مصاحبه - ابوظبی

[Neda2000]

برای نوشتن سفرنامه و شرح مصاحبه ویزای نامزدی و ازدواج خود در ابوظبی از این تاپیک استفاده کنید.

[Bahar JJ]

سلام
ظاهرا تقاضا برای نوشتن سفرنامه ابوظبی به خصوص برای ویزای K1 زیاد هست. خوب پس شروع می کنم:
مصاحبه من حدود 14ماه بعد از ارسال مدارک اولیه در تاریخ 7 دسامبر انجام شد.من 3 دسامبر با هواپیمائی ماهان به دوبی رسیدم و در هتل 4 ستاره NOVOTEL اقامت داشتم. این هتل روبروی City Center هست و به Polyclinic خیلی نزدیک هست. آزمایشات مدیکال رو طبق تجربیات بچه های مهاجرسرا در پلی کلینیک انجام دادم که ظاهرا منصف هست. با اینکه واکسن هامو در ایران زده بودم و فقط باید از ریه عکس می گرفتم و آزمایش خون می دادم 1 واکسن به من زدن (واکسن سیاه سرفه که می گفتن در ایران نیست و باید بزنم). منشی دکتر سلیمان به انگلیسی نسبتا روان صحبت می کنه و خود دکتر سلیمان کمی فارسی صحبت می کنه. خلاصه هزینه پزشکی من 550 درهم شد یعنی حدود 150.000 تومن. جواب آزمایشات رو عصر همون روز دادن. از دو بی تا ابوظبی از 2 طریق می شه رفت. یا با تاکسی که نفری 200 درهم می گیرن (تاکسی که رانندش ایرانی هست و دنبال چند نفر می ره و شما مجبور می شین که اگه ساعت 10 هم مصاحبه داشته باشین, ساعت 5:30 آماده حرکت بشین) می برن و دم در سفارت صبر می کنن تا کارتون تموم بشه و برمی گردونن . راه 2 از طریق اتوبوس هست, به این صورت که ایستگاه اتوبوس که به ابوظبی می ره در بردوبی قرار داره و هر نیم ساعت (اگه اشتباه نکنم از ساعت 6:30 صبح) حرکت می کنه. از سیتی سنتر تا ایستگاه اتوبوس در بردوبی حدود 20 دقیقه زمان می بره و حدود 15 درهم می شه. تا ابوظبی حدود 1ساعت و نیم یا کمی بیشتر طول می کشه و 20 درهم می شه.وقتی وارد ابوظبی شدید ایستگاه دوم یا سوم که روبروی کارفور هست پیاده می شیم که دیگه به سفارت نزدیک هستیم و 3-4 دقیقه با تاکسی با سفارت فاصله داریم.
وقت مصاحبه من ساعت 10:30 بود. رفتیم تو صف (من و نامزدم) و وارد سفارت شدیم. جزئیات رو که دیگه همه فوت آب هستیم. فقط یک نکته مهم این هست که درمورد پرداخت پول به سفارت درمورد ویزای نامزدی و احتمالا ازدواج با موارد دیگه تفاوت داره یعنی پول سفارت رو حتما در بانک پرداخت کنید ( بچه های لاتاری گرین کارت پول رو در سفارت پرداخت می کنن). 2 تا افسر هستن که اول مدارک رو می گیرن و نگاه می کنن و چنتا سوال ساده به زبان شیرین فارسی هندی می پرسن: شغلت دولتی هست یا خصوصی؟ بعد می گه که بشینید تا صداتون کنم. وقتی صدا می کنن تازه مصاحبه اصلی شروع می شه. 2 تا خانوم بودن که یکیشون فارسی صحبت می کرد و یکی انگلیسی. من با انگلیسی افتادم و بااینکه بهش گفتن سلام به انگلیسی صحبت کردن ادامه داد. شاید دلیلش این بود که نامزدم کنارم بود و می دونست که مشکلی پیش نحواهد امد و من هم اصراری به فارسی صحبت کردن نداشتم (هرچند که آمادگیشو نداشتم). در مورد من سوال خاصی نپرسیدن. شاید علتش این بود که نامزدم در کنارم بود و ظاهرا این مسئله براشون مهم هست. پرسید که کجا همدیگرو برای اولین بار دیدین و اینکه تاریخ نامزدیتون کی بوده؟ و از نامزدم پرسید که چند ساله در آمریکا هستی و در کدوم شهر؟ من با کلی عکس و نامه و پرینت تلفن رفته بودم ولی هیچ کدومو ازم نخواست. در آحر گفت که ویزای نامزدی به administrative prossess احتیاج داره که حدودا بین 1 هفته تا 1 ماه طول می کشه. باید اسممو در سایت چک کنم و هروقت اسمم دراومد 3 راه دارم: یا خودم بیام- یا کسی رو بفرستم به سفارت و یا پاسپورتمو با پست دی اچ ال بفرستم سفارت و اونا هم مدارکو برام پست خواهند کرد.
چند نکته تکراری ولی مهم:
-تعطیلی امارات روزهای جمعه و شنبه هست ولی پلی کلینیک شنبه باز می باشد.
-هنگام رفتن به آزمایشگاه و همچنین دریافت نتیجه پاسپورت همراه داشته باشید.
-پیشنهاد میشه که حدود 3 ساعت قبل از ساعت مصاحبه حرکت کنید ( به علت احتمال از دست دادن اتوبوس, تصادف, ترافیک و...)
-ساعت کار سفارت از ساعت 9:30 است و اگر شما زودتر از ساعت مصاحبه رسیدین می تونید داخل بشین.

[Soofia]

سلام.
من هم چک خوردم!!
و اون همه مدارکی که برده بودیم رو اصلا ازمون نخواستن!!
فقط فرمها رو و کپی پاسپورت و ترجمه شناسنامه و فرم مالیاتی نامزدم رو و چند تا عکس.
خیلی خلاصه مدارک رو گرفت.
در ضمن با اتوبوس رفتیم ابوظبی و خیلی راحت بود و ارزون.زود هم رسیدیم 8 اونجا بودیم!
اتوبوسها از صبح 6 حرکت دارن.نفری 20 درهم .
پلی کلینیک هم یه واکسن زد بهم!!
که هزینه پلی کلینیک شد 650 دزهم.و هزینه سفارت هم 480 درهم.
حالا من هم به جمع منتظرین پیوستم.
دعا کنید من هم کلیر شم زودتر.

[mehdi_behzadi]

با سلام خدمت دوستان عزيز
ما در روز 1 آپریل با پرواز ایران ایر یه سمت دبی حرکت کردیم و شب با ترانسفر به هتل IBIS رو بروی سیتی سنتر در منطقه دیره رفتیم .راستی این هتل 2 ستاره است اما از یک هتل 5 ستاره فقط یخچال و یک گاوصندوق در اتاقش کم داره که آن هم مهم نبود چون ما هرچی می خواستیم از سیتی سنتر تهیه می کردیم و نیاز به یخچال نداشتیم و از نظر امنیت همه می دانند که امارات خیلی خیلی محیط امنی داره پس نگران نباشید
روز مدیکال ما 2 آپریل بود که با داشتن وقت قبلی از دکتر شوکلا ساعت 9 صبح در NMC رو بروی هتل رامادا حاضر شدیم مراحل مدیکال ساده بود اول قد و وزن و چشم بود و بعد دکتر شوکلا یک معاینه سریع انجام داد ( که البته آقایان عزیز آماده باشند برای اندکی خجالت و کمی سرفه برای دکتر شوکلا) و بعد شروع کرد به سوال پرسیدن که من همش گفتم نه !!! (راستی این دکتره فارسی خوب بلده)و کارت واکسنی که از انیسیتو پاستور گرفته بودم را نگاه کرد که خودم گفتم آبله مرغان نگرفتم تا دکتر همان یک واکسن را را برام بزنه و ایشان هم واکسن وارسلا را برایم تجویز کرد.
پس از نوش جان کردن واکسن عکس از قفسه سینه و بعد آزمایش خون را انجام دادم.کل هزینه مدیکال من شد 675 درهم البته 250 تاش برای واکسن آبله مرغان بود.
راستی در این میان هم با یکی از بچه های لاتاری به نام آقا مهدی گل آشنا شدم که با هم در یک روز مصاحبه داشتیم و قراری هم برای رفتن به ابوظبی توسط ملیکا خانم عزیز گذاشتیم.
عصر 2 آپریل که شب سیزه می شد ملیکا خانوم گل به ما زنگ زد و گفت بیاید پارک زعبیل درب شماره 8 که همراش یک خانواده محترم و عزیزکه کیس لاتاری
داشتند بودند.
خلاصه پس از آشنایی با این دوستان گل فهمیدیم که آنها هم از بچه های همین سایت با آیدی ffmmp هستند راستی میتونید سفر نامه دوستان گلم را از این لینک زیر ببینیدلینک
راستی جای همه شما خالی بود ملیکا عزیز جوجه کباب آماده کرده بود ما هم روی منقل آمادش کردیم و در این میان آقا مهدی عزیز هم به جمع ما پیوست.
خلاصه این عرب ها آن شب حسابی با نور افشانی کردن آسمان به ما حال دادن که جای همه دوستان خالی بود
فردای آن روز با مهدی رفتیم جواب مدیکال را با اندکی تاخیر گرفتیم.
روز 4 آپریل ساعت 5 صبح من و همسرم و پسرمان و آقا مهدی گل با ملیکا عزیز به سمت ابوظبی حرکت کردیم. من تنها روزی که هیچ استرسی نداشتن همین روز بود . من که تمام راه را خواب بودم که با صدای ملیکا که گفت برید روی آن صندلی ها بنشینید بیدار شدم.
ساعت 7 صبحبود ما اولین نفرها بودیم آقا مهدی اول نشست من و همسرم و فرزندمان شدیم نفر دوم . و چند دقیقه بعد تعداد نفرات بیشتر شد .
خلاصه ساعت 7:45 بود که آن هندی معروف آمد پاس ها با نامه دعوت به مصاحبه را چک کرد. و ما را دو تا دو تا فرستاد داخل البته چون همسرو فرزند بنده
ستیزن بودند خیلی سریع به داخل ساختمان رفتند
راستی بهتره موبایل و کیف نبرید که اصلا نمی گذاراند به داخل ببرید و جالب اینجا بود که باز هم همسر بنده از ای قاعده مستثنی بود
از اینجا به بعد آنقدر سفر نامه ها رو خوانده بودم که انگار 100 بار اینجا آمده ام.
پس از رد شدن از کنار شمشاده به درب اصلی سالن رسیدیم آنجا هم که به ما شماره دادند که شماره ما 2 بود.
به از کمی نشستن این آقا مهدی قصه ما که شماره یک داشت به من گفت من باید برم WC و دیگه نمی تونست تحمل کنه من که داشتم از خنده می مردم اون می گفت ویزا نمی خوام فقط به من یک WC نشان بدین
تا ایشان رفت به کارش برسه که دیدم شماره 1 اعلام شد و ما هم گفتیم نیستش با این کار آقا مهدی تمام شماره های باجه ها جابجا شده بود خیلی خنده دار شده بود
خلاصه ما شدیم نفر اول و باید اول مدارک را تحویل میدادیم از اینجا به بعد من بچه داری می کردم و همسرم همه کاره را انجام میداد ایشان برایم ترجمه می کرد
خلاصه همه اصل مدارک از جمله سند ازدواج شناسنامه و کارت ملی گرفت و کاری به کارت معافیت هم نداشت و آن را به من پس داد و مدارک مدیکال و 3 تا عکس از من گرفت راستی اصلا نیازی به آن عکس قفسه سینه هم نبود .
همسرم به آن خانوم که مدارک را گرفت گفت مصاحبه من فارسی باشه
و بعد شماره ما برای انگشت نگاری اعلام شد یک خانم با لهجه بسیار شیرین پارسی من را راهنمایی کرد تا این مرحله هم به خوبی بگذرانیم . خلاصه ما دوباره برای چند دقیقه نشستیم این بار شماره من برای مصاحبه اعلام شد
خلاصه این مرحله را با اندکی لبخند شروع کردم بعد از سلام گفت با لهجه جالب پارسی گفت قسم بخور که من داشت خنده م می گرفت و من هم قسم خورم و به شروع کرد به سوال کردن . چه زمانی ازدواج کردیم کجا آشنا شدیم و چی کار می کنم و مدرک چی هست برای چی سربازی معاف شدم و در آخر چه زمانی میرید آمریکا !! که من گفتم ویزا بدین همین الان
بعد گفت می خواهم با همسرتان صحبت کنم و من بچه را از همسرم گرفتم
و نوبت ایشان شد. البته تقریبا همان سوال ها را از همسرم پرسیده بود . و در آخر هم گفت شما چهار شنبه بیا ویزا تو بگیر
روز چهار شنبه هم با ملیکا جان رفتیم ویزا را گرفتیم.
راستی آقا مهدی قصه ما هم بدون اسپانسر ویزاشو همان روز گرفت
[size=large] نکات مهم
1.اصلا استرس نداشته باشید و همیشه لبخند بزنید
2. تمامی کارمندان سفارت ابوظبی پارسی بلد هستند پس مراقب صحبتهای خود باشید
3. حتما پوشش رسمی داشته باشید (من کت و شلوار با کروات زده بودم)
4. اگر مهندس هستید بگید کارشناس هستید .مثل من
5.از سیم کارت DU استفاده کنید خیلی بهتر از اتصالات هست هزینه مکالماتش ارزانتر هست
6. از فروشگاه کارفور خرید کنید خیلی ارزانتر هست
7.مترو بهترین وسیله برای دیدن برج خلیفه و دبی مال و امارات مال و سیتی سنتر و... هست . بلیط 7 در هم رفت و برگشت
8. استفاده از تاکسی های دارای تاکسی متر
9. هتل IBIS آب نداره ما یک بسته 6 تایی 1.5 لیتر آب خریدیم 6 درهم . اما خوده هتل 300 CC میده 1 درهم
10. هتل های مثل سمیرا میس فقط به درد مجرد ها می خوره نه خانواده!!!!
12. من صمیمانه از خانم ملیکا تشکر میکنم که خیلی با اطلاعاتش به ما کمک کرد و واقعا انسانی منصف است. برای رفت برگست به ابو ظبی برای خانواده 3 نفری ما فقط 400 درهم دادیم. من توصیه می کنم حتما با ملیکا خانم در تماس باشید خیلی کمکتان می کنه.
و در آخر از تمامی دوستان مهاجر سرایم تشکر میکنم و هیچ وقت محبتشان را فراموش نمی کنم
به امید موفقیت همه دوستان گلم

[نوشا]

سلام دوستان

من روز 3شنبه 5 جولاي 2011 براي مصاحبه نامزدي رفتم.ساعت 7:15 به سفارت رسيدم و نفر 12 بودم (ساعت مصاحبه براي همه كيس ها ساعت 8 بود). بعد از گرفتن شماره يك خانوم از من مدارك را خواست و از كل مدارك فقط ترجمه شناسنامه و كپي آن و برگه معاينه پزشكي و 3قطعه عكس به همراه فرمهايي كه نامزدم بايد پر ميكرد رو گرفتند. بعد از اون يك فيش واريزي دادن كه همانجا توي سفارت بايد پرداخت ميكردم به مبلغ 210$. بعد از اون انگشت نگاري و منتظر ميشين براي آخرين مرحله كه همون مصاحبه اصلي است. در تمام مراحل نامزد من اجازه داشت كنار من باشه ولي اجازه صحبت به ايشون رو نميدادند.مصاحبه من كاملا انگليسي بود و خانومي كه مصاحبه اصلي رو انجام ميداد اصلا فارسي بلد نبود.اول راجع به اطلاعات شخصي كمي سوال كرد و بعد اينكه چرا ميخوام با ايشان ازدواج كنم،گفتم چون دوستش دارم ولي قبول نكرد و گفت يك دليل مهمتر بيار،خلاصه بعد از كلي سوال راجع به چگونگي آشنايي ما دو تا و اطلاعات خانوادگي راجع به نامزدم نوبت به سوال راجع به كار رسيد.با توجه به اينكه من 3سال در ايران شركت پخش دارو داشتم خيلي راجع به اين موضوع سوال كرد.اما در نهايت يك برگه آبي رنگ داد كه توي اين برگه يك سايت هست.گفت 2هفته ديگه ميري و در اين سايت چك ميكني كه چه زماني بايد يه اينجا بياي براي مهر ويزا.تازه اون موقع فهميدم پس همه چي به خبير گذشته يك آقا هم اون روز براي مصاحبه نامزدي اومده بود ولي وقتي كارم تمام شد و با نامزدم ازش خداحافظي كرديم متوجه شديم كه خيلي دارن ازش سوال ميپرسن و مثل اينكه قانع نميشدند.اميداوارم كه ايشون هم ويزاش رو گرفته باشه چون خيلي استرس داشت. 19 جولاي كه سايت رو چك كنم بازم اگه مطلب جديدي بود حتما براتون ميگم.موفق باشيد[/size]

[comrun]

چرا به اتوبوس فکر نکنی علیرضا جان..من که باهاش رفتم هم خیلی ارزون بود، هم راحت...با مترو هم راحت می شه رفت به ایستگاه های مخصوصش...تو ابوظبی هم ایستگاه مخصوصی که به سفارت نزدیک تره پیاده می شین و تاکسی می گیرین...از اون ور هم از جلوی سفارت تاکسی می گیرین و می رین به ایستگاه اتوبوس ابوظبی..حتی برا خانما جلوی اتوبوس جای ویژه دارن که راحت تر باشن.

مسیر جدید اتوبوسها در ابوظبی، دیگر ایستگاه نزدیک سفارت ندارد و از آن حوالی رد نمیشوند و اکیدا" از پیاده نمودن بین راه تا به ترمینال ابوظبی نرسیده، خودداری میشود. با این حال بازهم به نسبت تاکسی ارزانتر تمام میشود.
کرایه هاش: از ایستگاه ابوغبیبه تا ترمینال ابوظبی: 20 درهم - از ترمینال ابوظبی با تاکسی تا سفارت: 17-16 درهم - از سفارت تا ترمینال ابوظبی: 17-16 درهم - از ترمینال ابوظبی تا ایستگاه ابوغبیبه: 15 درهم + کرایه رفت و برگشت هتل تا ایستگاه ابوغبیبه (بسته به میل شما با تاکسی یا مترو). البته شاید برای دوستانی که اصلا با دبی آشنایی ندارن، همون رفت و آمد با تاکسی یا راننده آشنا راحتتر باشه، ولی طبعا گرونتره.(350 درهم) امیدوارم همه دوستان فقط 2 بار مجبور به این سفر بشن (یکبار برای مصاحبه و یکبار هم برای گرفتن پاسپورت ویزا خورده!) و مجبور نشن بخاطر کلیرنس و کسر مدارک و ... چندین بار این مسیر خواب آورتر از اتوبان قم رو طی کنن
راستی برای رفت و آمد در دبی: دبی متروی خوبی داره که بسیار به صرفه تر از تاکسی هست و در بیشتر نقاط معروف و مهم دبی ایستگاه داره. در صورت تمایل به استفاده، توصیه میکنم در هر ایستگاهی که نزدیک شماست، (حتی ایستگاههای ترمینال 3 و 1 فرودگاه) تقاضای خرید بلیط سیلور نمائید که با بهای 20 درهم، اعتبار همیشگی و قابل شارژ مجدد عرضه میشود. هزینه کسر کرایه آن از کارت قرمز کمتر هست و مثلا" برای مسیرهای 10-20 درهمی تاکسی فقط 2-4 درهم کم میشه یا مثلا" برای مسیر 60-80 درهم با تاکسی از دیره تا مارینا، 7-12 درهم (بسته به ایستگاه) کسر میکنه.

[mitra.sh]

سلام به همه دوستان بخا طر همه این مدتی که در کنارم بودین ممنونم و برای ادای دینم واجب دونستم سفرناممو بنویسم
مصاحبه من 27 سپتانمر 2011 بود دز ابظبی من 23 ام رفتم دبی هتل هالیدی این و ام 24 هم رفتم مدیکال نزدیک به 500 درهم هزینه کردم و lاحتیاجی هم به واکسن زدن گفتن نداری 8 صبح اونجا بودم و2 ساعت هم تقریبا طول کشید و گفتن 8 شب فردا 25 ام برم برای جواب همون 24ام ساعت 10 بعد از مدیکال رفتم national bank of abhudabiو 540 درهم پزداخت کردم و فردا شب جوابو گرفتم.همون روز تو national medical center in deiraکه برای مدیکال رفته بودم خانوم ملیکا رو شانسی دیدم . قرار رفتن به ابوظبیو ساعت 5.45 گذاشتیم با نرخ 150 درهم هر نفر .طبق قرار رفتیم و ساعت 6.45 رسیدیم نفر سوم بودم. راس 8 برگه appointment letter مونو چک کردن وفرستادنمون داخل چک شدیم و بعد از گذشتن از یه حیاط به ساختمون اصلی رسیدیم طبق شمارههامون صدامون کردن و مدارکمونو گرفتن فرما اسپانسر ترجمه شناسنامه و کارت ملی و...بعد انگشت نگاری شدم و در نهایت بعداز 15 دفیفه انتظار رفتم برای مصاحبه گفت قسم بخور .بهش گفتم که سوالی که مربوط به visaهایی که قبلا در خواست دادینو در فرم 156درست پر نکردم چون نمیدونستم منظور هر نوع ویزایی هست کلی قرقر کرد و گفت برو درست کن صدات میکنم .یه نفر بعد از من رفتو دوباره صدام کرد این بار قسم خوردمو سوالا شروع شد که کی همو دیدین کارش چیه کجا کار میکنه کجا زندگی میکنه کار خودت چیه دولتیه؟کجا می خواین ازدواج کننین گفتم امریکا گفت کجاش گفتم نمی دونم مگه باید میدونستم گفت نباید بدونی وقتی قصد ازدواج داری گفتم من اونچاهارو که ندیدم که نامزدم هم که تنهایی نمیتونه برنامه ریزی کنه گفت کیا رو دعوت می کنین مادی پدرت نمی یان؟بعدم عکسو نامه هامونو دید بعدم یه کارت کوچیک ابی بهم دادو گفت پاست پیشم میمونه سه شمبه 2 ظهر بیا بگیر .
و اینجوری بود که داستانه ما به پایان رسید.

[yazdan90]

ارسال مدارک: may 2011
تاریخ مصاحبه: 15 feb 2012
کلیرنس: 28 march 2012

چند نکته مهم: برای کسائی که هنوز محل مصاحبه رو انتخاب نکردن ابوظبی بدترین انتخاب است شاید این روزا ارمنستان بهتر باشه.
حتما 2 روز قبل از مصاحبه دبی باشید
new medical center ارزانترین و راحت ترین جائیه که میتونید کارای پزشکیتونو انجام بدید
میتونید از قبل وقت بگیرید - نگرفتید مهم نیست-3 ساعت طول میکشه-اگه میخاید عصر برید تا 4 اونجا باشید-واکسن mmr رو حتما 2 نوبت تو ایران بزنید- کل هزینه های من شد545 درهم-یه واکسن mmr شد120 درهم-
دبی میرید سعی کنید تویه خیابونه الرقه هتل بگیرید- با مترو میتونید هر جای دبی رو خیلی سریع و با کمترین هزینه ببینید-سعی کنید روز مصاحبه هر ساعتیو که بهتون گفتن حداقل نیم ساعت قبلش در سفارت باشید-ارزانترین راه برای رفتن به ابوظبی: خودتونو با مترو یا تاکسی به میدان ابوقبیبه برسونید(نهایتا اگه با تاکسی بخواید برید 15 درهم.از ابوقبیبه با اتوبوسهای بین شهری دبی- ابوظبی برید (25 درهم). بعد توی ابوظبی به هر تاکسی بگید شما رو میذاره در سفارت (15 درهم)- مجموعا میتونید رفت و برگشت با 110 درهم تمومش کنید-اگه هم وضعتون خوبه 450 درهم بدید به یه ماشین شما رو میذاره و برتون میگردونه-حتما در هر دو حالت 3 ساعت قبل از مصاحبه از دبی راه بیفتید-بعد از مصاحبه هم که 2 حالت براتون پیش میاد: یا پاستونو میگیرن میگن چند روز دیگه بیاین ویزاتونو بگیرید یا کلیرنس میخورید باید بین 2 هفته تا 3 ماه منتظر باشید.
اگر سوالی دارید در خدمتم

[ali ansari]

سلام بر دوستان
متشکرم از دوستانی که زحمت کشیدن و منو راهنمائی کردن
من 7/3/2012مصاحبه داشتم و خانومه پس از بررسی کل پرونده و سوالات زیادی که کرد شامل شغلت چیه کجا کار میکنی کجا با هم آشنا شدید کجا میخواهید بمونید همسرت کجا زندگی میکنه شغلش چیه سربازی کجا بودی سپاه بودی شغلت دولتی و ...
بعد یه برگه آبی داد گفت این آدرس سایتو چک کن 45 روز دیگه
ازش پرسیدم یعنی چی این برگه ؟ گفت قبول شدی منتظر باش با این شماره کیس چک کن
خلاصه این حال گیری بدی بود چون رو هوا بودم بعد از 43 روز ساعت 4 بعد از ظهر تو سایت نوشته بود وایزای شما آمادس. جهت گرفت ویزا خودتان یا کسی که بهش اطمینان داری گذرنامه رو بیاره هر یکشنبه یا سه شنبه ساعت 1:30
با مکافات تور گرفتم رفتم دوشنبه شب اونجا بودم سه شنبه با اتوبوس رفتم ابو ظبی چون دفه قبل 1 میلیون پول کرایه ماشین دادم
ایستگاه اتوبوس به اسم بر دبی بود با متروهم میتونید برید ایستگاه الغبیبه پیاده بشید
رفت و آمدتون حدود 100 درهم میشه
پاسمو که دادم خانومه گفت سه شنبه حاضر میشه یعنی 7 روز گفتم بلیط دارم گفت یکشنیه بیا شاید آماده باشه
بلیط هواپیمام چارتر بود که سوخت و هتل تور هم خیلی گرون میگرفت شبی 700 درهم
با راهنمائی یکی از دوستام رفتم میدان بی یاس خیابان المصلی و اونجا هتلهای ارزون تری هست من شبی 200 درهم دادم یه جا گرفتم واسه 5 شب دیگه هتلش بد نبود
یکشنیه رفتم سفارت ساعت 2 راهم دادم تو
خانومه چک کرد و گفت نیومده . البته نمیدونم از کجا باید میومد . روی کاغدی که بهم داده بودن نوشته شده بود جهت بررسی نهائی و بیشتر نتیجه اعلام میگردد که منو خیلی ناراحت کرده بود
بالاخره روز سه شنبه ویزا آماده شده بود و پاسمو همراه یه پاکت که توش مدارکم هست و باید به اداره محاجرت آمریکا بدم گرفتم
8 می هم پروازمه
امیدوارم این خاطره به دردتون بخوره
ما که به خانوممون رسیدم ایشاله همه برسن
با آرزوی روزهای پر از عشق و امید و آرامش
بعد

[omid.4455]

سلام
من 2 april مصاحبه داشتم و از من پرسیدند که
شغلم چی هستش ؟.....
پرسید فامیل هستید با همسرتون ؟ که من گفتم نه .
پرسید چند ساله ازدواج کردین ؟ گفتم 4 سال
کسی که اسپانسره شما شده چه نسبتی داره با شما ؟ .....
بعدش گفت عکس یا ایمیل یا پرینت تلفن نشون بدم که منم گفتم من فکر کردم برای ویزای نامزدی لازم هستش چون 4 سال از ازدواج گذشته و از من هم نخواسته بودین .... و گفتش که الان 2 سال هستش که همسرت نیامده وباید بدانم که در ارتباط هستین با هم ... و بعدش سریع گفت اشکال نداره اینجا کاری نداری برگرد ایران و تو سایت چک کن جوابش که اومد یکشمبه یا سشمبه با مدارکی که نداشتم ( عکس و ایمیل و پرینت تلفن) بیا سفارت... و من برگه آبی رنگ رو گرفتم و با ناراحتی برگشتم ایران .
38 روز طول کشید که جوابش اومد و رفتم سفارت ....
من 62 تا عکس دادم 30 صفحه ایمیل و پرینت تلفن و 2 تا dvd که از مسافرت فیلم داشتم که dvd ها رو قبول نکرد و گفت لازم نیست و کارت پستال را هم دادم و گفت پاسم میمونه 6 روز بعد ساعت 2 بیا ... که گفتم بلیط بخرم ؟ گفت هنوز نه باید تصمیم نهایی گرفته شود... یه برگه سفید رنگ دادن و دوباره با نگرانی رفتم و 6 روز بعد بدونه نوبت رفتم داخل و برگه سفید رو که دادم ویزارو گرفتم ... امیدوارم همه خیلی زود ویزاشون رو بگیرن و از این استرس و بلاتکلیفی در بیان
موفق باشید .

---

از همه دوستان تشکر میکنم برای راهنمایها منم ویزامو گرفتم اگر سوالی دارید در خدمتم

سلام آقای امید،

بهتون خیلی‌ تبریک میگم. ایشالا همیشه خوشحال و موفق باشین.

اگه امکان داره می‌شه یه توضیح کامل در مورد مصاحبه بدید؟ چه سوالایی ازتون پرسید؟ چقدر عکس و پرینت مکالمات بهشون داده بودین؟

ببخشید سوالام زیاد بود ولی‌ فکر کنم جوابشون به همه کمک می‌کنه

ممنون

سلام
ممنونم شما هم همینطور
حتما ...خوشحال میشم کمکی کرده باشم

[negi]

سلام ...
من جمعه ساعت ۱:۱۵ دقیقه به دبی رسیدم و ساعت ۴ از فرودگاه اومدم بیرون.
* نکته: خواهش می کنم تا اونجایی که می تونید با امارات نیاین دبی، این بار سوم من بود ولی بار آخر. خیلی خیلی توی ترمینال ۳ بی احترامی می کنند. تنها چیزی که براشون مهم نیست وقت و خستگی مسافرهاست. ۳۰۰۰ تا مسافر توی صف وایسادند و فقط ۴ تا آفیسر معاینه چشم و پاسپورت چک می کنند. دیگه کم کم همه داشتند می شستند روی زمین. بگذریم ...
صبح شنبه رفتم برای مدیکال. اول آزمایش خون (۵۰ درهم) بعد عکس قفسه سینه (۱۲۵ درهم) و در آخر معاینه پزشکی (۲۵۰ درهم). همه پرسنل بسیار خوش برخورد هستند و به نوبت به همه رسیدگی می کنند. خلاصه خانم دکتر گفتند که فردا شب ۸ به بعد برای جواب بیا.
یکشنبه رفتم جواب رو + عکس قفسه سنیه گرفتم و تاکید کردند که در اینها به هیچ وجه نباید باز بشه. و اینکه زیر برگه واکسیناسیون من نوشته بودند که در روز ۱۰ نوامبر یه واکسن کزاز نوش جان کنم.
و اما روز دوشنبه: ساعت ۴ صبح بیدار شدم شروع به حاضر شدن کردم و برای بار ۱۰۰۰۰۰۰م و آخر مدارکم رو چک کردم. ساعت ۵ خانم (م) اومدند دنبالم و راه افتادیم به سوی سرنوشت. فکر می کردم خیلی راه خسته کننده ای باشه ولی کلی باهم گپ زدیم و برام خیلی زود گذشت. ساعت ۶:۱۵ ما جلوی در سفارت بودیم من پیاده شدم و رفتم داخل محوطه. زرنگتر از ما زوجی بودند که توی مدیکال هم دیده بودمشون. بعد از ۶ سال شرکت در لاتاری امسال قبول شده بودند.
ساعت ۷:۱۵ یکی از مامورین اومد و وقت سفارت و پاسپورتها رو چک کرد و نزدیک ۸ هم یکی دیگه این کار رو کرد و من و اون زوج رو فرستاد داخل.
شماره اونها ۱ و من ۲ بودم. وارد شدیم بعد از بازرسی بدنی با پاهای لرزون وارد سالن اصلی شدیم.
اول شماره اون زوج و بعد هم شماره من دینگ دینگ کردم. باید مدارک رو به خانمی تحویل می دادم. همه چیز رو دادم بعد گفت که همه مدارک شما کامل هست به جز مدارک مالی. و من گفتم نامزدم براتون پست کردند و ایشون گفت نه این پرونده شماست و مدرک مالی من توش نمی بینیم. دوباره گفتم ببینید چون به ایران نمی شد بفرسته برای شما فرستاده و برای من هم ایمیل کرده و نشونش دادم. بلند شد و رفت اون پشت و بعد از ۲ ثانیه با مدارک مالی من برگشت.
*نکته: اگه از همه چیز مطمئن هستید بهشون بگید که خدای نکرده به مشکل نخورید!

بعد به من یه رسید دادند که باید ۳۰۰ درهم همونجا پرداخت می کردم (به جز ۶۰۰ درهمی که توی بانک داده بودم) بعد فیش رو تحویل خانم دادم و انگشت نگاری شدم و بعد از حدود ۱۰ دقیقه شماره من ظاهر شد. رفتم باجه مصاحبه ...
- دست راستت رو بلند کن قسم بخور که هر چی می گی و نوشتی راسته.
+قسم می خورم که هر چی .....
- چه جوری با هم آشنا شدید؟
+ این جوری ...
- از کی آمریکا هست؟
+ از سال ...
- شغلت چیه؟
+ توی شرکت ... کار می کنم .

یه چیزایی تایپ کرد و یه کارت صورتی در آورد و دور دوشنبه رو خط کشید و گفت یکهفته طول می کشه . تو دلم گفتم تروخدا بیا یه کمی از عکسها و ایمیل ها و چت هایی که کلی پرینت گرفتم و زحمت کشیدم ببین ولی مثل اینکه نشنید. هاها

راستی اون خانم و آقا هم قبول شدند و با برگه آبی رفتند (مثل اینکه چک یکماه بهشون خورده بود)

اینم از ماجرای من و ویزام ... بازم اگه سوالی داشتید خوشحال می شم بتونم کمکی کنم.  

[rezanet]

سلام خدمت همه دوستان عزیز
خب بنده هم بلاخره این فرآیند نفس گیر اخذ ویزای مهاجرتی رو به پایان رسوندم.
وظیفه خودم میدونم که با ارائه تجربیات عملی خودم هم دینم رو به سایت مهاجرسرا ادا کنم و هم کمکی به دوستان دیگه که میدونم شدیدا تشنه این اطلاعات هستن کرده باشم. امیدوارم این مطالب به دردتون بخوره.
واسه شروع اول خدمتتون عرض کنم که بنده 3 سال پیش با همسرم که گرین کارت داشتن ازدواج کردم و 11 مارچ 2011 یعنی نزدیک به 2 سال بعد از ازدواج که تصمیم به رفتن گرفتیم ، مدارک رو جهت تقاضای مهاجرت به اداره مهاجرت یا USCIS ارسال کردیم و درست 5 ماه بعد (دقیقا طبق همون چیزی که تو سایت خودشون به عنوان Processing time اعلام کرده بودن) مراحل USCIS تکمیل و کیس اپرو شد و پرونده به NVC فرستاده شد.
در NVC هم همه چیز طبق روال پیش رفت و به بنده اعلام شد که باید منتظر بشم تا Priority date بنده current بشه.
همزمان با این موضوع همسر من برای سیتیزن شدن اقدام کرد چون 5 سال از گرفتن گرین کارتش میگذشت و خوشبختانه مراحل ایشون هم به خوبی پیش رفت و مصاحبه قبول شد و سیتیزن شد و ما بلافاصله یه نامه به NVC زدیم و درخواست آپگرید کردن کیسمون رو دادیم و به همراه نامه هم یه کپی از Certificate of citizenship همسرم فرستادیم. اینکارو ماه آپریل 2012 انجام دادیم و کیسمون از F2A به IR1 ارتقا پیدا کرد.
بعد از حدود یک ماه یه نامه برامون اومد که ازمون خواستن مدارکمون رو به همراه فرمهای Part I & Part II و ... براشون ارسال کنیم.
همسر من چون در آمریکا کار نمیکرد خواهرش به عنوان Joint Sponsor برای من اسپانسر شدن و مدارک رو تکمیل کردیم و فرستادیم ، البته همین تکمیل مدارک و ارسال خودش یه 2 ماهی طول کشید بنا به یه سری مشکلاتی که برام پیش اومد که ربطی به این موضوع نداره.
بعد از حدود 3 هفته از ارسال مدارک برام ایمیل اومد که مدارک AOS ناقص هست و کلی حالم گرفته شد، آخه من خیلی رو این مسائل حساسم و حسابی راجع به هر موضوع تحقیق میکنم و محکم کاری میکنم که مو لا درز چیزی نره و وقتی این نامه رو گرفتم خیلی جا خوردم ، بلافاصله زنگ زدم NVC و پرسیدم جریان چیه و کجای کارم ایراد داشته؟ که جواب دادن همسرتون باید یه نامه برای ما بفرسته و توضیح بده که چرا TAX نداده ، منم به طرف گفتم عزیز من خوب توضیحش واضحه چون کار نمیکنه ! تو اون فرم I864 نوشتم دیگه... خلاصه گفت همینو تو یه نامه بنویس و بفرست که منم نامه رو نوشتم و برای همسرم ایمیل کردم و اونم پرینت گرفت و امضا کرد و فرستاد.
بعد از حدود یک ماه برام ایمیل اومد که مدارک شما بررسی شد و کار کیس شما در NVC تمام شده و اپروو شده و ما پرونده رو برای سفارت که من قبلا ابوظبی انتخاب کرده بودم ارسال کردیم و شما باید منتظر باشین تا وقت سفارت بهتون اعلام بشه.
یک ماه بعد در اوایل سپتامبر برام نامه وقت سفارت اومد که برای 31 اکتبر بهم وقت داده بودن و تو نامه هم مدارک لازم رو که شامل پاسپورت ، اصل مدارک ، عکس ، جواب مدیکال و نامه وقت سفارت میشد را اعلام کرده بودن و آخر نامه هم یه جدول بود که لیست کلیه مدارک رو نوشته بود و وضعیتشون رو در پرونده من جلوش مشخص کرده بود و همونطور که انتظار داشتم تمام مدارکی که برای کیس من لازم بود در پرونده کامل بود.
بعد از اون رفتم سراغ واکسن زدن و در اینجا لازمه یه تشکر ویژه از خانم دکتر طاهرنژاد، دکتر انستیتو پاستور در تجریش داشته باشم که واقعا با اطلاعات کامل و با حوصله همه مراجعین رو راهنمایی میکنن و اکیدا به همه دوستان توصیه می کنم برای واکسن به ایشون مراجعه کنن و با خبال راحت به طلاعات ایشون اعتماد کنن ، ایشون با اطلاعات کامل هر کس رو با توجه به سفارتی که می خواد مصاحبه کنه راهنمایی میکنه.
من واکسن MMR رو طبق توصیه خود خانم دکتر در درمانگاه دانشگاه تهران تزریق کردم و بقیه رو در خود انستیتو پاستور، در مورد هپاتیت هم خانم دکتر به من گفتن برای سن شما سفارت ابوظبی لازم نیست ولی از اونجایی که من همیشه میگم کار از محکم کاری عیب نمیکنه با اصرار مرحله اولش رو زدم ، واکسن دیفتری کزاز رو هم 10 روز مونده به مدیکال رفتم زدم و در مورد آبله مرغون چون قبلا گرفته بودم ازم آزمایش گرفتن که توش نشون داد قبلا گرفتم و تو کارتم وارد کردن، و آخرین واکسن هم که فصلی هست واکسن آنفلوآنزا بود که هیچ جا گیر نمیامد! بعد از کلی گشتن نهایتا داروخانه 13 آبان درست 3 روز مونده به پروازم واکسن رو آورد و اونم گرفتم و زدم.
به همه هم توصیه میکنم حتما واکسناتون رو تو ایران بزنین که اونور آب خیلی گرونه.
خلاصه مرحله واکسن هم انجام شد و من به اتفاق همسرم به دبی پرواز کردیم.
من قبلا در مورد مراکزی که توش کار مدیکال رو انجام میدن تحقیق کرده بودم و همونطور که دوستان هم در این فروم گفتن به نظر منم بهترینش NMC هست.
من حدود 3 هفته قبل از سفرم به NMC ایمیل زدم و کیس نامبر و تارخ مصاحبه رو گفتم و درخواست وقت مدیکال کردم و بهشونم گفتم که من 3 شنبه میرسم و اگه ممکنه فرداش یعنی چهارشنیه بهم وقت بدین که اونها هم جواب دادن چهارشنبه ساعت5:30 بیا.
خلاصه به دبی رسیدیم و روز بعد کمی زودتر رفتم چون شنیده بودم ترافیک میشه بعد از ظهر ها که از شانس ما ترافیکی در کار نبود و من ساعت 4:30 رسیدم اونجا.
NMC یه بیمارستان هندیه و همه اونجا هندی هستن.
رفتم و به پذیرش گفتم من برای US Medical اومدم و تا خواستم بگم که وقت قبلی داشتم خودش یه فرم بهم داد و گفت پر کن و تازه فهمیدم وقت قبلی اصلا لازم نبوده و شما هر موقع که برین کارتون رو انجام میدن.
فرم رو پر کردم و مدارک رو که 2 قطعه عکس ، نامه وقت سفارت ، پاسپورت و کارت واکسن بود ازم گرفت بعد گفت بشینین تا صدا کنم ، بعد از 5 دقیقه یه خانم نسبتا مسن هندی اومد و گفت با من بیاین که رفتیم تو یه اتاق و قد و وزنم رو اندازه گرفت، بعد فشار خونم رو گرفت و بعد هم تست بینایی سنجی گرفت. بعد دوباره گفت بیرون بشینین تا صدا کنم، باز بعد از چند دقیقه ازم خواست که به صندوق برم و 175 درهم پرداخت کنم که اینکارو کردم و بعد رفتیم اتاق رادیولوژی و ازم عکس قفسه سینه گرفتن و بعد رفتیم اتاق نمونه گیری و ازم نمونه خون گرفتن و بعد باز گفت منتظر بشین که اینبار یه نیم ساعتی نشستم تا اینکه صدام زدن و رفتم پیش پزشک عمومی که یه دکتر هندی پیر بود ، ازم شروع کرد سوال پرسیدن که سابقه بیماری قلبی داری؟ .. 2-3 تا سوال که پرسید انقدر لهجش افتضاح بود که نمیفهمیدم چی میگه ، بهش گفتم بیشتر توضیح بده ببینم چی میگی که پرسید کجایی هستی ؟ گفتم ایرانی و گفت پس بزار فارسی بپرسم و شروع کرد فارسی صحبت کردن و یه 10-15 تا سوال پرسید که فشار خون داری؟ سیگار میکشی؟ قبلا میکشیدی؟ مشکل کلیه؟ تنفسی؟ معده؟ ... خلاصه همه چی..
بعد گفت بشین رو تخت و چشم و حلقم رو معاینه کرد و بعد گفت دراز بکش و پیراهنت رو بزن بالا و با گوشی شکممو معاینه کرد بعد گفت بشین و با گوشی پشتمو معاینه کردو بعد گفت دوباره دراز بکش و شلوارتو بیار پایین که من اینکارو کردم بعد گفت بقیه رو هم بکش پایین که کلی تعجب کردم ...! خلاصه داستان مارو سریع یه معاینه کرد و گفت سرفه کن و تمام..
بعد بهم گفت که چون بخاطر عید قربان اینجا چند روز تعطیلی داریم جواب شما هفته دیگه سه شنبه آماده میشه شما مشکلی ندارین؟
گفتم خوب حالا اگه مشکل داشته باشم چیکار میشه کرد؟ اگه بشه ترجیح میدم زودتر جوابو بگیرم چون من 4 شنبه دیگه وقت مصاحبه دارم و می خوام خیالم راحت باشه ولی اگه راهی نداره که خب چاره ای نیست!
گفت شما بیرون منتظر باشین ببینم شیفت روز تعطیل داریم تو آزمایشگاه یا نه ! اگه داشتیم شما جمعه بیا بگیر..
"نکته: قبل از گرفتن بلیط همه میگفتن 1 یا 2 روز قبل مصاحبه بری کافیه کارت انجام میشه ولی خدا رحم کرد که یه هفته جلوتر رفتم و الا ..."
بعد از 15 دقیقه که منتظر شدم اون خانم پرستاره اومد و یه فیش بهم داد و گفت اینو صندوق پرداخت کنین و 250 درهم دیگه پرداخت کردم و بعد گفت شما همون جمعه بعد از ظهر بیاین و جواب رو بگیرین.
جمعه رفتم و رسیدو دادم و جواب رو گرفتم و یه کاغذ هم داد گفت این برای خودته که روش یه جدول بود همون اطلاعات واکسن های کارت واکسنم بود و دیدم جلوی هپاتیت زده برای سن من لازم نیست و اونجا بود که فهمیدم خانم دکتر طاهرنژاد دقیقا درست میگفتن.
دیگه تا چهارشنبه مشغول تفریح شدیم .
ضمنا من برادرم دبی زندگی میکنه و ما پیش اونا بودیم و از این بابت خیلی خوش شانس بودم چون با درهم 1000 تومنی واقعا هزینه ها سرسام آور بود و حداقل پول هتل رو جلو بودم.
من 2-3 هفته قبل از سفرم رفتم و گواهینامه ام رو بین المللی کردم که خیلی کار ساده ای هست و 10 دقیقه هم طول نمیکشه. اینکارو به خاطر این کردم که هزینه تاکسی در دبی با قیمت درهم فعلی خیلی بالاست و اونجا یه رفت و برگشت به سفارت ابوظبی 500 تا آب میخوره ، واسه همینم من رفتم و یه ماشین کوچیک به قیمت روزی 120 درهم اجاره کردم و یه دستگاه GPS کوچیک هم از برادرم گرفتم و دیگه هر جا می خواستم برم براحتی با این دستگاه یهترین مسیر رو پیدا میکردم و میرفتم، مخصوصا واسه رفتن به سفارت خیلی بدرد خورد. تو امارات نقشه های GPS خیلی کامل هست.
خلاصه روز چهارشنبه صبح ساعت 5:30 حرکت کردیم و تو راه یه پمپ بنزین واستادیم و صبحانه خوردیم و حدود ساعت 7:30 جلوی سفارت بودیم.
اونجا دیدم که همه تو صف نشستن و من آخرین نفر بودم و تا ساعت 8 که کم کم فرستادن تو کسه دیگه ای نیامد.
اول بازدید بدنی کردن و بعد از قسمت Security رفتیم بیرون و از محوطه که دو طرف مسیر شمشاد بود رد شدیم و رفتیم داخل یه سالن که دقیقا مثل بانک بود، یه طرف سالن صندلی و طرف دیگه گیشه ها.
همون جلوی در ورودی بهمون شماره دادن که من شماره 14 بودم یعنی کلا اون روز 14 تا کیس مصاحبه داشتن.
باجه ها دو گروه بودن ، یه سری شمارشون به رنگ زرد بود که نوشته بود برای غیر مهاجرتی ها که تعدادشون بیشتر بود و 4 تا باجه هم با شماره آبی رنگ که برای مهاجرتی ها بود.
همه کسایی که اونجا بودن مهاجرتی بودن و کلا 2 نفر (یکی فیلیپینی و یکی عرب) خارجی بودن و الباقی همه ایرانی بودیم.
بعد نشستیم تا یکی یکی شروع کردن به خوندن شماره ها ، از 4 تا باجه مهاجرتی 3 تاشون مدارک تحویل میگرفتن و باجه آخر فقط اثر انگشت میگرفت.
اول فردی که شمارش اعلام میشد به باجه ای که اعلام میشد مراجعه میکرد و مدارکی که ازش میخواستن رو تحویل میداد و بعد میرفت باجه آخر ازش اثر انگشت میگرفتن و بعد باز میشست تا دوباره شمارشو بخونن واسه مصاحبه.
یه نکته که شاید خیلی ها بهش اشاره نکردن تو این سایت اینه که شما از رو صندلی ها کاملا میشنوین که هر باجه دارن به هم چی میگن و از کی چی میخوان و ...
از 3 باجه که مدارک تحویل میگرفتن یکیشون که ایرانی بود و دو تای دیگه هم (یکی هندی و یکی هم مکزیکی فکر کنم) کاملا به فارسی مسلط بودن.
باز یه نکته دیگه هم که من جور دیگه تو این سایت خوندم ، بر خلاف شنیده ها اونجا اصلا سوالی در مورد اینکه می خوای به چه زبانی مصاحبه کنی پرسیده نمیشه! خود فرد پشت باجه با دیدن پاسپورت ایرانی شروع میکنه فارسی صحبت کردن ! حتی یه نفر بود که سوالا رو که طرف فارسی پرسید خواست انگلیسی جواب بده که مثلا بگه من زبانم خوبه، طرف گفت فارسی جواب بده لازم نیست انگلیسی بگی..!
برای عربه هم مترجم آوردن... لابد انگلیسی بلد نبود!
خلاصه من نفر آخر بودم و کاملا تک تک افرادی که میرفتن پای باجه رو زیر نظر داشتم که ببینم از کی چی می خوان.
بعد از اینکه مدارک رو داشتن تحویل میگرفتن ، به شماره 5-6 که رسید یه خانم آمریکایی اومد و پشت یه باجه دیگه نشست و شماره ها رو از 1 دوباره اعلام کرد و افراد میرفتن و مصاحبه رو اون خانم انجام میداد که صدای باجه اون از همه بلندتر از اسپیکر پخش میشد.
با لحجه قشنگی فارسی حرف میزد ولی کاملا مسلط بود ، سوالا هم همونا که هممون میدونیم...
خلاصه از تمام کسایی که اونجا بودن فقط به یه پیرزن بود که گفت شما یکشنبه آینده بیا ویزاتو بگیر و الباقی به همه گفت برین سایت رو چک کنین و هر وقت تو سایت زد یا خودتون یا هر کسه دیگه بدین پاسپورتتون رو بیارن و ویزا رو بگیرین. البته 2 نفر هم گفت اسپانسر شما درآمدش کافی نیست و برین یه اسپانسر دیگه پیدا کنین!
منم که نفر آخر بودم شمارمو اعلام کرد برم واسه تحویل مدارک و حسابی نا امید بودم که بتونم سریع ویزامو بگیرم و با توجه به اینکه به همه گفت برین سایتو چک کنین دیگه مطمئن بودم به منم همینو میگه.
رفتم پشت باجه اون خانم ایرانیه و در کمال تعجب با اینکه از همه 100 تا مدرک خواسته بود یا حداقل دیگه اصل مدارک رو از همه گرفته بود از من هیچی بجز پاسپورت ، جواب مدیکال و نامه وقت سفارت نخواست!! حتی عکس هم نگرفت..
بهم گفت برو باجه آخر برای انگشت نگاری! گفتم اصل مدارکمو نگرفتین! گفت لازم نیست!!!
جلوی خانومه روی پرونده یه چک لیست بود که نشد درست بخونم ولی ظاهرا چک لیست مدارک پرونده بود و برای من جلوی همه تیک خورده بود!
خلاصه یکمی خوشحال شدم و گفتم پس شاید برای من اوکی باشه!
انگشت نگاری هم انجام شد و نشستم تا صدام زد برای مصاحبه، اول گفت دست راستتو ببر بالا و قسم بخور که بچه خوبی هستی.. منم قسم خوردم ، بعد اسم همسرمو گفت و گفت که این کیه؟ گفتم همسرم، گفت چند وقته ازدواج کردین؟ گفتم 3 سال ، گفت چجوری با هم آشنا شدین؟ گفتم از طریق خوانواده هامون که با هم دوست بودن، گفت خانومت کی گرین کارت گرفت؟ کی سیتیزن شد؟ که جواب دادم .، گفت کجا کار میکنی؟ اسم شرکتو گفتم، گفت دولتیه؟ گفتم نه! گفت جای دولتی کار کردی تا حالا؟ گفتم نه! گفت سربازی رفتی؟ گفتم نه معاف شدم، گفت از چه طریقی ؟ گفتم کفالت ، بعد رفت سراغ مدارک AOS و اسم خواهر خانمم رو که Joint Sponsor بود رو گفت و پرسید این کیه؟ گفتم خواهر خانم، گفت خانوم شما کار میکنه؟ گفتم نه! بعد یه دفعه گفت ای وای شما هم این اشتباه رو کردین!!! منم یهو کف کردم ، گفتم چی؟؟؟ گفت اصلا نگران نباشین این یه اشتباهیه که خیلی ها دچارش میشن ، خواهر خانم شما نباید فرم I864A رو پر میکرد، ایشون باید I864 خالی رو پر میکرد و همسر شما لازم نبوده I864 پر کنه!
گفت شما به خواهر خانومت بگو این فرم رو پر کنه و یکشنبه تا سه شنبه ساعت 2 به بعد میتونی بیای و فرم رو بیاری! فقط متاسفانه نمیشه ایمیل یا فکس کرد چون اصل امضا لازمه...
دیگه انقدر حالم گرفته شد که نتونستم حرفی بزنم، یه کاغذ سفید بهم داد که روش یه جدول بود لیست مدارک و جلوی پاسپورت ضربدر خورده بود و پایینش هم جلوی غیره نوشته بود I864 و اسم خواهر خانم رو نوشته بود، تنها چیزی که بهم قوت قلب داد این بود که بالای نامه نوشته بود در صورت کامل بودن مدارک ضرف 5 روز ویزای شما صادر خواهد شد.
خلاصه از سفارت زدم بیرون و سریع زنگ زدیم به خواهر خانم و اونم فرم رو فوری پر کرد و با DHLفرستاد .
بعدشم اونروز تا آخر شب اینترنت رو بالا پایین کردم که بفهمم کجای کارم اشتباه بوده؟ هر چی گشتم دیدم ظاهرا من همه چیزم درست بوده پس چرا گیر داد به این نامه؟ خلاصه بعد از کلی جستجو دیدم تو دستورالعمل AOS یه جا نوشته که در صورتی که اسپانسر درآمدش کافی نباشه باید Joint Sponsor بگیره و منم فکر میکردم که همسر من چون کلا درآمد نداره و در نتیجه درآمدش کافی نیست باید Joint Sponsor بگیره در حالی که کسی که کلا کار نمیکنه اصلا نمیتونه اسپانسر بشه حتی با Joint Sponsor !
Joint Sponsor برای کسیه که کار میکنه ولی درآمدش کمه!
درست صبح یکشنبه تو سایت دیدم که مدارک رسیده دبی و باهاشون تماس گرفتم و گفتم میام میگیرم و ساعت 12 مدارک رو از DHL گرفتم و گازشو گرفتم رفتم سفارت ، ساعت 1:30 اونجا بودم و رفتم تو و دوباره بهم شماره داد، اینبار داخل سفارت خیلی شلوغتر بود و تقریبا 30 نفری داخل بودن ولی از همه جا بودن و خیلی ها هم برای ویزای توریستی که همه غیر ایرانی بودن اونجا بودن!
من برای همون شب بلیط برگشت داشتم که مجبور شده بودم عوضش کنم و انداختم جمعه ولی بلیط یکشنبه رو بردم و با خودم گفتم میرم بلیطو نشون میدم میگم من امشب بلیط دارم اگه میشه ویزای منو زودتر بدین و همونجا بشینم تا ویزارو بدن، آخه از چند نفر مشابه این قضیه رو شنیده بودم که با این حرفا راضیشون کردن زودتر ویزا بگیرن ولی ظاهرا نسبت به قبل خیلی شرایط عوض شده نشستم تا شمارمو خوند و دوباره افتادم به همون خانم ایرانیه که مدارک تحویل میگرفت ، نامه رو بهش دادم با پاسپورت و قبل از اینکه حرفی بزنم یه کاغذ دیگه داد گفت پنجشنبه! من Tax های 2012 خواهر خانم رو هم برده بودم چون اون موقع که مدارک داده بودیم به NVC هنوز Tax 2012 نداده بودن و چون تو این فرم جدید Tax 2012 رو هم نوشته بود می خواستم اونها رو هم بهش بدم ولی تا خواستم براش توضیح بدم و اینم بگم که امشب پرواز دارم دوباره گفت عرض کردم پنجشنبه! (ایرانی بازی دیگه) دیدم به هیچ صراتی مستقیم نیست ، گفتم پنجشنبه بیام ویزا بگیرم؟ گفت اگر مدارک کامل باشه ، اگه نه هم بهت میگیم چیکار کنی!
خلاصه با اعصاب خراب اومدم بیرون ، فکرم 1000 راه میرفت، با خودم گفتم اینا حتما میرن میبینن که ما TAX 2012 رو تو فرم نوشتیم ولی خود Tax ها نیست و چون سه سال آخر رو می خوان حتما پنجشنبه که بیام میگن حالا Tax رو بده و باز هم کار عقب میوفته!
خلاصه پنجشنبه دوباره رفتم و همه مدارک رو هم بردم که اگه باز چیزی کم بود همونجا بهش بدم، ساعت 2 رفتم داخل ، اینبار باز هم شلوغتر بود و من شماره 40 بودم ، همه نشستیم و کارمندا هم یکی یکی اومدن پشت باجه و شروع کردن به خوندن شماره ها ، اون خانم ایرانی هم اومد پشت باجه و منم درست روبروی باجه اون نشسته بودم ، منو دید بعد از پشت باجه رفت اون پشت و بعد از چند دقیقه اومد و به من اشاره کرد بیا! اول فکر کردم با بغل دستیمه و طرف بلند شد که بره پیشش ، بهش اشاره کرد تو نه! بغلی ! من گفتم : من؟ گفت آره ، رفتم جلو با تعجب چون تازه شماره 7 خونده بود ، یهو یه پاکت بلند کرد گفت این عکس شماست؟ دیدم عکسم گوشه پاکته گفتم بله، پاکت رو با پاسپورت داد و گفت به سلامت!!! گفتم تموم؟ گفت بله.. و خلاصه ویزا رو گرفتم!
پاکتی هم که میدن درسته که پلمپه ولی گوشه پاکت رو باز گذاشتن که فضولا ببینن توش فقط مدارکیه که خودتون فرستادین NVC با جواب مدیکال ، خلاصه کل پروندس دیگه..
در پایان هم چند تا نکته رو به دوستان می خوام بگم که تجربه خودم هست:
1. در مورد من از اول شروع پروسه تا آخر هر چیزی که تو سایت یا توسط ایمیل اعلام میشد دقیقا درست بود و همون اتفاق میافتاد ، چه از نظر مدارک مورد نیاز ، چه از نظر زمانبندی که اعلام میکردن ، همه اطلاعاتشون دقیق بود، مثلا اگه تو ایمیل میگفتن تا یک ماه دیگه بهتون خبر میدیم واقعا سر یک ماه ایمیلشون اومد، بر عکس چیزایی که از اینور اونور شنیدم که اینا اشتباه زیاد میکنن یا میگن یه هفته میشه 1 ماه من همچین تجربه ای نداشتم و به نظر من هر کسی کارش گره خورده یا گیر کرده مشکل از خودش بوده! مثل خودم که دستورالعمل AOS رو دقیق نخونده بودم! تازه با یکی دو تا وکیل آشنا هم مشورت کرده بودم اونا هم بهم گفته بودن که درست فرم رو پر کردی ولی اینطور نبود.
2. فقط و فقط مراحل ذکر شده تو سایت خود ادره مهاجرت رو طی کنین و به اطلاعات سایت خود اداره مهاجرت اعتماد کنین، افراد مختلف از خودشون حرف زیاد مبزنن و چیز زیاد میسازن ، به خصوص ما ایرانی ها قوه تخیلمون خیلی قوی هست! پس به حرف دیگران خیلی توجه نکنین و مراحلی که اداره مهاجرت بهتون میگه به دقت طی کنین. در باره هر مرحله هم به حد کافی توضیح میدن، بلکه بیشتر از کافی!
3. وکیل ها هیچ کاری براتون اضافه تر انجام نمیدن بجز پول گرفتن! پس به نظر همونقدر که می خواین پول وکیل بدین به جاش پول بدین زبانتون رو قوی کنین، هم کاراتون رو خودتون میتونین انجام بدین هم بعدا تو آمریکا به رشد سریعترتون کمک میکنه!
4. برای واکسن حتما به انستیتو پاستور تجریش مراجعه کنین و از اطلاعات خانم دکتر طاهر نژاد استفاده کنین
5. حتما گواهینامتون رو بین المللی کنین ، هیچ جا به درد نخوره تو آمریکا به درد میخوره ،به محض ورود میتونین رانندگی کنین، گرفتن گواهینامه تو آمریکا زمان میبره! بماند که همونطور که خودم هم اینکارو کردم میتونین وقتی که برای مصاحبه میرین کشور دیگه ماشین اجاره کنین و هر جا دلتون خواست برین و بگردین..
6. همونطور که همه دوستان قبلا هم گفتن مصاحبه خیلی خیلی ساده تر از اون چیزی هست که فکرشو بکنین! به نظر من از همه مراحل ساده تره، چون ظرف چند دقیقه تکلیفتون روشن میشه و جواب میگیرین در حالی همه مراحل دیگه مدارک رو میفرستین حالا بشین تا یه خبری بیاد که آیا درسته یا نه...
7. حتما قبل از اینکه بلیط تهیه کنین تعطیلات رسمی کشور مقصد رو از قبل چک کنین که خدای نکرده به مشکل نخورین...!

برای همتون آرزوی موفقیت دارم، سوالی بود در خدمتم ، البته انقدر به ریز گفتم که بعید میدونم سوالی بمونه !

[ammmrica]

با سلام

اول از همه به دوستان بگم که ویزای نامزدی خیلی راحت هست و اصلا نگران نباشید.

1- 25 ژانویه اقدام کردم با وکیل
2- 3 دسامبر وقت مصاحبه دادند.
3- یک هفته بعد هم ویزا را دادند

شرایط سفر به ابوظبی لطفا با دقت بخونید .

مدارکی که از من خواستند- 1

- کارت واکسن از انسیتو پاستور که نرسیده به میدان تجریش هست از 8 صبح هم باز هست.
- ترجمه شناسنامه توسط دارالترجمه
- گواهی اشتغال به کار
- عکس 5 در 5 عکاسی کیمیا در میدان محسنی انداختم .
- یک سری فرم هست که خود سفارت روزی که وقت مصاحبه میده باید پر کنید
- مدارکی که نشون بده ازدواجتون واقعی هست.
- این مورد را دقت کنید چون باعث شد من 10 روز در دبی اضافه تر بمانم . فرم W2 هست که نامزدتون علاوه بر فرم هایی که سفارت داده باید پرکنه این فرم
W2 که فرم پرداخت مالیات هست رو حتما میخوان چون نمی گن که بیارید و اونجا ازتون میخوان.
- کپی پاسپورت


سفرنامه به ابوظبی

اول از همه که وارد دبی شدید یک سیم کارت اتصالات بخرید که فکر کنم 20 درهم باشه که خیلی به صرفه تره
برای آزمایش دادن حتما به بیمارستان NMC برید تو خیابون ابولهل هست به تاکسی بگین خیلی معروف هست هزینه در بیمارستان هندی برای من شد 420 درهم ولی در بیمارستان ایرانی 900 درهم گرفته بودن واقعا برای ایرانی ها که با هموطن خودشون اینکارو میکنن متاسفم. خواهشا نرید به بیمارستان ایرانی. در بیمارستان هندی دکتر فارسی حرف میزنه کاملا و اصلا نگران نباشید .

اینجا در انسیتو پاستور حتما واکسن mmr و آنفولانزا و هر چی که دکتر می گه رو بزیند که اونجا مجبور نشید پول اضافی بدید.

برای رفتن به ابوظبی هم اشتباه نکنید که تاکسی بگیرد یه تاکسی بگیرید و بگین که بره به ایستگاه اتوبوس و بگین میخوایین برین ابوظبی شبانه روزی هم هست - اتوبوس تا ابوظبی 25 درهم میگیره از ایستگاه اتوبوس هم 15 درهم میگیره تا سفارت آمریکا- در ابوظبی همه سفارتها در یک منطقه هست و همه تاکسی ها اونجا رو بلدن. اگه تاکسی بگیرید 500 درهم ازتون فقط میگیره پس با تاکسی نرید.برگشت هم دوباره بیاید به ایستگاه اتوبوس و دوباره برگردید.
از دبی تا ابوظبی هم 2 ساعت هست با اتوبوس

وقت مصاحبه من ساعت بود همه مدارکم دستم بود و نشسته بودم تو نوبت که رفتم تو اول مدارک را از پشت شیشه ازم گرفتند و نشستم تا باهام مصاحبه کنند، اینو بگم که اینجا میگن می پرسن فارسی یا انگلیسی دروغه همه اونجا فارسی حرف میزنن . رفتم برای مصاحبه نشستم یک صندلی که او ن وره شیشه یه آقای آمریکایی ولی فارسی صحبت میکرد
سلام واحوال پرسی کرد فقط خونسرد باشین و با اعتماد به نفس جواب بدین و هیچ دروغی نگین
ازم پرسین کجا آشنا شدین ؟
کار نامزدت چی هست؟
قبلا ازدواج کرده یا نه ؟
چه جوری با هم ارتباط دارین و چقدر همو دیدید ؟
که من کلی عکس و ایمیل و کپی خرید حلقه ایی که داشتم رو خواستم بدم که گفت لازم نیست ؟ البته اینو بگم معمولا میخوان حالا شانسی نخواست از من
که متاسفانه به من گفت فرم W2 رو نداری اینجا که من مجبور شدم برگردم دبی و هفته بعد ببرم با پاسپورتم که اونها هم یه برگه بهم دادند که گفتند یک هفته بعد بیا ویزاتو بگیر من هم رفتم گرفتم . به همین راحتی

البته نامزده من سیتیزن هست اونجا و کارش هم خوبه - چون خیلی مهمه که کسی که شما رو دعوت میکنه شرایطش چه جوری هست .

یه چیزه مهم تر اینکه اگه با ماهان میرید اگه میونید پرواز رو اپن بگیرد.

[جوجو]

سلام به همگی
خوشبختانه در این انجمن اطلاعات کافی در زمینه سفر به دبی و ابوظبی وجود داره و گفتن سفرنامه خودم رو تکرار مکررات می دونم. رو همین حساب خیلی خلاصه می گم که :
1- واکسن هاتون را تا حد امکان در ایران تکمیل کنید و به تائید انستیتو پاستور برسونید و برگه واکسنتون رو همراه ببرید.
2- دو روز زود تر از مصاحبه دبی باشید و تعطیلی هارو (تعطیلی کلینیک و بانک) را قبل از حرکت چک کنید.
3- برای پرداخت وجه سفارت در National Bank Abudhabi به نظرم با مترو برید ایستگاه Emirates Mall از همه بهتره و در دسترس تر و البته سر راستر
4- آزمایشگاه Mideast Polyclinic به نظر من از بقیه بهتره واقع در خیابان الرقه نزدیک ایستگاه مترو الرقه
5- وقت مصاحبه خیلی نیازی به توضیح نیست(بعضی وقت ها نتیجه عکس داره)
به امید موفقیت و اخذ ویزای همه .... راستی بچه ها بالاخره کیر شدم
---------------------------------------------------------
نوع ویزا:K1
سرویس سنتر: California
زمان ارسال مدارک : اکتبر 2011
زمان درخواست مدارک بیشتر: آگوست 2012
زمان رفتن مدارک بهNVC: اکتبر 2012
زمان و محل مصاحبه: 12 نوامبر 2012 ابوظبی
زمان دریافت ویزا: ژانویه 2013
کل پروسه : 1 سال و سه ماه

[ارکیده]

دبی فوق الاده کشور امنی هست...ساعت 11 شب مجبور شدم تنها برم ان ام سی جواب مدیکالم رو بگیرم اصلا هیچ مشکلی نداشتم...اولش یه کم ترسیدم ولی وقتی که همون لحظه با ایران مقایسه کردم خیالم راحت شد...هیچ کس با آدم کاری نداره با هر لباسی که می خوای هر موقع شبانه روز بری بیرون فقط با تاکسی آرم دار بری کوچکترین مشکلی برات پیش نمیاد...
برنامه ریزی سفرت رو باید بذاری رو حساب اینکه چک می خوری یا نه...اگه کار دولتی نداشتی حتما یه ضرب میگیری....من می دونستم یه ضرب می گیرم واسه همین تورم رو 8 روزه گرفتم....ولی نمی دونستم که ملیکا می تونه ویزارو 2 روزه بگیره اگه می دونستم تور رو 5 روزه می گرفتم که هزینه هام خیلی خیلی پایین میومد اگه اونجوری می رفتم...
مصاحبم 4شنبه بود 2شنبه 8 صبح پروازم بود به سمت دبی
1 بعداز ظهر هتل بودم نهارم رو خورده بودم دوش گرفتم رفتم ان ام سی تا ساعت 7 شب ان ام سی بودم این اولین اشتباهم بود دکتر ساعت 5 میومد من نمی دونستم 1 رفتم تا 3 آزمایش و معاینه چشم و عکس قفسه سینه رو گرفتم از 3 تا 5 منتظر دکتر بودم 5 هم که دکتر اومد تا 6 طول کشید که نوبتم بشه...اگه الان می خواستم برم ساعت 4 میرفتم تا 5.30 آزمایشم رو میدادم بعدش هم بلافاصله نوبتم می شد برای ویزیت دکتر....پس تا الان اولین اشتباه منو تکرار نکنید....بعداز ظهرا دکتر ساعت 5 میاد ان ام سی.....
سه شنبه ساعت 7 جواب مدیکالم آماده بود و از اونجاییکه قرار بود جواب آزمایشم رو یه آقایی برام بگیره بیاره هتل و اگه تا ساعت 10 در به در دنبال اون آقا نبودم و رسید رو ازش نمی گرفتم و ساعت 11 شب خودم نمی رفتم دنبال جواب مدیکال فرداش باید دست از پا درازتر از سفارت بر میگشتم هتل...دومین اشتباهم این بود که به کسایی که لیدر هتلمون آقای سعید خان هتل سان اند سند معرفی کرده بود برای انجام کارها اعتماد کردم.....که همین کار باعث شد 50درهم پول رفت و برگشتم به ان ام سی رو ساعت 11 شب بدم....ولی اگه به این آقا اعتماد نمی کردم و کارهای مدیکالم رو مثل ترنسفرم به ابوظبی میسپردم به ملیکا که مجانی میشد چون مدیکال رو روی ترنسفر اشانتیون میده خیالمم راحت بود که فرداش مدیکالم دستمه چون ملیکا بی نهایت خانم مقرراتی و مسئولیت پذیری هستن.یا اینکه خودم میرفتم که بازم اونقدر استرس نمی کشیدم و رفتو برگشتم با مترو 15 درهم میشد....(هر درهم توی تاریخی که من رفتم دبی 1000 تومن بود)....
خلاصه ساعت 12 شب جواب مدیکالم دستم بود قبل از خواب به رزروشن هتل سپردم که ساعت 4 صبح منو بیدار کنه موبایل خودمم گذاشتم رو آلارم....خلاصه با کلی استرس خوابیدم....
ساعت 4 صبح رزروشن زنگ زد به اتاقم و موبایلم همزمان زنگ خورد...آماده شدم یه شلوار مشکی پارچه ای ساده یه کفش پاشنه بلند مشکی ساده و یه بلوز دکمه دار آستین کوتاه سفید پوشیدم و یه آرایش خیلی خیلی ملایم (کرم ضد آفتاب ریمل رژلب خیلی کم رنگ رژ گونه)موهامو سشوار کشیدم بعد همه رو محکم جمع کردم بالا با کش بستم وسایل اضافه هیچی نبردم مدارکم عکسام جواب مدیکال بدون عکس قفسه سینه یه دونه شکلات بردم ...ملیکا ساعت 5 جلوی هتل بود و یه سری همسفرهای دیگه و افتخار آشنایی با آقای منگول خان و خانواده محترمشون و خانم نارستان و یه مادر و پسر دیگه.....سوار ماشین ملیکا که شدم حالم خوب بود از شهر که رفتیم بیرون تپش قلبم شروع شد که دلیلش رو نمی دونستم چیه از بعد از ظهر روز قبلش هم هیچی نخورده بودم بعد از چند دقیقه حالم بدتر شد شکلاتم رو خوردم و آب خنک خوردم کولر ماشین ملیکارو تنظیم کردم روی صورتم بعد یه کم به خودم آرامش دادم و به یاد آوردم که 1 سال منتظر امروز بودم....سرم رو گذاشتم رو صندلی بهتر شدم و نمی دونم کی خوابم برده بود که با صدای ملیکا که ورودمون رو به ابوظبی بهمون خوش آمد گفت از خواب بیدار شدم....استرسم کاملا از بین رفته بود و حالم خوب بود ملیکا جون یه سری تذکرات اولیه بهمون داد و رفتیم روی نیمکتهای ویزاهای مهاجرتی نشستیم با اینکه ساعت 6.30 جلوی سفارت بودیم تقریبا 6 نفر جلومون بودن اومدن نامه های مصاحبمون رو چک کردن و بعد از چند دقیقه چند نفر چند نفر میرفتیم داخل برای بازرسی بدنی و ....اونجا موبایل و وسایل اضافه رو ازمون میگرفتن و فقط با مدارک رفتیم تو یه اتاق دیگه منتظر شدیم همه که بازرسی شدن وارد دروازه بهشت یعنی شمشادهای معروف شدیم و وارد یه سالن دیگه شدیم برای دریافت شماره که این سالن همون سالن اصلی بودشماره من 6 بود که اول یه خانم گفت مدارکت رو بده منم چون نمی دونستم منظورش از مدارک چیه و منم مدارکم شامل 500 صفحه پرینت تلفن و فرم و 3تا آلبوم عکس بود اول نامه مصاحبه رو بهش دادم بعد خودش گفت پاسپورت و با وجود اینکه 2 بار عکس جدید 5*5 براشون فرستاده بودم دوباره گفت عکس جدید که بهش دادم عقد نامه و اصل مدارکی رو فرستاده بودیم ان وی سی همه رو بهم پس داد.بعد گفت برو انگشت نگاری که دیگه این مرحله رو توضیح نمیدم چون خیلی تکراریه که خلاصه بگم اسکن از 10 تا انگشتای دست بود.
هر مرحله که تموم می شد حدود 20 دقیقه انتظار برای مرحله بعدی منطقی بود...
بعد از انگشت نگاری شماره من که 6 بود روی صفحه نماینگر شد و خود آقای امریکایی که مصاحبه می کرد اومد بلند اسممو صدا زد رفتم جلوی کانتری که واساده بود پروندم دستش بود گفت بیا تو اتاق...رفتم توی اتاق کوچولو که دقیقا مثل باجه های بانک با این تفاوت که از طریق میکروفون و بلندگو صداهای همدیگرو می شنیدیم...
بهم خوش آمد و صبح به خیر گفت منم جوابش رو دادم فارسی با لهجه صحبت می کرد ولی حرفاش کاملا مفهوم بود...
بعد از قسم سوالها شروع شد: که به ترتیب اینا بودن: اولین آشناییتون کجا بود-چه سالی- از اون موقع تا حالا چند بار همدیگهرو دیدید-همسرت الان کجاست-شغلش چیه-خودت مشغول چه کاری هستی-قبلا چیکار میکردی- دانشگاه چه رشته ای خوندی؟و دوباره مدارک مالیاتی همسرم رو که اسپانسرم بود چک کرد و در آخر گفت تبریک میگم کیس شما قبول شد 2شنبه برو پستی که انتخاب میکنی ویزات رو بگیر...اون لحظه قشنگترین لحظه زندگیم بود...سرشار از انرژی مثبت بودم .....حالم خیلییییییی خوب بود دلم میخواست یکی بود از اتاق مصاحبه که اومدم بیرون بپرم بغلش فشارش بدم...ولی هیچکس به جز چندتا مرد عرب ضمخت زشت اونجا نبود با بقیه خانمهای همسفرم هم رودربایستی داشتم....خلاصه رفتم بیرون ملیکا منتظرمون بود همممون که اومدیم تو راه گفت ویزاتو فردا برات بگیرم منم از اونجایی که قرار بود همه پولایی که همرام بود رو خرج کنم و قسم خورده بودم 1قرون ازشون رو برنگردونم ایران گفتم نه تورم رو 8 روزه گرفتم تا 2شنبه 9 شب دبی هستم 2شنبه صبح ویزامو میگیرم...چشمتون روز بد نبینه که 2شنبه صبح رفتم پست گفت ویزات پس فردا آماده میشه انگار زیر دوش آب یخ واساده بودم فقط به منشیه نگاه میکردم بدون هیچ حرفی...که از اونجایی که همیشه تو سختیها خدا همرامه و یه در برام باز میشه. ملیکا ظاهر شد..براش تعریف کردم چی شده گفت من که بهت گفتم بذار 5 شنبه قبل با 350 درهم برات بگیرمش گفتی نه خودم می خوام بگیرم خلاصه دست به دامن ملیکا شدم گفت بعدازظهر میرم ابوظبی اگه تو پست اونجا باشه برات میگیرم 400 درهم هم باید بدی بدون چونه گفتم باشه خلاصه ساعت 6 ترنسفر فرودگاه هتل میومد دنبالمون که ماروببره فرودگاه برای پرواز ساعت 9 شب
ساعت 3 زنگ زدم به ملیکا گفت بیا آتلانتیس ویزاتو بگیر از میدون ساعت که هتلمون بود تا آتلانتیس 200 درهم رفت و برگشت میگرفتن ملیکا هم تور شهر داشت و نمی تونست ویزارو بیاره هتل باید میرفتم اونجا نصف راه رو با مترو رفتم نصف دیگش رو با تاکسی که رفتو برگشتم شد 70 درهم خلاصه ویزا و پاکت گوشه ندار رو از ملیکا گرفتم و برگشتم و راس 6 هتل بودم و به ترنسفر فرودگاه هم رسیدم که اگه هم نمی رسیدم دیگه آب از سرم گذشته بود و یه 30 درهمم اونجا باید تقدیم میکردم...
اینم از سفرنامه تاریخی من...
و اما چند تا نکته خیلی مهم و در واقع اشتباهاتی که اگه میدونستم و انجامشون نمیدادم حدود 1 میلیون از هزینه سفرم کم میشد....
1.حتما سیم کارت دبی بخرید من این کارو نکردم برای چند دقیقه صحبت با تلفن هتل به ایران 330 درهم پیاده شدم...(فکر می کردم چند دقیقه حرف زدن با ایران کمتر از 50 درهم پول سیمکارت میشه نمی دونستم هتل 1 درهم رو 100 درهم حساب میکنه) توی هتل حتما همسفر و دوست پیدا میکنید که میتونید شریکی سیمکارت بخرید
2. کارت نقره ای مترو بخرید من کارت قرمز خریدم و چون تصمیم نداشتم با مترو جایی برم 2 بار که کار یه دفه ای و بدون برنامه ریزی برام پیش اومد کارت قرمز خریدم.
3.حتما حتما بعد از مصاحبه بگید ملیکا ویزاتونو سریع براتون بگیره از اون طرف تعداد روزای تورتون رو کم کنید خیلی به صرفه تره....
4.به مینی بار هتل دست نزنید
5.لازم نیست از ایران با خودتون آب معدنی ببرید اونجا آب معدنی 4 لیتری 5 درهمه
6.ان ام سی رو اگه بعد از ظهر می خواید برید ساعت 4 زودتر نرید چون شما چه 1 برید چه 4 دکتر ساعت 5 میاد و تا 6 و 7 معطلی داره
7.به هیچ کس به جز افراد شناخته شده (مثل ملیکا )برای گرفتن جواب مدیکال و ویزا اعتماد نکنید...
امیدوارم همه دوستان ویزای یک ضرب بگیرن و تونسته باشم با نوشتن سفرنامم کمکتون کرده باشم هر سوالی داشتید پیغام خصوصی بدید...