ارسالها: 2,265
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Jun 2014
رتبه:
145
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خوب یه مطلب خوب از rs232 عزیز پیدا کردم براتون می نویسم ! راستی دوستان می تونند اطلاعاتی که در همین سایت هم پیدا میکنن با ذکرمنبع اینجا کپی کنن که جستجو واقعا خسته کنندس!
کی از مشکلاتی که در ایران انتظار مهاجرت را دشوار می کند و دوستمان هم به آن اشاره کرد حرف و حدیث دیگران است. هر کسی که آدم را می بیند می گوید که پس آمریکا رفتنت چه شد؟ تو که هنوز اینجا هستی! حالا اگر مهاجرت از طریق همسر و یا نامزد باشد که دیگر خدا نکند چند ماه کار آدم به تاخیر بخورد و آنگاه است که همه می گویند بابا طرف تو را سر کار گذاشته است! آنجا آمریکا است و الآن طرف دارد برای خودش خوش می گذراند و به ریش من و تو می خندد! آخر تو چقدر ساده ای بچه! اگر پشت گردنت را دیدی نامزدت را هم دوباره می بینی! مگر خل است که برای خودش دردسر ایجاد کند و تو را ببرد! اگر واقعا می خواست دست تو را می گرفت و می برد سفارت دو روزه برایت ویزا می گرفت! حالا ببین چه ریگی به کفشش است که شش ماه آزگار تو را علاف خودش کرده است! چقدر بهت گفتیم این کار را نکن مگر توی گوش تو فرو رفت؟! طرف برای خودش شبها میرود دیسکو و خوش گذرانی و حال می کند بعد تو اینجا پای تلفن غمبرک زده ای که ببینی چه زمانی به تو زنگ می زند! دستت هم که دیگر اصلا به او نمی رسد مهرت را هم قاب کن بچسبان به دیوار اطاق خوابت! این دفعه که زنگ زد بگو تکلیف من را همین الآن روشن کن! آخر یک ماه, دو ماه, سه ماه, آخر چقدر باید صبر کنی؟! آمدیم و ده سال دیگر هم کارت درست نشد و بعد دیدی که عکسش را با دو تا بچه بغلش برات فرستاد! اینقدر ساده نباش بچه جان یک مقداری عقلت را به کار بنداز! یک مقداری صفحه حوادث روزنامه ها را بخوان تا ببینی چه جوری سر بچه های معصوم و بی عقلی مثل تو را کلاه می گذارند! کارنت نشده و وقت سفارت دیر شده و این چیزها همه اش کلکه جانم! یعنی چی که کارنت نشده پس چطوری دختر قنبر خانم دو هفته ای کارش درست شد رفت ایتالیا!؟ آمریکا که همه چیزش مدرن تر و مجهز تر از ایتالیا است پس اگه کار اون دو هفته ای درست شد کار تو باید دو روزه درست می شد! خامت کردند جانم خامت کردند! حالا ببین من کی دارم میگم که یک ریگی به کفش آن طرف است و تو هی ساده بازی در بیاور!
بله! خلاصه آنقدر این حرف ها را می زنند که آدم همه چیز را فراموش می کند و اولویت درجه اول مهاجرت فقط می شود فرار کردن از این حرف و حدیث هایی که اطرافیان برای آدم درست می کنند. خدا نکند یک شب طرف زنگ نزند و یا تلفن را جواب ندهد تا طعنه و کنایه ها و پچ پچ ها شروع شود و بگویند آخی طفلکی بمیرم برات! چی شد؟ تلفنت را هم دیگه جواب نمیده؟ دیگه زنگ هم بهت نمی زنه؟ خوب سرش شلوغه دیگه! من هم اگه بودم جواب تلفن رو نمی دادم! کلاسش رفته بالا دیگه تحویلت نمیگیره دختر جان! حالا ببین دستش به کجا بنده که جواب تلفنت را هم نمیتونه بده! ای خاک بر سر تو بکنند که این همه خواستگار خوب را پراندی و خودت رو گرفتار کردی! مرضیه بعد از تو شوهر کرد الآن بچه دومش هم تو راهه! دوباره زنگ بزن اگر رفت رو پیغام گیر چهار تا درشت بهش بگو که لااقل دلت خنک بشه!
ارسالها: 133
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-05-18 ساعت 10:58)مير منصور نوشته: http://www.mohajersara.com/attachment.php?aid=3551
وای مرسی
من باوجودیکه خیلی فضولم و تو همه تاپیکها یه جورایی سرک میکشم اینو ندیده بودم
كيس نامبر:2015AS1xxx---سفارت:ابوظبي--- تاريخ مصاحبه: ٣١ مارچ --- وضعيت : خودم و پسرم كلير پس از ٢١ روز - همسرم کلیر پس از ٤٧ روز --- ورود به ينگه دنيا : جولاى --- دريافت سوشيال نامبر خودم و پسرم ٦ روز بعد و همسرم ٢٠ روز بعد --- دريافت گرين كارت ٤٣ روز بعد از ورود
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 643
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
75
تشکر: 1
8 تشکر در 1 ارسال
سلام، من با این که شوهرم بعد از ۸۰روز کلیر شد ولی اکثر وقتمو تو سایتهای خونه و کار میگذرانم مخصوصا creglist in LA از حضرت علی نقل شده که میگن از هر چی میترسی خودت را درآن پرتاب کن حالا من هم با این که همه میگن لس آنجلس شهر گرونیه برای شروع ولی چون من خودم را میشناسم میخوام از آنجا شروع کنم خلاصه تو آگهیهای این سایت دونه دونه را تو محله های مختلف باز میکنم و متنهای انگلیسی را میخونم با روحیات اونوریا آشنا میشم و همینطور متنهای اسپانیایی کوچک که همزمان انگلیسی هم تکرار شده نگاه میکنم کلا تو کار زبانم اونجا شاید منو تو یه رستوران بین المللی پیدا کردید که مشغول کارم به امید گذشتن روزهای سخت کلیرینس برای همه بچه ها
کیس نامبر-دوهزاروششصدو...تعداد نفرات 2نفر-تاریخ رویت قبولی 1 می-فرستادن فرمها 22 جولای تاریخ کارنت سپتامبر-نامه دوم ۱۲ دسامبر محل مصاحبه ایروان-تاریخ مصاحبه هفته دوم فوریه خودم یکضرب همسرم ap و بالاخره شوهرم بعد از ۸۰ روز کلیر شد.مقصد لس آنجلس،من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-05-18 ساعت 11:48)behjat نوشته: سلام، من با این که شوهرم بعد از ۸۰روز کلیر شد ولی اکثر وقتمو تو سایتهای خونه و کار میگذرانم مخصوصا creglist in LA از حضرت علی نقل شده که میگن از هر چی میترسی خودت را درآن پرتاب کن حالا من هم با این که همه میگن لس آنجلس شهر گرونیه برای شروع ولی چون من خودم را میشناسم میخوام از آنجا شروع کنم خلاصه تو آگهیهای این سایت دونه دونه را تو محله های مختلف باز میکنم و متنهای انگلیسی را میخونم با روحیات اونوریا آشنا میشم و همینطور متنهای اسپانیایی کوچک که همزمان انگلیسی هم تکرار شده نگاه میکنم کلا تو کار زبانم اونجا شاید منو تو یه رستوران بین المللی پیدا کردید که مشغول کارم به امید گذشتن روزهای سخت کلیرینس برای همه بچه ها
من زبان اسپانیایی اسپانیا رو تا حدودی بلدم ولی میگن اونی که امریکای جنوبی استفاده میکنن از نظر accent خیلی فرق داره و اصطلاحات متفاوت داره. درسته بهجت جون؟
كيس نامبر:2015AS1xxx---سفارت:ابوظبي--- تاريخ مصاحبه: ٣١ مارچ --- وضعيت : خودم و پسرم كلير پس از ٢١ روز - همسرم کلیر پس از ٤٧ روز --- ورود به ينگه دنيا : جولاى --- دريافت سوشيال نامبر خودم و پسرم ٦ روز بعد و همسرم ٢٠ روز بعد --- دريافت گرين كارت ٤٣ روز بعد از ورود
ارسالها: 133
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام .
من تا بحال اينقده ذوق زده نشده بودم از همه ممنون . موفق باشيد .
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
ارسالها: 1,129
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
110
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام
منم ميخوام بزنم تو كار بيزنس
يا تعمير ساختمان
شايدم كافي شاپ زدم
يا فست فود
ميگم آبادوانيا بيايين يه فلافلي توپ بزنيم
شماره كيس :2015AS3XXX ; تعداد : 3=1-4 نفر ; سفارت : آنكارا / ابوظبي kcc ; رؤيت قبولي : 8 مه 2014 ; ارسال فرمها : 22 آگوست 2014 ; كارنت : 11 ژانويه 2014 ; نامه دوم : 23 ژانويه ; مصاحبه : 9 مارچ ; كلير : بزودي ; مقصد : آتلانتا
آپديت 23و26 جولاي سايت CEAC
كلير 26 جولاي2015 با ايميل و تماس با شماره همراه ايرانم
آپديت 30 جولاي هر سه نفر سايت CEAC
ايشيود هر سه نفر 2 آگوست
ورود به امریکا 17 اگوست 2015
دریافت سوشیال نامبر 24 اگوست
دريافت گرين كارت خودم21 سپتامبر بقيه 23 و 25 سپتامبر
ارسالها: 643
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
75
تشکر: 1
8 تشکر در 1 ارسال
(2015-05-18 ساعت 12:44)laleht نوشته: (2015-05-18 ساعت 11:48)behjat نوشته: سلام، من با این که شوهرم بعد از ۸۰روز کلیر شد ولی اکثر وقتمو تو سایتهای خونه و کار میگذرانم مخصوصا creglist in LA از حضرت علی نقل شده که میگن از هر چی میترسی خودت را درآن پرتاب کن حالا من هم با این که همه میگن لس آنجلس شهر گرونیه برای شروع ولی چون من خودم را میشناسم میخوام از آنجا شروع کنم خلاصه تو آگهیهای این سایت دونه دونه را تو محله های مختلف باز میکنم و متنهای انگلیسی را میخونم با روحیات اونوریا آشنا میشم و همینطور متنهای اسپانیایی کوچک که همزمان انگلیسی هم تکرار شده نگاه میکنم کلا تو کار زبانم اونجا شاید منو تو یه رستوران بین المللی پیدا کردید که مشغول کارم به امید گذشتن روزهای سخت کلیرینس برای همه بچه ها
من زبان اسپانیایی اسپانیا رو تا حدودی بلدم ولی میگن اونی که آمریکای جنوبی استفاده میکنن از نظر accent خیلی فرق داره و اصطلاحات متفاوت داره. درسته بهجت جون؟
لاله جان من زبان فرانسه رابلدم،انگلیسی روزمره را بلدم و اسپانیایی را از کتاب اسپانیایی در سفر میخونم خیلی سخت نیست من کامل میتونم بخونم تلفظش هم داره بد نیست انشاالله تو محیط بهتر یاد میگیریم
کیس نامبر-دوهزاروششصدو...تعداد نفرات 2نفر-تاریخ رویت قبولی 1 می-فرستادن فرمها 22 جولای تاریخ کارنت سپتامبر-نامه دوم ۱۲ دسامبر محل مصاحبه ایروان-تاریخ مصاحبه هفته دوم فوریه خودم یکضرب همسرم ap و بالاخره شوهرم بعد از ۸۰ روز کلیر شد.مقصد لس آنجلس،من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام
ارسالها: 802
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
57
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-05-18 ساعت 14:16)behjat نوشته: (2015-05-18 ساعت 12:44)laleht نوشته: (2015-05-18 ساعت 11:48)behjat نوشته: سلام، من با این که شوهرم بعد از ۸۰روز کلیر شد ولی اکثر وقتمو تو سایتهای خونه و کار میگذرانم مخصوصا creglist in LA از حضرت علی نقل شده که میگن از هر چی میترسی خودت را درآن پرتاب کن حالا من هم با این که همه میگن لس آنجلس شهر گرونیه برای شروع ولی چون من خودم را میشناسم میخوام از آنجا شروع کنم خلاصه تو آگهیهای این سایت دونه دونه را تو محله های مختلف باز میکنم و متنهای انگلیسی را میخونم با روحیات اونوریا آشنا میشم و همینطور متنهای اسپانیایی کوچک که همزمان انگلیسی هم تکرار شده نگاه میکنم کلا تو کار زبانم اونجا شاید منو تو یه رستوران بین المللی پیدا کردید که مشغول کارم به امید گذشتن روزهای سخت کلیرینس برای همه بچه ها
من زبان اسپانیایی اسپانیا رو تا حدودی بلدم ولی میگن اونی که آمریکای جنوبی استفاده میکنن از نظر accent خیلی فرق داره و اصطلاحات متفاوت داره. درسته بهجت جون؟
لاله جان من زبان فرانسه رابلدم،انگلیسی روزمره را بلدم و اسپانیایی را از کتاب اسپانیایی در سفر میخونم خیلی سخت نیست من کامل میتونم بخونم تلفظش هم داره بد نیست انشاالله تو محیط بهتر یاد میگیریم
واسه شما که فرانسه میدونین خیلی راحته . پدر من فرانسه بلده و وقتی من اسپانیایی حرف میزدم خیلی راحت متوجه میشد حتی گرامرش به فرانسه خیلی نزدیک تره تا انگلیسی .
من از روزی که دیدم تاریخ مصاحبه ام اینقدر طول کشید باز تمام دفتر دستک اسپانیاییم رو پهن کردم حالا میترسم انگلیسیم هم یادم بره
كيس نامبر:2015AS1xxx---سفارت:ابوظبي--- تاريخ مصاحبه: ٣١ مارچ --- وضعيت : خودم و پسرم كلير پس از ٢١ روز - همسرم کلیر پس از ٤٧ روز --- ورود به ينگه دنيا : جولاى --- دريافت سوشيال نامبر خودم و پسرم ٦ روز بعد و همسرم ٢٠ روز بعد --- دريافت گرين كارت ٤٣ روز بعد از ورود
ارسالها: 564
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
71
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
منم پویا جان با شما موافقم باید زد تو کار بیزینس من با توجه به اینکه اینجا هم کار خودم رو دارم و از دانشگاه رفتن برای کار کردن استفاده ای نکردم منم تصمیم دارم کار خودم و راه بندازم اما با خانم محترم هنوز.نتونستیم به نتیجه قطعی برسیم ولی فعلا سن خوزه رو انتخاب کردیم ولی هنوز دودلیم گرچه اول باید این ویزاهه بیاد بعدا.
رویت قبولی ۱می//تعداد افراد ۳نفر//کیس نامبر ***AS//برنده اصلی خودم// مصاحبه ۹ دسامبر انکارا.// اپدیت ها ۱۲ دسامبر،۲۰ فوریه، ۲۰ و ۲۱ آپریل.بعد از نامه پیگیری.۱۲اگوست کیس اصلی از سفارت
سربازی:س
کلیر:بامعجزه خدا۳۰سپتامبر
خدایا بابت تو دهنی که بهم زدی شکرت میکنم. حالا فهمیدم دنیا دست کیه.
ارسالها: 2,265
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Jun 2014
رتبه:
145
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
يكي از مواردي كه در دوران كليرنس بايد توجه كنيم جايي هست كه ميخوايم زندگي كنيم و بايد تو اين فاصله نسبت به اكثر ايالت ها اطلاعات داشته باشيم
دوست خوبمون امير مهاجر از جايي كه هست توصيفاتيرو اورده كه بد نيست بخونيد
سلام دوستان میخوام کمی در مورد سیاتل و شهرهای اطراف براتون بگم.
بعدا این اطلاعات رو منسجم میکنم و توی یک سفرنامه جامع میذارمشون.
شهرهای این منطقه: سیاتل، بلویوو، ردموند، کرکلند، ایساکوا، لین وود، اورت، رنتون، میل کریک، ...
اطلاعاتی که میخوام در مورد این شهرها بهتون بدم بر اساس دایره اطلاعاتی خودم و تحلیل و برداشت شخصیمه و نظر دیگران میتونه کاملا متفاوت باشه.
سیاتل شهر بزرگ و نسبتا قدیمی هستش. داون تاون با برجهای بلند داره و یک آسمانخراش هم بعنوان سمبل شهر توی داون تاونش داره به نام اسپیس نیدل.
به شخصه تصور زندگی توی سیاتل برام وحشت آوره. رانندگی توی خیابونای تنگ و به نسبت شلوغ سیاتل. بیشتر رانندهها در عجله و خیلی از جاهای شهر در حال عملیات شهرسازی یا ساختمانیه.
پر از ساختمانهای قدیمیه و هر چی به داون تاون نزدیکتر میشی بافت شهر کهنهتر میشه.
از نظر گرانی مسکن به طور متوسط پر هزینه ترین شهر این ناحیه است.
شبها احساس نا امنی کاملا محسوسه. و خیلی جاها پر از هوم لس میشه.
یه نکته بیربط اینکه معمولا نویگیت کردن با جی پی اس دچار مشکل میشه به دلیل وجود ساختمانهای بلند و خیابانهای باریک. مگر اینکه نویگیتر شما گیرنده جی پی اس قوی داشته باشه.
تیپ آدمهای توی خیابون معمولا رسمیتر از شهرهای دیگه است و مردم خوش پوش تر هستند.
به همون نسبت هم از نایس بودن مردم کاسته میشه.
کار برای برنامه نویسهای کامپیوتر بسیار در این شهر و دو شهر ردموند و بلویو فراوونه.
ردموند مقر کارکنان مایکروسافته. شهر خیلی بزرگیه و داون تاون خیلی شیک و تمیزی داره و بیشتر شبیه به شهرهای اروپایی میمونه. عاری از برجها و ساختمانهای بلنده. مردمش بسیار نایس و خوش برخورد هستند. اطراف داون تاون پر از محلههای جنگلی و زیباست که لابهلای طبیعت مردم خونه ساختند و زندگی میکنند یا مجتمعهای مسکونی شرکتی وجود داره.
وضعیت ترافیکش به دلیل تراکم کمتر جمعیت و خیابونهای پهنتر نسبت به سیاتل خیلی بهتره. اما در هر صورت هنگام راش آور ترافیکش میتونه رو اعصابتون باشه.
هنگام رانندگی میتونید تو خیلی از ماشینها زیر آینه وسط مجوز پارکینگهای شرکت مایکروسافت رو ببینید. مایکروسافت تو این شهر خیلی پراپرتی داره و یکی از مراکز مهمش، وست کمپس ردموند هست که استودیوهای ویندوز فون و اکس باکس و اسکایپ و ... تو این کمپس قرار داره.
بلویو شهر دیگریه که موقعیتهای شغلی برنامه نویسی فراوانی درش وجود داره. هد کوارتر شرکت مایکروسافت در این شهر قرار داره. شهر مدرن و نو سازیه و داون تاونش پر از برجهای بسیار بلند و غول پیکره. یکی از این برجهای بزرگ ساختمان اصلی مایکروسافته. بافت شهر جدید، خیابونهای باز و عبور و مرور خیلی آسونتره. گر چه هنوز احساس زندگی شهری درش ملموسه و هر چه از داون تاون دور بشید به طبیعت و آرامش نزدیکتر میشید. اما کسانی که از زندگی شهری خوششون میاد تمیزی و شیک بودن شهر میتونه نظرشون رو جلب کنه. بلویوو هم مثل ردموند و سیاتل اجاره بهای نسبتا بالایی داره.
البته نکته اینکه محلههای ارزون تو همه شهرها هست و اینهایی که من میگم یه جور آمار متوسطه.
کرکلند یه شهر نسبتا قدیمی با طبیعت بسیار زیباییه. مجاورت این شهر با لیک واشنگتن (بزرگترین دریاچه این منطقه) به زیبایی طبیعتش افزوده. شهر آرومیه و داون تاون قشنگی داره. (خیلی شبیه به داون تاون ردموند)
وضعیت ترافیک از ردموند کمی بهتره.
لینوود که به سمت شمال منطقه هست یه شهر قدیمی و بزرگه. قدمت بافت خونهها و خیابونها به وضوح احساس میشه. شهر شلوغیه و پر از چراغهای راهنما. هرگز حس خوبی نسبت به این شهر ندارم. پر از محلههای بده. اما محلههای خوب هم داره. در کل نه از بافت این شهر خوشم میاد و نه از بافت جمعیتیش. البته ممکنه بافت جمعیتیش هم از من خوششون نیاد که دَتس فِر! Big Grin
میل کریک یه شهر نقلی و کوچیکه. خیلی زود از هر طرف این شهر میشه خارج شد. کلا فکر کنم بیشتر از بخشی از دو سه تا خیابون رو شامل نمیشه.
شهر آروم و خوبیه. اما چون به سمت شمال منطقه است از موقعیتهای شغلی مهندسی (بویژه کامپیوتر) خیلی دوره.
در مورد اورت خیلی اطلاعات ندارم. اما احساس خوبی هم در مورد این شهر ندارم. تصور نمیکنم در قیاس با شهرهایی که تا الان صحبت کردیم از نظر امنیتی وضعیت نزدیکی داشته باشه.
اگر به دنبال زندگی شهری هستید و میخواید تو قلب تکاپو و زندگی ماشینی و تجاری این ناحیه باشید احتمالا سیاتل برای شما گزینه مناسبیه.
اگر به دنبال یک جای شیکتر و مدرنتر هستید و در عین حال امنتر و راحتتر، بلویوو رو احتمالا ترجیح میدید.
اگر میخواهید از شلوغی شهر و آسمانخراشها دور باشید و در عین حفظ امنیت و امکانات و زیبایی و همشهریهای خوش برخورد و با حال، یه جورایی تو دل جنگل و طبیعت و بین دریاچهها زندگی کنید، ردموند گزینه مناسبی به نظر میرسه.
اگر شرایط کاری شما جوری است که لزوما نمیخواهید نزدیک به این سه شهر مهم منطقه باشید، انتخابهای بیشتری دارید. گزینههای ارزانتر، گزینههای آرومتر، ...
به طور کلی در این منطقه کارهای معمولی که نیازی به تخصص ندارند به وفور پیدا میشه. اگر زبانتون در حد قابل قبولی باشه، ظرف یک هفته بعد از اقدام برای پیدا کردن کار از طریق وبسایتها کار پیدا میکنید. رونق اقتصادی این منطقه خیلی بالاست. مردم از استطاعت مالی بالایی برخوردارند. فروشگاهها، رستورانها، مراکز ورزشی و تفریحی همیشه مملو از جمعیته و در نتیجه کار هم به همون نسبت فراوونه.
در مورد کارهای تخصصی باید مشخصا تحقیق کنید. اگر نفت خوندید یا در صنعت خودرو سازی فعالیت دارید به احتمال قوی اینجا کار گیر نمیارید. اما اگر برنامه نویس هستید، بطور ویژه اگر وب دولاپر هستید اینجا شاید از سیلیکون ولی هم براتون بهتر باشه. بازار کار برنامه نویسی اینجا خیلی داغه و خیلی از موقعیتهای شغلی مرتبط برای شرکتهای مایکروسافت و آمازون هستش.
یک توصیه مهم دارم برای مهاجرینی که به خاطر صرفه جویی در هزینه مسکن ایالتهایی مثل تگزاس رو انتخاب میکنند:
۱- اگر تخصصی دارید که مشخصا در ایالت ارزان مورد نظرتون (مثلا تگزاس) کار و موقعیت شغلی فراوانی داره (مثلا نفت و گاز برای تگزاس)، چه بهتر، هم کار خوبی پیدا میکنید و درآمد مکفی خواهید داشت و هم هزینه کمی برای زندگی خواهید داد.
۲- اگر تخصصی ندارید یا تخصصی دارید که در اون ایالت ارزان، براش کار فراوان نیست و به این فکر میکنید که کارهای غیر تخصصی کنید، باید شدیدا از انتخاب این ایالتهای ارزان منعتون کنم! دلیل: اولا که اکثر این ایالتها برای کارهای معمولی حقوق ساعتی پایین تری دارند که در ماه بسیار قابل ملاحظه خواهد شد. در ثانی اغلب این ایالتها موقعیت شغلی برای کارهای معمولی درش بسیار پایین تر از ایالتی مثل واشنگتن هست. ممکنه وضع از ایران یا اونچه انتظار داشتید بهتر بوده باشه براتون، اما در قیاس به گرد ایالت واشنگتن هم نمیرسه. یادمون باشه داریم مقایسه میکنیم. ثالثا بعضی از این ایالتهای ارزون مثل تگزاس پر از مهاجرین غیر قانونی (مشخصا هیسپانیکها) است. این مسأله باعث میشه من کارفرما به شما کار ندم و به یک هیسپانیک کار بدم. نه مجبورم نگران بیمه و اضافه کار و ... باشم، نه نگرانم ازم شکایت کنه و نه مجبورم مینیمم حقوق رو بدم. چرا که گاهی مهاجرین غیر قانونی با حقوق کمتر از ساعتی ۴ دلار هم کار میکنند و شکایت هم نمیتونن بکنن. البته این به این معنا نیست که همه کارفرماها چنین رویهای دارند. ولی همین بس که وضع کار رو در این ایالتها نسبت به جایی مثل ایالت واشنگتن در سطح بسیار پایین تری قرار بده. در کنار همه اینها اگر ببینیم به خاطر اون ایالت چه چیزهای دیگری رو داریم از دست میدیم، کمتر راغب به انتخابشون میشیم. مثل تحمل آب و هوای بد و خشن. کم شدن قابل ملاحظه امنیت زندگی. پایین اومدن سطح کیفی زندگی. تعامل روزانه با آدمهایی که دوست نداریم و ...
یک بار دیگه میگم هر چیزی راجع به خوبیهای این ایالت میشنوید ممکنه با همون جملهها و عبارات بشه ایالت شما رو توصیف کرد.
اما بحث قیاس که مطرح میشه همه چیز متفاوت میشه.
حرف از طبیعت سرسبز و درختها و جنگلهای انبوه و فراوان که میشه خیلی از دوستان میگن ایالت ما هم از طبیعت کم نداره. اما خب ما که با هم مسابقه نداریم. میخوایم واقعیتها رو برای دوستان بگیم و باید یک اشلی برای مقایسه داشته باشیم. وگرنه جنگلی که به خاطر تراکم نشه حتی توش قدم برداشت و سالهاست نور آفتاب به کفش نخورده. درختان ۶۰ متری داره. تا چشم کار میکنه سبزی میبینی حتی وسط زمستون، قطعا متفاوته با جنگلی که احیانا شما ازش صحبت میکنید.
یا مثلا به طور مسلم پیدا کردن کار تو ایالتی مثل تگزاس خیلی راحته. و غیر از این هم نیست. اما حرف از قیاس که میشه. یا شاید اگر شرایط ایدهآل رو کنار بگذاریم اینجا خیلی راحتتر کار پیدا بشه و در آمد هم به نسبت خیلی بهتره.
در کل ما چون از یک کشور بسیار متفاوت وارد آمریکا میشیم، هر نقطهای که وارد میشیم به نظرمون بهشت میاد. به نظرمون آخرشه. اما وقتی جاهای دیگه رو هم میبینیم، متوجه میشیم که دنیا بزرگتر از ذهن ماست.
من این تجربه رو در مورد کانادا داشتم و همیشه این رو آویزه گوشم کردم که جاهایی بهتر از آنچه من دیدم هم قطعا وجود داره. همونطوری که ممکنه اینجا هم بهترین جا برای من نباشه.
خیلی تو انتخاب ایالت دقت کنید. چون عوض کردن ایالت دست کمی از مهاجرت نداره.
متن خوبي بود كه دوستمون امير مهاجر نوشته بود
ارسالها: 431
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ممنون از مطالب مفیدتون...
ماهم اگه خدا قسمتمون کنه تگزاسی هستیم کلا چه بخواییم چه نخواییم چون
اکثر خانوادم اونجا هستن..
امیدوارم هرکسی هر جایی رو که انتخاب میکنه و میره اونجا موفق باشه
شماره کیس: چهار هزار **کنسولگری: ایروان **تعداد افراد منظور در کیس :خودم و همسرم
مصاحبه: آخر مارچ ** دریافت ویزا:خودم یک ضرب همسرم کلیرنس(سربازی اسمشو نبر)
آخرین آپدیت: 17 آپریل . 18و 20و 21 آگوست و کلیرشدن 21 آگوست بعد از 150 روز
24 آگوست تحویل پاسپورت به سفارت . 26 آگوست دریافت ویزای همسر
11 سپتامبر ورود به امریکا . 21 سپتامبر آمدن سوشیال . 21 سپتامبر واریز165 دلار . 30 اکتبر آمدن گرین کارت