گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)

[afshin4749]

والاه ما که جسارت نرکردیم چون نشناختیم ایشونو . سال نو هم به ایشان  نیز تبریک میگم

دوما هرکی اسم منو صدا می زنه موی تنش سیخ میشه از ترس . شما چطور

تونستی بگی خطر ناک ؟

خطرناک جان ، بچه که نیستم دور از جان شما از لولو بترسم !! سابقا برای اینکه بچه دست به قندان نزند ، عکس مرا روی آن چاپ میکردند !! حالا تو خود بخوان حدیثی از این مجمل    

داداش گلم  متن منو بد متوجه شدی من قصد جسارت به کسی را نداشتم جز یک شوخی .

اگر بد متوجه شدید و به گونه ای دیگر عذر خواهی می کنیم

ای بابا !! اتفاقا من هم به شوخی آن را گفتم !! مگر ندیدید که با ایموجی چه نیش خندی را زده بودم !! چقدر شما آدم را جدی میگیرید، آن هم از راهی دور !!؟؟ یک مهاجرسرایی در ابتدا سعی میکند که برای خودش کلی رفیق جور کند و شرط اول در یافتن یک رفیق و دوست در اینجا همین است که شما باید تشخص بدهید که چه کسی جسارت میکند و چه کسی رفاقت شادی آفرینی. خیالت راحت باشد بعد از این 48 سالی که از خدا عمر گرفتم ، میتوانم به راحتی تشخیص دهم که چه کسی با چه نیتی متنی را ارسال میکند.

[khatarnak]

خطرناک جان ، بچه که نیستم دور از جان شما از لولو بترسم !! سابقا برای اینکه بچه دست به قندان نزند ، عکس مرا روی آن چاپ میکردند !! حالا تو خود بخوان حدیثی از این مجمل    

داداش گلم  متن منو بد متوجه شدی من قصد جسارت به کسی را نداشتم جز یک شوخی .

اگر بد متوجه شدید و به گونه ای دیگر عذر خواهی می کنیم

ای بابا !! اتفاقا من هم به شوخی آن را گفتم !! مگر ندیدید که با ایموجی چه نیش خندی را زده بودم !! چقدر شما آدم را جدی میگیرید، آن هم از راهی دور !!؟؟ یک مهاجرسرایی در ابتدا سعی میکند که برای خودش کلی رفیق جور کند و شرط اول در یافتن یک رفیق و دوست در اینجا همین است که شما باید تشخص بدهید که چه کسی جسارت میکند و چه کسی رفاقت شادی آفرینی. خیالت راحت باشد بعد از این 48 سالی که از خدا عمر گرفتم ، میتوانم به راحتی تشخیص دهم که چه کسی با چه نیتی متنی را ارسال میکند.    

نه فکر کردم که باعث ناراحتی شدم بازم شرمنده . ولی اره کاملا با شما موافقم در کل مهاجر سرا بهترین انجمن برای دوست شدن هست به خصوص

برای کسانی که ویزا دریافت می کنند و در امریکا غریب هستن دوست شدن

در این انجمن کمک بزرگی برای داشتن یک خانواده بزرگ ایرانی در کشور غریب هست کماکان که وقتی توی خارج با یک هموطن دوست میشی نعمت بزرگی است .

من الان چند سال است با استخوان . دی وی . جواد و افشین و تمام دوستانی

که در انجمن فعالن دوست هستم . خارج از هرگونه عقاید و اندیشه و طرز تفکر.

من دوستانی هم دارم که با طرز فکر سیاسی مذهبی ... متفاوتیم ولی دوست هستم.

در همین انجمن دوستانی هستند که دموکراتن دوستان دیگر جمهوری خواه .

یا در خصوص سیاست نوع حاکمیت . در ایران .

اما نقد می کنیم نظریات یکدیگر را زیر سوال می بریم . با تمام این وجود

با همیم و ارزو می کنم انشالاه همه باهم به مقصد نهایی مان بریم و انشالاه

با شما و سایر دوستان در کنار هم به خوشی و نیکی یک زندگی جذاب داشته

باشیم . امریکا یک کشور نیست بلکه یک سرزمین بزرگ و ازاد است هیجانات

فرهنگ های متفاوت و .... تا دلت بخواد همه با هم می تونیم از این دنیا

به تمام و کمال استفاده کنیم .

گرچه من قانون مدارم اما همان ایرانیانی هم که به هر شکل توانستند بیان

همونا هم می تونند بهترین دوستان ما باشند

انشالاه سال اینده در کنار هم خواهیم بود

[afshin4749]

همیشه بدان کسی که جانش در خطر است او پـنـاهــنده واقعی است
اما کسی که در ایران اسوده زندگی کرده و می کند برای چی پـنـاهــنده شود ؟
هر روز هرروز می شنویم که ایرانیان و افغانی ها و... قاچاقی می رن

ایا همه جانشان در خطر است خیر .

پس همانایی که به دلیل اقتصاد و باور می روند به نظرم مساله روانی دارند.

چرا ادم باید ایرانی که بهشت کار کردن است بره خارج و کارگری کنه .

خیلی از همین هموطنان مسیحی ما در ایران مدیر و مدبر هستند .

بس چه نیازی به پـنـاهــندگی است؟ مگر جانشان در خطره که کماکان قاچاقی رفتن از بیچ و خم های دریا خطر افرین باشه.

من و شما و سایر دوستان واقعا باید زندگی مان را فدای این هموطنانی کنیم

که به امید واهی می روند و ما را برای یک زندگی بهتر اسیر می کنند

عزیزم ،
من اگر ایران را ترک کردم ، دلیلش نداشتن اعصاب از دست مسئولین مملکتی بود که حالا هم که میبینی دارند روز به روز مملکت را رو به قهقرا میبرند و گمانم نیست که دیگر ایران ، ایرانی بشود برای ما. کلا چون کلمه ی سیاست مرا آزار میدهد و از هرچه اخبار سیاسی هم بیزارم ، لذا زندگی در ایرانی که تلویزیون آن دم به دقیقه از سیاست و نبرد و جنگ و فتنه و ........ دم میزند بیزار بودم. تجهیزات ماهواره ای هم بجز حسرت خوردن چیزی برایم باقی نمیگذاشت و تصور میکردم که آنهایی که در آنسوی آنتن فرستنده هستند در بهشتند و ما در جهنم !! غافل از اینکه اینجا هم نوع جهنمش تفاوت دارد و بسیار آراسته ترست. زندگی یک مهاجر از هر صد نفر تنها میتواند به تعداد انگشتان دست همراه با رفاه و آرامش مالی و روحی باشد. الباقی یا چرت و چرند به هم میبافند و یا اینکه خود را راضی میکنند که زندگی خوبی را دارند. اینگونه آدمها با اولین شکست در زندگی مهاجرتیشان به سرعت برق و باد نابود میشوند و سر گله و شکایتشان تا فلک بالا میرود. من سختیهای زیادی را کشیده و میکشم و فعلا داریم در زندگی به قول سندی خودمان را در گل میپلکانیم !! اما چرا به ایران باز نمیگردم ؟ برای اینکه همان آش و همان کاسه ای میشود که گفتم !! دشمن ، توطئه ، فتنه ، دفاع ، ناموس ، جنگ ، داعش ، ...................... بگیر و برو تا آخر خط !! برای منی که هرگز علاقه ای به این نوع نگرشها ندارم ، ایران میشود جهنم نوع اول و اینجا برای من جهنمی ست که هم سرگرمیهای بهتری دارد و هم آتشش ملایم تر است. اگر از تک تک ایرانیان اینجا سوال شود که آیا اگر ایران برگردد به وضعیت 40 سال پیش خود آیا حاضرید که به آنجا برگردید ؟ شرط میبندم که لااقل 85% ملت مثل یک نو عروس دستپاچه میگویند بلهههههههههههههههههههههههههههههههه !! و واقعا هم روی حرفشان هستند و خواهند بود. آن تعدادی هم که نمیخواهند بازگردند یا کل ریشه و ایل و تبارشان اینجاست و دیگر کسی را در ایران ندارند و اگر بروند میشوند مهاجر و یا اینکه باور ندارند که ریشه در خاک چه معنایی دارد.
ریشه تا زمانی ریشه است که به یک تنه پیوسته و در هم آمیخته باشد و اگر آن ریشه از تنه و سایر ریشه ها جدا شود یا می خشکد و یا بی هدف تنها به راهش آنقدر ادامه میدهد که زیر خاک میپوسد و میمیرد میرود پی کارش !! لااقل میتوانم در مورد خودم این اطمینان را بدهم که من جزو آن 85% ی هستم که میخواهند الباقی عمرشان را در کشورشان با آرامش و رفاه نسبی بگذرانند و بمیرند و بروند پی کارشان. با شما موافقم چون ریشه درخاک معنای گسترده ای دارد که پیچیدگیهای معنوی آن به راحتی قابل توجیه و تفسیر نیست.
این همان حکایتی ست که بارها و بارها خوانده ایم که میگوید:

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
آن‌ها که می‌مانند عقب مانده نیستند

آن‌هایی که می‌روند ، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند
آنهایی که می‌مانند ، نمانده‌اند که دینش...ان را حفظ کنند

همه‌ آنهایی که می‌روند سبز نیستند
همه آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند

آن‌ها که می‌روند ، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود

آن‌ها که می‌مانند ، می مانند تا شاید روزی وطن را جایی برای ماندن کنند

این براستی حکایت من است            

[DELPHI5]

همیشه بدان کسی که جانش در خطر است او پـنـاهــنده واقعی است
اما کسی که در ایران اسوده زندگی کرده و می کند برای چی پـنـاهــنده شود ؟
هر روز هرروز می شنویم که ایرانیان و افغانی ها و... قاچاقی می رن

ایا همه جانشان در خطر است خیر .

پس همانایی که به دلیل اقتصاد و باور می روند به نظرم مساله روانی دارند.

چرا ادم باید ایرانی که بهشت کار کردن است بره خارج و کارگری کنه .

خیلی از همین هموطنان مسیحی ما در ایران مدیر و مدبر هستند .

بس چه نیازی به پـنـاهــندگی است؟ مگر جانشان در خطره که کماکان قاچاقی رفتن از بیچ و خم های دریا خطر افرین باشه.

من و شما و سایر دوستان واقعا باید زندگی مان را فدای این هموطنانی کنیم

که به امید واهی می روند و ما را برای یک زندگی بهتر اسیر می کنند

عزیزم ،
من اگر ایران را ترک کردم ، دلیلش نداشتن اعصاب از دست مسئولین مملکتی بود که حالا هم که میبینی دارند روز به روز مملکت را رو به قهقرا میبرند و گمانم نیست که دیگر ایران ، ایرانی بشود برای ما. کلا چون کلمه ی سیاست مرا آزار میدهد و از هرچه اخبار سیاسی هم بیزارم ، لذا زندگی در ایرانی که تلویزیون آن دم به دقیقه از سیاست و نبرد و جنگ و فتنه و ........ دم میزند بیزار بودم. تجهیزات ماهواره ای هم بجز حسرت خوردن چیزی برایم باقی نمیگذاشت و تصور میکردم که آنهایی که در آنسوی آنتن فرستنده هستند در بهشتند و ما در جهنم !! غافل از اینکه اینجا هم نوع جهنمش تفاوت دارد و بسیار آراسته ترست. زندگی یک مهاجر از هر صد نفر تنها میتواند به تعداد انگشتان دست همراه با رفاه و آرامش مالی و روحی باشد. الباقی یا چرت و چرند به هم میبافند و یا اینکه خود را راضی میکنند که زندگی خوبی را دارند. اینگونه آدمها با اولین شکست در زندگی مهاجرتیشان به سرعت برق و باد نابود میشوند و سر گله و شکایتشان تا فلک بالا میرود. من سختیهای زیادی را کشیده و میکشم و فعلا داریم در زندگی به قول سندی خودمان را در گل میپلکانیم !! اما چرا به ایران باز نمیگردم ؟ برای اینکه همان آش و همان کاسه ای میشود که گفتم !! دشمن ، توطئه ، فتنه ، دفاع ، ناموس ، جنگ ، داعش ، ...................... بگیر و برو تا آخر خط !! برای منی که هرگز علاقه ای به این نوع نگرشها ندارم ، ایران میشود جهنم نوع اول و اینجا برای من جهنمی ست که هم سرگرمیهای بهتری دارد و هم آتشش ملایم تر است. اگر از تک تک ایرانیان اینجا سوال شود که آیا اگر ایران برگردد به وضعیت 40 سال پیش خود آیا حاضرید که به آنجا برگردید ؟ شرط میبندم که لااقل 85% ملت مثل یک نو عروس دستپاچه میگویند بلهههههههههههههههههههههههههههههههه !! و واقعا هم روی حرفشان هستند و خواهند بود. آن تعدادی هم که نمیخواهند بازگردند یا کل ریشه و ایل و تبارشان اینجاست و دیگر کسی را در ایران ندارند و اگر بروند میشوند مهاجر و یا اینکه باور ندارند که ریشه در خاک چه معنایی دارد.
ریشه تا زمانی ریشه است که به یک تنه پیوسته و در هم آمیخته باشد و اگر آن ریشه از تنه و سایر ریشه ها جدا شود یا می خشکد و یا بی هدف تنها به راهش آنقدر ادامه میدهد که زیر خاک میپوسد و میمیرد میرود پی کارش !! لااقل میتوانم در مورد خودم این اطمینان را بدهم که من جزو آن 85% ی هستم که میخواهند الباقی عمرشان را در کشورشان با آرامش و رفاه نسبی بگذرانند و بمیرند و بروند پی کارشان. با شما موافقم چون ریشه درخاک معنای گسترده ای دارد که پیچیدگیهای معنوی آن به راحتی قابل توجیه و تفسیر نیست.
این همان حکایتی ست که بارها و بارها خوانده ایم که میگوید:

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
آن‌ها که می‌مانند عقب مانده نیستند

آن‌هایی که می‌روند ، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند
آنهایی که می‌مانند ، نمانده‌اند که دینش...ان را حفظ کنند

همه‌ آنهایی که می‌روند سبز نیستند
همه آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند

آن‌ها که می‌روند ، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود

آن‌ها که می‌مانند ، می مانند تا شاید روزی وطن را جایی برای ماندن کنند

این براستی حکایت من است            

آقا افشین عزیز
من اینجا چند سالیه که صرفا دنبال کننده هستم
اجازه بدید که نقد کنم صحبتای شما رو. شما با این صحبت‌ها احتمال داره که این تاپیک رو به تعطیلی بکشونید. اینجا یه جایی بوده که من به شخصه میام و با رویاها و آرزوهای گذشته ام دیدار میکنم.
در ثانی
دوست عزیزم تمام این سایت ایجاد شده تا یه نفعی در کنارش باشه. من که به خودم اجازه نمیدم که از یه نفر بخوام صرفا برای چشم و ابروی بنده یه سایت عریض و طویل رو نگهداری کنه. شما هم قبول کنید که اگر این سایت برای شما بود حتما برای خودتون دنبال یه نفعی بودید.
هر چند کسانی رو می‌بینیم که بر خلاف صحبت بنده عمل می‌کنند. و یه سایت کاملا غیر انتفاعی و عام و المنفعه رو مدیریت می‌کنند.
البته صحبتای بنده رو صرفا بعنوان یک برادر کوچکتر پذیرا باشید.
ایام به کام

[khatarnak]

همیشه بدان کسی که جانش در خطر است او پـنـاهــنده واقعی است
اما کسی که در ایران اسوده زندگی کرده و می کند برای چی پـنـاهــنده شود ؟
هر روز هرروز می شنویم که ایرانیان و افغانی ها و... قاچاقی می رن

ایا همه جانشان در خطر است خیر .

پس همانایی که به دلیل اقتصاد و باور می روند به نظرم مساله روانی دارند.

چرا ادم باید ایرانی که بهشت کار کردن است بره خارج و کارگری کنه .

خیلی از همین هموطنان مسیحی ما در ایران مدیر و مدبر هستند .

بس چه نیازی به پـنـاهــندگی است؟ مگر جانشان در خطره که کماکان قاچاقی رفتن از بیچ و خم های دریا خطر افرین باشه.

من و شما و سایر دوستان واقعا باید زندگی مان را فدای این هموطنانی کنیم

که به امید واهی می روند و ما را برای یک زندگی بهتر اسیر می کنند

عزیزم ،
من اگر ایران را ترک کردم ، دلیلش نداشتن اعصاب از دست مسئولین مملکتی بود که حالا هم که میبینی دارند روز به روز مملکت را رو به قهقرا میبرند و گمانم نیست که دیگر ایران ، ایرانی بشود برای ما. کلا چون کلمه ی سیاست مرا آزار میدهد و از هرچه اخبار سیاسی هم بیزارم ، لذا زندگی در ایرانی که تلویزیون آن دم به دقیقه از سیاست و نبرد و جنگ و فتنه و ........ دم میزند بیزار بودم. تجهیزات ماهواره ای هم بجز حسرت خوردن چیزی برایم باقی نمیگذاشت و تصور میکردم که آنهایی که در آنسوی آنتن فرستنده هستند در بهشتند و ما در جهنم !! غافل از اینکه اینجا هم نوع جهنمش تفاوت دارد و بسیار آراسته ترست. زندگی یک مهاجر از هر صد نفر تنها میتواند به تعداد انگشتان دست همراه با رفاه و آرامش مالی و روحی باشد. الباقی یا چرت و چرند به هم میبافند و یا اینکه خود را راضی میکنند که زندگی خوبی را دارند. اینگونه آدمها با اولین شکست در زندگی مهاجرتیشان به سرعت برق و باد نابود میشوند و سر گله و شکایتشان تا فلک بالا میرود. من سختیهای زیادی را کشیده و میکشم و فعلا داریم در زندگی به قول سندی خودمان را در گل میپلکانیم !! اما چرا به ایران باز نمیگردم ؟ برای اینکه همان آش و همان کاسه ای میشود که گفتم !! دشمن ، توطئه ، فتنه ، دفاع ، ناموس ، جنگ ، داعش ، ...................... بگیر و برو تا آخر خط !! برای منی که هرگز علاقه ای به این نوع نگرشها ندارم ، ایران میشود جهنم نوع اول و اینجا برای من جهنمی ست که هم سرگرمیهای بهتری دارد و هم آتشش ملایم تر است. اگر از تک تک ایرانیان اینجا سوال شود که آیا اگر ایران برگردد به وضعیت 40 سال پیش خود آیا حاضرید که به آنجا برگردید ؟ شرط میبندم که لااقل 85% ملت مثل یک نو عروس دستپاچه میگویند بلهههههههههههههههههههههههههههههههه !! و واقعا هم روی حرفشان هستند و خواهند بود. آن تعدادی هم که نمیخواهند بازگردند یا کل ریشه و ایل و تبارشان اینجاست و دیگر کسی را در ایران ندارند و اگر بروند میشوند مهاجر و یا اینکه باور ندارند که ریشه در خاک چه معنایی دارد.
ریشه تا زمانی ریشه است که به یک تنه پیوسته و در هم آمیخته باشد و اگر آن ریشه از تنه و سایر ریشه ها جدا شود یا می خشکد و یا بی هدف تنها به راهش آنقدر ادامه میدهد که زیر خاک میپوسد و میمیرد میرود پی کارش !! لااقل میتوانم در مورد خودم این اطمینان را بدهم که من جزو آن 85% ی هستم که میخواهند الباقی عمرشان را در کشورشان با آرامش و رفاه نسبی بگذرانند و بمیرند و بروند پی کارشان. با شما موافقم چون ریشه درخاک معنای گسترده ای دارد که پیچیدگیهای معنوی آن به راحتی قابل توجیه و تفسیر نیست.
این همان حکایتی ست که بارها و بارها خوانده ایم که میگوید:

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
آن‌ها که می‌مانند عقب مانده نیستند

آن‌هایی که می‌روند ، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند
آنهایی که می‌مانند ، نمانده‌اند که دینش...ان را حفظ کنند

همه‌ آنهایی که می‌روند سبز نیستند
همه آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند

آن‌ها که می‌روند ، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود

آن‌ها که می‌مانند ، می مانند تا شاید روزی وطن را جایی برای ماندن کنند

این براستی حکایت من است            

من با نظر شما موافقم من هم مثل شما قادر به زتدگی در ایران نیستم

اما اگر به متن من توجه بیشتر می شد متوجه می شدید که من از لحاظ قاچاقی رفتن و زیر پا گذاشتن قوانین بین الملل ناراضی هستم

همین صربستان که تنها کشور اروپایی است که لغو روادید کرده اگر بنا باشه

عده ای از هموطنان ما قوانین را زیر پا بزارن و قاچاقی به هر جا دلشان بخواد بروند فردا روز صربستان مجبور خواهد شد به خاطر همین هموطنان ویزا را مجددا اجرا کند
و کی قربانی میشود ؟ مایی که فقط قصد گردش و تفریح را داریم محروم می شویم.

یا اشخاصی که به هر علتی میان تحریم هارا دور می زنند مانند اون ایرانی که

ریس بانک است قوانین بین الملل را نقص می کند نتیجش چی میشه؟
بی اعتمادی نسبت به ایرانیان و عدم صدور روادید یا شرایط سخت.

من ۳ سال پیش به خاطر مقالم جهت کنفرانس از طرف یکی از دانشگاههای ایتالیا دعوت شدم اما بهم ویزا ندادن چرا که فکر می کردن که من قصد پناهندگی داشتم.
در حالی که تنها مدرک که نداشتم گواهی استغال به کار و دانشجویی بود در حالی که بلیت رفت و برگشت و هتل و تمکن بسیار خوب مالی داشتم. این نشانه ی بی اعتمادی انان نسبت به ما هست.

در کل ما در کل جهان بی اعتماد شدیم در زمان شما یا زمان پدر بزرگوار شما

همه ایرانیان بدون ویزا به اروپا و امریکا سفر می کردن بحث پناهندگی در میان نبود .

اما امروزه اکثر پناهندگان نه فقط به خاطر مسایل سیاسی یا دینی بلکه مساله اقتصادی می روند .

من با کسان سیاسی و دینی مشکلی ندارم من گرچه کل مسالم اقتصادی است

اما به جای انکه ریسک کنم و تمام پولم و سرمایم را صرف رفتن به مقصد نا معلوم ان هم با خطرات زیاد به خطر بندازم میام قانونی تقاضا ویزا میدم
اگر شانس داشتم ویزا تعلق میگیره اگر نه نمیام جان خود و خانوادم را به خطر بندازم و از طریق دریا رهسپار شم
یا موفقم شم اما سالیان سال طول می کشه که اجازه اقامت بدن و اینده کی خراب میشه ؟ من ! پس میام میمانم و انقدر تلاش می کنم که بدون خدشه به جان و مالم بتوانم اقامت بگیرم.

بله من با تمام فرمایشات شما موافقم هیچ کس وطن فروش نیست وطن فروشان کسانی هستند که پول مردم را برای منفعت خود استفاده می کنند و قصر های انچنانی را برای خود رقم می زنند و دنبال دشمنی واهی و تفرقه بین اقوام و ادیان هستند و دنبال ایرانی که ایرانستان شود.

دلیل عضویت من هم مطابق با فرمایشات حضرت عالیست. منم مثل شما از زندگی و شرایط خسته شدم .

منم یک جوان سی سال هستم مجرد بی کار و خسته و نا امید به اینده .

اما به دنبال خلاف قانون نیستم که هم ابرویی کشورم را ببرم هم جلوی انانی که واقعا جانشان در خطر است را بگیرم . سرنوشت من بستگی به همه چیز دارد ماندن و مردن یا اخذ ویزا و زندگی بهتر .
اگر ماندم می مانم و رویاهایم را به گور می فرستم اگر رفتنی شدم می روم تا به رویاهایم برسم .

این سرنوشت حال حاضر من هست.

[khatarnak]

ین همان حکایتی ست که بارها و بارها خوانده ایم که میگوید:

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
آن‌ها که می‌مانند عقب مانده نیستند

آن‌هایی که می‌روند ، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند
آنهایی که می‌مانند ، نمانده‌اند که دینش...ان را حفظ کنند

همه‌ آنهایی که می‌روند سبز نیستند
همه آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند

آن‌ها که می‌روند ، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود

آقا افشین عزیز
من اینجا چند سالیه که صرفا دنبال کننده هستم
اجازه بدید که نقد کنم صحبتای شما رو. شما با این صحبت‌ها احتمال داره که این تاپیک رو به تعطیلی بکشونید. اینجا یه جایی بوده که من به شخصه میام و با رویاها و آرزوهای گذشته ام دیدار میکنم.
در ثانی
دوست عزیزم تمام این سایت ایجاد شده تا یه نفعی در کنارش باشه.
هر چند کسانی رو می‌بینیم که بر خلاف صحبت بنده عمل می‌کنند. و یه سایت کاملا غیر انتفاعی و عام و المنفعه رو مدیریت می‌کنند.
البته صحبتای بنده رو صرفا بعنوان یک برادر کوچکتر پذیرا باشید.
ایام به کام

سلام داداش گلم صحبت های افشین در نقد نظریات من بود

و فکر نمی کنم که ایشان نیت یا غرضی داشته باشن .

صحبت ما در خصوص مهاجرت و چرایی ان بود .

به هر حال هر حرفی نباید در این سایت زده شود که خدایی نکرده توهین به کسی یا بسته شدن سایت شود .

ما همه یک درد مشترک داریم و نیاز بهم

[khatarnak]

پیاده‌رو مشاهیر هالیوود (به انگلیسی: Hollywood Walk of Fame)، پیاده‌روی بین بلوار هالیوود و خیابان وین در هالیوود، "کالیفرنیا"، ایالات متحده آمریکا است. در این پیاده‌رو بیش از ۲٫۵۰۰ ستاره برای بازیگران، کارگردانان، موسیقی‌دانان، تهیه‌کنندگان، گروه‌های تئاتری و شخصیت‌های تخیلی نصب شده است. مدیریت این پیاده‌رو با اتاق بازرگانی هالیوود و نگهداری از آن بر عهده مجموعه‌ای به نام هالیوود هیستوریک تراست است.

[khatarnak]

ایوانا ترامپ (انگلیسی: Ivana Trump؛ زادهٔ ۲۰ فوریهٔ ۱۹۴۹) مانکن اهل جمهوری چک و ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۷۰ میلادی تا کنون مشغول فعالیت بوده‌است. او همسر نخست دونالد ترامپ از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۲ بوده است.
زندگی اولیه:
ایوانا در شهر زلین در منطقه موراویا در کشور جمهوری چک از پدری چک بنام میلوس زلانیک و مادری اتریؤی بنام ماری فرانکوا متولد شد.[۱] او از سنین کودکی پدرش او را به اسکی و مهارت در این ورزش تشویق نمود. در اوایل ۱۹۷۰ وی در دانشگاه کارلف در پراگ تحصیل کرد.[۲]

بر اساس گفته زلینکوا ایوانا به عنوان جایگزین در تیم اسکی چک در بازی‌های المپیک زمستانی ۱۹۷۲ برگزیده شد. مهارت او در اسکی سرعت و اسکی مارپیچ کوچک می‌باشد.[۳] با این حال در ۱۹۸۹ پیتر پومیزنی مدیر عمومی کمیته المپیک چک گفت که: این ایوانا کیست که همه در باره او با ما تماس می‌گیرند؟ ما بارها جستجو کردیم، با بسیاری مشورت کردیم و چنین دختری در بایگانی ما وجود ندارد.[۴]

زندگی شخصی:

به سال ۱۹۷۱، زلینکوا با صاحب آژانس املاک اتریشی بنام آلفرد وینکمایر ازدواج نمود. آن‌ها در ۱۹۷۳ از هم جدا شدند.[۵] پس از جدایی او چکسلواکی را به مقصد کانادا ترک کرد تا با یک دوست دوران کودکی بنام جورج اسیرواتکا که در کانادا دارای مغازه وسایل اسکی بود بماند. برای دو سال او در کلاس‌های زبان شبانه در دانشگاه مک گیل شرکت می‌کرد تا از این طریق انگلیسی خود را بهبود بخشد[نیازمند منبع]، همزمان به عنوان مدل برای چند شرکت برتر کانادایی فعالیت می‌کرد. در این زمان زلینکوا، اسیرواتکا را ترک کرد تا بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۷۶ را در نیویورک تبلیغ کند.

در نیویورک زلینکوا با دونالد ترامپ دیدار کرد. ایوانا و دونالد ترامپ در مراسم مجللی در آوریل ۱۹۷۷ ازدواج کردند. بعد از ازدواج با دونالد ترامپ ایوانا به جایگاه‌های بالایی در سازمان ترامپ رسید و به عنوان نایب رئیس طراحی داخلی منصوب شد. در اواخر سال ۱۹۹۰ شایعاتی دربارهٔ رابطهٔ دونالد ترامپ با مارلا میپلز از دختران شایسته سابق جورجیا پخش شد. در پی این شایعات ایوانا در ۱۹۹۱ وکیلی گرفت و درخواست طلاق داد.

در آوریل ۲۰۰۸، ایوانا در ۵۹ سالگی با روسانو روبیکاندی که در آن زمان ۳۶ ساله بود ازدواج کرد. دونالد ترامپ این ازدواج ۳ میلیون دلاری را با حضور ۴۰۰ میهمان در عمارت مار-ئه-لاگوی خود میزبانی کرد. ایوانکا ترامپ ساقدوش او بود. در ۱ دسامبر ۲۰۰۸ ایوانا تأیید کرد که تقاضای طلاق کرده است.

برگرفته از ویکی پدیا

[khatarnak]

اریک ترامپ (انگلیسی: Eric Trump؛ زادهٔ ۶ ژانویهٔ ۱۹۸۴) یک کارآفرین، و بازرگان اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۲۰۰۶ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده‌است وی پسر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکاست.

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به کارآموز، کارآموز ابرستاره اشاره کرد.

[khatarnak]

شرایط کشورها جهت شرکت در برنامه لاتاری . تا سال ۲۰۱۵.

برگرفته از وی کی پدیا . ممکن است امسال این فهرست تغییر کند

تغییرات فهرست کشورها در طول سال‌ها شامل زیر می‌شود:

وگ-۱۹۹۶: کلمبیا هم اکنون فاقد شرایط لازم
وگ-۱۹۹۸: لهستان هم اکنون فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۲: لهستان و تایوان هم اکنون فاقد شرایط لازم، پاکستان فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۴: تیمور شرقی اضافه شده‌است، فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۵: روسیه هم اکنون فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۷: لهستان دوباره فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۸: برزیل و پرو هم اکنون فاقد شرایط لازم؛ صربستان و مونته نگرو ذکر شده‌است به طور جداگانه، هر دو فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۰۹: اکوادور و گواتمالا هم اکنون فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۱۰: روسیه هم اکنون فاقد شرایط لازم؛ کوزوو اضافه شده‌است، فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۱۳: لهستان دوباره فاقد شرایط لازم، بنگلادش هم اکنون فاقد شرایط لازم؛ سودان جنوبی اضافه شده‌است، فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۱۴: گواتمالا دوباره فاقد شرایط لازم
وگ-۲۰۱۵: نیجریه هم اکنون فاقد شرایط لازم

۲۰۱۶؟
۲۰۱۷؟

[khatarnak]

کشورهایی که تا سال ۲۰۱۷ شامل لاتاری میشن در جدول ذیل در ویکی پدیا نگاه کنید.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ویزای_مهاجرتی_گوناگونی

[khatarnak]

دستورالعمل شرکت در برنامه قرعه کشی گرین کارت برای سال ٢۰۱٩

ما الان سال ۲۰۱۸ هستیم و این دستور مال سال بعد دی ماه سال می باشد و کسانی که مهر سال بعد ثبت نام کنند شامل این دستور می شوند ممکن است دستورات دیگری اضافه شود یا شرایط دیگر . بدین منظور لینک فارسی وزارت خارجه را در اختیار می زارم و بروز باشید و از اخرین تحولات روز در زمینه قوانین مرتبط با مهاجرت با خبر شوید .

https://ir.usembassy.gov/fa/visas-fa/imm...y-visa-fa/

[khatarnak]

٢۷- برای قرعه کشی سال ٢۰۱٩ چند نفر انتخاب خواهند شد؟

۵٠ هزار روادید برای قرعه کشی ٢۰۱٩ صادر خواهد شد، اما از آنجاییکه این احتمال وجود دارد که برخی از کسانی که جزو ۵٠ هزار نفر اول انتخاب شده اند، واجد شرایط لازم برای دریافت روادید نبوده و یا خود پروسه دریافت روادیدیشان را دنبال نکنند تعداد انتخاب شدگان به بیش از رقم ۵٠هزار نفر برسد. این بدان معنی است که اعلام شماره تاییدیه به معنی وجود روادید نیست و ممکن است تعداد پنجاه هزار ویزای اقامتی دائم به انتها برسد.
بر گرفته از لینک بالا

[Malmal60]

سال نو شما هم مبارک و سالی زیبا و پر برکتی داشته باشید

راستش من فقط الان یک ارزو دارم و اونم اینه که این ویزای ازدواج که می گن چطوری باید بگیریم ؟
[/quote]

دوست عزیزم من اطلاع خیلی دقیقی در مورد این موضوع ندارم فقط در این حد میدونم که باید کسی و پیدا کنین تمایل به ازدواج با شما داشته باشه یا ایشون شما رو ساپورت مالی کنه یا خود شما تاییدیه مالی موثق و مناسبی داشته باشید البته کیس نامزدی به مراتب راحت تر و سریعتر از ازدواجه نامزدی بین ۶ ماه تا ۱ سال زمانبره ولی ازدواج ممکنه تا ۲-۳ سال طول بکشه به هر حال امیدوارم به زودی زود خبراهای خوشحال کننده قبولی لاتاری و بشنوی و ببینی دیگه مجبور به انتخاب اجباری نداشته باشی

[bahram2014]

سلام دوستان
یک مورد جالب برای یکی از فامیلهای ما امسال افتاده که یک کم نا باورانه است .
ایشان به همراه خانواده یک ماه پیش رفت مصاحبه و با اینکه همه جور مدارک داشت رفیوز شده بود ولی الان یک ایمیل براش اومده که یک سری اطلاعات میخواستند و براشون فرستاده و از حالت رفیوز به حالت AP تبدیل شده ... مگه میشه کسی رفیوز شده باشه بعد عوض بشه؟ تا حالا کسی مشابه این پرونده بوده ؟ من که توی این چهار پنج سال نشنیدم شما رو نمیدونم