این حس ها مالِ همه است.اصلا اگه نباشه نرمال نیست.
من شخصا خیییییلی باهاش درگیر بودم و گاها هستم.ولی نشستم فکر کردم این دودلی ها جز این که روحِ من و میخوره هیچ فایده ای نداره.همش فکر میکردم اگه نامزدم اینجا بود چقدر فرق داشت میتونستم اصلا هفته ای 7 روز ببینمش همه خصوصیات و عادت هاش رو بالا پایین کنم با دید باز تصمیم بگیرم.یا مثلا از اینکه اونجا حمل اسلحه آزاد هستش میترسیدم یا دوری از پدر و مادرم.....
ولی.........
سعی کردم واقع بین تر باشم و مثبت ها رو هم ببینم;
-به این فکر کردم که; خوب اگر اینجا بود تازه میشد عین ازدواج های مرسوم ایرانی،مگه غیر از اینه که همین جا هم موقع ازدواج همه اعتراف میکنن که همه وجودشون دلهره میشه،که واقعا مثل طرف شدن با یک هندوانه در بسته است.پس بهتر دیدم که خوش بین تر باشم و آینده ام رو خودم بسازم با کار کردن روی رفتار صحیح و افزایش انعطاف پذیری خودم(به جای دودلی و دودلی و دودلی...).
-یا مثلا همین مثالی که الهه جان زدن،مگر غیر از اینه که تو همین ایران(مخصوصا به عنوان یک زن)،همه جا به راحتی میتونن حقمون رو ببلعند و یک لیوان اب هم روش...؟ توی اداره و وزارت خونه و مدرسه و دانشگاه و بقال و چقال همه به راحتی بهت توهین میکنن(بسته به ایکه اون روز خلقشون چطوری باشه)،رفتار اون مغازه دار خیلی ناراحت کننده بوده ولی خوب لااقل اینو میدونی که اگه به یه اداره دولتی مراجعه کنی نه تنها کسی بهت توهین نمیکنه بلکه به حق قانونی خودت هم میتونی برسی.
الهه جون چون همسر شما دانشجئ هستند قطعا به این آسونی نمیشه تغییر مکان بدین ولی باز هم یه کارایی میشه کرد.صرفا به عنوان پیشنهاد; یکی اینکه تحقیق کنین شاید بتونین توی یه محله ی امن تر خونه بگیرین.دوم اینکه من کسی رو میشناسم که به راحتی دانشگاهش رو منتقل کرده(در آمریکا کلا عوض کردن دانشگاه ظاهرا خیلی آسون تر از ایرانه)،پس نشدنی نیست،در این مورد هم میتونین تحقیق کنین.سوم اینکه دوران دانشجویی تموم شدنیه پس نهایتا میتونین برای بعدش برنامه ریزی کنین که ایالت رو تغییر بدین.
یه چیزی هم که از خییلی از دوستانم شنیدم اینه که از نیو جرسی،لوس انجلس،اوکلَند دوری کنید.قطعا شهر ها و ایالات نامناسب دیگری(از جنبه های مختلف) هم هست ولی من نمیدونم.
من شخصا خیییییلی باهاش درگیر بودم و گاها هستم.ولی نشستم فکر کردم این دودلی ها جز این که روحِ من و میخوره هیچ فایده ای نداره.همش فکر میکردم اگه نامزدم اینجا بود چقدر فرق داشت میتونستم اصلا هفته ای 7 روز ببینمش همه خصوصیات و عادت هاش رو بالا پایین کنم با دید باز تصمیم بگیرم.یا مثلا از اینکه اونجا حمل اسلحه آزاد هستش میترسیدم یا دوری از پدر و مادرم.....
ولی.........
سعی کردم واقع بین تر باشم و مثبت ها رو هم ببینم;
-به این فکر کردم که; خوب اگر اینجا بود تازه میشد عین ازدواج های مرسوم ایرانی،مگه غیر از اینه که همین جا هم موقع ازدواج همه اعتراف میکنن که همه وجودشون دلهره میشه،که واقعا مثل طرف شدن با یک هندوانه در بسته است.پس بهتر دیدم که خوش بین تر باشم و آینده ام رو خودم بسازم با کار کردن روی رفتار صحیح و افزایش انعطاف پذیری خودم(به جای دودلی و دودلی و دودلی...).
-یا مثلا همین مثالی که الهه جان زدن،مگر غیر از اینه که تو همین ایران(مخصوصا به عنوان یک زن)،همه جا به راحتی میتونن حقمون رو ببلعند و یک لیوان اب هم روش...؟ توی اداره و وزارت خونه و مدرسه و دانشگاه و بقال و چقال همه به راحتی بهت توهین میکنن(بسته به ایکه اون روز خلقشون چطوری باشه)،رفتار اون مغازه دار خیلی ناراحت کننده بوده ولی خوب لااقل اینو میدونی که اگه به یه اداره دولتی مراجعه کنی نه تنها کسی بهت توهین نمیکنه بلکه به حق قانونی خودت هم میتونی برسی.
الهه جون چون همسر شما دانشجئ هستند قطعا به این آسونی نمیشه تغییر مکان بدین ولی باز هم یه کارایی میشه کرد.صرفا به عنوان پیشنهاد; یکی اینکه تحقیق کنین شاید بتونین توی یه محله ی امن تر خونه بگیرین.دوم اینکه من کسی رو میشناسم که به راحتی دانشگاهش رو منتقل کرده(در آمریکا کلا عوض کردن دانشگاه ظاهرا خیلی آسون تر از ایرانه)،پس نشدنی نیست،در این مورد هم میتونین تحقیق کنین.سوم اینکه دوران دانشجویی تموم شدنیه پس نهایتا میتونین برای بعدش برنامه ریزی کنین که ایالت رو تغییر بدین.
یه چیزی هم که از خییلی از دوستانم شنیدم اینه که از نیو جرسی،لوس انجلس،اوکلَند دوری کنید.قطعا شهر ها و ایالات نامناسب دیگری(از جنبه های مختلف) هم هست ولی من نمیدونم.
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه 2013
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه 2013