کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
با توجه به بودجه خود کدام کشور را برای درس خواندن برگزینیم؟
(2010-02-10 ساعت 17:56)sohreyezard نوشته:  
(2010-02-09 ساعت 18:59)usa.lover نوشته:  شهره جان اولا اینکه خود Native های آمریکا یا انگلیس هم در سطح 70 درصد زبانشون رو بلد هستند! این رو میتونید از چند پروفسور زبان بپرسید، مثل پروفسور Richards . البته اینطوریکه شما و اون دوست عزیز JAM سخنوری میکنید و رفتید بالای منبر، پروفسورهای آمریکایی نه نتها از شما بیشتر نمیدونند، بلکه سواد هم ندارند. یعنی شما که الان دو سال در یک دانشگاه انگلیسی درس میخونید، از خود انگلیسی زبان ها بیشتر بلدید! متوجه شدم!!!!
دوماً کی گفته هزینه تحصیل در استرالیا از کانادا کمتره؟ عشقی گفتید؟
سوماً با توجه به اینکه در چند کشور اروپایی، دانشگاهها رایگان هستند، هزینه تحصیل و زندگی در این کشورها با مالزی یکی در میاد، و بعضا کمتر!!!

من تا جایی که میدونم بیشتر در شرق آلمان دانشگاههاشون رایگان هستند؟ درسته @Š!M ؟
سلام اول از همه من سهره زرد هستم نه شهره.این حرفی که شما زدید باورش برام خیلی سخته چون هر کسی به خصوص اگر native باشه باید بیشتر از 70 درصد از زبانش رو بلد باشه.این پروفسوری رو هم که گفتین نمی شناسم.مدرک معتبرتری نشون بدید بهتره.
درباره هزینه تحصیل در استرالیا در مقایسه با آمریکا هم از دوستان دارای تجربه تحصیل در هر دو کشور شنیدم که استرالیا به مراتبی از کاناداارزانتر است.اگر نظر شما غیر از اینه یک چیزی ارائه بدین که ما هم استفاده کنیم.
همین طوری که در بالا گفتم "این کشورها از این لحاظ که زبان تدریس در آنها انگلیسی است برای دانشجوهای ایرانی بهترین گزینه هستند." وخوب در مورد کشور های اروپایی که می فرمایید با توجه به رایگان بودن تحصیل هزینه زندگی با مالزی یکی در می آید در اشتباهید.شما برای داشتن یک سطح زندگی معمولی در مالزی با بودجه متوسط حتی به کار کردن هم احتیاج پیدا نمی کنید.اما در اروپا با توجه به بالا بودن هزینه زندگی با همین بودجه مجبور می شوید یک زندگی پایین تر از سطح متوسط به قول دوستان فرنگی below your means را پیش بگیرید چه بسا کم بیاورید و مجبور شوید که کار کنید.به گفته یکی از دوستان زندگی در اروپا مدیریت مالی می خواهد اما در مالزی بدون مدیریت مالی با بودجه متوسط دوام خواهی آورد ولازم نیس که برای هرخرجی دودوتا چارتا کنی.

حقیقتش من نه وقت پاسخگویی به شما را دارم نه علاقه، اما گفتم شمایی که در یک کشور دیگه زندگی میکنید، بهتره یکسری چیزها رو بدونید که خدایی نکرده کسی مسخره تون نکنه!
ببنین شما یا من یا هر کس دیگه بیشتر از 70% زبان فارسی را بلد نیستیم! این را از زبانشناسان بپرسید بهتره تا من بیسواد!
اینم مدرک معتبری نشون بدید بهتره:
http://www.professorjackrichards.com
در ضمن معذرت میخواهم که شهره نوشتم!
در رابطه با هزینه ها، دوست صمیمی من در serdang زندگی میکنه و در دانشگاه لیم کوکوینگ درس میخونه. میگه اگه بخوای یه زندگی نسبتا راحت داشته باشی باید 8 میلیون در سال خرج کنی! همه چیز ها نه فقط خورد و خوراک! تازه با share کردن خونه! حال عموی همین دوستم یا دختر خاله یک دیگه از دوستانم که در سوئد زندگی میکنند میگه اگر اینجا بخوای خونه share کنی و با کیفیت مالزی زندگی کنی که میتونی، باید سالیانه 7 8 میلیون بری تو کارش Big Grin . ولی یک زندگی خوب و شرافتمندانه همراه با تفریحات سالی 10 12 تا در میاد! که اونم کسی که از ایران میره برای تحصیل اوایل به فکر این چیزها نیست تا درسی تموم بشه! اگر هم احساس میکنید دروغ میگم، این لینک را ببینید که سایت بسیار معتبری هست و موسسه ای نیست که دروغ بگه و برای 500 تومان کار کنه:
http://www.studyinsweden.se/Living-in-Sw...-of-living
تازه اونجا کار هم هست و میتونید 30% تا 50% هزینه تون رو ودتون در بیارید و در تعطیلات هم که 24 ساعته آزادید برای کار!
ولی مالزی نه تنها اجازه کار وجود نداره، تازه حقوقش خیلی پایین هست!
و نکته آخر اینکه یکی از دوستان خودم برای دانشگاه سیدنی پذیرش گرفت برای رشته IT . میدونید شهریه اش چقدر هست؟؟؟؟ سالی 28 میلیون!!! حالا میگید این دانشگاه خیلی خوبیه! دانشگاه کرتین به همین ترتیب، سالیانه 25 میلیون برای همین رشته! و ....
هزینه زندگی هم اندازه کانادا هست تقریبا!
در مقایسه با آمریکا بله ولی کانادا نه! کانادا سالیانه بین 5 تا 10 میلیون ارزونتر هست!
اگر شما از یک دانشجوی تازه وارد پرسیدید، یکی از اقوام ما 40 سال استرالیا و انگلیس و کانادا بوده و من از اونها پرسیدم!
به امید موفقیت همه!
پاسخ
تشکر کنندگان: یه مهاجر
Re Š!M:
در مورد این که چرا ایرانی ها روحیه شون بعد از مهاجرت لطیف می شه.این یک فرایند طبیعی است.وقتی مهاجرت می کنی وتمام نقطه های اتکا و وطنت رو پشت سر می گذاری شکننده می شوی وچه بدتر به محیطی بروی که آماده پذیرش تو نباشد و تو با آن روحیه تازه بخواهی روی آنها کار کنی تا بفهمند که آنی نیستی که تصور می کرده اند.می شود حکایت خر بیار وباقالی بار کن.چرا به محیطی نروی که عاری از این تفکرات است وهمه را به یک چشم می بیند.در کل می خوام بگم کشورهایی که مردمش با مهاجرین دوستانه تر برخورد می کنند چرا به این کشورها نرویم؟

البته الان هم در مالزی نگاه مردم نسبت به ایرانی یکمی در حال تزلزل هست آن هم دسته گل قاچاق چیان مواد مخدر ایرانی در مالزی است که واقعا ایرانی ها را بدنام کرده.
http://iranmalaysia.com/123NewsDetail.aspx?NewsId=19775
http://www.sarkhat.com/fa/group/YPufBIHT...GBSqgIdRh/

در رابطه با کار هم این خیلی طبیعی هست که اگر fresh graduate باشی پستهای ابتدایی بهت بدن حالا فرقی نمی کنه فارغ التحصیل استفورد باشی یا یک دانشگاه آسیایی.داشتن مدرک معتبر یا غیر معتبر فقط به درد وزارت علوم ایران می خورد. برای کار کردن فقط مهارت های کاری و کوشش خود طرف مهم هست مدرک فقط یک بلیت است که به شخص صلاحیت بودن در محیط کاری رو می بخشد.اگر شما بامدرک معتبر استفورد وfresh باشید دلیل نمی شود از همان اول پست های Manager به شما بدهند.باید از صفر شروع کنید و این هیچ دخلی به اعتبار مدرک ندارد.دررابطه با آسیایی های شرکتتون هم که گفتید پست های در حد دیپلم دارند
احتمالا حد توانایی شون در همون حد بوده که این پست ها بهشون واگذار شده .
مشکل ما اینه که همه چی رو در مدرک و درس های دانشگاه می بینیم ودر آخر که فارغ التحصیل می شویم دستمان فقط یک مدرک است وهیچ مهارتی خارج از مهارت های آکادمیک نداریم.در صورتی که مهارت های کاری از زمین تا آسمان با مهارت های آکادمیک فرق دارند مگر اینکه بخواهید lecturer شوید که اون بحثش جداست.

در مورد مدیریت مالی هم حرف شما درسته اما من منظورم این بود که در مالزی این مدیریت مالی زیاد سخت نیست وآدم رو زیاد نگران نمی کند.در مورد ارزش یک کشور هیچ کس نمی تونه معین کنه که چه کشوری برای زندگی با ارزش تره چون همه افراد معیار های متفاوتی برای زندگی دارند و با توجه به این مثال "من زندگی متوسط (حتی متوسط پائین)در اروپا رو به زندگی لوکس در هند ترجیح میدم." می توان گفت شما اروپا رو بیشتر ترجیح می دهید.
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2010-02-11 ساعت 17:26)sohreyezard نوشته:  در مورد این که چرا ایرانی ها روحیه شون بعد از مهاجرت لطیف می شه.این یک فرایند طبیعی است.وقتی مهاجرت می کنی وتمام نقطه های اتکا و وطنت رو پشت سر می گذاری شکننده می شوی وچه بدتر به محیطی بروی که آماده پذیرش تو نباشد و تو با آن روحیه تازه بخواهی روی آنها کار کنی تا بفهمند که آنی نیستی که تصور می کرده اند.
در رابطه با کار هم این خیلی طبیعی هست که اگر fresh graduate باشی پستهای ابتدایی بهت بدن حالا فرقی نمی کنه فارغ التحصیل استفورد باشی یا یک دانشگاه آسیایی.داشتن مدرک معتبر یا غیر معتبر فقط به درد وزارت علوم ایران می خورد. برای کار کردن فقط مهارت های کاری و کوشش خود طرف مهم هست مدرک فقط یک بلیت است که به شخص صلاحیت بودن در محیط کاری رو می بخشد.اگر شما بامدرک معتبر استفورد وfresh باشید دلیل نمی شود از همان اول پست های Manager به شما بدهند.باید از صفر شروع کنید و این هیچ دخلی به اعتبار مدرک ندارد.دررابطه با آسیایی های شرکتتون هم که گفتید پست های در حد دیپلم دارند
احتمالا حد توانایی شون در همون حد بوده که این پست ها بهشون واگذار شده .
مشکل ما اینه که همه چی رو در مدرک و درس های دانشگاه می بینیم ودر آخر که فارغ التحصیل می شویم دستمان فقط یک مدرک است وهیچ مهارتی خارج از مهارت های آکادمیک نداریم.در صورتی که مهارت های کاری از زمین تا آسمان با مهارت های آکادمیک فرق دارند مگر اینکه بخواهید lecturer شوید که اون بحثش جداست.

در مورد مدیریت مالی هم حرف شما درسته اما من منظورم این بود که در مالزی این مدیریت مالی زیاد سخت نیست وآدم رو زیاد نگران نمی کند.در مورد ارزش یک کشور هیچ کس نمی تونه معین کنه که چه کشوری برای زندگی با ارزش تره چون همه افراد معیار های متفاوتی برای زندگی دارند و با توجه به این مثال "من زندگی متوسط (حتی متوسط پائین)در اروپا رو به زندگی لوکس در هند ترجیح میدم." می توان گفت شما اروپا رو بیشتر ترجیح می دهید.

خب در مورد بخش اول صحبتهای من متوجه عرایض من نشدین.من منظورم اینه برای کسی که توی کشور خودش در بدترین شرایط بوده( در حالیکه مسلما هر کس توی مطن خودش انتظار داره انسانی تر باهاش رفتار شه )نباید بعضی از برخوردها خیلی تو ذوقش بزنه تو وقتی از هم وطن خودت بد می بینی از یه غریبه که هیچ شناختی ازت نداره نباید توقعی داشته باشی.مشکل اینجاست بیشتر ایرانیا بعد از مهاجرت خیلی پرتوقع میشن و همه چی رو در حد عالی و بی نقص اینجا میخوان.

در مورد مدرک هم اگه تصور می کنین فقط وزارت علوم ایران مدرک گراست اشتباه می کنین .مدرک در اروپا هم بسیار اهمیت داره و کسی که از دانشگاه خوبی فارغ التحصیل شده باشه برخلاف نظر شما نیازی نداره از صفر شروع کنه.چون تفاوت دانشگاه های خوب اینجا و ایران اینه که افراد بعد از اتمام درس واقعا بطور نسبی در رشته خودشون مهارت دارن.پس همه شرکتها با علم به قدرت دانشگاه ها به مدرک دانشگاهی افراد در زمان استخدام اعتماد می کنن چون مطمئنن هر کسی براحتی فارغ التحصیل نمیشه.این از بحث بی ربط بودن اعتبار و خوشنامی دانشگاه به میزان دانش افراد فارغ التحصیل که می بینین خیی هم مرتبطه.و باز برخلاف تصور شما افرادی که من از همکارانم مثال زدم افراد بسیار کارآمدی بودن اما هیچ سابقه کاری قبلا نداشتن و بدتر از اون مدارک دانشگاهیشون خیلی باارزش نبود و این تنها دلیل از دست دادن فرصتهای شغلی بهتر براشون بوده.

به هر حال اگه بعد از اتمام تحصیلات در مالزی بدنبال مهاجرت به جای دیگه ای هستین حتما به این نکات توجه کنین .چون من این حرفا رو بر اساس دیده ها و تجربیاتم میزنم.نه شعارهائی که توی ایران شنیدیم مثل اینکه تو اروپا و امریکا کافیه کاربلد باشی مدرکت اصلا مهم نیست و.......
و باز تاکید میکنم دانشگاه شما خیلی در بدست آوردن شغل شما موثره.

در مورد ارزش یه کشور هم کاملا حق با شماست الان 6 ساله که نروژ بهترین و مرفه ترین کشور دنیا معرفی میشه اما مسلما این رتبه به این معنی نیست که این کشور مورد پسند همه برای زندگی باشه.ولی یه سری چیزا با وجود نسبی بودن در یه سری موارد هیچ ربطی به سلیقه نداره بطور مثال هیچ کس بین زندگی در پاکستان یا امریکا ،پاکستان رو ارجح نمیدونه حتی یه پاکستانی
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، سرباز هخامنشی
Re

در مورد اروپا نمی دونم اما اینجا در مالزی اگر یک fresh بخواد کار کنه باید از صفر شروع کنه وکم کم بره بالا.با خوندن فرم آمریکا احتمال می دم در آمریکا هم همین طور باشه(مطمئن نیستم).مثلا در رشته منBIT-Business IT تنها چیزی که باعث می شه بعد از فارغ التحصیلی یک کار خوب گیر بیاری داشتن یک certificate معتبر هست.مثل java یا certificate های مایکروسافت.
من بعد از اتمام تحصیل در مالزی می خواهم به سنگاپور بروم.دانشگاه NUS.این دانشگاه رنگ 30 را در جهان داراست.البته آپشن های دیگری هم هست مثل کانادا یا استرالیا.
هیچ کس بین زندگی در پاکستان یا امریکا ،پاکستان رو ارجح نمیدونه حتی یه پاکستانی-->صد درصد موافقم
Big Grin
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان:
RE
دوست عزیز
این سایت رو اینجا زدی اما home page.آدرس یک مقاله از این بابا رو بده تا ببینیم چی می گه.در مورد خودم باید بگم که من 100% به زبان مادری ام(فارسی) اشراف دارم Big Grinحالا آمریکایی ها رو نمی دونم.ولی اگر دقت کرده باشی این آمریکایی ها کلا گرامر انگلیسی رو زدن خراب کردن وانگلیسی که در آمریکا حرف زده می شه پر نواقص گرامری است فکر کنم بریتیش ها بهتر انگلیسی رو حرف بزنند.ولی خوب همین قضیه هم یاد گرفتن انگلیسی رو برای ما آسونترکرده چون آمریکایی با کنار زدن گرامر یک انگلیسی آسون رو ایجاد کردند.
بعدش هم به قول یکی از دوستان آدم یک جا که می ره همش که برای درس نیس.یک جای خوش آب وهوا بره.یک جایی که قندیل نبنده(اتفاقا من یکی از اقواممون 30 سال در سوئد زندگی می کنه وهمیشه از آب وهوای سردش شکایت داره).در عین این طور به نظر می رسه خیلی ها هم عشق سرما هستند.
این دوست شما برای فوق IT پذیرش گرفته یا کارشناسی؟
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان:
دوست عزیز من این مطالب را در کتاب خواندم! چشم بزودی برایتان میگذارم!
کارشناسی! اتفاقا قبلا تو مهاجرسرا بود! اگه اومد، میگم خودش بیاد نظر بده!
موفق و موید باشید!!!
در ضمن بد نیست یادآور بشم که Farsi 1 نگاه نکنید بابا، خیلی برای بچه ها بد آموزی داره! Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان:
من فکر میکنم منظور یو اس ای لاور اینه که ندرتا کسی میتونه صدر درصد به زبان مادری خودش مسلط باشه.حالا شما که میگی اشراف کامل داری اما برای من که خیلی پیش میاد معنی خیلی از کلمات رو نمیدونم یا دیکته اش رو بلد نیستم یا حتی درباره گرامرش هم گاهی اشتباه میکنم.Smile
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2010-02-12 ساعت 13:46)@Š!M نوشته:  من فکر میکنم منظور یو اس ای لاور اینه که ندرتا کسی میتونه صدر درصد به زبان مادری خودش مسلط باشه.حالا شما که میگی اشراف کامل داری اما برای من که خیلی پیش میاد معنی خیلی از کلمات رو نمیدونم یا دیکته اش رو بلد نیستم یا حتی درباره گرامرش هم گاهی اشتباه میکنم.Smile

مشکلی نیست عزیزم.هر مشکلی داشتی در خدمتم.Cool
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2010-02-12 ساعت 14:45)sohreyezard نوشته:  مشکلی نیست عزیزم.هر مشکلی داشتی در خدمتم.Cool

ایولWink
پاسخ
تشکر کنندگان:
من در مورد مالزی و فلیپین نمیدونم ولی زندگی کم هزینه در هند یعنی سختی، کثافت و مریضی..داشتن زندگی در سطح بهداشتی و کیفی قابل قبول ایرانی در هند خیلی هم پر هزینه است. هزینه مسکن در هند بالاست و همچنین مواد غذایی بهداشتی و با کیفیت گران هستند. بهداشت عمومی خیلی پایین است. آلودگی آب، هوا، صوت و دیداری و بویایی (وجود ۶۰۰ میلیون هندی که در فضای آزاد میرن دستشویی ) شرایط سختی برای زندگی فراهم می آورد. بوروکراسی و فساد موجود در ادارات هند غیر قبل باور است..اگر کارتون به ادارات دولتی در هند بیافتد قدر ان چیزی که در ایران هست را میدانید. برای مثال من برای گرفتن نامه عدم سو پیشینه از هند بیش از سه ماه دوندگی داشتم(از اداره پلیس گرفته تا اداره اتباع خارجه و اطلاعت هند و .....) علاوه بر هزینه ها و دعوا
....در ایران با مراجعه به پلیس +۱۰ و پر کردن فرم مربوطه بعد ازیک هفته نامه عدم سو پیشینه آمد در خانه.
اگر وقت کنم شاید چند تا عکس براتون گذاشتم.
این پست راهم ببینید.
شماره کیس: 2009AS15xxx
تاریخ نامه قبولی: May 2008
کنسولگری: Mumbai
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 15Aug 2009
تاریخ مصاحبه: May 2010
دریافت ویزا: 9June 2010
-------------------------------
پاسخ
تشکر کنندگان: admin ، usa.lover ، یه مهاجر ، shahram1347 ، sara24
خوب شد نرفتیم! Big Grin
اینقدر تو تاپیکهای هند تبلیغ شد، به قول مسلمونها داشت برامون مدینه فاضله میشد!
ولی انگار فقط بوی فاضلاب و فضله موش میاد! به جای فضیلت. Big Grin
من که میترسم توریستی برم هند...ترجیح میدم تور ویدئویی اینترنتی داشته باشم!
پاسخ
تشکر کنندگان: Hamid55 ، sara24
(2010-02-15 ساعت 11:23)Hamid55 نوشته:  من در مورد مالزی و فلیپین نمیدونم ولی زندگی کم هزینه در هند یعنی سختی، کثافت و مریضی..داشتن زندگی در سطح بهداشتی و کیفی قابل قبول ایرانی در هند خیلی هم پر هزینه است. هزینه مسکن در هند بالاست و همچنین مواد غذایی بهداشتی و با کیفیت گران هستند. بهداشت عمومی خیلی پایین است. آلودگی آب، هوا، صوت و دیداری و بویایی (وجود ۶۰۰ میلیون هندی که در فضای آزاد میرن دستشویی ) شرایط سختی برای زندگی فراهم می آورد. بوروکراسی و فساد موجود در ادارات هند غیر قبل باور است..اگر کارتون به ادارات دولتی در هند بیافتد قدر ان چیزی که در ایران هست را میدانید. برای مثال من برای گرفتن نامه عدم سو پیشینه از هند بیش از سه ماه دوندگی داشتم(از اداره پلیس گرفته تا اداره اتباع خارجه و اطلاعت هند و .....) علاوه بر هزینه ها و دعوا
....در ایران با مراجعه به پلیس +۱۰ و پر کردن فرم مربوطه بعد ازیک هفته نامه عدم سو پیشینه آمد در خانه.
اگر وقت کنم شاید چند تا عکس براتون گذاشتم.
این پست راهم ببینید.

اتفاقا یکی از استاد های ما هندی است.تعریف می کرد می گفت اگر در هند بخواهید رئیس یک اداره را ببینید باید از خود دربان تا تک تک افراد کارمند در اداره را راضی (پول) کنید.
(2010-02-15 ساعت 15:04)usa.lover نوشته:  خوب شد نرفتیم! Big Grin
اینقدر تو تاپیکهای هند تبلیغ شد، به قول مسلمونها داشت برامون مدینه فاضله میشد!
ولی انگار فقط بوی فاضلاب و فضله موش میاد! به جای فضیلت. Big Grin
من که میترسم توریستی برم هند...ترجیح میدم تور ویدئویی اینترنتی داشته باشم!

به مالزی می گن هند تمیز.
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان: Hamid55 ، usa.lover ، shahram1347 ، sara24
(2010-02-15 ساعت 15:14)sohreyezard نوشته:  به مالزی می گن هند تمیز.

ای بابا پس ما کجا بریم؟Sad
جدا حوصلم سر رفت بسکی نشستم کشور انتخاب کنم برای تحصیل!
آمریکا مامریکا که پیل میلش نیست! Big Grin
راستی ایران چطوره؟ ایران درس بخونیم؟ TongueBig Grin
آخرش هم مجبور میشم همین خراب شده درس بخونم! Sad
جداً من اگه بخوام برم آمریکا، آمریکا هم بد میشه! ما اگه شانس داشتیم که گرین کارت برنده میشدیم! Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2010-02-15 ساعت 15:04)usa.lover نوشته:  من که میترسم توریستی برم هند...ترجیح میدم تور ویدئویی اینترنتی داشته باشم!

هند برای زندگی جای وحشتناکیه اما برای سفر خیلی عالیه البته به شرطی که عاشق بناهای باستانی و همینطور طبیعت بکر باشین.سرزمین قشنگیه اما چه میشه کرد محصور شده در بین جمعیتی خیلی خیلی زیاد که متاسفانه در بسیاری از جنبه ها از فقر فرهنگی رنج میبرن
پاسخ
تشکر کنندگان: Hamid55 ، usa.lover ، sara24
(2010-02-15 ساعت 16:45)usa.lover نوشته:  
(2010-02-15 ساعت 15:14)sohreyezard نوشته:  به مالزی می گن هند تمیز.

ای بابا پس ما کجا بریم؟Sad
جدا حوصلم سر رفت بسکی نشستم کشور انتخاب کنم برای تحصیل!
آمریکا مامریکا که پیل میلش نیست! Big Grin
راستی ایران چطوره؟ ایران درس بخونیم؟ TongueBig Grin
آخرش هم مجبور میشم همین خراب شده درس بخونم! Sad
جداً من اگه بخوام برم آمریکا، آمریکا هم بد میشه! ما اگه شانس داشتیم که گرین کارت برنده میشدیم! Big Grin

کشورهای پیشنهادی:
کره,سنگاپور
حالا فرض کن گرین کارت برنده شدی.اسپانسر از کجا می آری؟
(2010-02-15 ساعت 17:21)@Š!M نوشته:  
(2010-02-15 ساعت 15:04)usa.lover نوشته:  من که میترسم توریستی برم هند...ترجیح میدم تور ویدئویی اینترنتی داشته باشم!

هند برای زندگی جای وحشتناکیه اما برای سفر خیلی عالیه البته به شرطی که عاشق بناهای باستانی و همینطور طبیعت بکر باشین.سرزمین قشنگیه اما چه میشه کرد محصور شده در بین جمعیتی خیلی خیلی زیاد که متاسفانه در بسیاری از جنبه ها از فقر فرهنگی رنج میبرن

Daniela sea که یک هنرپیشه لزبین هست.در گردش 6 ماههه اش در هند مجبور شده که همانند مردان لباس بپوشد تا در امان باشد.این هم گفته خودش در این مورد:
It evolved quickly when I realized what freedom I'd have. As a man, I could ask questions and walk around at night. I felt it would give me better access to the culture. I don't feel anyone suspected anything. I never felt threatened, like I do here. If I want to, people think I'm a boy.
شاید من هم امتحان کردم.Big Grin
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان