سفرنامه آنکارا:[b]
سلام دوستان همونطوری که بهتون گفتم من همسرم و پسرم هفته پيش تونستيم بدون کليرنس و در يک جلسه ويزای ايميگريشن رو بگيريم و ديشب هم به تهران برگشتيم در سپاس از کمکهايي که مطالب اين وبسايت برای آشنايي بيشتر با جلسه مصاحبه و مراحل اون به ما کرد اين سفرنامه رو مينويسم شايد بتونم به ديگر دوستان کمکی کرده باشم.
اول بگم که من 41 سالمه و به همراه خانمم که 38 سالشه و پسر 15 سالمون بعد از فکر کنم تقريبا" 15 سال شرکت در لاتاری در لاتاری 2009 برنده شديم و برنده اصلی خود من بودم.
ما تهران رو با پرواز ايران اير ساعت 5:30 روز24 می به مقصد آنکارا ترک کرديم ، من يک هتل چهار ستاره رو در نزديکی سفارت آمريکا که کمتر از ده دقيقه پياده روی با سفارت فاصله داشت ، از طريق اينترنت رزرو کرده بودم که بعدا در موردش بهتون ميگم، داخل پرواز متوجه ميشيد که تقريبا صد در صد کسايي که به آنکارا ميرن برای حضور در سفارت آمريکا و به اجبار به اين سفر تن در ميدن و 80% اين افراد پدر و مادر های مسنی هستن که برای امور گرفتن گرين کارد از طريق فرزندانشون به اين مسافرت ميان ، ولی تک و توک ميتونين جوونهايي رو که برای ويزای دانشجويي اقدام کردن و يا ميانسالهايي رو که برنده لاتاری هستند رو هم ببينين البته بجز دختر خانمها و آقا پسرهای عاشق و فارق کيسهای نامزدی که کم هم نيستن.
بعد از ورود به فرودگاه آنکارا با توجه به راهماييهای دوستان در اين سايت با اتوبوس خط 442 به ميدان آشتی در مرکز شهر رفتيم اونهم با کرايه نفری 2.5 لير و از اونجا هم باکرايه 5 لير به هتلمون ، فقط بگم که اگه بخواهيد اين مسيرو با تاکسی بريد بايد 70 لير بپردازيد.
هتلی که رزرو کرده بودم ANKARA PLAZA HOTEL نام داشت يک هتل چهار ستاره که در سال 2008 افتتاح شده ، بسيار تميز با کارکنان فوق العاده خوش برخورد و با مهمترين خصيصه برای يک همچين سفری " بدوت حتی يک مسافر ايرانی" واقعا متاسفام از گفتن اين واقعيت که مشورتها و دخالتهای ما ايرونيها در کار همديگه که هيچ تخصصی هم در موردش نداريم در يک همچنين سفرهايي فقط مايه سردرگمی و استرسهاييه که فقط باعث عدم نتيجه گيری ميشه و هيچ ، پس به همتون توصيه ميکنم که از اين فضا خارج بشيد و بدونيد که اين کار فقط به دست خود شما و با آرامش درست ميشه ، و توجه به دخالتها و توصيه های ديگران غير از استرس هيچ نتيجه ای نداره.
قيمتی که با اين هتل به توافق رسيده بودم 37 يورو برای هر نفر به ازای هر شب برای اطاق و صبحانه بسيار عالی بود و برای ما سه نفر بزرگسال شبی 110 يورو ميشد. اطاق هتل بسيار تميز و بزرگ بود و صبحانه خيلی خوب.
من از قبل برای ساعت 9:30 صبح 25 می از دکتر دونگان از طريق اينترنت وقت گرفته بودم و صبح فرداش با تاکسی به مطب دکتر رفتيم (البته بعدا فهميدم که مطب دکتر تا هتل فقط ده دقيقه پياده راه بود) مطب خيلی شلوغ بود و تقريبا" تمام هموطنان پرواز ديروز اونجا بودن، اينجا بايد در مورد مطلبی بهتون بگم و اون در مورد کساييه که به عنوان راهنما گوش هموطنان عزيز رو در اين پروسه ميبرن ، اين آقايون و خانمها که در واقع هيچ کاري انجام نميدن پول خيلی هنگفتی رو به پشتوانه عدم اعتماد به نفس از ايرونيها ميگيرن و واقعا متاسفام که بگم نه تنها هموطنان مسن بلکه جوونها هم به اونها متوسل ميشن و کاری رو که به راحتی و بدون هيچ خرج اضافی خودشون ميتونن انجام بدن با پرداخت به اين رندان انجام ميدن، دوستان اينها هيچ کار نميکنن پس لطفا اعتماد به نفس داشته باشين و خودتون دنبال کارتون برين.
بعد از ورود به مطب به واسطه وقت قبلی اسممون از نفرات اول صدا شد و 325 دلار پرداخت کرده و آزمايش خون و عکس راديولوژی رو انجام داديم و وقت ملاقات برای ساعت 4:30 بعد ازظهر برای معاينه بعد از وصول نتيجه آزمايشات و عکس گرفتيم ، در مراجعه بعد از ظهر به ديدار خانم دکتری رفتيم که فشار خونمونو چک کرد و در مورد تمام سوابق پزشکيمون و عملهای جراحيمون پرسيد و در آخر 2 تا واکسن به من زد و 220 دلار هم توسط منشيش مارو تيغ زد ( دوستان تمام صحبتهايي رو که در اين سفرنامه ذکر ميکنم به زبان انگليسی بوده ولی بيشتر کسايي که در اين سيستم دخيل هستند کمی فارسی هم بلدند) روز بعد به مطب دکتر دونگان برگشتم و سه تا پاکت در بسته که نتايج پزشکی مابود رو برای ارائه در جلسه مصاحبه گرفتم ، البته ايندفعه پياده اومدم و پياده برگشتم.
آنکارا شهر بسيار زيباييه با مردم خيلی خوب و آرام ، يک شهر بسيار کم ترافيک با هوای تميز و مناظر بسيار زيبا و شاپينگ مالهای لوکس و زيبا ، اگه دنبال خريد مارکدار گرون و خوبيد PANORA MALL و ANKAMALL رو فراموش نکنيد و اگه دنبال پابهای با موزيک بلند و جوونهای آبجو بدستيد شبها خيابون KAVAKLIDEREرو فراموش نکنيد آين خيابون رستورانهای خيلی خوبی رو داره که توصيه ميکنم حتما ازشون استفاده کنيد، همه اينها باعث ميشه که استرستون کم بشه و به اين مسافرت به صورت يک مسافرت تفريحی هم نگاه کنيد تا راحتتر در جلسه مصاحبه شرکت کنيد.
بلا خره روز مصاحبه فرا رسيد ، ساعت 6:30 بلند شديم و ساعت 7:30 بعد از صبحانه با تاکسی به در سفارت رفتيم چند نفر متقاضی ترک ويزای دانشجويي قبل از ما اونجا بودن و بعد از ما هم يک خانم ايرونی که بعدا فهميديم متقاضی ويزای نامزديه و بعد دوتا نامزدی ديگه و دو زن و شوهر لاتاری ديگه هم اومدن ولی چون ما ساعت 8:30 وقت داشتيم و اول رسيده بوديم اول وارد شديم، بعد از چک امنيتی وارد شديم و خانمی که فارسی و انگليسی و ترکی رو خيلی خوب صحبت ميکرد مدارک پزشکی ،اصل شناسنامه ها، اصل سند ازدواج رو در خواست کرد و من ارائه کردم و وقتی فرمهای اسپانسر رو ازم خواست گفتم که حدود 20 روز پيش همه مدارک رو با DHL به سفارت فرستادم و همه مدارک در پروندم موجوده که قبول کرد پرسيد مصاحبه به فارسی باشه يا انگليسی که گفتم به انگليسی و يک شماره به ما داد و گفت که در تمام مراحل مختلف به همين شماره احضار مي شيم ، و بعد وارد سالنی شديم که در وسط تعداد زيادی صندلی چيده بودن و در طرف چپ پنجره هايي برای مصاحبه بود به تعداد 7 تا و جالب اينکه در عرض ده دقيقه سالن پر شد از متقاضيان ترک صدور ويزای دانشجويي که همه توسط گيشه شماره3 فراخونده ميشدن و به سادگی و با چند پرسش ساده به ميز UPS فرستاده ميشدن و ويزا ميگرفتن ، البته دو تا دانشجوی ايرونی هم به اين طريقه ويزا گرفتن.
حدود 20 دقيقه منتظر مونديم تا گيشه 4 شمارمونو اعلام کرد و خانم پشت گيشه درخواست 2325 دلار کرد که از جان سوا کرديم قربتا" الی الامريکا ، و دو باره انتظار تا خانم ديکری در گيشه 6 شمارمونو اعلام کرد و کپی I134 اسپانسرمو خواست که دادم و کلی مدارک اضافه رو بهم پس داد و گفت اضافن و لازم نيستن جالب اينه که من دو تا اسپانسر داشتم که مدارک دوميشو کاملا بهم پس دادن و گفتن لازم نيست باز هم نشستيم و انتظار تا بلاخره يک خانم امريکايي حدودا 50 ساله با موهای کوتاه پسرونه اومد پشت باجه و مارو صدا کرد و مصاحبه اصلی شروع شد.
برخوردش خيلی دوستانه بود و سوالهاش خيلی موشکافانه دوستان بدونن که مهمترين چيز در اين مصاحبه ها راستگويي و خونسرديه اول از هرسه مون خواست که قسم بخوريم که هر چيز که در فرمها نوشتيم و ميگوييم راست است که خورديم ، بعد از هرسه مون انگشت نگاری کرد و سوالهاشو شروع کرد از تحصيلات دانشگاهيم پرسيد و زمانش و رشته تحصيليم و جزييات در مورد درسی که خوندم و تاريخهاش و از اولين تا آخرين سابقه کاريم که کجا بوده و چی کار کردم و حالا چی کار ميکنم با جزئيات و اين که من يا خانمم برای دولت کار کرديم يا نه ( که الحمدلله نکرديم) و خدمت وظيفه که همه رو با خونسردی جواب دادم و کلا حدود 35 دقيقه طول کشيد ، در آخر بعد از انداختن پاسپورتهاموت توی کيسه گفت من هيچ مشکلی تو اين کيس نميبينم و WELCOME TO AMERICA واقعا خوشحال بوديم ازش پرسيدم گرفتن پکيج با UPS چقدر طول ميکشه که گفت 5 تا 7 روز و بهش گفتم بخاطر امتحانات پسرم ما بايد زودتر برگرديم که گفت من تمام تلاشم رو ميکنم تا زودتر انجام بشه.
در همون روز يک کيس لاتاری جلوی چشم ما به دليل کمبود مدارک رد شد ( يک خانم و آقای اهل شيراز) و کيس ديگر ( يک خانم و آقای اهل تهران بازنشسته) با کليرنس قبول شد، و ما هم بدون کليرنس.
القصه مصاحبه روز پنجشنبه انجام شد و به دليل خواهش من و خوش قولی خانم آفيسر پکيجهای ما شنبه ظهر با UPS به هتل رسيد و فتح و ظفر با برگشت به وطن با پرواز يکشنبه شب کامل شد.
حالا هم در حال برنامه ريزی برای سفر به آمريکا در تابستان و رزرو بليط هستيم ،ايشالا شما هم با موفقيت از اين کار بيرون بياييد .
من به اين سايت و بچه های خوبش بدهی داشتم و اميدوارم همشون در تمام مراحل اين کار موفق باشند و اين اطلاعات به همشون کمک کنه.
والسلام
ممل آمريکايي (محمد 5 اسبق)
سلام دوستان همونطوری که بهتون گفتم من همسرم و پسرم هفته پيش تونستيم بدون کليرنس و در يک جلسه ويزای ايميگريشن رو بگيريم و ديشب هم به تهران برگشتيم در سپاس از کمکهايي که مطالب اين وبسايت برای آشنايي بيشتر با جلسه مصاحبه و مراحل اون به ما کرد اين سفرنامه رو مينويسم شايد بتونم به ديگر دوستان کمکی کرده باشم.
اول بگم که من 41 سالمه و به همراه خانمم که 38 سالشه و پسر 15 سالمون بعد از فکر کنم تقريبا" 15 سال شرکت در لاتاری در لاتاری 2009 برنده شديم و برنده اصلی خود من بودم.
ما تهران رو با پرواز ايران اير ساعت 5:30 روز24 می به مقصد آنکارا ترک کرديم ، من يک هتل چهار ستاره رو در نزديکی سفارت آمريکا که کمتر از ده دقيقه پياده روی با سفارت فاصله داشت ، از طريق اينترنت رزرو کرده بودم که بعدا در موردش بهتون ميگم، داخل پرواز متوجه ميشيد که تقريبا صد در صد کسايي که به آنکارا ميرن برای حضور در سفارت آمريکا و به اجبار به اين سفر تن در ميدن و 80% اين افراد پدر و مادر های مسنی هستن که برای امور گرفتن گرين کارد از طريق فرزندانشون به اين مسافرت ميان ، ولی تک و توک ميتونين جوونهايي رو که برای ويزای دانشجويي اقدام کردن و يا ميانسالهايي رو که برنده لاتاری هستند رو هم ببينين البته بجز دختر خانمها و آقا پسرهای عاشق و فارق کيسهای نامزدی که کم هم نيستن.
بعد از ورود به فرودگاه آنکارا با توجه به راهماييهای دوستان در اين سايت با اتوبوس خط 442 به ميدان آشتی در مرکز شهر رفتيم اونهم با کرايه نفری 2.5 لير و از اونجا هم باکرايه 5 لير به هتلمون ، فقط بگم که اگه بخواهيد اين مسيرو با تاکسی بريد بايد 70 لير بپردازيد.
هتلی که رزرو کرده بودم ANKARA PLAZA HOTEL نام داشت يک هتل چهار ستاره که در سال 2008 افتتاح شده ، بسيار تميز با کارکنان فوق العاده خوش برخورد و با مهمترين خصيصه برای يک همچين سفری " بدوت حتی يک مسافر ايرانی" واقعا متاسفام از گفتن اين واقعيت که مشورتها و دخالتهای ما ايرونيها در کار همديگه که هيچ تخصصی هم در موردش نداريم در يک همچنين سفرهايي فقط مايه سردرگمی و استرسهاييه که فقط باعث عدم نتيجه گيری ميشه و هيچ ، پس به همتون توصيه ميکنم که از اين فضا خارج بشيد و بدونيد که اين کار فقط به دست خود شما و با آرامش درست ميشه ، و توجه به دخالتها و توصيه های ديگران غير از استرس هيچ نتيجه ای نداره.
قيمتی که با اين هتل به توافق رسيده بودم 37 يورو برای هر نفر به ازای هر شب برای اطاق و صبحانه بسيار عالی بود و برای ما سه نفر بزرگسال شبی 110 يورو ميشد. اطاق هتل بسيار تميز و بزرگ بود و صبحانه خيلی خوب.
من از قبل برای ساعت 9:30 صبح 25 می از دکتر دونگان از طريق اينترنت وقت گرفته بودم و صبح فرداش با تاکسی به مطب دکتر رفتيم (البته بعدا فهميدم که مطب دکتر تا هتل فقط ده دقيقه پياده راه بود) مطب خيلی شلوغ بود و تقريبا" تمام هموطنان پرواز ديروز اونجا بودن، اينجا بايد در مورد مطلبی بهتون بگم و اون در مورد کساييه که به عنوان راهنما گوش هموطنان عزيز رو در اين پروسه ميبرن ، اين آقايون و خانمها که در واقع هيچ کاري انجام نميدن پول خيلی هنگفتی رو به پشتوانه عدم اعتماد به نفس از ايرونيها ميگيرن و واقعا متاسفام که بگم نه تنها هموطنان مسن بلکه جوونها هم به اونها متوسل ميشن و کاری رو که به راحتی و بدون هيچ خرج اضافی خودشون ميتونن انجام بدن با پرداخت به اين رندان انجام ميدن، دوستان اينها هيچ کار نميکنن پس لطفا اعتماد به نفس داشته باشين و خودتون دنبال کارتون برين.
بعد از ورود به مطب به واسطه وقت قبلی اسممون از نفرات اول صدا شد و 325 دلار پرداخت کرده و آزمايش خون و عکس راديولوژی رو انجام داديم و وقت ملاقات برای ساعت 4:30 بعد ازظهر برای معاينه بعد از وصول نتيجه آزمايشات و عکس گرفتيم ، در مراجعه بعد از ظهر به ديدار خانم دکتری رفتيم که فشار خونمونو چک کرد و در مورد تمام سوابق پزشکيمون و عملهای جراحيمون پرسيد و در آخر 2 تا واکسن به من زد و 220 دلار هم توسط منشيش مارو تيغ زد ( دوستان تمام صحبتهايي رو که در اين سفرنامه ذکر ميکنم به زبان انگليسی بوده ولی بيشتر کسايي که در اين سيستم دخيل هستند کمی فارسی هم بلدند) روز بعد به مطب دکتر دونگان برگشتم و سه تا پاکت در بسته که نتايج پزشکی مابود رو برای ارائه در جلسه مصاحبه گرفتم ، البته ايندفعه پياده اومدم و پياده برگشتم.
آنکارا شهر بسيار زيباييه با مردم خيلی خوب و آرام ، يک شهر بسيار کم ترافيک با هوای تميز و مناظر بسيار زيبا و شاپينگ مالهای لوکس و زيبا ، اگه دنبال خريد مارکدار گرون و خوبيد PANORA MALL و ANKAMALL رو فراموش نکنيد و اگه دنبال پابهای با موزيک بلند و جوونهای آبجو بدستيد شبها خيابون KAVAKLIDEREرو فراموش نکنيد آين خيابون رستورانهای خيلی خوبی رو داره که توصيه ميکنم حتما ازشون استفاده کنيد، همه اينها باعث ميشه که استرستون کم بشه و به اين مسافرت به صورت يک مسافرت تفريحی هم نگاه کنيد تا راحتتر در جلسه مصاحبه شرکت کنيد.
بلا خره روز مصاحبه فرا رسيد ، ساعت 6:30 بلند شديم و ساعت 7:30 بعد از صبحانه با تاکسی به در سفارت رفتيم چند نفر متقاضی ترک ويزای دانشجويي قبل از ما اونجا بودن و بعد از ما هم يک خانم ايرونی که بعدا فهميديم متقاضی ويزای نامزديه و بعد دوتا نامزدی ديگه و دو زن و شوهر لاتاری ديگه هم اومدن ولی چون ما ساعت 8:30 وقت داشتيم و اول رسيده بوديم اول وارد شديم، بعد از چک امنيتی وارد شديم و خانمی که فارسی و انگليسی و ترکی رو خيلی خوب صحبت ميکرد مدارک پزشکی ،اصل شناسنامه ها، اصل سند ازدواج رو در خواست کرد و من ارائه کردم و وقتی فرمهای اسپانسر رو ازم خواست گفتم که حدود 20 روز پيش همه مدارک رو با DHL به سفارت فرستادم و همه مدارک در پروندم موجوده که قبول کرد پرسيد مصاحبه به فارسی باشه يا انگليسی که گفتم به انگليسی و يک شماره به ما داد و گفت که در تمام مراحل مختلف به همين شماره احضار مي شيم ، و بعد وارد سالنی شديم که در وسط تعداد زيادی صندلی چيده بودن و در طرف چپ پنجره هايي برای مصاحبه بود به تعداد 7 تا و جالب اينکه در عرض ده دقيقه سالن پر شد از متقاضيان ترک صدور ويزای دانشجويي که همه توسط گيشه شماره3 فراخونده ميشدن و به سادگی و با چند پرسش ساده به ميز UPS فرستاده ميشدن و ويزا ميگرفتن ، البته دو تا دانشجوی ايرونی هم به اين طريقه ويزا گرفتن.
حدود 20 دقيقه منتظر مونديم تا گيشه 4 شمارمونو اعلام کرد و خانم پشت گيشه درخواست 2325 دلار کرد که از جان سوا کرديم قربتا" الی الامريکا ، و دو باره انتظار تا خانم ديکری در گيشه 6 شمارمونو اعلام کرد و کپی I134 اسپانسرمو خواست که دادم و کلی مدارک اضافه رو بهم پس داد و گفت اضافن و لازم نيستن جالب اينه که من دو تا اسپانسر داشتم که مدارک دوميشو کاملا بهم پس دادن و گفتن لازم نيست باز هم نشستيم و انتظار تا بلاخره يک خانم امريکايي حدودا 50 ساله با موهای کوتاه پسرونه اومد پشت باجه و مارو صدا کرد و مصاحبه اصلی شروع شد.
برخوردش خيلی دوستانه بود و سوالهاش خيلی موشکافانه دوستان بدونن که مهمترين چيز در اين مصاحبه ها راستگويي و خونسرديه اول از هرسه مون خواست که قسم بخوريم که هر چيز که در فرمها نوشتيم و ميگوييم راست است که خورديم ، بعد از هرسه مون انگشت نگاری کرد و سوالهاشو شروع کرد از تحصيلات دانشگاهيم پرسيد و زمانش و رشته تحصيليم و جزييات در مورد درسی که خوندم و تاريخهاش و از اولين تا آخرين سابقه کاريم که کجا بوده و چی کار کردم و حالا چی کار ميکنم با جزئيات و اين که من يا خانمم برای دولت کار کرديم يا نه ( که الحمدلله نکرديم) و خدمت وظيفه که همه رو با خونسردی جواب دادم و کلا حدود 35 دقيقه طول کشيد ، در آخر بعد از انداختن پاسپورتهاموت توی کيسه گفت من هيچ مشکلی تو اين کيس نميبينم و WELCOME TO AMERICA واقعا خوشحال بوديم ازش پرسيدم گرفتن پکيج با UPS چقدر طول ميکشه که گفت 5 تا 7 روز و بهش گفتم بخاطر امتحانات پسرم ما بايد زودتر برگرديم که گفت من تمام تلاشم رو ميکنم تا زودتر انجام بشه.
در همون روز يک کيس لاتاری جلوی چشم ما به دليل کمبود مدارک رد شد ( يک خانم و آقای اهل شيراز) و کيس ديگر ( يک خانم و آقای اهل تهران بازنشسته) با کليرنس قبول شد، و ما هم بدون کليرنس.
القصه مصاحبه روز پنجشنبه انجام شد و به دليل خواهش من و خوش قولی خانم آفيسر پکيجهای ما شنبه ظهر با UPS به هتل رسيد و فتح و ظفر با برگشت به وطن با پرواز يکشنبه شب کامل شد.
حالا هم در حال برنامه ريزی برای سفر به آمريکا در تابستان و رزرو بليط هستيم ،ايشالا شما هم با موفقيت از اين کار بيرون بياييد .
من به اين سايت و بچه های خوبش بدهی داشتم و اميدوارم همشون در تمام مراحل اين کار موفق باشند و اين اطلاعات به همشون کمک کنه.
والسلام
ممل آمريکايي (محمد 5 اسبق)