2013-01-17 ساعت 18:57
(2013-01-17 ساعت 18:01)arian307 نوشته:(2013-01-17 ساعت 14:03)mercedeh2011 نوشته: و ا... چه عرض کنم ؛ به نظرم ترک سیگارت کار خیلی مهمی بود؛ آرین موفقی تو برای من ...
مرسده نکنه تو هم به این بلای خانمان سوز گرفتاری....
ولی بچه ها واقعا احساس خوبی دارم نسبت به ترک سیگار... یه جورایی انگار که رو خودم میتونم حساب کنم... دیشب با تنی چند از دوستان رفته بودم بیرون... آقا همچین سیگار میکشیدن انگار که ماشین اتیش گرفته.... دست یکیشونم که یه چیزی تو مایه های چپق بود... اما اصلا دلم نخواست که بکشم بر عکس بعد از 1 ساعت که نان استاپ دوستان سیگار روشن کردن زدم بقل گفتم آخرین نختون رو بکشین که خفه شدم.. باقیش تو کافه.....
عمو سعید توروخدا باش تو همین تاپیک... وایسا ما هم ویزامون رو بگیریم ... واقعا از وقتی اومدین نور الانور شده اینجا...
پیشنهاد اسم هم عالیههههه... یه جورایی تصورش میکنم میبینم اگر هم هر وقت هوس ( حالا حوص یا هوص با حوس یا حوث ) کشیدش رو بکنم احساس میکنم یکی با چوب وایساده بالا سرم..
اگر بچه ها هم موافقن اسم جدیدم رو شناسنامه ای کنین...
من نه عزيزم سيگار نكشيده نصفه نفس ميكشم، اصلا فراريم از هرچي دود و سيگار و ...
بچه ها اينترنتا مشكل پيدا كرده؟ من دارم با اينترنت هندلي خط موبايل به اينجا سر ميزنم
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره