ارسالها: 190
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
27
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-12-12 ساعت 18:45)negar_karimi6 نوشته: salam
chaghadrrrrrrrrrrrrr ta diruz khoshhal budam ke bad az 2 sal khastegi va un moshkelate stress avar belakhare umadim va vaghteshe ta chand ruze aval hesabi khastegimun dar biad ke khabar dadan madaram fot karde
vaghean rahe dur gij dar mamleketi gharib hich kari az dastam bar nemiad
khaheshan harki matno mikhune baraye ruhe madaram fatehe bede shayad kuchektarin deini bashe ke dar in ghorbat betunan ada konam
agar farsi naneveshtam bebakhshid fontesh nist
نگار جان واقعا شوکه شدم
تسلیت میگم
روحشون شاد
خیلی ناراحت شدم عزیزم
کیس نامبر: 2013AS000085xx • دیدن قبولی: جولای• ارسال فرمها: سپتامبر با DHL• مقصد: سیاتل • محل مصاحبه ابوظبی هفتهٔ سوم جون • برگه آبی • کلیر 15 آگوست بعد از 58 روز انتظار
ارسالها: 363
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Oct 2011
رتبه:
19
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-12-29 ساعت 01:41
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-12-31 ساعت 05:32 توسط mhz_ir.)
صدرا،نگار و سعید عزیز به نوبه خودم به شما تسلیت میگم و آرزوی صبر گران برایتان دارم.
ارسالها: 375
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
22
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
نگار و سعید عزیز به علت گرفتاری تو این مدت نتونستم به مهاجرسرا سر بزنم وقتی هم آمدم خبر درگذشت مادر گرامیتان را دیدم از صمیم قلب براشون آرزوی رحمت و آمرزش دارم انشالله غم آخرتون باشه
2013As55XX *آنکارا * 2 *مصاحبهapril24 *صورتی *مقصد: اورلاندوفلوریدا
کلیر :29 اگوست بعداز 127 روز
انقضای ویزا : 22 اکتبر (6 ماه از تاریخ مدیکال)
ورود به آمریکا : 18 اکتبر2013
برای گرفتن متن وکالت نامه برای ptt آنکارا پیام خصوصی دهید .
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
2013-12-30 ساعت 23:14
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-12-30 ساعت 23:30 توسط rs232.)
این نوشته را برای صدرا و نگار و سعید و دیگر دوستانی می نویسم که به تازگی عزیز خود را از دست داده اند. من همیشه وقتی که به خونسردی امریکایی ها در مراسم دفن عزیزانشان نگاه می کردم برایم این سوال پیش می آمد که آنها چطور این قدر راحت با این مسئله کنار می آیند و خیلی زود به زندگی عادی خودشان بر می گردند در حالی که ما کاملا فرو می ریزیم و صدمه روحی بسیار شدیدی می خوریم. چند سال قبل وقتی که با تریسا هم خانه بودم به مرور متوجه شدم که او و دخترش به سادگی در مورد مرگ خودشان و اطرافیانشان صحبت می کنند و مثل این است که مثلا دارند در مورد ازدواج و یا به دنیا آمدن یک نفر صحبت می کنند. مثلا زمانی که در مورد آینده صحبت می کردند رکل خیلی راحت به مادرش می گفت که در آن زمان تو و مادر بزرگ زنده نیستید. گرچه شاید این فرهنگ برای ما چندان پسندیده نباشد ولی به نظر من آمد که آنها ذهن بچه های خودشان را با مسئله مرگ آشنا می کنند و به آنها از بچگی می فهمانند که سرانجام یک روزی با مرگ والدین خودشان مواجه خواهند شد و باید خودشان را برای چنین روزی آماده کنند. در ضمن بیشتر امریکایی ها اعتقاد عمیقی به زندگی پس از مرگ و بقای روح دارند و برای همین می توانند با خودشان کنار بیاییند در حالی که بسیاری از ما با وجود تمام ظواهری که در فرهنگ و مذهب ما وجود دارد در عمق قلب خود اعتقاد چندانی به زندگی پس از مرگ نداریم و برای همین عزیز فوت شده خودمان را کاملا از دست رفته می دانیم. امریکایی ها وقتی که در یک جشن و مراسم شادی هستند لیوان شراب خودشان را به سمت آسمان می گیرند و با لبخند با عزیزان درگذشته خودشان حرف می زنند و از آنها می خواهند که در شادی آنها شریک باشند. در حالی که اگر ما ببینیم یک نفر دارد با درگذشته خودش حرف می زند زود می گوییم خل شده است و آب قند در حلقش می ریزیم که حالش جا بیاید. شاید علت این باشد که ما بر خلاف حرف ها و ادعاهایی که داریم اصلا به روح و یا اصولا زندگی غیر مادی ایمان نداریم و اگر هم حرفی در این مورد می زنیم فقط به خاطر این است که یک چیزی روی هوا گفته باشیم.
برای من خیلی سخت است که حتی به مرگ پدر و یا مادرم فکر کنم و مخصوصا این فکر که یک روز ممکن است دیگر مادرم در این دنیا نباشد به شدت من را دگرگون می کند. ولی من هم مثل دیگران خواسته و یا ناخواسته باید تا قبل از رسیدن به نقطه مرگ خودم آن را تجربه کنم. این جبر روزگار است و سناریویی است که آفرینش در زندگی نامه هر انسانی که به مرگ طبیعی می میرد قرار داده است. ما قبل از این که بمیریم به همان گونه که بخشی از امکانات مادی و بدنی ما فرسوده می شود و از بین می رود بخشی از روح ما نیز که پدر و مادر و یا عزیزان ما هستند از ما جدا می شوند و با مرگ هر کدام از آنها ما وارد دوره جدیدی از زندگی می شویم و خودمان را یک قدم به نقطه مرگ و پایان زندگی در این دنیا نزدیک تر می بینیم.
حالا بیایید این واقعیت تلخ را که کم و زیاد برای همه ما پیش می آید کمی شیرین کنیم. من چنین باور دارم که زندگی همیشه جریان دارد و پایدار است و گرچه ممکن است به صورت های مختلفی پدیدار شود ولی مرگ هرگز پایان کار نیست. آفرینش امتداد دارد همان گونه که مرگ یک ستاره آغاز کهکشان است. من نمی دانم چگونه و از کجا به این دنیا آمده ام و چگونه و به کجا از این دنیا خواهم رفت. ولی من به آفرینش و به این جهان هستی شاید به طور احمقانه ای اعتماد دارم. می دانم که تا کنون به من زندگی بخشیده است و من را به طریقی در خود نگه داشته است که اگرچه کاملا مطلوب من نبوده است ولی بد هم نگذشته است و به هرحال در کنار سختی ها و ناملایمات زندگی اموراتم هم گذشته است. برای همین به آفرینش اعتماد دارم که پس از مرگ من و پس از مرگ عزیزانم هم شرایط قابل قبولی را مهیا خواهد کرد. شاید بعضی وقت ها که انتخابی وجود ندارد اعتماد بهترین راه باشد.
پس بیایید فکر کنیم که ما عزیزان درگذشته خودمان را به دست کسی سپرده ایم که به او کاملا اعتماد داریم. چرخه آفرینش آنها را به این دنیا آورده است و ما هم از طریق آنها به این دنیا پای گذاشته ایم و حالا آنها رفته اند و یا در آینده می روند و ما هم دیر و یا زود به همراه آنها می رویم تا ببینیم که باز در کجای این امتداد افرینش خواهیم بود. شاید این اعتماد و اعتقاد من چندان علمی نباشد و یا حتی به نظر بعضی ها احمقانه به نظر برسد ولی لااقل شیرین است و برای منطق من هم قابل پذیرش است.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 29
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من هم به نوبه خودم تسلیت میگم.و برای صدرای عزیز صبر و شکیبایی آرزو مندم.
****case number :2013AS***2
ارسالها: 792
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
51
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2014-01-18 ساعت 06:56
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-01-18 ساعت 06:57 توسط afshin4749.)
صدرا ، سعید و نگار عزیز ؛
تصور نمیکنم که پس از نام آفریننده مان ، واژه ای زیباتر و مقدس تر از پدر و مادر وجود داشته باشد . به تعبیر آرش عزیز، آنها به گونه شگفت انگیز به دنیا آمده اند و به گونه ای شگفت انگیزتر ما را نیز با خود آورده اند . و ما هم همینگونه هستیم و خواهیم بود.
با هجرتشان ، گوشه ای از دلمان را با خود میبرند و جای خالیشان تا ابد در گوشه ی تاریکی از ذهنمان همیشه باقی خواهد ماند تا روزی که دوباره ملاقاتشان کنیم . و در این گیر و واگیر بودن ها و نبودن ها ، این بُهت و ناباوریهای ماست که ما را در پیچ و خمِ واقعیت های مرگ آشفته و گم میکند .
ضمن عرض تسلیت مجدد به این عزیزان ، آرزومندم که روح تازه گذشتگانشان تا ابد شاد و قلب محزون و زخم خورده بازماندگانشان ، مُلَبَس به شفای یزدان پاک گردد . آمین
ارادتمند شما - افشین
ارسالها: 157
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من هم به نوبه خودم به دوست عزیزمان تسلیت میگم روحشان شاد مکانشان جنت باشد
2014AS29xy
1نفر / ایروان / d.interview 29.1.2014 / وضعیت : برگه ابی / مقصد:دالاس یا هوستون
بعد از 132 روز کلیر شدم چهارشنبه 2014/6/11
ارسالها: 1,132
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
121
تشکر: 1
6 تشکر در 1 ارسال
باور نكردم، گفتم بازم شايعه ست، اما متأسفانه وقتي كه خيالمون راحت شده بود كه ديگه خوب شده ، رفت. اسمش رو ميذارن روشنايي پيش از مرگ.
اونم مثل خيلي هاي ديگه رفت، فقط چون معروف بود ، پر رنگ تر بود. و غمش پر رنگ تر . رفتن اين جور آدما از اون جهت ناراحت كنندس كه طول مي كشه تا كسي بياد و جاشونو پر كنه، اصلاً پر نمي كنه ، هر كسي جاي خودش رو فقط مي تونه پر كنه، مثل علي عبداللهي.ديگه جاش كسي نتونست بياد كه غم نبودش رو كم رنگ تر كنه.
هر كسي كوچكترين خدمتي به جامعه اش كنه، شايسته ي تقديره.شايسته ي فراموش نشدن. جامعه اش كوچيك باشه يا بزرگ فرقي نمي كنه، مهم مفيد بودنه، مثل اون كه به دور از معروفيت فقط به خاطر بچه هاي نيازمند، رفت روي صحنه ، زياد ازش نگذشته، كه خودش از روي صحنه رفت....
مرتضي پاشايي عزيز، ممنونم كه حضور داشتي ، يه حضور پر رنگ در جامعه موسيقي.
**24/خودم/ سه نفر/ابوظبی/ نوامبر/ برگه ی سفید/ كلير بعد از ١٩٢ روز/ ورود به آمريكا: ٢٩ آگوست ٢٠١٤
ارسالها: 210
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
تسلیت میگم روحشون شاد وصبر برای خانواده محترمشون
ارسالها: 68
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2012
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-12-28 ساعت 20:47)morvarid1364 نوشته: (2013-12-12 ساعت 18:45)negar_karimi6 نوشته: salam
chaghadrrrrrrrrrrrrr ta diruz khoshhal budam ke bad az 2 sal khastegi va un moshkelate stress avar belakhare umadim va vaghteshe ta chand ruze aval hesabi khastegimun dar biad ke khabar dadan madaram fot karde
vaghean rahe dur gij dar mamleketi gharib hich kari az dastam bar nemiad
khaheshan harki matno mikhune baraye ruhe madaram fatehe bede shayad kuchektarin deini bashe ke dar in ghorbat betunan ada konam
agar farsi naneveshtam bebakhshid fontesh nist
نگار جان واقعا شوکه شدم
تسلیت میگم
روحشون شاد
خیلی ناراحت شدم عزیزم
سلام عزیزم خیلی شوکه کننده است، چون من هم سال قبل دقیقا 2 ژانویه 2014 بعد از سه ماه مهاجرت به امریکا پدرم رو از دست دادم.
از صمیم قلب درکت می کنم و بهت تسلیت میگم
می فهمم چه حسی داری
شماره کیس: 7XXX,تاریخ رویت قبولی: 4MAY ,کنسولگری:ابوظبی, ارسال فرم های اول: MAY 14,تعداد افراد کیس: 1نفر, تاریخ مصاحبه: هفته سوم می دریافت ویزا: ی ضرب 22 می