گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)

[yami]

متاسفانه گاهی تفکراتی درست یا نادرست در ما نهادینه شده است که با تغییر زمان و مکان هم ثابت می ماند! تقریبا اکثریت حالا اگر نگوییم تمامی دختران و زنان ما در طی عمر خود حداقل یک بار متلک یا لمس در اتوبوس و تاکسی و ... یا حتی نگاه نامناسب را تجربه کرده اند (مصداق تجاوز در فرهنگ سایرین)، اما هیچ کدام  چیزی نمی گویند. چرا؟ چون حتما خودشان خواستند! یا مشکل از خودشان بوده است!
این موارد حتی در حال حاضر که فضا و مجال هر کاری راحت تر فراهم هست، نیز انجام می شود.
پی نوشت 1: واقعا درست می گویند که یادگیری نادرست یک موضوع باعث دشوار شدن یادگیری درست آن موضوع می شود.
پی نوشت 2:  یک دلیل مخالفان پذیرش مهاجر، تغییر فرهنگ، نگرش و دیدگاه جامعه شان است و گاهی مجالی فراهم می شود که حق را به آن ها داد. البته شاید موافقان استدلالشان این است که مخالفان سعی در گسترش و نفوذ دیدگاه های خود در مهاجرین نمایند.

آورده اند که از یک کچلی پرسبدند، دوست داری تو هم مثل بقیه مو داشته باشی؟ میگوید، نی! پرسیدند دوست داری جمیع خلق الناس هم مثل تو کچل باشند تا مسخره نشوی؟ میگوید، نی!! میپرسند پس لامصب چه دل صاب مردت میخواهد؟ میگوید، دوست دارم تنها من مو داشته باشم و بقیه کچل باشند...
تحربه زندگی در کشور تقریبا متضاد از بابت فرهنگی و اجتماعی بمن ثابت کرد که اصلا دعوا سر اینکه مردها به زنها ظلم میکرده اند و باید عدالت باشد و کسی به کسی ظلم نکند نیست. بلکه اصل خواسته این هست که ما زنها به هر که میخواهیم ظلم کنیم و اعتراض هم موقوف! و مهمتر از ان «با هر که هر زمان خواستیم باشیم و با هر که هر زمان خواستیم نباشیم» و اصلا یک زمان خواستیم باشیم بعدا نباشیم، کماکان حق و حقوق شکایت مان از طرف که الان نظرمان عوض شده سر جایش باشد و الی اخر...
خب یکی نیست بگوید بنده خداها، این مردها هم که کل طول تاریخ همین را برای خودشان میخواستند!! نه کمتر نه بیشتر!!
یادم است زمانی مد بود شعار میدادند، زن کالا نیست... بعدا فهمیدم نه همه البته ولی اکثر زنان جوامع مدرن ترجیح میدهند که کالا باشند ولی با آپشن «اختیار» و بعبارتی کالای هوشمند!!