کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
قوانین هفتگانه ی یادگیری آسان زبان
با سلام
قبل از هرچیز احترامم را نسبت به تلاش عزیزانی که همین اخیر از خیابان برگشته اند؛ ابراز میدارم و آرزو میکنم همگی در سلامت کامل باشید. اجازه بدهید کمی از مباحث درس گونه، در باره ی تاریخ و جغرافی و فرهنگ آمریکا فاصله بگیریم و به یک مبحث عمومی و مورد علاقه ی بیشتر شما بپردازیم. چندی پیش با مشورت و سوال یکی از دوستان، در مورد تدریس زبان فارسی به همسر خارجی اش؛ کنجکاو شدم که درباره ی شیوه های مطالعه، یادگیری، به حافظه سپردن و حتی تدریس زبانی دیگر، مطالعه و تحقیق کنم.در این اثنا، با راهنمایی های آقای A.j. Hoge(ساکن سانفرانسیسکو و فوق لیسانس و مدرّس زبان) روبرو شدم که از آخرین شیوه های یادگیری آسان زبان، در غالب 7 قانون ساده، نام برده است و امیدوارم که برای شما عزیزان، مفید واقع شود.

من تا آنجاکه بتوانم؛ نکته های مهم این قوانین را به فارسی ترجمه میکنم؛ و چنانچه خودم نیز تجربه ای داشته باشم، آنرا با{ قلّاب } اضافه خواهم کرد. نکته ی قابل ذکر آن است که ارائه ی این مطلب به معنی جوابگو بودن به خواست همه ی افراد نیست و شاید روشهای سنتی یادگیری زبان، برای بسیاری هنوز بهترین باشد. دیگه اینکه این راهکارها، شاید فقط برای یادگیری عمومی و اولّیه ی زبان مفید واقع باشند تا موارد تخصصی تر. با اینحال از دوستان عزیز(مثل همیشه Sad ) خواهش میکنم با ذکر تجربیات خود، باعث پربارتر شدن مبحث باشند.

*** «انگلیسی آسان Effortless English »***
RULE 1: Always Study and Review Phrases, Not Individual Words

قانون نخست:{ شیوه ی سنتی مطالعه ی واژه های تنها را کنار بگذارید و} همیشه گزاره ها (عبارت،ترکیب کلمات) را بخوانید و تمرین کنید، نه فقط کلمه ها را به تنهایی. اگر کلمه ی جدیدی دیدید، حتما ً عبارتی که آن کلمه ی جدید، در آن استفاده شده را در دفترچه ی یادداشت خود بنویسید؛ نه فقط کلمه را. به این ترتیب استفاده درست هر کلمه را می آموزید.تحقیقات نشان میدهد یادگیری زبان، با شیوه ی یادگیری و استفاده از عبارات کاربردی، 4 الی 5 برابر سریعتر از استفاده از کلمات، به تنهایی است.


RULE 2: Don't Study Grammar

قانون دوم: گرامر نخوانید. همین الان کتابهای صرفا ً گرامر خود را کنار بگذارید. این کتابها باعث میشوند شما پیش از صحبت،{به زمان دستوری کلمات و تغییرات ساختاری آنها} فکر کنید. در حالی که باید به طور خودکار{ و معمولی، مثل زبان مادری خود، بدون هیچگونه حساسیتی روی زمانهای دستوری و گرامر} بتوانید صحبت کنید. { البته بعضی شیوه های تدریس برمبنای مقایسه ایی بین زمانهای انگلیسی و دیگر زبانها وجود دارد؛ که مسئله ای متفاوت است و در قانون پنجم، بیشتر در این مورد صحبت خواهم کرد. ولی راز قدرت یادگیری عمومی انگلیسی، برمبنای گرامر و دستور نیست و اگرچه بسیاری از شما، هزاران مورد نگارشی در مورد انگلیسی میداند؛ ولی به محض اراده، جهت استفاده از زبان، همه ی آموخته هایتان فراموشتان میشود؛ بخاطر آن است که گرامر و زبان عمومی شخص، نامتوازن است. معمولا ً کتابهای دستوری و گرامری؛ نوع صحیح نگارش و استفاده و تفکر درباره ی زبان را به شما میاموزد؛ درحالیکه شما در وهله ی اوّل، نیاز به راهی دارید که بتوانید بطور اتوماتیک و بدون هیچگونه تفکر و تامّلی، استفاده از زبان را بدانید}


RULE 3: Listen First, Learn With Your Ears, Not Your Eyes

قانون سوم: گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید. باید به انگلیسی روزمره گوش کنید. چشم ها، بسیار کمتر از گوشها برای یادگیری زبان به شما کمک میکنند.{ راز پیشرفت افراد مهاجر در زمینه ی زبان، فقط و فقط همین است که شرایط حضور در محیط، باعث میشود نه تنها شنوایی افراد تقویت شود؛ بلکه نوع کاربرد آن را با تمام وجود خود حس کنند و بخاطر بسپارند. اگر میخواهید در زمینه ی تقویت زبان عمومی خود اقدامی کنید، بجای روخوانی کتابهای زبان خود، بیشتر گوش کنید و حتی هنگام روخوانی متن کتابها، با صدای بلند تلفظ کنید تا نه تنها ماهیچه ی «زبان» در فضای دهان بیشتر نرمش و تمرین کرده باشد، بلکه با تلفظ خودتان، گوشتان نیز یکبار دیگر شنیده باشد و در عمق ذهن و مغزتان، ذخیره شود. بطور خلاصه این قانون را باید اینگونه معنی کرد که با گوش خود یادبگیرید تا با چشمان خود. و صد البته تکرار شنیدن هر روزه و منظم، بسیار مهم و حیاتی است؛ نه به آن شوری که یکدفعه و یک ریز فقط انگلیسی بخوانیم و بنویسیم و ... و همه را ذلّه کنیم، و نه به آن بی نمکی که....} اگر روزانه 1 تا 3 ساعت در روز را به شنیدن اختصاص دهید، پیشرفت خود را خواهی دید{متن صوتی داستان، گفتگو و .... انگلیسی را بر روی. ..دانلود کنید و هرجا که امکان دارد؛ از هنگام رانندگی گرفته تا درون مترو، و حتی دستشویی، فقط انگلیسی بشنوید، حتی اگر هیچ یا کمتر تمرکز داشته باشید. آخه یه چیز یاد بگیرید بهتره یا هی مدام این ویزویز شیطون توی گوشتون، دیش داش دیش داش کنه؟ Wink }


RULE 4: Slow, Deep Learning Is Best

قانون چهارم: آهسته و عمیق یاد بگیرید. دانستن یک کلمه و عبارت کافی نیست.{ یک قطره آب زلال، بهتر زدریایی شور و کدر، بعضی ها میخواهند یکدفعه خودشان را بکـُشند و هزاران واژه و یا حتی عبارت را حفظ کنند. معمولا ً برای توصیف اینگونه افراد میگویند: دارای دایره ی لغت بالا. ولی متاسفانه یا عمیق نیست، و یا بواسطه ی قانون های بالا، نمیتوانند از آنها در موقع لازم، استفاده کنند. واژه ها و عبارتها } باید در ذهن شما ثبت شود تا همیشه برای استفاده آن را دم دست داشته باشید. اگر به یک کتاب گویا (Audio book) گوش میکنید، یک قسمت را 30 بار و در طول ده روز، روزی سه بار بشنوید و سپس به سراغ بعدی بروید.{ وباز ضرب المثل: یک شهر آباد، بهتر از صد شهر خراب. دانستن کم ولی عمیق و صحبت کردن آسان همان مختصر، بهتر از نیمه کاره دانستن هزاران و عدم کاربرد مطمئن و آسان و همیشگی آنهاست}


RULE 5: Use Point Of View Mini-Stories

قانون پنجم:برای یادگیری اتوماتیک گرامر و دستور زبان انگلیسی؛ از شیوه ی «داستان های کوتاه در زمانهای مختلف» استفاده کنید. اگر دسترسی به کسی که انگلیسی زبان است؛ دارید داستان کوتاهی را که در زمان حال نوشته شده؛ به او بدهید و از او بخواهید که آن را در زمان های مختلف{گذشته ی ساده، کامل، آینده و ...} باز نویسی کند{ و البته چه بهتر که بازخوانی کند تا شما باز ، بشنوید} این بهترین روش برای یادگیری گرامر و زمانهای مختلف است.{ البته این روش یکی از شیوه های تدریس است که بنده استفاده میکنم . مثلا ً با آموزش بن ماضی(مثل:رفت،گفت و...) و نیز شانسه ها(م،ی و...) براحتی گذشته ی ساده(رفتم، رفتی و...) و نیز گذشته ی استمراری(می رفتم، میرفتی و...)را تدریس میکنم . دانستن اینکه چه نوع ماضی نوع مضارع و آینده ای است، برای مشتاق یادگیری زبان در وهله ی اوّل مهم نیست و مگر یادتان رفته است که بیشتر شماها، از ما معلمان ادبیات بخاطر همین دستور، بدتان می آمد ! Sad }


RULE 6: Only Use Real English Conversations & Materials

قانون ششم: حتما از انگلیسی صحیح و رایج امروزی استفاده کنید. فیلم و نوار هایی را انتخاب کنید که مطمئن هستید انگلیسی واقعی و رایج امروزی است.(یکی از بحث برانگیزترین موارد همین است؛ بیشتر متدها و کتابها، یا برمبنای نگارش اصولی زبان، آنگونه که باید باشد، است و یا بر مبنای گرامر. تصوّر کنید من بعد از کلّی به دانشجویم یک جمله یاد بدهم که«من گرسنه هستم» ولی او در اولین برخورد با یک ایرانی بشنود که« م َ گـُشنمه» البته با لهجه ی نجببادی نوشتم تا بهتر متوجه شوید. نه تنها تمام آن همه زحمت من به هدر خواهد رفت، بلکه باعث روحیه باختن طرف هم میشود. به نظر من یک مبتدی زبان، اوّل از هرچیز مشتاق است تا با یادگیری یک کلمه ی بیشتر، بتواند ارتباط برقرار کند. حال اگر مقدار بالایی انگلیسی با تلفظ اصلی انگلیسی یا با لهجه ی انگلستانی بلد باشد و نتواند از آن در آمریکا استفاده کند، چه فایده دارد؟ بماند که گاهی مواقع لهجه و گویش(تغییر و درهم شکستن کلمات مثلا ً:نجف آباد=نجبباد) بعضی ها کفر آدم را در میاورد. ولی بهرحال برای ایجاد ارتباط و در وهله ی اوّل چاره ای نیست. مثلا ً در بین جوانان جمله ای رایج است« Aite, It's my bad » به معنی: درسته(باشه قبول)، اشتباه از منه «Alright, That is my fault» همانطور که میبینید کلمه ی bad در معنی دیگر و Alright را «آیت» تلفظ میکنند. بماند که در ایران هر استادی برای خود یک لهجه و تحلیلی از تلفظ انگلیسی دارد و برای نمونه: استاد پرافاده ی ما میگفت: در آمریکا هروقت از دیدن چیزی هیجانی بشوند و بخواهند تعجب ناشی از آن چیز(مثلا ً هدیه) را بیان کنند میگویند:« اوووووه» این بود تا آمدیم و دانستیم« va'o = و َ ا ُ »= WoW صحیح است.


RULE 7: Listen and Answer, not Listen and Repeat

قانون هفتم: تکرار نکنید؛ بلکه پاسخ دهید. بسیاری از نوارها و سی دی های آموزشی زبان از شما میخواهند که مثلا یک عبارت را بعد از شنیدن تکرار کنید. این روش اشتباه است. باید از شما خواسته شود که جواب گوینده را بدهید نه این که عین عبارت را تکرار کنید. { البته در اینجا باید ذکر شود که بیشتر تکرارها، به هدف تمرین و نرمش بیشتر «زبون»توی دهن است. همانطور که ماهیچه های پاهای یک شخص، بدون تمرین مستمر، یارای دویدن نابهنگام ندارد؛ ماهیچه ی زبون هم باید تمرین کند و به سبک گفتار زبان جدید و ویژگیهای آن عادت کند. برای این مورد من روخوانی بلند، یک متن ساده ی کودکان یا روزنامه را به دانشجویانم پیشنهاد میکنم. البته هدف فقط روخوانی کردن طوطی وار، با صدای بلند متن است و اصلا ً نباید بر روی معنی آن، تمرکز شود. در موردتوضیح این قانون بهتر است، همزمان شنیدن هر از چند جمله ی یک متن و داستانی ساده، از شما جواب چند پرسش ساده، خواسته شود. دقیقا ً یادگیری یک کودک را مدنظر داشته باشید. از والدین میشنود، یاد میگیرد ، تکرار میکند و پاسخ میدهد. بـُزبزقندی، سه تا بچه داشت؛ شنگول و منگول و...؟ اگر هم اشتباه گفت: تصحیح میشود: «ممید دیگه ببه» اشتباهه، بگو« حمید حوصله ی همه مهاجرسراییها رو سر آوردی، دیگه بسه» !!! چشم. با ذکر یکی دو نکته ی پایانی میرم که برم.

**********
1- راز پیشرفت در زبان، تشویق، تشویق، تشویق. بجای دیدن نیمه ی خالی و دائم اعتراض به تلفظ اشتباه یک کلمه در جمله ای طولانی، صحیح بودن بقیه ی کلمات را بخود و دیگران یاد آور باشید تا ضمن تشویق، تا ته عمق آخر مغز طرف نفوذ کند. البته یکی پیدا کنید به خودم بگه که بدجوری روی تلفظ اشتباه خانمم، حسّاسم. اه اه اه....دوباره که اشتباه گفتی... Cool

2- در کنار املای صحیح کلمه ی انگلیسی، تلفظ فونتیکی آنرا بنویس تا بهتر متوجه بشوید. مثلا ً Arm با A بزرگ (آ) است و ask با آی کوچک. و یا تلفظ فونتیکی Doctor میشود dAkter. پیشنهاد میشود هر هفته چندیدن واژه ی جدید را بر روی برگه ای بنویسید و جلوی چشم خود بگذارید، مثلا ً روی میز آرایش(البته اگر دکوراسیون بندی خانمها، اجازه ی کار دیگری بدهدWink )، میز کامپیوتر، آیینه ی توالت و ....

3-درصورتیکه فیلم به زبان اصلی می بینید؛ تا حد امکان از زیر نویس، مخصوصا ً فارسی استفاده نکنید و یا اینکه در ازای (فقط)یکبار، باید به دفعات فیلم را ببینید و یا بهتر بگویم، بشنوید. فیلمهای رومانتیک پیشنهاد نمیشود؛ چراکه ما ایرانیها چنان غرق آن می شویم که وسطهای فیلم یا سرسر اشکمان روان است و یا کار به جاهای باریک می کشد و عوض افزودن بارعلمی، به تعداد بچه هایمان می افزاییم.

4- آدرس وبسایت«کلوب انگلیسی آسان» در ادامه ذکر میشود. درقسمتی شما میتوانید با نوشتن ایمیل خود، به ترتیب هفت ایمیل در توضیح موارد بالا و سپس ایمیلهای متعدد که پس چی شد، چرا پول نفرستادی تا برات کتاب و سی دی بفرستیم و...؟؟ ارسال خواهد شد.
http://effortlessenglishclub.com/

5-برای آندسته از دوستانی که دسترسی به یوتیوب دارند، لینک متن کامل توضیحات قوانین بالا، توسط خود مدرّس، جهت استفاده ی دوستان ارائه میشود.
http://www.youtube.com/watch?v=m2fEPPp2d...re=related

6-ذکر نظر و تجربیات فراموش نشود؛ شاید که ذکر یک خاطره از آموزش بد و غلط یک واژه به شما، سببی شود تا دیگری تلفظ صحیح آنرا بداند......پیروز باشید.
ارادتمند همیشگی ....حمید......بدرود
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
متشكرم حميد جان
با اجازه شما يك توصيه هم من اضافه ميكنم :
وقتي ميخواهيد انگليسي صحبت كنيد سعي كنيد بجاي اينكه مطلبتان را در ذهن خود به فارسي بسازيد و بعد آنرا در همان ذهنتان به انگليسي ترجمه و آنگاه بر زبان جاري كنيد از همان اول مطلب خود را به انگليسي بسازيد و به زبان بياوريد
مثلا وقتي درخواست خريد car ميكنيد واژه فارسي ماشين را فراموش كنيد
بعبارت ديگر به انگليسي فكر كنيد و به همان صورت صحبت كنيد و نگران غلط بودن واژه ها نباشيد چون به مرور زمان غلط ها كم و كمتر خواهند شد

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
حمید جان من از الان فکر می‌کنم باید تا چند سال بعد از مهاجرت هم به یادگیری زبان مشغول باشم تا زیانم «توپ» بشه. درسته؟
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington
درود!
همه چیزهایی که دوستمون lexington گفتند درسته ولی همه اینها تو واژه acquisition خلاصه میشه که در آموزش زبان به مفهوم یادگیری غیر ارادی میباشد و با learning که یادگیری ارادی میباشد متفاوت است. در acquisition شما بدون اینکه بخواهید در حال یادگیری زبان هستید و این بیشتر موقعی اتفاق میافتد که شما در یک محیط زبان مقصد باشید.
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، سارا کوچولو ، looloo ، sara24 ، R.F ، OverLord ، Hornet
خیلی خیلی ممنون حمید عزیز.واقعا این مطالب به درد من میخوره و شما جز معدود افرادی بودین که تونستین به ور علمی و کارامد منو در این زمینه راهمائی کنین. از اونجائی که ظاهرا کلا من با همه ادما فرق دارم مطالب شما هم در جهت معکس به کارم میاد.یعنی در حالیکه بیشتر دغدغه دوستان مهاجرسرا در اینجا یادگیری زبان انگلیسی ست من در به در پیدا کردن راه های اموزش فارسی هستم.


چند تا گاو و گوسفند و شتر نذر کردم که این مشکلم حل شه LOL
پاسخ
تشکر کنندگان: سارا کوچولو ، lexington ، ساسان ، OverLord ، Hornet
(2010-02-13 ساعت 16:58)@Š!M نوشته:  خیلی خیلی ممنون حمید عزیز.واقعا این مطالب به درد من میخوره و شما جز معدود افرادی بودین که تونستین به ور علمی و کارامد منو در این زمینه راهمائی کنین. از اونجائی که ظاهرا کلا من با همه ادما فرق دارم مطالب شما هم در جهت معکس به کارم میاد.یعنی در حالیکه بیشتر دغدغه دوستان مهاجرسرا در اینجا یادگیری زبان انگلیسی ست من در به در پیدا کردن راه های اموزش فارسی هستم.


چند تا گاو و گوسفند و شتر نذر کردم که این مشکلم حل شه LOL

زبان مادری‌ به این راحتی‌ها که شما می‌فرمایید فراموش نمی‌شه. بعنوان مثال آقای لطفی زاده که اصالتاً ایرانی نبودند و در خانه ترکی حرف می‌زدند به صرف اینکه در ایران بزرگ شدند در یک سمینار بعد از ۵۰ سال به خوبی فارسی حرف می‌زدند. جالبه که ایشون زیاد با فارسی‌زبانان در ارتباط نبودند. فکر می‌کنم شما به خودتون تلقین می‌کنید! Wink دقت کنید ببینید چه راحت دارید نوشته‌های «فارسی» من رو می‌خونید و تو ذهنتون برای من به «فارسی» جواب‌ می‌سازید!
پاسخ
تشکر کنندگان: یه مهاجر ، سارا کوچولو ، lexington ، shr.jafari ، Hornet
(2010-02-13 ساعت 17:21)msnazi نوشته:  زبان مادری‌ به این راحتی‌ها که شما می‌فرمایید فراموش نمی‌شه. بعنوان مثال آقای لطفی زاده که اصالتاً ایرانی نبودند و در خانه ترکی حرف می‌زدند به صرف اینکه در ایران بزرگ شدند در یک سمینار بعد از ۵۰ سال به خوبی فارسی حرف می‌زدند. جالبه که ایشون زیاد با فارسی‌زبانان در ارتباط نبودند. فکر می‌کنم شما به خودتون تلقین می‌کنید! Wink دقت کنید ببینید چه راحت دارید نوشته‌های «فارسی» من رو می‌خونید و تو ذهنتون برای من به «فارسی» جواب‌ می‌سازید!

منظورم همسرم بود که فارسی زبان نیست نه خودمBig Grin
وگرنه مطمئنا خوشبختانه به این راحتی زبان مادری فراموش نمیشه البته بعد از یه مدت طولانی اقامت کمی ممکنه لهجه تغییر کنه یا موقع صحبت گرامر اشکال داشته باشه یا بعضی از کلمات رو معادل فارسیش رو گاهی موقتا به یاد نیاریاما قطعا فراموش نمیشه
پاسخ
تشکر کنندگان: سارا کوچولو ، lexington ، sib 24
(2010-02-13 ساعت 17:29)@Š!M نوشته:  
(2010-02-13 ساعت 17:21)msnazi نوشته:  زبان مادری‌ به این راحتی‌ها که شما می‌فرمایید فراموش نمی‌شه. بعنوان مثال آقای لطفی زاده که اصالتاً ایرانی نبودند و در خانه ترکی حرف می‌زدند به صرف اینکه در ایران بزرگ شدند در یک سمینار بعد از ۵۰ سال به خوبی فارسی حرف می‌زدند. جالبه که ایشون زیاد با فارسی‌زبانان در ارتباط نبودند. فکر می‌کنم شما به خودتون تلقین می‌کنید! Wink دقت کنید ببینید چه راحت دارید نوشته‌های «فارسی» من رو می‌خونید و تو ذهنتون برای من به «فارسی» جواب‌ می‌سازید!

منظورم همسرم بود که فارسی زبان نیست نه خودمBig Grin
وگرنه مطمئنا خوشبختانه به این راحتی زبان مادری فراموش نمیشه البته بعد از یه مدت طولانی اقامت کمی ممکنه لهجه تغییر کنه یا موقع صحبت گرامر اشکال داشته باشه یا بعضی از کلمات رو معادل فارسیش رو گاهی موقتا به یاد نیاریاما قطعا فراموش نمیشه

ببخشید اشتباه متوجه شدم. حالا که اینطوره پیشنهاد من اینه که ایشون رو با ادبیات فارسی آشنا کنید اگر خوششون اومد خودشون کشیده می‌شن به سمت یادگیری فارسی. مثل دوست من که رفت روسی یاد گرفت بخاطر ادبیات روسی.Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، maaref
Re:
سلام.بسیار مطلب آموزنده ای بود.فقط خواستم یک تجربه از خودم رو اضافه کنم.
بهتر است یک زبان رو با تفریح یاد بگیریم نه این که برامون خاصیت اجبار داشته باشه.من چند سال پیش که انگلیسی ام در سطح ابتدایی بود سعی می کرد م آهنگ های مختلف رو گوش کرده.آنها را که از ملودی شان خوشم می آمد دست چین کرده ویک بازی درست می کردم.به این صورت که متن آهنگ رو گیر می آوردم وهمزمان با خواننده میخوندم یک چیزی مثل karaoke.این عامل خیلی به من در یادگیری ومسلط شدن در انگلیسی کمک کرد.هم اکنون دارم این روش را روی اسپانیایی هم کار می کنم ودرصدد یادگیری این زبان هستم.
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، یه مهاجر ، sara24 ، R.F ، Ali Sepehr ، OverLord ، sib 24 ، maaref ، Hornet ، maneia
منم به نوبه خودم از استاد عزیز تشکر میکنم، مثل همیشه عالی!
ولی این مورد 3 ترکوندم ها!!! Big Grin Big Grin Big Grin
یه قانون هم باید به اون هفت ها اضافه بشه و اون هم اینکه به هیچ وجه کلاس زبان نروید، چه خصوصی چه عمومی! فقط هر چند مدت یکبار برای رفع اشکال یک جلسه معلم خصوص بگیرید!!! اون هم در صورتی که در اینترنت و اینور و اونور رفع نشدند! الان اینترنت به اندازه یه استاد با سواد زبان میتونه کمکتون کنه!
فقط خودتون تو خونه بخونید!

سهره زرد عزیز بدی آهنگ این هست که برای جلوگیری از افتادن ریتم، خواننده ها سعی میکنند که آخر کلمات یا جملات را نگویند، یا اگر هم بگویند خیلی سریع و ولشمایی میگویند! یه مشکل دیگه ای هم هست، اون هم اینکه بیشتر شعر های توی موزیک های امروزی خیلی خیلی slang شده و فقط به درد کوچه بازار و مکالمات غیر رسمی میخورند!
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، honareirani ، hvm ، lexington ، یه مهاجر ، sara24 ، Ali Sepehr ، kavoshgarnet ، OverLord ، sib 24 ، maaref
(2010-02-13 ساعت 22:50)usa.lover نوشته:  منم به نوبه خودم از استاد عزیز تشکر میکنم، مثل همیشه عالی!
ولی این مورد 3 ترکوندم ها!!! Big Grin Big Grin Big Grin
یه قانون هم باید به اون هفت ها اضافه بشه و اون هم اینکه به هیچ وجه کلاس زبان نروید، چه خصوصی چه عمومی! فقط هر چند مدت یکبار برای رفع اشکال یک جلسه معلم خصوص بگیرید!!! اون هم در صورتی که در اینترنت و اینور و اونور رفع نشدند! الان اینترنت به اندازه یه استاد با سواد زبان میتونه کمکتون کنه!
فقط خودتون تو خونه بخونید!

سهره زرد عزیز بدی آهنگ این هست که برای جلوگیری از افتادن ریتم، خواننده ها سعی میکنند که آخر کلمات یا جملات را نگویند، یا اگر هم بگویند خیلی سریع و ولشمایی میگویند! یه مشکل دیگه ای هم هست، اون هم اینکه بیشتر شعر های توی موزیک های امروزی خیلی خیلی slang شده و فقط به درد کوچه بازار و مکالمات غیر رسمی میخورند!
RE usa.lover:
سهره زرد عزیز بدی آهنگ این هست که برای جلوگیری از افتادن ریتم، خواننده ها سعی میکنند که آخر کلمات یا جملات را نگویند، یا اگر هم بگویند خیلی سریع و ولشمایی میگویند!
RE:به همین علته که می گم متن آهنگ رو باید داشته باشین بهش نگاه کنید.این روش خوبه چون اولا امکان داره کلمه های جدید یاد بگیریم.بعدش هم با طرز تلفظ اونها به خوبی آشنا می شیم چون یک خواننده زیباترین تلفظ رو ادا می کنه.
بیشتر شعر های توی موزیک های امروزی خیلی خیلی slang شده و فقط به درد کوچه بازار و مکالمات غیر رسمی میخورند!
RE:این در همه سبک های موسیقی رایج نیست فقط در سبک های RnB,Rap زیاد رایج شده.شما می توانید در سبک های,new age, pop,country ,jazz آهنگ های خوبی که زیاد هم slang توشون نیست رو بیابید.ولی در کل همین slang هم چیز خوبیه.و بهتره ما slang ها رو هم یاد بگیریم.من خودم خیلی از slang ها رو با گوش کردن به Eminem یاد گرفتم.Cool
[عکس: http://www.tvworthwatching.com/werts/dex...20baby.jpg]
There comes a time when the diseased and the weak must be sacrificed in order to save the herd
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، lexington ، R.F ، OverLord ، maneia
(2010-02-14 ساعت 09:18)sohreyezard نوشته:  به همین علته که می گم متن آهنگ رو باید داشته باشین بهش نگاه کنید. این روش خوبه چون اولا امکان داره کلمه های جدید یاد بگیریم. بعدش هم با طرز تلفظ اونها به خوبی آشنا می شیم چون یک خواننده زیباترین تلفظ رو ادا می کنه.
بیشتر شعر های توی موزیک های امروزی خیلی خیلی slang شده و فقط به درد کوچه بازار و مکالمات غیر رسمی میخورند!

البته با این گفته شما که «یک خواننده زیباترین تلفظ رو ادا می کنه» موافق نیستم. در بعضی سبک‌ها مثل R&B که عموماً این قضیه صادق نیست. حتی در سبک‌های معمولی‌تر هم کاملاً بستگی به خواننده‌اش داره.

اما با کلیت حرف شما به شدت موافقم. من هم یک دوره زبان اسپانیایی رو با کمک ترانه‌های یک گروه خواننده (که سی‌دی‌اش رو از یکی از فروشگاه‌های معتبر در تهران خریده بودم) فرا گرفتم.
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، Ali Sepehr ، OverLord ، maaref
یادگیری slang های هر زبان هم بنظر من مهمه.به هر حال ما همه جا نیاز به مکالمات و مکاتبات رسمی نداریم
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، سارا کوچولو ، lexington ، OverLord ، maaref
در واقع چیزی که باعث می‌شه من با این نسخه‌پیچی‌های «قوانین چندگانه» همیشه مشکل داشته باشم، همین نکته‌ای هست که شما بهش اشاره کردید! مطالبی که حمید عزیز ترجمه کردند همگی درستند اما جامع نیستند. یک نقطه ضعف مهم این برنامه هفتگانه (و بسیاری از برنامه‌های معروف یادگیری زبان) اینه که بر اساس تقویت نقاط ضعف و برطرف کردن نیازها استوار نشدن. نقاط ضعف هر کس و نیازهای اون فرق می‌کنه. یه نفر ممکنه براش مکالمه در حدی که بتونه خرید منزل رو بکنه شرط باشه، دیگری مکالمه در حدی که بتونه برای محصولات یه شرکت بازاریابی کنه. یه نفر ممکنه نوشتن رو در حد مکاتبات معمولی نیاز داشته باشه و دیگری در حد نوشتن مقالات علمی.

بر خلاف usa.lover عزیز من باید بگم که در برخی از این موارد «معلم» خوب نقش فوق‌العاده‌ای داره. البته معلم هم (مثل حرفی که بالا زدم) باید برنامه‌اش انطباقی (adaptive) باشه؛ معلمی که فقط درس‌های کتاب X رو یاد می‌ده چندان مفید نیست و متاسفانه بیشتر معلم‌های زبان هم این مدلی هستن. من شخصاً تجربه کلاس زبان با یک معلم native English speaker در تهران رو داشتم که اگر چه در ظاهر داشت کلمات فلان کتاب‌ها رو کار می‌کرد اما برنامه‌اش خیلی انطباقی بود و من خیلی ازش بهره گرفتم (به خصوص در مهارت‌های گفتاری).

بعضی از آشنایان هم که چند سال قبل به آمریکا رفته بودن تعریف می‌کردن که از کلاس‌های هفتگی زبان که در کلیسای محل بوده بهره زیادی بردن چون که کلاس‌ها همین حالت انطباقی رو داشتن. البته این کلاس‌ها برای افرادی که در سطح پیشرفته زبان می‌خوان یاد بگیرن چندان مفید نخواهند بود.

و سخن آخر این که دوستی دارم که پنج زبان زنده دنیا رو در حد عالی بلده (برای بعضی مدارکی هم داره) و هنوز هم به من می‌گه هر چی انگلیسی یاد بگیری کمه!
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، سارا کوچولو ، lexington ، shr.jafari ، kavoshgarnet ، OverLord ، sib 24 ، maaref
منم نقش معلم خوب رو خیلی موثر میدونم.خود من هم زبان رو در موسسه زبان یاد گرفتم البته بعدها در محل کار بواسطه کار کردن با انگلیسی زبانها مهارتم بیشتر شد چون مجبور بودم مرتب از آموخته هام استفاده کنم.

یه مطلب دیگه من موسسه های زیادی برای یادگیری زبان رفتم که بیشترشون متکی بر یادگیری گرامر بود اما در هیچ کدوم پیشرفت چشمگیری نداشتم ولی در موسسه اخر با توجه به اینکه بیشتر زمان تدریس صرف مکالمه میشد خیلی بهتر پیش رفتم.دقیقا مثل یه بچه میمونه که زبان مادری رو یاد میگیره مسلما هیچ درکی از گرامر نداره و فقط در اثر تمرین و تکرار زبان مادری رو فرا میگیره و تا قبل از رفتن به مدرسه قادر به برقراری ارتباط به اون زبان هست.برای همین میگن بهترین سن برای یادگیری سایر زبانها زمانیه که هنوز کودک قادر به خوندن و نوشتن نیست و ذهنش درگیر گرامر نشده.اما در بزرگسالان مثلا یه فارسی زبان چون گرامر فارسی رو خیلی خوب میدونه وقتی میخواد زبان دیگه ای رو یاد بگیره مرتب تو ذهنش مجبوره گرامر زبان جدید رو جایگزین گرامر زبان فارسی کنه.مثال زنده و ظاهرش هم دخترعمه 6 ساله خودمه که الان به راحتی به زبان فارسی و انگلیسی و سوئدی صحبت میکنه اما بتازگی فراگیری نوشتن و خوندن سوئدی و انگلیسی رو شروع کرده

با این حال درباره یاد گرفتن زبان دوم و چندم شرط اول علاقه و انگیزه ست و تا نخوایم بهترین معلم و بهترین شیوه تدریس هیچ کمکی نمیکنه.همسر خود من دو زبان دیگه بغیر از زبان مادری بلده اما هیچ انگیزه ای برای یادگیری فارسی نداره چون والدین و برادرم باهاش انگلیسی صحبت می کنن و هیچ زمان احساس نیاز نکرده.احساس نیاز و انگیزه و علاقه خیلی خیلی مهمه
پاسخ
تشکر کنندگان: drkamrani1 ، sara24 ، lexington ، shr.jafari ، OverLord ، maaref




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان