کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه های ابوظبی
سلام به دوستان عزیز
من، همسرم، و پسرم از برندگان لاتاری 2009 هستیم ما 18/Des /2009 وقت مصاحبه در ابوظبی را داشتیم. روز یکشنبه تاریخ 24/9/87 با هواپیمایی ماهان (ایرباس 300) ساعت 6:15 فرودگاه امام پرواز داشتیم که به ما گفته شده بود سه ساعت زودتر در فرودگاه باشیم که اصلاً احتیاج به سه ساعت زودتر رفتن نبود. اگر یک ساعت قبل از پرواز آنجا باشید کافی است. در ضمن هزینه تاکسی تلفنی تا فرودگاه 15هزار تومان می شود. ما ساعت 6:15 دقیقه پرواز کردیم که یکربع از پرواز ما نگذشته بود که خلبان اعلام کرد که بعلت نقص فنی باید به فرودگاه امام برگردیم. (البته هواپیما هم تکانهای شدید می خورد که ما خودمان متوجه شده بودیم و خلبان مجبور شد کل باک بنزینش را خالی کند تا بتواند بنشیند) بعد از نشستن روی باند هواپیما 30 الی 40 نفر کنسل کردن چون ماهان قبول نکرد هواپیما را عوض کند فقط نقص فنی آنرا بطرف کرد و قبول هم نداشت که حتماً در چند روز آینده پرواز داشته باشیم بعضی ها که مثل ما مجبور بودن با همین هواپیما سفر را در ساعت یکربع به یازده ادامه دادند و ما ساعت 12:15 به فرودگاه امارت رسیدیم آنجا بعد از اسکن چشم و چک کردن پاسپورت ها و رد کردن چمدانها از گیت از فرودگاه خارج شدیم چون خیلی تاخیر داشتیم تاکسی هتل هم نبود مجبور شدیم تاکسی گرفتیم (کرایه 30 درهم) و به هتل رسیدم دوشنبه همسرم با کلینک ها تماس گرفت. قرار شد به پلی کلینک که نزدیک سیتی سنتر است رفتیم آنجا یک منشی خوش اخلاق و تپلی داشت که اصلاً فارسی بلد نیست صبحت کند. بعد از اینکه در سیتی سنتر دلارها را چنج کردیم به مطب دکتر برگشتیم و منشی کلیه مدارک که داشتیم از جمله کارت زرد رنگی که از انیستوپاستور گرفته بودیم پاسپورتهایمان و معرفی نامه سفارت و کارت واکسن پسرم که ترجمه شده بود بعد من را به اتاقی برد فشار خون ، قد ، وزن، تعداد ضربان قلب و یک سرنگ خون (برای HIV) گرفت و همه را در برگه سفیدی می نوشت و بعد به اتاقی رفتم و توسط یک فرد سیاهپوست که اون هم فارسی بلد نبود عکس از قفسه سینه ام گرفت و همین موارد در مورد همسر و پسرم تکرار شد فقط از پسرم خون و عکس گرفته نشد. بعد خانم منشی گفت من بروم پیش دکتری خوش برخورد لبنانی که از ناحیه پا مشکل داشت و فارسی را می توانست صحبت کند. اول من تنها رفتم در بین صبحتها همسرم هم داخل شد.
دکتر سوالهای زیر را کرد: 1) عمل جراحی کرده ای؟ (سزارین جزو عمل جراحی است) 2) بیماریهای دیابت، فشار خون، ناراحتی کلیه، ناراحتی قلبی، آسم، تیروئید و غیره را داشتید؟ 3) آیا فکر قتل کرده اید؟ 4) آیا همسرت را دوست داری 5) آیا دوست داری همسرت را بکشی 5) بعد کتابی را نشان داد که روی آن چند حروف زیر بودن که در بین آن یک عدد نوشته بود باید شماره را می گفتی 6) در صفحه بعد کتاب به حروف انگلیسی خیلی ریز (HNMOCZ) را نشان داد که باید می خوانیدم و روی تخت دراز کشیدیم و ضربان قلب و چیزهای عمومی را چک کرد. بعد گفت نوبت همسرم شد که تمام سئوالات بالا را هم از همسر کرد بعد اضافه یک سوال اضافه که *) آیا زن صیغه ای داشتید؟ و همه موارد را در مورد پسرم را هم اجرا کرد دکتر شوخی بود از من سوال کرد که پسرم عمل جراحی داشته گفتم نه گفت مگر ختنه نشده؟ ما به خنده گفتیم بله . گفت پس یک عمل جراحی داشته. و یک شکلات به پسرم داد. و در آخر به من و همسرم یک واکسن آبله مرغان زد و به پسرم واکسن HIB زد (و سوال کردیم که آیا تب به همراه دارد گفت نه و همین طور هم بود.) و بعد از سه ساعت در مطب بودن کلیه جوابها و عکس فقسه سینه درون یک پاکت بزرگ کرد و دربش را هم بسته اسم هر سه نفر ما را (انگلیسی) رویش نوشت تحویل همسرم داد و مبلغ 1900 درهم گرفت (نفری 550 درهم من و همسر و 800 درهم برای پسرم) البته ناگفته نماند که من و همسرم واکسنهای MMR و کزاز را در تهران زده بودیم و تایید آنرا از انیستو پاستور گرفته بودیم کارت واکسن پسرم را ترجمه کرده بودیم. همه اینها هزینه را کمتر خواهد کرد. و اصلاً فکرش نمی کردیم که چهار ساعته کار ما انجام شود خلاصه پلی کلینک هم ارزانتر بود و هم افرادش همکی خوش اخلاق بودند و عکس برای پسرم همان 2 تا را می خواست دیگر کلینک ها 3 تا عکس از همه می خواستند. بعد به سیتی سنتر رفتیم آنجا همه چیز است اما خیلی گران در ضمن ما 80 درهم دادیم سه تا پیتزا و چیزها دیگر خریدم هیچ کدام را نتوانستیم بخوریم اصلاً پیتزاهای خوشمزه ای ندارد. اگر خواستید غذای ایرانی بخورید به تاون تاور طبقه سوم آنجا کلیه غذاهای ایرانی از جمله اکبر جوجه، پیتزا سیب، طباخی سنتی و غیره بود. با قیمت تقریباً مناسب و روبه دریا و می توانید در بالکن کشتی ها را هم ببینید. که منتظر زیبایی است. و برای خرید هم به بازار چینی ها و day to day که در خیابان ناصر واقع شده است بروید در day to day همه فروشنده ها فارسی زبان هستند و اگر هم $ دارید می توانید بعد از خرید صندقدار آنرا به نرخ روز چنج می کند و مشکلی درهمی ندارید. یک چیز جالب اینکه اسباب بازی الفبای عمو فرودس هم در day to day بود. روز چهارشنبه با لیدرمون هماهنگ کردیم قرار شده روز پنجشنبه ساعت 8:30 و نفری 200 درهم ما را به ابوظبی ببرد. روز پنجشنبه ساعت 8:15 بطرف ابوظبی حرکت کردیم حدوداً 2 ساعت راه است و ساعت 9:20 به سفارت رسیدیم ساعت 9:30 درب سفارت را باز کردن و پاسپورت و کاغذی که برایمان ارسال کردن را چک کردن بازرسی بدنی شدیم وارد بعد داخل اتاقی شدیم و خانمی مهربان کپل دوباره ما را گشت کیف همسرم و موبایلش را گرفت ویک شماره به من داد کیف من را باز گردانند. (کلاً کیف خانم ها را نمی گیرند نه مُردیم، دیدیم در یک جا دنیا به خانمها احترام می گذارند.) بعد که داخل سفارت شدیم داخل سفارت مثل بانکهای ایران است خانمها پشت پیشخوان هستند و مراجعین از این طرف شروع به صبحت می کند مدرک می دهند. ما را راهنمایی کردن به صندوق یک خانم انگلیسی خوش اخلاق و خوش برخورد با لبخند زیبای که داشت یک شماره به ما داد و گفت منتظر بمانیم تا شماره ما اعلام شود. شماره ما اعلام شد (هم به زبان انگلیسی و هم عربی) و پشت کیشه ای رفتیم که خانم فارسی زبان بود و کلیه مدارک که خواسته بودن را گرفتند و اصل تمام مدارک ها (اصل شناسنامه ، پاسپورت، عقدنامه، مدرک تحصیلی، برگه ارسالی اسپانسر) عکسها و کپی مدارکها و کپی صفحه اول پاسپورت من را هم خواست. وبعد گفت مبلغ 8607 درهم برای سه نفرمان به صندوق پرداخت کنیم.( فقط درهم قبول می کنند حتماً درهم ببرید) بعد از مدتی دوباره شماره ما اعلام شد یک خانم انگلیسی با موهای مجعد کوتاه و بٌرنزه و خیلی هم خوش اخلاق و خوش برخورد خنده رو که کنسول هم بود شروع به مصاحبه کرد کلیه مدارکی که اصل بود به ما بازگرداند و برگهای سفیدی را داد جایش را مشخص کرد که امضاء کنیم و من و همسرم این کار را کردیم و همسرم بجای پسرم امضاء کرد و اسکن از اثر انگشت انجام دادیم و سئوال کرد که کجا می خواهید زندگی کنید؟ و در آمریکا می خواهید چه کاری بکنید؟ همسرم چون انگلیسی بلد بود جواب می داد. خلاصه رسید به شغل همسرم که هی سئوال چه کار می کنی؟ کارت دولتی است؟ و هر چه گفت همسرم جواب داد ولی بعد از دیدن شغل همسرم که دولتی بود خنده اش جمع شد و یک خانم فارسی زبان آمد و سئوال کرد که دقیق شغل همسرم چیست و از چه کسی حقوق می گیرد. که همسرم جواب داد ولی کنسول متقاعد نشد و برگه آبی را امضاء کرد و به ما گفت که تمام مدارک کامل است فقط باید کمی بیشتر در مورد کیس شما تحقیق شود و وقتی دید که من و همسرم ناراحت هستیم دوباره گفت هیچ مشکلی نیست چندماه دیگر oK ای خواهد شد(کنسول خیلی ناراحت شد از اینکه دید ما ناراحت شدیم و دائماً می گفت درست می شود.) و خانم فارسی زبان هم همه را به فارسی ترجمه کرد. ما برگه آبی را گرفتیم همراه پسرم از سفارت خارج شدیم. (یک چیزی که فراموش کردم بگویم اینکه در سفارت اصلاً بوفه نیست حتماً چیزی برای خوردن مخصوصاً اگر بچه دارید ببرید فقط نوشیدنی است که 3 درهم می باشد. و اثر انگشت پسرم که شش ساله بود را نگرفتن) و ما به دفتر هواپیمایی ماهان در رقه رفتیم و بلیط (چاتربود) هواپیما را برای شنبه okی کردیم.
چند نکته : 1) هوای امارات سرد است لباس گرم ببرید. 2)اگر کارمند هستید مطمئن باشید که FBI چک می خورید و برگه آبی میگیرید. 3) کرایه اتوبوس خیلی کمتر می شود 2 درهم و کرایه تاکسی بیشتر چون ورودی 3 درهم است 4) اگر خواستید تاکسی تلفنی بگیرید شماره ای روی تاکسی های دوبی است با آن شماره تماس بگیرید برایتان تاکسی ارسال می کنند. 5) درهم ببرید چون دلار هیچ جای آنجا قبل نمی کند و ضرر می کنید. و دائماً باید در صرافی ها باشید. 6) در رقه میدان ناصر کشتی های است که 100 درهم می گیرند و یک ساعت روی آب می چرخاند در شب می توانید روی کشتی شام بخوری که خیلی زیبا است . 7) اگر بچه دارید حتماً به پارک ساحل جمیرا بروید خیلی برای بچه جالب است. و حتی بزرگترها
امیدوارم موفق باشید استرس نداشته باشید اگر خواستید می توانید با جیمیلم تماس بگیرید. (bestnews2050@gmail.com) به امید دیدار شما در آمریکا . bay
تشکر کنندگان: WIKIMAN ، amin ، mohammad_usa ، payam_prz ، farzad101 ، ghafari88 ، pr.kia
با سلام به دوستان خوبم
لطفا اگه می توانید به بنده کمک کنید
من روز مصاحبه ام در تاریخ 15 فروردین است و خانم بنده نیز باردار است و
28 اسفند فارق می شود و زمانی برای گرفتن پاسپورت برای بچه ام ندارم
می خواستم ببینم آیا می توانم او را با خودم نبرم ؟
لطفا کمکم کنید
تشکر کنندگان:
mehdisabei نوشته: با سلام به دوستان خوبم
لطفا اگه می توانید به بنده کمک کنید
من روز مصاحبه ام در تاریخ 15 فروردین است و خانم بنده نیز باردار است و
28 اسفند فارق می شود و زمانی برای گرفتن پاسپورت برای بچه ام ندارم
می خواستم ببینم آیا می توانم او را با خودم نبرم ؟
لطفا کمکم کنید

سلام مهدی جان

با سفارت تماس بگیر و بگو جریانو براشون. مطمئنم که باید شناسنامه بچه رو با خودت ببری البته ترجمه شده شو.

موفق باشید و تبریک میگم پیشاپیشWink
شماره کیس: 2009AS17XXX
نامه قبولی: 08 6th May
ارسال فرمهای سری اول: 9th Jun 08
کارنت: 9th Feb 09
نامه دوم: 09 20s Mar از طریق ایمیل
معاینه پزشکی: 09 31st Mar
مصاحبه: 09 14th April
کلیرنس و ویزا: 09 31st Aug (پس از 130 روز)
هزینه قبل از ورود به آمریکا:1050€ نفری
ورود به آمریکا: 09 16th Nov
دریافت گرین کارت: 09 22nd Dec
تشکر کنندگان:
سلام آقاي Mehdisabei
خيلي بهتون تبريك مي‌گم. اميدوارم هيچ مشكلي نباشه و به راحتي ويزا بگيريد.
مي‌تونم بپرسم كه Case Number شما چند بوده كه براي 15 فروردين مصاحبه داريد؟

موفق باشيد.
تشکر کنندگان:
mehdisabei نوشته: با سلام به دوستان خوبم
لطفا اگه می توانید به بنده کمک کنید
من روز مصاحبه ام در تاریخ 15 فروردین است و خانم بنده نیز باردار است و
28 اسفند فارق می شود و زمانی برای گرفتن پاسپورت برای بچه ام ندارم
می خواستم ببینم آیا می توانم او را با خودم نبرم ؟
لطفا کمکم کنید

با سلام خدمت شما و عرض تبریک
مهمترین کاری که شما باید اول از همه انجام بدید قبل از مصاحبه باید به سفارت ایمیل زده و اعلام کنید من بچه دار شدم و یه نفر به پروندمون اضافه شده البته بعد ازبه دنیا آمدن بچه اینکارو کنید در ضمن با توجه به تعطیلات نوروز امکان گرفتن شناسنامه و پاسپورت موجود نیست البته اگر بتوانید قبل از مصاحبه شناسنامه بچه رو بگیرید و و ترجمه کنید و باخودتون ببرید که چه بهتر اصلا" جای نگرانی نیست شما میروید مصاحبه را انجام می دهید افسر بهتون میگه مدارک بچتون رو بعد از اف بی آی چکتون که برای در یافت ویزا میایید اینجا تحویل بدید تا اون موقع شما باید بری دنبال شناسنامه بچه و ببری نامشو وارد پاسپورتت کنی بعد از آمدن اف بی آی چکتان که از طریق سایت متوجه میشوید باید برای گرفتن ویزا به سفارت رفته و مدارک را تحویل داده تا ویزایتان رابدهند.(البته برای گرفتن ویزا لازم نیست با خانواده بروید)
تشکر کنندگان: yousef2013
البته یه چیزم بگم که بچه ای که تازه بدنیا میاد اگر پاسپورت داشته باشه در وقت مصاحبه ویزاش صادر میشه ولی باید بینید که سفارت به ایمیلتان چه پاسخی میده
تشکر کنندگان:
سلام آقای صایبی :

کیس نامبرتون چنده که برای ۱۵ فرزردین وقت مصاحبه دارین؟؟؟؟/
شماره کیس: 136XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:May 2008
کنسولگری:Abu Dahbi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول;28May 2008
تاریخ کارنت شدن کیس:10Feb 2009
تاریخ دریافت نامه دوم:Waiting
تاریخ مصاحبه:14Apr2009
تاریخ دریافت کلیرنس:بدون کلیرنس
دریافت ویزا: 15April 2009
جمع تقریبی هزینه ها:هر نفر 2000000 تومان
تشکر کنندگان:
با سلام
لطفا اگز کسی آدرس سفارت دبی را دارد برای من بزارد
با تشکر و موفقیت دئستان
تشکر کنندگان:
با سلام دوست عزیز
لطفا" به سایتهای زیر مراجعه کنید. اولی آدرس و دومی نقشه آنرا دارد.

http://www.worldembassyinformation.com/e...rates.html



http://abudhabi.usembassy.gov/uploads/im...mbassy.JPG
تشکر کنندگان:
سلام به همگی
سفرناممو بصورت خلاصه براتون میزارم.

روز 22بهمن به همراه پدرم با ماهان سفرمونو به دبی شروع کردیم.ساعت 12ظهر رسیدیم .سریع به هتل(سیتی استار) رفتیم وبعد از گرفتن اتاق به کلینیک مدایست که نزدیک هتل بود ساعت1 رسیدیم منشی که اونجا بود گفت ساعت 4 دکتر میاد .
ساعت4 مجددا به کلینیک رفتیم اول 750درهم پرداخت کردیم سپس مثل گفته بقیه دوستان ازمایش خون عکس قفسه سینه(سفارت نمی گیره )و واکسیناسیون انجام دادیم .دکتر اونجا که ایرانی بود گفت فردا 11صبح جوابتون آمادست .منم چهارشنبه رفتم و جوابو گرفتم .
مصاحبه من پنچشنبه ساعت 10:30بود ما ساعت 7با تاکسی رفتیم و حدود 9 رسیدیم اونجا .دم در سفارت حدود 10 نفر بودن که اکثرشون ایرانی بودن ولی از لاتاریها کسی نبود .
وارد ساختمون سفارت که شدم(عجب ساختمونی بود الکی نمیگن امریکا بهترین کشور دنیاست)مثل بانکهای خصوصی خودمون بالای باجها شماره اعلام میشد .
شماره من که اعلام شد یه اقای اسیایی (هندی یا بنگلادشی) گفت انگلیسی میتونی صحبت کنی منم گفتم حتما .مدارک پزشکی.اصل پاسپورت. ترجمه فوق دیپلم .ترجمه شناسنامه.را گرفت .فیشی به مبلغ 2875درهم بهم داد منم رفتم صندوق وبهش برگردوندم گفت بشین تا صدات کنند .بعد از 1ساعت شمارم رو باجه افتاد کنسول یه دختر امریکایی بود و اماسوالات:
1-اونجا می خوای چیکار کنی؟ 2-کی ساپورتت میکنه؟3-سوال از رشته وکارم
بعد بهم یه کارت سفید داد و گفت دوشنبه بیا ویزات امادست .منم دوشنبه رفتم و ویزامو گرفتم .به نظر من مهمترین نکته واسه کنسول ساپورت مالی به خاطر اوضاع اقتصادی الان امریکا ساپورتر قوی خیلی واسشون مهمه.
به امید موفقیت همه بچه ها
کیس نامبر : as000098xx
دریافت نامه دوم:دو هفته قبل از مصاحبه از طریق ایمیل
تاريخ مصاحبه:12th feb 2009
دریافت ویزا :16th feb 2009
تشکر کنندگان: Masoud ، ezbob74 ، leili
سلام به همه


شما شغلتون دولتی نبود که چک نخوردید یا اینکه در حال تحصیل هستید؟
پایان خدمت ازتون خواستند؟
هتلتون خوب بود شبی چند؟
فکر میکنی انگلیسی صحبت کردن تو چک نخوردن تاثیر مثبت دارد؟
شما برای انجام ازمابش یا معاینه پزشکی در ابوظبی از بین پزشکان معتمد سفارت کس خاصی را پیشنهاد میکنی یا اینکه همشون مثل همند؟


شغلم دولتی نبود ولی درباره دولتی یا خصوصی بودن سوال نکرد
ازم نخواست
چون با تور رفته بودیم ارزانتر بود شبی 500ذرهم
بی تاثیر نیست
فرقی نمیکنند باید ببینی کدومشون بهت نزدیکترن
تشکر کنندگان:
منم میگم سلام مردم
عیدتون مبارک باشه و سال خوبی براتون آرزو میکنم.
بالاخره نوبت به سفرنامه منم رسید. اونم سفری به سفارت بدون مدارک اسپانسر!Tongue
دوستان عزیز ترجیح میدم کمی خلاصه ولی مفید با بعضی نکات ظریف مهم براتون بنویسم چون میدونم که همگی اونقدر سفرنامه خوندیم که دیگه کلیت راه رو میدونیم چیه فقط میمونه یه نکاتی.
خدمتتون عرض کنم که بله بنده هم یکی دیگه از کسانی هستم که بدون داشتن اسپانسر و با دارایی خودم موفق شدم کیس گرین کارت رو بخوبی پشت سر بزارم.Rolleyes
روز 23 اسفند راهی ابوظبی شدیم. من و همسرم و دختر 6 ماهه ام. روز 24 مراحل پزشکی رو انجام دادیم فقط با این حساب که نمیدونم چرا از من و همسرم نفری 1000 درهم بابت عکس و آزمایش و .... گرفتن. با توجه به اینکه کارت واکسن داشتیم و بقیه واکسنها رو هم تهران زده بودیم. خانم منشی که گفت هزینه ها گرون شده!!! خوشبختانه دکتر مروستی چون ایرانی بود قبول کرد که آبله مرغان هم گرفتیم و واکسنش رو به ما تزریق نکردن. و اما در مورد دختر 6 ماهه ام. 2 تا واکسن برای اون تجویز کردن! خیلی پرس و جو کردم که الکی نزنن. خانم دکتر گفت یکی از اینها واکسن ضد ویروس اسهالیه که در اروپا و آمریکا تائید شده و ایران ندارن و نمیزنن. یکی هم خوراکی بود که آخرش نفهمیدم چی بود. مبلغ 450 درهم هم برای واکسنهای دخترم گرفتن.Sad
مقداری از این هزینه ها پیش بینی نشده بود. چون با اطلاعاتی که دوستان داده بودن برای ما نفری 800 درهم گفته بودن که ما 1000 درهم دادیم و 450 درهم دخترم هم که اضافه بر سازمان بود چون گفته بودن بچه های زیر 2 سال و نیم اصلا کار پزشکی ندارن! این از این. عصر همون روز هم جواب رو به ما دادن
روز 26 اسفند روز مصاحبه بود که از قبل با آقای میرزایی هماهنگ کرده بودیم و ساعت 6.5 صبح راننده اومد دنبالمون.
نزدیکای ساعت 9 رسیدیم سفارت. کلی توی صف نشسته بودن. روز گرمی بود و بعد از کمی نشستن دخترم بیتابی کرد که مارو زودی فرستادن داخل. کلیه مراسم امنیتی و ... انجام شد و وارد سالن شدیم و دعوتنامه رو دادیم و شماره 001 رو به ما دادن.
بعد از یه نیم ساعتی شماره ما اعلام شد و رفتیم جلوی باجه. خانم خوش اخلاقی نبود! مدارک رو یک به یک خواست و من مدارک رو دادم. تا اینکه گفت مدارک اسپانسر؟ گفتم: من اسپانسر ندارم اما خودم تمکن مالی دارم. گفت نمیشه باید اسپانسر داشته باشید. منم گفتم: من در آمریکا فامیل زیاد دارم ولی هر کدوم کسان دیگری رو ساپورت کرده بودند و یکی از اونها به من گفت مصاحبه رو یکسال بندازم عقب که ساپورتم کنه که منم گفتم من لاتاری هستم و نمیتونم. اما من خودم تمکن مالی دارم و نیازی به اسپانسر ندارم.
توی سفارت خیلی بدشون میاد که تا مدرکی رو نخواستن بهشون بدیم و یا تا نپرسیدن چیزی بگیم ولی از اونجایی که این خانم بداخلاق بود و مدارک تمکن مالی منو نخواست حتی ببینه من مجبور شدم و مدارک رو گذاشتم روی باجه. یکدفعه با حالت ناخوش آیندی گفت: اینا چیه میدین به من؟ منم آروم گفتم: مدارک تمکن مالیمه خواستم ملاحظه کنید. گفت: ارزشش چقدره؟ چند دلاره؟ منم گفتم یکیش نزدیک 40.000 دلاره و یکیش 8.000 دلارو خرده ایه و یه سند ملکه. بی رغبت مدارک رو گرفت و گذاشت توی پرونده و به همسرم فیش داد که بره پرداخت کنه. بعد گفت بنشینید صداتون میکنم. اونقدر هولم کرده بود که یادم رفت یه قرارداد رهن رو که 34.000 دلار میارزید بهش بدم.
اومدیم نشستیم و همسرم گفت چرا اینقدر هول شدی؟ از تو بعیده. راست هم میگفت دست و پامو برای اولین بار گم کرده بودیم. میگفت ترجمه شناسنامه انگاری نمیدیدمش. Big Grinاز بس بداخلاق و بیحوصله بود.
خلاصه نشستیم و وقتی یادم افتاد یه مدرک رو ندادم رفتم نزدیکه باجه و مثل بچه مدرسه ایها دستم رو بردم بالا که یه کاری دارم گفت: چیه؟ رفتم جلو و موضوع رو گفتم. گفت باشه وقتی صداتون کردن بده.
بعد از نیم ساعتی باجه دیگه ای شماره مارو اعلام کردن. رفتیم. اینبار یه خانم بسیار بسیار خوش برخورد و پر انرژی و خوش زبونی بود. تا رسیدم زود مدرک رو دادم و توضیح دادم که چیه. بدون اینکه نگاه کنه گذاشت لای پرونده و گفت اصلا مهم نیست. بعد گفت خوب خانم رزا شما برنده شدید؟ و چند سوالی درباره کار خودم و همسرم و اینکه جای دولتی کار کردم یا نه و همینطور همسرم پرسید. بعدش گفت در آمریکا میخوای چکار کنی و کجا بری و .... بعدش کمی با دخترم گپ زد و گفت منم دو تا دختر دارم. دل تو دلمون نبود ولی نمیگفت که چی شد. تا اینکه گفت کیس شما مورد قبوله و هیچ مشکلی نداره و میتونم از حالا به شما بگم به آمریکا خوش اومدید. Winkویزا شما و دخترتون همین فردا آماده میشه ولی برای همسرتون کمی طول میکشه. حالا میخواین جدا بگیرین یا نه با هم. ما هم ترجیح دادیم که با هم بگیریم. بنابراین برگه آبی رو به ما داد و توضیحات کامل رو هم داد. حتی تا حدودی قوانین آمریکا و اینکه چه باید بکنیم و چه نکنیم. باز هم تبریک گفت و آرزوی خوبی کرد و گفت از 2 هفته دیگه سایت رو چک کنیم.
اونروز دو مورد لاتاری بود. یکی هم خانمی بود که اونم اسپانسر نداشت و فقط و فقط با یه سند اومده بود و با اون هم موافقت شد.
[u]اصلا و ابدا نگران نداشتن اسپانسر نباشید.[/u]
اینم خلاصه ای از سفر ما/ و اما بعضی نکاتی که آبروی هر چی ایرانیه میبره و باعث میشه خجالت بکشیم.
ببخشیدا ولی از ماست که برماست
وقتی وارد سفارت میشی میبینی آقایون همچین کت و شلواری پوشیدن و کراواتی زدن و عصا قورت داده نشستن و شرشر عرق میریزن و خانمها کت و دامن و..... ا... اکبر. بگذریم حرف حسابم اینه که برای اونا ریخت و قیافه ما مهم نیست رفتارمون مهمه. تا کارشون معلوم نبود همونطور عصا قورت داده نشسته بودن. تا خرشون از پل گذشت سفارت رو با پارک سر کوچه اشتباه گرفتن!
یکی از دوستان که اونجا بود با همین مشخصاتی بود که گفتم اما وقتی با ویزاشون موافقت شد بدون اینکه اهمیت بده ما داریم با کنسول صحبت میکنیم اومده بود بالای سر ما و همش به همسرم میگفت: کیوان جان سیگار داری سیگار داری؟ نهایت بی کلاسی. کنسول سرش و تکون داد با تاسف. شرم آور بود
همین آقا داشت نسکافه میخورد اومد گفت برید بخورید تو سفارت امریکا یه مو از خرس کندن غنیمته که خانمش از اونطرف گفت به بابا 3 درهم پول دادم. فکر کرده بود مجانیه!
یه خانم دیگه بود بازم اومد سر باجه ما سرشو کرده بود از اون زیر داد میزد به کنسول میگفت خانم شما فارسی حرف میزنی من یه سوال دارم. 2 بار کنسول بهش تذکر داد که خانم من دارم با کیس دیگه ای صحبت میکنم. اینم خیلی شرم آور بود
خانم دیگه ای بود نشسته بود و هی فرت و فرت کیفشو برمیداشت میگفت من برم ببینم چرا منو صدا نمیکنه تاکسی بیرون منتظره!
انگار اومده تو صف نون و شیر و ... هی من میگفتم خانم بشین کار خودتو خراب نکن. اینجا قانون داره ولی حرف حالیش نبود. اینم شرم آور بود
خلاصه سرتونو درد نیارم. تقصیر خودمونه که با رعایت نکردن باعث میشیم جور دیگه ای بهمون نگاه کنن.
بیاین فرهنگمونو حفظ کنیم و آبروی همدیگه رو بخریم.
بازم سال نو مبارک باشه/موفق باشید/ آرزوی موفقیت برای همگی دارم
سوالی بود در خدمتم.
Case Number: 2009AS115XX
تاریخ مصاحبه: ,March 16 , 2009
دریافت ویزا: روز مصاحبه
دریافت کلیرنس همسر : Aug 4, 2009
ورود به آمریکا: Sep 7, 2009
خروج از آمریکا: Nov, 2009 / با دریافت پاس سفید 2 سال
ورود مجدد به امریکا: 2011 , 16, Jul
وقتی چترت " خداست " بگذار باران سرنوشت هر چه میخواهد ببارد.
تشکر کنندگان: Masoud ، samad ، sousangerd ، ezbob74 ، eshagh ، greencardholder ، homeless ، R.F ، payam_prz ، OverLord ، pr.kia ، كاميلا ، amaka747
سلام ودرود خداوند بر شما
با تشکر از دوستان و هموطنان دلسوز

رزو هتل مناسب در دبی اعم از قیمت.. راهنمای کنید متشکریم
تشکر کنندگان:
من هتل sun and sand رو پیشنهاد میکنم 4ستاره هم هست به سیتی سنتر هم نزدیکه
کیس نامبر:2009AS27000
تاریخ مصاحبه:JUNE 2009
تاریخ دریافت ویزا : JUNE2009
تشکر کنندگان: amironam
دوست عزيزم همه نوع هتل تودبي هست براي مثال هتل 3ستاره كه امكانات خوبي هم دارد وصبحانه ونهار هم مي دهدتاشبي 300درهم هست اكثرهتلهاازستاره بالاترخوب است البته بايد قصد سفرت راهم بنويسي اگربه قصدتفريح ميري كه همان هتل معرفي شده دوستمان بدنيست ولي اگربراي مصاحبه سفارت آمريكا مي ري فرقي ندارد وحتي بهتراست توابوظبي هتل پيدا كنيد بااين همه بهتراست هدف سفر-تعدا تخت وهزينه درنظرگرفته شده رابنويسي موفق باشيد
تشکر کنندگان: amironam




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان