(2017-03-21 ساعت 06:25)rahbar نوشته: shahin.za برادر جان باید بیایید و ببنید... فقط تورو خدا آمدی واقعیتهاش را بنویسی.. قول بده که بعدش یادت نره... آمریکا جای تفریحی داره اما یا پولش را نداریم یا وقت یا حوصله... اصلا تنهایی چه تفریحی بریم. تهران نیست که تا زنگ بزنی شش تا رفیقت پاشن بیان.
اینکه میگی برگرد درسته... ولی حتما باید بیایی تا بفهمی خراب کردن یک زندگی خیلی راحته ولی ساختن دوباره اش یعنی چه؟
راسنی بذارید یک خبر جدیدی بدم شاید بعضیاتون خوشحال شین.... میدونین رفیق نارنجی ما میخاد قبل از اینکه بندازنش بیرون خودش مودبانه استعفا بده.
http://www.independent.co.uk/news/world/...39341.html
دوست عزیز، روال کار مهاجرسرا همین بوده و خواهد بود.
بیاییم چیزی بنویسیم اول میگن چرا خودت پس موندی؟
بعدم به نتیجه ای که ما رسیدیم اگر نرسند (مثلا طبیعیه که زندگی یک مرد مجرد با یک زن مجرد ایرانی در آمریکا از زمین تا آسمان فرق داره! خیلی چیزها رو نمیشه اینجا باز کرد و گفت) میگند دیدی دروغ میگفت؟
اگرم به نتیجه ای که ما گفتیم هم برسند مثل ۹۹/۹% بقیه خیلی شیک میرن و دیگه اینورا آفتابی نمیشن.
بطور خلاصه بگم... این کشور برای مهاجرین مجرد (و حتی متاهلین غیر متعهد که در بین مهاجرین کم نیستن ولی معمولا خودشون خبر ندارند و آقا وقتی میفهمه که جزو آنها بودن که کار از کار گذشته!!) عملا راهی بجز "خرج" کردن برای خوش بودن نمیذاره...
حالا مرد پولشو باید خرج کنه و زن جنسیتش رو.
بقول شما مثل ایران نیست مفتکی با به تلفن شش تا رفیق دور هم جمع بشن و بی هزینه بگن و بخندن.
اصلا اون مدل رفاقت و فرهنگ برادری brotherhood که بین مردهای خاورمیانه ای هست و البته در شهرهای بزرگ ایران بشدت و سرعت در حال از بین رفتنه، در امریکا "آنهم بصورت خیلی ضعیف" ممکنه بین مردهای همجنسگرا و یا رد نک های ساکن دهات و جاهای دورافتاده مرسوم باشه.