2010-12-05 ساعت 21:25
سلام
بچهها میگویم که برای ثبت شرکت در امریکا باید چه اقداماتی انجام داد ؟
فکری به ذهنم رسیده گفتم که با شماها هم در میان بگذارم ؛
ابتدا یه شرکت در آمریکا ثبت کنیم بد یه وکیل آمریکایی بگیریم ( همانطور که سورن جان گفتن در پستهای قبلی میشود در ایران یه مستر کارد باز کرد ) که خودمان بعدا هزینهٔ وکیلو بدیم تا خیالمان راحت باشد ، اون وقت اقدام کنیم برای گرفتن ویزا .
فکر کنم با این نحو هم خیالمان از بابت سرمایمان راحت است ، هم اینکه حد عقل فکر کنم با 1000 $ بشود به نتیجه رسید یعنی اگر موفق نشدیم حد عقل 1000 $ از دست دادیم ،دیگه هم به سفارت نرفتیم ، هم ریجکت نشدیم و .... .
البته این نظر شخصی من هست ، مایلم بقیه بچهها هم نظراتشونو بدن مخصوصاً آقا اشکان گل و سورن جان عزیز .
بچهها میگویم که برای ثبت شرکت در امریکا باید چه اقداماتی انجام داد ؟
فکری به ذهنم رسیده گفتم که با شماها هم در میان بگذارم ؛
ابتدا یه شرکت در آمریکا ثبت کنیم بد یه وکیل آمریکایی بگیریم ( همانطور که سورن جان گفتن در پستهای قبلی میشود در ایران یه مستر کارد باز کرد ) که خودمان بعدا هزینهٔ وکیلو بدیم تا خیالمان راحت باشد ، اون وقت اقدام کنیم برای گرفتن ویزا .
فکر کنم با این نحو هم خیالمان از بابت سرمایمان راحت است ، هم اینکه حد عقل فکر کنم با 1000 $ بشود به نتیجه رسید یعنی اگر موفق نشدیم حد عقل 1000 $ از دست دادیم ،دیگه هم به سفارت نرفتیم ، هم ریجکت نشدیم و .... .
البته این نظر شخصی من هست ، مایلم بقیه بچهها هم نظراتشونو بدن مخصوصاً آقا اشکان گل و سورن جان عزیز .
نامهی چارلی چاپلین به دخترش
ژرالدین، دخترم! اینجا شب است... شب نوئل؛ در قلعهی کوچک من همهی این سپاهیان بی سلاح خفتهاند، نه تنها برادر و خواهر تو، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آن که این پرندگان خفته را بیدار کنم، خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ، برسانم.
ژرالدین، دخترم! اینجا شب است... شب نوئل؛ در قلعهی کوچک من همهی این سپاهیان بی سلاح خفتهاند، نه تنها برادر و خواهر تو، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آن که این پرندگان خفته را بیدار کنم، خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ، برسانم.