ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
18
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2014-12-23 ساعت 11:54
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-29 ساعت 13:32 توسط elchin_f.)
سلام به تمام دوستای خوبم،
بازم من اول شدم. من میخوام سفرنامه ام رو از بعد از برگشت از آنکارا براتون توضیح بدم و قسمت هایی که تو جاهای دیگه هم بوده رو اینجا جمع کنم و تا ورودم به آمریکا و آمدن سوشیالم که امروز بود و ....
به مرور زمان سفرنامه ام رو کامل میکنم که همه سفرنامه یکجا باشه که همگی بتونن استفاده کامل رو ببرن.
یکم نگارشم بده که بزرگی خودتون ببخشید.
من بلیطم رو از لوفتانزا گرفتم و برای اینکه هزینه ام کم بشه یکم به خودم سختی دادم و از استانبول بلیط رو گرفتم. بلیط رفت و برگشت 660$ و 1000000 تومان بلیط رفت و برگشت تهران - استانبول.
پرواز من 25 نوامبر از تهران به استانبول بود و براتون از جمع آوری وسایل میگم. من فقط فقط باخودم یکسری لباس نو که از سفر آنکارا خریده بودم و چند جفت کفش با خودم آوردم. اولین تجربه: با خودتون کفش بیارین چون اینجا کفش گرونه و در ابتدا که دلار به نرخ ریال خرج میکنید براتون قابل قبول نیست که مثلا 240$ برای یک کفش معمولی بدی. بقیه چیزا همه قیمت ها معقول هست مثلا بلوز از 20$ شروع میشه به بالا البته اگه تبدیل کنین شاید یکم زیاد باشه ولی به اندازه لازم برای چندین ماه اول خودتون لباس بیارین . لوازم شخصی هم بیارین البته اینجا به وفور هست ولی بهتره برای اول یکم داشته باشید تا بتونید خودتون روبا اینجا وفق بدین.
حواستون باشه با در نظر گرفتن اینکه کجا میرین ، متناسب با اون لباس با خودتون بیارین مثلا من سن دیگو هستم و به هیچ عنوان برای هیچ موقع سال نیاز به لباس گرم نیست.
فرودگاه امام خمینی: تو فرودگاه امام همه جا زدن که خروج بالای 5000$ قاچاق هست ولی شما با خیال راحت مبلغی رو که میخواین با خودتون ببرید رو حمل کنید چون اصلا حتی سوال هم نکردن که چقدر پول داری با خودت میبری.
بعد از یک پرواز طولانی از تهران به استانبول و بعد از استانبول به فرانکفورت و از اونجا به سن فرانسیسکو بالاخره وارد خاک آمریکا شدم. من با اینکه سن دیگو میخواستم برم پرواز رو سن فرانسیسکو گرفتم چون فرودگاه لس آنجلس خیلی شلوغه و ممکنه خیلی طول بکشه که کارای مهاجرت تمام بشه ولی فرودگاه سن فرانسیسکو خیلی عالی بود و من و سحر تنها مهاجرین بودیم و خیلی سریع کارامون انجام شد.
یه توصیه به تمام دوستان با ورود به خاک آمریکا باید یه آمریکایی باشی و آمریکایی فکر کنی! یعنی چی؟؟ یعنی اینکه قانون رانندگی در ایران رو کاملا از یادمون باید ببریم ، احترام به دیگران در اولویت اوله ، اگه از کنار هرکی رد شدید بهتون سلام کرد شوکه نشین اینجا همه به هم سلام میکنن. و سعی نکنین دلار رو به ریال تبدیل کنید چون خیلی اذیت کنندس. به این فکر کنید که قراره از این به بعد دلار در بیارین و خرج کنید اونوقت میفهمید همه چیز متناسب با درآمد مردم هست و خیلی چیزای دیگه که به مرور زمان دستمون میاد.
بعد از پیاده شدن از هواپیما پاکت زرد رو دستتون بگیرین و برین به طرف گیت مهاجرت فقط دقت کنید دم هر گیت یکسری تابلو هست که روش اسم کشورها رو نوشته که از کدوم گیتها میتونن استفاده کنن. این مورد برای اینکه اشتباه نکنید. تا یادم نرفته هر سوالی داشتید از هرکسی بپرسید خیلی مودبانه کمک میکنه و تا اینکه مطمن نشه فهمیدی توضیح میده پس خجالت نکشین و بپرسین. بعد از پیدا شدن به سمت گیت مخصوص مهاجرین برین و بعد مامور مهاجرت ازتون میخواد برید پیشش و بهتون خوش آمد میگه و ازتون میخواد پاسپورت مدارک و پاکت زرد رو بهش بدین و همینطور برگ آبی که تو هواپیما بهتون دادن.
چندتا سوال ازتون میپرسه. از من پرسید که چی خوندی و کجا میخوای بری و با کی میخوای زندگی کنی و چقدر پول همراهته و من چون بالای 10000 تا برده بودم و تو فرم پر کرده بودم بهش گفتم بعد ازتون عکس میگیره و انگشت نگاری انجام میده و داخل برگ آبی مینویسه که کجاها باید برید. اول میرین پیش یک آفیسر دیگه که ازتون پاکت زرد رو میگیره، یک اثر انگشت از انگشت اشاره میگیره و ازتون میخواد که یکجای که با شابلون مشخصه رو امضا کنید. بعد میگه میتونید برید چمدون هاتون رو وردارید و برید
بقیه رو فردا ادامه میدم
با شرمتدگی فراوان بابت تاخیر چند روزه برای ادامه سفرنامه آخه رفته بودم مسافرت :d .
بعد از گرفتن چمدون ها اگه تو برگ آبی نوشته شده باشه مامورین پلیس زحمت میکشن و کل چمدون هاتون رو میگردن ولی خیلی محترمانه این کار رو میکنن. اول ازتون سوال میشه که چکدون رو خودتون بستید ؟ این سوال برای اینه که میدونید داخل چمدونتون چی هست یا نه؟؟!! بعد میپرسن ممکنه چیزی داخل چمدون باشه که بهشون صدمه بزنه یا خیر؟؟
بعد از گذشتن از این مرحله شما رسما وارد آمریکا شدید و زندگی جدیدتون آغاز میشه. من چون یک پرواز دیگه هم داشتم از سحر خداحافظی کردم و رفتم برای پرواز داخلی ، در پرواز های داخلی آمریکا شما نمیتونید بار داشته باشید یعنی فقط میتونید یک carry on داشته باشید و چون من پرواز داخلی رو از هواپیمایی یونایتد گرفته بودم که با لوفتهانزا لینک هست تونستم بدون دادن پول 46 کیلو بار رو بدم داخل بار هواپیما و با خودم کوله پشتی و carry on رو هم بردم تو هواپیما. بعد از1:30 دقیقه پرواز که همشو خواب بودم رسیدم به سن دیگو و عموم اومد دنبالم و رفتیم برای شام و ......
در ارتباط با 165$ من یکماه و نیم قبل پول رو واریز کرده بودم، که طبق تجربه دوستان قدیمی نیازی به عجله نیست و میتونید تا زمان رسیدن به آمریکا و باز کردن حسابتون صبر کنید و بعد خودتون 165$ رو پرداخت کنید. در ارتباط با پرداخت پول هم اگه سوالی داشتید در خدمتون هستم.
بعد از ورود به آمریکا فقط باید صبور باشید تا سوشیالتون بیاد که مهم ترین مدرک هست و بدون اون هیچ کاری رو نمیتوتید شروع کنید.
برای باز کردن حساب ابتدا بانکی رو که میخواهید توش حساب باز کنید رو کاملا بررسی کنید و ببینید کدوم بانک fee کمتری میگیره و شرایطش برای برداشت fee بهتره ( fee پول زوری هست که بانک از مشتریاش میگیره ? ) من با بررسی بانک chees , wells fargo بانک wells fargo رو.انتخاب کردم از لحاظ fee سه تا شرط داشت.
1. موجودی حساب در هیچ روزی از ماه زیر 1500$ نشه
2. حقوق حداقل 500$ توسط کارفرما به حسابتون واریز بشه
3. حداقل 10 خرید از کارت انجام داده باشی.
که اگه یکی از این موارد رو داشته باشی هیچ fee از حسابتون کم نمیشه.
من حساب saving (پس انداز) و checking ( جاری) باز کردم و برای credit card ( کارت اعتباری) باید سوشیال داشته باشی که من تا اون موقع نداشتم و به بعد موکول کردم ولی در حال حاضر اون رو هم گرفتم. اگر در ولزفارگو حساب باز کردید بعد از هر خرید از کارت checking براتون به اجبار 1$ واریز میکنه به saving که پس انداز کنی . که به نظر من کار بسیار خوبی میکنن چون همین 1 دلار ها جمع میشن!
من بعد از 3 هفته کارت سوشیالم اومد البته من بعد از دو هفته به اداره مهاجرت مراجعه کرده بودم و فرم رو دوباره پر کردم و درست کمتر از 10 روز کارت سوشیالم به دستم رسید. با رسیدن شماره سوشیال به بانک رفتم که به بانک اعلام کنم که در حسابم وارد بشه و درخواست کارت اعتباری هم دادم.
بعد از اون به اداره DMV ( گواهینامه) مراجعه کردم برای گواهینامه ولی چون از قبل وقت نگرفته بودم فقط تونستم درخواست ID بدم و برای فوریه اولین وقت اداره راهنمایی و رانندگی ، وقت بگیرم. امتحان رانندگی از دو بخش تشکیل میشه 1.writen و 2. Behind the wheel که نا زمانی که در امتحان writing قبول نشی نمیتونی behind the wheel رو وقت بگیری.
برای درخواست ID فقط پاسپورت و کارت سوشیال کافیه. یک فرم میدن پر میکنی و تمام میشه و تا 60 روز میگن دستت میرسه.
دوستان محترم اینجا بدون ID یا گواهینامه باشی باید پاسپورت همیشه همراهت باشه پس بهتره درخواست بدین. هزینه ID. در روزی که من درخواست دادم 28$ بود.
در ارتباط با بیمه من خودم هم یکم سر درگم هستم ولی با تکمیل اطلاعات براتون اطلاعات رو مینویسم.
در ارتباط به بیمه تقریبا به نتیجه رسیدم و کارهایی که کردم جواب داد. من از بیمه مدیکل کاورد کالیفرنیا استفاده کردم که پیش ثبت نام تا 15 دسامبر بود ولی شما بازم برید و سر بزنید شاید هنوز هم بتونید اپلای کنید. من قبل 15 دسامبر ثبت نام کردم ولی چون سوشیالم نیومده بود همه کارا متوقف شد تا زمان آمدن سوشیال بعد از اومدن سوشیال رفتم دفتر کاورد کالیفرنیاچون متاسفانه آدرس منو نمیتونست وریفای کنه و بعد از کلی تلفن اینور و اونور رفتم اونجت و اونها با دسترسی که داشتن آدرس من رو وریفای کردن و گفتن باید منتظر یک بسته باشم برای انتخاب کارگزار بیمه که در کالیفرنیا 4 گروه هستند. 1.kaiser 4. health net 3.care1st2 . Health comunity که در حال حاضر کایزر مدیکل جدید قبول نمیکنه.بسته من همراه با یک کارت موقت بیمه به دستم رسید و من فرم رو پر کردم و بر اساس تجربه عموم health net. رو انتخاب کردم و فرم ها رو پرشده رو برای مرکزی که گفته بودند ارسال کردم. الان منتظر کارت دایم هستم و باید پزشک خودم رو انتخاب کنم.
اگه سوالی بود در خدمتون هستم و به مرور هر کاری انجام بدم و وقت کنم براتون مینویسم.
شماره کیس:2015ASx17 > کنسولگری:آنکارا > ارسال فرم: 2014 MAY 21 > کارنت شدن کیس: AUG 12 2014 > مصاحبه: 2 اکتبر 2014 > دریافت ویزا یکضرب > ورود به آمریکا 25 نوامبر
سفرنامه من به ترکیه
سفرنامه من به آمریکا
ارسالها: 305
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
27
تشکر: 7
5 تشکر در 3 ارسال
2015-03-04 ساعت 00:15
(آخرین تغییر در ارسال: 2023-07-28 ساعت 21:18 توسط atlantis770.)
بسم الله الرحمن الرحیم
کیس من: دختر مجرد / 35ساله / دانشجوی دکترا / ساکن تهران/ محل مصاحبه:ابوظبی.
من بعد از مصاحبه شدن درابوظبی، کلیرنس خوردم ولی در مدت زمان کمتر از 2 ماه کلیر شدم. وقتی ویزای من صادر شد از طریق یک آژانس مسافرتی که کار پیکاپ ویزا رو هم انجام میداد خواستم ویزام رو از ابوظبی برای من بیارند. برای اینکار 270هزارتومن میخواست که خب برای من به صرفه بود تا اینکه خودم بخوام دوباره به ابوظبی برم و ویزا و پاسپورتم رو بگیرم. بعد از تقریباً 10 روز ویزا به دستم رسید. بعد از اون، اولین کاری که انجام دادم این بود که دنبال آژانس مسافرتی و تهیه ی بلیط برای آمریکا شدم. بعد ازمدتی سرچ کردن، موفق شدم آژانسی پیدا کنم که تقریبا ً قیمتهای مناسبی داشت.
من برای تهران -دوحه– هیوستون بلیط رفت و برگشت گرفتم به مبلغ 3800000 تومن، با پرواز قطری. واین پرواز رو هم برای 1 ماه بعد رزرو کردم. بنابراین 1 ماه فرصت داشتم که به کارهای شخصی و دانشگاهیم رسیدگی کنم. که خب شکر خدا من خیلی کارهای معوقه یا مدرک ناقص نداشتم. به همین خاطر این 1 ماه برای من زیاد هم بود. من تصمیم داشتم بمدت 2 ماه درهیوستون اقامت کنم تا بتونم کارهای اقامتی خودم از قبیل دریافت گرین کارت، سوشیال سکیوریتی و پاس سفید رو انجام بدم. اما مقصد نهاییم نبود. من بعد از این 2 ماه مجبور بودم برگردم ایران تا درسم رو به اتمام برسونم. بهمین خاطر درصدد گرفتن پاس سفید هم بودم.
دنبال این بودم که گواهی اشتغال به تحصیل از دانشگاهم بگیرم. ولی ظاهرا ً این گواهی رو به دانشجوهای مقطع دکترا نمیدن. از سایر مقاطع خبر ندارم. ولی وقتی این موضوع رو متوجه شدم خیلی صحیح ندیدم پیگیر بشم! شما هم اگر دانشجو هستید سعی کنید خیلی موضوع رفتنون به آمریکا رو به اطلاع دانشگاه یا امور آموزش قرار ندید.
کار بعدی من این بود که مدارک مربوط به دریافت پاس سفید رو آماده کنم (برای اطلاع کسانیکه نمیدونن: اگر شما فقط گرین کارت داشته باشید مجبورید یا درهمون سفر اول در آمریکا اقامت کنید. یا اینکه اگر قصد برگشت دارید باید هر 6ماه به 6 ماه بروید آمریکا تا برای گرین کارتتون مشکلی پیش نیاد. ولی اگر پاس سفید یا همون Re-entry permit رو بگیرید میتونید 2 سال تمام در ایران باشید تا کارها و درستون تموم بشه. بدون اینکه مجبور باشید 6ماه به 6ماه به آمریکا بروید. مشکلی هم برای گرین کارتتون پیش نخواهد اومد. برای اطلاع بیشتر میتونید صفحه ی مربوط به : "نحوهء دریافت پاس سفید" رو مطالعه کنید). مدارک رو آماده کردم و در یک فایل مجزا قرار دادم.
مدارک لازم برای دریافت پاس سفید:
- تکمیل فرم I-131
- تکمیل فرم G-1145
- تهیهء money order از هر اداره پست درآمریکا به مبلغ 445$
- یک کپی از ویزاتون که مهر ورود خورده باشه
- کپی از صفحه اول پاسپورت
- کپی از بلیط برگشتتون به ایران(برای تسریع روند کارهاتون)
- من یک قطعه عکس پشت نویسی شده(اسم و فامیل+تاریخ تولد+A.number) رو هم ضمیمه ی مدارکم کردم.هرچند فکر هم نمیکنم نیاز باشه.
از صفحات اول پاسپورت، شناسنامه، و حتی کارت دانشجوییم به تعدادی که لازم داشتم کپی گرفتم. اصل گواهینامه م رو هم با خودم بردم. لازمم نمیشد. ولی در یکی از سفرنامه ها گفته بودن که شناسنامه و گواهینامه رو ببرید. من هم بردم. ضرر نداشت.
هر دو پاکت زرد رو که به همراه ویزا دریافت کرده بودم رو هم بردم.
یکی از مهمترین کارهای دیگه ای که باید انجام بشه جستجو برای پیدا کردن یک اتاق، خونه، هتل، هاستل یا هر جای دیگه برای سکونت بود. خصوصا ً اونهایی که مثل من خانم هستند و تنها سفر میکنند خیلی باید در اینمورد دقیق باشند. چون بحث هزینه و امنیت خیلی مهم هست. البته من مشکلی در این زمینه نداشتم. چون در شهر مقصد، تنها نبودم و من و یک خانم دانشجو توافقی همخونه شدیم.
به مقدار لازم ارز خریدم. از صرافی هم- محض اطمینان- گواهی خرید ارز که ممهور به مهر صرافی خودش باشه خواستم.
یک هفته قبل از پرواز، اکانت خودم رو در سایت USCIS.ELIS درست کردم.
همچین 2 روز قبل از پرواز هم عوارض خروج رو به مبلغ 75هزار تومن در بانک ملی پرداخت کردم.
نکته:
* پریزهای برق در آمریکا به شکل ( | | ) هستند. برخلاف ایران که به شکل (oo) هستند. پس حتما مبدل لازم برای اینکار رو تهیه کنید. از ایران هم بخرید چون ارزونتره. من از لاله زار خریدم به مبلغ 2000 تومن.
* پولتون رو هرگز توی بار قرار ندید. من گذاشتم توی کوله م. چیزی حدود 100-150 دلار رو هم بصورت دستی توی کیف دستیم قرار دادم. رویهمرفته هرگز هیچ چیز مهمی رو توی بار قرار ندید.
* آدرس آمریکاتون رو حتما روی یک کاغذ بنویسید و دم دستتون باشه. چند جا لازمش دارید.
* با پرواز قطری مجاز هستید 2 تا چمدون 23 کیلویی بعنوان بار + یک ساک 8 کیلویی برای داخل هواپیما با خودتون داشته باشید. سایر خطوط هوایی رونمیدونم.
من شکر خدا کارهام رو طوری مرتب کرده بودم که تا یکهفته مونده به پرواز، چمدونهام کامل و بسته شده و آماده بودند. منتهی در تمام این مراحل یک مورد زجرم میداد و اونهم این بود که یک جفت چشم زیبا دائماً دنبالم میچرخیدن و لبریز از نگرانی و دلتنگی بودن.
چشمهای مادرم.......چه خداحافظی ای داشتیم ما...
به قول دوستی: ما داریم برای ترقی و یک زندگی بهتر میریم. در حالیکه مادرای شهدا با دست خودشون بچه هاشونو به راهی میفرستادن که میدونستن دیگه اونها رو نخواهند دید.
دم اون مادرا گرم واقعا ً.
پرواز من روز 20 فوریه (1 اسفند) ساعت 4:20 دقیقه صبح از تهران به مقصد دوحه بود. ساعت 1ونیم شب از منزل خارج شدم و اجازه ندادم پدر و مادرم به فرودگاه بیان. به فرودگاه که رسیدم توی صف مربوط به Check in ایستادم. صف نسبتا ً شلوغ بود. بعد از حدود 10 دقیقه که توی صف ایستاده بودم آقایی با پوشش مخصوص به خطوط قطری با خوشرویی بمن نزدیک شد و بعد از سوال در مورد اینکه مقصد نهاییم کجا هست ( که گفتم: آمریکا- هیوستون) از من مدارکی مثل بلیط و ویزا رو خواست. اونها رو همونجا چک کرد و به من تحویل داد. تقریبا ً نیم ساعت توی صف بودم. نوبت من شد. بارهام رو تحویل دادم، کارت پرواز گرفتم. و با نشون دادن پاسپورت+کارت پرواز+عوارض خروج، وارد سالن ترانزیت شدم. چون قبلا ارز دولتی رو گرفته بودم دیگه شامل حال من نمیشد. چون این ارز سالی فقط یکبار داده میشه.
پرواز تقریباً با نیم ساعت تاخیر انجام شد و ساعت 5 صبح بود که هواپیما از تهران به مقصد دوحه پرواز کرد. توی هواپیما که بودم روی صندلی کناری من پسربچهء 11 ساله ای به اسم "علی" نشست که پدرش ایرانی و مادرش آمریکایی بود. حتی 1 کلمه هم فارسی بلد نبود و دائم با مهماندارها به انگلیسی صحبت میکرد. اون تنهایی سفر میکرد و مقصدش مریلند بود. در طول سفر باهمدیگه همصحبت شدیم.
با هم دوست شدیم و عکس انداختیم. یه خورده که گذشت گفت: I am cold. من هم کاپشنم رو انداختم روی دوشش و بغلش کردم تا خوابید.
پرواز، خوب و آرام بود. مهماندارها بسیار خوش برخورد بودن. صبحانه ی مختصری دادند و حدود ساعت 7ونیم بود که به فرودگاه دوحه رسیدیم. من وعلی هم خداحافظی کردیم. هوای دوحه گرم و شرجی بود که یکم آزارم میداد. فرودگاه دوحه به زیبایی فرودگاه امارات نبود. ولی در برابر فرودگاه امام خمینی، باشکوه بود! توی فرودگاه دوحه چندتا آمریکایی دیدم. ولی اکثریت با مسافرای هندی بود.
پرواز بعدی من از دوحه به مقصد هیوستون ساعت 8:20 انجام میشد. از یک افسر نمازخونه رو پرسیدم. گفت: مصلی؟
گفتم:بله. نشونم داد. رفتم نمازم رو خوندم. بعد هم رفتم توی صف کنترل ایستادم. همسفرهندی زیاد بود.
هواپیمای ما بوئینگ 777 بود. ساعت 8ونیم صبح بود که دوحه رو به مقصد هیوستون ترک کردیم. مسیر پرواز رو تا اونجایی که یادم میاد میتونم به این شکل برای شما توضیح بدم: دوحه- خلیج فارس- اصفهان- شیراز- تبریز- ترکیه- از بالای بخش اسکاندیناوی اروپا هم گذشتیم مثل دانمارک- قطب- آیسلند- تورنتو- شیکاگو و ........هیوستون.
تقریبا 1 ساعت مونده به فرودگاه هیوستون بود که فرمهای آبی رو بین مسافرین پخش کردند. این یک عدد فرم آبی پشت و رو بود. که باید در اون مشخصات فردی+مقدار پول همراهتون+نوع مواد غذایی همراهتون و .... رو مینوشتید. وقتی فرم تکمیل شد باید اون رو بهمراه سایر مدارکتون به افسر فرودگاه تحویل بدید.
پرواز ما حدوداً 15-16 ساعت طول کشید و این برای من که به هیچ عنوان اهل یکجا نشستن نبودم خیلی آزاردهنده بود. شاید به جرأت میتونم بگم فقط من و دو آقا، ایرانی بودیم. تک و توک آمریکایی. و باز هم بخش اعظم مسافرین هندی بودند.
یکی از اون آقایون کنار من نشست و دومی پشت سرم. دو آقا بودند که چون میدیدند این اولین سفر من به آمریکا هست کلی هوای من رو داشتند و بمن آدرس و شماره تلفن دادند که در صورت لزوم یا بروز مشکل با اونها تماس بگیرم. این لطف اونها کاملا ً دوستانه و به دور از هر شائبه ای بود.
اولین وعده ی غذایی ای که سرو شد ناهار بود که حدودا ً 2-3 ساعت بعد از شروع پرواز انجام شد. اگرچه مهماندارها دائما در طول پرواز و در فواصل بین وعده های اصلی با چایی، قهوه، آب میوه یا شیرینی ازمسافرین پذیرایی میکردند ولی من شخصا ً از غذاهای اصلی ای که سرو میشد خوشم نمیومد. اگرچه کلا ً میتونم بگم که اشتهام درطول مسیر به صفر رسیده بود.
درحین اینکه داشتم در راهروی مربوط به خودمون راه میرفتم یکی از مسافرین (که بعد فهمیدم دندانپزشک هست) به انگلیسی بمن گفت: مشخصه پرواز کلافه ت کرده. لهجه ی بخصوصی داشت. به عربی بهش گفتم: شما اهل س و ر ی ه هستید.درسته؟! جا خورد و بهش گفتم که: من هم عرب زبان هستم. خوشحال شد. گفت که منزلش کالیفرنیا هست و با دادن شماره تلفنش از من خواهش کرد هر موقع لازم شد میتونم روی کمک و راهنمایی اون حساب کنم. من هم تشکر کردم والبته اضافه هم کردم که ان شاالله لازم نمیشه.
من میدونم که الان باید روند دریافت گرین کارت و سوشیال سکیوریتی .... رو برای بار هزارم که از زبان دیگران شنیدید، بگم. قصد هم ندارم اینجا خاطرات پروازم رو برای شما بازگو کنم. ولی من داشتم میدیدم که رفتارها در خارج از ایران به چه شکل هست. داشتم شکل کمک دادن ها رو میدیدم. فرم محبتها رو میدیدم. موقعیکه خلبان یا سرمهماندار چیزی رو در هواپیما اعلام میکردند باید تیز میشدم و دقت میکردم که مبادا اشتباه بشنوم. به تمام حرکات و اشخاصی که به هر نحوی از کنارم عبور میکردند دقت میکردم. اینجا دیگه ایران نبود. پدر و مادری هم بالای سرم حضور نداشت. میتونستم از کمک دیگران سوء استفاده کنم. میتونستم قیافه ی جدی و خشکی به خودم بگیرم (سیستم تدافعی رایج دخترها در ایران!) که به احدی اجازه ندم حتی بمن نزدیک بشه، کمک دادن بماند! آیا هندی ها همونطوری بودند که در ایران میشناختم؟ آیا عرب ها به همون شکل و شمایلی بودند که در ذهن ما ایرانی ها تزریق کرده بودند؟ آیا باید از آمریکایی ها بخاطر کنار نیومدن با موضوع هسته ای ! دوری میکردم و با کینه نگاهشون میکردم؟ آیا صحیح بود بخاطر یکسری قضایای سیاسی و تبلیغاتی که حتی نمیشد راست و دروغش رو فهمید روی اینهمه ملت و نژاد مختلفی که سر راه من یکنفر سبز میشدند قضاوت کنم؟؟
این سفر با تمام نتایجش، برای من یک سفر 2 ماهه بود و نهایتا ًبرمیگشتم ایران و تموم میشد. ولی ذهنم به حدی درگیر این قضایا شده بود که در طول پرواز شاید فقط یک وعده غذا خوردم و یک لیوان چایی. بدون اینکه با کسی زیاد صحبت کنم کنار پنجره نشسته بودم و به بیرون، به آسمون و به زیر پای خودم نگاه میکردم. از تمام افکاری که توی ذهن مشوشم در حال رقصیدن بودند، فقط یکی رو تونستم از بقیه مجزا کنم. و اونهم اینکه: "...مهم نیست چی در مورد مردم سایر کشورها توی ذهنت تزریق کردن. ولی تو مهربان باش و از کسی نفرت نداشته باش. محتاط باش، ولی بدبین نه."
این یک دستاورد، برای من خیلی ارزش داشت و کمک کردن دیدم بهتر بشه.
ساعت حدود 4ونیم عصر به وقت محلی بود که به فرودگاه هیوستون وارد شدیم. لندینگ ناجوری داشتیم. یکم دل و روده م بهم خورد. از هواپیما که اومدم پایین همه از کنارم رد میشدن ولی من واقعاً نمیتونستم درست بایستم. یه جورایی حس میکردم بدنم شل و ول شده. تنم خیس عرق شده بود. قشنگ حس میکردم که قطرات عرق دارن از چونه م میچکن. تنفسم هم سریع شده بود. رفتم روی یه صندلی توی فرودگاه نشستم. حالم که سر جاش اومد رفتم سمت سالن اصلی. فرودگاه نسبتا ً خلوت بود و ظاهرا ً ما تنها پرواز اون ساعتش بودیم. چیزی در حدود 15 گیت وجود داشت که ما که برای اولین بار وارد آمریکا میشیم باید در صف ویزیتورها قرار بگیریم. هر جا و هر موقع به مشکل برخوردید میتونید از افسرهای اونجا راهنمایی بگیرید. به شما کمک میکنند. صف ما شلوغ بود. وقتی نوبت من شد رفتم جلو. افسری که به کارهای من رسیدگی میکرد اسمش "رودریگز" بود. با مهربونی از من پاسپورتم رو خواست. بهش تحویل دادم و مطابقت داد. اسکن چشم و اثر انگشت هم گرفت. با لبخند پرسید: کجایی هستید خانم؟ گفتم: ایرانی هستم. پرسید: نامزد یا همسر داری؟ گفتم: نه. با تعجب گفت: تنها اومدی آمریکا ؟ کسیو نداری؟ گفتم: دوستم اینجا هست. گفت: من مسئول رسیدگی به پرونده ت هستم. تشکر کردم. و تعجب کردم از اینکه دیدم 3-4 کلمه فارسی هم بلد هست.
پرسید: با خودتون غذا دارید؟ گفتم: چندتا کنسرو دارم. گفت: چی؟ گفتم: تون ماهی. اونهم گفت: ok. مشکلی نیست.
بعد از اون من رو به یک اتاق که ظاهرا ًمخصوص مهاجرین بود راهنمایی کرد. حدود 10-12 نفر اونجا بودن. پاکت زرد+پاسپورت+فرم آبی که درهواپیما تکمیل کرده بودم رو به یک افسر دیگه تحویل داد. من هم نشستم. بعد از حدود 20 دقیقه اسم من رو صدا زد. رفتم جلو و از من امضا و اثر انگشت گرفت. یک شابلون مستطیلی کوچیک بود که شما بدون اینکه انگشتتون رو فشار بدید باید اثر انگشتتون رو اونجا بگذارید. بعد هم از من شغلم رو پرسید که بهش گفتم. در ضمن بهش گفتم که میخوام آدرسم رو تغییر بدم. خودش در یک فرم آدرس جدیدم رو گرفت و در اون تایپ کرد. بعد هم بمن داد تا صحت اون رو تایید کنم. روی ویزای من مهر ورود زد. بعد هم بمن یک برگه ی کوچیک داد که به انگلیسی توی اون تایپ شده بود که مهر ورود توی ویزام به مثابه ی گرین کارت موقت هست و تا 1 سال اعتبار داره.
همه چیز در حد 10 دقیقه و با یک روند بسیار ساده و راحت به اتمام رسید. از آفیس خارج شدم. و برای تحویل گرفتن بارهام رفتم به طبقه ی پایین. بارم رو گرفتم. به شدت احساس خستگی میکردم. شاید این همون Jet lagی بود که میگفتن. رفتم از یکنفر پرسیدم که چطور میتونم ماشین یا یه تاکسی بگیرم. که اون پیشنهاد داد بهتره از Express Shuttle استفاده کنم چون هزینه ش کمتره. برام مهم نبود. فقط میخواستم سریعا به یک هتل یا جایی برسم که یکم بخوابم و استراحت کنم. چون جدا از 15 ساعت پروازی که داشتم و اصلا نخوابیدم، تقریبا 24 ساعت قبل از پروازم هم نتونسته بودم بخوابم.
بارم رو که تحویل گرفتم رفتم سمت درب خروجی که ماشین بگیرم. دیدم یکی از دوستان اومده دنبالم. تشکر کردم و با هم از فرودگاه خارج شدیم. هوا یکم دَم داشت.
دو روز بعد از ورودم به آمریکا، از طریق سایت USCIS.ELIS مبلغ لازم برای صدور گرین کارت یعنی 165$ رو پرداخت کردم. بلافاصله بعد از واریز، ایمیلی مبنی بر تایید واریز مبلغ به آدرس ایمیلم اومد.
در مورد گرفتن پاس سفید:
من مدارک لازم برای دریافت پاس سفید رو همون ایران که بودم آماده کرده بودم. فقط مونده بود کپی از ویزای مهر خورده+money order. توی سفرنامه ها، دوستان گفته بودن که مانی اوردر رو میشه از باجه ی پست هم تهیه کرد. ولی من به باجه که مراجعه کردم گفت: نداریم. وقتی ازش راهنمایی خواستم که از کجا میتونم تهیه کنم گفت: بانک یا فروشگاه.
بلافاصله رفتم بانک Chase. ولی بانک بمن گفت که این مانی اوردر رو فقط به کسانی میده که در بانک خودش، حساب باز کرده باشند. که من اونجا حساب نداشتم. گفتم: راهنماییم کن!
گفت:فروشگاهها دارند. من هم سریع رفتم به نزدیکترین فروشگاه و از فروشنده مانی اوردر به مبلغ 445$ رو خواستم. پول رو دادم و بمن یه برگه ی فیش مانند داد. فیش رو پر کردم. ضمیمهء سایر مدارک کردم. برگشتم باجه ی پست و از اون خانم متصدی خواستم با پست اکسپرس برای من ارسال کنه. که مبلغ اون هم شد حدوداً 20 دلار. بعد بمن یک رسید داد که یک track number داشت و از طریق اون میشد توی سایت پست آمریکا، محموله تون رو پیگیری کنید. وقتی ازش پرسیدم گفت: از ساعت 14 ی فردا میتونم پیگیری کنم.
در ضمن من چون قصد داشتم فقط 2 ماه آمریکا باشم و بعدش برگردم ایران، در هیچ بانکی حساب باز نکردم.
واریزی گرین کارت رو انجام دادم. منتظر سوشیالم هستم. مدارک پاس سفید رو هم پست کردم.
مراحل گرین کارت(دریافت شد):
واریز165$ برای دریافت گرین کارت: 22 فوریه
شناختن شمارهء IOE برای دریافت گرین کارت: 23 مارچ
تبدیل کیس به وضعیت Closed : روز 30 مارچ
دریافت گرین کارت: روز 31 مارچ
من تغییر آدرس داشتم و این رو هم در فرودگاه اعلام کرده بودم. با اینحال نگران بودم که مبادا به همون آدرس قبلی ارسال بشه که شکر خدا به همین آدرس جدیدی که توی فرودگاه داده بودم ارسال کردند. اسم من در پاسپورت(به طور فرضی) Maryam Alsadat هست. روی گرین کارت نوشته بودند Maryam A. ولی در پشت کارت اسمم رو بطور کامل نوشته بودند یعنی همون Maryam Alsadat.
مراحل پاس سفید:
پست کردن مدارک: 3 مارچ
دریافت نامهء اول(مبنی بر تایید مدارک در ادارهء مربوطه): 13 مارچ
دریافت نامهء دوم(برای تعیین زمان و مکان انگشت نگاری): 18 آپریل
زمان انگشت نگاری و بیومتریک: 30 آپریل
دريافت پاس سفيد: 17 جولاي
مراحل سوشیال سکیوریتی(دریافت شد):
مراجعه به ادارهء سوشیال سکیوریتی و اقدام برای سوشیال: 9 مارچ
دریافت کارت سوشیال سکیوریتی: 17 مارچ
نکاتی در مورد آمریکا:
اینجا بدون داشتن ماشین واقعا ً فلج هستید و نمیتونید به کارهاتون رسیدگی کنید. نمیدونم سایر شهرها و ایالتها به چه شکل هستند. ولی در هیوستون سیستم حمل و نقل بسیار ضعیف، رقت انگیز و غیرقابل باور هست. اینطور به نظر میرسه که در کل سطح شهر فقط یک اتوبوس و یک قطار وجود داره. و این برای ما که برای یک مدت محدود میخواهیم اونجا باشیم و کارهامون رو انجام بدیم و فعلاً قصد خرید ماشین هم نداریم جدا ً ناراحت کننده و یک مشکل تقریباً بزرگ هست. خصوصا ً اینکه در سطح شهر، بزرگراه زیاد هست و ادارات دولتی هم در فواصل نسبتا ً دوری از هم واقع هستند.
آب و هوای هیوستون تقریبا شبیه به تهران هست، شاید هم کمی گرمتر. از روزی که اومدم با اینکه زمستون بود ولی در کل هوا بهاری بود. فقط اینکه 7 روز به طور مداوم و بی وقفه بارون میزد. عمدتاً ابری هست ولی تک و توک روزهای آفتابی هم داشتیم. فکر کنم تابستونهای گرم و شرجی داشته باشه.
برای تهیهء مواد غذایی فروشگاههای متعددی وجود داره مثل: Phonicia که از لغت فینیقیه میاد. عمدهء محصولاتش مدیترانه ای و ایرانی-عربی و حلال هم هست. ایرانی هم زیاد توش میبینید. فروشگاه Kroger- فروشگاه Walmart و .... در کل قیمت مواد عذایی خیلی خوب و در حد دانشجویی هست.
آمریکاییها آدمهای نسبتاً خوب و خونگرمی هستن. بنظرم میاد بنیان خانواده در اینجا کمی مستحکمتر از اروپا باشه. درآمریکا زیاد دیدم که پدر و مادر بهمراه بچه هاشون (بچه های بالغ) توی پارک در حال گردش هستند. همچین صحنه ای در اروپا نادر هست و بچه ها از 17-18 سالگی میرن و جدا از خانوادشون زندگی میکنن. آمریکاییها کمی مقیدتر از اروپاییها هستند. با مشاهده ی کانالهای تلویزیونی در آمریکا میشه تفاوتهای مذهبی رو بین کشورهای اروپایی و آمریکا فهمید. بنظر میرسه در آمریکا کنترل بیشتری وجود داره و اون افسارگسیختگی ِ موجود در اروپا، اینجا یه ذره کمرنگ شده.
اینجا مسلمانها هم زیاد هستند و هم اینکه وجههء نسبتاً خوبی دارند. یکبار دیدم که در یک کلیسا علاوه بر انجیل، قرآن هم گذاشتند و حتی در یک بیمارستان دیدم برای پرسنل مسلمان اونجا یک نمازخونه یا Muslim prayer room اختصاص دادند.
در مورد سیستم اداری اینجا نمیتونم نظر خوبی داشته باشم. در کارهای اداریشون خیلی منظم و دقیق نیستند.
رویهمرفته من هیوستون رو شهر جالبی ندیدم. یا لااقل میتونم بگم که اون تصویر پراُبُهتی که از آمریکا توی اذهان ما ایرانیها ساخته بودند، با دیدن این شهر به یکباره برای من فرو ریخت.
اینها نظرات من در مورد هیوستون بود. و شاید خیلی نمیشه به کل آمریکا تعمیمش داد. شاید شهرها و ایالتهای دیگه زیباتر و بهتر باشند.
فعلا دیگه کاری برای انجام دادن ندارم. اگر سوالی دارید لطفا ً همینجا مطرح کنید که دیگران هم استفاده کنند. مراحل و روند انجام کارها بسیار ساده و روتین هست. و مطمئنم برای کسی مشکلی پیش نخواهد اومد. ان شاالله.
کسی که شما رو تا اینجا اوورده، رفیق نیمه راه نیست و تا آخر مسیر با شما خواهد بود. فقط کافیه به اون توکل کنیم.
سوالی بود در خدمتم.
ارسالها: 21
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-03-18 ساعت 23:13
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-06-22 ساعت 13:33 توسط luigiazzuri4.)
سلام به همه
من 4 مارچ وارد آمریکا شدم. زمان انقضای ویزام هم 9 مارچ بود. به دلیل مشکلی که در صدور ویزای کاری سوئد برام وجود داشت، نمیتونستم زودتر از این تاریخ، از سوئد خارج بشم، درنتیجه خیلی دم ددلاین رفتم و یه کم ریسکی بود. اما به هر حال مشکلم حل شد و به موقع هم رسیدم.
پرواز من لوفتانزا بود و مقصدم فرودگاه لوس آنجلس LAX و بعد از اون شهر کوچیک Anaheim Hills که 45 دقیقه با فرودگاه فاصله داشت. از استکهلم یه پرواز داشتم به مونیخ و بعد از 2 ساعت توقف یه پرواز 12 ساعته به LAX . واقعا پرواز راحت و خوبی بود و حتما برای مسیرهای طولانی بازم از لوفتانزا بلیط میگیرم.
وقتی به فرودگاه رسیدم، واقعا کارم سریع تر از اون چیزی که فکر میکردم راه افتاد. اول که یه خانومی از مسئولین فرودگاه پاکت زرد رو دستم دید، راهنماییم کرد که چه کار بکنم. بعدش یهو گفت شما ایرانی هستین؟ و بعد یه دور دیگه برام توضیح داد و گفت حتما اگر مشکلی بود بیا به من بگو. یه مقدار صف ها طولانی بود چون چند تا پرواز همزمان نشسته بودن. اولین آفیسر که خیلی سوال خاصی ازم نپرسید فقط اثر انگشت و عکس ازم گرفت و گفت که برای کارهای immigrant کجا باید برم. بعد رفتم سمت بخش مربوطه، اونجا هم شاید 10 نفری منتظر بودن، همه هم چشم بادومی بودن و یه آقای ایرانی هم بود که تا من دیگه وارد شدم کارشون تموم شده بود. همونجا آفیسر مدارکم رو تحویل گرفت و امضا و اثر انگشت گرفت. من عکس xray هم همراهم بود که آفیسر گفت اصلا نیاز نیست، نگه دار واسه خودت! بعد از شاید نیم ساعت نوبتم شد، صدام کرد و بدون هیچ سوالی مدارک رو تحویلم داد و گفت تمومه برو. فقط من یه آپدیت کوچیک تو آدرسم میخواستم بدم که این آخرش به آفیسر گفتم و یه کم شاکی شد چرا اولش نگفتی. ولی مشکلی نبود و آپدیت کرد واسم. در ضمن اون پاکت زرد من یه جاش پاره شده بود ولی مهر و چسبش سالم بود. با سفارت آمریکا تو سوئد چک کرده بودم که مشکلی داره یا نه و اونا هم گفته بودن اوکی هست. با این حال یه کم نگران بودم ولی چیزی بهم نگفتن تو فرودگاه و ردیف شد همه چی. مامورا هم هیچ کدوم اونجور که خیلی ها گفتن خدایی خوش اخلاق نبودن، حتی بد اخلاق هم بودن (شانسیه!) ولی کار رو خوب راه انداختن.
بعدش هم که رفتم بارم رو تحویل بگیرم چون یه کم کارم طول کشیده بود، تحویل بار پرواز من تموم شده بود و روی هیچ کدوم از نقاله ها نبود. از یکی از مسئولین پرسیدم کجا باید برم بگیرم، که شانسی همون لحظه دیدم چمدونم رو با چند تای دیگه دارن میبرن، سریع دیگه پریدم و همونجا با تگ بارم گرفتمش. مرحله بعدی هم که نشون دادن همون برگه آبی پر شده در مورد وسایل همراهم بود و چون چیزی خاصی نداشتم و پول نقد کمی هم همراهم بود سریع رد شدم و در نهایت هم که دختر داییم اومده بود دنبالم و رفتیم پی زندگیمون.
چند روز بعد از ورودم، دقیقا دوشنبه 9 مارچ رفتم اداره سوشیال توی شهر Mission Viejo برای درخواست کارت سوشیالم. ماشالا پر ایرانی هم بود و حتی مامور آمریکایی هم که دم در بود کلی کلمه فارسی بلد بود. فرم کارت رو پر کردم ولی گفتن بهم که باید 3 هفته از ورودت گذشته باشه. منم چون بلیط برگشتم 16 مارچ بود دیگه بیخیالش شدم تا شش ماه دیگه که برمیگردم. دیروز یعنی 16 مارچ دیگه برگشتم سوئد و همین امروز صبح دختر داییم که آدرسش رو داده بودم، برام اسکن کارت سوشیالم رو که رسیده بود ایمیل کرد!!!! یعنی 12 روز بعد از ورودم کارت به دستم رسید. در نتیجه معلوم شد اصلا نیازی به درخواست من نبوده و گویا از بدو ورود من پروسه در جریان بوده. اما به هر حال هرکی میره قطعا باید به اداره سوشیال سر بزنه تا مطمئن بشه. خلاصه دیگه سوشیال نامبرم مشخص شد در همین سفر. (در ضمن اون 165 دلار رو هم چند روز قبل از ورودم پرداخت کرده بودم.)
من چون 25 سالم هست باید برای اون مسئله Military و توی Selective Service System هم ثبت نام می کردم. (طبق چیزی که این پایین آوردم که تو مدارکی که سفارت بهم داده بود نوشته و همینطور چند تا از بچه ها اینجا گفته بودن.)
این کار باید ماکسیمم 30 روز بعد از ورود انجام بشه. برای آنلاین ثبت نام کردن حتما به سوشیال نامبر احتیاج هست.
https://www.sss.gov/Default.htm
اگر هنوز سوشیال نیومده باشه، باید فرمش رو دستی پر کرد و پست کرد. با توجه به چیزهایی که تو این سایت نوشته من اینجوری برداشت کردم. منم حالا خوشبختانه هنوز فرمم رو پست نکرده بودن برام و الآن با داشتن سوشیال نامبرم آنلاین رجیستر میکنم. )(فعلا البته ارور میده و زده: If your number is correct, then it is not yet in our database)
آپدیت: من چند هفته صبر کردم تا بتونم با سوشیالم آنلاین ثبت نام کنم ولی بازم شماره ام رو قبول نمی کرد. مجبور شدم فرمش رو پست کنم براشون و بعد از دو سه هفته از ارسال تاریخ 28 می دیدم که ثبت شده تو سیستم و نامه تایید هم به آدرسی که داده بودم تو آمریکا رفته بود.
تو این سفر دو هفته ایم هم 10 روز کالیفرنیا بودم و شهرای اطراف LA رو بیشتر گشتم و کلا یک روز هم بیشتر LA نبودم. بعد از اون هم در مسیر برگشتم سه روز رفتم نیویورک تا چند تا از دوستام رو ببینم و با پرواز داخلی Jet Blue رفتم که اوکی بود. واقعا جای جالبی بود نیویورک و سه روز خیلی کم هست برای گشتنش. حتما دوباره میرم تا بیشتر بچرخم.
دفعه بعدی هم که دوباره تابستون قبل از تموم شدن 6 ماهم میرم و فعلا برنامه ام اینه که ایشالا تا یک سال؛ ماکسیمم یک سال و نیم دیگه برم اونجا برای زندگی.
خلاصه این چیزی بود که بر من گذشت. هر سوالی بود خوشحال میشم جواب بدم.
کیس نامبر: 2015AS8XX> پسر 25 ساله، دانشجو در زمان مصاحبه، بدون سابقه کار دولتی و معاف از سربازی> سفارت: استکهلم> ارسال فرم ها: 26 May> کارنت: 22 August> مصاحبه : 3 October > کلیر: December 5 > ورود به آمریکا: March 4> دریافت سوشیال: March 16> دریافت گرین کارت: April 17
ارسالها: 54
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان عزیز
ببخشید که سفرنامه من یه کم دیر شد چون اصلا از وجود چنین تاپیکی بی خبر بودم. فکر میکردم سفرنامه فقط مربوط به سفر برای اخذ ویزا هست. به هر حال دیر شدنش باعث میشه که اطلاعات کامل تری بهتون بدم و امیدوارم مفید باشه.
خوب ما دو نفر هستیم و بعد از اینکه ٩ اکتبر یک ضرب ویزا گرفتیم و برگشتیم ایران شروع به گشتن دنبال بلیط کردیم. از انجایی که از قبل قرار بود در امریکا تا زمانیکه کار پیدا کنم مهمان خواهرزن و باجناق باشیم (کی میگه باجناق فامیل نمیشه) و ازانجاییکه تا وسایل را جمع کنیم و من از کارم استعفا میدادم به تعطیلات زانویه می خوردیم تصمیم گرفتیم تاریخ سفرمون را ١٥ زانویه بزاریم. برای تهیه بلیط هواپیمایی های مختلف را چک کردیم. ترکیش از همه ارزونتر بود ولی به مقصد ما یعنی دالاس پرواز نداشت. گزینه بعدی که از همه ارزونتر بود هواپیمایی قطر بود که بلیط یک طرفه ما تهران - دوحه - دالاس شد نفری ٢٤٨٠
کار بعدی جمع کردن وسایل بود. از انجایی که عیال بنده حاضر نبود از لباسها و کیف و کفش هاش دل بکنه مجبور شدیم به فکر فریت کردن وسایل باشیم. نخستین کار تهیه کارتن های پنج لایه (بدون هرگونه نوشته) از خیابان مولوی بود. کل بار ما ١٤ کارتن شد (دو کارتن سهم من و دوازده تا سهم عیال) و در مجموع شد ٤٣٦ کیلو. بعد از پرس و جو و تحقیق فهمیدیم که ارزانترین فریت به مقصد دالاس برای هواپیمایی امارات هست. با هماهنگی با شرکت بار بری پنج روز قبل از پرواز خودمون بارها را به پایانه هوشمند بار فرودگاه امام بردیم و انصافا یکی از جاهای با نظمی بود که تا حالا رفته بودم و خیلی خوب و سریع و منظم کارمون انجام شد. هزینه فریت را هم کامل همونجا میگیرند که برای ما شد سه میلیون و هفتصد هزار تومان که با انعام ها و خرجهای جانبی حدود چهار میلیون تموم شد. وقتی رسیدیم امریکا به فاصله دو روز از فرودگاه تماس گرفتند و گفتند بارتون رسیده که این مرحله فقط پنجاه دلار هزینه انبار برامون داشت.
پروازمون بدون تاخیر انجام شد. برای قسمت دوم پرواز که نزدیک ١٦ ساعت بود ما قرص Zoldem 10mg خوردیم و حدود هشت ساعت کاملا بیهوش شدیم. هنگام ورود به امریکا بعد از اینکه افیسر ویزاهامون رو دید پاکتهای معروف را تحویل گرفت و ما رو به اتاق مربوط به اداره مهاجرت راهنمایی کرد بعد از یک ربع اسم مون را صدا کردن رفتیم اثر انگشت و امضا گرفتن و گفتن برید به سلامت. رفتیم بارمون را تحویل گرفتیم و رفتیم برای بازرسی بار. این مرحله خیلی خوش شانس بودیم چون چمدانها فقط از دستگاه رد شد و اصلا حتی نگفتن بازش کنیم. خلاصه از فرودگاه خارج شدیم و چتر شدیم خانه باجناق.
نه روز بعد از رسیدن سوشیال هر دومون اومد و ما رو حسابی خوشحال کرد. چون با امدن سوشیال می تونستیم به کارامون برسیم.
اولین حرکت باز کردن حساب بانکی بود که طبق پیشنهاد دوستان در بانک wells fargo حساب saving & checking باز کردیم که بهمون یه کارت debit موقت همون موقع دادن و بعد از یک هفته کارت اصلی به ادرس پست شد.
دومین کار گرفتن گواهینامه بود. برای این کار بعد از چند روز وقت گذاشتن و خواندن ایین نامه به نزدیکترین DMV رفتم و همون روز امتحان written دادم. ٣٠ تا سوال بود و تا شش تا غلط مجاز بود که من با ٢٨ جواب درست قبول شدم. امتحان توی همون مرکز و پای کامپیوتر بود و در کل خیلی اسون بود. وقتی امتحان کتبی را قبول میشید میتونید تقاضای permit بدید. هزینه اش یازده دلار هست و با این پرمیت شما اجازه دارید رانندگی کنید ولی حتما باید یک نفر بالای ٢١ سال که گواهینامه داره کنارتون بشینه. من این پرمیت را گرفتم و وقت امتحان شهری هم گرفتم که زودترین وقت سه هفته بعد بود. خلاصه سه هفته انتظار کشیدیم ولی شانس من شب قبل از امتحان من برف شدید و یخبندان شد و همه امتحان های اون تاریخ کنسل شد. خلاصه ما یه وقت جدید گرفتیم و دوباره سه هفته صبر کردیم و امتحان دادم و قبول شدم.
راستی یادم رفت بگم. تو همین فاصله که درگیر گواهینامه بودیم اول گرین کارت من بیست و چهار روز بعد از ورودمون به امریکا اومد و به فاصله دو روز هم گرین کارت همسرم هم اومد و دیگه کلا خیال ما راحت شد.
کلا در مورد امریکا و بخصوص تگزاس بخوام نکته ای بگم اینه که اینجا کلا همه چیز بزرگ هست. از ماشین ها گرفته تا خیابانها تا خانه ها و کلا همه چی. مثلا شیر گالون چهار لیتری هست. خلاصه جالب ترین نکته در بدو ورود این هست. تا دلتون بخواد فروشگاه که اونها هم از همین قانون بزرگ بودن طبعیت میکنند.
فروشگاههای معروف هایپر مانند مثل walmart , keroger , aldi
فروشگاههایی که برای خرید کردن از انها حتما باید عضو باشید مثل costco , sam's
فروشگاههای تخصصی تر مثل home depot , office depot
برای لوازم الکترونیکی و کامپیوتر فروشگاه هایی مثل fry's , best buy
خلاصه چیزی که زیاده فروشگاه.
دیگه چیز خاصی به ذهنم نمیرسه. اگه چیزی از قلم افتاده یا سوالی داشته باشید خوشحال میشم کمک کنم.
با ارزوی سلامتی و موفقیت و ویزای یک ضرب برای همه دوستان عزیز.
شماره کیس: 2015AS1xxx /تاریخ رویت قبولی: 1 May / تعداد : 2 نفر/ ارسال فرم : 24 May/ کارنت شدن کیس: 12 August / دریافت نامه دوم: August 15 / مصاحبه : October 9 - Ankara / دریافت ویزا : یک ضرب / مقصد : دالاس / ورود به آمریکا : January 15/ دریافت گرین کارت:Feb 9
ارسالها: 336
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2014
رتبه:
30
تشکر: 0
1 تشکر در 1 ارسال
2015-06-02 ساعت 15:00
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-06-02 ساعت 15:13 توسط omid man.)
با عرض سلام خدمت همه دوستان
الان که دارم مینویسمساعت دو نیم شبه.و بعد یه روز تمام تازه از خواب بلند شدم مسیر راه خسته کننده بود.خوب تا ترکیه رو که اکثریت دوستان از جریانش با خبرند واپدیت پس من از اون به بعد مینویسم.
تاریخ سی و یکم پروازم بود با ترکیش از استامبول به ال ای ایکس یا همون فرودگاه لوس انجلس.چون یه کم وسواس دارم چهار ساعت قبل پرواز اومدم فرودگاه و بعد رفتم طبقه دوم فرودگاه که هم فروشگاهاش هست و هم خروجی های بینولش .و همه دروازه های خروجی تو یه سمت قرار گرفتن.رفتم کنار یکی از تابلو های پرواز که تو قسمت وسط سالن پرواز بود و کنارش یه شعبه اطلاعاتم بود و این تابلو یه هوا بزرکتر بود از همه تابلوهای دیگه و پروازای بیشتری رو نشون میده.معمولا دو ساعت قبل پرواز سکوی پرواز رو مشخص میکنند همین که مشخص شد باید به بخش اطلاعات نزدیکش برین و اون بوردن کارتی رو که دارین نشون بدین اونم چک میکنه و میگه اره برین به سکوی مورد نظر.منم رفتم و سکوی مورد نظر رو پیدا کردم واسه بازرسی شدم پرسیدن که با خودت پاکت مهاجرت داری که نشونشون دادم بعدم بازرسی و رفتم تو بخش انتظار چون مسافرین کم بود و دو تا پرواز هم زمان بود به ال ای ایکس هر دو تا پرواز رو یه جا کردن .فکر کنم دلیلش این بود که من روز تعطیل پرواز رو انتخاب کرده بودم.
بعد کم کم مسافرین رو هدایت کردن به طرف هواپیما داخل هواپیما دو تا قسمت داشت که من قسمت ای بودم رفتم و کنار یه پنجره افتادم و دو تا بغلیمم یه زوج خوشبخت چینی بودن
مسافرین کم کم اومدن و موقع پرواز فرا رسید و هواپیما پرواز ش رو شروع کرد.بعد بلند شدن پذیرایی شروع شد و یه فورم اوردن که میبایست پر میشد مشخصات بود بعدم چند تا سوال که من همه رو خیر زدم چون کمتر از ده هزار تا و به غیر لباس با خودم چیزی نداشتم بعد اونم یه دو ساعتی با مونیتور ور رفتم بعدا چراغ خاموش کردن پرده ها رو پایین کشیدن و خوابیدم وقتی بیدار شدم از 14 ساعت همش 4 ساعتش مونده بود .بازم پذیرایی کردن و کم کم واسه نشست اماده شدیم
تو هواپیما هم به نظر من صندلی کنار راه رو بهتره چون اذیت نمیشه کسی واسه رفت و اومد.خلاصه پروازم بعد از گذشتن از از اروپا و یه گوشه از کانادا وارد امریکا شد و چند ساعت بعدشم نشست.تو فرودگاه هم هر چی پاکت رو نشون دادم کسی محلی نگذاشت تا رسیدم به محل چک پاس.توصف واستادم و نوبتم که شد پاکت و پاس رو افیسر گرفت و بعد شصت و عکس گرفتن گفت دنبالم بیا وارد یه شعبه دیگه شدیم و خدا رو شکر یه نفر بیشتر مهاجر اونجا نبود یه چند تا سوال پرسیدن و چون ادرسم عوض شده بود.ادرس جدید رو گرفتن بعدم افیسر گفت همراهم بیا رفتم شعبه بعدی .افیسر یه برگه رو گفت امضا کن و دستم رو گرفت و دو جا شصت من رو گذاشت و بعد گفت عکس داری بدی به من یه عکس داشتم دادم وبعدم مهر قشنگه رو زدو گفت ول کم تو یونایتد.سی دی رو بهش نشون دادم اما نگرفت چیزی هم نگفت اومدم طبقه پایین ساکم رو گرفتم و به طرف خروجی اومدم دو تا از دوستان بیرون منتظرم بودن پیدا شون کردم و به طرف واحدی که تو منطقه اورنج کانتی یا اناهایم داشتن حرکت کردم اب و هوای تمیز و متعادلی داره و اکثر خیابوناش بدون انسان پیاده اصلا فکر کنم از ادما بیشتر ماشینه اینجا هههههههه.بعدم رسیدم اپارتمان و یکی دو ساعت بعد پول گرین رو با استفاده از کارت یکی از دوستان پرداخت کردم بازم رفتم لالا تا الان. فردام قراره که کم کم بزنم بیرون دنبال کارای دیگه فعلا بازم میخوابم چون ساعت سه و نیم شبه .اگرم خدا خواست یه دو سه روز بعد بازم این سفر نامه رو تکمیل میکنم.فعلا اوقات خوشی رو ارزومندم.با تشکر از وقتی که گذاشتین فعلا بااااااای
[color=#00BFFF][b]
کیس نمبر:2015as18/رویت قبولی:15aug/فرستادن فورم:3sep/کارنت شدن کیس:sep
تعداد افراد کیس:یک/نامه دوم:24 فوریه/مصاحبه:نیمه اول اپریل/ویزا:22 اپریل/ورود اول جون/اورنج کانتی
تاریخ گرفتن سوشال یک هفته بعد از ورود
گرین کارت 30 روز بعد از ورود
لیورپول نیویورک
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام بچه ها
خلاصه ما هم 22جولای وارد شهرفرشتگان آفتاب سوخته LAشدیم از اونجا نتوانسته بودیم هتل بگیریم چون کارت نداشتیم دوست ما اینجا با هتل اکستندداستی صحبت کرده بود گفت میتوانید حضوری بیابید و سوییت بگیرید ماازفرودگاه تاکسی شاتل ون گرفتیم وبا هفت تا چمدان داخل حیاط هتل اکستندداستی وودلندهیلز پیاده شدیم ولی پذیرش هتل گفت همه اتاقها پره و حضوری پذیرش نداریم ما بارهارو مجبور شدیم توی حیاط هتل بگذاریم وبه هتل مجاورش یعنی کامفورت این رفتیم ولی همین جواب رو شنیدیم برگشتیم اکستندداستی وازپذیرش خواهش کردیم برای ما یه تاکسی ون بگیره چون ون کمه پس از نیم ساعت تاکسی اومد راننده اش آقای هندی بودازاوخواستیم مارو ببره یه هتل با قیمت مناسب همون اطراف چند تا هتل رفتیم جواب نه شنیدیم هوا کم کم تاریک شده بود ولی ما نا امید نشدیم و
خونسردی خودمونو حفظ کردیم اون آقای هندی که خیلی مرد باادب وخوبی بود شروع کرد به زنگ زدن به هتلها چند جا پیدا کرد که قیمتاش بالا بود گفت یه هتل آشنا دارم قیمتش خوبه هتل توی Winnetka Aveدرونچورا هست به نام Rodeway inn که توی گوگل مپ به اسم قدیمش یعنی Start light Inn نشون داده میشه( چون تازه بازسازی کرده اسمشو هم عوض کرده) با شبی 70دلار یک اتاق با سرویس حمام، دستشویی، اینترنت وای فای و تلویزیون فلت گرفتیم و یه ماکروویو در لابی برای استفاده داره جای خوبیه و خیلی آرام وامنه برخورد منجر ش هم که یه هندیه خوبه با توجه به قیمتش جای مناسبیه ( قابل توجه بهجت خانم و دوستان ديگه که بزودی عازم اینجا) برای ترانسفر از فرودگاه بهتره از تاکسی اوبر ولی یا ایران اوبر که تلفنش 3103595877 هست استفاده کنید که منصفه و در ضمن هم وطنه و برای همه کارها راهنماییتون می کنه و ما کارهامون رو مثل رفتن به سوشیال، بانک و غیره با همراهی اون انجام دادیم
البته پرواز ما با الاتحاد بود که کلا خوب بود فقط در فرودگاه ابوظبی هیچ جا صف نباید بمانید با عجله خودتون رو به مسولین پرواز الاتحاد معرفی کنید و پوشه زرد رو نشون بدید مسیر حرکت در فرودگاه طولانی و شلوغه شما پشت جمعیت نمونید و سریعتر بروید
امیداوارم سفر خوبی داشته باشید و مطالب بالا بدردتان بخورد و تونسته باشم قسمتی از دینمو به دوستان ادا کرده باشم
کیس:As2015***** #۵#
تعداد :۳نفر
مصاحبه:فوریه ابوظبی
ابوظبی
کلیر:
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-07-27 ساعت 23:42
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-07-31 ساعت 18:50 توسط laleht.)
ادامه سفرنامه :
قبل از هرچيز بگم ما در ايالت پنسيلوانيا هستيم پس تمام مطالب من مربوط به اين ايالته.
سوشيال نامبر من و پسرم ٦ روزه اومد اما مال شوهرم نه رفتيم اداره سوشيال گفتن تا دو هفته بايد صبر كرد اگه نيومد بعد بياين امروز بعد از دو هفته رفتيم سيستم رو چك كردن گفتن نميدونيم چرا نيومده و دوباره درخواست جديد ثبت كردن.
اينجا بدون سوشيال نامبر هـيچ كارى نميشه كرد حتى اگه بميرى اجازه دفن هم نميدن ???
فرداى روزى كه سوشيال نامبر من اومد رفتيم بانك citizens bank حساب باز كرديم كه چون ssn شوهرم نيومده حساب بنام من باز كردن و قرار شد وقتى شماره سوشيالش اومد بريم اسمش رو اضافه كنيم
حساب چكينگ و سيوينگ باز كردن بصورت دبيت و كرديت هم گفتن درخواست بدين ولى فعلا ممكنه موافقت نشه چون كار ندارين و از اون secured credit card كه بچه ها در ولزفارگو گرفتن نداشتن
چند روز تو سايتاما زير دنبال خونه گشتيم :
Trulia.com
Zillow.com
Realtor.com
و بالاخره تو خيابونى كه گريد مدرسش ١٠ هست و به اصطلاح blue ribbon هست يه خونه سه خوابه با اجاره ماهيانه ٩٧٥ دلار گير آورديم كه دوستام ميگن تو كاليفرنيا با اين پول استوديو هم بزور گير ميارى
خيلى سخت اجاره ميدن وقتى كار ، كرديت بانكى ، سوشيال نامبر ندارى
شانس آوردم سوشيال من اومد و برگه رسيد سوشيال شوهرم رو نشون داديم
چون دسته چك نداشتيم مجبور شديم واسه پول پيش اجاره money order بديم كه مثل پول نقد هست
البته ما عمدا نخواستيم دوستمون co-signer بشن
چون هنوز كار نداريم ٤-٣ ماه پول اجاره رو پيش داديم خلاصه خيلى دنگ و فنگ داره تازه اول آگوست كليد ميده
اينجا هزينه ها با هيوستن يكى هست و فقط قيمت ماشين بالاتره و البته هواش بهتره البته ما چون دوستمون اينجا بودن اومديم اينجا و خدا خيرشون بده خيلى كمك به حال هستن هنوز هم منزل ايشون هستيم تا اول آگوست كه اسباب كشى كنيم
واسه اينترنت و تلويزيون با xfinity تماس گرفتيم شد ماهى ٦٥ دلار تلفن خونه نخواستيم چون ميخوايم موبايل بگيريم هر Verizon هم هست منتها قيمتش بيشتر از xfinity ميشد
براى دو نفر سيم كارت موبايل :
AT&T ميشه ماهى ١٢٠ دلار با ٢ گيگ اينترنت و صحبت و پيامك نامحدود
T-Mobile ميشه ماهى ١٠٠ دلار با ٣ گيگ اينترنت و صحبت و پيامك نامحدود
كه چون ID card ايشود شده در امريكا ميخوان بايد صبر كنيم گواهينامه بگيريم
گواهينامه رانندگى خوب اينجا مثل كاليفرنيا به زبان فارسى نداره بايد انگليسى امتحان بدى و حداقل دو مدرك نشون بدى كه ساكن اينجا هستى يكيش كپى قراردادخونه بود و يكى هم قبض پرداخت آب برق گاز كه چون فعلا اون نداريم قرار شد صبر كنيم بچه رو مدرسه ثبت نام كنيم يا از بانك نامه بگيريم بلكه بشه امتحان داد البته بايد مثل ايران معاينه پزشكى ميرفتيم نفرى ٣٠ دلار داديم تو يه كلينيك خصوصى و فرم مخصوص رو تاييد كردن دادن
اين قسمت رو از تاپيك اولين سفر به امريكا دوباره كپى ميكنم :
....... بچه هايى كه دارين مثل من واسه موندن مياين اگه بار زياد دارين ظرف و ظروف اينجا تو ikea سرويس ١٦ پارچه شامل ٤ بشقاب و ٤ كاسه و ٤ بشقاب ميوه خورى ميتونين با ٨-٧ دلار بخرين
البته من خودم آوردم چون اونقدر چيز ميز نداشتم كه اضافه بار بخورم ولى اگه موندين چى رو در الويت قرار بدين گفتم در جريان باشين
ما يه دست مبل و سرويس خواب بچه و خودمون با ميز و دو تا فرش موكت مانند و پرده و يك دست قابلمه و خورده ريز همش تو ikea خريديم حدود ١٤٠٠ دلار
خلاصه ikea و Walmart تو روزهاى اول خيلى جاهاى خوبى واسه خريد هست
فروشگاه target هم خوبه ولى قيمتاش از Walmart بالاتره كمى اما گاه كليرنس خوب ميزاره
راستى جارو برقى تو كليرنس وال مارت خريدم ٤٠ دلار مايكروويو هم تو حراج خريدم ٤٥ دلار كافى ميكر هم شد ١٧ دلار
خلاصه يه جهاز نسبتا كامل جور كرديم دوباره
روى خونه يخچال و ماشين ظرفشويي و لباسشويي و خشك كن و گاز بود و البته خداروشكر با وجوديكه خونه قديمى هست ولى كليه لوازم آشپزخونه و كابينتها رو نو كردن و در و ديوار رنگ شده و خلاصه خداروشكر خوبه
البته ميگم باز همه خداروشكر كه ما اينجا دوستمون كنارمون بودن و تا حدودى راه افتاديم
خلاصه
آفتابه لگن ٧٠ دست اما كار هنوز هيچي ???
البته رزومه چندين جا فرستاديم هنوز خبرى نيست ولى چون دنبال سرو سامان دادن بوديم تا قبل از شروع مدارس كه خيالم راحت باشه واسه پسرك همه چيز فراهمه و بعد بطور جدى بيفتيم تخت گاز دنبال كار
ماشين هم دنبال خريدش هستيم كه ميگن سعى كنين ماشين ژاپنى و بيشتر همون خانواده تويوتا بخرين دوامشون بيشتره و هزينه تعمير كمترى دارن
اينهم پايان اين قسمت سفرنامه تا مراحل بعدى كه دوباره بيام بگم و اميدوارم تا حدودى بدرد بخور و كمك حال دوستان باشه
اين قسمت باز كپى ميكنم از تاپيك اولين سفر به امريكا :
.......بچه هایی که مثل ما خارجی هستن باید یه فرم ESL پر کنن (English as Second Language) که طبق قانون فدرال یه متخصص میاد کنارشون تا بیشتر باهاشون کار کنه تا عقب نیفتن
تو این مدرسه ظاهرا پسر من تنها بچه خارجی هست و فرم ESL ش رو فکس کردن آموزش منطقه تا مخصوص اون معلم متخصص تو این زمینه بیاد
یه لیست خرید لوازم تحریر دادن که تهیه بشه که انجمن اولیا مربیان خودشون تا جمعه یه آفر گذاشته بود که تهیه کنه با ۲۳ دلار که دوستمون گفتن خیلی مناسبه و اگه خودت وال مارتم بری اولا ممکنه با این قیمت جمع نشه هم اینکه دقیق نتونی عین اونی که مد نظرشون هست تهیه کنی که منم یه چک دادم و قرار شد روز اول مدرسه خودشون در اختیارش بزارن لوازم رو و حالا فقط بايد يه كيف بخرم
ميگن قيمت كيفهاى وال مارت خيلى خوبه ولى كيفيت كيفها متوسطه اما اگه كاستكو آشنايى دارين كه عضو باشه (هزينه عضويت ساليانه ٥٠ دلار) هم قيمتش خوبه هم دوامش بهتره
ترجمه کارنامه با همون ترجمه رسمی از من قبول کردن و تایید آموزش پرورش منطقه و دادگستری و .... لازم نشد
اگه مدرسه چند زبانه بوده از هر دپارتمان کارنامه جدا بگیرین مثلا کارنامه بخش زبان که به انگلیسی بود فقط بدین همون دپارتمان زبان مهر و امضا کنه و مال دپارتمان فارسی هم که میدین دارالترجمه
مدرسه یونیفرم خاصی ندارن
در ضمن نهار مدرسه ١-هم میتونه خودش غذا ببره ٢-هم اونجا ناهار بخوره ٣-هم اجازه میدن نیم ساعت بیاد خونه ناهار بخوره که چون تا خونه ما همش چند تا بلوک بیشتر نیست احتمالا بیارمش خونه ولی باز باید ببینم خودش با محیط و شرایط چطور کنار میاد
راستى شنيدم ايالت كاليفرنيا مدارسش از ٢٠ آگوست شروع ميشه
يه مطلب ديگه
توى مدرسه هاى گريد ١٠ آموزش يه موسيقى و يه ورزش مجانى هست كه از بچه سوال ميكنن چى دوست داره و خيلى اجازه نميدن شما إظهار نظر كنين حتى توى فرمها هم باز ميپرسن موارد مورد علاقه بچه رو
ارتباط با پدر و مادر بيشتر آنلاين از طريق وبسايت مدرسه و ايميل هست
در ضمن اگه بچه داروى خاصى مصرف ميكنه يا بيمارى خاصى داره حتما بايد نسخه پزشك همراه باشه و البته نرس مدرسه اونو ميبينه و پزشك معتمد هم تاييد ميكنه بعد خودشون تمام مدت بجه رو تحت نظر نرس ميزارن
كپى واكسنهاى پسر من هم تحويل ايشون شده كه گفتن اگه از نظرشون مورد ناقصى داشت تماس ميگيرن و هماهنگ ميكنن
درضمن عكس هم من همراهم بود گفتن لازم نيست سال كه شروع بشه خود مدرسه عكاس مياره از بچه ها عكس پرسنلى ميگيرن............
كيس نامبر:2015AS1xxx---سفارت:ابوظبي--- تاريخ مصاحبه: ٣١ مارچ --- وضعيت : خودم و پسرم كلير پس از ٢١ روز - همسرم کلیر پس از ٤٧ روز --- ورود به ينگه دنيا : جولاى --- دريافت سوشيال نامبر خودم و پسرم ٦ روز بعد و همسرم ٢٠ روز بعد --- دريافت گرين كارت ٤٣ روز بعد از ورود
ارسالها: 643
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
75
تشکر: 1
8 تشکر در 1 ارسال
2015-08-03 ساعت 03:16
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-08-03 ساعت 03:23 توسط behjat.)
سلام دوستان عزیزم
من تو صفحه اولین سفر به آمریکا تمام اطلاعاتمو گذاشتم و مرتب نکات جدید رو براتون میگذارم ولی خوب سفرنامه را هم اینجا دوباره مینویسم
ما سه شنبه ساعت پنج صبح ۲۳تیرماه با هواپیمایی قطر به سمت دوحه پرواز داشتیم با دخترهای گلم خداحافظی کردم و به خدا سپردمشون، پرواز اول حدود یک ساعت و نیم بعد رسیدیم دوحه ،دخترم گفته بود مامان، اگر برای بابا تقاضای ویلچر کنید اونجا که برسید سردرگم نمیشید میان با ویلچر بابارو میبرن و مترجم فارسی میادو بارتونو تحویل میگیره و خلاصه پروازتون راحت انجام میشه و ما هم خیالمون راحتتره، اگر روش میشد میگفت برای خودتم بگیر? خلاصه باباشونو راضی کردم رو ویلچر بشینه?دوحه که رسیدیم با اتوبوس رفتیم گیت بعدی کاری نداشت ما هم حرفی از ویلچر نزدیم برای هیوستون کارت پروازو دادیم و رفتیم تو هواپیما ۱۷ ساعت پرواز طولانی با پذیرایی مرتب غذاروهم می پرسیدند meet ,chicken,vegetarian,خلاصه حسابی خوردیم،پرواز پر از هندی بود اگر نمیدونستیم داریم میریم آمریکا فکر میکردیم میریم هند?خلاصه رسیدیم فرودگاه هیوستون ،گفتم دیگه وقتشه از ویلچر استفاده کنیم اونجا دم هواپیما گفتیم ما از ویلچر استفاده میکنیم چند نفر آماده با ویلچر وایساده بودند تا امثال شوهر منو ببرند از این ماشینهای کوچک سه نفره هم بود بعد پنج دقیقه که همه مردم رفتند تو صف کارهای خودشون ما تازه شوهرمو سوار ماشین کردند و یک مسیر حدودا پانصد متری رو با ماشین بردند من هم دنبالش میدویدم که جا نمونم? خلاصه رسیدیم دیدیم چه صفی!گفتم حتما الان مارو میبرن با سلام و صلوات کارهامونو انجام میدن چند دقیقه گذشت دیدم کاری برای ما نمیکنند پرسیدم ،خانمه گفت طول میکشه اگر خودش میتونه راه بره خودتون برید بهتره !هیچی دیگه شوهرمو گفتم ،پاشو پاشو هرچی سواری کردذی بسه?بنده خدا بلند شد دویدیم رفتیم ته صف گفتم تا من باشم اختیارمو دست بچم ندم هیچی کلی تو صف بودیم تا رسبیدیم انگشت نگاری و چشم نگاری و دادن فرم آبی که تو هواپیما پرش کرده بودیم ،موجودی زیر ۴۰۰۰ تا !پاکت زرد رو دادیم یک مامور آمد مارو برد دفتر مهاجران تازه وارد شلوغ بود مدارک مارو گذاشتن تو نوبت، گفتم از وای فای فرودگاه استفاده کنم برای بچه هام پیغام بدم دیدم ماموره داره به من میگه اینجا نباید استفاده کنی گفتم اوکی، خلاصه اسم ما رو صدا کردند و رفتیم دوباره انگشت نگاری شدیم و آدرس آمریکارو عوض کردیم و مهر زد تو پاسمون و گفت یکسال اعتبار داره کلی معطل شدیم زمانمون نیم ساعت مونده بود بدوبدو رفتیم بارمونو از رو نقاله برداشتیم و رفتیم ترمینال d_رو پیدا کنیم،کلی از مردم سوال کردم با چرخ اسباب هی اینور و اونور گشتیم آخرش فهمیدیم باید بریم زیرزمین همان ترمینال ترن داره میره ترمینال بعدی با آسانسور رفتایم دگمهLLرا زدیم رفتیم زیرزمین ترن را پیدا کردذیم یک مسیر دایره ای را مرتب دور میزنه. از سه چهار ترمینال رد میشه وسطش یک هتل هم بود باز رسیدیم ترمینال dاثاث رو بردیم با آسانسور بالا اول باید بار رو به آمریکن ایرلاینز تحویل میدادیم دفترشو پیدا کردیم رو تابلوها کاملا راهنمایی شده رفتیم و بارهارو از گمرک رد کردیم نه وزن کرد نه باز کرد فقط پرسید دانه و تخمه دارید گفتم نه نداریم،کلا ما سه تا چمدون داشتیم اگر زیاد بود که بیچاره میشدیم بارهارو تحویل دادیم باز دویدیم تا گیت پروازو پیدا کردیم و ...ٔ ای داد بیداد پرواز رفته بود و ما جا مانده بودیم، رفتم به مسیول گیت گفتم ما تازه مهاجریم و کارهای اقامتمون خیلی طول کشیده از پرواز جا مونیم ،چکارکنیم یک آقای سیاهپوست خیلی مهربونی بود یک فرم نوشت داد به ما یک فرم هم نوشت برای خودش فکرکنم. مقصر قطرایرویز بود که فاصله ۲/۴۰ دقیقه وقت بین سفر گذاشته بود البته اون برنامه ویلچر هم یک ربع مارو عقب انداخت اول گفت میخواهید آخر امشب با دوتا پرواز بفرستمتون؟ من که دیگه خسته و کوفته بودم و شوهرم هم بنده خدا کلی بارکشی کرده بود گفتم ما خسته ایم فردا صبح بریم گفت صبح نداریم فردا ۶/۵ عصرفردا بلیط بهمون داد و اقامت رایگان یک شب تو هتل زیرزمین ترمینال، رفتیم پایین هتل گفت باید برید شعبه داخل شهر گفتم من بلد نیستم چطوری این موقع شب برم گفت شاتل رایگان داره میبره و فردا هر یک ساعت هم شاتل برمیگردونه فرودگاه خلاصه رفتیم و جای خوبی بود با اینترت رایگان و دو تا تخت کویین و حمام و دستشویی مجزا خلاصه خستگیمون در رفت و حسابی خوابیدیم فردا به موقع فرودگاه بودیم و منتظر پرواز ،هرچی نشستیم دیدیم خبری نشد تاخیر و تاخیر و دوباره کنسل شدن پرواز و دوباره هتل و ایندفعه همان هتل فرودگاه که به خوبی شب قبل نبود و اینترنت هم پولی بود که من استفاده نکردم باز فردا صبح بلیط جدید و خلاصه با پرواز آمریکن ایرویز راهی لس آنجلس شدیم تو این هواپیما پذیرایی فقط نوشابه و آب میوه رایگان بود برای غذا باید پول میدادی منم که کلا با پول خرج کردن مشکل دارم? خلاصه از بالای ابرها آسمون لس آنجلس را میدیدم و بالاخره رسیدیم و وارد خاک لس آنجلس شدیم چون وسایلمون دوروز قبل رسیده بود رفتیم قسمت انبار وسایل گفتند برید قسمت انبار آمریکن ایر لاینز رفتیم گشتیم وسایلمون را پیدا کردیم و رفتیم بیرون دیگه تو فرودگاه هیچ کاری باما نداشتند یک کم وایسادیم تا ایستگاه تاکسی را پیدا کردیم و با تاکسی ۴۵ دلار از ما گرفت تا مارو برد به آدرسی که پنج روزه از airbnbاجاره کرده بودیم دوروزش را که از دست داده بودیم و اتاقمونو هم عوض کرده بودند و داده بودند به کس دیگر و به جاش یک اتاق فسقلی دادند به ما ،به جاش ما یک روز اضافه موندیم و دوباره هل هلی یک اتاق دخترم یک هفته ای پیدا کرد ۴۴۰ دلار و آمدیم اینجا ،تمام یکهفته رو من دنبال خونه و متل و هاستل گشتم تا آخر خدا به دل صاحبخونه انداخت که پیشنهاد کرد اگر میخواهی همینجا بمونید حتی شش ماه من هم از خدا خواسته قبول کردم البته به نفع اونهاهم هست چون اتاقشون همیشه که اجاره نمیره خالی هم میمونه ماهی ۱۰۵۰ فعلا اینجاییم تا خدا چی بخواد سوشیال و بیمه و ولفر و بانک و همه جا رفتیم اقدام کردیم سوشیالمون آمده بیمه در جریانه و کمکهای دیگر مربوط به بالای شصت سال هم شامل شوهرم میشه که اقدام کردیم خلاصه تو عمرم انقدر بدوبدو نکرده بودم بقیه اطلاعاتو تو اولین سفر مرتب مینویسم و از هیچ کمکی برای دوستان دریغ ندارم من زیاد سخت گیر نیستم و همینجا تو لس آنجلس که همه میگفتند بی ماشین فلجی و گرونه و غیره داریم زندگی میکنیم امیدوارم همه شما دوستان هم موفق و پیروز باشید
کیس نامبر-دوهزاروششصدو...تعداد نفرات 2نفر-تاریخ رویت قبولی 1 می-فرستادن فرمها 22 جولای تاریخ کارنت سپتامبر-نامه دوم ۱۲ دسامبر محل مصاحبه ایروان-تاریخ مصاحبه هفته دوم فوریه خودم یکضرب همسرم ap و بالاخره شوهرم بعد از ۸۰ روز کلیر شد.مقصد لس آنجلس،من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام
ارسالها: 98
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال