(2012-12-13 ساعت 17:41)girl نوشته: چه جالب منم تقریبا 3 ماه پیش یه همچین خوابی دیدم.. یه عالمه تانک و بمب و اسلحه و سرباز! خیلی وحشتناک بودای بابا، ظاهرا یا من و گرل و مرسده توی زندگی قبلیمون سرباز بودیم یا قراره توی ارتش آمریکا استخدام بشیم!
omnia جان کارتت رو ببر پاستور اونا هرچی کم باشه میگن بهت
آخی الهه جون می دونم توی دلت به من میگی نفسش از جای گرم می یاد، ولی تروخدا غصه نخور و بدون که کلی خواهر و برادر اینجا داری که تا حدی می تونند تنهایی تو و جای خالی همسرت رو برات پر کنند. همه چی به امید خدا زود زود برات انجام می شه و به زودی یه مدیر به مدیران مهاجرسرا در آمریکا اضافه می شه.