2012-09-24 ساعت 16:33
الاهه جان...تو خودت به مهاجرت خیلی خیلی واردی...این رو میدونی که نداشتن اسپانسر پایان راه مهاجرت نیست..توروخدا نا امید نشو...الاهه جان شاید باور نکنی ولی ما دقیقن 1 سال داشتین دنبال اسپانسر میگشتیم و هیچچچچ احدی رو پیدا نمیکردیم و هیچ کی حاضر به اسپانسر شدن نمیشد....مثل تو چند اسپانسر پیدا کردیم و کلی امیدوار شدیم ولی اونهارو ان وی سی قبول نکرد...ولی به خدا من نا امید نشدم....اونقدر تلاش کردیم تا یک بنده خدایی پیدا شد..الاهه جان همون اول هم بهت گفتم....تنها شانست اینه که به همسرت بگی به محض رسیدن به امریکا تمام تلاشش رو بکنه برای پیدا کردن اسپانسر...من درک نمیکنم که میگی زیاد روی پیدا کردن اسپانسر و دوست شدن با کسی رو نداره....به خاطر توهم که شده باییییید این کار رو بکنه...باور که خیلی زود میتونه.....از من بهت نصیحت اصلا نگذار که چند سال اونجا تنها بمونه بدون تو....دلم نمیخاد اینو بگم ولی اگر دیگه نخاست برگرده چی؟اگر بهت سرد شد چی؟؟ببین الان گرل چی میگه!!!میگه احساس مسکنه همسرش بهش سرد شده...حالا ممکنه اصلا همسرش بهش سرد هم نشده باشه ولی کلا این حس که به ادم دست میده خیلی بده....بهش نگو نمیام...بهش بفهمون که اونه که باید تلاش کنه....بهش بگو که باید بری پیشش و اون باید دنبال اسپانسر باشه.....قبل از لجو لجبازی خوب فکر کن..به اینده ات و با همسرت بودن فکر کن...برات دعا میکنم عزیزم.