق بیمار، غذا و داروی بیمار و خیلی چیزهای دیگه رو دولت می ده. آخه جون من کدوم کشور خراب شده ای یه همچه کار احمقانه ای می کنه. تازه تو اکثر اتاقهای بیمارستانها تلویزیون هست. برای بچه ها وسایل بازی هست. برای همراهان اتاق انتظار هست که گاهی وقتها هم توش قهوه و شکلات مجانی گذاشتن. از همه بدتر اینکه مریض چون قرار نیست پول بده می تونه آزادنه در محیط بیمارستان بچرخه. ساعت ملاقات هم به طرز احمقانه ای معمولا از صبح شروع میشه تا شب.