2015-08-08 ساعت 09:08
(2015-07-13 ساعت 19:39)shaya نوشته:شایا جان(2015-07-07 ساعت 17:52)mahtab5501 نوشته:من این حس غریب رو نداشتم اینجا رو خیلی دوست دارم مشکلم نگاه کردن به عقب بود و اینکه چه چیزهایی رو از دست دادم این ازارم میداد هنوز هم گاهی وقتا اذیتم میکنه !!ولی سعی میکنم بهش فکر نکنم(2015-07-07 ساعت 12:20)فری خانم نوشته: سلامی دو باره بر همه دوستانسلام فری خانوم انشالله همیشه موفق باشید ، من هنوز نیامدم آمریکا ولی خداییش این چه حسی هست که همه دارن دچارش میشن ، دوستم ده روز میشه رفته آمریکا میگه یک حس غریبی هست حالا خودت بیایی میفهمی [emoji19] [emoji19]
خیلی دلم برای همگی، نوشته هاتون و ... تنگ شده.
من با پرواز الاتحاد رفتم ابوظبی - لوس آنجلس - سان فرانسیسکو .
در ابوظبی هم پاکت معروف رو تحویل دادم و شکر خدا کارم به خوبی پیش رفت.
حدود ۲ ماه اونجا بودم و خیلی جدی با مسئله ای برخورد نداشتم علتش هم این بود که توی اون مدت فقط نظاره گر بودم و حسابی گشتم.
زبان بی اندازه مهمه و خیلی جاها همسرم به کمکم میومد.
حس شادی و غم رو تواما داشتم. چند بار هم حالم خوب نبود و به بهانه های مختلف می زدم زیر گریه.
ssn و گرین کارتم رو گرفتم و بعد از چند روز برگشتم.
کارهائی نیمه تمام دارم که باید اینجا به اتمام برسونم.
دوستتون دارم.
دوست خوبم. من همیشه به گذشته از توی آیینه جلوی اتومبیلم نگاه می کنم.
نگاه و توجه کاملا معطوف به جلو برای ساختن و نیم نگاهی تحلیلی به عقب برای بکارگیری تجارب در ساختن جلوی رو.
البته حست قابل درکه و من هنوز برای از دست دادن چیزهایی که حاصل تلاش و کوشش گذشته من هست در حال برنامه ریزیم و دل کندن از اونها مثل جان کندنم میمونه.
CR1 - مصاحبه اول: 8 ژانویه 2014 آنکارا - مصاحبه دوم: 18 مارچ 2015 آنکارا - اخذ ویزا: 18 مارچ 2015 - مقصد: کالیفرنیا