نامه دعوت به مصاحبه (نامه دوم)

[Babakamini]

سلام نامه دوم ما اومد ٦ دسامبر ايروان
كيس# ١١***
ارسال فرم ٦ jun
نامه دوم ١٥ oct
تاريخ مصاحبه ٦ Dec

[ijamaatlou]

سلام نامه دوم ما هم اومد.
به دلیل محدودیت پست امکان درج امضا وجود ندارد.
شماره کیس : زیر 700
تاریخ ارسال فرم 10 جولای
تاریخ دریافت نامه دوم 14 اکتبر
تاریخ مصاحبه 1 دسامبر
انکارا

[naz s]

[quote='elahehmp' pid='727853' dateline='1476347270']
سلام
دوستان اگر کسی نامه دوم گرفت برای ماه جدید لطفا خبر بده
[/qu
سلام دوست عزیز من نامه دومم رسید امیدوارم برای شمام زود بیاد

[naz s]

دوستان سلام لطفا یکی راهنمایی کنه که بعد از دریافت نامه دوم چه اقداماتی باید کرد مثلا در باره وقت مدیکال من نمیدونم چطور باید وقت بگیرم

[MOZHDEHHHHHH]

سلام
دوستان اگر کسی نامه دوم گرفت برای ماه جدید لطفا خبر بده
[/qu
سلام دوست عزیز من نامه دومم رسید  امیدوارم برای شمام زود بیاد

با آرزوی موفقیت برای شما. لطفن سفرنامه هم بذارید تا از تجربیاتتون استفاده کنیم
با تشکر

[elahehmp]

سلام
دوستان اگر کسی نامه دوم گرفت برای ماه جدید لطفا خبر بده
[/qu
سلام دوست عزیز من نامه دومم رسید  امیدوارم برای شمام زود بیاد

ممنون از اطلاعتون.برای ما هم رسید.من ساعت 18:45 دقیقه عصر جمعه چک کردم نیومده بود اما تا ساعت 20 داشتم تو سایت مهاجر میگشتم که یکی از دوستان گرخیده ?اعلام کرد براش اومده.چک کردم دیدم برای ما هم ساعت 19 اومده .انتظار پدر آدمو در میاره
ایشالله برای هممون خیر باشه

[sf_home81]

دوستان عزیز سلام
اینطور که از امضاهای ثبت شده دوستان تازه کارنت شده معلومه ظاهرآ همه هفته اول دسامبر مصاحبه هاشون هست
چرا بعد از 8 دسامبر کسی نیست؟
با این اوصاف وقتی کارنتی های دسامبر اعلام بشن آیا احتمال داره اونها از 10 دسامبر به بعد باشن یا دیگه حتما میرن برای ژانویه؟

[bahareh75]

ميخوام تجربيات مصاحبه ام رو بگم چون هنوز سفرنامه من تموم نشده در واقع اميدوارم بعد گرفتن ويزا سفرنامه رو بنويسم!شاهنامه آخرش خوش است?
روند كارهاي قبل از سفر به ابوظبي رو همه ميدونن پس من فاكتور ميگيرم و ميرم از لحظه ي ورودم به امارات صحبت ميكنم:
قسمت اول:بعد از رسيدن به فرودگاه و زدن مهر خروج و اسكن چشم به باجه اتصلات رفتم و سيم كارت خريدم به مبلغ ١٠٠درهم!!گرون بود ولي خوب واجب بود خريدش!رفتن به مترو و خريدن كارت نوول نقره اي(به شدت اين كارت به درد ميخوره)
قسمت دوم:رفتن به مديكال و انجام مديكال در بيمارستاني روبروي ابوالهيل!هزينه مديكال ٩٥٠درهم شد و من يك واكسن آبله مرغان به مبلغ ٢٥٠ درهم نوش جان كردم!نكته ي خاصي نداره انجام مديكال همه چي رو روال و نظم و نگراني نداره
قسمت سوم:گرفتن جواب مديكال و رفتن به ابوظبي (من تصميم گرفتم روز قبل مصاحبه در ابوظبي باشم و چرن احتمال تك ضرب گرفتن ويزارو ميدادم كلا ٤شب در ابوظبي بودم كه به شدت از اين تصميم راضي ام و واقعا شهر خوبي بود و به نظرم از دبي هم بهتر بود)
قسمت چهارم و اصلي:روز مصاحبه ساعت ٧:١٥ صبح رسيدم سفارت و ديدم تقريبا ١٠-١٢ نفري جلوتر از من بودن به هر حال ساعت ٧:٤٥ شرطه ها ما رو به صف كردن بعد از ديدن نامه دوم و بعد به باجه نگهباني رفتيم و خانمي با تبلت مجددا نامه ي دوم مارو چك كرد و ما وارد خاك آمريكا شديم!!بعد از گذشتن از دستگاه هاي چك وارد سالني شديم و مجددا نشستيم و تقريبا ٥نفر به ٥ نفر از بين شمشادها گذشتيم و دوباره به سالن اصلي رسيديم كه مجددا پاسپورت ما رو چك كردن و ديگه وااااقعا وارد سالن انتظار مصاحبه نشستسم!!سفااارت به شدت شلووووغ بود و كيس ايراني ها با تاخير شروع شد ٣تا باجه كه مسئول تحويل مدارك بودن به راحتي فارسي صحبت ميكردن مدارك منو گرفت!اولش گفت هرچي داري بده منم از ديپلم تا ارشد رو تحويلش دادم كه يهو ديد مدرك زياده عصبي شد و گفت از اول دبستان همه رو دادي كه!!?فقط آخرين مدرك تحصيلي!منم آخرين مدرك تحصيلي و اصلش و شناسنامه و كارت ملي(انقضا نداشت) و تمكن مالي رو گرفت اصل تمام مدارك رو هم برداشت و بعد يه فيش داد رفتم باجه ٣٣٠دلار پرداخت كردم و بعد انگشت نگاري و نشستن روبروي اتاق ١٢ جهت مصاحبه!ولي ناگهان با اينكه دو نفر جلوتر از من بودن باجه ١٠ شماره من رو صدا كرد و من همونجا متوجه شدم دارم ميرم برگه سفيد بگيرم!!!چون آقا و خانمي قبل من هم چك امنيتي خوردن با اينكه آقا شغل فير حساس و خصوصي و معافيت داشتن!!خلاصه رفتم باجه ١٠ و گفت سلام انگشت چپ رو بزار روي دستگاه من گذاشتم.و گفت اين به منزله قسم محسوب ميشه و من گفتم بله!و بعد مشغول كامپيوترش شد!اصلا به من نگاه نميكرد بعدش پرسيد كسي رو داري كه من پاسخ دادم و بعد گفت اين اصل مداركت و روي برگه در حالي كه داشت هايلايت ميكرد گفت پرونده شما كامل فقط شامل مراحل اداري ميشين ٢-٣ماه ديگه چك كن سايت رو آماده بود بيا ويزا بگير!!!من عين منگ ها فقط به برگه نگاه ميكردم و اصلا نپرسيدم چرا آخه!!بعد از اينكه اومدم بيرون خودم رو سردنش كردم كه چرا هيچي نپرسيدي!!!ولي خوب بالاخره هرچي هم ميپرسيدم اونا كه نظرشون عوض نميشد!!!خلاصه همه ميگفتن استرست ميريزه بري داخل سفارت ولي براي من اينجور نبود و خيلي استرش داااشتم!!!اميدوارم زودتر كليير شم برام دعا كنيد.خوشحال ميشم اين تجربيات سودمند باشه براتون!ايشالله بعد اينكه كليير بشم يا نشم يه سفرنامه خوب براي بچه هاي سال هاي بعد مينويسم.چون هنوز سفر من ادامه داره!
يه نكته اونم اينكه مصاحبه ي من يك دقيقه هم نشد!به نظرم از قبل براي من تصميم گرفته شده بود كه چك امنيتي بخورم شايد به خاطر داشتن مدرك فوق ليسانس!به هرحال حكمت خدا بود كه اين جوري بشه و من راضي ام به حكت و خواست خدا

[Paniz888]

ميخوام تجربيات مصاحبه ام رو بگم چون هنوز سفرنامه من تموم نشده در واقع اميدوارم بعد گرفتن ويزا سفرنامه رو بنويسم!شاهنامه آخرش خوش است?
روند كارهاي قبل از سفر به ابوظبي رو همه ميدونن پس من فاكتور ميگيرم و ميرم از لحظه ي ورودم به امارات صحبت ميكنم:
قسمت اول:بعد از رسيدن به فرودگاه و زدن مهر خروج و اسكن چشم به باجه اتصلات رفتم و سيم كارت خريدم به مبلغ ١٠٠درهم!!گرون بود ولي خوب واجب بود خريدش!رفتن به مترو و خريدن كارت نوول نقره اي(به شدت اين كارت به درد ميخوره)
قسمت دوم:رفتن به مديكال و انجام مديكال در بيمارستاني روبروي ابوالهيل!هزينه مديكال ٩٥٠درهم شد و من يك واكسن آبله مرغان به مبلغ ٢٥٠ درهم نوش جان كردم!نكته ي خاصي نداره انجام مديكال همه چي رو روال و نظم و نگراني نداره
قسمت سوم:گرفتن جواب مديكال و رفتن به ابوظبي (من تصميم گرفتم روز قبل مصاحبه در ابوظبي باشم و چرن احتمال تك ضرب گرفتن ويزارو ميدادم كلا ٤شب در ابوظبي بودم كه به شدت از اين تصميم راضي ام و واقعا شهر خوبي بود و به نظرم از دبي هم بهتر بود)
قسمت چهارم و اصلي:روز مصاحبه ساعت ٧:١٥ صبح رسيدم سفارت و ديدم تقريبا ١٠-١٢ نفري جلوتر از من بودن به هر حال ساعت ٧:٤٥ شرطه ها ما رو به صف كردن بعد از ديدن نامه دوم و بعد به باجه نگهباني رفتيم و خانمي با تبلت مجددا نامه ي دوم مارو چك كرد و ما وارد خاك آمريكا شديم!!بعد از گذشتن از دستگاه هاي چك وارد سالني شديم و مجددا نشستيم و تقريبا ٥نفر به ٥ نفر از بين شمشادها گذشتيم و دوباره به سالن اصلي رسيديم كه مجددا پاسپورت ما رو چك كردن و ديگه وااااقعا وارد سالن انتظار مصاحبه نشستسم!!سفااارت به شدت شلووووغ بود و كيس ايراني ها با تاخير شروع شد ٣تا باجه كه مسئول تحويل مدارك بودن به راحتي فارسي صحبت ميكردن مدارك منو گرفت!اولش گفت هرچي داري بده منم از ديپلم تا ارشد رو تحويلش دادم كه يهو ديد مدرك زياده عصبي شد و گفت از اول دبستان همه رو دادي كه!!?فقط آخرين مدرك تحصيلي!منم آخرين مدرك تحصيلي و اصلش و شناسنامه و كارت ملي(انقضا نداشت) و تمكن مالي رو گرفت اصل تمام مدارك رو هم برداشت و بعد يه فيش داد رفتم باجه ٣٣٠دلار پرداخت كردم و بعد انگشت نگاري و نشستن روبروي اتاق ١٢ جهت مصاحبه!ولي ناگهان با اينكه دو نفر جلوتر از من بودن باجه ١٠ شماره من رو صدا كرد و من همونجا متوجه شدم دارم ميرم برگه سفيد بگيرم!!!چون آقا و خانمي قبل من هم چك امنيتي خوردن با اينكه آقا شغل فير حساس و خصوصي و معافيت داشتن!!خلاصه رفتم باجه ١٠ و گفت سلام انگشت چپ رو بزار روي دستگاه من گذاشتم.و گفت اين به منزله قسم محسوب ميشه و من گفتم بله!و بعد مشغول كامپيوترش شد!اصلا به من نگاه نميكرد بعدش پرسيد كسي رو داري كه من پاسخ دادم و بعد گفت اين اصل مداركت و روي برگه در حالي كه داشت هايلايت ميكرد گفت پرونده شما كامل فقط شامل مراحل اداري ميشين ٢-٣ماه ديگه چك كن سايت رو آماده بود بيا ويزا بگير!!!من عين منگ ها فقط به برگه نگاه ميكردم و اصلا نپرسيدم چرا آخه!!بعد از اينكه اومدم بيرون خودم رو سردنش كردم كه چرا هيچي نپرسيدي!!!ولي خوب بالاخره هرچي هم ميپرسيدم اونا كه نظرشون عوض نميشد!!!خلاصه همه ميگفتن استرست ميريزه بري داخل سفارت ولي براي من اينجور نبود و خيلي استرش داااشتم!!!اميدوارم زودتر كليير شم برام دعا كنيد.خوشحال ميشم اين تجربيات سودمند باشه براتون!ايشالله بعد اينكه كليير بشم يا نشم يه سفرنامه خوب براي بچه هاي سال هاي بعد مينويسم.چون هنوز سفر من ادامه داره!
يه نكته اونم اينكه مصاحبه ي من يك دقيقه هم نشد!به نظرم از قبل براي من تصميم گرفته شده بود كه چك امنيتي بخورم شايد به خاطر داشتن مدرك فوق ليسانس!به هرحال حكمت خدا بود كه اين جوري بشه و من راضي ام به حكت و خواست خدا

سلام
تشکر از مطلبی که نوشتید
کارت ملی رو عوض کردید یا همون رو ترجمه کردید ؟
پیروز باشید

[bahareh75]

ميخوام تجربيات مصاحبه ام رو بگم چون هنوز سفرنامه من تموم نشده در واقع اميدوارم بعد گرفتن ويزا سفرنامه رو بنويسم!شاهنامه آخرش خوش است?
روند كارهاي قبل از سفر به ابوظبي رو همه ميدونن پس من فاكتور ميگيرم و ميرم از لحظه ي ورودم به امارات صحبت ميكنم:
قسمت اول:بعد از رسيدن به فرودگاه و زدن مهر خروج و اسكن چشم به باجه اتصلات رفتم و سيم كارت خريدم به مبلغ ١٠٠درهم!!گرون بود ولي خوب واجب بود خريدش!رفتن به مترو و خريدن كارت نوول نقره اي(به شدت اين كارت به درد ميخوره)
قسمت دوم:رفتن به مديكال و انجام مديكال در بيمارستاني روبروي ابوالهيل!هزينه مديكال ٩٥٠درهم شد و من يك واكسن آبله مرغان به مبلغ ٢٥٠ درهم نوش جان كردم!نكته ي خاصي نداره انجام مديكال همه چي رو روال و نظم و نگراني نداره
قسمت سوم:گرفتن جواب مديكال و رفتن به ابوظبي (من تصميم گرفتم روز قبل مصاحبه در ابوظبي باشم و چرن احتمال تك ضرب گرفتن ويزارو ميدادم كلا ٤شب در ابوظبي بودم كه به شدت از اين تصميم راضي ام و واقعا شهر خوبي بود و به نظرم از دبي هم بهتر بود)
قسمت چهارم و اصلي:روز مصاحبه ساعت ٧:١٥ صبح رسيدم سفارت و ديدم تقريبا ١٠-١٢ نفري جلوتر از من بودن به هر حال ساعت ٧:٤٥ شرطه ها ما رو به صف كردن بعد از ديدن نامه دوم و بعد به باجه نگهباني رفتيم و خانمي با تبلت مجددا نامه ي دوم مارو چك كرد و ما وارد خاك آمريكا شديم!!بعد از گذشتن از دستگاه هاي چك وارد سالني شديم و مجددا نشستيم و تقريبا ٥نفر به ٥ نفر از بين شمشادها گذشتيم و دوباره به سالن اصلي رسيديم كه مجددا پاسپورت ما رو چك كردن و ديگه وااااقعا وارد سالن انتظار مصاحبه نشستسم!!سفااارت به شدت شلووووغ بود و كيس ايراني ها با تاخير شروع شد ٣تا باجه كه مسئول تحويل مدارك بودن به راحتي فارسي صحبت ميكردن مدارك منو گرفت!اولش گفت هرچي داري بده منم از ديپلم تا ارشد رو تحويلش دادم كه يهو ديد مدرك زياده عصبي شد و گفت از اول دبستان همه رو دادي كه!!?فقط آخرين مدرك تحصيلي!منم آخرين مدرك تحصيلي و اصلش و شناسنامه و كارت ملي(انقضا نداشت) و تمكن مالي رو گرفت اصل تمام مدارك رو هم برداشت و بعد يه فيش داد رفتم باجه ٣٣٠دلار پرداخت كردم و بعد انگشت نگاري و نشستن روبروي اتاق ١٢ جهت مصاحبه!ولي ناگهان با اينكه دو نفر جلوتر از من بودن باجه ١٠ شماره من رو صدا كرد و من همونجا متوجه شدم دارم ميرم برگه سفيد بگيرم!!!چون آقا و خانمي قبل من هم چك امنيتي خوردن با اينكه آقا شغل فير حساس و خصوصي و معافيت داشتن!!خلاصه رفتم باجه ١٠ و گفت سلام انگشت چپ رو بزار روي دستگاه من گذاشتم.و گفت اين به منزله قسم محسوب ميشه و من گفتم بله!و بعد مشغول كامپيوترش شد!اصلا به من نگاه نميكرد بعدش پرسيد كسي رو داري كه من پاسخ دادم و بعد گفت اين اصل مداركت و روي برگه در حالي كه داشت هايلايت ميكرد گفت پرونده شما كامل فقط شامل مراحل اداري ميشين ٢-٣ماه ديگه چك كن سايت رو آماده بود بيا ويزا بگير!!!من عين منگ ها فقط به برگه نگاه ميكردم و اصلا نپرسيدم چرا آخه!!بعد از اينكه اومدم بيرون خودم رو سردنش كردم كه چرا هيچي نپرسيدي!!!ولي خوب بالاخره هرچي هم ميپرسيدم اونا كه نظرشون عوض نميشد!!!خلاصه همه ميگفتن استرست ميريزه بري داخل سفارت ولي براي من اينجور نبود و خيلي استرش داااشتم!!!اميدوارم زودتر كليير شم برام دعا كنيد.خوشحال ميشم اين تجربيات سودمند باشه براتون!ايشالله بعد اينكه كليير بشم يا نشم يه سفرنامه خوب براي بچه هاي سال هاي بعد مينويسم.چون هنوز سفر من ادامه داره!
يه نكته اونم اينكه مصاحبه ي من يك دقيقه هم نشد!به نظرم از قبل براي من تصميم گرفته شده بود كه چك امنيتي بخورم شايد به خاطر داشتن مدرك فوق ليسانس!به هرحال حكمت خدا بود كه اين جوري بشه و من راضي ام به حكت و خواست خدا

سلام
تشکر از مطلبی که نوشتید
کارت ملی رو عوض کردید یا همون رو ترجمه کردید ؟
پیروز باشید

تاريخش گذشته بود ولي مشكلي نيست همه ي سفارت ها ميدونن كه دولت كارت ملي هاي مارو تائيد ميكنه و وقتي كارت ملي ما ترجمه شده اوكي!به نظر من سفارت رو اين مسائل گير نيست ولي به تاريخ عقد و اسم بچه ها دقت كافي دارن روز مصاحبه ي من خانمي به دليل اينكه اسم بچه هاش رو ننوشته بود موقع ثبت نام ريجكت شد

[Paniz888]

ميخوام تجربيات مصاحبه ام رو بگم چون هنوز سفرنامه من تموم نشده در واقع اميدوارم بعد گرفتن ويزا سفرنامه رو بنويسم!شاهنامه آخرش خوش است?
روند كارهاي قبل از سفر به ابوظبي رو همه ميدونن پس من فاكتور ميگيرم و ميرم از لحظه ي ورودم به امارات صحبت ميكنم:
قسمت اول:بعد از رسيدن به فرودگاه و زدن مهر خروج و اسكن چشم به باجه اتصلات رفتم و سيم كارت خريدم به مبلغ ١٠٠درهم!!گرون بود ولي خوب واجب بود خريدش!رفتن به مترو و خريدن كارت نوول نقره اي(به شدت اين كارت به درد ميخوره)
قسمت دوم:رفتن به مديكال و انجام مديكال در بيمارستاني روبروي ابوالهيل!هزينه مديكال ٩٥٠درهم شد و من يك واكسن آبله مرغان به مبلغ ٢٥٠ درهم نوش جان كردم!نكته ي خاصي نداره انجام مديكال همه چي رو روال و نظم و نگراني نداره
قسمت سوم:گرفتن جواب مديكال و رفتن به ابوظبي (من تصميم گرفتم روز قبل مصاحبه در ابوظبي باشم و چرن احتمال تك ضرب گرفتن ويزارو ميدادم كلا ٤شب در ابوظبي بودم كه به شدت از اين تصميم راضي ام و واقعا شهر خوبي بود و به نظرم از دبي هم بهتر بود)
قسمت چهارم و اصلي:روز مصاحبه ساعت ٧:١٥ صبح رسيدم سفارت و ديدم تقريبا ١٠-١٢ نفري جلوتر از من بودن به هر حال ساعت ٧:٤٥ شرطه ها ما رو به صف كردن بعد از ديدن نامه دوم و بعد به باجه نگهباني رفتيم و خانمي با تبلت مجددا نامه ي دوم مارو چك كرد و ما وارد خاك آمريكا شديم!!بعد از گذشتن از دستگاه هاي چك وارد سالني شديم و مجددا نشستيم و تقريبا ٥نفر به ٥ نفر از بين شمشادها گذشتيم و دوباره به سالن اصلي رسيديم كه مجددا پاسپورت ما رو چك كردن و ديگه وااااقعا وارد سالن انتظار مصاحبه نشستسم!!سفااارت به شدت شلووووغ بود و كيس ايراني ها با تاخير شروع شد ٣تا باجه كه مسئول تحويل مدارك بودن به راحتي فارسي صحبت ميكردن مدارك منو گرفت!اولش گفت هرچي داري بده منم از ديپلم تا ارشد رو تحويلش دادم كه يهو ديد مدرك زياده عصبي شد و گفت از اول دبستان همه رو دادي كه!!?فقط آخرين مدرك تحصيلي!منم آخرين مدرك تحصيلي و اصلش و شناسنامه و كارت ملي(انقضا نداشت) و تمكن مالي رو گرفت اصل تمام مدارك رو هم برداشت و بعد يه فيش داد رفتم باجه ٣٣٠دلار پرداخت كردم و بعد انگشت نگاري و نشستن روبروي اتاق ١٢ جهت مصاحبه!ولي ناگهان با اينكه دو نفر جلوتر از من بودن باجه ١٠ شماره من رو صدا كرد و من همونجا متوجه شدم دارم ميرم برگه سفيد بگيرم!!!چون آقا و خانمي قبل من هم چك امنيتي خوردن با اينكه آقا شغل فير حساس و خصوصي و معافيت داشتن!!خلاصه رفتم باجه ١٠ و گفت سلام انگشت چپ رو بزار روي دستگاه من گذاشتم.و گفت اين به منزله قسم محسوب ميشه و من گفتم بله!و بعد مشغول كامپيوترش شد!اصلا به من نگاه نميكرد بعدش پرسيد كسي رو داري كه من پاسخ دادم و بعد گفت اين اصل مداركت و روي برگه در حالي كه داشت هايلايت ميكرد گفت پرونده شما كامل فقط شامل مراحل اداري ميشين ٢-٣ماه ديگه چك كن سايت رو آماده بود بيا ويزا بگير!!!من عين منگ ها فقط به برگه نگاه ميكردم و اصلا نپرسيدم چرا آخه!!بعد از اينكه اومدم بيرون خودم رو سردنش كردم كه چرا هيچي نپرسيدي!!!ولي خوب بالاخره هرچي هم ميپرسيدم اونا كه نظرشون عوض نميشد!!!خلاصه همه ميگفتن استرست ميريزه بري داخل سفارت ولي براي من اينجور نبود و خيلي استرش داااشتم!!!اميدوارم زودتر كليير شم برام دعا كنيد.خوشحال ميشم اين تجربيات سودمند باشه براتون!ايشالله بعد اينكه كليير بشم يا نشم يه سفرنامه خوب براي بچه هاي سال هاي بعد مينويسم.چون هنوز سفر من ادامه داره!
يه نكته اونم اينكه مصاحبه ي من يك دقيقه هم نشد!به نظرم از قبل براي من تصميم گرفته شده بود كه چك امنيتي بخورم شايد به خاطر داشتن مدرك فوق ليسانس!به هرحال حكمت خدا بود كه اين جوري بشه و من راضي ام به حكت و خواست خدا

سلام
تشکر از مطلبی که نوشتید
کارت ملی رو عوض کردید یا همون رو ترجمه کردید ؟
پیروز باشید

تاريخش گذشته بود ولي مشكلي نيست همه ي سفارت ها ميدونن كه دولت كارت ملي هاي مارو تائيد ميكنه و وقتي كارت ملي ما ترجمه شده اوكي!به نظر من سفارت رو اين مسائل گير نيست ولي به تاريخ عقد و اسم بچه ها دقت كافي دارن روز مصاحبه ي من خانمي به دليل اينكه اسم بچه هاش رو ننوشته بود موقع ثبت نام ريجكت شد

امیدوارم خیلی زود خبر صدور ویزاتون رو بشنویم .

[saeidsh]

سلام نامه دوم ما اومد ٦ دسامبر ايروان
كيس# ١١***
ارسال فرم ٦ jun
نامه دوم ١٥ oct
تاريخ مصاحبه ٦ Dec

بابک جان سلام خوبین؟
آقا منم دسامبر ارمنستان هست مصاحبم اگه امکان داره ما رو در جریان کاراتون بذارید. اگر اطلاعاتی هم در مورد ارمنستان خواستید در خدمتم.

[saeidsh]

سلام
دوستان اگر کسی نامه دوم گرفت برای ماه جدید لطفا خبر بده
[/qu
سلام دوست عزیز من نامه دومم رسید  امیدوارم برای شمام زود بیاد

ممنون از اطلاعتون.برای ما هم رسید.من ساعت 18:45 دقیقه عصر جمعه چک کردم نیومده بود اما تا ساعت 20 داشتم تو سایت مهاجر میگشتم که یکی از دوستان گرخیده ?اعلام کرد براش اومده.چک کردم دیدم برای ما هم ساعت 19 اومده .انتظار پدر آدمو در میاره
ایشالله برای هممون خیر باشه

سلام ما رو در جریان مصاحبه و دیگر چیزا بذارید. در مورد ارمنستان هم سوالی داشتید در خدمتم.

[MOZHDEHHHHHH]

ميخوام تجربيات مصاحبه ام رو بگم چون هنوز سفرنامه من تموم نشده در واقع اميدوارم بعد گرفتن ويزا سفرنامه رو بنويسم!شاهنامه آخرش خوش است?
روند كارهاي قبل از سفر به ابوظبي رو همه ميدونن پس من فاكتور ميگيرم و ميرم از لحظه ي ورودم به امارات صحبت ميكنم:
قسمت اول:بعد از رسيدن به فرودگاه و زدن مهر خروج و اسكن چشم به باجه اتصلات رفتم و سيم كارت خريدم به مبلغ ١٠٠درهم!!گرون بود ولي خوب واجب بود خريدش!رفتن به مترو و خريدن كارت نوول نقره اي(به شدت اين كارت به درد ميخوره)
قسمت دوم:رفتن به مديكال و انجام مديكال در بيمارستاني روبروي ابوالهيل!هزينه مديكال ٩٥٠درهم شد و من يك واكسن آبله مرغان به مبلغ ٢٥٠ درهم نوش جان كردم!نكته ي خاصي نداره انجام مديكال همه چي رو روال و نظم و نگراني نداره
قسمت سوم:گرفتن جواب مديكال و رفتن به ابوظبي (من تصميم گرفتم روز قبل مصاحبه در ابوظبي باشم و چرن احتمال تك ضرب گرفتن ويزارو ميدادم كلا ٤شب در ابوظبي بودم كه به شدت از اين تصميم راضي ام و واقعا شهر خوبي بود و به نظرم از دبي هم بهتر بود)
قسمت چهارم و اصلي:روز مصاحبه ساعت ٧:١٥ صبح رسيدم سفارت و ديدم تقريبا ١٠-١٢ نفري جلوتر از من بودن به هر حال ساعت ٧:٤٥ شرطه ها ما رو به صف كردن بعد از ديدن نامه دوم و بعد به باجه نگهباني رفتيم و خانمي با تبلت مجددا نامه ي دوم مارو چك كرد و ما وارد خاك آمريكا شديم!!بعد از گذشتن از دستگاه هاي چك وارد سالني شديم و مجددا نشستيم و تقريبا ٥نفر به ٥ نفر از بين شمشادها گذشتيم و دوباره به سالن اصلي رسيديم كه مجددا پاسپورت ما رو چك كردن و ديگه وااااقعا وارد سالن انتظار مصاحبه نشستسم!!سفااارت به شدت شلووووغ بود و كيس ايراني ها با تاخير شروع شد ٣تا باجه كه مسئول تحويل مدارك بودن به راحتي فارسي صحبت ميكردن مدارك منو گرفت!اولش گفت هرچي داري بده منم از ديپلم تا ارشد رو تحويلش دادم كه يهو ديد مدرك زياده عصبي شد و گفت از اول دبستان همه رو دادي كه!!?فقط آخرين مدرك تحصيلي!منم آخرين مدرك تحصيلي و اصلش و شناسنامه و كارت ملي(انقضا نداشت) و تمكن مالي رو گرفت اصل تمام مدارك رو هم برداشت و بعد يه فيش داد رفتم باجه ٣٣٠دلار پرداخت كردم و بعد انگشت نگاري و نشستن روبروي اتاق ١٢ جهت مصاحبه!ولي ناگهان با اينكه دو نفر جلوتر از من بودن باجه ١٠ شماره من رو صدا كرد و من همونجا متوجه شدم دارم ميرم برگه سفيد بگيرم!!!چون آقا و خانمي قبل من هم چك امنيتي خوردن با اينكه آقا شغل فير حساس و خصوصي و معافيت داشتن!!خلاصه رفتم باجه ١٠ و گفت سلام انگشت چپ رو بزار روي دستگاه من گذاشتم.و گفت اين به منزله قسم محسوب ميشه و من گفتم بله!و بعد مشغول كامپيوترش شد!اصلا به من نگاه نميكرد بعدش پرسيد كسي رو داري كه من پاسخ دادم و بعد گفت اين اصل مداركت و روي برگه در حالي كه داشت هايلايت ميكرد گفت پرونده شما كامل فقط شامل مراحل اداري ميشين ٢-٣ماه ديگه چك كن سايت رو آماده بود بيا ويزا بگير!!!من عين منگ ها فقط به برگه نگاه ميكردم و اصلا نپرسيدم چرا آخه!!بعد از اينكه اومدم بيرون خودم رو سردنش كردم كه چرا هيچي نپرسيدي!!!ولي خوب بالاخره هرچي هم ميپرسيدم اونا كه نظرشون عوض نميشد!!!خلاصه همه ميگفتن استرست ميريزه بري داخل سفارت ولي براي من اينجور نبود و خيلي استرش داااشتم!!!اميدوارم زودتر كليير شم برام دعا كنيد.خوشحال ميشم اين تجربيات سودمند باشه براتون!ايشالله بعد اينكه كليير بشم يا نشم يه سفرنامه خوب براي بچه هاي سال هاي بعد مينويسم.چون هنوز سفر من ادامه داره!
يه نكته اونم اينكه مصاحبه ي من يك دقيقه هم نشد!به نظرم از قبل براي من تصميم گرفته شده بود كه چك امنيتي بخورم شايد به خاطر داشتن مدرك فوق ليسانس!به هرحال حكمت خدا بود كه اين جوري بشه و من راضي ام به حكت و خواست خدا

تشکر فراوان از سفرنامه ای که نوشتین. خیلی مفید بود. انشاالله هر چی زودتر کلییر میشید. لطفن ما رو در جریان کلییر شدنتون بزارید. راستی شما قبل از مصاحبه واسه دفتر پستی توی ابوظبی رجیستر کرده بودید؟

[elahehmp]

ممنون از اطلاعتون.برای ما هم رسید.من ساعت 18:45 دقیقه عصر جمعه چک کردم نیومده بود اما تا ساعت 20 داشتم تو سایت مهاجر میگشتم که یکی از دوستان گرخیده ?اعلام کرد براش اومده.چک کردم دیدم برای ما هم ساعت 19 اومده .انتظار پدر آدمو در میاره
ایشالله برای هممون خیر باشه

سلام ما رو در جریان مصاحبه و دیگر چیزا بذارید. در مورد ارمنستان هم سوالی داشتید در خدمتم.

ممنون ،حتما.الان اینقدر استرس دارم نمیتونم فکرمو متمرکز کنم که چکار باید انجام بدم.فعلا واکسنهارو غیر آنفولانزا تمام کردیم.هنوز وقت مدیکال نگرفتم