ارسالها: 2,997
موضوعها: 167
تاریخ عضویت: Feb 2009
رتبه:
175
تشکر: 0
14 تشکر در 1 ارسال
در این بخش مشتریان پاریز تراول می توانند سفرنامه های خود را قرار دهند.
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2017
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
پارسال تقریبا همین روزها بود که متوجه برنده شدنم در لاتاری شدم مثل خیلی از شما ها اولش هنگ کردم و بعدش هم با ناباوری و خوشحالی به برگه قبولیم نگاه میکردم ، فردای اون روز که کمی حالم جا اومد پرسون پرسون چند تا شماره تلفن از کسانی که کارهای برندگان لاتاری رو انجام میدن آشنا شدم قبلش بگم که من آدم بسیار محتاط و محافظه کاری هستم ، به دونه دونشون زنگ زدم ،اولین تماسم با پاریز بود مرد مسن و جا افتاده ای تلفن را جواب داد و خیلی محکم و با اعتماد به نفس یه سری توضیحات درباره شرکت داد و گفت باید وقت قبلی بگیری . به چند تا تلفن دیگه زنگ زدم شرح حال و کیس نامبر رو دادم اما حقیقتش از طرز برخورد هیچ کدومشون خوشم نیومد یکی با چرب زبونی شروع کرد به زدن مخم یکی دیگه هم همون اول زد تو پرم و گفت اصلا بهتره ادامه ندی چون کیس نامبرت بالاست و هیچ امیدی برایم نیست .
فردای اون روز یه وقت از پاریز گرفتم و دو سه روز بعد با برادرم رفتیم دفترشون تو سردارجنگل از همون ابتدا شروع کردیم به بالا پایین کردن آدمای اونجا ببینیم شرکت کلاه برداریه یا نه یه عکس هم از یه مدک مشاوره مهاجرتی که برروی دیوار بود گرفتم تابرم تو اینترنت چک کنم ببینم تقلبیه یا اصله ،بعد از حدود ۴۵ دقیقه یه جون خوش رو که بعدا فهمیدم آقای سپهره اومدو سلام کرد و رفت تو اتاق ما هم دنباش رفتیم تو ، بعد از خوش وبش اولیه وضعیتم رو شرح دادم و بدون معطلی رفتم سر اصل مطلب که چقدر میگیرین و چقدرش تخفیفه ، آقای سپهر هم با اعتماد به نفس بالا و بدون اینکه تخفیف بده یه رقمی رو گفت و شرح خدمات پاریز رو دادو گفت اگه دوست داشتی وقت بگیر بیا قرارداد ببند .
از دفتر که اومدیم بیرون به برادرم روکردم و گفتم این آقای سپهر تو صحبتاش و رفتارش چیزی از آدمای کلاه بردار به چشم نمیخوره ازش خوشم اومد نه اینکه سربالا جواب میداد از اینکه اگه شیله پیله توکارش بود با این سوال جوابهای ما و پیچوندنش بالاخره یه جا سوتی میداد فکر کنم آدمای موجهی باشن .
خلاصه سرتون رو درد نیارم یه هفته بعد قرارداد بستیم و شروع کردیم به پرکردن دی اس ۲۶۰ ، بعد چند جلسه رفت و آمد به پاریز و صرف حداقل ۴ ساعت اونجا فرم تکمیل شد و خود آقای سپهر اون رو تکمیل و بعد از تایید من ارسال کردن .
در همین زمان ها بود که با کانال های پاریز آشنا شدم و فهمیدم آقای ترامپ جلوی ورود ایرانی ها رو به آمریکا گرفته و فقط کسانی که فامیل دارن و یا جاب افر گرفتن رو راه میدن ، ته دلم خالی شد چون نه جاب داشتم نه فامیل حتی درجه ۳ .
کلا امیدم رو از دست داده بودم توی کانال۲۰۱۷هم که ارقام نجومی جاب افر و کلاه برداری های متعدد زیاد بود حتی شنیدم برنده های ۲۰۱۷ بنده خدا ها تا ۷۰۰۰ دولار پول دلال داده بودن تازه بعضی هاشون مخصوصا تو ابوظبی کلابرداره بوده و جاب افر تقلبی به بنده خداها میدادن .
منم که ناراحت صبح تا شب فکر و ذکرم شده بود جاب افر هی هم به بچه های پاریز خصوصی پیام می فرستادم و از شون راه کارمیخواستم اونا هم مخصوصا خانم خادم و اقلی سپهر میگفتن شما فعلا به هیچی نیاز نداری و صبر کن سر وقتش .
گذشت و گذشت تا رسیدیم به بن ۳ که دیگه کلا جاب آفر هم بدرد نمیخورد .
نه فامیل داشتم نه هارد شیپ نه جاب افر نه ویور حالا چکارکنم خدا اینم شانس بود ما داشتیم این همه سال شرکت کردیم قبول نشدیم حالا که قبول شدیم اینجوری .
بنده خدا اقای سپهر هر موقع بهش پیام میدادم میگفتم تکلیف من چی میشه میگفت صبر کن منم تو دلم کلی بدو بیرا بهش میدارم و بهش میگفتم چشم صبر میکنم تا اینکه رسید به نزدیکای مصاحبم تو خردادماه ،پاریز طبق رسم هر ساله سمیناری برای برنده های سال جدید ترتیب میده که امسال به دلیل این وضعیت بدی که آقای ترامپ درست کرده بود یک وپژه برنامه ای برای مقابله با بن ۳ ترتیب داده بود و منم جزو اولین نفرات ثبت نام کردم و با همسرم برادرم و همسرش رفتیم سمینار اینم کفته باشم که امسال برادرم هم جزو قبول شده هاست و این لطف رو مدیون آقا داوود عموی اقای سپهر هستیم که با دست سبکش زحمت ثبت نامه اونا رو کشیده بود بدون دریافت حتی یک ریال .
در سمینار بعد از مقدمه و توضیحات درباره بن ۳ اقای سپهر دکتر مطلبی رو معرفی کردن و ایشون در باره بن ۳ و جاب افر و جاب کانترکت توضیحات دقیقی دادن منم چند تا سوال پرسیدم حقیقتش از شخصیت ،صداقت و روراستی این بزرگوار خوشم اومد فردای اون روز رفتم دفتر پاریز و با ایشون قراردادبستم ، آقای دکتر بعد گوش دادن به تمام حرفام ازم خواست تمام اونها رو بصورت مکتوب بنویسم من هم همین کار رو کردم .فردای اون روز دوباره به پاریز رفتم راستی یادم رفت قبل دکتر با اقای سپهر صحبت کردم و پرسیدم آیا راهی هست کاری میشه کرد یا نه ایشون هم گفتن توکلت به خدا باشه .
اقای سپهر امروز بادیدن من گفت فلانی بیا بریم توحیاط کارت دارم دنبال ایشون رفتم و بعد چند دقیقه که سرش خلوت شد شروع کرد به صحبت که یه راهی هست اما تا حالا هیچ کس تجربش نکرده و این راه رو بعد هم فکرو بررسی های زیاد من و دکتر پیدا کردیم وچون شما هیچ کسی رو تو امریکا نداری تنها راه شما همینه و هیچ راه دیگه ای نداری منم قبول کردم بعد از شنیدن راه خدایش چشام از حدقه داشت میزد بیرون ،عجب فکری چطور به ذهن خودم نرسیده بود بابا دمتون گرم ،منم که از خدا خواسته رو هوا قاپیدم اقای دکتر هم سریع کارهای مقدماتی رو انجام دادن و ظرف یکی دو روز مدارک رو اماده کردن و فرستادن سفارت یه نسخه به من دادن .
روز مصاحبه من و همسرم رفتیم سفارت ، تمام کیس های لاتاری به غیر از اونایی که مدارک فامیل درجه داشتن رو رفیوز کردن گفتن برین خبری شد زنگ بزنید تازه به اونایی هم که فامیل داشتن گفتن ببینیم چی میشه بررسی میکنیم اگه قانون عوض شد تماس بگیرید .
نوبت ما رسید و رفتیم پشت باجه افیسر
و یه مترجم هم تشریف داشتن و سوال جواب ها شروع شد ،افیسر گیج شده بود تا به حال با یه همچین پرونده تالاری مواجه نشده بود ما پکیج ویور داشتیم و مدارکی از امریکا ، افیسر شروع کرد به سوالات پیچیده و تخصصی درباره ویور پکیج ما حقیقتش هیچ امادگی برای اونا نداشتم .خلاصه بعد از ۲۰ دقیقه سوال و جواب در کمال ناباوری افیسر گفت پرونده شما رو برای بررسی میفرستیم واشنگتن برای بررسی بیشتر درصورت قبولی از طریق آدرس این سایت بهتون خبر میدیم یه برگه هم داد دستمون اومدیم بیرون .
یکی دوساعت هنگ کریم بعد که هواسمون اومد سرجاش فهمیدم افیسر تو سوالاش ۳ تا مورد ویور رو ازمون پرسیده بود و همشم مربوط به پرونده ای بود که دکتر برامون تهیه کرده بود .
این سفر نامه من تا اینجا بود حالا بعدش چی میشه معلوم نیست .
الان که تو هتل نشستم و اینا رو برای شما نوشتم به این فکر افتادم که آقای سپهر و پاریز رو روزگار سرراه من گذاشت و به خودم افتخار میکنم که در انتخاب ایشون اشتباه نکردم و شرکت پاریز رو بعنوان مشاور خودم انتخاب کردم .
متشکرم آقای سپهر عزیز تجربه و صداقت شما مثال زدنی نیست متشکرم خانم خادم ،اقای اسدی با اینکه عزاداره عزیزتون بودن کارهای منو سر وقت دقیق انجام دادین .