کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)
.

نظرسنجی جدید در ارتباط با اعلام نتایج لاتاری DV-2018
https://www.mohajersara.org/forum/thread-7409.html

.
ماهی گفت:« شما که نمی توانید از برکه بیرون بروید ، چطور ازدنیا گردی دم می زنید؟»

کفچه ماهی ها گفتند:« مگر غیر از برکه ، دنیای دیگری هم داریم؟»

ماهی گفت:« دست کم باید فکر کنید که این آب از کجا به اینجا می ریزد و خارج از آب چه چیزهایی هست.»

کفچه ماهی ها گفتند:« خارج از آّب دیگر کجاست؟ ما که هرگز خارج از آب را ندیده ایم! هاها…هاها…. به سرت زده بابا!»

---------------------------------------*****************************************************------------------------------------------

مادرش گفت :« حتما باید بروی؟»

ماهی کوچولو گفت: « آره مادر باید بروم.»

مادرش گفت:« آخر، صبح به این زودی کجا می خواهی بروی؟»

ماهی سیاه کوچولو گفت:« می خواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست. می دانی مادر ، من ماه هاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست و هنوز که هنوز است ، نتوانسته ام چیزی سر در بیاورم. از دیشب تا حالا چشم به هم نگذاشته ام و همه اش فکر کرده ام. آخرش هم تصمیم گرفتم خودم بروم آخر جویبار را پیدا کنم. دلم می خواهد بدانم جاهای دیگر چه خبرهایی هست.»

مادر خندید و گفت:« من هم وقتی بچه بودم ، خیلی از این فکرها می کردم. آخر جانم! جویبار که اول و آخر ندارد ؛همین است که هست! جویبار همیشه روان است و به هیچ جایی هم نمی رسد.»

ماهی سیاه کوچولو گفت:« آخر مادر جان ، مگر نه اینست که هر چیزی به آخر می رسد؟ شب به آخر می رسد ، روز به آخر می رسد؛ هفته ، ماه ، سال…»
مادرش میان حرفش دوید و گفت:« این حرفهای گنده گنده را بگذار کنار، پاشو برویم گردش. حالا موقع گردش است نه این حرف ها!»
ماهی سیاه کوچولو گفت:« نه مادر ، من دیگر از این گردش ها خسته شده ام ، می خواهم راه بیفتم و بروم ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست. ممکن است فکر کنی که یک کسی این حرفها را به ماهی کوچولو یاد داده ، اما بدان که من خودم خیلی وقت است در این فکرم. البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفته ام ؛ مثلا این را فهمیده ام که بیشتر ماهی ها، موقع پیری شکایت می کنند که زندگیشان را بیخودی تلف کرده اند. دایم ناله و نفرین می کنند و از همه چیز شکایت دارند. من می خواهم بدانم که ، راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا ، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟…»
2017 , 2018 ,2019,2020
می رود راه پیوسته تا آن سو  *** از دری کو شد رهش آغاز
می رود او تا کجا تا کو       *** من روان با او کنم آواز
می روم من همره و همپو     *** تا به دیدار کلان راهی
ره همه این مقصد اما کو      *** چه بگویم جز نه و آهی؟
* شعری از بیلبو بگینز - از آثار JRR TOLKIEN
پاسخ
تشکر کنندگان: copol ، peyman.n ، melon ، American Darlin ، milade ، shahin61 ، farrokh33 ، ostokhan


پیام‌های این موضوع
RE: گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس) - توسط javadth - 2018-02-14 ساعت 02:03



کاربران در حال بازدید این موضوع: 4 مهمان