کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
تملق در امریکا
من کلا به خاطر این از نوشته های آرش خوشم میاد ، چون خیلی روان و روتینه ! حالا چه آبکی ، چه دوغکی ؛ زندگی همیناس دیگه !
حالا شما بیای خاطرات زندگی ایران رو هم بنویسی چیزی بهتر از این از آب در نمیاد .
از پاسخ به پیام خصوصی معذورم. Shy
شماره کیس:‌ 2011AS18XXX
دریافت نامه قبولی: May/2010/19
ارسال فرم : June 6
نامه دوم : 4 April 2011
مصاحبه: آنکارا- 25 April 2011
کلیرنس :‌ June 2011 9
دریافت ویزا :‌ 15 June 2011
تاریخ پرواز : 8 July 2011
پاسخ
تشکر کنندگان: hvm ، honareirani ، Ali Sepehr ، taherifar
کجای نوشته های ارش دروغ زانیار-کسی تجروبشو نمیگه-ولی ارش خوب تجروبشو میده به همه -به من که تاالان خوب کمک کرده-ما اینجا میایم که experienceبه هم بدیم -
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، rs232 ، Ali Sepehr ، taherifar
دید انسانها نسبت به مسائل روزمره در شرایط یکسان متفاوته بنابراین نمیشه کسی رو به خالی بستن متهم کرد. دید آرش به زندگی در امریکا مثبته و برای همین زندگی رو از زاویه خوبش می بینه و از خوبیهاش منویسه. به نظر من این طرز فکر برای یک مهاجر یک نعمته، حتی مشکلات زندگی هم به خوشی میگذره. در مقابل کسانی هستند که پاشون به غربت میرسه شروع میکنند به نالیدن و منتظر یه مسئله کوچیکن تا ازش کوه بسازن و غر بزنند.
زندگی تو غربت دو تا مشکل داره:
1-مشکل مالی که تو ایران هم همچین اوضاع مساعد نیست به جزء برای عده معدودی که آرش تو پستهای قبلیش توضیح داده.
2-مشکل ارتباط با مردم که اینم خیلی سخت نیست، اگر اجتماعی باشید و زبانتان در حد متوسط باشه دوستان زیادی خواهید داشت که باهاشون اوقات خوبی داشته باشید.

در مقابل این دو مشکل آرامش اعصاب دارید، میرید یک تی شرت بخرید به این فکر نمیکنید که هرچقدر هم چونه زدید باز هم سرتون کلاه رفته. برای خودتون زندگی میکنید نه برای اشنایان. همسایه، آمار دوست دختراتون رو نمیگیره. بابت خوردن آبجو جلو کسی معذب نیستید. تو اینترنت احساس میکنید که وجود دارید، هرچیزی رو که بخواهید بخرید امکانش براتون هست. و از همه مهمتر انقدری فرصت برای پیشرفت هست که بخواهید تو هر زمینه تخصصی کار یا تحصیل کنید. فرصت کار کردن تو بهترین شرکتهای دنیا همیشه به روتون بازه. اینارو کنار مشکلات غربت بگذارید بعد قضاوت کنید.
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، ChairMan ، Laya2010 ، lexington ، Ali Sepehr ، usa.lover ، Monica ، masood_mj ، taherifar
خوب عقیده هر کسی محترمه ولی من به شخصه اولین سایتی که صبحا باز میکنم مهاجرسرا و وبلاگ آرش هستش و همه نوشته های ایشون رو میخونم و به نظر دید وسیع و تفکر روانشناسانه ای توی نوشته هاشون هست که کاملاً آموزنده است و من همیشه منتظر مطلب جدیدشون هستم که بخونم و استفاده کنم با تشکر از آرش.
شماره کیس: 2010AS5000
نامه اول: May-2009
کنسولگری:ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: May 2009
ارسال مدارک: October 2009
تاریخ کارنت شدن کیس: August 2009
تاریخ دریافت نامه دوم: October 2009
تاریخ مصاحبه: 27th October
تاریخ دریافت کلیرنس: 20th November
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، ChairMan ، Monica ، seravin ، taherifar
بحث من اين نيست .
بنده متن هاي ايشان را خوانده ام و اطلاعات بسيار مفيدي از زندگي در آمريكا در آن نوشته شده است . اما متاسفانه اين متن ها بيشتر شان بسيار شبيه متون انگليسي است كه من در سايت ها خوانده ام و به نظر مي رسد ترجمه اند و با كمي آوردن مسائل شخصي در آن طوري وانمود شده است كه نويسنده خود آنها را تجربه كرده است . اين برداشت شخصي من است شايد متن ها اتفاقي نزديك بوده اند .
همچنين چند ماجراي ديگر بوده كه ربطي به شيريني يا تلخي زندگي نداشته بلكه شخصي بوده اند اما باز هم دور از واقعيت بوده است .
اجازه بديد بيشتر از اين بحث رو باز نكنيم چون شما راضي هستيد و بحث تملق رو ادامه بديم .
اين بحث كه من مطرح كردم نتيجه اي نداره ! (بخاطر تفاوت فضاي فكري)
پاسخ
تشکر کنندگان: taherifar
زانيار جان اين متون انگليسي كه ميگي رو عينا اينجا بنويس تا ماهم فيض ببريم
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
ali.sepehr@pariztravel.com


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، taherifar
اينو خوب اومدي. Big Grin

(2009-11-30 ساعت 14:39)zaniar نوشته:  اين بحث كه من مطرح كردم نتيجه اي نداره ! (بخاطر تفاوت فضاي فكري)
برنده گرین کارت لاتاری 2010.
ساکن لوس آنجلس، کالیفرنیا.
پاسخ
تشکر کنندگان: majid53105 ، taherifar
(2009-11-30 ساعت 14:39)zaniar نوشته:  بحث من اين نيست .
اما متاسفانه اين متن ها بيشتر شان بسيار شبيه متون انگليسي است كه من در سايت ها خوانده ام و به نظر مي رسد ترجمه اند .

اگه copy & Paste کردن اون مقالات واست سخته ( همونطور که Sadra_sepehr تو پستش نوشته) ، لينک سايتها رو هم که بزاري، کلي زحمت کشيدي!!Rolleyes
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، usa.lover ، taherifar
آرش کاشکی منم اندازه تو طرفدار داشتم .
در ضمن بچه ها من چک کردم دیدم زانیار راست میگه بنده خدا
آرش خاطرات بیل کلینتون و انیشتین ور میداره دستکاری میکنه میزاره توی سایت به نام خودش Big Grin مثلا همین که درباره ایرانیهای مقیم آمریکا نوشته کپی زده از روی دست برادران رایت .
توی سایت هم هست . (نمیدونستید برادران رایت اصلیتشون ایرانیه؟)
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، honareirani ، usa.lover ، majid53105 ، golegandomsahra ، taherifar
آقا من شرمنده م بي خيال بشين
بحث تملق رو ادامه بدين
ضرب المثل : نه خاني اومده نه خاني رفته !)
پيشاپيش با تشكر از اينكه بحث رو ادامه نميدين !
پاسخ
تشکر کنندگان: taherifar
زانیار جان اخه خان اومد یه چیزی پروند حالا که باید ثابت کنه می خواد بره ؟؟؟
عجبا!!!
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
ali.sepehr@pariztravel.com


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، golegandomsahra ، taherifar
آخیش دلم حال اومد. بدجوری این آرش با نوشته هاش اونجای منو( بد برداشت نشه، یه دقعه کلمه ی « دل» از ذهنم رفت)میسوزوند!!! آخه میشه آدم هم اینقده خوش زبون باشه !!!؟؟ میکشتم خودم رو نمیتونستم یه جمله بنویسم ، چه برسه به یه مطلب جذاب طولانی، تازه این همه هم طرفدار !!!؟؟؟

حالا که خوب دخلش رو یه بنده ی حقیقت گو ی خدا، آورده !!! هان آرش!!! چته ؟ رفتی توی لک؟؟ بخاطرت من دستت رو نخونده ام که تمامی اینهایی که میاند به طرفداری ات، خودتی که با آی دی های مختلف مینویسی؟؟(دوستان عزیز، این حرفم رو باور کنید، من خودم با سه چهارتاشون صحبت کردم !!!)

یالا اعتراف کن، چقدر از کشورهای استعمارگر میگرفتی که اینها رو بنویسی؟ خب که حالا هم میگی پناهندگی بهت دادند، هان؟؟
خب دیگه بیکاری، اگه مثلی من صبح تا شب توی این کازینوها(قمارخانه) داشتی جون میکندی(بردن و باختن)، وقت نمیکردی به هموطنات حال بدی و بنویسی !!؟؟ مگه میشه، حتما ً یه نون و ماستی واست میماسه !!!
_______________________________________________________________________________
خلاصه ی کلام کم کم همان رفتار معروف ایرانیان عزیز ( چایی را بخور و استکانش را بشکن) بر سر آرش آمد که بنده ی خدا از خیر اطلاع رسانی گذشت و پیوست به حمید میزوری و او هم باردیگر قلمش را شکست و کو تا آرشی دوباره پیدا شود و این دو را با قلم آشتی دهد.
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
تشکر کنندگان: seravin ، honareirani ، ChairMan ، Ali Sepehr ، rs232 ، usa.lover ، golegandomsahra ، taherifar
(2009-11-28 ساعت 09:00)rs232 نوشته:  من زمانی که وارد امریکا شدم و اولین کارم را پیدا کردم, مدیر شرکت را مثلا آقای گادوین خطاب میکردم. چند بار به من تذکر داد که من را مایکل صدا کن و من فکر میکردم که شکسته نفسی میکند! ولی بعدا فهمیدم که این کار من آزارش میدهد و من باید همان چیزی او را صدا کنم که از من درخواست کرده بود.

درسته در بعضي موارد اختلاف فرهنگي عميقي بين كشورا وجود داره كه كاملا معكوس هم هستن!!! براي همين بنظر من اطلاع از فرهنگ محل جديدي كه براي زندگي انتخاب مي كنيم خيلي كمك كننده خواهد بود.دونستن اين مسايل يه بحثه و تطابق باهاش يه بحث ديگه!!! خيلي ها نمي تونن هماهنگ شن و بيشتر مشكلات افراد مهاجر هم وقتي دقيق ميشي بيشتر بخاطر همينه!!! ............حالا جالبه كه بدونين انگليسي ها دوست ندارن افرادي كه باهاشون صميمي نيستن اونا رو به اسم كوچيك صدا كنن.من اينو بارها ديدم.ما حتي مدير خودمون رو كه يه اقاي مسن هست رو به اسم كوچيك صدا مي كنيم اما درباره انگلسي ها من ديدم حتي وقتي اختلاف سني هم كمه دوست ندارن
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، Lottery_GC ، usa.lover ، lexington ، taherifar
امیدوارم زنیار را بخاطر اظهار نظر در مورد نوشته های من محروم نکرده باشید.
هر کسی حق دارد که فکر کند خاطرات یک نفر واقعی نیست مگر اینکه مرجع تاریخی داشته باشد. مثلا وقتی شما خاطرات حاج سیاح را میخوانید, هیچ منبع تاریخی برای اثبات صحت بسیاری از وقایع آن وجود ندارد و این نظر خواننده است که با شناخت و تحلیلی که از نگارنده دارد, آنها را بپذیرد و یا رد کند ولی این کار در محیط مجازی و عدم شناخت کاربران از نگارنده, تقریبا امکان پذیر نیست مگر اینکه شما از هویت نویسنده مطلع باشید.
ولی در مورد ترجمه نوشته ها از انگلیسی به فارسی, یک مقداری غیر منطقی است زیرا کسی مقایسه فرهنگ ایرانیها و امریکاییها را به زبان انگلیسی نمینویسد مخصوصا اگر مخاطب نوشته ها ایرانی باشد.
در ضمن من مترجم انگلیسی هم نیستم که بتوانم یک متن انگلیسی را بدرستی ترجمه کنم. 
با اینحال هیچ ایراد و یا بی احترامی در اظهار نظر زنیار نمیبینم که منجر به قطع آیدی ایشان شود. ما باید پذیرش و تحمل شنیدن افکار مخالف خود را بیاموزیم و این محیط مجازی میتواند تجربه خوبی برای ما باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
این بی انصافیه که آرش به خاطر یه نفر نخواد بنویسه....یعنی این همه ازش تعریف کردیم حساب نیست؟ من خودم با وجودی که اینجام برام حرفهای آرش بازم جذابه چه برسه به کسانی که هنوز نیومدند و میدونم چقدر تشنه ی این اطلاعاتند....پستهاش آدم و یه جورائی امیدوار میکنه....بعد از خوندنشون یه احساس خوبی به من دست میده فکر میکنم برای همینه که همه دوستش داریم....
فکر کنم آرش اگه بدونه که حضورش چقدر توی این سایت مهم و موثره و تا چه اندازه همه به این جور پستها احتیاج داریم بازم مینویسه...
من که هم پستهاش و تو مهاجر سرا میخونم هم تو وبلاگشSmile)
تازه من منتظر تعریفهاش برای کریسمس و سال نو هستمSmile

من تازه پست جدیدتو دیدم.....مرسی
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان