2013-05-19 ساعت 00:17
(2013-05-18 ساعت 23:23)shadzad نوشته: مرسی یلدای عزیزم، قربونت برم اینقد خوش قلب و ماهی، تو که کلیر بشی من فک کنم واقعن گریم بگیره از خوشحالی، دیگه چیزی نمونده هممونو شاد کنیییی عزیزم فرشو باید به ایرلاینای بلیطم زنگ بزنم، به زودی می زنم بهت خبر میدم، از یه طرف مامانمینا میگن حالا ریسک نکنم و چیزای دیگه واسه سوغاتی ببرم، واسه همین شاید فرش نخرم اصلن، ولی مال تو واقعن حیفه چون داریشون، میدونم چقد سخته اگه مجبور شی بذاریشون بری، حتمن بهت خبر میدم وقتی پرسیدم.
فدات مونا جون، چشم بهم بذاری وقت وداع و چمدون بستنه عزیزم، خییییلی زود میگذره قول میدم، دیگه چیزی نمونده
راز جان خیلی خوبه که ازشون یه خبر گرفتی، نگران نباش بعدش خیلی نباید طول بکشه زود اپرووتون میاد
دوستم خوبی از خودته عزیزم .خیلی برات خوشحالم امیدوارم همه چی خوب پیش بره.مرسی خبر گرفتی به منم بگو دوستم .امیدوارم اما فعلا که خبری نیست امیدوارم اینقدر دیر کلیر نشم که دیگه ذوق وشوق نداشته باشم.
خدایا فقط به تو پناه میارم خودت دستمو بگیر .آمین