کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
یادداشتهای شبانه
(2010-03-12 ساعت 16:36)ashkan58 نوشته:  سلام

دوست عزیز انتقاد کردن به معنی نقد کردن با نق زدن فرق می کند متاسفانه در جامعه ما باب شده همه نق می زنند و فکر می کنند اینطوری مسایل حل می شود

در همین شرایط مملکت ما وقتی می گوییم بحث سیاسی خیلی ها که خود را روشنفکر می دانستند به یک ادم احمق مانند ا .ه.و.ر.ا. دلخوش کرده بودند اما زمانی

که ما می گفتیم هیچ کس نمی تواند یک شبه مملکت درست کند و فلانی کاندیدای
ایده ال نیست اما با توجه به شرایط مطلوب است ما را متهم به متحجر بودن می کردند

به هر حال اگر قصد امریکا رفتن دارید بدانید همه چیز را زیر سوال بردن بهانه خوبی برای رفتن نیست واینجا هم نکات مثبتی دارد وانجا هم نکات منفی فراوان دارد

من هم قصد رفتن به انجا را دارم و ....

بد نیست بدانید که مهریه ( نه محریه ) عندالمطالبه است ونیازی نیست که زن حتما طلاق بگیرد تا بتواند به مهریه خود برسد اگر یک بار دیگر پست اول خودتان را بخوانید متوجه می شوید که شما فکر می کنید مرد با طلاق ندادن می تواند از زیر این مساله شانه خالی کند در حال که اینگونه نیست

والبته شما هم این را در نظر بگیرید که بعضی خانم ها هم با رقم های بالای مهریه به جای ازدواج داد وستد می کنند وهمه چیز را نمی توان یک طرفه قضاوت کرد

با تشکر


دوست عزیز تشکر میکنم از شما به خاطر تذکر املائیتون و به خاطر لطفتون که مطالبم رو خوندید و به خاطر انتقادتون

همون طور که از اسم تاپیک پیداست اینها فقط تفکرات شخصی بنده هست که به اشتراک گذاشتم برای نقد و نظر دوستان عزیزی همچون شما و قطعا نه حجت است و نه وحی منزل و هیچ تعصبی هم نسبت بهشون ندارم

و در مورد این صحبتتون ( نیازی نیست که زن حتما طلاق بگیرد تا بتواند به مهریه خود برسد اگر یک بار دیگر پست اول خودتان را بخوانید متوجه می شوید که شما فکر می کنید مرد با طلاق ندادن می تواند از زیر این مساله شانه خالی کند در حال که اینگونه نیست ) باید بگم که از اونجا که من توی یه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم و همچنین یه مدت هم حقوق خوندم میتونم بگم تا حدود زیادی با احکام شرعی و قانونی آشنا هستم ( اگه دوستان مشاوره خواستن میشه ساعتی بیست هزار تومن شماره حساب بدم ؟Smile پوله پوستشه ها Wink)

درسته که مهریه عندالمطالبه هست ( البته به شرطی که در شروط ضمن عقد عند الاستطاعه درج نشده باشه ) ولی طبق عرف و معمولا تا زمانی که استکاکی بین زوجین پیش نیامده این مطلب ( مهریه ) طلب نمیشه و همین طور استفاده از اهرم حق طلاق برای آقایون

ضمنا با اون صحبت آخرتون مبنی بر سوء استفاده بعضی از خانم ها از مهریه موافقم ولی من سعی کردم مطلبم رو بیطرفانه بنویسم ضمن اینکه اگر توجه بفرمایید منظور من به چالش کشوندن کل این سیستم بود چه مهریه چه حق طلاق

با تشکر ارادتمند لولو
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، rasarasa ، farhang ، Iman-gta
looloo ممنون .واقعا لذت می برم از نوشته هات، اما ایکاش اینها رو توی وبلاگت مینوشتی و لینکشو بهمون معرفی میکردی




پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، kavoshgarnet ، hvm ، shahram1347 ، looloo ، farhang ، Iman-gta
در مورد آرم کوکا میخواستم بگم که اگه نتیجه میگرفتی که به خاطر شستشوی مغزی ما و گسترش توهم دشمن کسانی این ایده رو پروراندند خیلی منطقی تر بود. منظوزم اینه که اگه نگاه کنی اونا ساده ترین شکل فونت انگلیش هستند مگر اینکه بخوای بگی طراحی فونتها در n سال پیش با چنین هدفی بوده... در ضمن "سی" اول رو اصلا نمیشه "لا" خوند مگر اینکه با یه توجیهی ایگنورش کنیم


ولی در کل مطلب خوبی بود و تناقض موجود هم از بنظرم خیلی جالب بود.Wink
زندگی همش همینه!
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، hvm ، looloo
دوست گراميم looloo
با توجه به احترام زيادي كه براي شما قائلم پيشنهاد ميكنم اينگونه مطالب در يك وبلاگ بگذاريد و لينك بدهيد تا مجبور به ويرايش آنها نشويم
در مجموع مهاجرسرا يك سايت تخصصي مهاجرتي است و امكان دارد چنين بحثهايي براي تداوم فعاليت آن ايجاد مشكل نمايد
قبلا از توجه شما سپاسگذارم

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
تشکر کنندگان: kianoush ، looloo
ارسال « تاثیر پذیری» توسط خودم حذف شد

خدا همین روز جمعه رو هم از ما بگیره تا شما هم از دست چرندیات من راحت بشین Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: R.F ، seravin ، Monica ، Iman-gta
تمرین نگاه متفاوت

در واقع منظورم تمرین دموکراسی و آزاد اندیشیه !
چجوری؟
اینجوری ( این تیکه رو با ریتم بخونید )

جمعی که در حال حاضر تشکیل شده اعضایی داره با تفکرات نسبتا مشابه و درست به همین دلیله که از مصاحبت هم لذت میبریم و نوشته های همدیگر را میخوانیم و در مباحثات شرکت میکنیم

حالا میخواهم دید شما را به زاویه ای دیگه ببرم

حتما شما هم در اطرافتان آدمهایی را دیده اید که وقت و هزینه خود را برای چیزهای پوچ و بی معنا حدر میدهند

چی گفتم ، پوچ و بی معنا؟؟!!
خوب شاید اون کارها از دید شما و من پوچ و بی معنا باشد

آیا تا به حال دوست کبوتر باز و یا ماشین باز و یا پرنده باز داشته اید ؟

کسی که عاشق بدنسازی و زیبایی اندامه ؟ و یا کسی که عشق خالکوبیه ؟ و یا یک هنرمند و خواننده و یا یک رقاص؟
در جمع اونا وارد شده اید تا ببینید با چه اشتیاقی در مورد کبوتر های و ماشینها و قناری ها و اندام و خالکوبیی خود صحبت میکنند ؟

آن هنرمند و خواننده و رقاص با چه دقتی به کار هنری هم نگاه میکنند و در مورد آن بحث میکنند ؟!

بعد نظرشون رو در مورد چیزهایی که علاقه شماست مثل کتاب و مثلا اینترنت پرسیده اید ؟

براشون از لذت مطالعه کتاب و یا وبلاگ نویسی گفته اید ؟

احتمالا اگر خیلی با کلاس و فهمیده باشند یکی دو جمله با شما در مورد بحثی که باز کرده اید صحبت میکنند و بعد دوباره به بحثهای خودشان برمیگردند و یا یک لبخند عاقل اندر صفی تحویل شما میدهند و بی توجه به حرف شما به موضوع خودشون بر میگردن و اگر گرفتار چند تا از اون بیکلاساش ( از دید من و شما ) بشید که چند دقیقه ای میشید مضحکه جمعشون و بعد که خوب خنده هاشون رو کردن باز برمیگردن سر حرفهای خودشون

خوب به نظرتون خیلی بده مگه نه ؟

اگه همین حالا یه کبوتر باز و یا رقاص وارد جمع ما بشه و در مورد صلیقه های خودش با ما صحبت کنه برخورد ما چیه ؟

شاید ما هم به نسبت ظرفیتمون یکی از همون عکس العملای بالا رو در قبالش نشون بدیم

اگر همه ما به این باور برسیم که چیزی که الآن هستیم حاصل ژنتیک ، شرایط و محیطی هست که در اون پرورش یافتیم ، شاید بتونیم بیشتر همدیگه رو درک کنیم

شاید اگه من هم توی همون خانواده و محله و شرایط دوست کبوتر بازم میبودم ، حالا مثل اون بودم و برعکس اگه اون هم جای من بود حالا مثل من فکر میکرد

و اگه هر دو طرف ، این روبفهمیم شاید دیگه بیشتر همدیگه رو درک کنیم و بهتر بتونیم در کنار هم زندگی کنیم

اگر به این نتیجه برسیم ، که هیچ تضمینی نیست که کار ما درست باشه و ماله اونهای دیگه اشتباه و یا برعکس ، زندگی لذت بخش تر نمیشه ؟
به نظر من کاری که من میکنم فقط به این دلیل که ازش لذت میبرم و فکر میکنم درسته ، پس درسته و کاری هم که اون دوستای کبوتر باز و ماشین باز و رقاص و خواننده و ... میکنن باز به این دلیل که ازش لذت میبرن و فکر میکنن درسته ، پس درسته و این نباید هیچ ربطی به دوستیمون و عشقمون به همدیگه داشته باشه
پاسخ
تشکر کنندگان: kianoush ، R.F ، farhang ، Iman-gta
تعصب ، غیرت ، عدالت

امروز جمعه است ، صبح خیلی زود ( شاید حدود پنج و نیم تا شش صبح ) یه مهمان ناخوانده داشتم
یه گنجشک جوان و کم تجربه [عکس: d97deb3b83b412f852147d989cb56638.jpg]
درب اتاق من به شکلیه که وقتی از اون بیای بیرون و نود درجه به سمت راست بچرخی ، پنجره ای رو میبینی که از طبقه چهارم رو به بیرونه .

گنجشک بیچاره از راه پنجره بیرونی و درب اتاق من وارد شده ، وراه برگشت رو گم کرده بود و چون پنجره اتاق من توری داره گیر افتاده بود و هی خودش رو به در و دیوار میزد
من وقتی میخواستم بهش نزدیک شم ، دیدم خیلی میترسه و ممکنه به خودش صدمه ای بزنه و فقط یه مقدار از نون خورده هایی که شب قبل روی بالکن پنجره بیرونی ریخته بودم ، براش آوردم و رفتم تو تخت خوابم و بی حرکت موندم تا ببینم چیکار میکنه ؟!!

بعد که دیگه احساس خطر نمیکرد یه مقدار آروم تر شد و مدام اطراف رو نگاه میکرد

برای من خیلی جالب بود که چرا به سمت درب کاملا باز نمیره تا از همون راهی که اومده برگرده ؟!!

فکر میکنم اگر درب اتاقم مستقیم به بیرون راه داشت ، یعنی نیازی به یک چرخش نود درجه ای نبود و از داخل آسمون و محیط باز دیده میشد اون پرنده هم خیلی سریع میتونست راهش رو پیدا کنه
درست مثل اغلب ماهی ها ( نمیدونم قفس های گرد و کروی شکلی که من در جنوب دیدم و ماهیگیرا باهاش ماهی صید میکنن دیدید یا نه ، فکر میکنم سیستم اون هم ، همین جوریه یعنی ماهی راحت وارد میشه ولی راه برگشت رو دیگه پیدا نمیکنه )

به هر حال پرنده اینقدر این چشم اون چشم کرد تا بالاخره یه گنجشک دیگه از جلو اتاق من به سمت پنجره رفت و اون کوچولو هم تازه فهمید چه خبره و پر کشید و رفت

این بود که این وروجک فسقلی بعد از مدتها من رو سحر خیز کرد و وقتی دیدم دیگه خوابم نمیبره گفتم یه مقدار وراجی کنم

میخواستم یه مقدار در مورد تعصب و غیرت و ارتباطشون با عدالت در مملکتم براتون بنویسم

چند سال پیش که رفته بودم جاسک ( یه بندر زیبا که قسمتی از ساحل دریای عمان هست ) با چند تا دوست آشنا شدم که یکیشون بچه قوچان بود (حمید) و یکی دیگه هم بچه تهران (امیر) که استاد گیتار هم بود و البته آدمهای روشن فکری بودن

واقعا روزهای خوبی بود ، ساحل جاسک به نظر من زیباترین ساحل در جنوب کشوره

اون زمان وقتی بود که بحث خانه عفاف از طرف برخی مسئولین روی زبونها افتاده بود و مخالفین و موافقینی هم داشت

یه روز وقتی وارد شدم و دیدم بحث در همین مورده خودم رو مثل نخود تو آش قاطی کردم

بحث به اینجا رسیده بود که امیر به شدت موافق طرح بود و دلایل منطقی خودش رو میگفت و حمید هم گوش میداد بعد از چند دقیقه حمید گفت : خوب تمام اینها که گفتی درست
حالا فرض کنیم این خانه های عفاف راه افتاد و من میخوام برم اونجا و خودم رو خالی کنم ، اوکی ؟
به احتمال قریب به یقین اون کسی که قرار اونجا من رو ا/ر/ز/ا/ء کنه خواهر و مادر و خاله و عمه و کس و کار تو که نیست ؟
امیر با کمی تعجب گفت معلومه که نه
بعد ادامه داد خوب خواهر و مادر و عمه و خاله و کس و کار ایشون ( من رو میگفت ) هم که نیستند
و حتما خواهر و مادر و عمه و خاله و کس و کار خودم هم که نیستند
و صد البته خواهر و مادر و عمه و خاله و کس و کار دوستها و آشنا هامون هم که نیستند درسته ؟
خوب پس حتما اون خانومهای محترمه رو از کره ماه آوردن دیگه ؟

مسئله خیلی واضح هست ، ما مردای ایرانی فکر میکنیم فقط خودمون ش/ه/و/ت داریم
اگر یه پسر تو این جامعه 100 تا دوست/// دختر داشته باشه ، هیچ عیبی نیست ولی اگر همون پسر یه روز خواهرش رو تو خیابون با یه پسر دیگه ببینه میزاره سر خواهره رو گوش تا گوش میبره

اون کسی که با اون شدت از خانه های عفاف دفاع میکرد وقتی ازش پرسیدم خوب تو برای چی میخوای به این جور جایی بری ؟ برای خالی کردن خودت دیگه درسته ؟ چون ش/ه/و//ت داری دیگه درسته ؟ خوب خواهرت چی اون انسان نیست ؟ او ش/ه//و/ت نداره ؟
تو راضی هستی اون هم مثل تو و به قول خودت شرعی و قانونی خودش رو تخلیه کنه ؟
فکر میکنید جوابش چی بود ؟ بله اینجا تعصب و غیرت هست که میاد و آخرین جواب رو میده نه عدالت و منطق

من اون زمان که هنوز ل/ا/م/ذه//ب هم نشده بودم به دوستم گفتم :اگر شما در زندگیت قبل از ازدواج ده رابطه نامشروع ج/ن/س/ی داشتی و فهمیدی نامزدت یا خواهر مجردت هم همین تعداد رابطه داشته ، نباید خونت جوش بیاد و رگ گردنت باد کنه ، چون تازه مساوی شدین .

دوست/// دختر یکی از دوستام به دوستم گفته بود: (من پنج تا داداش دارم که اونی که 5 سال هم از من کوچیکتره ازدواج کرده و با این وجود من و اطرافیانش هنوز میبینیم که با دخترای زیادی رابطه داره و هیچ کس حرفی نمیزنه ولی اگر منی که مجردم رو با کسی تو خیابون ببینه سرم رو گوش تا گوش میبره )

آیا نظام خانوادگی و اجتماعی از این متعفن تر دیده اید ؟

اگر بعد از ازدواج ، تو ، به همسرت خیانت کردی و خیانت او رو هم دیدی نباید افروخته شی

و اگر تونستی به این دیدگاه برسی خوب حق با تو هست و هرچی میگی درست و اگر نمیتونی ، نباید با سفسته های رایج که مثلا زن عفتش خیلی بیشتر از مرد هست و یا زن کنترل بیشتری بر ش/ه/و/ت خودش داره وغیره و غیره ، خودت رو از این محکمه تبرعه کنی.

البته همون طور که گفتم این دیدگاه من در آن زمان بود ولی حالا فکر میکنم این اصلا یه مسئله شخصیه
یعنی ممکنه ، من نوعی ، نخواستم و یا نتونستم هرگز با جنس مخالفم رابطه ای داشته باشم و این باعث توقع من از خواهرم و یا همسر آینده ام نمیشه
حال اگر قرارباشه به خاطر این ایده و عقیده من رو با القاب بی //غیرت ، غ//ر/ب/ زده ، ب/ی ش/رف ، بی/ نا/م/و/س و یا هر صفت دیگه ای خطاب کنند ، با افتخار وآغوش باز پذیرای آن هستم
تا درودی دیگر بدرود
ارادتمند لولو
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، Hossein81 ، RosyluvsUSA ، honareirani ، hoda_ch ، payam_prz ، farhang ، kianoush ، Iman-gta
درود بر لولو ی عزیز
من هم کاملا با نظر تو موافقم.
در ادامه صحبت هات یه چیزی بگم.

در روزگاران قدیم و چند سال پیش من کمی د.ی.ن دار بودم و هنوز بی.مذ.هب نبودم. و الان تفکراتم خیلی شبیه شماست.
یادمه چند ماه پیش بحث بیهوده ای به شوخی در خونه ما راه افتاد که داستان از این قرار بود.
مادر و پدرم و برادر کوچک تر از من درباره ازدواج مجدد صحبت میکردن و به شوخی بحث این شده بود که اگر یکی از دنیا رفت دیگری ازدواج میکنه یا نه!
بگذریم از صحبت ها و جواب ها. برادر من که کلا مخالف بود و میگفت که یعنی چی؟! یعنی تو (مادر) دوباره شوهر کنی؟!؟؟! عمرا"!!!!
در انتهای بحث بود و در اتاقم من هم باز بود و مشغول طراحی بودم و داشتم صحبت هاشون رو میشنیدم که اسمم رو شنیدم که گفت نظرت درباره این موصوع چیه؟
من هم گفتم این یه کار شخصیه و هیچ ربطی به من نداره.
بعد بابام گفت یعنی اگه من نباشم تو حاضری مامانت با یک مرد دیگه ای ازدواج کنه؟! که من گفتم به من مربوط نیست و گفت اگه اون بخواد این کار رو بکنه تو چی میگی؟ من قاطعانه گفتم موافقم و هر کاری که خودش دوست داشته باشه میتونه انجام بده! بابام بعد از این جواب حسابی ناراحت شد و ...
از اون رو به بعد من شدم سمبل بی غیرتی و غرب زدگی در خونه!
هر اتفاقی میافته میگن این اینجوریه و اونجوریه و عشق امریکاست و بی غیرته و ... Big Grin
این هم داستان کوتاهی از اجتماع کوچک خانواده و فرهنگ بیمار ما ایرانیهاست!
با سپاس از شما خوانندگان
پاسخ
تشکر کنندگان: looloo ، ADONIS ، hoda_ch ، laili ، ParsTrader ، RosyluvsUSA ، farhang ، kianoush ، Iman-gta
نه : NO

حتما تا حالا خیلی جاها خوانده اید و یا شنیدین درباره : نه گفتن ؛ قدرت نه گفتن ؛ مهارت نه گفتن ؛ نحوه و چگونگی نه گفتن ؛ مکان و زمان نه گفت ، به چه چیزی یا کسی باید نه گفت و خلاصه در مورد این واژه اطلاعاتی دارید.

امروز میخوام با هم ، یه مقدار در مورد این لغت و کاربرد اون در زندگی روزمره و تاثیر اون در برقراری ارتباطات بین افراد صحبت کنیم

شاید شما هم بتوانید شهادت هد ، که استفاده و یا عدم استفاده از این لغت در برهه ای از زمان باعث تغییر مسیر کلی ی زندگیتان شده

من نمیخواهم بگویم چه زمان باید از این لغت استفاده کرد و چه وقت نباید استفاده کرد که البته این بسته به شرایط موجود ، در زمان و مکانهای مختلف ، متفاوت است

چیزی که مد نظر من هست این است که زمانی که فکر کردیم باید از این لغت استفاده کنیم چطور و به چه شکل این لغت رو به کار ببریم

البته نحوه نه گفتن هم باز نسبت به شرایط زمانی و مکانی و همچنین بسته به تفکر افراد متفاوت است
مثلا جایی نیاز است که از این لغت به صورت قاطعانه استفاده شود بدون رعایت هیچ ملاحظه ای و در شرایط دیگر یک مقدار ملایمتر و با مقدمه چینی این لغت را به کار گیریم

استفاده از ضرب المثل ها و اشعار گاهی کارمان را در نه گفتن آسان میکند

برای نه گفتن یک روشی که من خیلی به کار میبرم در جایی که نمیخوام طرف مقابلم ناراحت شود استفاده از جملاتی همراه با شوخی و خنده هست

چند وقت پیش یکی از دوستانم که از نظر عقیدتی تا حدودی با من هم فکر هست از من پرسیده بود : که چطور با خانواده ام کنار میام و اونها کاری به کارت ندارن و میگفت که یه مقدار به خاطر عقیده اش توی خانواده اذیت میشه به خاطر این که اطرافیانش ناراحت هستند

وقتی خودم خوب بهش فکر کردم دیدم این روش "نه" گفتن همراه با جک و خنده و شوخی ، چندان هم بد نیست و خیلی جاها کمکم کرده تا بتونم " نه " رو راحتتر بگم
وقتی والدینم و یا یک دوست و کلا کسانی که برای من ارزشمند هستند ، چیزی یا کاری رو از من بخواهند که من به هر دلیل نخواهم آن کار را انجام دهم ، ضمن اینکه راضی به ناراحت شدن طرف مقابلم هم نیستم ، بهترین روشی که من یاد گرفتم و تا حالا به کار بستم ، استفاده از جملات طنز و خنده آور است

روش شما چیه ؟
پاسخ
تشکر کنندگان: kianoush ، honareirani ، Iman-gta ، Hossein81
نه! تمرین کنید بیا نه نه نه نه روزی سه بار اینو به هرکسی که بگین قشنگ یاد میگیرین!
I have a dream
حالا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: looloo




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان