سلام
همانطور که میدونید، برای رفتن به کانادا به صورت سرمایه گذاری، باید یک میلیون دلار را به مدت دو سال در یک حساب دولتی واریز کنید.
از طرفی خیلی از وکلا یه کلک مرغابی میزنن و ملتو به راحتی میبرن اونور... به من میگی چجوری؟ (بسه دیگه شورشو در آوردم) اینجوری:
روش اونا اینه که میان از شما حدود 100 هزار دلار کانادا میگیرن و مقداری از اونو خودشون نوش جان میکنن و بقیه اونو میدن به یه بانک کانادایی به عنوان کل سود بانکی یه وام 1000000 دلاری دو ساله برای شما...
یعنی بانک میاد به جای شما یک میلیون دلار به حساب دولتی واریز میکنه و شما حدود 80 هزار دلار به عنوان سود خوابیده این پول، پیش پیش به بانک پرداخت میکنین. (ناقلا بودن حد و حصر نداره مگه نه؟)
مشابه همین حالت برای استرالیا هم وجود داره.
حالا من میگم همه بیان نفری چند دلار ناقابل بزارن وسط تا جمعش بشه 100 هزار تا
بعدش لاتاری برگذار میکنیم و یکی از کسایی که پول دادن برنده میشن و به صورت سرمایه گذاری میرن اونور... هورااااااا تازه این لاتاری احتمال برنده شدنش نسبت به 7 میلیون شرکت کننده DV بیشتره... یه چیزیه مشابه Lotto خودمون.
این فکر درخشان را من مدتها پیش کرده بودم ولی مساله اینه که اون پوله باید کجا جمع بشه که خدای ناکرده خورده نشه و فقط به مصرف همین کار خیر برسه... بعد یه دفعه به ذهنم رسید که این که کاری نداره... خب پولا رو بیارین بدین به من!
نه شوخی کردم... خیلی راحتتر از اونیه که فکرشو میکنین:
یه حساب در یک بانک سوییس باز میکنیم (به نام خود بانک یا موسسه ای که برای این کار ثبت میشه) با این قرارداد که با واریز هر 100 هزار دلار، پول با قرعه کشی به یکی از واریز کننده ها پرداخت بشه و بانک هم مبلغی به عنوان دستمزد برداره. از این قراردادهای بانکی در سوییس به وفور وجود داره و بسیار هم معتبره.
ولی باز هم مشکلات زیادی بر سر این راه هست. مثلا این کار باید توسط یه موسسه ثبت شده و معتبر که دارای هیئت مدیره باشه انجام بشه و همه کارها به صورت قانونی و بدون ابهام پیش بره که قربونش برم این مملکت نازنین مرکز خلاف و دودره بازی اداریه. پس باید این مجمع در جایی ثبت بشه که دسترسی ایرانیا ساده و ارزان باشه ولی مدیریت اصلی سیستم را یک موسسه مالی و اعتباری بر عهده بگیره(مثل دوبی یا ترکیه)
خلاصه اینکه سرتونو درد نیارم این کار شدنی نیست که نیست اینقدر هم اصرار نکنین.
(بابا خودم وسط کاری فهمیده بودم دارم چرت میگم دیگه آبروی منو نبرین)
همانطور که میدونید، برای رفتن به کانادا به صورت سرمایه گذاری، باید یک میلیون دلار را به مدت دو سال در یک حساب دولتی واریز کنید.
از طرفی خیلی از وکلا یه کلک مرغابی میزنن و ملتو به راحتی میبرن اونور... به من میگی چجوری؟ (بسه دیگه شورشو در آوردم) اینجوری:
روش اونا اینه که میان از شما حدود 100 هزار دلار کانادا میگیرن و مقداری از اونو خودشون نوش جان میکنن و بقیه اونو میدن به یه بانک کانادایی به عنوان کل سود بانکی یه وام 1000000 دلاری دو ساله برای شما...
یعنی بانک میاد به جای شما یک میلیون دلار به حساب دولتی واریز میکنه و شما حدود 80 هزار دلار به عنوان سود خوابیده این پول، پیش پیش به بانک پرداخت میکنین. (ناقلا بودن حد و حصر نداره مگه نه؟)
مشابه همین حالت برای استرالیا هم وجود داره.
حالا من میگم همه بیان نفری چند دلار ناقابل بزارن وسط تا جمعش بشه 100 هزار تا
بعدش لاتاری برگذار میکنیم و یکی از کسایی که پول دادن برنده میشن و به صورت سرمایه گذاری میرن اونور... هورااااااا تازه این لاتاری احتمال برنده شدنش نسبت به 7 میلیون شرکت کننده DV بیشتره... یه چیزیه مشابه Lotto خودمون.
این فکر درخشان را من مدتها پیش کرده بودم ولی مساله اینه که اون پوله باید کجا جمع بشه که خدای ناکرده خورده نشه و فقط به مصرف همین کار خیر برسه... بعد یه دفعه به ذهنم رسید که این که کاری نداره... خب پولا رو بیارین بدین به من!
نه شوخی کردم... خیلی راحتتر از اونیه که فکرشو میکنین:
یه حساب در یک بانک سوییس باز میکنیم (به نام خود بانک یا موسسه ای که برای این کار ثبت میشه) با این قرارداد که با واریز هر 100 هزار دلار، پول با قرعه کشی به یکی از واریز کننده ها پرداخت بشه و بانک هم مبلغی به عنوان دستمزد برداره. از این قراردادهای بانکی در سوییس به وفور وجود داره و بسیار هم معتبره.
ولی باز هم مشکلات زیادی بر سر این راه هست. مثلا این کار باید توسط یه موسسه ثبت شده و معتبر که دارای هیئت مدیره باشه انجام بشه و همه کارها به صورت قانونی و بدون ابهام پیش بره که قربونش برم این مملکت نازنین مرکز خلاف و دودره بازی اداریه. پس باید این مجمع در جایی ثبت بشه که دسترسی ایرانیا ساده و ارزان باشه ولی مدیریت اصلی سیستم را یک موسسه مالی و اعتباری بر عهده بگیره(مثل دوبی یا ترکیه)
خلاصه اینکه سرتونو درد نیارم این کار شدنی نیست که نیست اینقدر هم اصرار نکنین.
(بابا خودم وسط کاری فهمیده بودم دارم چرت میگم دیگه آبروی منو نبرین)