بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟

[فردا]

سلام فردا جان
اینجا رو با اومدنت نورانی کردی "فردای روشن"
جای الهه هم خالی

- در مورد رزیدنت شدن ؛ من پرسیدم میگن از زمان ورودت به کالیفرنیا حساب میشه نه از زمان گرفتن گرین کارت (برای مایی که نامزدی اومدیم)
- منم الان کلاسهای بزرگسالها دارم میرم؛ معلمهای خیلی خوبی دارن؛ حتی بچه های کالج میان اشکالهای زبانشون رو از اینا میپرسن

- بعد از خوندن زبان فعلا در حد حرف گفتم که دلم میخواد یه رشته کامپیوتری بخونم؛ هنوز تصمیم نگرفتم؛ انیمیشن؛ وب دیزاینر یا نمی دونم ؛ بستگی داره که بتونم از پسش بربیام
- همه اینجا از نرسینگ صحبت می کنن چون بازار کار خوبی داره البته که با روحیه من خیلی سازگار نیست

مرسده جون خوشحالم که مشغولی و البته که از پس خوندن این رشته بر میای.ممنون از تعریفت.امیدوارم الهه هم هر جا هست خوب و راضی باشه.
خب شاید چون من به محض اومدنم گرین کارت گرفتم ، این رو گفتن. خب ویزای من ازدواجی بود.

دوستان عزیز مرسده درست میگه. بهتره یکسال اول رو در مدرسه، زبان بخونید که بهش می گن « Adult school » و قیمتش خیلی از کالج منتر هست. حتی برای غیر رزیدنت ها. نزدیک ترینش رو به محل زندگی تون پیدا کنید و برید برای کلاس های « ESL» ثبت نام کنید.اول ازتون یک امتحان تعیین سطح خیلی آسون (کتبی ) می گیرن و بعد ثبت نام تون می کنن. این راه خوبیه تا یکسال تون بگذره و در ضمن محیط رو بیشتر بشناسید و تصمیمات تون رو به واقعیت و دلخواه تون نزدیک تر کنید.

---

ادم از تمام دنیا که خسته باشه و در روز کلی کار هم کرده باشه و داغون داغون که باشه وقتی میره 1 ساعت پیش مادر یا خواهرش تمام خستگیش در میره...هرچی غم داره یادش میره و انرژی میگیره...در آمریکا کجان اون مادر و خواهر....ادما با هم فرق دارن فردا جان....یکی اصلا این چیزا براش مفهومی نداره و کلا ادمی نیست که دل بسته باشه ..اره اون ادم فرقی براش نمیکنه....ولی من بعد از یک مدت از اینکه تکه وجودم رو نمیتونم ببینم داغون شدم...نمیدونم چکار کنم..بزرگترین و بزرگترین مسیله ای که منو در آمریکا نگه نمیداره همینه

بله کاملن حق داری.من شخصن آدم وابسته ای نیستم ،هر چند گاهی دلم خیلی تنگ می شه ولی در کل سعی می کنم برام آزار دهنده نشه.