2009-01-04 ساعت 13:29
سلام به دوستان عزیز
من، همسرم، و پسرم از برندگان لاتاری 2009 هستیم ما 18/Des /2009 وقت مصاحبه در ابوظبی را داشتیم. روز یکشنبه تاریخ 24/9/87 با هواپیمایی ماهان (ایرباس 300) ساعت 6:15 فرودگاه امام پرواز داشتیم که به ما گفته شده بود سه ساعت زودتر در فرودگاه باشیم که اصلاً احتیاج به سه ساعت زودتر رفتن نبود. اگر یک ساعت قبل از پرواز آنجا باشید کافی است. در ضمن هزینه تاکسی تلفنی تا فرودگاه 15هزار تومان می شود. ما ساعت 6:15 دقیقه پرواز کردیم که یکربع از پرواز ما نگذشته بود که خلبان اعلام کرد که بعلت نقص فنی باید به فرودگاه امام برگردیم. (البته هواپیما هم تکانهای شدید می خورد که ما خودمان متوجه شده بودیم و خلبان مجبور شد کل باک بنزینش را خالی کند تا بتواند بنشیند) بعد از نشستن روی باند هواپیما 30 الی 40 نفر کنسل کردن چون ماهان قبول نکرد هواپیما را عوض کند فقط نقص فنی آنرا بطرف کرد و قبول هم نداشت که حتماً در چند روز آینده پرواز داشته باشیم بعضی ها که مثل ما مجبور بودن با همین هواپیما سفر را در ساعت یکربع به یازده ادامه دادند و ما ساعت 12:15 به فرودگاه امارت رسیدیم آنجا بعد از اسکن چشم و چک کردن پاسپورت ها و رد کردن چمدانها از گیت از فرودگاه خارج شدیم چون خیلی تاخیر داشتیم تاکسی هتل هم نبود مجبور شدیم تاکسی گرفتیم (کرایه 30 درهم) و به هتل رسیدم دوشنبه همسرم با کلینک ها تماس گرفت. قرار شد به پلی کلینک که نزدیک سیتی سنتر است رفتیم آنجا یک منشی خوش اخلاق و تپلی داشت که اصلاً فارسی بلد نیست صبحت کند. بعد از اینکه در سیتی سنتر دلارها را چنج کردیم به مطب دکتر برگشتیم و منشی کلیه مدارک که داشتیم از جمله کارت زرد رنگی که از انیستوپاستور گرفته بودیم پاسپورتهایمان و معرفی نامه سفارت و کارت واکسن پسرم که ترجمه شده بود بعد من را به اتاقی برد فشار خون ، قد ، وزن، تعداد ضربان قلب و یک سرنگ خون (برای HIV) گرفت و همه را در برگه سفیدی می نوشت و بعد به اتاقی رفتم و توسط یک فرد سیاهپوست که اون هم فارسی بلد نبود عکس از قفسه سینه ام گرفت و همین موارد در مورد همسر و پسرم تکرار شد فقط از پسرم خون و عکس گرفته نشد. بعد خانم منشی گفت من بروم پیش دکتری خوش برخورد لبنانی که از ناحیه پا مشکل داشت و فارسی را می توانست صحبت کند. اول من تنها رفتم در بین صبحتها همسرم هم داخل شد.
دکتر سوالهای زیر را کرد: 1) عمل جراحی کرده ای؟ (سزارین جزو عمل جراحی است) 2) بیماریهای دیابت، فشار خون، ناراحتی کلیه، ناراحتی قلبی، آسم، تیروئید و غیره را داشتید؟ 3) آیا فکر قتل کرده اید؟ 4) آیا همسرت را دوست داری 5) آیا دوست داری همسرت را بکشی 5) بعد کتابی را نشان داد که روی آن چند حروف زیر بودن که در بین آن یک عدد نوشته بود باید شماره را می گفتی 6) در صفحه بعد کتاب به حروف انگلیسی خیلی ریز (HNMOCZ) را نشان داد که باید می خوانیدم و روی تخت دراز کشیدیم و ضربان قلب و چیزهای عمومی را چک کرد. بعد گفت نوبت همسرم شد که تمام سئوالات بالا را هم از همسر کرد بعد اضافه یک سوال اضافه که *) آیا زن صیغه ای داشتید؟ و همه موارد را در مورد پسرم را هم اجرا کرد دکتر شوخی بود از من سوال کرد که پسرم عمل جراحی داشته گفتم نه گفت مگر ختنه نشده؟ ما به خنده گفتیم بله . گفت پس یک عمل جراحی داشته. و یک شکلات به پسرم داد. و در آخر به من و همسرم یک واکسن آبله مرغان زد و به پسرم واکسن HIB زد (و سوال کردیم که آیا تب به همراه دارد گفت نه و همین طور هم بود.) و بعد از سه ساعت در مطب بودن کلیه جوابها و عکس فقسه سینه درون یک پاکت بزرگ کرد و دربش را هم بسته اسم هر سه نفر ما را (انگلیسی) رویش نوشت تحویل همسرم داد و مبلغ 1900 درهم گرفت (نفری 550 درهم من و همسر و 800 درهم برای پسرم) البته ناگفته نماند که من و همسرم واکسنهای MMR و کزاز را در تهران زده بودیم و تایید آنرا از انیستو پاستور گرفته بودیم کارت واکسن پسرم را ترجمه کرده بودیم. همه اینها هزینه را کمتر خواهد کرد. و اصلاً فکرش نمی کردیم که چهار ساعته کار ما انجام شود خلاصه پلی کلینک هم ارزانتر بود و هم افرادش همکی خوش اخلاق بودند و عکس برای پسرم همان 2 تا را می خواست دیگر کلینک ها 3 تا عکس از همه می خواستند. بعد به سیتی سنتر رفتیم آنجا همه چیز است اما خیلی گران در ضمن ما 80 درهم دادیم سه تا پیتزا و چیزها دیگر خریدم هیچ کدام را نتوانستیم بخوریم اصلاً پیتزاهای خوشمزه ای ندارد. اگر خواستید غذای ایرانی بخورید به تاون تاور طبقه سوم آنجا کلیه غذاهای ایرانی از جمله اکبر جوجه، پیتزا سیب، طباخی سنتی و غیره بود. با قیمت تقریباً مناسب و روبه دریا و می توانید در بالکن کشتی ها را هم ببینید. که منتظر زیبایی است. و برای خرید هم به بازار چینی ها و day to day که در خیابان ناصر واقع شده است بروید در day to day همه فروشنده ها فارسی زبان هستند و اگر هم $ دارید می توانید بعد از خرید صندقدار آنرا به نرخ روز چنج می کند و مشکلی درهمی ندارید. یک چیز جالب اینکه اسباب بازی الفبای عمو فرودس هم در day to day بود. روز چهارشنبه با لیدرمون هماهنگ کردیم قرار شده روز پنجشنبه ساعت 8:30 و نفری 200 درهم ما را به ابوظبی ببرد. روز پنجشنبه ساعت 8:15 بطرف ابوظبی حرکت کردیم حدوداً 2 ساعت راه است و ساعت 9:20 به سفارت رسیدیم ساعت 9:30 درب سفارت را باز کردن و پاسپورت و کاغذی که برایمان ارسال کردن را چک کردن بازرسی بدنی شدیم وارد بعد داخل اتاقی شدیم و خانمی مهربان کپل دوباره ما را گشت کیف همسرم و موبایلش را گرفت ویک شماره به من داد کیف من را باز گردانند. (کلاً کیف خانم ها را نمی گیرند نه مُردیم، دیدیم در یک جا دنیا به خانمها احترام می گذارند.) بعد که داخل سفارت شدیم داخل سفارت مثل بانکهای ایران است خانمها پشت پیشخوان هستند و مراجعین از این طرف شروع به صبحت می کند مدرک می دهند. ما را راهنمایی کردن به صندوق یک خانم انگلیسی خوش اخلاق و خوش برخورد با لبخند زیبای که داشت یک شماره به ما داد و گفت منتظر بمانیم تا شماره ما اعلام شود. شماره ما اعلام شد (هم به زبان انگلیسی و هم عربی) و پشت کیشه ای رفتیم که خانم فارسی زبان بود و کلیه مدارک که خواسته بودن را گرفتند و اصل تمام مدارک ها (اصل شناسنامه ، پاسپورت، عقدنامه، مدرک تحصیلی، برگه ارسالی اسپانسر) عکسها و کپی مدارکها و کپی صفحه اول پاسپورت من را هم خواست. وبعد گفت مبلغ 8607 درهم برای سه نفرمان به صندوق پرداخت کنیم.( فقط درهم قبول می کنند حتماً درهم ببرید) بعد از مدتی دوباره شماره ما اعلام شد یک خانم انگلیسی با موهای مجعد کوتاه و بٌرنزه و خیلی هم خوش اخلاق و خوش برخورد خنده رو که کنسول هم بود شروع به مصاحبه کرد کلیه مدارکی که اصل بود به ما بازگرداند و برگهای سفیدی را داد جایش را مشخص کرد که امضاء کنیم و من و همسرم این کار را کردیم و همسرم بجای پسرم امضاء کرد و اسکن از اثر انگشت انجام دادیم و سئوال کرد که کجا می خواهید زندگی کنید؟ و در آمریکا می خواهید چه کاری بکنید؟ همسرم چون انگلیسی بلد بود جواب می داد. خلاصه رسید به شغل همسرم که هی سئوال چه کار می کنی؟ کارت دولتی است؟ و هر چه گفت همسرم جواب داد ولی بعد از دیدن شغل همسرم که دولتی بود خنده اش جمع شد و یک خانم فارسی زبان آمد و سئوال کرد که دقیق شغل همسرم چیست و از چه کسی حقوق می گیرد. که همسرم جواب داد ولی کنسول متقاعد نشد و برگه آبی را امضاء کرد و به ما گفت که تمام مدارک کامل است فقط باید کمی بیشتر در مورد کیس شما تحقیق شود و وقتی دید که من و همسرم ناراحت هستیم دوباره گفت هیچ مشکلی نیست چندماه دیگر oK ای خواهد شد(کنسول خیلی ناراحت شد از اینکه دید ما ناراحت شدیم و دائماً می گفت درست می شود.) و خانم فارسی زبان هم همه را به فارسی ترجمه کرد. ما برگه آبی را گرفتیم همراه پسرم از سفارت خارج شدیم. (یک چیزی که فراموش کردم بگویم اینکه در سفارت اصلاً بوفه نیست حتماً چیزی برای خوردن مخصوصاً اگر بچه دارید ببرید فقط نوشیدنی است که 3 درهم می باشد. و اثر انگشت پسرم که شش ساله بود را نگرفتن) و ما به دفتر هواپیمایی ماهان در رقه رفتیم و بلیط (چاتربود) هواپیما را برای شنبه okی کردیم.
چند نکته : 1) هوای امارات سرد است لباس گرم ببرید. 2)اگر کارمند هستید مطمئن باشید که FBI چک می خورید و برگه آبی میگیرید. 3) کرایه اتوبوس خیلی کمتر می شود 2 درهم و کرایه تاکسی بیشتر چون ورودی 3 درهم است 4) اگر خواستید تاکسی تلفنی بگیرید شماره ای روی تاکسی های دوبی است با آن شماره تماس بگیرید برایتان تاکسی ارسال می کنند. 5) درهم ببرید چون دلار هیچ جای آنجا قبل نمی کند و ضرر می کنید. و دائماً باید در صرافی ها باشید. 6) در رقه میدان ناصر کشتی های است که 100 درهم می گیرند و یک ساعت روی آب می چرخاند در شب می توانید روی کشتی شام بخوری که خیلی زیبا است . 7) اگر بچه دارید حتماً به پارک ساحل جمیرا بروید خیلی برای بچه جالب است. و حتی بزرگترها
امیدوارم موفق باشید استرس نداشته باشید اگر خواستید می توانید با جیمیلم تماس بگیرید. (bestnews2050@gmail.com) به امید دیدار شما در آمریکا . bay
من، همسرم، و پسرم از برندگان لاتاری 2009 هستیم ما 18/Des /2009 وقت مصاحبه در ابوظبی را داشتیم. روز یکشنبه تاریخ 24/9/87 با هواپیمایی ماهان (ایرباس 300) ساعت 6:15 فرودگاه امام پرواز داشتیم که به ما گفته شده بود سه ساعت زودتر در فرودگاه باشیم که اصلاً احتیاج به سه ساعت زودتر رفتن نبود. اگر یک ساعت قبل از پرواز آنجا باشید کافی است. در ضمن هزینه تاکسی تلفنی تا فرودگاه 15هزار تومان می شود. ما ساعت 6:15 دقیقه پرواز کردیم که یکربع از پرواز ما نگذشته بود که خلبان اعلام کرد که بعلت نقص فنی باید به فرودگاه امام برگردیم. (البته هواپیما هم تکانهای شدید می خورد که ما خودمان متوجه شده بودیم و خلبان مجبور شد کل باک بنزینش را خالی کند تا بتواند بنشیند) بعد از نشستن روی باند هواپیما 30 الی 40 نفر کنسل کردن چون ماهان قبول نکرد هواپیما را عوض کند فقط نقص فنی آنرا بطرف کرد و قبول هم نداشت که حتماً در چند روز آینده پرواز داشته باشیم بعضی ها که مثل ما مجبور بودن با همین هواپیما سفر را در ساعت یکربع به یازده ادامه دادند و ما ساعت 12:15 به فرودگاه امارت رسیدیم آنجا بعد از اسکن چشم و چک کردن پاسپورت ها و رد کردن چمدانها از گیت از فرودگاه خارج شدیم چون خیلی تاخیر داشتیم تاکسی هتل هم نبود مجبور شدیم تاکسی گرفتیم (کرایه 30 درهم) و به هتل رسیدم دوشنبه همسرم با کلینک ها تماس گرفت. قرار شد به پلی کلینک که نزدیک سیتی سنتر است رفتیم آنجا یک منشی خوش اخلاق و تپلی داشت که اصلاً فارسی بلد نیست صبحت کند. بعد از اینکه در سیتی سنتر دلارها را چنج کردیم به مطب دکتر برگشتیم و منشی کلیه مدارک که داشتیم از جمله کارت زرد رنگی که از انیستوپاستور گرفته بودیم پاسپورتهایمان و معرفی نامه سفارت و کارت واکسن پسرم که ترجمه شده بود بعد من را به اتاقی برد فشار خون ، قد ، وزن، تعداد ضربان قلب و یک سرنگ خون (برای HIV) گرفت و همه را در برگه سفیدی می نوشت و بعد به اتاقی رفتم و توسط یک فرد سیاهپوست که اون هم فارسی بلد نبود عکس از قفسه سینه ام گرفت و همین موارد در مورد همسر و پسرم تکرار شد فقط از پسرم خون و عکس گرفته نشد. بعد خانم منشی گفت من بروم پیش دکتری خوش برخورد لبنانی که از ناحیه پا مشکل داشت و فارسی را می توانست صحبت کند. اول من تنها رفتم در بین صبحتها همسرم هم داخل شد.
دکتر سوالهای زیر را کرد: 1) عمل جراحی کرده ای؟ (سزارین جزو عمل جراحی است) 2) بیماریهای دیابت، فشار خون، ناراحتی کلیه، ناراحتی قلبی، آسم، تیروئید و غیره را داشتید؟ 3) آیا فکر قتل کرده اید؟ 4) آیا همسرت را دوست داری 5) آیا دوست داری همسرت را بکشی 5) بعد کتابی را نشان داد که روی آن چند حروف زیر بودن که در بین آن یک عدد نوشته بود باید شماره را می گفتی 6) در صفحه بعد کتاب به حروف انگلیسی خیلی ریز (HNMOCZ) را نشان داد که باید می خوانیدم و روی تخت دراز کشیدیم و ضربان قلب و چیزهای عمومی را چک کرد. بعد گفت نوبت همسرم شد که تمام سئوالات بالا را هم از همسر کرد بعد اضافه یک سوال اضافه که *) آیا زن صیغه ای داشتید؟ و همه موارد را در مورد پسرم را هم اجرا کرد دکتر شوخی بود از من سوال کرد که پسرم عمل جراحی داشته گفتم نه گفت مگر ختنه نشده؟ ما به خنده گفتیم بله . گفت پس یک عمل جراحی داشته. و یک شکلات به پسرم داد. و در آخر به من و همسرم یک واکسن آبله مرغان زد و به پسرم واکسن HIB زد (و سوال کردیم که آیا تب به همراه دارد گفت نه و همین طور هم بود.) و بعد از سه ساعت در مطب بودن کلیه جوابها و عکس فقسه سینه درون یک پاکت بزرگ کرد و دربش را هم بسته اسم هر سه نفر ما را (انگلیسی) رویش نوشت تحویل همسرم داد و مبلغ 1900 درهم گرفت (نفری 550 درهم من و همسر و 800 درهم برای پسرم) البته ناگفته نماند که من و همسرم واکسنهای MMR و کزاز را در تهران زده بودیم و تایید آنرا از انیستو پاستور گرفته بودیم کارت واکسن پسرم را ترجمه کرده بودیم. همه اینها هزینه را کمتر خواهد کرد. و اصلاً فکرش نمی کردیم که چهار ساعته کار ما انجام شود خلاصه پلی کلینک هم ارزانتر بود و هم افرادش همکی خوش اخلاق بودند و عکس برای پسرم همان 2 تا را می خواست دیگر کلینک ها 3 تا عکس از همه می خواستند. بعد به سیتی سنتر رفتیم آنجا همه چیز است اما خیلی گران در ضمن ما 80 درهم دادیم سه تا پیتزا و چیزها دیگر خریدم هیچ کدام را نتوانستیم بخوریم اصلاً پیتزاهای خوشمزه ای ندارد. اگر خواستید غذای ایرانی بخورید به تاون تاور طبقه سوم آنجا کلیه غذاهای ایرانی از جمله اکبر جوجه، پیتزا سیب، طباخی سنتی و غیره بود. با قیمت تقریباً مناسب و روبه دریا و می توانید در بالکن کشتی ها را هم ببینید. که منتظر زیبایی است. و برای خرید هم به بازار چینی ها و day to day که در خیابان ناصر واقع شده است بروید در day to day همه فروشنده ها فارسی زبان هستند و اگر هم $ دارید می توانید بعد از خرید صندقدار آنرا به نرخ روز چنج می کند و مشکلی درهمی ندارید. یک چیز جالب اینکه اسباب بازی الفبای عمو فرودس هم در day to day بود. روز چهارشنبه با لیدرمون هماهنگ کردیم قرار شده روز پنجشنبه ساعت 8:30 و نفری 200 درهم ما را به ابوظبی ببرد. روز پنجشنبه ساعت 8:15 بطرف ابوظبی حرکت کردیم حدوداً 2 ساعت راه است و ساعت 9:20 به سفارت رسیدیم ساعت 9:30 درب سفارت را باز کردن و پاسپورت و کاغذی که برایمان ارسال کردن را چک کردن بازرسی بدنی شدیم وارد بعد داخل اتاقی شدیم و خانمی مهربان کپل دوباره ما را گشت کیف همسرم و موبایلش را گرفت ویک شماره به من داد کیف من را باز گردانند. (کلاً کیف خانم ها را نمی گیرند نه مُردیم، دیدیم در یک جا دنیا به خانمها احترام می گذارند.) بعد که داخل سفارت شدیم داخل سفارت مثل بانکهای ایران است خانمها پشت پیشخوان هستند و مراجعین از این طرف شروع به صبحت می کند مدرک می دهند. ما را راهنمایی کردن به صندوق یک خانم انگلیسی خوش اخلاق و خوش برخورد با لبخند زیبای که داشت یک شماره به ما داد و گفت منتظر بمانیم تا شماره ما اعلام شود. شماره ما اعلام شد (هم به زبان انگلیسی و هم عربی) و پشت کیشه ای رفتیم که خانم فارسی زبان بود و کلیه مدارک که خواسته بودن را گرفتند و اصل تمام مدارک ها (اصل شناسنامه ، پاسپورت، عقدنامه، مدرک تحصیلی، برگه ارسالی اسپانسر) عکسها و کپی مدارکها و کپی صفحه اول پاسپورت من را هم خواست. وبعد گفت مبلغ 8607 درهم برای سه نفرمان به صندوق پرداخت کنیم.( فقط درهم قبول می کنند حتماً درهم ببرید) بعد از مدتی دوباره شماره ما اعلام شد یک خانم انگلیسی با موهای مجعد کوتاه و بٌرنزه و خیلی هم خوش اخلاق و خوش برخورد خنده رو که کنسول هم بود شروع به مصاحبه کرد کلیه مدارکی که اصل بود به ما بازگرداند و برگهای سفیدی را داد جایش را مشخص کرد که امضاء کنیم و من و همسرم این کار را کردیم و همسرم بجای پسرم امضاء کرد و اسکن از اثر انگشت انجام دادیم و سئوال کرد که کجا می خواهید زندگی کنید؟ و در آمریکا می خواهید چه کاری بکنید؟ همسرم چون انگلیسی بلد بود جواب می داد. خلاصه رسید به شغل همسرم که هی سئوال چه کار می کنی؟ کارت دولتی است؟ و هر چه گفت همسرم جواب داد ولی بعد از دیدن شغل همسرم که دولتی بود خنده اش جمع شد و یک خانم فارسی زبان آمد و سئوال کرد که دقیق شغل همسرم چیست و از چه کسی حقوق می گیرد. که همسرم جواب داد ولی کنسول متقاعد نشد و برگه آبی را امضاء کرد و به ما گفت که تمام مدارک کامل است فقط باید کمی بیشتر در مورد کیس شما تحقیق شود و وقتی دید که من و همسرم ناراحت هستیم دوباره گفت هیچ مشکلی نیست چندماه دیگر oK ای خواهد شد(کنسول خیلی ناراحت شد از اینکه دید ما ناراحت شدیم و دائماً می گفت درست می شود.) و خانم فارسی زبان هم همه را به فارسی ترجمه کرد. ما برگه آبی را گرفتیم همراه پسرم از سفارت خارج شدیم. (یک چیزی که فراموش کردم بگویم اینکه در سفارت اصلاً بوفه نیست حتماً چیزی برای خوردن مخصوصاً اگر بچه دارید ببرید فقط نوشیدنی است که 3 درهم می باشد. و اثر انگشت پسرم که شش ساله بود را نگرفتن) و ما به دفتر هواپیمایی ماهان در رقه رفتیم و بلیط (چاتربود) هواپیما را برای شنبه okی کردیم.
چند نکته : 1) هوای امارات سرد است لباس گرم ببرید. 2)اگر کارمند هستید مطمئن باشید که FBI چک می خورید و برگه آبی میگیرید. 3) کرایه اتوبوس خیلی کمتر می شود 2 درهم و کرایه تاکسی بیشتر چون ورودی 3 درهم است 4) اگر خواستید تاکسی تلفنی بگیرید شماره ای روی تاکسی های دوبی است با آن شماره تماس بگیرید برایتان تاکسی ارسال می کنند. 5) درهم ببرید چون دلار هیچ جای آنجا قبل نمی کند و ضرر می کنید. و دائماً باید در صرافی ها باشید. 6) در رقه میدان ناصر کشتی های است که 100 درهم می گیرند و یک ساعت روی آب می چرخاند در شب می توانید روی کشتی شام بخوری که خیلی زیبا است . 7) اگر بچه دارید حتماً به پارک ساحل جمیرا بروید خیلی برای بچه جالب است. و حتی بزرگترها
امیدوارم موفق باشید استرس نداشته باشید اگر خواستید می توانید با جیمیلم تماس بگیرید. (bestnews2050@gmail.com) به امید دیدار شما در آمریکا . bay