سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[HERMES7]

اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در ابوظبی مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2014 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2013 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2012 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2011 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

انجام هرگونه پرسش و پاسخ و در مجموع هر پستی به جز موضوع سفرنامه در این تاپیک ممنوع است.

[kian_parsi]

خب بالاخره نوبت سفرنامه ما شد
ما دوشنبه مصاحبه داشتيم (٢ نوامبر) و چهار شنبه با پرواز اير عربيا رفتيم شارجه( هتل را هتل اسكاي لاين گرفتيم به مدت يه هفته با ناهار و صبحانه شد ١٩٠٠)
از شارجه تا هتل را هم تاكسي صد درهم گرفت. پنج شنبه صبح رفتم برا بيمارستان nmc ( من از قبل وقت گرفته بودم اما كار بي فايده ايه)
دوستان ما چون دو نفر بوديم با تاكسي رفتيم بيمارستان و راننده اول نميدونست كدوم nmc كه بهش بگيد روبروي ايستگاه ابوالهيل( ١٥ درهم شد هزينش از سيتي سنتر تا اونجا)وقتي رسيديد بيمارستان آسانسور را كه سوار شديد دكمه اي كه نوشته M را بزيند و خط آبي كف سالن را دنبال كنين تا برسين به يه جا كه نوشته طب الاطفال (صبح كه من رفتم يه خانم محجبه بود اونجا كه مدارك منا گرفت كه شامل ٥ تا عكس ، پاسپورت ، كارت واكسن و نامه دوم بود بعد هم يه برگه داد كه همون آدرسا را بايد نوشت) بعد ميشينيد تا صداتون كنه( البته اون خانوم گفت كه صبحانه خورديد كه ماگفتيم نه و گفت بريد پايين يه چيزي بخوريد!) راسي ما اون اول يه hello گفتيم مجبور شديم تا آخر انگليسي حرف بزنيم ولي فكر كنم غير اون خانم و دكتر شكولا كسي ديگه فارسي بلد نيست و يه جاهايي مجبوريد انگليسي صحبت كنيد!
بعد كه صدا كرد ميريد به يكي از اتاقا توي راهرو سمت راستِ همون قسمتي ك نوشته طب الاطفال اونجا تست قد و وزون و ... را ميگيره بعد ميريد صندوق كل ٥٢٥ درهم را ميديد و يه رسيد و دو تا برگه از صندوق براي ازمايش خون و xray ميگيريد .
اول آزمايش خون را ميديد ( اون خط آبيه كف سالن را كه دنبال كنيد بهش ميرسيد) بعد هم ميايد همونجا كه از آسانسور پياده شديد يه در شيشه اي هست ميريد داخل برا xray و منتظر ميمونيد تا صداتون كنن و بعد كه تموم شد بريد همون قسمت طب الاطفال و بگيد كه xray تموم شد. بهتون ميگه بشينيد تا صداتون كنم.
اگه مثه ما ساعت ٧:٣٠ صبح اونجا باشيد تا ١٠:٣٠صبح نوبت دكتر ميشه و طرفاي ١١ كلا كار تمومه
دكتر شكولا هم كه اول ازتون آزمايش خونتون را ميخواد( همون آنتي بادي) و بعد هم چند تا سؤال ميپرسه راجع به سوابق بيماري و عمل و... و بعد هم ك ميريد رو تخت برا معاينه ( بدترين جاشD: )
در آخر هم كه بهتون ميگه كي بيايد جواب را بگيريد( من امروز صبح كه پنج شنبه باشه رفتم گفتن يه شنبه نه شب بيا بگير جواب را) ، توي همون بيمارستان هم مليكا خانم را ديديم و هماهنگيا را انجام داديم برا صبح مصاحبه( من با يه نفر ديگه كه توي همين سايت باهاشون آشنا شدم -آقا ياسين عزيز- و پدرم رفتم و نفري ١٥٠ درهم درومد
بعد بيمارستان هم كه اولين تجربه را با مترو داشتيم تو برگشت از بيمارستان كه فهميديم چقدر استفاده از متروشون راحته يه دوبار كه بريد كامل راه ميافتيد!
خلاصه صبح ساعت چهار اومد دنبالمون و ساعت ٥:٤٥ دم سفارت بوديم و هفت رفتيم داخل، اول كيفتون را ميذاريد داخل دستگاه كه چك بشه ، يه شماره نوبت ميگيريد و بعد ميريد تو يه سالن ديگه و منتظر ميشينيد كه صداتون كنن بريد به يه ساختمان ديگه ( توي اون ساختمان مصاحبه و گرفتن مدارك انجام ميشه). ميشينيد تا توي مانيتور شمارتونا اعلام كنن براي تحويل مدارك( مداركي ك گرفت اصل و ترجمه ديپلم و پيش دانشگاهي- اصل و ترجمه كارت ملي وشناسنامه- ترجمه گواهي اشتغال به تحصيل - تمكن مالي- دو قطعه عكس پنج در پنج- پاسپورت و كپي صفحه اول - نامه دعوت به مصاحبه - كانفرميشن فرم ٢٦٠و مدارك nmc بود) تمام مدارك كپي هاش بهش پانچ شده بود.
مدارك را گرفتن و يه برگه آبي دادن گفتن برو باجه يك ٣٣٠ دلار را بده . بعد از پرداخت رسيدش را به همون خانمي ك مدارك را گرفته بود دادم( يه خانم پاكستاني بود فكر كنم ،كه به شدت بد اخلاق بود اما زياد ناراحت نشين اگه باهاتون بد برخورد كرد چون اخلاق كسي كه مصاحبه ميكنه خيلي عاليه)
بعد دوباره نشستم تا صدام كنن برا انگشت نگاري و در آخر هم كه براي مصاحبه صدام زدن. نكته جالب اينكه ميگفتن آفيسر مريض شده و نيست و يه خانمي از آمريكا اومدن جاي ايشون كه خدا را شكر خيلي خوش اخلاق بودن و كلا فازشون و بعضي سؤالاشون با چيزايي كه تو اين سايت خوندم فرق داشت.
سؤالا: سربازي رفتي؟ نه چون دانشجوام
دانشگاه اصفهان هستي درسته؟ بله
تو آمريكا خانواده داري يا دوست؟ دوستم اونجاست
ميخواي جيكار كني؟ درس بخونم و برم سر كار و زندگي كنم
از تمكن سؤال نپرسيد!!
كجا ميخواي بري؟ نيو جرسي
تو دانشگاه تا حالا TA ( ميشه همون teacher assistant) بودي؟ من چون نميدونسم جواب اين سؤال چه تأثيري داره گفتم استادم بهم پيشنهاد داد وقت نداشتم
و در آخر هم خدا را شكر اون برگه صورتي را داد و گفت چهار شنبه بيا ويزات را بگير و ساعت ده اومديم از سفارت بيرون.
نكته ديگه اين كه اين خانم كه مصاحبه ميكرد قشنگ نگاهتون ميكرد ، ميخنديد و سؤالات را ميپرسيد و بعد تايپ ميكرد، بر خلاف چيزايي كه شنيده بودم!

[Siamak]

سلام دوستان عزیز

بالاخره نوبت ما شد برای نوشتن سفرنامه

ثبت نام در لاتاری 2016 و برنده شدن

خدمتتون عرض کنم که برای سال 2015 تصمیم گرفتیم با خانم برای لاتاری ثبت نام کنیم .توی خونه با گوشیم عکس گرفتیم و فرم ثبت نام رو پر کردیم ولی خوب قسمت نبود و برای سال 2015 برنده نشدیم .سال بعد دیگه به خانمم چیزی نگفتم و با همون عکسهایی که پارسال تو خونه گرفته بودیم ثبت نام کردم. خانم خبردار نشد خلاصه . چند ماه بعد ( اردیبهشت ماه ) یک روز نشسته بودیم به اتفاق نهار میخوردیم که خانمم سوال کرد : راستی برای لاتاری 2016 ثبت نام کردی ؟؟؟ یهو یادم افتاد که موقع اعلام نتایج قرعه کشی شده از سر میز بلند شدم و رفتم پشت لپ تاپ نشستم که چک کنم ببینم چی شده اول کانفرمیشن نامبر خودم رو وارد کردم و همون عبارت پارسال رو دیدم بعدش با بی میلی کانفرمیشن نامبرخانم رو وارد کردم و با کمال تعجب دیدم که برنده شده .چند ثانیه هنگ بودم و تقریبا نیم ساعت طول کشید که به خانمم ثابت کنم که برنده شدیم چون باورش نمیشد .
بعد شروع کردم به سرچ کردن در مورد لاتاری و خانمم به یکی از اقوامش که اونجا زندگی میکنه گفت و اونم سایت مهاجرسرا رو بهمون معرفی کرد . خلاصه با مطالعه شبانه روزی و خوندن تاپیکهای برندگان سالهای قبل دیگه واسه خودم یه پا استاد شدم .
اولین چیزی که من فهمیدم این بود که باید خودمون رو برای همه چیز آماده کنیم و برنده شدن تو لاتاری به منزله دریافت ویزا نیست ( همونطور که توی نامه برنده شدنمون نوشته بود ) پس تصمیم گرفتیم که به هیچکس حتی خانواده هامون چیزی نگیم ( البته خانم تقلب کرد و به مادر و خواهرش گفت ) ولی من تا همین الان هنوز به پدر و مادرم چیزی نگفتم ولی تصمیم گرفتیم که دیگه امروز فردا بگیم .
توصیه میکنم برنده شدنتون رو به کسی نگید چون اگه یک درصد خدای نکرده موفق به دریافت ویزا نشید سوالات اطرافیان براتون آزار دهندست .

پر کردن فرم ها و انجام واکسیناسیون

فرمها رو پر کردیم و فرستادیم .سفارت رو آنکارا انتخاب کردیم . منتظر شدیم تا کارنت بشیم و نامه دعوت به مصاحبمون بیاد .توی این مدت هم داشتیم واکسیناسیونمون رو کامل میکردیم .البته باید بگم که یک معلم خصوصی زبان هم گرفتیم که زبانمون رو یکم تقویت کنیم .
به خاطر کیس نامبرمون که پایین بود ما برای ماه اکتبر یعنی سری اول کارنتی ها رو که اعلام کردن کارنت شدیم ولی هرچی منتظر موندیم خبری از نامه دوم نبود بازهم با مطالعه تاپیکهای سایت متوجه شدیم که چون فرممون رو یکم دیر فرستادیم نامه دوممون نیومده . همونطور که انتظار داشتیم نامه دعوت به مصاحبه ما با کارنتی های سری بعد اومد و سفارتخونه مارو خودشون به ابوظبی تغییر دادن و برای روز 17 نوامبر به ما وقت مصاحبه دادند .

سفر به دبی و انجام مدیکال


ما شنبه 14 نوامبر صبح ساعت ۱۰ رسیدیم دوبی .پرواز ما ماهان بود و هتلمون یه هتل چهار ستاره نزدیک میدان ساعت توی منطقه دیره. با ترانسفر اومدیم هتل و بعد از check in سریع رفتیم مدیکال حدود ساعت ۱۲ وارد nmc منطقه دیره شدیم.فکر میکنم چند تا بیمارستان هست برای مدیکال که ما اینجا رو انتخاب کردیم .(سعی کنید به بیمارستانی برید که توی منطقه دیره و روبروی ایستگاه متروی ابو هیل هستش چون یک خانواده 4 نفره روز مصاحبه تو سفارت به ما گفتن که به یک بیمارستان دیگه رفته بودن و نفری 1000 درهم هزینه مدیکالشون شده بود و حدود 700 درهم هم واسه واکسن اضافه داده بودن )
تا وارد شدیم و به قسمت پذیرش رفتیم از ما پرسیدن که برای ویزای یو اس اومدین و گفتیم بله و مدارکمون رو ازمون خواستن.
طبق گفته دوستانی که سفرنامه نوشته بودن از تمام مدارک ( پاسپورت،کارت واکسیناسیون و نامه دعوت به مصاحبه ) کپی گرفته بودیم و بهمراه اصلشون تحویل دادیم اما تمام کپی ها رو به ما برگردوندن و گفتن که ما خودمون باید از مدارک کپی بگیریم که صحت کپی ها هم تایید بشه .بعد اصل پاسپورت و کارت واکسیناسیون و جواب تست آنتی بادی رو بهمراه نامه دعوت به مصاحبه تحویل دادیم و یک فرم دادن که آدرسهامون رو داخلش بنویسیم .سعی کنید تمام آدرسهاتون (آدرس ایران , یو اس و محل اقامت دوبی) رو هم از قبل آماده کنید که فرم رو راحت پر کنید . اتفاقا چند تا از لیدرهایی که در ازای مبلغی کارهای مدیکال و ترانسفر ابوظبی رو انجام میدن رو هم اونجا دیدیم به ما پیشنهاد دادن که کارامون رو برامون انجام بدن که ما گفتیم خودمون انجام میدیم .
دوستان وقتی وارد nmc میشید همه چیز روتین هستش و برای انجام تمام آزمایشات خودشون راهنماییتون میکنن کلا هیچ مورد خاصی نداره و تا حدود زیادی (به جرات میتونم بگم ۸۰ درصد) از استرستون از بین میره . ابتدا یه پرستار چند تا سوال ازتون میپرسه در مورد وضع جسمانیتون بعد میرید برای اندازه گیری قد و وزن و بینایی چشمتون .بعدش یه پرستار راهنمایی میکنه برای پرداخت هزینه مدیکال که برای هر نفر ۵۲۵ درهم بود (البته بدون واکسن اضافه اگر واکسن براتون بزنن به این مبلغ اضافه میشه ) هزینه رو پرداخت میکنید و رسید میگیرید که این رسید برای دریافت جواب لازمه . بعد میرید برای عکس از قفسه سینه (x Ray ) بعد راهنماییتون میکنن واسه آزمایش خون و در آخر هم توسط یه پرستار راهنمایی میشید به اتاق دکتر که باز هم ازتون یکسری سوال میپرسه و معاینه تون میکنه ( گوش و چشم و دهان و ... ) البته دکتر ما خانم بودن که خانمم رو خودشون معاینه کردن و من توسط یک دستیار آقا معاینه شدم . و بعد به ما گفتن که میتونید تشریف ببرید اگر آزمایشتون مشکل داشته باشه فردا بین ساعت ۱۰ تا ۱۲ باهاتون تماس میگیریم برای تجدید آزمایش و اگر هم مشکل نداشته باشه دوشنبه ساعت ۸ شب جواب آمادست . ما سیم کارت نخریدیم و سیم کارتهای همراه اولمون رو استفاده کردیم ولی گفتن که ما با شماره های ایران تماس نمیگیریم و حتما باید شماره امارات باشه که ما شماره هتل همراه با شماره اتاقمون رو بهشون دادیم.حدود ساعت ۲ رسیدیم هتل و بعدش رفتیم واسه نهار .
دوشنبه ساعت 7 شب با رسید ها و برگه ای که بهمون داده بودن رفتیم بیمارستان برای گرفتن جواب مدیکال که کلا 5 دقیقه کارمون طول کشید و پاکت جواب مدیکال رو گرفتیم .
این یکی دو روز هم به گشت و گذار مشغول بودیم .پیشنهاد میکنم برای هر نفر یه کارت مترو سیلور بگیرید و براحتی میتونید همه جاهای دیدنی دوبی رو ببینید .معمولا خود هتلها هم گشت شهری دارن که میتونید از اونها هم استفاده کنید .

آماده شدن برای مصاحبه

شب قبل مصاحبه کارها مون رو انجام دادیم و مدارکمون رو دوباره چک کردیم و سعی کردیم که زود بخوابیم که صبح سر حال باشیم ولی مگه استرس میزاره ( اونم استرس بیخودی ) صبح طبق هماهنگی که با یکی از لیدرهای ابوظبی کرده بودیم ساعت 5 صبح اومد جلوی هتل دنبالمون و رفتیم به سمت ابوظبی تقریبا ساعت 6:30 رسیدیم جلوی در سفارت که قبل از ما چند نفری اومده بودن .خلاصه نشستیم روی نیمکت های جلوی در سفارت حدود ساعت 7:15 شروع کردن به پذیرش .
یه نکته رو اینجا بگم کیف بزرگ رو نمیتونید با خودتون ببرید داخل ولی کیف کوچک رو میتونید .اما توصیه میکنم که خیلی سبک برید چون مجبورید همه رو جلوی در بزارید توی دستگاه که خیلی وقتتون رو میگیره .ضمنا گوشی موبایل رو میتونید دم در تحویل بدید و یه کارت بگیرید .
ما خیلی سبک رفته بودیم کیف خانم و گوشی هامون رو گذاشتیم تو ماشین لیدر .

مصاحبه

وارد سفارت شدیم و نامه دعوت به مصاحبمون رو دیدن و بهمون شماره دادن برای قسمت ویزاهای مهاجرتی .ما هفتمین نفر بودیم .به نوبت صدا میکردن برای تحویل مدارک که دوتا باجه مخصوص داشت و دوتا خانم ایرانی مدارک رو تحویل میگرفتن .خودش بهمون گفت که چه مدارکی رو میخواد و اگر مدارک اضافی بهش بدین بهتون بر میگردونه . یکم هم جدی بود .

مدارک :
اصل پاسپورت اعضای کیس
نامه دعوت به مصاحبه
دوقطعه عکس 5*5 برای هر نفر
اصل و ترجمه آخرین مدرک تحصیلی شخص برنده ( یک نسخه )
اصل و ترجمه سند ازدواج ( دو نسخه )
اصل و ترجمه کارتهای ملی ( هر نفر یک نسخه )
اصل و ترجمه شناسنامه ها ( هر نفر یک نسخه )
اصل و ترجمه کارت پایان خدمت آقا ( یک نسخه )
اصل نامه تمکن مالی
پاکت مدیکال هر دونفر ( جواب X Ray بهمراه CD رو نمیگیرن )
بعد از اینکه مدارک رو تحویل دادیم یه قبض بهمون دادن که بریم باجه یک برای پرداخت نفری 330 دلار بعد از پرداخت یه رسید بهمون دادن و همراه با پاسپوت اومدیم برای اسکن اثر انگشت بعد از اسکن نشستیم تا نوبتمون بشه برای مصاحبه .همراه ما یه خانواده چهار نفره آذری زبان بودن که خیلی خونگرم بودن امیدوارم هرجا هستن موفق باشن و یک آقای مجرد اهل اصفهان که قبل از ما رفت داخل اتاق آفیسر وAP خورد و یک خانواده سه نفره تهرانی که آقا برنده اصلی بودن و ایشون هم AP خوردن که امیدوارم همگی زودتر کلیر بشیم .
شماره ما رو خوندن و رفتیم داخل اتاق آفیسر برای مصاحبه . رفتیم داخل و سلام کردیم و آفیسر هم سلام کرد و از ما خواست که بشینیم .آفیسر یه خانم سفید با موهای خیلی کوتاه بسیار خوش رو بودن . رو به خانمم گفت شما خانم ... هستید و خانمم تایید کرد و بعد از من پرسید شما آقای سیامک و منم گفتم بله .از ما خواست که دوباره دستامون رو برای اسکن اثر انگشت روی اسکنر بزاریم و به ما گفت این به منزله قسم هستش .من چون پاسپورتم رو عوض کرده بودم قبلش بهش گفتم و اون هم گفت که اشکالی نداره و بعد هم اسکن اثر انگشت گرفت و هم بصورت شفاهی قسم خوردیم .
بعد از خانمم پرسید :
آیا اونجا کسی رو دارید؟ بله ...
این آدرسی که دادین مال کیه ؟ ....
شغلتون چیه ؟ حسابدار
کجا کار میکنید ؟ خانمم اسم شرکت رو گفت (شرکت خصوصی )
دوباره از خانمم پرسید اونجا کسی رو دارید ؟ که تا خانمم اومد جواب بده خودش با خنده گفت که اینو قبلا پرسیدم و شروع کرد به خندیدن
بعد از من پرسید :
سربازی کجا بودی؟ ارتش
نیروی هوایی یا زمینی ؟ نیروی زمینی
شغلت چیه ؟ ...
همین و مصاحبه ما کلا یک دقیقه طول کشید به خانمم گفت با ویزای شما موافقت شده و یک کارت کوچک صورتی رنگ داد به خانمم که داخلش نوشته شده بود روز پنجشنبه ساعت 2 بعد از ظهر برای دریافت ویزا مراجعه کنید .
به من هم گفت شما شامل AP شدین و یک برگه سفید داد و گفت از دوماه دیگه هر هفته سایت رو چک کنید .
دقیقا همونطور که پیش بینی کرده بودیم . با خوشحالی از اتاق آفیسر اومدیم بیرون و همه متوجه شدن که چی شده و شروع کردن به تبریک گفتن .از سفارت اومدیم بیرون و عازم دوبی شدیم .
پنج شنبه دوباره با یکی از لیدرها رفتیم ابوظبی و ویزای خانم رو گرفتیم .حالا من منتظر نشستم توی صف AP خورده ها و منتظر کلیر شدن هستم

امیدوارم همه دوستان ویزا دریافت کنن .یکضرب و دوضربش واقعا مهم نیست . سعی کنید به خودتون زیاد سخت نگیرید چون واقعا مصاحبه توی پروسه مهاجرت شاید 5% قضیه باشه و اصل ماجرا زمانی شروع میشه که شما پاتون به سرزمین آرزوها میرسه .

آرزوی موفقیت برای همه دوستان دارم

[farnaz100]

خب بالاخره نوبت ماهم شد. من کلی از سفرنامه های دوستان سالهای قبل استفاده کردم و امیدوارم که سفرنامه کوتاه ما هم بتونه کمکی به دوستان بکنه
واکسیناسیون
ما بعد از مشاهده اسممون تو سایت شروع به زدن واکسن ها کردیم. من و همسرم سه دوره هپاتیت ، دو دوره MMR دو دوره TD(همسر) و یک دوره خودم، آنفلونزا، تست انتی بادی ابله مرغون و برای دخترم هم واکسن شش سالگی و آنفلونزا زدیم. واکسن ابله مرغون رو هم به توصیه دکترش قرار شد تو دبی بزنیم .
بعد از زدن واکسنها یکهفته مونده به سفر کارت بین المللی واکسیناسیون رو گرفتیم و یک دوره td برای همسرو دو دوره td هم برای من وارد کارت شد. دقت کنین فاصله بین واکسن های td بیشتر از 10 سال نباشه. نتیجه تست انتی بادی هردو هم رو هم وارد کارت کردند.

مقدمات سفر:
تو نامه دعوت به مصاحبه، محل مصاحبه از انکارا به ابوظبی تغییر پیدا کرده بود. بنابراین همه تحقیقات چند ماهه من بی فایده شده بود (من تمام تاپیک سفر به انکارا و سفرنامه های انکارا رو خونده بودم)  و دوباره باید شروع به تحقیق می کردم. بعد از مطالعه تاپیک ها و پرس و جو تصمیم گرفتیم هتل رو تو دبی منطقه دیره بگیریم. بنابراین هتل 5 ستاره موون پیک تو منطقه دیره نزدیک به ایستگاه مترو ابوبکر به مدت 5 شب و ویزا رو از طریق آژانس، پرواز امارات از طریق دفتر هواپیمایی امارات و بیمه نامه مسافرتی سامان بصورت انلاین برای یک هفته گرفتیم و مدارک مورد نیاز رو ترجمه و جمع اوری کرده و اماده سفر شدیم.

سفر به دبی و مدیکال:
پرواز ما ساعت 5 صبح روز چهارشنبه به سمت دبی انجام شد. تو ترمینال از کانتر کنار فری شاپ سیم کارت رایگان اتصالات گرفتیم و 25 درهم شارژ کردیم. بعد از خرید از فری شاپ از فرودگاه خارج شده و با تاکسی به هتل رسیدیم. چمدونها رو تحویل هتل دادیم و با تاکسی به سمت بیمارستان رفتیم. روند کار تو بیمارستان رو دوستان قبلا توضیح دادن. ماهم دقیقا همون روند رو داشتیم. پنج قطعه عکس ، کارت واکسن، نتیجه تست انتی بادی و نامه دعوت به مصاحبه رو تحویل گرفتن و بعد از کپی گرفتن پس دادن و ادرس تماس دبی و امریکا رو وارد فرم کردیم. 525 درهم برای خودم و همسرم و 650 درهم برای دخترم پرداخت کردیم. بعد از انجام ازمایشات و عکس از قفسه سینه به اتاق دکتر رفتیم. یک سری سوالات رو مثل سابقه بیماری و سفر خارج از کشور تو یکسال اخیر جواب دادیم و معاینه شدیم. در نهایت هم دکتر دوتا واکسن (انفلونزا و ابله مرغون) برای دخترم نوشت (370 درهم). واکسن ها رو زدیم. و رسید رو گرفتیم. قرار شد برای گرفتن جواب ساعت نه و نیم شب روز یکشنبه مراجعه کنیم. به هتل برگشتیم و اتاق رو تحویل گرفتیم و این چندروز باقیمانده رو به تفریح و گردش گذروندیم.
دوتا کارت نقره ای مترو به مبلغ 25 درهم که فکر کنم 19 درهم شارژ داشت خریدیم و گاهی ازش استفاده کردیم. برای ترنسفر هم ما هیچ کسی رو تو بیمارستان ندیدیم. درواقع هیچ ایرانی رو ندیدیم !

روز مصاحبه:
شب قبل از مصاحبه ساعت 8 رفتیم بیمارستان و جوابها رو گرفتیم.مدارک رو چک کردیم و داخل کیف معروف فایل بندی شده قرار دادیم و اماده شدیم
با یکی از اقایون از تهران تماس گرفته بودیم و با توجه به اینکه سه نفر بودیم و نمی خواستیم اون موقع صبح با یه بچه کوچیک تو خیابونای دبی دنبال همسفر بچرخیم رو مبلغ 350 درهم پیشنهادی خودشون برای یه ماشین دربست به توافق رسیده بودیم.تو دبی دوباره باهاشون تماس گرفتیم و قرار شد دوشنبه صبح ساعت 5 بیان دنبالمون. بماند که شب قبل از مصاحبه تماس گرفت و گفت نمی تونه بیاد و یکی دیگه رو فرستاد دنبالمون و علی رغم اینکه همون شب دوباره هردوشون گفتن که ماشین دربست در اختیار شماست و صبح مصاحبه اقای راننده تو ماشین اعلام کرد که یه مسافر دیگه هم داره!!و کلی عذر و بهانه اورد که مجبور بوده قبول کنه و ...
قبل از ساعت 7 رسیدیم سفارت و رو نیمکت نشستیم. با نشون دادن پاسپورت و نامه دعوت به مصاحبه وارد سفارت شدیم. تعدادی از دوستان و هموطنای عزیز رو تو سفارت دیدیم و مشغول صحبت شدیم. ساعت 8 بر اساس شماره ها یکی یکی صدا زدن و مدارک رو تحویل گرفتن. مدارکی که از خواستن:
نفر اول:
اصل و ترجمه و کپی شناسنامه، اصل و ترجمه و کپی کارت ملی، اصل و ترجمه و کپی کارت معافیت سربازی، اصل و ترجمه و کپی سندازدواج ، اصل و ترجمه و کپی اخرین مدرک تحصیلی، اصل نامه تمکن مالی، پاکت مدیکال، کپی پاسپورت، نامه دعوت به مصاحبه
نفر دوم:
همه مدارک بالا بجز کارت سربازی ، مدرک تحصیلی و نامه تمکن مالی
خانومی که مدارک مارو تحویل میگرفت یه خانوم ایرانی مهربون و صبور بود. بعد ازین مرحله نوبت انگشت نگاری و پرداخت هزینه بود. بعد از چند دقیقه شماره ما اعلام شد و برای مصاحبه رفتیم باجه 7. افیسر یه اقای جوون و خوشرو بود. بعد از سلام و خوش امدگویی اول انگشت نگاری شدیم و بعد اصل مدارک رو بهمون پس داد. بر خلاف مصاحبه های قبلی که تو سایت خونده بودم از ما فقط در مورد یک موضوع سوال کرد. از همسرم که برنده اصلی بود در مورد کارش و دولتی یا خصوصی بودن محل کار و از من هم همینطور. فقط همین! ما هردو کار دولتی داریم و پیش بینی میکردیم AP بخوریم .
بعد هم یه کاغذ سفید از تو پرونده دراورد و رو قسمت مراحل اداری رو تیک زد و گفت از دوماه دیگه سایت رو چک کنیم. به همین راحتی. کلا سه دقیقه هم طول نکشید. درواقع میشه گفت راحتترین قسمت پروسه همین قسمت سفارت بود. پاسپورت ها رو تحویل گرفتیم و خداحافظی کردیم.
از سفارت خارج شدیم و با همسفرمون که خوشبختانه ویزای یکضرب گرفته بود برگشتیم دبی. هتل رو تحویل دادیم و شب به سمت تهران حرکت کردیم.
دوستان عزیز من سعی کردم سفرنامه رو خلاصه بنویسم چون می دونم سفرنامه های کامل و با جزییات فراوون تو سایت هست که من خودم هم کلی ازشون استفاده کردم. اگر سوالی داشتین بخصوص دوستانی که بچه دارن خوشحال میشم کمکتون کنم.

[Ali Sepehr]

دوستان سلام

اخیرا با معضلی به نام سفرنامه هایی که با فرمت PDF و در سایتهایی خارج از سایت مهاجرسرا بارگذاری می شود مواجه شدیم که متاسفانه بعضی از این سفرنامه هایی که حجم زیادی دارند غالبا کپی برداری شده از مطالب آزاد همین سایت بنام جمع آوری کننده هستند و مطلب جدیدی ندارند و این امر باعث کم رغبتی سایر دوستان در تولید محتوای جدید می شود و اصل روال سفرنامه نویسی که در این سایت از سالیان گذشته بابت شده بود را به مخاطره می اندازد و وقتی به گردآورندگان این مطالب هم تذکر داده می شود که این امر ترافیک سایت را کم می کند و حلاف قوانین سایت هست و همچنین پیامد های بعدی دارد متاسفانه با فرافکنی سعی در وارونه نشان دادن حقیقت می کنند و با بکار گیری الفاظی نظیر مهم نبودن ترافیک سایت برای ما!!! (سایتی که همه اطلاعاتشان را از آن بدست آوردند و همین مطالب را از همین سایت کپی کردند) و یا رفتار خارج از قاعده شان سعی در بهم ریختن نظم این انجمن دارند.

برای توضیح عرض می کنم که بنده و سایر مدیران مهاجرسرا دوست داریم این سایت با مطالب زیاد و مفید در اختیار همه کاربران قرار گیرد اما راه و روش آن احترام گذاشتن به نام مهاجرسراست و خروج از این سایت باعث پراکنده شدن مطالب می گردد.

برای مثال دوستانی که سفرنامه شان را بصورت PDF که توسط موتور های جستجو قابل ذخیره نیست در سایت های بارگذاری رایگان قرار می دهند و لینک آن را در سایت قرار می دهند نمی دانند که این سایت ها اعتباری ندارند و هر زمانی که دلشان بخواهد می توانند بدون اطلاع مطالب را از دیتابیس های خود خارج کنند. یا بعضی از این سایت ها به ازای هر دانلود مبالغی را به دارنده مطلب پرداخت می کنند که شاید قصد بعضی از این کاربران دریافت این مبالغ است.

بهرحال مدیریت سایت بشدت با این امر برخورد می کند و دست تک تک کسانی که بدون چشمداشت سفرنامه خود را در این تاپیک ها قرار می دهند را می بوسد.

[Norton1]

بعد از گذشت سه ماه تصمیم گرفتم سفرنامه مصاحبه خودم توی ابوظبی براتون بنویسم.
تاریخ مصاحبه من 26 اکتبر بود. ما توی ابوظبی فامیل داشتیم و یک هفته زودتر با ایران ایر رفتیم دبی و از اونجا اومدن دنبالمون و رفتیم ابوظبی. یعنی از قیمت هتل و اینجور چیزا اطلاعی ندارم ولی برای بلیط رود اقدام کردم نفری هر طرف 230 تومان شد.
بعد از رسیدن فرداش زنگ زدیم NMC ابوظبی بهمون گفت ساعت 10 صبح هر وقت بیاید میشه و نیازی به وقت گرفتن نیست. روزی که رفتیم بیمارستان چندتا ساختمان بود و ما ساختمون دوم بودیم راستی پای تلفن به ما گفت باید بیاید دکتر داخلی. فکر کنم رفتیم طبقه چهارم. اونجا سریع خود نگهبان راهنمایی کرد به پذیرش. اکثر کارمندها چینی و هندی بودن و یک فرم پر کردم و کارت واکسن ها را کپی گرفت و اصلش بهمون داد و گفت پشت در اتاق 207 بشنید تا نوبتون بشه.
وقتی نوبتمون شد رفتیم داخل یک دکتر هندی بود از من سوال کرد جراحی داشتی و سیگار میکشی یا نه و مصرف الکی دارم یا نه و قرص خواص و بیماری خواصی دارم یا نه و گفت برو روی تخت و پیراهنم در آوردم و نفس عمیق و قد و وزن چک کرد و خانمم هم به همین صورت ولی به پرستار خانم زنگ زد اومد معاینه کرد.
بعد از اون گفتن برید طبقه پایین عکس رادیولوژی و آزمایش خون و بعد برگشتیم جای اول گفت 25 اکتبر صبح ساعت 11 بیاید جواب بگیرید.
وقتی رفتیم جواب گرفتیم هر نفر دوتا پاکت بود. راستی دونفر تقریبا 1200 درهم شد.
روز مصاحبه:
ما ساعت 7 صبح از خونه راه افتادیم. وقتی رسیدیم دم در سفارت خانمم یه کیف کوچیک دستش بود و مامور سفارت که انگار مسلسل تو دستمون دوید و گفت بذارش توی ماشین. موبایل میشد ببرید فقط دم در میگیرن.
دوتا صف بود. توی صف اول برای نشان دادن برگه مصاحبه و پاسپورت ها است و بعد صف دوم برای ورود. وقتی میری داخل مثل فرودگاه میگردن و از زیر ایکس ری رد میشی.
بعد از یک مسیر کوتاه به یک سالن بزرگتر میری که اونجا بهت نوبت میدن و میشنی و انتظار میکشی برای تحویل مدارک.
باجه های تحویل مدارک فارسی زبان ها جدا هست. و قتی نوبت ما شد که شماره 627 بودیم یک خانم چاق بداخلاق ایرانی بود که یکی یکی مدارکمون گرفت و فیش پرداخت 330 دلار داد تا برم پرداخت کنم. اصل کارت سربازی هم یادم رفته بود و اصلا از من نخواستن.
بعد دوباره نشستیم. حدود 20 تا کیس لاتاری ایرانی بودیم. دو جا برای مصاحبه بود یکی باجه و یکی یک اتاق که یکسری صدا میزدن توی اتاق و یکسری باجه.
البته قبل از مصاحبه انگشت نگاری هست که باید روی اسکنر محکم انگشتاتون فشار بدی. مثل دستگاه انگشت نگاری توی ایران مثلا برای تعویض کارت ملی که برید اونجوری
قبل از ما یک آقا و خانم پیر بودن یک یکضرب گرفتن و یک آقای جوان و همه AP خوردن.
نوبت ما توی باجه 11 شد و یک خانم آمریکایی بود که خیلی جالب فارسی صحبت میکنه و خیلی هم خوش برخورده. از من پرسید شما آقای فلانی هستید. گفتم بله. و از من قسم گرفت که هرچی میگم راست باشه و دوتامون قسم خوردیم و پرسید کارم چیه گفتم پوشاک و دانشگاهام پرسید و گفت جایی بغیر از ایران زندگی کردم گفتم بله فلان جا و یه شوخی کرد و گفت چند سال ازدواج کردید گفتیم 8 سال گفت بچه داری گفتم نه . گفت فعلا نه ولی توی آمریکا آره.
آخرشم گفت همه چیز خوبه و جای نگرانی نیست و فقط یک سی وی برام ایمیل کن و تا سه ماه طول میکشه .
دیگه فشار مصاحبه از روی ما برداشته شد و ما برگشتیم خونه.

اصلا استرس نداشته باشید اصلا مصاحبه نیست. یه جور خوش و بش هست.
این را در نظر بگیرید آفیسر دنبال دلیل برای ندادن ویزا به شما نیست. اونا اونجا نشستن به شما ویزا بدن. چون مهاجرا براشون سود دارن.

ما 3 فوریه کلیر شدیم. و 10 فوریه هم ایشو شدیم. البته دادم دفتر آژانس هواپیمایی زیر هتل پارس شیراز برام پیکاپ کرد.
موفق باشید.

[Rira_1982]

٢٠ بهمن ماه ١٣٩٤
٩ فوريه ٢٠١٦
بالاخره نوبت به من رسيد تا سفرنامه خودمون رو براتون بنويسم و در اختيار دوستان مهاجرسرايي بذارم.
اول از همه از گردانندگان اين سايت و دوستان عضو در اين سايت تشكر ميكنم كه تجربيات ارزشمندشونو بدون هيچ چشمداشتي در اختيار ما گذاشتن.
حداقل من خودم رو ميگم كه در ابتداي راه لاتري در يك ندانستن محض درمورد مسائل اين پروسه بودم اما با تجربياتي كه دوستان در اختيارمون گذاشتن الان ميتونم به راحتي ديگران رو راهنمايي كنم.
يك تشكر ويژه هم از گروه ٢٠١٥ دارم كه ما از نيمه راه با اونا هم قدم شديم و لحظه لحظه هاشونو ديديم و درك كرديم.
براتون آرزوي موفقيت دارم.
باز هم ممنونم.

و اما ...
ما پنج شنبه ١٥ بهمن ماه (٤فوريه٢٠١٦) وارد دبي شديم و مستقيماً به nmc رفتيم و ويزيت شديم و عكس قفسه سينه و آزمايش خون و ... . دكتر شوكلا هم در كمال ناباوري با اينكه دختر من واكسيناسيونش كامل بود (به جز واكسن آبله) حتي پنوموكوك رو هم زده بود اما ٤ تا واكسن براش زد و دو روز تب رو به دخترم هديه كرد.
به هر حال
يكشنبه شب جواب مديكالمون آماده شد و ما سه شنبه صبح ٢٠ بهمن ماه (٩فوريه٢٠١٦) نوبت مصاحبه داشتيم.

ساعت ٤/١٥ صبح سه شنبه اومدن دنبالمون و حدود ٦ صبح به سفارت رسيديم. اول به نظرم خيلي زود اومده بوديم ولي وقتي ديدم بعد از مدتي چقدر سفارت شلوغ شد فهميدم كه كار درستي بوده زود اومدنمون.
وقتي وارد سفارت شديم و بهمون شماره دادن ما چهارمين كيس بوديم اما به خاطر داشتن بچه كوچك ما دومين كيسي بوديم كه كارامونو انجام دادن.
ابتدا مدارك رو كه ازقبل كامل كلاسه بندي كرده بودم تحويل دادم، اول مدارك خودم بعد همسرم و در آخر دخترم.
اينو بگم كه فقط آخرين مدرك تحصيلي منو خواستن (ليسانس) و مدرك تحصيلي و شغلي از همسرم نخواستن و اسنادي رو هم كه ترجمه كرده بوديم نخواستن. اما براي دخترم چون خارج از ايران به دنيا اومده علاوه بر شناسنامه ايراني گواهي تولد كشوري كه توش به دنيا اومده بود رو هم خواستن.
بعد از تحويل مدارك به باجه پرداخت پول رفتم و ٩٩٠ دلار پرداخت كردم و بعد از اون انگشت نگاري انجام شد.
بعد از اون منتظر نشستيم تا به اتاق ١٢ براي مصاحبه بريم. شماره مون كه اعلام شد داخل اتاق رفتيم . يك آقاي جوون و خوش برخورد بودن به اسم "نيك" ، آقاي استيو ديگه اون قسمت نيستن و ظاهراً ارتقاء شغلي پيدا كردن( اينو يكي از ايرانيايي كه اونجا بودن گفتن).
آفيسر از دست چپ من و همسرم دوباره اسكن گرفت به خاطر دخترم.
و بعد از اون پرسيد كسي رو امريكا دارين ؟
كه گفتيم فاميل همسرم در امريكا هستن .
از من در مورد شغل و تحصيلاتم پرسيد (خانه دار و ليسانس) كه در حقيقت خودش ميدونست و شغل همسرم رو هم پرسيد( همسرم سربازي معاف بودن و شغلشون غير دولتي هست).
و بعد از اون گفت كه ويزاتون دوشنبه آماده ميشه چون سفارت يكشنبه تعطيله.
ما هم كه بليطمون زودتر از دوشنبه بود خواهش كرديم كه پنج شنبه ويزامونو بدن.
كه گفت قول نميدم ولي اميدوارم آماده بشه.

به همين راحتي...
اون همه استرسي كه ما ٩ ماه درگيرش بوديم به همين راحتي از بين رفت...
حالا هم مشغول چك كردن سايت ceac هستيم تا ببينيم كي كلمه issued جايگزين ميشه.
ان شاءالله كه پنج شنبه ويزامون آماده بشه چرا كه ترجيح ميديم زودتر به ايران برگرديم.
براي همه دوستان آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم همگي در راه پروسه مهاجرتمون به درستي قدم برداريم.
.
.
.

امروز ٢١ بهمن ماه ويزاي هر سه نفرمون issued شد.
شاد باشيد.

[سعید صادقی فر2]

22/12/1394 12/03/2016
سلام به همه دوستان مهاجرسرایی .
اول تشکر میکنم از مدیریت سایت و همه همکارانشون و از دوستان 2015 که واقعا خیلی کمک کردن.
و همچنین دوستان 2016 که زحمت کشیدن سفرنامه هاشونو گذاشتن واقعا مفید بود و شخصا خیلی استفاده کردم.
من هم به رسم هر ساله سفرنامه خودمو نوشتم که ادای دینی کرده باشم به همه دوستانی که بنده حقیر رو در این مسیر همراهی کردن.
امیدرام سفرنامم بتونه کمکی بکنه به دوستانی که هنوز نرفتن مصاحبه.
بعد از ارسال فرم ds 260 طبق اطلاعاتی که از تاپیک 2015 به دست آورده بودم میدونستم بهمن یا اسفند نهایتا فروردین دعوت به مصاحبه میشم . بنابراین برنامه ریزی کردم که واکسنارو به موقع بزنم. از مهر شروع کردم به زدن واکسن.نامه دعوت به مصاحبه اومد تاریخ مصاحبم 8 مارچ تعیین شد.رفتم آژانس برای 5 مارچ بلیط اوکی کردم . تور گرفتم با ویزا و هتل و هواپیما یک هفته شد 2 تومن.
یک هفته قبل از سفر رفتم دنبال نامه تمکن مالی و پرداخت عوارض خروج از کشور و گرفتن حواله ارز مسافرتی.
پروازم شنبه 5 مارچ* 15 اسفند* 7 صب بود. تا رسیدم هتل ساعت 12:30 شد.رفتم ناهار و ی استراحت کوتاه ساعت 16 رفتم به سمت nmc .
حتما یه کارت مترو بگیرین به رنگ خاکستری هست , بهش میگن nol. چون خیلی از مسیرها ک بخاین برین ایستگاه مترو داره و با تاکسی گرونتر در میاد.

Nmc

طبق گفته دوستان nmc روبروی ایستگاه مترو ابوهیل هست. وقتی رسیدم رفتم طبقه m اونجا اولین کارمند که دیدم گفتم us embassy میز پذیرشو نشونم داد.دوتا منشی آقا بودن نامه تعیین وقتو گذاشتم روی میز و گفتم us embassy نامه کانتکنو داد پر کردم ک سوالاش هم به فارسی هم انگلیسی بود ی چندتا برگه هم امضا کردم.
مدارکی که از من گرفت
1- نامه تعیین وقت
2- 4 یا 5 تا عکس دقیق یادم نیست
3- کارت زرد
4- پاسپورت
منتظر نشستم تا صدام کنه با ی خانمی رفتم برای فشار خون و قد و وزن و معاینه چشم. بعد راهنماییم کرد رفتم x ray بعد آزمایش خون بعدشم رفتم پولو واریز کردم 525 درهم . منتظر موندم تا صدام کنه, رفتم پیش دکتر شولکا . همه سوالا فارسی پرسید معاینم کرد و گفت دوشنبه شب جواب حاضره و من هم دوشنبه جوابو گرفتم.
اونجا خودشون راهنماییتون میکنن که کجا برید و چیکار کنید . اصلا نگران نباشید.

رفتن به ابوظبی

یکشنبه من با یه ترنسفر هماهنگ کرده بودم برای سه شنبه صبح. به من گفته بود که برای سه شنبه مسافر داره و کرایشو 150 باهام حساب می کنه.
یک درصد احتمال دادم که ممکنه ترنسفر اوکی نشه بنابراین دوشنبه صبح رفتم که ایستگاه اتوبوس ابوظبی پیدا کنم و بدونم اتوبوسهای ابوظبی کجا وامیستن . با اینکه بچه ها گفته بودن ساعت 5 اولین اتوبوس حرکت میکنه اما من از مسئولش پرسیدم که مطمن شم و گفت هر 10 دقیقه یه اتوبوس میره.
دوشنبه ساعت 8 شب زنگ زدم به ترنسفر و گفت مسافر نداره و اگه میخوام باید دربست حساب کنم منم قبول نکردم جون هزینش برام سنگین میشد 400 تا .همون موقع رفتم ایستگاه مترو کارت مترو 60 تا شارژ کردم چون اتوبوسهایی که میرن ابوظبی حتما باید کارت بکشید و پول نقد اصلا نمیگیرن
سه شنبه صب ساعت 3:30 بیدار شدم یه دوش گرفتم و یه چیزی خوردم ساعت 3:50 سر خیابون بودم یه دقیقه نشد یه تاکسی جلوم وایستاد. گفتم bus station alghubaibe # اسم استگاه اتوبوس الغبیبه هست # گفت ok . تقریبا 4:15 ترمینال بودم. بعد از 15 دقیقه دیدم پشت سرم کلی مسافر وایستاده. ساعت 5:05 اتوبوس حرکت کرد.
ساعت ابوظبی 10 دقیقه از دبی جلوتره . پس زمانیکه که میرسید اینو تو زمان بندی هاتون در نظر داشته باشید .
به زمان ابوظبی 7:15 ایستگاه ابوظبی بودم زود رفتم سر خیابون که ماشین بگیرم . اما متاسفانه تاکسی ها پشت چراغ قرمز منتظر بودن. همون موقع یه شخصی اومد گفتم us embassy گفت اوکی. ساعت 7:40 جلو سفارت بودم .
کاملا به موقع رسیدم و از این بابت کلی خوشحال شدم.
کل هزینه رفت و برگشت من شد 130 درهم


سفارت

جلوی گیشه برگه نعیین وقت و پاسپورت دادم و درو زد رفتم داخل . همه چیو تحویل دادم . کیف با خودتون نبرید . پاکتی که nmc بهتون میده مدارکتونو بزارید داخلش و اون پاکتو ببرید .
من مستقیم رفتم داخل ساختمون اصلی .## اینکه یه سری دوستان میگن اول رفتیم تو یه سالن منتظر موندیم , اونجا سالن انتظار هست و برای اینکه گرما و یا سرما شمارو اذیت نکنه افرادو هدایت میکنن به اون سالن و اصلا در حالت عادی نیازی نیست اونجا متظر باشید##.
من نفر سوم بودم . اون روز کلا 4 تا کیس لاتاری بودیم.

تحویل مدارک و مصاحبه

وقتی وارد سالن میشید بهتون یه شماره میدن . بعد از حدود نیم ساعت انتظارو اومدن کارمندا شمارها اعلام شد .
شماره من اعلام شد و رفتم مدارکو بدم. به محض اینکه رسیدم پای باجه مدارکمو گذاشتم روی میز و همرو جدا کردم , تحصیلی و ترجمه هاش یه طرف , مدارک شناسایی یه طرف ,
به من گفت مدارکتو بده . من از دیپلم تا لیسانس به همراه ریز نمراتشون تحویل دادم . گفت این همه مدرک نیاز نبود فقط مدرک آخرت کافی بود ولی با این حال تمام مدارک تحصلی رو گرفت . اخرین مدرکمو گذاشت رو و بقیه زیرش.
مدارکی که از من گرفت
1- مدارک تحصیلی از دیپلم تا لیسانس به همراه ترجمه و کپی پانچ شده بهش
2- شناسنامه به همراه ترجمه و کپی
3- کارت سربازی به همراه ترجمه و کپی
4- دوتا عکس
5- نامه دوم یا همون تعیین وقت
6- نامه تمکن مالی
ترجمه کارت ملی از من نگرفت و فکر کنم اصلا نیازی نباشه.به نظرم شما ببرید شاید از شما خواست.
بعد گفتش برو پول بریز.باجه 1 رفتم 400 بهش دادم و باقیشو بهم برگردون 330 دلار باید پول واریز کنید.
منتظر نشستم تا شمارمو اعلام کنه برای اثر انگشت. اونم انجام شد
دوباره انتظار برای مرحله پایانی . آفیسر با بلندگو شمارهارو اعلام میکنه.نوبت من شد
درو باز کردم آفیسر با لبخند سلام کرد وگفت خوبی. گفتم سلام خوبم شما خوبی
نشستم روی صندلی.اصل مدارکو تحویلم داد گفت دست چپتو بزار رو دستکاه که اثر انگشت بگیره. وقتی گرفت گفت این به منزله قسم هست یعنی هر چی که شما میگی راست هست.
گفتم چند لحظه صبر کنید توی فرم 260 چندتا اصلاحی دارم. گفت مشکلی نیست. اصلاحی هارو گفتم و انجام داد.
سووالات شروع شد. آفیسر تمام مدت میخندید منم سعی کردم حس خوشحالی خودمو و لبخندمو حفظ کنم من تمام سوالاتو با لبخند و با اعتماد به نفس جواب میدادم . هر سوالی که میپرسید بلافاصله جواب میدادم. سعی کنید وقتی میخواین جوابشو بدین تو چشماش نگاه کنید .
اونجا کسی رو داری ؟ بله
تاحالا رفتی پیشش ؟ نه
آخرین مدرک تحصیلیت چیه ؟ لیسانس
شغلت چیه ؟.......
ی توضیح راجب شغلم خواست که من با ذکر مثال براش توضیح دادم و به عبارتی مطلبو باز کزدم
سربازی رفتی ؟
علت معافیت ؟
همینارو پرسید . بعدش برگه صورتی رو گذاشت رو میز و من مات و مبهوت نگاه میکردم که آیا واقعا این برگه ماله منه ؟ یا دارم خواب میبینم.
گفت پنج شنبه می تونی بیای ؟ من همینطور ذول زده بودم بهش که دوباره پرسید پنج شنبه میتونی بیای؟ من با چشای گرد شده و لبخندی که نشان از خوشحالی من بود گفتم بله بله میام. گفت ساعت 14 اینجا باش . تا زمانی که از در برم بیرون 2 بار ازش پرسیدم که پنج شنبه ... از تعجب من خندش کرفته بود.
کل مصاحبه همین بود . و من هنوز فکر میکنم که دارم خواب میبینم و باورم نمیشه. به هر حال با دعاهای شما دوستان من این مرحله نفس گیرو رد کردم .
امیدوارم همه دوستان یکضرب بگیرن و اگر خدای نکرده کسی ای پی میخوره خیلی زود کلییر بشه.
اگر جایی نقص داره ویا چیزی رو فراموش کردم عذر میخوام و توی تاپیک بپرسید و من پاسخگو خواهم بود

[moh.saee]

با سلام
بالاخره نوبت من هم شد که برم مصاحبه و از تجربیاتم برای شما بنویسم. خیلی از موارد در سفرنامه کامل دوستان آمده و من از نقل اونها خودداری میکنم.
من با پرواز ماهان و دو روز قبل از مصاحبه رفتم. هتل رو LANDMARK GRAND HOTEL که با ایستگاه الاتحاد (UNION) فقط 5 دقیقه پیاده راه بود، انتخاب کردم. به ایستگاه مترو رفتم و یه کارت سیلور به قیمت 25 درهم که داخلش 19 درهم شارژ داره خریدم. به ایستگاه ابوهیل رفتم و ساعت 12:30 وارد NMC شدم و مراحل مدیکال شروع شد.
مدیکال:
مدارک رو تحویل دادم که شامل نامه مصاحبه، 5 قطعه عکس و فرمی بودش که اونها به من دادن که آدرسها و ... رو داخلش بنویسم. بعدش رفتم X-Ray، آزمایش خون و منتظر شدم تا دکتر معاینه کنه. دکتر من یه خانم بود و اطلاعات رو از من گرفت و معاینه بدنی هم توسط یه دکتر آقا انجام شد. بعدش دوباره به پذیرش برگشتم و گفت فردا ساعت 8 شب بیا برای دریافت نتایج. فردا شب مراجعه کردم و گفتن هیچ مشکلی وجود نداره و دو پاکت A4 به من دادن که یکی نتایج آزمایش و یکی دیگه نتیجه X-Ray بود. یک برگه دیگه هم بهم دادن و گفتن این جهت اطلاع خودتون هستش.
درب سفارت:
توی هتل با یه لیدر هماهنگ کردم که برای فردا صبح بیاد دنبالم. پیشنهاد داد بعد از مصاحبه برو پارک آبی ابوظبی و بعدش هم فراری ورلد. من هم قبول کردم. ساعت 6:30 جلوی سفارت بودم. حدود 4 نفر جلوی ما بودن که فقط 2 تای اونها لاتاری بودن و بعد از من هم یه خانمی بود برای لاتاری. ساعت 8:15 درب باز شد و در صف ایستادیم که بریم تو. نامه مصاحبه و پاسورت کنترل شد. از بازرسی رد شدیم و وارد ساختمان اصلی شدیم. مدارک توسط یه خانمی تحویل گرفته شد، بعدش هم مراحل انگشت نگاری و پرداخت پول انجام شد. نمیدونم چرا، ولی بعد از حدود 1:30 معطلی بالاخره اولین شماره از باجه های مهاجرتی خوانده شد.
مصاحبه:
بعد از اینکه از شماره من 3 شماره رد شد، بالاخره شماره من خونده شد و به اتاق آفیسر راهنمایی شدم. من اولین نفری بودم که رفتم توی اتاق. قبل از من همه جلوی باجه مصاحبه شده بودند. آفیسر بعد از 2 دقیقه انتظار من، وارد شد. سلام و عذر خواهی کرد و سوالات شروع شد:
شما آقای ... هستید؟ بله
کسی رو در آ م ر ی ک ا دارید؟ بله. عموی من اونجاست
مدرک تصحیلیتون چیه؟ کارشناسی ارشد مکانیک
شما دکتری ندارید؟ خیر
پایان نامه فوق لیسانس شما چی بود؟ پاسخ دادم
سربازی چرا معاف شدید؟ دلیل رو گفتم
کجا کار میکنید؟ شرکت خصوص ....
این شرکت چه کاری میکنه؟ توضیح کوتاهی دادم
بعدش خیلی شیک برگه آبی رو به من داد و گفت این سایت رو چک کنید. من ازشون خیلی لایت و محترمانه پرسیدم من معاف بودم و کار خصوصی و با لبخند گفتم چک نیاز داره؟ ایشون هم خیلی محترمانه گفتند سوالاتی که من پرسیدم سوالات مرکز کنسول است و برای اونها پاسخهای خوبی نوشتم. نگران نباش و سایت رو چک کن. من هم تشکر کردم و خداحافظی کردم.
اومدم بیرون و بسیار متعجب بودم که با کار خصوصی و سربازی معاف چرا الان برگه آبی دست من هست؟ به هر حال چاره ای جز انتظار نیست. با اعصابی داغون و فکری مشغول رفتم پارک آبی و فراری ورلد. پیشنهاد میکنم حتما فراری ورلد رو برید. خیلی باحاله و روحیه تون رو عوض میکنه. به امید دریافت ویزا برای همه. دعا کنید تا زودتر کلیر بشم. خدا حافظ.

[Majid khajeh]

با سلام
بلاخره نوبت من شد که برم مصاحبه و ازتجربیاتی که داشتم و شاید برای همه دوستان مفید باشه بگم .
من 14 مارس با تور رفتم دوبی با هواپیمایی فلای دوبی که بد نبود فقط پذیراییش رایگان نبود . صبح 15 مارس رفتم nmc بدون وقت قبلی تمام کارای مدیکال رو انجام دادم و بهم دکتر گفت 19 مارس بیا جواب ازمایشت رو ساعت 1 بگیر . یه چند روز تا زمان مصاحبه به تفریح وپیدا کردن یه نفر برای ترانسفر گشتم که دست اخر با 300 درهم یکی رو پیدا کردم که سر وقت اومد و بردم سفارت و برگردوندم که نسبت به اونایی که با ملیکا رفتن مفت رفتم و ملیکا همشون رو تیغ زده بود . بلاخره صبح روز اول عید من تو سفارت بودم و کلا 6 نفر ایرانی بیشتر نبودیم که دو نفرشون کیس لاتاری بودن که با هم دوست شدیم و بقیه برای ویزا نامزدی اومده بودن . تمام کارا طبق روال پیش رفت که دوستان گفتن و بعد از اثرانگشت رفتم پیش افیسر که یه خانوم بود که خیلی خوش اخلاق بود و عید رو بهم تبریک گفت و ازم قسم گرفت و بعد راجب خدمت سربازی و کارم و این که کسی رو در امریکا دارم یا نه پرسید و بعد اومد یه دستی بزن که گفت سربازیت سپاه بودی که سریع گفتم نه قبلا هم که گفتم ارتش بودم که گفت مشکلی نیست و برگه ابی رو بهم داد و گفت سایت رو چک کن تا یک با دو ماه دیگه که اسمت رو دیدی تو سایت بیا برا ویزا و منم خداحافظی کردم و سریع اومدم بیرون و دو تا دیگه هز دوستان هم که برای لاتاری اومده بودن هم چک خورده بودن . راستی من قبلا با ایدی majidkh23 بودم که گوشیم تو پارک ابی افتاد تو اب و سوخت دیگه نتونستم با اون اکانتم بیام تو مهاجر سرا

فرستاده شده از GT-S7262ِ من با Tapatalk

[matin.sh]

سلام به همه
خب بالاخره نوبت ما شد

ثبت نام لاتاري
يادمه که28 اکتبر 2014(6 ابان 1393) يادم افتاد که براي رفتن به امريکا يه قرعه کشي هست به اسم لاتاري که ميتونيم اسم بنويسيم و به پدرم گفتم که لاتاري اسم بنويسيم اونم گفت باشه اما نميدونستم تو کدوم سايت ثبت نام کنم رفتم تو گوگل سرچ کردم چند تا سايت ايراني براي ثبت نام بود که ديدم و به پدرمم گفتم و خواستم ثبت نام کنم که براي خانواده 60هزار ميگرفتن و پدرم گفت عجله نکن و يه ايميل به اقاي کاملي بفرست و ازش بپرس منم ايميل فرستادم و روز بعدش جوابم رو دادن و سايت رو بهم دادن و چگونگي ثبت نام منم ثبت نام کردم وتا 5مي 2015(15 ارديبهشت 94)براي ديدن جواب رفتم پاي کامپيوتر و سايت دي وي رو باز کردم و اول کانفرميشن نامبر پدرم رو زدم و ديدم که برنده نشده و یک لحظه میخکوب شدم بعد براي مادرم چک کردم وديدم نوشته پرونده در حال برسيه و اي خدا چرا اينجوري شده و روز بعدش هم همينطور و ديگه بيخياش شدم و روز جمعه 8مي 2015(18 ارديبهشت 94)مادرم بهم گفت يکبار ديگه چک کن منم گفتم نه اسممون در نيومده يا همون پيغام رو ميده ولي اصرار کرد که چک کنم منم چک کردم و ديدم مادرم برنده شده فقط داد زدم نميدونستم چيکار کنم مادرمم بالا پايين ميپريد و روز بعد مادرم به يکي از دوستاش که برنده لاتاري سال های قبل شده بود گفت و اونم سايت مهاجر سرا رو معرفي کرد و منم هروز تو سايت مطالعه ميکردم و فهميدم جريان از چه قراره ولي وقتي نامه برنده شدن رو بهتر نگاه کردم نوشته بود اين به معني دريافت ويزا نيست ولي با اين حال نتونستيم جلوي خودمونو بگيريم به همه خانواده و تقريبا دوستان گفتيم برنده شديم


پر کردن فرم و زدن واکسن ها
فرمهارو يک ماه بعد پر کرديم و فرستاديم و بعدش رفتيم دنبال زدن واکسن ها و اول از هپاتيت شروع کرديم که سه مر حله اي بود و بعد بقيه واکسن ها و بعد تو سايت خوندم که بايد منتظر بشيم کيس نامبرمون کارنت شه و در اين مدت کلاس زبان ميرفيم بعدش با يکسري محاسبات و پرسوجو فکر کرديم مصاحبمون ميوفته اسفند ماه که اينطور نشد و بعد از انتظار 8ماهه کارنت شديم و مصاحبمون 31 مارچ شد و سفارتمون رو از انکارا به ابوظبي تغيير دادن



سفر به دبي و مديکال  
ما چون چهار نفر بوديم و برادرم زير 12 سال بود چهار روز قبل از مصاحبه 27 مارچ ساعت 10:30 صبح رسيديم دبي و بعد از ظهر ساعت 4:30 رفتيم nmc واسه مديکال وقتی رفتیم داخل بيمارستان سوار يه اسانسور شديم و دکمه M رو زديم و رفتيم براي انجام مديکال فقط کافيه بگين واسه US EMBASSY اومديم و راهنماييتون ميکنن ما (اصل پاسپورت،کارت زرد واکسناسيون،نامه دعوت به مصاحبه و 5 قطعه عکس 5*5 پشت نويسي شده وادرس ايران و امريکا)برديم براي منو پدرم و مادرم  نفري 525 درهم و براي برادرم625 درهم گرفتن و به هر کدوممون يک واکسن ابله مرغون و يک واکسن که براي افراد 11تا 21سال بود رو به من زدن وX-RAY از قفسه سینه و بعد دکتر شوکلا از چهارنفرمون سوالاتي درباره ي سابقه ي بيماري يا عمل جراحي پرسيد و بعد يکي از پرستار ها ازمون پرسيد تارخ مصاحبمون کي و منم گفتم بهش و يک برگه که زمان و تاريخ رو ميگفت بهمون داد براي گرفتن جواب ازمايشمون يک روز قبل از مصاحبه با پدرم ساعت8 شب رفییم و جواب هارو گرفتیم



مصاحبه
شب قبل از مصاحبه مدارک رو چک کرديم وبا ليدر هتل هماهنگ کرديم و قرار شد ساعت 5:30 صبح ماشین بياد دنبالمون و صبح روز مصاحبه طبق قرارمون ماشين ساعت 5:30 اومد و ساعت 7:30 رسيديم جلوي سفارت و موبايل هامون رو پيش راننده گذاشتيم و رفتيم داخل سفارت و بعد نامه دعوت به مصاحبمون رو نشون داديم و اجازه دادن بريم داخل ما نفر چهاردهم بوديم و نشستيم تا شمارمون رو اعلام کنن اون روز سفارت شلوغ بود.سه تا باجه براي تحويل مدارک بود و بعد شماره مارو اعلام کردن و رفتيم باجه 9 و يه اقاي هندي مدارک رو يکي يکي ازمون گرفت
مدارک:
اصل پاسپورت هر نفر
اصل وترجمه شناسنامه ها(هر نفر يک نسخه)
اصل و ترجمه مدرک تحصيلي برنده اصلي(يک نسخه)
اصل و ترجمه کارت پايان خدمت پدرم(یک نسخه)
اصل و ترجمه سند ازدواج(دو نسخه)
يک قطعه عکس براي هر نفر
نامه تمکن مالي
پاکت مديکال هر نفر(پاکتي رو گرفتن که اسممون با ماژيک رو پاکت ها نوشته شده بود)

و بعد مرده به پدرم يه برگه داد که بره باجه 1 براي پرداخت نفري 330 دلار و بعد برگشت و کاغذ رو داد به مرده و دوباره نشتيم که شمارمونو اعلام کنن واسه انگشت نگاري, واسه انگشت نگاري دو تا باجه بود 11و12 بعد يک خانوم شمارمونو صدا زد و رفتيم واسه انگشت نگاري به غير از برادرم چون سنش کمتر از 14 سال بود , دوباره رفتيم نشستيم که صدامون کنن جالبيش اينجا بود که به ترتيب شماره هارو اعلام نميکردن واسه مصاحبه و به صورت رندمي بود وما سه کيس مونده به اخر رفتيم واسه مصاحبه و به جز دو نفر ديگه سفارت خلوت بود و بعد صدامون کردن و رفتيم داخل اتاق مصاحبه و افيسر اومد و تبريک گفت و از سه نفرمون دوباره اثر انگشت گرفت و گفت به معناي قسم خوردنه و مادرم قبل از قسم خوردن اشتباهي که در فرم داشتيم رو گفت و افيسر گفت مشکلي نيست
از مادرم پرسيد:
شغلتون تو ايران چيه؟خاندار(دوبار اين سوال رو پرسيد)
کسي رو امريکا داريد؟بله
و از پدرم پرسيد:
سربازي کجا بودي؟ارتش
شغلت چيه؟مدير کارخونه هستم
چند نفر پيشت کار ميکنن؟جواب داد
بعد از من پرسيد:
دانشجوم يا دانش اموز؟دانش اموز

و بعد برگه سفيد رو در اورد و به پدرم داد و گفت شما شامل اي پي شديد و بعد به مادرم گفت با ويزاي شما و پسرتون موافقت شده و کارت صورتي رو اورد و گفت سه شنبه ساعت دو بيايد براي ويزاتون و پاسپورت هارو برد به غيز از پاسپورت پدرم .
ما چون پروازبرگشتمون دوشنبه بود به افيسر گفتيم يکشنبه ویزا ها اماده نميشه و گفت چون اخر هفته ما هستش سه شنبه حاضر ميشه و ما مجبور شديم پرواز رو کنسل کنيم و سه شنبه برگرديم که البته ارزشش رو داشت و بعدش يه نفس راحت کشيدم و ديدم اون همه استرس واقعا بيخودي بود و طبق پيشبينيمون مصاحبه پيش رفت.
و چند روز بعد رو هم با خوشحالي به گشت و گذار اختصاص داديم و سه شنبه ساعت 12 از دبي ماشين گرفتيم و ساعت 1:30 رسيديم جلوي سفارت و مادرم کارت صورتي رو برد  و بعد از چند دقيقه با ويزا ها و پوشه هاي پلمپ شده اومد بيرون و من هنوز باورم نميشه ويزارو گرفتيم
الان هم منتظر کليري پدرم هستيم

دوستان اصلا استرس نداشته باشيد و راحت باشيد. به قول يکي از دوستان شما میرید مصاحبه که ویزارو بگیرید نه اینکه رد بشید و افيسر اونجاس که به شما ويزا رو بده نه اينکه ردتون کنه
اميدوارم هميشه موفق باشيد و به اميد ويزاي يک ضرب براي همه

[saraza]

سلام به دوستان . خیلی شرمندم نتونستم زودتر سفرناممو بنویسم .به خدا درسا امان نمیدن اصلا.
مصاحبه ی ما ۴ فوریه یعنی ۱۵ بهمن بود.ما ۱۰ فوریه بلیط گرفتیم به یمت دبی چون یک برادر ۱۰ ساله دارم که جواب ازمایش های اون یه خورده دیر میومد. خلاصه رفتیم دبی . توی فرودگاه حتما سیم کارت بگیرید . برای گردش توی شهر هم با مترو به صرف تره.  چون مثلا ما هتلمون مرکز شهر بود می خواستیم ساحل بریم ۷۰ درهم میشد ولی با مترو کمتر میشد.  و روزای اول به خرید گذشت و گردش . ۱۲ بهمن بود رفتیم برای مدیکال . زیاد با جاش اشنایی ندارم ولی ما یک نفرو گرفتیم تا کارهای مدیکال رو برامون انجام بده اسم بیمارستانش را می گفتنindian nmc. رفتیم اونجا نوبت گرفتیم . یک سری مدارک مثل برگه ی واکسنها ، نامه ی دوم ، شماره و ادرس هتل و شماره تلفن پدرمو و ۲ تا عکس از هر نفر  گرفتند . رفتیم مقدار پولی که گفتند رو به حساب ریختیم و فیششو بهشون دادیم . منتظر نشستیم تا اینکه مارو صدا زدند . اینو هم بگم که چون هندی هستند کارکنانشون لهجشون خیلی بده . فامیل ما رو خیلی بد صدا زدند و نوبتمون رد شد مجبور شدیم منتظر بشنیم تا دوباره نوبتمون بشه البته این اتفاق موقعی افتاد که می خواستیم بریم پیش دکتر شوکلا .
خلاصه رفتیم برای ازمایشات.اول قد و وزنمون و میزان بینایی و شنواییمون را اندازه گرفتند بعدازمایش خون گرفتند . بعد از قفسه سینه عکس می گیرند . بعد رفتیم پیش دکتر شوکلا . پدرمو برادرم اول رفتند بعد هم منو مادرم. هیچ چیزی را از ایشون مخفی نکنید چون این پرونده پزشکی شما تو امریکاست و لازمتون میشه . اخه به ما می گفتند مثلا تتوی ابرو را اگه دارید نگید بد میدونند یا اگه غده ای دور از جونتون  دارید یا قبلا عملی داشتید چیزی نگید که ما اعتنایی نکردیم و همه چیز رو گفتیم . مثلا من خودم اپانتیسم رو عمل کرده بودم و ازم پرسید که عمل کردی اگر می گفتم که نه نکردم تو معاینات لو می رفتم . ازم پرسید ابله  گرفتی گفتم نه . بعد از معاینات گفت برو واکسن ابله بزن. خیلی دکتر مهربون و شوخ طبعی بودند . خود پرستار ها هم خیلی مهربون بودند. که برای این واکسنها هم هزینه ای جدا پرداخت کردیم . چون توی نامه دوم تاریخ مصاحبتون رو می بینند سروقت براتون اماده می کنند پس اصلا نگران نباشید ولی اخر سر باز هم بهشون یاداوری کنید . بهتون میگن کی امادست . اون روز هم گذشت تا روز قبل مصاحبه یعنی ۳ فوریه اونروز هم رفتیم گردش ولی خوب هممون استرس داشتیم مخصوصا خودم . خیلی استرس داشتم . شب خوابیدیم ساعت ۳:۱۵ بیدار شدیم . مدارکمونو مثل مدارک تحصیلی شخص برنده  (۱ ترجمه -اصلش- کپی) مدارک مدیکال که توی پاکت در بسته است بازش نکنید .برگه ی تمکن مالی که سعی کنید مهربرجسته داشته باشه .شناسنامه ها و کارت ملی ها با ترجمه و اصل . سند خونه  (ترجمه و کپی ترجمه- اصل و کپی اصل) نامه ی دوم ( ۲ تا) عکس ۳*۴ برای هر نفر ۶ تا . ترجمه سند ازدواج پدر و مادرم (اصل و ترجمه و کپی) برگه ای که لاتاری رو ثبت نام کردیم -فرم D-260 - برگه ای برنده شدنمون رو توش ذکر کرده بودو پاسپورت ها به همراه کپی از هر کدوم یکی . خلاصه همه چی برده بودیم با اصل و ترجمه و کپی از هر نسخه و مقداری پول هم باید به سفارت میدادیم. سعی کنید گوشی موبایل و کیف با خودتون نبرید در صورت لزوم یک نفر از خونواده بیاره که اونم دم در ازتون می گیرن . از این پوشه های کیفی papco بگیرید که راحت باشید گیر نمیدن بهتون . چون وقتی می خوان ازتون مدارکو بگیرن دست و پاتونو مثل پدر من گم نکنید ?
ساعت ۳:۳۰ راه افتادیم تقریبا ۵ رسیدیم سفارت ما اولین نفرات بودیم هوا تاریک بود و خنک . دم در سفارت روی نیمکت ها نشستیم . تا اینکه ساعت ۷:۳۰ اومدن و در باز کردن . سه نفر سه نفر میرید داخل اول یه سری مدارک مثل نامه ی دوم و شناسنامه و پاسپورت رو ازتون می گیرند می بینند بعد میرید داخل میگن هر چی مثل کمر بند و کیف و بدبیجات دارید دربیارید . بعد که گشنتون وارد یه سالن میشید سمت ازتون می پرسن چند نفرید .بعد سمت راست یه در هست وارد حیاط فوق العاده زیبا میشید . بعد هم وارد ساختمان اصلی سفارت .یک سری نیمکت اونجا هست . یک شماره بهتون میدن و راهنماییتون می کنند تا بشینید روی نیمکتا. ایرانیا شماره هاشون از ۶۰۰ شروع میشه . سعی کنید تو این سالن زیاد با هم صحبت نکنید . بیرون از سفارت هم حرفی نزنید که اونا روش حساسن . یکی در میون از کشورهای دیگه و ایران صدا می زنند همه ی مدارکتون رو می گیرند . استرس نداشته باشید اصلا چیز خاصی نیست. بعد هم باید برید توی یک صف برای fingers print. بعد باز باید بشنید تا برای مصاحبه صداتوم بزنند بعضیا رو همون بیرون بعضیا هم می فرستند داخل اتاق هیچ فرقی نمی کنه .ما رو فرستادند داخل اتاق کلا سفارت یه ارامش خاصی داره من که خودم خیلی اسارس داشتم تا روز قبل به محض اینکه وارد سفارت شد خیلی اروم شدم . رفتیم داخل اتاق اول حاضر غیاب کردن یه خانوم مهربون امریکایی بودن . ازتون می پرسن انگلیسی می خواهید مصاحبه بشید یا فارسی شما در هر صورت فارسی رو انتخاب کنید.  بعد باز اثر انگشتا رو بررسی کردن اول از شخص برنده شروع کردن . از مادرم پرسیدن دانشگاه رفتی . شغلت چیه . بعد از پدرم سوال کردن کجا خدمت کردید ؟ کجا کار می کنید و مدارکی که بیرون گرفتن هم جلوشون هست.  بعد از من سوال کردن دانش اموزی یا دانشجو . بعد هم شروع کرد پاسپورت ما رو از پدرم جدا کنه و گفتن شما خانوم با بچه ها تون مشکلی ندارید دوشنبه بیایید ویزاهاتون رو بگیرید شما اقا هم این سایتو از هفته دیگه چک کنید . خیلی مهربون و خوش برخورد بودن . من از شدت خوشحالی فقط گریه می کردم.  الان حدودا چهارماهه از مصاحبه ی ما می گذره و ما همچنان منتظر ویزای پدر هستیم . دعا کنید زودتر ویزاش بیاد . براتون ارزوی موفقیت و ویزای یکضربو دارم . یه چیز هم بگم اصلا زیاد کسی رو ریجکت نمی کنند . پس خیالتون راحت . موفق باشید.اگر سوالی بود در خدمتم

[Moody]

سلام دوستان
مصاحبه من 23 می ابوظبی بود
ابتدا درمورد واکسن ها بگم که من خیلی دیر شروع به زدن واکسنها کردم وفقط دو نوبتtd,mmr,هپاتیت رو در درمانگاه فجر شیراز زدم و برای مننژیت هم یک هفته قبل از رفتن به حلال احمر مراجعه کردم که گفتن باید ده نفر باشین تا تزریق کنیم و گفت شمارت رو بنویس تا تماس بگیریم که تماس هم نگرفتن و من هم دیگه پیگیری نکردم راستی تست انتی بادی ابله رو هم در ازمایشگاه دانشبد انجام دادم
پنج شنبه با فلای دبی رفتم دبی از قبل هم با وجود اینکه میخاستم کلا برم ابوظبی ولی چون گفتن تو اون تاریخ دکترnmc ابوظبی نیست از nmc دبی در ابوهیل وقت گرفتم برای شنبه 21می ومجبور شدم 3 شب رو دبی بمونم و4 شب بعد رو رفتم ابوظبی .صبح شنبه ساعت 8 رفتم nmc تقریبا تا ساعت 11 کارام تموم شد و من ازشون جواب رو ارجنت خاسته بودم که ساعت 10 شب اماده شد در ضمن به من هیچ واکسنی تزریق نکردن فقط موقع گرفتن جواب دکتر نوبت بعدی td رو نوشته بود .
ظهر یک شنبه رفتم ابوظبی .شب هم مدارکم رو تو دو تا پوشه دسته بندی کردم
صبح دوشنبه ساعت 7.30 رسیدم جلو سفارت بعد از نشون دادن برگه دعوت به مصاحبه رفتم داخل .سفارت تقریبا شلوغ بود تا اونجا که من متوجه شدم اون روز 4 تا کیس لاتاری بودیم که سه تا یکضرب گرفتیم ویکی که بعد من بود رو نفهمیدم بعد از انجام دادن مراحل اداری مثل انگشت نگاری و اینها نشستیم منتظر مصاحبه با افیسر . تا یک کیس قبل از من همه مصاحبه ها در اتاق در بسته و با افیسر اقا انجام شد ولی شماره من رو خانم افیسر از پشت باجه توی سالن عمومی انجام داد وقتی شمارم رو صدا زد گفت اسمت چیه که گفتم وبعد خاست تا دست چپم رو مجددا رو دستگاه بذارم بعد گفت با این کار قسم خوردی که هرچی تو این فرم نوشتی راسته منم گفتم بله وبعد شروع به پرسیدن کرد .1 ایران چکار میکنی و کدوم شهر؟ که جواب دادم 2سربازی رفتی که گفتم نه معاف شدم اصل وترجمه رو خاست 3 امریکا کجا میخای بری که گفتم4قبلا امریکا بودی و کدوم شهر وچرا که جواب دادم بعد برگه صورتی رو برداشت و گفت 25 می چهارشنبه ساعت2 بیا ویزات رو بگیر کلا مصاحبه من حدود 2 یا 3 دقیقه شد
چهارشنبه هم ساعت 1 ظهر رفتم جلو سفارت که گفتن منتظر بمون (زود نرید جلو سفارت چون باید تو هوای گرم منتظر بمونین )حدود ساعت 1.30 رفتم داخل وتا ساعت 2 پاسپورتم رو گرفتم
راستی از من هیچی بجز ترجمه مدرک تحصیلی وتمکن مالی و کارت معافیت و مدارک مدیکال رو نخاستن .حتی برگه پست هم که تو سایت ثبت نام کرده بودم لازم نشد
پنج شنبه صبح هم از ابوظبی امدم دبی و برگشتم شیراز . این هم مختصری از سفر نامه من بود که به ذهنم رسید امیدوارم مفید باشه
نهایتا هم از همه دوستانی که تو این سایت مطالب مفید گذاشتن و من خیلی استفاده کردم وباعث شدن که روز مصاحبه استرس نداشته باشم تشکر میکنم و امیدوارم موفق باشید

[hes94]

سلام دوستان
گفتم یه ادای دینی داشته باشتم. مصاحبه ما 9 june بود.
اواسط اردیبهشت شماره مون کارنت شد و نامه مصاحبه جایگزین شد. در کمال بد شانسی افتاد 20 خرداد. کیس ما 4 نفر بود. من هم فرزند خانواده و دانشجو بخاطر مصاحبه مجبور شدم 2 تا درسمو حذف کنم (با کلی بدبختی ). میشد که تاریخ مصاحبه رو هم تغییر داد ولی خب نمی ارزید. به هر حال مدارک رو آماده کردیم و بلیط و ویزا رو اکی کردیم و 4 june وارد امارات شدیم. چون خواهر کوچکتر دارم مجبور شدیم که زودتر بیایم. فردا صبح 5 june ساعت 8 صبح رفتیم برای مدیکال در nmc hospital . حالا یه سری حرفا ممکنه تکراری باشه ولی به هر حال تجارب خودمونو میگم. تاکسی که می گیرید برای nmc حتما بگید روبروی ایستگاه متروی ابوهیل . مقصد رو دقیق ندونن کجاست نمی برنتون. ما مدیکال رو انجام دادیم و تقریبا ساعت 11 اینا اومدیم بیرون. من و مادر و پدرم نفری 525 درهم و خواهرم 650 درهم شد. البته برای من و خواهرم واکسن td زدن، که هزینه اینم 225 درهم شد.
یه توصیه اکید هم میکنم، به لیدرهای ایرانی اعتماد نکنید. حالا بازم خودتون میدونید ولی حتما روز اول که وارد امارات شدید به خودتون یک روز فرصت تجزیه و تحلیل برنامه هاتون رو بدید و بعد اگه خواستید با لیدر در میون بذارید و اگه نخواستید خودتون براحتی میتونید کارها رو انجام بدید. فقط لازمه ش خوندن و کسب اطلاعاته. یه خانمی که لیدر بودن به ما گفتن حتما باید همه برای دریافت نتیجه مدیکال باشید در صورتی که همچین چیزی صحت نداره و کذب محضه(یه نمونه از موردی که پیش اومده بود). من و مادرم 8 june رفتیم و جوابا رو گرفتیم.
9 june صبح ساعت 5 و نیم از دبی راه افتادیم و 7 رسیدیم ابوظبی. وارد سفارت شدیم و تازه ساعت 9 و نیم اینا نوبت ما برای تحویل مدارک رسید(واقعا کلافه کننده بود). من چون از زمان اعلام نتایج با سایت مهاجرسرا آشنا نبودم و خودم فرم 260 رو پر کرده بودم، متوجه نشدم که برای بقیه اعضای کیس هم باید این فرم پر بشه.اونم همش بخاطر بی دقتی بود. نقص مدرک خوردیم و مصاحبه افتاد یکشنبه 12 june.همون روز گفتن که منم qualified نیستم بخاطر سنم ( زمان ثبت نام 20 سال و 1 ماهم بود و زمان مصاحبه 21 سال و 9 ماه). اگه مصاحبه مون قبل از 20 اردیبهشت افتاده بود همچنان در پرونده بودم :|
البته خودمو برای این شرایط آماده کرده بودم. یعنی حدود دو هفته قبل از مصاحبه یکی از مطالب سایت سیمون در این مورد رو خوندم و سنمو محاسبه کردم دیدم 14 روز حدودا زیاد دارم
خلاصه ما با اعصاب خراب برگشتیم دبی و منم خجالت زده که چرا این یه مورد به چشمم نخورده که فرم 260 باید برای بقیه هم پر بشه و الان این همه هزینه دوباره. ترانسفر ابوظبی 400 درهم شد. البته برای ما که این شرایط برامون پیش اومد شد 800 درهم.
12 june با تجربه پنج شنبه صبح ساعت 4 و ربع از دوبی راه افتادیم و 5 و نیم رسیدیم جلوی سفارت. خداروشکر هیچ کس نبود و ما اولین نفر بودیم. من برای خودمم فرم 260 رو پر کرده بودم گفتم شانسه دیگه یهو یکی قبول میکنه(در حالت امیدوارانه). دوباره رفتیم داخل سفارت شمارمون رو خوندن و مادرم رفت بقیه مدارک رو تحویل بده. خانمی که پشت باجه بود رفت و کلی ورق آورد و قوانین و اینا رو خوند و دوباره سنمو محاسبه کرد. حتی یک پوشه هم به اسمم گذاشت و مدارکمو گرفت ولی بازم نشد دیگه مادر و پدر و خواهرم رفتن مصاحبه و AP خورده و برگشتن. قبل از ما هم 2 تا کیس لاتاری یکضرب گرفتن(سربازی معاف بودن). من که زمان مصاحبه نبودم ولی در مورد شغل مادر و پدرم و آدرس آمریکا پرسیده بودن. مادرم که شغلشون دولتی بود(معلم) و پدرمم احتمالا به تبعیت از مادرم که کیس اصلی بودن و یا بخاطر سربازیشون AP خوردن. پدرم از آفیسر پرسیده بود که بخاطر شغلمونه؟ ایشونم چیزی نگفته بود و فقط خندیده بود بعد هم گفتن که از هفته بعد سایت رو چک کنیم.
انشالله که ویزاشون زودتر بگیرن

[golia]

سلام به همه دوستان عزیز و همراهان مهاجر الان که دارم این سفر نامه رو برای آیندگان مینویسم خیلی امیدوار هستم که باقی دوستان که الان در گروه های تلگرام سرگرم مبادله تجربه هاشون هستن هم بیان و برای استفاده بقیه تجاربشون رو اینجا بنویسن البته نه اینکه مخالف گروه های تلگرام باشم ولی بنظرم اینجا مطالب منسجم تر و قابل فایل بندی هست بگذریم بریم سر اصل مطلب ....
خوب ،از کجا شروع کنم .آهان از اون روزی که برای اولین بار در لاتاری شرکت کردم و باخودم گفتم که حتما برنده میشم و شدم .میدونم که باور کردنش سخته ولی خوب دیگه . خلاصه شروع به پر کردن فرم 260 برای 3نفر خانواده ام شدم.بخاطر اینکه کیس من شماره اش بالا بود میتونستیم سرفرصت واکسنها رو بزنم خلاصه ما هم کارنت شدیم و مصاحبه مون افتاد اواسط جون از یکماه قبل ویزا بلیط و هتل رو رزرو کردم و مدارکی که لازم بود ترجمه کردم و خلاصه به سمت دوبی پرواز کردیم ما روز شنبه رسیدیم پس از رفتن به هتل و گذاشتن وسایل سریع به سمت nmcرفتیم خیلی از دوستان گفته بودن که برای بچه ها 4روز طول میکشه جواب رو بدن و من هم باخودم محاسبه کردم که سه شنبه شب جواب رو میگیرم که با کمال ناباوری گفتن چهارشنبه شب آماده میشه .خلاصه اونجا بجز هزینه های روتین برای بچه ام 2تا واکسن زدن که مجموعا شد 850درهم .یکی اش واریسلا بود و اونیکی...؟
خلاصه روز مصاحبه شد و ما هم طبق معمول با خانم م الف معروف ساعت 4/5صبح به سمت ابوظبی حرکت کردیم و انصافا دستشون درد نکنه چون جزو نفرات اول بودیم که وارد سفارت شدیم (خیلی ها که دیر تر اومدن مجبور شدن تا ساعت 10/5صبح بیرون بمونن چون سفارت خیلی شلوغ بود)
خلاصه چون ما بچه همراهمون بود جزو نفرات اول رفتیم مصاحبه ...آفیسر :خوب تبریک میگم اونجا کسی رو دارید .... چه کار میکنی ... چند بار لاتاری شرکت کردی...(با لبخند)عجب ...همسرم آخه ما خیلی خوش شانس هستیم ...آفیسر چند تا سوال هم از همسرم پرسید ...دوباره رو کرد به من در حالی که مدارکم را ورق میزد و تایپ میکرد تا رسید به کارت پایان خدمت ...آفیسر :خدمت هم کردی کجا سربازی رفتی ...من هم دوزاریم افتاد که ای پی خوردم و برگه ای به ما داد و گفت مدیکال رو با پست از دبی بفرستین ولازم نیست تا اینجا بیایین و اینکه این سایت رو هر هفته چک کنید ... خلاصه دست از پا دراز تر ولی امیدوار به آینده برگشتیم ( وضعیت ما در سایت من که AP -همسرم Ready- , و فرزندم هم به خاطر نبردن مدیکال مثل من .
فردا صبح یعنی روز 5شنبه صبح رفتم مدیکال رو گرفتم و سرکار خانم م الف ( مشاور امور مهاجرتی!! با حفظ سمت راننده )رو دیدم پس از احوال پرسی گفت که پست نبر قبول نمیکنه هر وقت کلییر شدی با خودت ببر سفارت اصلا از دوبی تا حالا کسی چیزی نفرستاده و من هم حرفش رو قبول کردم ./
قسمت دوم:
خلاصه برگشتیم وطن و به فرمایش آفیسر که گفته بود هفته ای 2بار سایت رو چک کنید روزی 2بار و این اواخر 10بار چک میکردیم . حالا از اونجایی که نقص مدرک هم داشتیم و بعضی از دوستان میگفتن که اگه نقص پرونده داشته باشی اصلا به کیست نگاه هم نمیکنن شروع کردم به ایمیل زدن به سفارت 2تا3بار ایمیل زدم وقتی دیدم جواب نمیدن تصمیم گرفتم مدیکال رو پیکاپ کنم با خانم م الف تماس گرفتم و ماجرا رو گفتم ایشون باز گفتن از توی دوبی نمیشه پست کرد و باید با پاسپورت برام بفرستی که من ببرم ابوظبی گفتم قیمت چند گفت ... هان!!!؟یکی از بچه های مهاجرسرا hotasha یا همون حسین آقای خودمون گفتن هر جور شده بفرست سفارت و میتونی اگه پست cscثبت نام کردی میتونی بارکد بگیری و با پست بفرستی .رفتم سایتCSC ، یه قسمتی داره که زده "کنسولگری از من خواسته مدارک بیشتری ارسال کنم" و خلاصه بارکد رو گرفتم و یه آژانس مسافرتی مطمئن پیدا کردم که با 40$ مدیکال رو برام پیکاپ کرد . همین که از آژانس مسافرتی اومدم بیرون و ایمیل رو چک کردم دیدم سفارت جواب من رو داده که "تو میتونی مدیکال رو وقتی که کلییر شدی بفرستی" و دیگه کار انجام شده بود.
یه چند روز بعد تو حال و هوای خاص اونایی که APشدن با خودم گفتم نکنه مدیکال درست به دستشون نرسیده باشه( البته وقتی بسته به پست تحویلداده میشه از طرف CSC براتون ایمیل میاد که شما میتونی با شماره air way bill بسته پستی روتو سایت Empost چک کنید که مثلا رسیده یا هنوز تو راهه و من هم کنترل کردم که رسیده به سفارت ) دوباره یه ایمیل زدم به سفارت که میخوام مطمئن بشم مدیکال بدرستی رسیده که اونا هم بعد یه هفته جواب دادن آره بابا رسیده بیخیال ولمون کن دیگه ...

قسمت سوم
بلاخره تویکی از اون روزهایی که سایت رو 10بار چک میکردم دیدم /شدیم و فرداش هم کلییر .حالا مردد مونده بودم پاسها رو پیکاپ کنم با توجه به پیدا کردن آژانس مطمئن و ارزون ( قیمت پیکاپ پاس به ابوظبی75$)یا اینکه خودم برم و ویزا هارو بگیرم و باتوجه به حساسیت قضیه تصمیم گرفتم خودم برم .بعد یکهفته متلاطم انتظار برای ویزای امارات همون روز بلیط و هتل رو رزرو کردم رفتنم شد ساعت 8روز یکشنبه و برگشتنم ساعت21 پنجشنبه .پروازتو فرودگاه دوبی نشست و بدو بدو من هم شروع شد وسایل رو سریع تحویل هتل دادم و با مترو رفتم ایستگاه الغبیبیه و از اونجا با اتوبوس 25درهم ابوظبی بعد سوار تاکسی 18درهم تا سفارت ساعت 13/50رسیدم . و رفتم داخل .نوبت من شد رفتم دم باجه و از اونجایی که برچسب Empost روی پاسها بود گفتن بفرمایید روز 4شنبه یا 5شنبه از پست تحویل بگیرید .و من هم خوشحال که دیگه این مسیر طولانی رو نمیام مثل بعضی از دوستان که پست ثبت نام نکرده بودن و بهشون برگه ای داده بودن که حضوری ویزاشون رو تحویل بگیرن .برگشتم دوبی تا روز 3شنبه که issueشدم و یه ایمیل که پاسها تحویل پست شد.چهار شنبه هم ایمیل رو چک کردم که زده بود بسته شا رسیده Empost من هم خیلی راحت سوار مترو شدم و رفتم پست . پاس خودم و فرزندم رو تحیل دادن ولی پاس همسرم رو گفتن باید اجازه نامه داشته باشی من هم گرفته بودم و دادم به متصدی پست بعد گفتن کپی پاسشون رو هم بده من هم کپی رو دادم ولی کپی پاس مربوط به قبل از امضا کردن همسر بود بدون امضا !! گفتن بایستی برامون ایمیل کنن . تو همین گیر و دار بود که نشسته بودم و داشتم ویزای خودم و بچه ام رو چک میکردم که دیدم شماره پاس با شماره مندرج توی ویزای بچه ام اشکال داره رفتم پیش متصدی و ایراد رو گفتم ایشون هم یه برگه که شماره تماس سفارت داخلش بود رو به من داد بعد بهش گفتم کپی پاس رو همسرم پیدا نکرده و بنده خدا وقتی دید این ایراد هم هست بیخیال شد و بسته ویزای همسرم رو هم داد .

قسمت آخر
قسمت نهایی دوی ماراتن من با دمپایی و لباس راحتی از پستخونه شروع شد سریع سوار متر شدم به سمت ایستگاه ابن بطوطه و سوار اتوبوس به سمت ابوظبی وقتی رسیدم ساعت 14 بود و من جزو آخرین نفرا رفتم داخل سفارت و مشکل رو گفتم و بهشون هم تاکید کردم فردا بلیط دارم خانم پشت باجه پاس رو گرفت وگفت ممکنه فردا حاضر بشه و ممکنه بیشتر طول بکشه و من یادآور شدم که فردا پنج شنبه هست و آخر هفته و ایشون گفت 90%فردا حاضره .حالا با بیم و امید که اگه بشه چی میشه برگشتم هتل و فردا صبح سایت رو چک کردم دیدم هنوز issue نشده گفتم بیخیال دیگه هرچه باداباد.اتاق رو تحویل دادم و وسایل رو تو هتل امانت گذاشتم و همون مسیر رو به سمت سفارت رفتم و حدود ساعت 13/30درب سفارت باز شد و رفتیم داخل نوبت من که شد آقای پشت باجه برگه رو از من گرفت و رفت و با ویزا برگشت و من تازه یه نفس راحت کشیدم .
پیشنهاد:
1-صداقت داشته باشید و راحت باشید منظورم اینه که خودتون باشید .با آفیسر با احترام ،لبخند و اعتماد بنفس صحبت کنید .جو مصاحبه خیلی مثبته .سعی کنید لباس مناسب برای مصاحبه بپوشید حالا نمیگم کت شلوار ،نه ،ولی مناسب باشه .وسیله اضافی هم با خودتون نبرید سفارت دم در اذیت میشید.
2-سعی کنید خودتون کارهاتون رو انجام بدید، هیچ چیز پیچیده ای وجود نداره بعضی از افراد سود جو مترصد تیغ زدن شما هستن مخصوصا در بدو ورود برای انجام مدیکالتون و خودشون رو بعنوان مطلع در کلیه امور مهاجرتی جا میزنند .
3-سعی کنید باز هم میگم سعی کنید از پیکاپ کردن خودداری کنید مطمئن ترین اون هم نامطمئن هست !چون اونها پاسها رو توسط مسافر میفرستن و نه با پست( هیچ پستی ارسال پاسپورت رو قبول نمیکنه)و ممکنه پاس شما توسط یه مسافر سهل انگار گم بشه یا دست یه آدم سوء استفاده گر بیوفته از کجا مطمئن هستم با مسافر جابجا میشه ؟چون به من همین ...پیشنهاد داد 8 تا پاس براش ببرم .و حتی بر فرض مطمئن هم که باشه اگه مشکلی تو ویزاتون باشه مطمئن باشید هیچ کس نمیشینه اونجا مشخصات شما رو با ویزاتون چک کنه .اتفاقی که برای من افتاد و به خیر گذشت .
4-مهمتر از همه زبان بخونید زبان بخونید زبان بخونید .این پروسه نفس گیر رو با خوندن زبان امیدوارانه طی کنید و خودتون رو برای مهاجرت آماده کنید.