گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)

[redbull]

افشین ادبیاتش خیلی شبیه دیدگاههای ارش... نمیدونم نام کاربری اون ارش چی بود.... r233بود نمیدونم یک همچین چیزی... ادبیاتش عین اون!!! من چنتا پست اون ارش خونده بوده بودم سبک و سیاقش همون انگار!! خیلی تو شک هستم خلاصه... اگر همون باشی چی؟؟؟

آرش گفته بود که از طریق همسر اولش اقامت گرفته است اما ایشان مدعی هستند که برنده لاتاری هستند.
رشته آرش کامپیوتر بود اما رشته ایشان حسابداری است.

سبک ادبیاتش دقیقا مصل اون نمیدونم چرا! کلماتی ک استفاده میکنه ی حس غریبی داره ک حس میکنم اونه...

[nargol1990]

سلام دوستان

سال نوتون مبارک ایشالا سال رفتن به امریکا باشه واسمون

چقد اینجا با پارسال فرق داره!خدا لعنتت کنه ترامپ که هیچ ذوقی برامون نذاشتی

حالا اعلام نتایج کی هست؟؟؟

[darabi]

سلام دوستان

سال نوتون مبارک ایشالا سال رفتن به آمریکا باشه واسمون

چقد اینجا با پارسال فرق داره!خدا لعنتت کنه ترامپ که هیچ ذوقی برامون نذاشتی

حالا اعلام نتایج کی هست؟؟؟  

اردیبهشت
برنده شدن یا نشدن فرقی نداره

اینقدر شرایط سخت گیرانه شده که اصلا امیدی نیست

[afshin4749]

افشین خان سلام
میگم اگر حسابداری کار میکنی میشه بگی ایا cpa گرفتی؟؟

سلام عزیزم ،
خیر، متاسفانه آزمون CPA مشکلات بسیاری برای کسانی که مدارج تحصیلی شان خارج از آمریکا بوده را دارد چرا که شما نیازمند هستید تا از روش همسان سازی استفاده کنید تا به استانداردهای مورد قبل و پذیرش اینها برسید. غیر ممکن نیست اما باید کلی هزینه کنید برای این موضوع. هزینه ی آمادگی برای آزمون چهار مرحله ای این سرتیفیکیشن چیزی در حدود هشت هزار دلار است که برای منی که کلی بدهی دارم کلا غیر ممکن است و از طرفی هیچگونه دریافتی هم مثل فایننشیال اید و وام هم برای آن از طرف دولت وجود ندارد و اگر میخواهید فایننس استفاده کنید باید به سازمانهای خصوصی مراجعه کنید که آنها هم پوست شما را میکنند و سرآخر هم هیچ !! برای کسانی که مثل من مدرک لیسانس حسابداری دارند بهتر است که یک فوق لیسانس را در اینجا بگیرند و بدون دردسر بروند آزمون را بدهند و برود پی کارش. که البته حداقل یک فوق لیسانس در یک دانشگاه معتبر آن هم در رشته ی حسابداری چیزی حدود سی هزار دلار آب میخورد و اگر MBA باشد که میرود روی پنجاه تا شصت هزار دلار !!! اگر هم شما خودتان بخواهید بخوانید که تقریبا میسر نیست و دشوار است چرا که وقتی شما وارد کلاس شوید و یا دانشگاه کلا با واژگان درسی خود به زبان انگلیسی خالص آشنا میشوید و این یک نکته ی بسیار با اهمیت است. اگر در ایران فوق لیسانس گرفته باشید باز هم یک پله جلوتر از یک لیسانسیه خواهید بود و نگرانیهایی برای معادلسازی نخواهید داشت. خلاصه اینکه من فعلا روی هوا هستم و هر شب دارم میخوانم و به امید اینکه بتوانم لااقل CAP را بجای CPA بگیرم که آنهم کم اهمیت تر از آن دیگری نیست و خودش میتواند کمک کند که شما قادر باشید که دفتر و دستک خودتان را برای ارائه ی خدمات مالی و حسابداری به راه بیندازید. فعلا که داریم سر پیری معرکه گیری میکنیم تا ببینم خدا چه خواهد.
در مورد مسائل نوشتاری من باید بگویم که من از آرش عزیز الگوبرداری نکرده ام و این بصورت خیلی اتفاقی بوجود آمده. البته کل مطالب آرش را من مطالعه کرده ام و هر قسمت از آن را بدقت مد نظر قرار داده ام ، اما ادبیات نوشتاری من به قدرت ادبیات نوشتاری آرش عزیز نیست و ایشان خیلی خیلی مسلط هستند. حالا اگر شما این احساس را داشته اید که من شبیه ایشان مینویسم ، برایم بسیار باعث افتخار است که نظر شما را جلب کرده باشم و یا اینکه من را با آرش عزیز مقایسه کنید. اما حقیقت چیز دیگریست.
من در سال 2012 و درست از طریق گرین کارت لاتاری وارد آمریکا شدم. تصور میکنم آرش در فاصله سالهای 2008 تا 2010 وارد آمریکا شده اند و ایشان هم تصور میکنم از طریق همین لاتاری مسیر را طی کرده اند. اما در میانه ی را از همسرشان جدا شدند و حدود سه سال پیش مجددا ازدواج کردند. بهرصورت این نهایت لطف شماست که در نوشته های من ردپاهای آرش را میبینید چون خودم قلبا ایشان را خیلی دوست دارم.

[afshin4749]

والا من با لاس وگاس اصلا آشنایی ندارم ، یکبار به آنجا سفر کردم و به کل از زندگی خودم پشیمان شدم چون فصل بدی را برای مسافرت به آنجا انتخاب کردم. درست زمانی که اوج گرمای آنجا بود !! اصلا باورتان نمیشود انگار باد داغ در چشمان شما فوت میکردند. نمیشد یک لحظه هم بیرون ایستاد !! ولی کلا شهر شلوغی به نظر میرسید ولی تنها خود شهر وگاس است که این شور را دارد الباقی بیابانی بیش نیست و اصلا در بسیاری از مواقع به درد زندگی نمیخورد. کار در آنجا خیلی زیاد نیست و ارزانی هم دقیقا به همین دلیل است. در خیلی مواردی که مراسمی وجود دارد مثل سال نو و کریسمس و اینجور حرفها آنجا خیلی گران میشود و اصلا شما نمیتوانید هتل ارزان پیدا کنید. روزهای عادی هم که جایی را برای گشتن ندارد مگر اینکه بروید از نزدیک هتل ها را ببینید و یه دست قمار هم بزنید که سرآخر حتما شما بازنده خواهید بود !!

تشکر
حالا وضعیت بیمه اونجا به چه شکله ؟ واسه دکتر رفتن مثلا سرماخوردگی ... مثلا امکانش هست صندوقدار توسط صاحب کارش بیمه بشه ؟ یا مثلا گارسون یه رستوران و کلا از این دست کارهای ساده امکان بیمه شدن هست ؟ بعد اینکه هزینه بیمه ماهی چقدر درمیاد ؟

هزینه های پزشکی خیلی بالاست. کلا دریافت بیمه از طریق کارفرما یک آفر است که ممکن است بدهند و یا خیر. اما خیلی از کمپانیها این کار را میکنند و آفر بیمه میدهند. اما تصور نکنید که این پراخت بیمه مثل ایران است ، خیر پوست آدم را حق بیمه ی ماهانه میکند و شما تقریبا کلی هزینه باید برای یک بیمه ی معمولی پرداخت کنید. داستانش طولانیست و نمیشود همینطوری در موردش چند خط نوشت ، اما میتوانید با داشتن این اینترنت کمی در موردش مطالعه کنید تا با سیستم آن آشنا شوید من خودم در حال حاضر برای خانواده ی سه نفره ی خودم چیزی حدود هفتصد دلار حق بیمه در ماه میدهم که تازه با کارفرما اشتراک داریم !! یعنی یک بخش آنها میدهند و بخش دیگر را خودم. اگر از سیستم اوباما بخواهید استفاده کنید بسته به درآمد شما از شما حق بیمه دریافت میشود و با بالا رفتن و پائین آمدن حقوق شما تغییر میکند. البته اگر حقوق شما از یک حد مشخص بالا برود ، کلا به شما دیگربیمه ی اوباما تعلق نمیگیرد. این بیمه هنوز هم پا برجاست و مقرر است تا تعیین تکلیف طرح جدیدی از بیمه ی همگانی همچنان حفظ شود که البته فکر نمیکنم ترامپ زیاد ادامه اش بدهد.

[javadth]

والا من با لاس وگاس اصلا آشنایی ندارم ، یکبار به آنجا سفر کردم و به کل از زندگی خودم پشیمان شدم چون فصل بدی را برای مسافرت به آنجا انتخاب کردم. درست زمانی که اوج گرمای آنجا بود !! اصلا باورتان نمیشود انگار باد داغ در چشمان شما فوت میکردند. نمیشد یک لحظه هم بیرون ایستاد !! ولی کلا شهر شلوغی به نظر میرسید ولی تنها خود شهر وگاس است که این شور را دارد الباقی بیابانی بیش نیست و اصلا در بسیاری از مواقع به درد زندگی نمیخورد. کار در آنجا خیلی زیاد نیست و ارزانی هم دقیقا به همین دلیل است. در خیلی مواردی که مراسمی وجود دارد مثل سال نو و کریسمس و اینجور حرفها آنجا خیلی گران میشود و اصلا شما نمیتوانید هتل ارزان پیدا کنید. روزهای عادی هم که جایی را برای گشتن ندارد مگر اینکه بروید از نزدیک هتل ها را ببینید و یه دست قمار هم بزنید که سرآخر حتما شما بازنده خواهید بود !!

تشکر
حالا وضعیت بیمه اونجا به چه شکله ؟ واسه دکتر رفتن مثلا سرماخوردگی ... مثلا امکانش هست صندوقدار توسط صاحب کارش بیمه بشه ؟ یا مثلا گارسون یه رستوران و کلا از این دست کارهای ساده امکان بیمه شدن هست ؟ بعد اینکه هزینه بیمه ماهی چقدر درمیاد ؟

هزینه های پزشکی خیلی بالاست. کلا دریافت بیمه از طریق کارفرما یک آفر است که ممکن است بدهند و یا خیر. اما خیلی از کمپانیها این کار را میکنند و آفر بیمه میدهند. اما تصور نکنید که این پراخت بیمه مثل ایران است ، خیر پوست آدم را حق بیمه ی ماهانه میکند و شما تقریبا کلی هزینه باید برای یک بیمه ی معمولی پرداخت کنید. داستانش طولانیست و نمیشود همینطوری در موردش چند خط نوشت ، اما میتوانید با داشتن این اینترنت کمی در موردش مطالعه کنید تا با سیستم آن آشنا شوید من خودم در حال حاضر برای خانواده ی سه نفره ی خودم چیزی حدود هفتصد دلار حق بیمه در ماه میدهم که تازه با کارفرما اشتراک داریم !! یعنی یک بخش آنها میدهند و بخش دیگر را خودم. اگر از سیستم اوباما بخواهید استفاده کنید بسته به درآمد شما از شما حق بیمه دریافت میشود و با بالا رفتن و پائین آمدن حقوق شما تغییر میکند. البته اگر حقوق شما از یک حد مشخص بالا برود ، کلا به شما دیگربیمه ی اوباما تعلق نمیگیرد. این بیمه هنوز هم پا برجاست و مقرر است تا تعیین تکلیف طرح جدیدی از بیمه ی همگانی همچنان حفظ شود که البته فکر نمیکنم ترامپ زیاد ادامه اش بدهد.

الان وضعیت بدبخت بیچاره ها چی میشه ؟

بیمه ای هستش مجانی از اونا حمایت کنه ؟
این ادمایی که بیخانمان هستن مریض بشن چه بلایی سرشون میاد ؟

[American Darlin]

سلام دوستان
سال نوتون مبارک ایشالا سال رفتن به آمریکا باشه واسمون
حالا اعلام نتایج کی هست؟؟؟  

سلام
سال نو شما هم مبارک ، سال خوبی داشته باشین ، امیدوارم همینطور شه
25 اردیبهشت ...

[afshin4749]

تشکر
حالا وضعیت بیمه اونجا به چه شکله ؟ واسه دکتر رفتن مثلا سرماخوردگی ... مثلا امکانش هست صندوقدار توسط صاحب کارش بیمه بشه ؟ یا مثلا گارسون یه رستوران و کلا از این دست کارهای ساده امکان بیمه شدن هست ؟ بعد اینکه هزینه بیمه ماهی چقدر درمیاد ؟

هزینه های پزشکی خیلی بالاست. کلا دریافت بیمه از طریق کارفرما یک آفر است که ممکن است بدهند و یا خیر. اما خیلی از کمپانیها این کار را میکنند و آفر بیمه میدهند. اما تصور نکنید که این پراخت بیمه مثل ایران است ، خیر پوست آدم را حق بیمه ی ماهانه میکند و شما تقریبا کلی هزینه باید برای یک بیمه ی معمولی پرداخت کنید. داستانش طولانیست و نمیشود همینطوری در موردش چند خط نوشت ، اما میتوانید با داشتن این اینترنت کمی در موردش مطالعه کنید تا با سیستم آن آشنا شوید من خودم در حال حاضر برای خانواده ی سه نفره ی خودم چیزی حدود هفتصد دلار حق بیمه در ماه میدهم که تازه با کارفرما اشتراک داریم !! یعنی یک بخش آنها میدهند و بخش دیگر را خودم. اگر از سیستم اوباما بخواهید استفاده کنید بسته به درآمد شما از شما حق بیمه دریافت میشود و با بالا رفتن و پائین آمدن حقوق شما تغییر میکند. البته اگر حقوق شما از یک حد مشخص بالا برود ، کلا به شما دیگربیمه ی اوباما تعلق نمیگیرد. این بیمه هنوز هم پا برجاست و مقرر است تا تعیین تکلیف طرح جدیدی از بیمه ی همگانی همچنان حفظ شود که البته فکر نمیکنم ترامپ زیاد ادامه اش بدهد.

الان وضعیت بدبخت بیچاره ها چی میشه ؟

بیمه ای هستش مجانی از اونا حمایت کنه ؟
این ادمایی که بیخانمان هستن مریض بشن چه بلایی سرشون میاد ؟

جواد جان ،
دو دسته آدم در این آمریکا خوشبخت زندگی میکنند، یکی پولدارها و دیگری فقرا !!! آن یکی که تکلیفش کاملا مشخص است ، اما دومین گروه یعنی فقرا هم خوشبختند چرا که نه مالیات میدهند و نه مشکلی برای پرداخت به دولت دارند. ضمن اینکه دولت به آنها مبلغی را ماهانه پرداخت میکند و فول کاوریج بیمه درمانی هم هستند به شرط آنکه کاملا بی درآمد باشند و یا حداقل ، حداقل درآمد را داشته باشند. به آنها کارت درمان میدهند و فود استمپ یا همان کارت تهیه مواد غذایی رایگان البته با یک سطح مشخص که آن هم بستگی دارد که چند نفر باشند و البته پول که خیلی نیست ، اما برای آنها آب حمام است !! تمام اینها از طریق پرداخت مالیاتهای کلان سطح متوسط جامعه صورت میپذیرد!! پولدارها هم خوب بلدند که چطور مالیات را ندهند و از بندهای قانونی مختلفی در این خصوص استفاده میکنند که فقط وکلای آنها میدانند که چیست. مثلا میگویند ما نیرو برای کار استخدام میکنیم تا از معافیتهای مالیاتی آنچنانی برخوردار باشیم و یا چیزهایی شبیه به آن که توضیحاتش خیلی مفصل است و در اینجا مجالش نیست.

[redbull]

افشین خان سلام
میگم اگر حسابداری کار میکنی میشه بگی ایا cpa گرفتی؟؟

سلام عزیزم ،
خیر، متاسفانه آزمون CPA مشکلات بسیاری برای کسانی که مدارج تحصیلی شان خارج از آمریکا بوده را دارد چرا که شما نیازمند هستید تا از روش همسان سازی استفاده کنید تا به استانداردهای مورد قبل و پذیرش اینها برسید. غیر ممکن نیست اما باید کلی هزینه کنید برای این موضوع. هزینه ی آمادگی برای آزمون چهار مرحله ای این سرتیفیکیشن چیزی در حدود هشت هزار دلار است که برای منی که کلی بدهی دارم کلا غیر ممکن است و از طرفی هیچگونه دریافتی هم مثل فایننشیال اید و وام هم برای آن از طرف دولت وجود ندارد و اگر میخواهید فایننس استفاده کنید باید به سازمانهای خصوصی مراجعه کنید که آنها هم پوست شما را میکنند و سرآخر هم هیچ !! برای کسانی که مثل من مدرک لیسانس حسابداری دارند بهتر است که یک فوق لیسانس را در اینجا بگیرند و بدون دردسر بروند آزمون را بدهند و برود پی کارش. که البته حداقل یک فوق لیسانس در یک دانشگاه معتبر آن هم در رشته ی حسابداری چیزی حدود سی هزار دلار آب میخورد و اگر MBA باشد که میرود روی پنجاه تا شصت هزار دلار !!! اگر هم شما خودتان بخواهید بخوانید که تقریبا میسر نیست و دشوار است چرا که وقتی شما وارد کلاس شوید و یا دانشگاه کلا با واژگان درسی خود به زبان انگلیسی خالص آشنا میشوید و این یک نکته ی بسیار با اهمیت است. اگر در ایران فوق لیسانس گرفته باشید باز هم یک پله جلوتر از یک لیسانسیه خواهید بود و نگرانیهایی برای معادلسازی نخواهید داشت. خلاصه اینکه من فعلا روی هوا هستم و هر شب دارم میخوانم و به امید اینکه بتوانم لااقل CAP را بجای CPA بگیرم که آنهم کم اهمیت تر از آن دیگری نیست و خودش میتواند کمک کند که شما قادر باشید که دفتر و دستک خودتان را برای ارائه ی خدمات مالی و حسابداری به راه بیندازید. فعلا که داریم سر پیری معرکه گیری میکنیم تا ببینم خدا چه خواهد.
در مورد مسائل نوشتاری من باید بگویم که من از آرش عزیز الگوبرداری نکرده ام و این بصورت خیلی اتفاقی بوجود آمده. البته کل مطالب آرش را من مطالعه کرده ام و هر قسمت از آن را بدقت مد نظر قرار داده ام ، اما ادبیات نوشتاری من به قدرت ادبیات نوشتاری آرش عزیز نیست و ایشان خیلی خیلی مسلط هستند. حالا اگر شما این احساس را داشته اید که من شبیه ایشان مینویسم ، برایم بسیار باعث افتخار است که نظر شما را جلب کرده باشم و یا اینکه من را با آرش عزیز مقایسه کنید. اما حقیقت چیز دیگریست.
من در سال 2012 و درست از طریق گرین کارت لاتاری وارد آمریکا شدم. تصور میکنم آرش در فاصله سالهای 2008 تا 2010 وارد آمریکا شده اند و ایشان هم تصور میکنم از طریق همین لاتاری مسیر را طی کرده اند. اما در میانه ی را از همسرشان جدا شدند و حدود سه سال پیش مجددا ازدواج کردند. بهرصورت این نهایت لطف شماست که در نوشته های من ردپاهای آرش را میبینید چون خودم قلبا ایشان را خیلی دوست دارم.

درود افشین خان. تشکر میکنم بابت این اطلاعات ک ب اشتراک گذاشتید
یک مهم با شما پیدا کردم اون هم رشته هست!!!
متاسفانه بخاطر مشکلات ارشد (هزینه و ویزا) امریکا مجبور شدم یک فوق لیسانس بزنم تنگ لیسانس حسابداری ک فرجی بشه بتونم برای دکترا حسابداری اقدام کنم و الان هم دارم برا تافل میخونم ببینم ب ددلاین امسال میرسم یا خیر...!!
حالا سوالم از خدمت شریف شما این هست...
با توجه ب اینکه مدرک شما از ایران بود نقطه شروع شما برای حسابداری در امریکا کجا بود؟ 2- چطوری میشه کار اموز 4big شد راحت یا سخته؟ اصلا نحوه ورود ب اون راحت یا خیر؟ 3- کلا برای شروع از صفر باید از شرکت خدمات مالی بعنوان کار اموز شروع کرد؟ 4- در امد زندگی بدون cpa برا حسابدار ساده چطوره؟

خیلی خوشحال میشم پاسخ بدید... تشکر

[American Darlin]

سلام و درود

خستم : ((
کاش یکی بیاد همین الان با هلی کوپتر بشینه رو سقف خونه مون بگه بیا سوار شو بریم آمریکا ...

آقا افشین یه توضیحی میشه بدین راجب دعوت نامه ، مثلا راجب افرادی که قراره دعوت بشن چه شرایطی باید داشته باشن یا شرایط کسی که میخواد دعوت نامه بفرسته ...

[javadth]

سلام و درود

خستم : ((
کاش یکی بیاد همین الان با هلی کوپتر بشینه رو سقف خونه مون بگه بیا سوار شو بریم آمریکا ...

آقا افشین یه توضیحی میشه بدین راجب دعوت نامه ، مثلا راجب افرادی که قراره دعوت بشن چه شرایطی باید داشته باشن یا شرایط کسی که میخواد دعوت نامه بفرسته ...

استادمون تعریف میکرد که یکی از دوستاش همیشه توی قهوه خونه میگفت منو ادم فضاییا میان و میبرن

بعد چند سال با یه زن ایرانی ساکن خارج ازدواج میکنه و فکر کنم میره کانادا یا آلمان

[ostokhan]

والا اگه به خسته بودن باشه تموم ملت ایران خسته ن بالاخص جوونها.
منم خسته هستم یاور همیشه مومن. ای کاش درمونی پیدا بشه برای روح و روان ما جوونها.
ردبول جان آمریکا لازمه جی آر ای داشته باشی تا بشه ادمیشن بگیری و همین کار رو خراب میکنه.
منم دارم برای آیلتس میخونم و تو این سال گذشته رزومه پژوهشی رو قویتر کردم.
باشد که جوانان ایران زمین عاقبت بخیر بشن. چه میشه گفت..... فعلا همینیه که هست...

[redbull]

والا اگه به خسته بودن باشه تموم ملت ایران خسته ن بالاخص جوونها.
منم خسته هستم یاور همیشه مومن. ای کاش درمونی پیدا بشه برای روح و روان ما جوونها.
ردبول جان آمریکا لازمه جی آر ای داشته باشی تا بشه ادمیشن بگیری و همین کار رو خراب میکنه.
منم دارم برای آیلتس میخونم و تو این سال گذشته رزومه پژوهشی رو قویتر کردم.
باشد که جوانان ایران زمین عاقبت بخیر بشن. چه میشه گفت..... فعلا همینیه که هست...

من gmat باید بدم.... روزی چندین ساعت دارم میخونم... مطمنم اگر نمرات حد نصاب نیارم برای اروپا اقدام میکنم... ولی حتما و تافل و اون یکی باید بدم... نشد پلن زیاده برا تحصیلی رفتن..... نگران نباش اگر gre نمره پایین گرفتی حتما تو فکر اروپا باش... دانشگاه رایگان برا مستر مجدد رایگان پیدا میشه کافیه پیگیر باشی. ببخشید دارم تند تند مینوسیم نتونستم جملاتمو ریواز کنم

[afshin4749]

افشین خان سلام
میگم اگر حسابداری کار میکنی میشه بگی ایا cpa گرفتی؟؟

سلام عزیزم ،
خیر، متاسفانه آزمون CPA مشکلات بسیاری برای کسانی که مدارج تحصیلی شان خارج از آمریکا بوده را دارد چرا که شما نیازمند هستید تا از روش همسان سازی استفاده کنید تا به استانداردهای مورد قبل و پذیرش اینها برسید. غیر ممکن نیست اما باید کلی هزینه کنید برای این موضوع. هزینه ی آمادگی برای آزمون چهار مرحله ای این سرتیفیکیشن چیزی در حدود هشت هزار دلار است که برای منی که کلی بدهی دارم کلا غیر ممکن است و از طرفی هیچگونه دریافتی هم مثل فایننشیال اید و وام هم برای آن از طرف دولت وجود ندارد و اگر میخواهید فایننس استفاده کنید باید به سازمانهای خصوصی مراجعه کنید که آنها هم پوست شما را میکنند و سرآخر هم هیچ !! برای کسانی که مثل من مدرک لیسانس حسابداری دارند بهتر است که یک فوق لیسانس را در اینجا بگیرند و بدون دردسر بروند آزمون را بدهند و برود پی کارش. که البته حداقل یک فوق لیسانس در یک دانشگاه معتبر آن هم در رشته ی حسابداری چیزی حدود سی هزار دلار آب میخورد و اگر MBA باشد که میرود روی پنجاه تا شصت هزار دلار !!! اگر هم شما خودتان بخواهید بخوانید که تقریبا میسر نیست و دشوار است چرا که وقتی شما وارد کلاس شوید و یا دانشگاه کلا با واژگان درسی خود به زبان انگلیسی خالص آشنا میشوید و این یک نکته ی بسیار با اهمیت است. اگر در ایران فوق لیسانس گرفته باشید باز هم یک پله جلوتر از یک لیسانسیه خواهید بود و نگرانیهایی برای معادلسازی نخواهید داشت. خلاصه اینکه من فعلا روی هوا هستم و هر شب دارم میخوانم و به امید اینکه بتوانم لااقل CAP را بجای CPA بگیرم که آنهم کم اهمیت تر از آن دیگری نیست و خودش میتواند کمک کند که شما قادر باشید که دفتر و دستک خودتان را برای ارائه ی خدمات مالی و حسابداری به راه بیندازید. فعلا که داریم سر پیری معرکه گیری میکنیم تا ببینم خدا چه خواهد.
در مورد مسائل نوشتاری من باید بگویم که من از آرش عزیز الگوبرداری نکرده ام و این بصورت خیلی اتفاقی بوجود آمده. البته کل مطالب آرش را من مطالعه کرده ام و هر قسمت از آن را بدقت مد نظر قرار داده ام ، اما ادبیات نوشتاری من به قدرت ادبیات نوشتاری آرش عزیز نیست و ایشان خیلی خیلی مسلط هستند. حالا اگر شما این احساس را داشته اید که من شبیه ایشان مینویسم ، برایم بسیار باعث افتخار است که نظر شما را جلب کرده باشم و یا اینکه من را با آرش عزیز مقایسه کنید. اما حقیقت چیز دیگریست.
من در سال 2012 و درست از طریق گرین کارت لاتاری وارد آمریکا شدم. تصور میکنم آرش در فاصله سالهای 2008 تا 2010 وارد آمریکا شده اند و ایشان هم تصور میکنم از طریق همین لاتاری مسیر را طی کرده اند. اما در میانه ی را از همسرشان جدا شدند و حدود سه سال پیش مجددا ازدواج کردند. بهرصورت این نهایت لطف شماست که در نوشته های من ردپاهای آرش را میبینید چون خودم قلبا ایشان را خیلی دوست دارم.

درود افشین خان. تشکر میکنم بابت این اطلاعات ک ب اشتراک گذاشتید
یک مهم با شما پیدا کردم اون هم رشته هست!!!
متاسفانه بخاطر مشکلات ارشد (هزینه و ویزا) آمریکا مجبور شدم یک فوق لیسانس بزنم تنگ لیسانس حسابداری ک فرجی بشه بتونم برای دکترا حسابداری  اقدام کنم و الان هم دارم برا تافل میخونم ببینم ب ددلاین امسال میرسم یا خیر...!!
حالا سوالم از خدمت شریف شما این هست...
با توجه ب اینکه مدرک شما از ایران بود نقطه شروع شما برای حسابداری در آمریکا کجا بود؟  2- چطوری میشه کار اموز 4big شد راحت یا سخته؟ اصلا نحوه ورود ب اون راحت یا خیر؟ 3- کلا برای شروع از صفر باید از شرکت خدمات مالی بعنوان کار اموز شروع کرد؟ 4- در امد زندگی بدون cpa برا حسابدار ساده چطوره؟

خیلی خوشحال میشم پاسخ بدید... تشکر

والا بهترین نقطه ی شروع برای کار حسابداری ، پارتی کت و کلفت است !! بله ، درست خواندید ، پارتی !! متاسفانه در آمریکا هم معضل پارتی بازی وجود دارد و نام آن را هم گذاشته اند Network Connection که خیلی هم در ظاهر برازنده و زیبا و دل فریب ست !! اما باطنی زشت کریه دارد. شما دو را برای بدست آوردن کار تخصصی در آمریکا ندارید. یا باید تجربیات ، توانائیها و اندوخته های علمی مفیدی را داشته باشید و یا اینکه یک پارتی شما را به کار مورد نظرتان معرفی و هدایت کند. البته این پارتی بدان معنی نیست که یک آدم بیسواد را بخواهند در مسند کاری بگذارند که ممکن است کسب و کار کل آن مجموعه را به فنا بدهد ، نه ، آنها ترجیح میدهند که از بین نامزدهای کاری کسی را انتخاب کنند که حداقل گذشته ی کاری وی را یکی تایید کرده و از نطقه نظر دانش کاری هم در حد معقول آنها باشد. این همان معنای کانکشن است و بس. چون اگر شخصی را که سواد کافی ندارد به هر شکل ممکن بکار بگیرند ، چون بیس آمریکا بر اساس منافع و کسب سود و درآمد است ممکن است آسیبهای شاید جبران ناپذیری را آن فرد به کسب و کار آن تجارتخانه بزند. پس ریسک نمیکنند!! اینها اصولا از یک سنت هم نمیگذرند تا چه رسد به چندین دلار و یا هزار دلار و میلیون دلار !! کل یک مجموعه را فدای منافع بیشتر میکنند و اصلا برایشان رفاقت و سابقه و تحصیلات و تخصص معنایی ندارد. هرکس که تولیدات بهتری داشته باشد ، آن شخص مقدمتر و محترمتر است و اصولا آدمها در یک مجموعه ی کاری در آمریکا عمر مفیدی دارند !! حالا اگر یکی عمر مفیدش کل سالهای کاری تا بازنشستگیش باشد ، از او تا میتوانند کار میکشند و اگر احساس کنند که اشخاص بهره وری کافی را دیگر ندارند ، با یک اردنگی بیرون میکنند و هیچکس هم نمیتواند اعتراض کند مگر اخراج بر اساس نژاد و زبان و دین و پوشش باشد !! آنوقت است که کار به جای دیگری کشیده میشود !! در غیر اینصورت همه در دسته ی non-Profitable قرار میگیرند. مثلا در کار قبلی من که با اردنگی بیرونم کردند گفتند که Productivity شما برای این مجموعه پایین است !! حالا اگر مشکل زبان ، دین ، آئین ، کوفت و زهرمار باشد ، این را الم میکنند که دیگر هیچ حق اعتراضی هم نداشته باشی.
اگر پارتی ندارید ، بهتر است با دریافت گواهینامه های تخصصی و کوتاه مدت مختلف و داشتن یک رزومه ی قوی و آگاهی کافی از فضای مصاحبه و پاسخهای کوتاه و مفید توانایی خود را در قبول مسئولیت کاری به نمایش بگذارید. در غیر این صورت مثل من باید سالها کار مفت و مزخرف و به قول اینها چیپ انجام دهید تا روزی روزگای بخت به شما رو کند که یک کار کم درآمد در رشته ی خودتان پیدا کنید و آهسته ، آهسته آن را بهبود ببخشید که تا آن موقع هم دم شتر به زمین رسیده است !!
در واقع CPA هم شده است یک بهانه برای خیلی ها !! من انقدر آدمهایی را سراغ دارم که با داشتن این سرتیفیکیشن دارند با ساعتی 18 تا 20 دلار کار میکنند که نگو !! توی سر عمو سام میزنی ، CPA میزند بیرون !! همه دیگر یا MBA هستند یا CPA و الا ماشالله تا چشم کار میکند دفاتر مختلف برای سرویس دهی مالی بخصوص در این کالیفرنیا وجود دارد که البته هموطنان شریف ما هم تا دلتان بخواهد در آن دستی دارند. این را هم بگویم که "نه هر که چهره برافروخت دلبری داند" یعنی هر کسی هم که این کاغذ پاره ی CPA را در دست دارد ، دلیلی ندارد که هم از خودش دفتر بزند و هم حقوق بیست بگیرد!! آخر ما ایرانیها کلی در اوهام بسر میبریم و وقتی واقعیتها را از نزدیک میبینیم ، متوجه میشویم که ای بابا داشتند خر دادغ میکردند و ما فکر میکردیم که چلوکبابی نایب نزدیکمان بوده !! ولی خیر اینطور نیست که اگر بود الان آمریکا دیگر پر شده بود از ملتی که داشتند فرت و فرت دفتر خدمات مالی میزدند بجای بستنی فروشی و اینجور حرفها.
برای کسانی که با تحصیلات آمریکا وارد بازار کار میشوند ، قضیه کمی متفاوت خواهد بود چرا که خود بخود آنها بواسطه ی حضور در دانشگاه و مراکز علمی معرفهایی را بدست میآورند که خودشان بسیار سهم عمده ای از قضیه را در بر میگیرد. این را هم بگویم که خیلی از شهرهایی که دانشگاههای معروف و درست و حسابی دارند ، ترجیح میدهند از فارغ التحصیلان همان دانشگاهها جذب کار کنند تا یکی مثل من با مدرک چلغوز لیسانس دانشگاه تهران و علامه و بهشتی .... الا ماشالله که اینها اسمشان هم به گوششان نخورده بر خلاف تصور ما که فکر میکنیم کل دنیا شریف و تهران و ملی را میشناسند !! خیر اصلا هم اینطور نیست مگر آنکه بخواهید برای دانشگاه و ادامه تحصیلات اقدام کنید وگرنه آن یارویی که یک شرکت ساختمانی دارد چه میداند که دانشگاه امام صادق کجاست !!!؟؟ اصلا نمیتواند هم اسمش را تلفظ کند تا چه رسد به شناختش !! حالا بگیر و برو سراغ "دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول"
کار آموزی هم نداریم برادر بیخود صابون به دلت نزن !! اینجا کارآموزی هما والنتیر جاب است که به هر کسی هم نمیدهند ، آن هم بدبختی نیاز دارد که آشنا داشته باشی!! یعنی ببین اگر مفت هم بخواهی کار کنی باز هم یکی را میخواهد که شما را معرفی کند. البته شانس هم خیلی مهم است و دخیل است !! گاهی یکی از راه میرسد و یکهویی شانسش میزند و یک کار خوب هم در اینجا بدست میآورد !! من منکر آن هم نیستم ، چون خودم هم دیده ام که یکی از گرد راه رسیده ، بدون پارتی و حتی دانش کافی یک کار با حقوق کم گرفته و بعدا هم آن را به کارهای بهتر و بزرگتر تعمیم داده !! اینجورش هم هست هم خیلی نیست !!

[redbull]

افشین,جان اینطور ک فرمودید هیچ شانسی برای ورود ب بازار کار نیست! البته نتورکینگ اونجا فکر میکنم بیشتر برای خرید فروش اجناس باشه تا انسان.! حداقل این نکته امیدوار کننده این هست ک کار بلد نباشی اخراجی برعکس جمهوری اسلامی ک اگر کار بلد باشی باید جای خود را ب یک نیروی انقلابی بدی...