گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)

[afshin4749]

24 نفر از هموطن های ما جان دادن در راه ازادی .
روحشان شاد .
ای خدا کاش متولد نمیشدم و هرگز نمیدینم.
فقط میتونم بگم مرگ حقیقت و انسانیت !
خدا بیا پایین نجات بده

دوست عزیزم ،
از اعماق وجودم درک میکنم که شما چه حس و حالی را در حال حاضر دارید !! من هم مثل شما همان حالتهای بد را دارم و انگار اینکه تمام شعله های امید در دلم خاموش شده !! ایران نیستم ، اما احساس میکنم که هستم و دارم میبینم. اما اینجا نه محل بحث "س ی ا س ی" ست و نه سودی به حال شما و بنده و یا هر کس دیگری دارد. ما آدمهای به اصطلاح جهان آخری با آرزو پای به جهان میگذاریم و آرزو به دل مانده جهان را ترک میکنیم !! حتی وقتی در وطنمان نیستیم ، باز هم همان حالت افسردگی و آشفته های را داریم ، اگر چه وانمود میکنیم که نیستم و نداریم. از کوچک تا بزرگمان را با مایع خمیر و "س ی ا س ت" پرورانده اند و انواع و اقسام چاشنیهایی را از این دست به ما پاشیده اند. انگار که بلد نیستیم که چطور زندگی کنیم !! فقط خلاصه شده ایم در "س ی ا س ت" ، گله مندی، توقع و بی منطقی!! و از همه و همه بدتر احساسات کور و بی حاصل که فقط گمراهمان کرده در راهی که پایانی ندارد!!
کاری را که بشر میکند ، چه بخدا ؟؟؟!!! باید فراموش کنیم آنچرا را که ما میکنیم و نهایتا به اصلاحش را به گردن خدا می اندازیم . باید وقتی گند به چیزی میزنیم ، از خدا نخواهیم و طلبکار برطرف کردنش نباشیم. چرا که هنوز فلسفه ی آفرینش و ارتباط خدا با موجوداتش را نه میدانیم و نه میخواهیم که بفهمیم !! اگر من امروز اشتباهی را میکنم ، چرا باید خدا آن را جبران کند و اصلا چرا باید معتقد به این باشید که کسی هست که دائم مانند غول چراغ جادو در خدمت ما باشد و گند کاریهای ما را ماله بکشد !؟؟ خداوند انسانها را هوشمند و صاحب عقل آفرید که به گوشه ای بنشیند و لذتش را ببرد که این خلقت چگونه خودکار خودش را دائم پوشش میدهد و از قوه ی عقلش که بخش ناچیزی از وجود خود اوست چگونه برای حل معادلات پیچیده ی زندگی بهره میبرد!! نمیشود که هم کاری را بکنیم و هم نخواهیم که فرجام آن را به چشم ببینیم !!
دوست خوب من اگر من و شما اینجا نشسته ایم و به این فکر میکنیم که خدایا چرا به داد و آلام ما نمیرسی، بیهوده چشم به راهیم که غیر از این است آنچه که ما در فکر و ذهن خود می پرورانیمش!! فلسفه ی هستی با این طرز تفکر ما جهان آخریها زمین تا خیلی خیلی خیلی آسمان متفاوت است !! اگر یک روز از زندگی خود را با این مردم جهان اول سر کنید ، آنگاه متوجه میشوید که ای بابا چقدر در کج راه بودم و چقدر اشتباه فکر میکردم !! حتی گاهی اوقات هم پیدا میشوند افرادی را که با اینها سلوک دارند ، اما بازهم در همان گهواره ی گذشته لو لو میخورند !! مثل من !! کلام آخر اینکه ، پس ما باید این را بدانیم که این شعر که سالهای سال پیش از من و شما و پدرانمان سروده شده برای یک چنین طرز تفکر اشتباهی بوده که امروز علیرغم پیشرفت کنونی جهان بشریت ، ما باز هم داریم در جهل مرکب آن دست و پا میزنیم که ؛


اين جهان كوه است و فعل ما ندا
سوي ما آيد ندا ها را صدا
هيچ گندم كاري و جو بر دهد
ديده اي اسبي كه كره خر دهد
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید ، جو ز جو