2012-10-31 ساعت 17:53
سلام به همه دوستان عزیز
بعد از مدتها دوباره به مهاجرسرا برگشتم
اینبار میخوام جریان سفر با ماشین خودم رو به سمت باتومی و از مسیر ترکیه بنویسم.
به دلیل سکونت خانواده من در ارمنستان تا به حال من همیشه از مسیر ارمنستان وارد گرجستان شده بودم اما با نقل مکان از ارمنستان دلیلی برای عبور از این مسیر نبود و به دلیل ارزانی و نزدیکی مسیر ترکیه رو انتخاب کردیم.
ما با دو ماشین (سمند و پراید) به سمت باتومی راه افتادیم, ساعت 9 شب از تهران به سمت مرز بازرگان خارج شدیم, مسیر از تبریز , مرند و ماکو عبور میکنه و به بازرگان میرسه. ما حدود 9 صبح به بازرگان رسیدیم و منتظر ماشین دوم شدیم که با کمی تاخیر از تهران راه افتاده بود. شهر بازرگان شهر کوچکیه و 1 پمپ بنزین و یک پمپ گاز داره, در داخل شهر مغازه هایی هستند که روی درشون نوشته بیمه ترکیه, ما به یکیشون مراجعه کردیم پسر جوونی بود که هنوز خوابالود بود, بعد از کمی گپ و گفت و شوخی که سرحال اومد قیمت روز لیر رو گرفت و اون موقع با توجه به نرخ لیر حدودا بیمه ما 100 هزار تومن شد. ماشین دوم هم که رسید بیمه خودشون رو تهیه کردند و بعد از اون رفتیم به سمت ساختمان مرز, برعکس ساختمان مرز ارمنستان(نوردوز) که در منطقه ای غیر مسکونی قرار داره مرز بازرگان دقیقا در انتهای شهر بازرگانه , در ورودی ساختمان کاپوتاژ ماشین رو نشون دادیم و وارد شدیم.
مرز بازرگان نسبت به مرز نوردوز شلوغ تر با ساختمانی نسبتا کهنه و کثیفه, جدای از اون به شدت بی نظم و بهم ریخته هست, میشه گفت ماشین های ورودی هیچگونه راهنمایی برای انجام کارهاشون ندارن و همه چیز رو باید از این و اون پرسید. ما بعد از کلی گیج شدن و چرخیدن بالاخره فهمیدیم که دو لاین برای ماشین ها برای خروج از مرز وجود داره, لاین سمت راست برای ماشینهای غیر ایرانی و سمت چپ برای ماشینهای ایرانی هست, تقریبا میشه گفت کار هر ماشین ایرانی 5 تا 10 برابر سریعتر از بقیه ماشینها راه میافته که البته بعدا ترکها در مرز خودشون این رو کاملا جبران میکنند.
مرز بازرگان دو سالن داره, سالن سمت چپ تقریبا همه کارها رو انجام میده و سالن سمت راست برای بانک هست, وارد سالن سمت چپ میشید و به یک در شیشه ای بسته میرسید, اونطور که ما دیدیم یکسری افراد نه چندان جالب مدام پشت این در بودند و به دلایل نامعلومی التماس میکردند, مامور حفاظت اونجا هم چند وقت یکبار باهاشون برخورد میکرد اینا میرفتن و دوباره برمیگشتن, راستش آخرش هم نفهمیدم واسه چی انقدر اصرار داشتن, من با نشون دادن کاپوتاژ وارد همون سالن شدم و برگه ارزیابی رو که از بوفه خریده بودم به مسول اونجا دادم و اون اسم ارزیاب رو نوشت , مبلغ 13 هزار تومن هم باید به ازای خروجیتون بریزید (11 هزار تومن خروجی و 2 هزارتومن عوارض و مالیات) , برگه ارزیابی رو به ارزیاب که داخل حیاط و در انتهای لاین ماشین های در حال ارزیابی ایستاده بود دادم و ماشین رو بردم رو چاله, اونهم یکمی چرخ زد و بعد که دیدی چیزی نداریم امضا کرد, ماشین رو از روی چاله بردیم داخل صف ماشین های خروجی از مرز و برگه امضا شده ارزیاب رو بردم دوباره در همون سالن دست چپ و چند نفر امضا کردند, بعد برگشتم به صف ماشینهای خروجی و برگه رو دادم به اتاقکی که ابتدای صف ماشینهای خروجی بود. در انتهای همون سالن سمت چپی مهر خروج رو برای گذرنامه میزدن که بعد از زدن مهر خروج و ارائه رسیدهای عوارض گمرکی برگشتیم و داخل ماشین نشستیم, اما صف ماشینها طولانی بود و اصلا حرکت نمیکرد.
منتظر نشسته بودیم که یهو یکی از مامورین مرزبانی اومد و گفت شما دوتا ماشین باهمید ؟ ما هم گفتیم بله از تهران اومدیم گفت خیلی خوب یکی از خانمها داخل ماشین شما بشینه تا هر دو ماشین رو به عنوان خانواده بفرستیم اونور, اینطوری تونستیم صف رو دور بزنیم و از مرز ایران خارج و وارد مرز ترکیه بشیم. چیزی که من متوجه شدم بخصوص در این موقع سال که مسافرها کمند درصد زیادی از خودروهای عبوری از مرز به قصد قاچاق بنزین از مرز عبور میکنند, این مساله رو از نوع ماشینهای عبور و سرنشینان اونها میشد بهتر فهمید. در ضمن اینکه تو همون مدت زمانی که ما در اونجا ایستاده بودیم حجم زیادی بنزین قاچاق از خودروهای عبوری کشف کردند. به همین دلیل خودروهایی که خانوادگی به نظر میرسن کارهاشون رو زودتر انجام میدن و چندان اذیتی نمیکنن.
در مرز ترکیه کار چندانی ندارید یکمی جلوتر گیت مهر ورود به ترکیه هست که بعد از زدن مهر ورود دوباره برمیگردید سمت ماشین که همون جا یک اتاقکه که سند ماشین و بیمه ای که در بازرگان تهیه کردید رو به اون اتاقک ارائه میکنید و منتظر ارزیاب میشید, همین انتظار برای ما حدود 3 ساعت طول کشید که به قول مامورهای ترکیه ارزیاب برای نهار رفته بود , هرچند زمانی که برای نهارش گذاشته بود برای پخت نهار هم زیاد بود. خلاصه بعد از حدود 4 تا 5 ساعت معطلی بی دلیل در مرز تونستیم امضای آقای ارزیاب رو بگیریم که در همون حین ایشون از یک پیکان چند هزار ساله ایرانی چند ظرف بنزین کشف کرد ولی ماشینهای ما رو نگشت.
همین برگه در واقع مجوز خروج ماشین ما از مرز بود و با نشون دادن اون به درب خروج وارد کشور ترکیه شدیم.
در پست بعدی در مورد عبور از ترکیه برای شما خواهم نوشت.
بعد از مدتها دوباره به مهاجرسرا برگشتم
اینبار میخوام جریان سفر با ماشین خودم رو به سمت باتومی و از مسیر ترکیه بنویسم.
به دلیل سکونت خانواده من در ارمنستان تا به حال من همیشه از مسیر ارمنستان وارد گرجستان شده بودم اما با نقل مکان از ارمنستان دلیلی برای عبور از این مسیر نبود و به دلیل ارزانی و نزدیکی مسیر ترکیه رو انتخاب کردیم.
ما با دو ماشین (سمند و پراید) به سمت باتومی راه افتادیم, ساعت 9 شب از تهران به سمت مرز بازرگان خارج شدیم, مسیر از تبریز , مرند و ماکو عبور میکنه و به بازرگان میرسه. ما حدود 9 صبح به بازرگان رسیدیم و منتظر ماشین دوم شدیم که با کمی تاخیر از تهران راه افتاده بود. شهر بازرگان شهر کوچکیه و 1 پمپ بنزین و یک پمپ گاز داره, در داخل شهر مغازه هایی هستند که روی درشون نوشته بیمه ترکیه, ما به یکیشون مراجعه کردیم پسر جوونی بود که هنوز خوابالود بود, بعد از کمی گپ و گفت و شوخی که سرحال اومد قیمت روز لیر رو گرفت و اون موقع با توجه به نرخ لیر حدودا بیمه ما 100 هزار تومن شد. ماشین دوم هم که رسید بیمه خودشون رو تهیه کردند و بعد از اون رفتیم به سمت ساختمان مرز, برعکس ساختمان مرز ارمنستان(نوردوز) که در منطقه ای غیر مسکونی قرار داره مرز بازرگان دقیقا در انتهای شهر بازرگانه , در ورودی ساختمان کاپوتاژ ماشین رو نشون دادیم و وارد شدیم.
مرز بازرگان نسبت به مرز نوردوز شلوغ تر با ساختمانی نسبتا کهنه و کثیفه, جدای از اون به شدت بی نظم و بهم ریخته هست, میشه گفت ماشین های ورودی هیچگونه راهنمایی برای انجام کارهاشون ندارن و همه چیز رو باید از این و اون پرسید. ما بعد از کلی گیج شدن و چرخیدن بالاخره فهمیدیم که دو لاین برای ماشین ها برای خروج از مرز وجود داره, لاین سمت راست برای ماشینهای غیر ایرانی و سمت چپ برای ماشینهای ایرانی هست, تقریبا میشه گفت کار هر ماشین ایرانی 5 تا 10 برابر سریعتر از بقیه ماشینها راه میافته که البته بعدا ترکها در مرز خودشون این رو کاملا جبران میکنند.
مرز بازرگان دو سالن داره, سالن سمت چپ تقریبا همه کارها رو انجام میده و سالن سمت راست برای بانک هست, وارد سالن سمت چپ میشید و به یک در شیشه ای بسته میرسید, اونطور که ما دیدیم یکسری افراد نه چندان جالب مدام پشت این در بودند و به دلایل نامعلومی التماس میکردند, مامور حفاظت اونجا هم چند وقت یکبار باهاشون برخورد میکرد اینا میرفتن و دوباره برمیگشتن, راستش آخرش هم نفهمیدم واسه چی انقدر اصرار داشتن, من با نشون دادن کاپوتاژ وارد همون سالن شدم و برگه ارزیابی رو که از بوفه خریده بودم به مسول اونجا دادم و اون اسم ارزیاب رو نوشت , مبلغ 13 هزار تومن هم باید به ازای خروجیتون بریزید (11 هزار تومن خروجی و 2 هزارتومن عوارض و مالیات) , برگه ارزیابی رو به ارزیاب که داخل حیاط و در انتهای لاین ماشین های در حال ارزیابی ایستاده بود دادم و ماشین رو بردم رو چاله, اونهم یکمی چرخ زد و بعد که دیدی چیزی نداریم امضا کرد, ماشین رو از روی چاله بردیم داخل صف ماشین های خروجی از مرز و برگه امضا شده ارزیاب رو بردم دوباره در همون سالن دست چپ و چند نفر امضا کردند, بعد برگشتم به صف ماشینهای خروجی و برگه رو دادم به اتاقکی که ابتدای صف ماشینهای خروجی بود. در انتهای همون سالن سمت چپی مهر خروج رو برای گذرنامه میزدن که بعد از زدن مهر خروج و ارائه رسیدهای عوارض گمرکی برگشتیم و داخل ماشین نشستیم, اما صف ماشینها طولانی بود و اصلا حرکت نمیکرد.
منتظر نشسته بودیم که یهو یکی از مامورین مرزبانی اومد و گفت شما دوتا ماشین باهمید ؟ ما هم گفتیم بله از تهران اومدیم گفت خیلی خوب یکی از خانمها داخل ماشین شما بشینه تا هر دو ماشین رو به عنوان خانواده بفرستیم اونور, اینطوری تونستیم صف رو دور بزنیم و از مرز ایران خارج و وارد مرز ترکیه بشیم. چیزی که من متوجه شدم بخصوص در این موقع سال که مسافرها کمند درصد زیادی از خودروهای عبوری از مرز به قصد قاچاق بنزین از مرز عبور میکنند, این مساله رو از نوع ماشینهای عبور و سرنشینان اونها میشد بهتر فهمید. در ضمن اینکه تو همون مدت زمانی که ما در اونجا ایستاده بودیم حجم زیادی بنزین قاچاق از خودروهای عبوری کشف کردند. به همین دلیل خودروهایی که خانوادگی به نظر میرسن کارهاشون رو زودتر انجام میدن و چندان اذیتی نمیکنن.
در مرز ترکیه کار چندانی ندارید یکمی جلوتر گیت مهر ورود به ترکیه هست که بعد از زدن مهر ورود دوباره برمیگردید سمت ماشین که همون جا یک اتاقکه که سند ماشین و بیمه ای که در بازرگان تهیه کردید رو به اون اتاقک ارائه میکنید و منتظر ارزیاب میشید, همین انتظار برای ما حدود 3 ساعت طول کشید که به قول مامورهای ترکیه ارزیاب برای نهار رفته بود , هرچند زمانی که برای نهارش گذاشته بود برای پخت نهار هم زیاد بود. خلاصه بعد از حدود 4 تا 5 ساعت معطلی بی دلیل در مرز تونستیم امضای آقای ارزیاب رو بگیریم که در همون حین ایشون از یک پیکان چند هزار ساله ایرانی چند ظرف بنزین کشف کرد ولی ماشینهای ما رو نگشت.
همین برگه در واقع مجوز خروج ماشین ما از مرز بود و با نشون دادن اون به درب خروج وارد کشور ترکیه شدیم.
در پست بعدی در مورد عبور از ترکیه برای شما خواهم نوشت.