سلام بچه ها. اول از همه باید از مدیران مهاجرسرا معذرت بخوام بابت پینگلیش.اما دلیل داره این کارم.اینجا ایروان ساعت ۱:۴۵ به وقت محلی.ازاون جایی که من آدم خوش شانسی هستم موبایلم اینجا پکید و مجبور شدم ریستارت کنم و علاوه بر پریدن همه چی فونت فارسی هم پرید. خوب بریم سر اصل ماجرا، دیروز مصاحبه داشتم.مصاحبه نگو بلا بگو یه جور بازجویی بود.اول یه نفر بعدش ۲ نفر بعد هم دیدن بنده حرفهاشونو میفهمم پاشدن رفتن بیرون مشورت کردن اومدن دوباره رفتن ...آخر سر هم یه برگهٔ آبی بسیار خوشرنگ بهم دادن که باید ۳ مورد اعلام شده رو براشون میبردم. این کاغذ انقد خوشگل بود که میخواستم باهاش موشک درست کنم. خلاصه، فرداش شروع کردم تهیه کردن کسری مدارک،اولیش فرم ۱۰۴۰ که ما هر چی جزّ زده بودیم به این آقای نامزد ایشون فک میکردن بنده شوخی میکنم.خلاصه با کلی بدبختی متقاعدش کردیم که برامون ایمیل کنه و پرینتش رو گرفتم. بعدش چون ما گفت بودیم ۵ ساله نامزدیم (نه ۹ سال که ۱۰ بار هم بهم زده بودیم) چون کلی مدارک مثل پرینت تکست و ایمیل و تلفن همش مال ۲۰۱۳ بود آقا جان بهمون گیر داد که باید مال ۲۰۱۱_۲۰۱۲ رو بیاری. خوب مسیجهای فیس بوک رو پرینت کردم،اما خر بیار باقلا بار کن پرینت تلفن از کجا بیارم.البته توی مدارکم یه عالمه کارت تلفنهایی که نامزدم برام فرستاده بود ضمیمه شده بود.خلاصه ما یه نامه هم گذشتیم روش که آقا ما با کارت تلفن بهم زنگ میزنیم، و من اگه واسه محکم کاری رفتم از شرکتی که باهاش قرارداد دارم و بدون کارت زنگ میزنم پرینت گرفتم که همین دارد سر ساز شد. یعنی زیاد که لیلی به لالاشون میزاری دیگه همه چی خراب میشه.آخرش هم یه نامه روش گذشتم که به همین دلیل کارت تلفن پرینت ندارم و به همراه پرینت مسیجهای فیسبوک و فرم ۱۰۴۰ و پاسپورت نازنینم امروز انداختم تو صندوق سفارت که اعلام کرده بود!حالا هم نشستم واسه خودم منتظر،حالا منتظر چی نمیدونم.راستی آقای نامزدم هم وقت گیر آورد تو این هیرو ویری باهم قهر کرده.اینجاست که میگن زپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزم ز در آید.خلاصه بچه ها دعا کنید برام...
انصراف داده !!!